شبکه اجتماعی

متهم کندی اینترنت صیانت یا زیرساخت؟

متهم کندی اینترنت صیانت یا زیرساخت؟



پاسخ به یک سوال روز؛ چرا دسترسی به شبکه های اجتماعی سخت شده است؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، سوالات همه‌اش جدی است. آنقدر جدی که می‌تواند بخش زیادی از جامعه را درگیر کند. سوال درباره اینکه چرا وضعیت کیفیت خدمات اینترنت در کشور ما تا این حد نامطلوب و به بیان بهتر و دقیق‌تر آزاردهنده است؟ چرا برای انتشار یک تصویر در یکی از شبکه‌های مجازی، برای یک انتخاب‌واحد ساده دانشگاهی، برای یک خرید اینترنتی و برای یک وبگردی ساده، باید زمان زیادی را صرف کنیم و انتظار بکشیم؟ البته دست پایین گرفتیم و از گیمرها و سایر فعالان فضای اینترنتی که نیازمند اینترنت پرسرعت هستند، حرفی نزدیم. این‌که چرا؟

خب حتما از بی‌کیفیتی و نامطلوب بودن توان کشورمان در پاسخ‌دهی به نیازهای مردم در این فضاست. اما چه کنیم که محکوم به مقاومت و مقابله با جریانی هستیم که به اسم صیانت، اندک دلخوشی‌ها و بسترهای موردنیاز و در دسترس مردم را هدف گرفته و گوشش بدهکار هیچ توصیه‌ای، حتی برای اصلاح نیست.

#کیفیت شبکه یک مساله تک‌مولفه‌ای نیست

در خطوط بعدی سعی می‌کنم به یک سوال اساسی و چند مساله جانبی پاسخ بدهم. سوال اساسی و اول اینکه با چنین وضعیتی در کیفیت دسترسی مردم به خدمات اینترنتی آیا امکان و صلاحیت معرفی و حتی فکر کردن به محصول نهایی و تولیدات داخلی و مقابله با محصولات باکیفیت خارجی در حوزه فناوری وجود دارد و ما در ایران آن را داریم؟ بعد اینکه این بی‌کیفیتی، ماحصل چه متغیرها و مسائلی است و برای حل آن نه به روش صیانتی‌ها، باید چه کنیم. به‌هرحال این چند روز و بعد از کندی عجیب‌وغریب اینترنت و محدود شدن دسترسی‌ها به‌خصوص در برخی پلتفرم‌های خاص، این شائبه ایجاد شده است که احتمالا تصمیم‌گیران دست از صیانت برنداشته و احتمالا چراغ‌خاموش درحال اجرای سیاست‌های مدنظر خود هستند.

در مقابل اما دیدگاه‌های دیگری هم وجود دارد که این شائبه را رد می‌کند و علل این نابسامانی‌های اینترنتی را در مولفه‌ها و متغیرهای دیگری می‌داند. به هرشکل به‌منظور فهم بهتر مساله با محمد نظیفی، پژوهشگر ارشد هسته اقتصاد اینترنت طرح شهید احمدی‌روشن گفت‌وگویی انجام دادیم. این پژوهشگر ضمن توصیف نحوه در اختیار کاربر قرار گرفتن اینترنت از مبدا تا دستگاه‌های مختلف مورد استفاده مردم، در ارتباط با شرایط موجود و نابسامان کشور در این حوزه، گفت: «وقتی به‌طورکلی درباره کیفیت اینترنت صحبت می‌شود، درواقع از چیزی به نام کیفیت شبکه حرف می‌زنیم. این کیفیت شبکه پارامترهای متعددی دارد.

پهنای باند یکی از این پارامترهاست ولی پهنای باند الزاما آن‌چیزی که کاربر نهایی به‌عنوان کیفیت شبکه دریافت می‌کند، با آن ارتباط مستقیم دارد ولی ضرورتا تعیین‌کننده آن نیست. بحث سرعت را داریم که سرعت شبکه متفاوت با پهنای باند است.

وقتی از سرعت صحبت می‌کنیم منظور این است که در پهنای باندی که به‌عنوان ظرفیت انتقال در اختیار داریم چه میزان داده با چه سرعتی این تراکنش و انتقال‌ها را انجام می‌دهد. کیفیت شبکه از این هم گسترده‌تر است، ما وقتی از کیفیت صحبت می‌کنیم از یک‌سری پارامترهای تک‌اسلایس، جی‌تی، لیتنسی یا تاخیر در شبکه صحبت می‌کنیم و جدای از اینها که پارامترهای قابل اندازه‌گیری روی تجهیزات شبکه هستند و… .

حداقل زمانی که برای تعمیر و آپ‌کردن یک لینک باید داشته باشیم، ربطی به تجهیزات ندارد و بیشتر مربوط به این است که خدمت‌رسانی را به شبکه فنی در سطح کشور داریم و چه میزان تجهیزات در انبار داریم و چه میزان نیروی متخصص و چه میزان دسترسی به سایت داریم.

اینها خدمت‌رسانی کلی است و وقتی کیفیت اینترنت را بیان می‌کنیم نمی‌توانیم به‌هیچ‌وجه این نوع ظرفیت شبکه به معنای ظرفیت تجهیزات یا لینک‌های شبکه را بیان کنیم یعنی ما باید این را درنظر بگیریم کیفیت شبکه فعالیت گسترده‌ای است که در سطح شرکت‌های خدمت‌رسانی، شرکت ارتباطات زیرساخت و لینک دریافتی کشور است و باید بدانیم همه اینها با هم کیفیت شبکه را می‌سازند.

با این توضیح کلی و با توجه به فضایی که در آن قرار داریم، ابتدا یک خط کلی بکشیم که تعریض محل نزاع کنیم؛ یعنی بگوییم بحث ما کجاست. بحث از کیفیت اینترنت کجاست یا کجا نیست، و بعد بحث را ادامه بدهیم.»

# عدم توسعه زیرساخت‌ها حوزه فناوری را هم مثل برق و گاز دچار مشکل کرده است

نظیفی ادامه داد: «قطعا این بحث سیاسی نیست، یعنی ما این را باید درنظر داشته باشیم که سیاسی شدن بحث کیفیت اینترنت کشور یا سیاسی کردن این بحث با نیت حل مساله صورت نمی‌گیرد. آن‌چیزی که روشن است این است که همه مقامات کشور تا مدیران میانی، هیچ‌کسی دنبال کاهش کیفیت اینترنت ایران نیست و همه دستگاه‌ها و نهادها و همه مردم و همه جریانات فکری و سلیقه‌های مختلف از افت کیفیت اینترنت متضرر می‌شوند.

این را باید به‌عنوان قاعده کلی درنظر بگیریم. شاید سیاسی شدن ماجرا چند لایک برای کسانی که این کار را انجام می‌دهند، داشته باشد ولی قطعا غرض از سیاسی کردن ماجرا حل کردن معضل اینترنت و ارتقای کیفیت اینترنت نیست. برای اینکه روشن‌تر بیان کنیم؛ وضعیت شبکه برق کشور را ملاحظه کنید به چه صورت است، تابستانی که گذشت تا پاییز مساله مشابهی درباره وضعیت شبکه برق‌رسانی کشور داشتیم.

موضوع مشابه را درباره شبکه گازرسانی کشور در فصول سرد داریم و چند سال است که اینها به وجود آمده است. اینها زیرساخت‌های استراتژیک کشور هستند. در حوزه برق نمی‌توان گفت کسی دنبال صیانت بوده، در زمینه برق اختلاف سلیقه سیاسی فاقد معناست. باید اتفاقی را در سطح اقتصاد کشور به‌طورکلی ببینیم که نتیجه این تضعیف زیرساخت‌های کشور است، یعنی زیرساخت برق کشور، گازرسانی، اینترنت و ارتباطات دیتای کشور نیز تضعیف می‌شود.

اگر ماجرا را به این شکل ببینیم، فکر می‌کنم بهتر می‌توانیم به ریشه بپردازیم. روی این نکته تاکید کنم که زیرساخت ارتباطات کشور یک دارایی استراتژیک برای هر کشور است و ماهیت مساله سیاسی نیست و اینکه تقارن با مطرح شدن یک طرح پیدا کرده، بدین‌معنا نیست که صورت‌مساله ما الان خلق شده است.

مثال شبکه گاز و برق را به همین خاطر بیان کردم. در این حوزه‌ها اختلاف‌نظر سیاسی وجود ندارد ولی شاهد هستیم افت کیفیت در تمام حوزه‌های زیرساخت کشور وجود دارد و همه حوزه‌ها به‌دلیل عدم سرمایه‌گذاری است. در بخش ایجابی قضیه باید به بخش اقتصاد این موضوع بپردازیم. نیاز داریم سرمایه‌گذاری در زمینه زیرساخت صورت بگیرد و این سرمایه‌گذاری باید واجد توجیه اقتصادی باشد. یعنی جایی یک اقتصاد و یک مدل کسب‌وکاری وجود دارد و باید بتوانیم سودآور بودن را برای آن تجارت توجیه کنیم که توسعه یابد.

در حوزه برق کنترل تعرفه‌ها باعث زیان‌ده شدن توسعه شرکت‌ها شده و باعث عدم سرمایه‌گذاری در توسعه زیرساخت شده و عین مساله‌ای است که در حوزه اینترنت هم وجود دارد. در اینجا با یک تعرفه‌گذاری و قیمت‌گذاری دستوری مواجه هستیم و باید یک‌جایی اراده‌ای در کشور شکل گیرد که جلوی عطش نهادهای دولتی برای تعرفه‌گذاری دستوری را بگیرد.»

# کیفیت شبکه متاثر از ضعیف‌ترین حلقه زنجیره تامین آن است و ما هم حلقه ضعیف کم نداریم!

این پژوهشگر گفت: «عدم سرمایه‌گذاری، اصلی‌ترین نکته در شبکه ارتباطاتی است یعنی مدل درآمدی اینها به نحوی است که امکان سرمایه‌گذاری و توجیه‌پذیری روی ارتباطات ثابت در کشور بسیار پایین است. دلیل این است که این سرمایه‌گذاری اگر به‌سمت تجهیزات برود، سهم عمده این تجهیزاتی است که باید وارد شود و نوسانات نرخ ارز را داریم و خرید و واردات این تجهیزات و نصب آن به سرمایه‌گذاری بسیار زیاد نیاز دارد. قیمت‌گذاری دستوری نقطه مقابل این تقاضاست.

تا زمانی که قیمت‌گذاری دستوری داریم نمی‌توانیم این سرمایه را در این شرکت‌ها پیدا کنیم که روی ارتباطات سابق در کشور توجیه‌پذیری اقتصادی داشته باشند.

بحث دیگری که به‌طورکلی داریم وقتی درباره کیفیت اینترنت صحبت می‌کنیم، ادامه سایه انحصاری است که وجود دارد. ارتباطات زیرساخت و شرکت مخابرات انحصاری داشتند و به‌مرور شاهد هستیم ظاهرا کاهش می‌دهند ولی همچنان این کافوهای مخابراتی در اختیار شرکت مخابرات است. یعنی موقعی که تامین‌کنندگان اینترنت ما بخواهند خطی را در اختیار مشتری قرار دهند و نیاز به این داشته باشند تنظیماتی را در کافو انجام دهند و بازبینی و بازرسی از کافو داشته باشند، با حضور نماینده مخابرات انجام می‌شود.

وقتی می‌گوییم کیفیت اینترنت یک زنجیره است و همه حربه‌های این زنجیره در اختیار یک بازیگر نیست؛ یعنی همین. واردات یک بحث است که الان بیش از ۶۰ لینک داریم و یک بخش در ارتباطات زیرساخت است و یک بخش در اختیار اپراتورهاست تا به کاربر نهایی برسد.

در این زنجیره کیفیت اینترنتی که به کاربر نهایی می‌رسد به اندازه ضعیف‌ترین حلقه این زنجیره است. یعنی طبیعتا بهترین کیفیت اینترنت را تا کافوی مخابرات برسانیم و در آن کافو می‌توانید به‌صورت فیزیکی ببینید چه وضعیتی به لحاظ نگهداری دارد، کیفیت حتما دستخوش تغییراتی می‌شود.

در آن کافو به لحاظ نوسانات مغناطیسی متفاوت و متنوع و به‌دلیل نگهداری ضعیف وعدم سرمایه‌گذاری‌ای که وجود دارد، این کیفیت افت کند، آن اینترنتی که به دست کاربر نهایی می‌رسد همان اینترنت ضعیف است، یعنی اهمیت ندارد تا آنجا آن را چه کیفیتی رسانده‌ام.

کیفیت نهایی معلول ضعیف‌ترین حلقه این شبکه است و بخش‌های ضعیف در این شبکه کم نداریم. اگر یک شرکت یا شرکت مخابرات از افزایش پهنای باند صحبت کند، تضمین‌کننده این نیست که کاربر نهایی بناست کیفیت خوبی را دریافت کند. باید این را درنظر داشت که در کنار استحصال تحت‌فشار شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات اینترنتی ما یک توسعه بسیار افسارگسیخته در حوزه شبکه موبایل کشور داریم.

یعنی ما شاهد هستیم شبکه موبایل کشور با رشد تقاضا و رشد ارائه خدمات بیش از نرم جهانی مواجه است، درصورتی‌که شبکه ارتباطات سابق کشور با کاهش تقاضا مواجه است. اینها را کنار هم می‌گذاریم به چند دلیل دوباره همین مسیر منجر به کاهش کیفیت اینترنت حتی کاهش کیفیت اینترنت شبکه موبایل در کشور می‌شود.

شبکه موبایل در کشور نیاز به بستر ارتباطات ثابت مناسب دارد تا بار دیتای کشور به‌صورت متعادلی بتواند بین بازیگران مختلف توزیع شود، بنابراین ضعف در زمینه شبکه ثابت روی افت کیفیت شبکه اینترنت موبایل کشور تاثیر مستقیم دارد.»

# فشار زیاد بر شبکه همراه و عدم توسعه شبکه ثابت از علل افت کیفیت خدمات شبکه

نظیفی به نقش اپراتورهای همراه هم اشاره کرد و گفت: «ما یک مناسباتی را بین اپراتورهای مختلف و شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات ثابت داریم که اپراتورها در این پویایی که وجود دارد تبدیل به بازیگران تعیین‌کننده‌ای شدند. الزام و اقتضا می‌کند شاهد تنظیم‌گری با نگاه بلندمدت در این حوزه باشیم که در این تنظیم‌گری رگولاتور مانع از غلبه کامل اپراتور بر خدمات اینترنت باشد؛ یعنی رگولاتور این اجازه را ندهد که اپراتورها به‌طور کامل بر این فضا غلبه کنند. این اتفاق الان در کشور می‌افتد؛ یعنی شاهد این هستیم بازار ارتباطات ثابت کشور رفته‌رفته از دست می‌رود که به نفع اپراتورهای کشور است.

این موضوع فشار را روی شبکه موبایل کشور افزایش می‌دهد و هم حاشیه سود شبکه ارتباطات ثابت و شرکت‌های فعال آن را کاهش می‌دهد و نتیجه این می‌شود سرمایه کمتری به توسعه شبکه ثابت کشور تخصیص خواهد داد و این سیکل منجر می‌شود کیفیت هم برای موبایل و هم برای اینترنت ثابت کاهش می‌یابد.

افزایش کیفیت در شبکه برق و اینترنت و گاز و… نیاز به سرمایه‌گذاری دارد؛ یعنی باید سرمایه اختصاص داده شود که تجهیزات خریداری شود و این شبکه‌ها نگهداری شوند. الان شاهد این هستیم که شبکه ثابت کشور از جهت توسعه در مضیقه هستند و توجیه‌پذیری سرمایه‌گذاری وجود ندارد. این سرمایه از چه محلی باید تامین شود؟ دو کانال وجود دارد.

اگر با این پیش‌فرض  که شبکه ارتباطات دیتای کشور دارای استراتژی برای هر کشور است، پیش رویم ـ‌ما نمی‌گوییم همانند مالزی کریدور ارتباطی آن منطقه را برقرار کنیم و کنار رقبایی همچون کره جنوبی، ژاپن و… قرار بگیریم، بلکه می‌گوییم باید در این مسیر گام بلند و جدی برداشت‌ـ وضعیت مشابه را ترکیه با سرمایه‌گذاری‌ای که از سال ۲۰۱۲ شروع کرده الان محقق می‌کند و الان تبدیل به کریدور ارتباطی می‌شود و نمی‌گوییم هدف‌گذاری منطقه‌ای و جهانی انجام دهیم.

البته استعداد این را داریم، یعنی ایران به‌دلیل قرار گرفتن در جغرافیایی که مرکزیت دارد و می‌تواند به‌عنوان مسیر مبادله ارتباطات و دیتا بین آسیا و اروپا و کشورهای اطراف ایفای نقش کند، این اقتضا و زمینه وجود دارد که چنین نقشی را ایفا کنیم، ولی ما نمی‌گوییم چنین هدف‌گذاری‌ای را داشته باشیم. آن‌چیزی که مسلم است اینکه این شبکه دیتای کشور باید از پس نیازمندی‌های داخلی حداقل بربیاید. به این معنا که اگر نگاه کنیم، یعنی خیلی حداقلی نگاه کنیم، این شبکه ارتباطات کشور یک دارایی استراتژیک برای هر کشور است.

ما دنبال این نیستیم که نگاه حمایتی در این زمینه وجود داشته باشد که با هدف توسعه این بستر باشد. این نگاه یا ازطریق یارانه می‌تواند اتفاق بیفتد که موافق این نیستیم. صحبت ما این است که با اتکا به مکانیسم بازار به رقابت آزاد این امکان را برای شرکت‌هایی که در این حوزه کار می‌کنند فراهم کنیم که سرمایه‌گذاری برای توسعه زیرساخت خود انجام دهند.

این نکته مهمی است که نباید کیفیت اینترنت را یک امر مجزا در حوزه اینترنت موبایل و اینترنت ثابت ببینید. به‌هرحال این ارتباطات و این دیتا ازطریق ارتباطات روتینی که وجود دارد یک بستر کلی است؛ یعنی باید این را بدانید که اگر ما شاهد این باشیم ارتباطات ثابت کشور تضعیف می‌شود، نتیجه‌اش در ارتباطات موبایل هم قابل‌مشاهده است، کما اینکه خود را الان نشان می‌دهد؛ یعنی الان مردم این را احساس می‌کنند که کیفیت دریافتی آنها روی موبایل اگر تا یک مدتی بهتر از ارتباطات ثابت بود، الان شبکه موبایل هم تحت‌تاثیر قرار گرفته و کیفیت اینترنت موبایل هم کاهش یافته است.

باید به‌عنوان راهکار جلوی تعرفه‌گذاری دستوری را در این حوزه بگیریم و شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات اینترنت باید بتوانند این امکان را داشته باشند تا کیفیت اینترنت متفاوت را قیمت‌گذاری کنند.ما تقاضاهای متنوعی داریم. حوزه گیم اینترنت خاص خود را می‌طلبد و با اینترنت کسی که استریم می‌کند و می‌خواهد ارتباط ویدئویی داشته باشد، بسیار متفاوت است؛ همچنین کسی که می‌خواهد وب‌گردی کند و متن مبادله کند، اینترنت متفاوتی می‌خواهد.

شرکت ارائه‌دهنده خدمات اینترنت باید این دست باز را داشته باشد که بتواند قیمت‌گذاری کند و این قیمت براساس خدمتی باشد که ارائه می‌دهد، بنابراین به‌عنوان گام اول جلوگیری از قیمت‌گذاری دستوری را پیشنهاد می‌کنم. درکنار این به شبکه ارتباطات ثابت کشور به‌عنوان دارایی استراتژیک و ملی نگاه کنیم. اینها را اگر در دستورکار داشته باشند، می‌توان گفت شاید به‌سمت حل این مسائل حرکت کرده‌ایم.

نیاز به تاکید مجدد نیست، ولی باید بدانیم صورت‌مساله‌ای که با آن مواجه هستیم، به هیچ عنوان یک امر سیاسی نیست؛ یعنی در همه زمینه‌ها که زیرساخت در کشور  محسوب می‌شوند، با افت کیفیت مواجه هستیم که شامل گاز و برق است.»

# تصمیم‌گیران درک درستی از فضای موجود دنیای فناوری ندارند

این پژوهشگر در ارتباط با وضعیت کیفیت ارائه خدمات اینترنتی در کشور گفت: «در زمینه کیفیت ارائه خدمات اینترنتی در دنیا استانداردهای مشخصی داریم و نباید از خود بیان کنیم و در سطح دنیا جزءبه‌جزء خدمات دیتا و اینترنت استاندارد وجود دارد. شاخص‌هایی که بیان کردم استانداردهایی در سطح دنیا دارد و ما از اینها با اختلاف عقب هستیم.

در زمینه دیتای مرتبط با کیفیت اینترنت در کشور با اختلاف با استانداردها فاصله داریم. سرپا نگه داشتن یک شبکه صرفا این نیست که متصل کنیم و لینک را بگیریم، ما نیاز به سوئیچ داریم. تجهیزات اصلی ما باید درطول شبکه داشته تکرار باشند که مطمئن باشیم درصورت خرابی این تجهیزات کیفیت شبکه افت نمی‌کند.

این موضوع نیاز به سرمایه دارد؛ یعنی شرکت‌های ما وقتی سرمایه موردنیاز برای اینکه شبکه موجود را نگهداری کنند دراختیار نداشته باشند و تحت فشار قیمت دستوری باشند چطور می‌خواهند تجهیزات را تعمیر و نگهداری کنند.

ابتدا بیان کردم شاهد تحولی در مدل کسب‌وکار شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات اینترنت هستیم. این تحول به‌سمت یکپارچه شدن خدمات است؛ یعنی الان شاهد این هستیم که در سطح دنیا کاربر نهایی اصطلاحا تجربه را خریداری می‌کند؛ یعنی نمی‌گوید یک خط اینترنتی با سرعت و حجم فلان می‌خواهم. بلکه بازی و محتوا و تجربه نهایی را خریداری می‌کند. باندلی به‌وجود آمده که عبارت از زیرساخت‌ها و خدماتی است که در لایه‌های بالاتر باید ارائه شود. شاهد یکپارچه شدن هستیم.

حتما نیاز به یک معماری جامع از مدل یکپارچه در لایه‌های متنوع اعم‌از خدمات، ارتباطات و زیرساخت با درنظر گرفتن همه لایه‌هایی داریم که نهایتا تجربه این کار را فراهم می‌کند، بنابراین نمی‌گویم الان به‌سمت این برویم که پیام‌رسان داخلی را تقویت کنیم که آن‌هم در عدم درک از تجارت پیام‌رسان‌ها باشد.

ما در حوزه پیام‌رسان‌ها شاهد این هستیم که تعداد آنها زیاد است و مورد حمایت هستند. این نشان می‌دهد تجارت این حوزه را متوجه نشده‌ایم. پیام‌رسان نیاز به تعدد ندارد. ویژگی اینها متمرکز بودن است و اینکه یک سرویس‌دهنده داشته باشند تا دامنه مخاطب‌شان گسترده باشد. ما با دست خود از تعداد زیادی پیام‌رسان حمایت می‌کنیم و این حاکی از این است که متوجه تجارت اینها نیستیم. در حوزه اینترنت هم همین اتفاق می‌افتد.

صحبتی که در زمینه تعرفه‌گذاری ترجیحی اینترنت داخلی مطرح است بزرگ‌ترین آسیبی که می‌زند به ارائه‌دهنده‌های محتوای داخلی است. باید توجه داشته باشیم این صنعت تخصصی است و باید با درک و دریافت مدل تجارت اینترنت و شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات اینترنتی اقدام به این تنظیم‌گری کنیم، در غیر این‌صورت حتما برعکس جواب می‌دهد

. شاهد این هستیم که ارائه ترافیک خارجی به‌نسبت ارائه ترافیک داخلی به مشتری، برای اپراتورهای ما مزیت بیشتری به‌لحاظ اقتصادی فراهم می‌کند. این چه‌طور صیانت و حمایتی از کاربر و محتوای داخلی انجام می‌دهد؟ حتما باید فکر کنیم و این نیست که بگوییم اول زیرساخت را تقویت کنیم و بعد سراغ تجارت‌ها و تولیدکننده محتوا برویم.

حتما نیاز داریم معماری جامع در این زمینه تدوین و طراحی کنیم. هر اتفاقی بخواهد در این زمینه بیفتد، براساس این دارایی استراتژیک کشور است که آن شبکه ارتباطات ثابت دیتا در کشور است و در فقدانش هر کاری کنیم به نتیجه مطلوب نمی‌رسد و رضایت مردم را به‌همراه ندارد.»

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

متهم کندی اینترنت صیانت یا زیرساخت؟ بیشتر بخوانید »

نیاز به شیوه‌های موثر ارتباطات بحران در کرونا

نیاز به شیوه‌های موثر ارتباطات بحران در کرونا


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در طول پاندمی های جهانی، مانند بیماری کووید ۱۹ ارتباطات بحران در از بین بردن ترس‌ها، عدم اعتماد و متحد کردن افراد در سراسر جهان در مبارزه جمعی با تهدیدات سلامتی ضروری است. ارتباطات ناکافی بحران می‌تواند پیامدهای وحشتناک شخصی و اقتصادی را به همراه داشته باشد. تحقیقات نشان می‌دهد که اخبار ظاهراً بی پایان مرتبط با عفونت کووید ۱۹ و میزان مرگ و میر می‌تواند خطر مشکلات روانی را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. متأسفانه گزارشات رسانه‌ای که شامل اطلاعاتی درباره تأثیر کووید ۱۹ بر سلامت روان است، ممکن است منشأ تأثیرات روانی نامطلوب بر افراد باشد.

رسانه‌ها و سازمان‌های خبری در سراسر جهان به دلیل ناکافی بودن شیوه‌های ارتباطات بحران، نقش حداقلی در مبارزه با بیماری کووید ۱۹ ایفا کرده‌اند. اقدامات رایج شامل توطئه‌های QAnon (نظریه توطئه حاشیه‌ای همراه با سرکوب رسانه‌های اجتماعی)، روایت غلط و گمراه کننده از “ویروس چینی” و خوردن مواد ضدعفونی کننده برای “درمان” کووید ۱۹ است. با وجود احتمال تخریب سلامت روان، اینفودمیک ها که از طیف وسیعی از اطلاعات غلط و اخبار جعلی تغذیه می‌شوند می‌توانند خطرناک باشند.

متأسفانه کمبود تحقیقات در مورد چگونگی بهبود ارتباطات بحران در رسانه‌ها و کانال‌های خبری وجود دارد. این مقاله شیوه‌های گزارش رسانه‌ها در مورد کووید ۱۹ و اینکه چگونه اطلاعات مبتنی بر رسانه‌های اجتماعی می‌تواند منجر به نگرانی‌های مربوط به سلامت روان شود را شناسایی می‌کند. این مقاله راه حل های احتمالی ارتباطات بحران را که رسانه‌ها و سازمان‌های خبری می‌توانند برای کاهش تأثیرات منفی اخبار مربوط به کووید ۱۹ بر سلامت روان استفاده کنند، مورد بحث قرار می‌دهد. این مقاله با تاکید بر ضرورت وجود نهادهای رسانه‌ای جهانی برای واکنش مبتنی بر واقعیت، شخص محور و مشارکتی در گزارش در مورد کووید ۱۹، منابع رسانه‌ای را تشویق می‌کند تا بر موضوع اصلی چگونگی کاهش یا توقف مؤثر انتقال کووید ۱۹ تمرکز کنند.

پیشینه

همانند پاندمی های نظیر شیوع آنفولانزای ۱۹۱۸-۱۹۱۹، بیماری کووید ۱۹ یک رویداد قرن است. متفاوت از بحران‌های قبلی سلامت جهان، تأثیر کووید ۱۹ فاجعه بار بوده و همچنان ادامه دارد بطوریکه از اول دسامبر، حدود ۶۳.۳ میلیون مورد کووید ۱۹ تأیید شده و ۱.۴۷ میلیون مرگ ناشی از این بیماری گزارش شده است. وسعت و شدت پاندمی باعث تشدید بحران جهانی سلامت روان، به ویژه در میان افراد مسن، متخصصان مراقبت‌های بهداشتی و زنان شده است. طبق برآوردها در اکتبر ۲۰۲۰، تعداد زیادی از مردم ژاپن بر اثر خودکشی (۲۱۵۳) جان شأن را از دست دادند درحالیکه تعداد فوتی‌های کرونایی ۲۰۸۷ نفر بود. در مقایسه با ارقام سال ۲۰۱۹، در میان زنان ژاپنی که در اکتبر ۲۰۲۰ بر اثر خودکشی جان باختند افزایش ۸۲.۶ درصدی وجود داشت.

اگرچه تقریباً یک سال و نیم از اولین شیوع کووید ۱۹ می‌گذرد، اما اپیدمیولوژیست ها هنوز بر روی درک ویژگی‌های بالینی کووید ۱۹ کار می‌کنند. علاوه بر ویژگی‌های ویروسی ناشناخته آن، عامل اصلی تقویت کننده قدرت ویرانگر کووید ۱۹ قابلیت انتقال بی سابقه آن است. توانایی کووید ۱۹ در گسترش سریع و آنی در یک دوره کوتاه، حتی در میان پاندمی های دیگر هم نادر است. این سرعت سریع انتقال، همراه با افزایش شدید عفونت و مرگ، باعث ایجاد طیف وسیعی از مسائل جسمی و روانی در افراد در سراسر جهان شده است. خدمات بهداشت روان در شناسایی افراد یا درمان کامل آنها با چالش‌های زیادی روبرو بودند، اما پاندمی های همراه با منابع محدود مانند کووید ۱۹ این مسائل را تشدید کرده است.

سلامت روان عبارت است از “وضعیت آرامی که در آن فرد به توانایی‌های خود پی می‌برد، می‌تواند با استرس‌های عادی زندگی کنار بیاید، می‌تواند عملکردی مؤثر و ثمربخش داشته باشد و در جامعه نقش اش را ایفا نماید”. در بحران جهانی، مسائل مربوط به سلامت روان می‌تواند پیامدهای شدیدی برای سلامتی افراد، از اضطراب، ناراحتی یا افسردگی گرفته تا فکر به خودکشی یا خودکشی داشته باشد. کووید ۱۹ منشأ استرس پیچیده و چندوجهی برای بسیاری بوده است. ترس و نگرانی در ارتباط با ویروس، همراه با اضطراب و استرس ناشی از قرنطینه و دستورات فاصله گذاری اجتماعی، مسائل بهداشت روان را در سراسر جامعه تشدید کرده است.

کووید ۱۹ نه تنها سلامت روان و آرامش افراد را تضعیف می‌کند، بلکه خدماتی را که افراد می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند نیز محدود کرده است. سهمیه بندی منابع پزشکی در طول پاندمی کووید ۱۹ باعث ساختاربندی و هدف گذاری مجدد در سازمان‌های بهداشت روانی برای مقابله با این بیماری همه گیر شده است. اقداماتی مانند قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی، دسترسی به خدمات بهداشت روان را بیشتر کاهش داده است، و بسیاری از ارائه دهندگان این خدمات مجبور به تعطیلی مراکز خود هستند در نتیجه افراد به کمک‌های به موقع و در محل دسترسی ندارند.

علاوه بر (۱) ترس و نگرانی مرتبط با کووید ۱۹، (۲ اضطراب و ناراحتی ناشی از قرنطینه و دستورات فاصله گذاری اجتماعی، و (۳) دسترسی محدود به خدمات بهداشت روان، رگبار بی پایان اخبار از رسانه‌های سنتی و شبکه‌های اجتماعی وضعیت را پیچیده‌تر کرده است. توجه رسانه‌ها به شکل نامناسبی به بیماری کووید ۱۹ معطوف شده، و توجه چندانی به تأثیر نحوه پوشش رسانه‌ها مرتبط با پاندمی بر سلامت روانی افراد نشده است. وانگهی اطلاعات غلط و گمراه کننده پیرامون کووید ۱۹، از روایت دروغین و گمراه کننده “ویروس چینی” گرفته تا خوردن ضدعفونی کننده ها برای درمان کووید ۱۹، بر سلامت و آرامش روانی و جسمی افراد تأثیر گذاشته است. اگرچه چشم اندازهای مفیدی هم در این زمینه وجود دارد، اما تحقیقات کمی به بررسی کاهش پیامدهای بهداشت روانی ناشی از پوشش رسانه‌ای کووید ۱۹ پرداخته است.

شواهد نشان می‌دهد که در مواقع بحران جهانی مانند کووید ۱۹، ارتباطات بحران می‌تواند به صورت مقرون به صرفه مسائل متعدد را برطرف کند. ارتباطات بحران به “جمع آوری، پردازش و انتشار اطلاعات مورد نیاز برای رسیدگی به شرایط بحرانی” اشاره می‌کند. اگرچه تحولات زیادی در زمینه ارتباطات بحران در دهه‌های گذشته رخ داده است (به عنوان مثال، نظریه ارتباطات بحران موقعیتی که توسط تیموتی کومبس در سال ۱۹۹۵ توسعه یافت)، ارتباطات بحران دارای سابقه طولانی است و اغلب شخصیت‌های برجسته مردمی مانند سزار و کنفوسیوس در آن نقش داشته‌اند. با کمک نمونه‌ها (به عنوان مثال، مدیریت مؤثر جانسون و جانسون در بحران کپسول‌های تایلنول سیانور)، و همچنین شیوه‌های نامناسب ارتباطات بحران (به عنوان مثال، سوءمدیریت دولت ایالات متحده در مورد طوفان کاترینا)، مجموعه‌ای از پژوهش‌ها نقش ارتباطات بحران را در کاهش اثرات منفی حوادث جانبی تأیید کرده‌اند.

از این‌رو برای مقابله با این شکاف تحقیقاتی، هدف این مقاله شناسایی حوزه‌های است که در آن، گزارش‌های رسانه‌های سنتی در مورد کووید ۱۹ و اینفودمیک های رسانه‌های اجتماعی می‌تواند به سلامت روان افراد آسیب برساند. این مقاله راه حل های احتمالی ارتباطات بحران را که رسانه‌ها و سازمان‌های خبری می‌توانند برای کاهش پیامدهای بهداشت روانی پوشش کووید ۱۹ اتخاذ کنند، ارائه می‌دهد.

پوشش کووید ۱۹ توسط رسانه‌های سنتی

رسانه‌های سنتی شامل “رسانه‌هایی هستند که در ابتدا با استفاده از یک رسانه پیشا-اینترنت (چاپی، رادیویی، تلویزیونی) و شرکت‌های رسانه‌ای که تجارت اصلی شأن در رسانه‌های پیشا- اینترنت بوده است، صرف نظر از میزان محتوای آنلاین کنونی شأن، توزیع می‌شدند.” سه نوع پوشش می‌تواند تأثیر پوشش رسانه‌ای سنتی کووید ۱۹ را بر مسائل بهداشت روانی افراد طبقه بندی کند: (۱) متعادل، مبتنی بر واقعیت و حقیقت محور؛ (۲) مغرضانه و گمراه کننده؛ و (۳) دروغین و متقلبانه.

پوشش رسانه‌ای متعادل، مبتنی بر واقعیت و حقیقت محور کووید ۱۹

پوشش رسانه‌ای کووید ۱۹ ذاتاً آسیب زاست. این بیماری نشان دهنده یک پاندمی مرگبار در حال جریان است. این ذات منفی که به طور طبیعی به پوشش رسانه‌ای ویروس منتقل می‌شود، می‌تواند باعث ایجاد مشکلات روانی شود. تحقیقات در مورد اثرات رسانه‌ای مدتهاست اثبات کرده است که اخبار منفی می‌تواند منجر به مشکلات روانی خفیف تا شدید در بین مصرف کنندگان شود.

نکته مهم این است که به دلیل مقیاس و شدت کووید ۱۹، رسانه‌ها توجه و تمرکز نامناسبی بر اخبار مربوط به پاندمی دارند که می‌تواند افرادی را که با چالش‌های بهداشت روانی بیشتری روبرو هستند را تحت تأثیر قرار دهد. توجه به این نکته ضروری است که درحالیکه دستیابی به پوشش رسانه‌ای متعادل، مبتنی بر واقعیت و حقیقت محور کووید ۱۹ ممکن است دشوار باشد، اما مهم است که سازمان‌های رسانه‌ای درصدد تأمین این استانداردها براساس بهترین توانایی‌های خودشان باشند.

پوشش رسانه‌ای مغرضانه و گمراه کننده کووید ۱۹

هنگامی که اخبار مغرضانه و گمراه کننده است، آثار سو پوشش رسانه‌ای کووید ۱۹ بر سلامت و آرامش افراد و جمعیت می‌تواند مشهودتر باشد. مطالعات قبلی نشان داد که رسانه‌های راست گرا اغلب گزارش‌های مغرضانه و گمراه کننده در مورد کووید ۱۹ می‌دهند که به نوبه خود می‌تواند انتشار اطلاعات غلط در مورد ویروس را تسهیل کند. تجزیه و تحلیل نمونه‌ای متشکل از ۳۸ میلیون گزارش رسانه‌ای از ۱ ژانویه تا ۲۵ مه ۲۰۲۰ نشان می‌دهد که ۸۴ درصد از اطلاعات غلط منتشرشده توسط رسانه‌های سنتی قبل از رسیدن به عموم مردم، نه مورد اعتراض قرار گرفته و نه حقیقت آزمایی شده‌اند و عملاً تعداد بیشماری از مردم در معرض اطلاعات غلط، مانند “درمان‌های معجزه آسا” قرار گرفتند که می‌تواند پیامدهای قابل توجهی انسانی و اقتصادی در پی داشته باشد. همچنین لازم به ذکر است که ترس و وحشت ناشی از اطلاعات نادرست مربوط به کووید ۱۹ می‌تواند تأثیر طولانی مدت بر سلامت روان افراد داشته باشد که فراتر از چرخه‌های رسانه‌ای کووید ۱۹ است.

پوشش رسانه‌ای دروغین و متقلبانه کووید ۱۹

شاید مشکل سازترین نوع پوشش رسانه‌ای در مورد کووید ۱۹ شامل محتوای نادرست و غیر صادقانه باشد. در حالی که کارشناسان رسانه‌های سنتی از ارکان اصلی صنعت، ارزش‌های روزنامه نگاری و استانداردهای اخلاقی حمایت می‌کنند، رواج روایات مرتبط با “ویروس ووهان”، “ویروس چینی” و “ویروس چین” در گزارش رسانه‌های قدیمی در مورد کووید ۱۹ نشان می‌دهد که برخی از رسانه‌ها به طور کامل قادر به تولید اخبار بی اساس و مهیج هستند. اشاره به وجود ارتباط مستقیم بین یک گروه از مردم، ملت و نژاد با ویروس به شکل اجتناب ناپذیری موجب بروز دغدغه‌های سلامت روان در بین گروه هدف می‌شود.

یکی دیگر از اثرات منفی برگشت ناپذیر ناشی از “اخبار جعلی” رسانه‌های سنتی، تخریب باور عمومی در مورد کووید ۱۹ است. پیش بینی اینکه چه اتفاقی می‌افتد اگر افراد تصمیم به نادیده گرفتن اطلاعات منتشرشده از رسانه‌های سنتی بگیرند که در آن کارشناسان سلامت و مقامات دولتی آخرین پیشرفت‌ها در زمینه ویروس را به اشتراک می‌گذارند، موضوعی چالش برانگیز است. بدون شک عواقب انسانی و اقتصادی مرتبط با این مردم عمداً ناآگاه و بی اطلاع، نتایج فاجعه باری به همراه دارد.

رسانه‌های اجتماعی و اینفودمیک های کووید ۱۹

اینفودمیک های کووید ۱۹ همراه با سرعت پاندمی در حال گسترش هستند. اینفودمیک ها شامل گسترش هدفمند اطلاعات غلط و نامطمئن از طریق رسانه‌ها، به ویژه در بستر شبکه‌های اجتماعی است. اینفودمیک های کووید ۱۹ می‌تواند تلاش متخصصان سلامت را از بین ببرد، درحالیکه موجب تشدید ترس عمومی، عدم اطمینان و عدم اعتماد می‌شود که می‌تواند پیامدهای شخصی و اقتصادی به همراه داشته باشد. اینفودمیک شامل آرایه‌ای از موضوعاتی است که در آن اطلاعات غلط و نادرست از طریق توییت ها و پست‌های فیس بوک منتشر می‌شود، و اغلب افراد ذینفع یا گروه‌های دارای منافع سیاسی و اقتصادی اقدام به انتشار آنها می‌کنند. موارد متداول شامل توطئه‌های QAnon، روایت “ویروس چینی” و ترغیب به مصرف ضدعفونی کننده ها برای درمان کووید ۱۹ است.

همه اینفودمیک های کووید ۱۹ یکسان نیستند. به عنوان مثال، اینفودمیکی که افراد را به خوردن مواد ضدعفونی کننده برای بهره مندی از “مزایای سلامت” آن ترغیب می‌نماید، پیامدهای مستقیمی بر سلامت روان و جسم شماری از افراد دارد. بین ۱ مه تا ۳۰ ژوئن ۲۰۲۰، ۱۵ مورد گزارش از مسمومیت با متانول به دلیل نوشیدن ماده ضدعفونی کننده وجود داشت؛ که از این تعداد چهار نفر فوت کردند و سه نفر با اختلال بینایی ترخیص شدند. با این حال برخی همچنان به اظهارات رهبران ایالات متحده که مرتباً از رسانه‌های سنتی و سایر رسانه‌های شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود اعتماد کورکورانه دارند.

محدودیت منابع مشخصه اصلی کووید ۱۹ است و منابع رسانه‌ای هم از این امر مستثنی نیستند. اینفودمیک های کووید ۱۹ همراه با کمپین‌های راه اندازی شده توسط رسانه‌های سنتی، یک استفاده بی نهایت بد از منابع عمومی است؛ از آنجائیکه پاندمی هنوز ادامه دارد، توجه رسانه‌های جهانی باید معطوف بر سلامت و آرامش عموم مردم باشد. در زمان بحران جهانی، منابع رسانه‌ای نیاز به سرمایه گذاری در موضوع روز دارند: نحوه کُندکردن یا توقف گسترش کووید ۱۹. با توجه به شیوع اطلاعات غلط و نامطمئن از طریق رسانه‌های سنتی و شبکه‌های اجتماعی، باید اقداماتی در زمینه از بین بردن اینفودمیک های کووید ۱۹ انجام شود و این اطمینان حاصل شود که پوشش‌های رسانه‌های مربوطه منجر به پیامدهای ناخواسته نمی‌شوند؛ شیوه‌های مؤثر ارتباطات بحران یکی از این رویکردهاست.

ارتباطات بحران در بحبوحه کووید ۱۹

در زمان پاندمی های جهانی مانند کووید ۱۹، ارتباطات بحران در از بین بردن ترس و عدم اعتماد و متحد کردن شهروندان در مبارزه جمعی با بیماری ضروری است. یک ویژگی اساسی ارتباطات بحرانی این است که معمولاً در صورت وجود حداقل سه بحران به عنوان یک استراتژی ارتباطات اضطراری اتخاذ می‌شود: (۱) بحران یا رویدادی بی سابقه با پیامدهای گسترده شخصی و اقتصادی (به عنوان مثال، پاندمی کووید ۱۹)؛ (۲) بحران ارتباطاتی که می‌تواند ذینفعان اصلی را از تلاش برای یافتن راه حل منع کند (به عنوان مثال، اینفودمیک های کووید ۱۹)؛ و (۳) بحران اعتماد بالقوه فعلی یا در حال توسعه که تا حدودی به دلیل دو بحران اول است (به عنوان مثال، بحران‌های اعتماد عمومی).

برای مقابله با این بحران‌های سه گانه، جامعه به طور کلی باید چندین گام بردارد: (۱) به سرعت برنامه آمادگی مبتنی بر شواهد و حوادث را با پتانسیل مهار پاندمی توسعه دهد؛ (۲) این طرح را با سرعت و دقت اجرا کند؛ و (۳) این طرح و دستورالعمل‌های مربوطه را به موقع، شفاف و حقیقت محور به عموم مردم اطلاع دهد (یعنی ارتباطات کارآمد بحران). به طور کلی، به اشتراک گذاری مؤثر به روزرسانی های بهداشت عمومی با جامعه به شیوه‌ای معقول و صادقانه از اهمیت بالایی برخوردار است.

علاوه بر ارائه اطلاعات قابل اطمینان به مردم، اتخاذ تصمیمات پیشگیرانه از سوی کارشناسان رسانه، متخصصان بهداشت و مقامات دولتی برای اطمینان از ارائه مؤثر به روزرسانی های مربوط به کووید ۱۹ به عموم (به منظور جلوگیری از بروز عواقب ناخواسته مربوط به سلامت روان) ضروری است. به عبارت دیگر، ارتباطات بحران در طول کووید ۱۹، به ویژه با توجه به پیامدهای بهداشت روان مرتبط با پوشش رسانه‌ای مربوطه، باید دارای سه هدف باشد: (۱) انتقال اطلاعات موثق و قابل اعتماد در مورد کووید ۱۹ به مردم به صورت شفاف، به موقع و حقیقت محور؛ (۲) حذف اطلاعات غلط و گمراه کننده و توقف اینفودمیک های مرتبط؛ و (۳) حصول اطمینان از اینکه ارائه اطلاعات مربوط به کووید ۱۹ به مردم منجر به عواقب ناخواسته (یعنی مشکلات بهداشت روانی) نمی‌شود.

ارائه اطلاعات موثق و قابل اعتماد در مورد کووید ۱۹

در دوران پاندمی، بسیاری از دولتها مانند چین، ایرلند، فنلاند و نروژ، موفق به ارائه کارآمد راهبردهای مؤثر مربوط به کووید ۱۹ به مردم شدند. به عنوان مثال دولت چین را در نظر بگیریم. با شروع اولین شیوع، دولت چین به روزرسانی های به موقع کووید ۱۹ را ارائه می‌دهد که (۱) متناسب با نیازهای عموم مردم است و قصد تقویت رابطه با مردم را دارد؛ (۲) به منظور افزایش میزان دسترسی و اثرگذاری، از طریق رسانه‌های سنتی و شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود؛ و (۳) توسط مقامات بهداشتی و دولتی کلیدی ارائه می‌شود تا اعتبار پیام‌های در دسترس روزانه عموم را تقویت نماید. در کنار اجتناب از مشکلات بالقوه سلامت روان، این اقدامات ارتباطات بحران همچنین می‌تواند ترس و عدم اعتماد مردم را در مورد کووید ۱۹ از بین ببرد و سازگاری آنها با دستورالعمل‌های بهداشتی و ایمنی مرتبط با پاندمی مانند قرنطینه و استفاده از ماسک را بهبود بخشد.

زمانهای بی سابقه مستلزم اقدامات بی سابقه است. شرکت‌های فناوری از جمله گوگل، توئیتر، فیس بوک و TikTok، می‌توانند با توسعه الگوریتم‌های مناسب، نتایج جستجو، توییت ها یا پست‌های نوشته شده توسط اپیدمیولوژیست ها یا سایر متخصصان بهداشت را ارائه داده، و اطلاعات معتبر و قابل اعتماد در مورد کووید ۱۹ را منتشر کنند. انجام این کار می‌تواند آغازگر جنبشی برای انتقال اطلاعات معتبر و قابل اطمینان در مورد کووید ۱۹ به مردم به شیوه‌ای به موقع، شفاف و متمرکز بر حقیقت باشد. جالب اینجاست که نحوه طراحی، توسعه و ارائه پیام‌های عمومی (به عنوان مثال به شیوه‌ای متقاعد کننده برای عموم) بر پیامدهای ارتباطاتی نیز تأثیر می‌گذارد.

حذف اینفودمیک های کووید ۱۹

تکیه بر سازمان‌های بهداشتی و نهادهای دولتی به تنهایی کافی نیست؛ همه ذینفعان کلیدی باید در این کار دخیل شوند. کمپین‌های بهداشت عمومی که خطرات ناشی از بیماری‌های کووید ۱۹ را مورد هدف قرار می‌دهند، نیاز به توسعه و اطلاعاتی دارند که به افراد در مورد نحوه جلوگیری از قرارگیری در معرض اطلاعات غلط یا گمراه کننده آموزش می‌دهد. با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از مردم فاقد سواد بهداشتی لازم برای تشخیص اطلاعات معتبر از اطلاعات غلط یا نادرست هستند، برنامه‌های آموزشی باید ایجاد شود تا اطمینان حاصل شود که اینفودمیک ها هم در طول کووید ۱۹ و هم در آینده رواج کمتری خواهند داشت.

علیرغم اقدامات امیدوارکننده، شرکتهای رسانه‌ای باید نقش مهمی در کنترل شیوع بیماری‌های کووید ۱۹ داشته باشند. تحقیقات نشان می‌دهد که صرفاً افزودن یک یادآوری کننده صحت و درستی خبر در حالی که افراد از اطلاعات آنلاین استفاده می‌کنند، می‌تواند توانایی آنها را در شناسایی اخبار جعلی به میزان قابل توجهی افزایش دهد. این یافته دلگرم کننده است، زیرا نشان می‌دهد اقدامات مؤثر برای جلوگیری از گسترش اینفودمیک های کووید ۱۹ می‌تواند بسیار مقرون به صرفه باشد.

شاید لازم باشد شرکت‌های شبکه‌های اجتماعی علاوه بر تصمیم گیری های فردی، پاسخ‌های جمعی را نیز سازماندهی کنند، مثلاً از طریق یک «چک لیست پاسخگویی به اینفودمیک». این اقدام به طور کلی به محیط شبکه‌های اجتماعی کمک می‌کند تا سیستم بهتری را برای محافظت از مردم در برابر آسیب‌های ناشی از اینفودمیک کووید ۱۹ ایجاد کند.

در مجموع، متخصصان بهداشت باید در مهار اینفودمیک های کووید ۱۹ پیش قدم شوند. همانطور که اپیدمیولوژیست های برجسته ای مانند دکتر آنتونی فائوچی اثبات کرده‌اند، کارشناسان بهداشت باید برای تسهیل ارتباط مؤثر با مشتریان اصلی خود یا عموم مردم ارتباط نزدیک داشته باشند. متخصصان بهداشت نیز باید در فرایند تصمیم گیری در زمینه سلامت عمومی مشارکت بیشتری داشته باشند. با این کار، اطلاعات غلط کمتری توسط مقامات دولتی منتشر می‌شود در حالی که اتخاذ تصمیمات بیشتر بر اساس شواهد علمی است.

راهبرد ارتباطات بحران کووید ۱۹ مبتنی بر واقعیت و مردم محور

کووید ۱۹ بر همه افراد جمعیتی تأثیر می‌گذارد. دشوار است که در مورد یک پاندمی پایدار که همچنان زندگی، معیشت و تولید ناخالص داخلی (GDP) را تهدید می‌کند، اظهارنظر نکرد. با این حال، با توجه به پیامدهای شخصی و اقتصادی مرتبط با اطلاعات مغرضانه و گمراه کننده یا کاملاً نادرست و مخرب، ضروری است کارشناسان رسانه، متخصصان بهداشت و مقامات دولتی راهکارهای ارتباطات بحران کووید ۱۹ مبتنی بر واقعیت و مردم محور را توسعه دهند. در زمینه مطالعه ما، راهکار ارتباطات بحران مردم محور و مبتنی بر واقعیت به این صورت تعریف می‌شود که اقدامات ارتباطاتی حقایقی را ارائه دهد که بدون ارائه اعداد یا آمار بر اساس دیدگاه‌های شخصی یا انگیزه‌های پنهان (به عنوان مثال، منافع سیاسی یا اقتصادی) باشد.

به این ترتیب، اطلاعات درست و با حسن نیت می‌تواند به طور مؤثر بدون پیامدهای ناخواسته در اختیار عموم قرار گیرد. توجه به این نکته ضروری است که اقدامات آموزشی ممکن است برای متخصصان مراقبت‌های بهداشتی نیز لازم باشد، زیرا تحقیقات نشان می‌دهد که متخصصان بخش سلامت اغلب از دانش لازم برای آگاهی از اطلاعات غلط یا گمراه کننده کووید ۱۹ برخوردار نیستند. با توجه به نقش مهمی که متخصصان مراقبت‌های بهداشتی در آموزش بیماران ایفا می‌کنند و این واقعیت که بسیاری از متخصصان مراقبت‌های بهداشتی نیز با چالش‌های اساسی در زمینه سلامت روان روبرو هستند، اقدامات آموزشی در توجه به چالش‌های ناشی از اینفودمیک مرتبط با این بیماری که این کارگران خط مقدم با آن روبرو هستند، لازم و ضروری است.

نتیجه گیری

به طور کلی، در زمان پاندمی های جهانی مانند کووید ۱۹، ارتباطات بحران می‌تواند نقش مهمی در کاهش ترس و عدم اعتماد داشته باشد در حالی که الهام بخش مبارزه‌ای یکپارچه علیه تهدیدات سلامت است. هنوز هیچ راه حل ملی یا ارتباط یک جانبه در طول پاندمی وجود ندارد، اما با توجه به نیاز شدید منابع رسانه‌ای ارزشمند در طول کووید ۱۹ برای بهره مندی بیشتر از اطلاعات، متخصصان بهداشت و کارشناسان رسانه موظفند اقدامات لازم را انجام دهند و مانع از ایجاد اینفودمیک ها و کمپین‌های آسیب زا شوند. افراد ذینفع می‌توانند با اطلاعات معتبر، موثق و قابل اعتماد در کنار ابزارها و تکنیک‌های توسعه یافته در حوزه ارتباطات بحران، با گزارشات نادرست مقابله نمایند. شفافیت و درستی اطلاعات در نهایت به حفظ سلامت و آرامش مردم کمک می‌کند در حالی که توجه رسانه‌های جهانی را به دغدغه واقعی بهداشت عمومی باز می‌گرداند: نحوه پیشگیری از گسترش کووید ۱۹.

ما معتقدیم که در پژوهش‌های آینده، نیاز به استفاده از منابع رسانه‌ای یا ارتباطی برای توسعه راه حل های بهداشتی به موقع است که می‌تواند از عواقب فوری انسانی ناشی از کووید ۱۹ جلوگیری کند. از زمان شروع پاندمی، تنها در ترکیه، حدود ۱۰۰ موسیقیدان به دلیل مشکلات مالی ناشی از کووید ۱۹ خودکشی کرده‌اند. ما معتقدیم که سازمان‌های بهداشتی منطقه‌ای، ملی و بین المللی و سازمان‌های دولتی باید به جای به روزرسانی های مربوط به عفونت کووید ۱۹ و آمار مرگ و میر، بر منابع رسانه‌ای بیشتر برای اطلاع رسانی و تأکید بر کمک‌ها و منابع در دسترس مردم در زمان پاندمی سرمایه گذاری کنند.

به عبارت دیگر، برای سازمان‌های رسانه‌ای مهم است که نقش خود را به عنوان یکی از ارکان اساسی در بحبوحه کووید ۱۹، و با ارائه منابع رسانه‌ای در موضوعاتی که برای زندگی و معیشت افراد اهمیت دارد، آغاز کنند، نه اینکه به تولید گزارشات پر شور و مهیجی که ممکن است رتبه شأن را در سایتNielsen افزایش دهد، تعداد فروش را بالا ببرد، اینفودیک ها را تغذیه کند، اما فواید محدودی برای سلامت و آرامش عمومی داشته باشد، بپردازند.

منبع: مهر

در طول پاندمی های جهانی، مانند بیماری کووید۱۹ ارتباطات بحران در از بین بردن ترس ها، عدم اعتماد و متحد کردن افراد در سراسر جهان در مبارزه جمعی با تهدیدات سلامتی ضروری است.



منبع خبر

نیاز به شیوه‌های موثر ارتباطات بحران در کرونا بیشتر بخوانید »

اینستاگرام از زبان بلاگرها/ نه کیف و کفشم برند است نه خانه و زندگی ام تمیز!

اینستاگرام از زبان بلاگرها/ نه کیف و کفشم برند است نه خانه و زندگی ام تمیز!


خبرگزاری فارس – سعیده اسدیان: چندی پیش خبرگزاری فارس گزارش را با عنوان «اینستاگرام با خانواده‌های ایرانی چه کرد؟/ از تغییر در سبک زندگی تا دگرگونی نگرش‌ها» منتشر کرد و در آن به بررسی تأثیر این شبکه اجتماعی در میان خانواده ها پرداخت.

شبکه ای که طی سال های اخیر عناوین شغلی جدیدی را خلق کرده و ما روزانه شاهد فعالیت اقتصادی افرادی هستیم که در پیج هایی با تعداد فالوور بالا با عنوان بلاگر یا اینفلوئنسر کسب درآمد می کنند.

پس از انتشار این گزارش برخی بلاگرهای اینستاگرامی درخواست انعکاس صحبت های خودشان را داشتند تا مسیر این گزارش یک طرفه نشود، چرا که معتقد بودند تصاویر و ویدیوهای منتشر شده در اینستاگرام تنها یک ویترین زیبا از بخش کوچکی از زندگی روزمره شان است و آنها هم مشکلات خاص خود را دارند.

کار زیاد پول می آورد اما آرامش را از آدم می گیرد

سپیده یکی از فودبلاگرهای فعال با بیش از 230k فالوور است،‌ او می گوید: همه فکر می کنند ما خیلی پولداریم و هیچ غمی نداریم، با اینکه من بارها گفتم ما هم مثل شما هستیم و از صفر شروع کرده ایم.

همه فکر می کنند فعالیت در این فضا آسان است اما واقعاً تولید محتوا کردن کار سخت و پرهزینه ای محسوب می شود و پشت تصویری که مخاطب می بیند نور، میکروفون، لباس و ساع ها تمرین است، البته خیلی ها هم بدون این موارد تولید محتوای به درد نخور می کنند.

ما هم مثل بقیه هستیم فقط به دلیل حضورمان در این فضا بیشتر به چشم می آییم،‌ به نظرم آدم ها باید خودشان را با قبل از خودشان مقایسه کنند، نه با خانه و زندگی دیگران، خدا می داند که در لاکچری ترین خانه ها هم آرامش یک خانه کوچک و ساده پیدا نمی شود، درست است که کار زیاد پول می آورد اما خیلی چیزهای دیگر مثل آرامش را از آدم می گیرد.»

بعضی وقت ها از سوالاتی که می پرسند واقعاً کلافه می شوم

سیما با 170k فالوور پیج فروش محصولات پوستی دارد و در کنار آن تبلیغات زیادی را هم انجام می دهد،‌ او می گوید: «من 20ساله هستم و 10 ماه است که کارم را شروع کرده ام، با توجه به درآمد و مشتری هایی که دارم حتی نزدیک ترین دوستانم هم پشت سرم می گویند که چقدر شانس داشت که طی 10 ماه اینقدر پیشرفت کرد.

سوال من از افرادی که این حرف ها را می زنند این است که آن زمانی که من در 18 سالگی روزی 12 ساعت کارگری می کردم شما کجا بودید؟ چرا فکر می کنند من یک شبه به اینجا رسیده ام؟ من واقعاً برای زندگی ام زحمت کشیده ام و روی کارم تمرکز دارم.

 

اکثر دنبال کننده ها من رو به عنوان یک آدم مهربون و با حوصله می شناسند که همه اطلاعات را در اختیارشان قرار می دهم در صورتی که من بعضی وقت ها از سوالاتی که می پرسند واقعاً کلافه می شوم و نمی توانم اطلاعات جزئی در اختیارشان قرار دهم چون در این صورت دیگر نباید کار کنم.»

چه کسی از خانه کثیف یا عصبانیت و کلافگی اش فیلم می گیرد؟

پیج مریم به دلیل حضور دوقولوهایش بیش از 800k دنبال کننده دارد، او می گوید: «مردم فکر می کنند که من همیشه با وجود دو تا بچه خانه ام مثل دسته گل است و همیشه با بچه ها با صبر و حوصله رفتار می کنم در صورتی که اینطور نیست.

چه کسی می آید از خانه کثیف یا عصبانیت و کلافگی اش فیلم بگیرد؟ اگر من از کلافگی ها،‌خستگی ها و خانه به هم ریخته ام عکس و فیلم بگذارم همین مخاطب ها از من ایراد می گیرند و هزار حرف نامربوط به من می زنند.

درست است که زندگی ما با همسرمان همیشه عاشقانه و آنطور که در استوری ها نشان می دهیم نیست و بحث و اختلاف نظر هم داریم اما اگر آنها را به اشتراک بگذاریم، مخاطب ها فکر نمی کنند که این مسائل طبیعی بوده و در هر خانه ای وجود دارد بلکه فکر می کنند ما مدام با هم مشکل داریم و هیچ علاقه ای هم بین مان نیست. خودشان می گویند ما دوست داریم همه چی واقعی باشد اما تجربه من چیز دیگری بود.»

کسب درآمد از طریق اینستاگرام ارزش از دست دادن تعلقات و باورهایم را نداشت

فاطمه بلاگر زیبایی است و اخیراً با استقبال زیادی از سوی کاربران فضای مجازی رو به رو شده، او می گوید: « اوایل شروع کارم فکر می کردم به عنوان یک دختر محجبه می توانم کارم را پیش ببرم و مخاطبان خودم را داشته باشم، اما به مرور زمان و بنا به سلیقه مخاطب روسری ام عقب تر رفت، آموزش میکاپ را به دلیل درخواست مخاطبان به جای مدل روی خودم پیاده کردم و به مرور عکس های بیشتری با پوششی که برای من نبود را با مخاطبانم به اشتراک گذاشتم.

حالا که اینها را می گویم به خوبی می دانم که چقدر از فاطمه سابق فاصله گرفته ام، هرچقدر فکر می کنم می بینم کسب درآمد از طریق اینستاگرام ارزش از دست دادن تعلقات و باورهایم را نداشت.»

همه فکر می کنند که تمام کیف و کفش های من برند است

لاله یکی از اینفلونسرهای حوزه مد و لباس با بیش از 300k فالوور است، او می گوید: «همه فکر می کنند که تمام کیف و کفش های من برند هستند و من هم خیلی پولدارم که اینقدر لباس دارم اما خب هر مزون یا فروشگاهی که از من تبلیغ می خواهد یکی دو نمونه از کارهایش را به صورت رایگان به من می دهد،‌ شاید اگر قرار بود پول بدهم اصلاً نمی توانستم اینقدر لباس بخرم.

بعد هم من واقعاً سفرهایی می روم که در حد همین کیش و شمال است و پول خاصی نمی خواهد اما متأسفانه آنقدر وضعیت کشور بد شده که سفرهای داخلی یا حاشیه ای هم لاکچری محسوب می شود.»

خودآزاری نکنیم

اینها صحبت های تعدادی از بلاگرها و یا اینفلوئنسرهایی بود که بسیاری از ما روزانه با تماشای مجازی زندگی شان حسرت می خوریم و آه می کشیم، در نتیجه تماشای این تصاویر وارد فاز مقایسه می شویم، خودمان را سرزنش می کنیم، همسرمان را تحقیر می کنیم، بچه هایمان را چارچوب بندی می کنیم، چشم مان را روی داشته های خودمان و نداشته های دیگرانی همچون همین بلاگرها می بندیم و در نهایت به شکلی ناخودآگاه و ناخواسته دچار یک خودآزاری و دگر آزاری می شویم.

ای کاش بدانیم که دنیای مجازی هیچ گاه بر پایه واقعیت بنا نشده و هر آنچه که می بینیم تنها یک بعد از هزار بعد زندگی دیگران است.

انتهای پیام/





منبع خبر

اینستاگرام از زبان بلاگرها/ نه کیف و کفشم برند است نه خانه و زندگی ام تمیز! بیشتر بخوانید »