شبکه نمایش خانگی

«بامداد خمار» و عاشقانه‌ای که آغاز شد

«بامداد خمار» و عاشقانه‌ای که آغاز شد



یکی از برگ برنده‌های سریال «بامداد خمار» ترکیب بازیگران آن است.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق؛ سریال «بامداد خمار» به کارگردانی نرگس آبیار از جدیدترین محصولات شبکه نمایش خانگی است که قسمت اول آن چهار روز پیش پخش شد، سریالی اقتباسی از رمان «بامداد خمار» به قلم فتانه حاج سیدجوادی که جزو رمان‌های محبوب دهه هفتاد است و در زمان انتشارش طرفداران بیشماری را به خود جذب کرد.

این دومین سریال پخش شده از نرگس آبیار است که پس از «سووشون» پخش شده، سریالی که با اقتباس از رمان «سووشون» نخستین رمان سیمین دانشور ساخته شد. البته که او «بامداد خمار» را زودتر از «سووشون» ساخت، اما سریال دومش زودتر به نمایش درآمد. فرق مهم این دو اثر نوع اقتباس آبیار از این دو رمان است، در «سووشون» او به شدت به متن وفادار است و تلاش کرده حتی تراوشات ذهنی شخصیت‌های کتاب را نیز به تصویر بکشد، اما در «بامداد خمار» او نوع دیگری از اقتباس را تجربه کرده و در فضاسازی‌هایش چیزهایی را نیز به داستان اضافه کرده که شاید در داستان وجود نداشته باشد. به همین دلیل هم می‌توان گفت که خروجی «بامداد خمار» (حداقل در قسمت اول) با خروجی «سووشون» متفاوت است.

البته در این سریال نیز از همان دقایق ابتدایی، فیلمساز برای برساختن یک فضای نوستالژیک تلاش می‌کند؛ لوکیشن‌ها، لباس‌ها، نورپردازی و موسیقیسریال همه دست به دست هم می‌دهند تا تماشاگر را در بخش ابتدایی داستان به تهرانِ دهه شصت و در بخش دیگر به تهرانِ روزهای نخست روی کار آمدن رضاخان ببرد. بخش‌های قابل توجهی از کار به ویژه در صحنه‌های مربوط به اوایل دهه شصت و سکانس‌های بیرونی با جلوه‌های ویژه ساخته شده که البته این مسئله به کیفیت اثر لطمه‌ای نزده و مثل بسیاری از آثار نمایشی مربوط به این ایام، نمی‌توان اصطلاحا سوتیِ تصویری عجیب و غریبی از کار گرفت.

یکی از برگ برنده‌های سریال «بامداد خمار» ترکیب بازیگران آن است، شاید در ظاهر این سریال مثل اکثر آثار به نمایش درآمده در شبکه نمایش خانگی از یکی دو سوپراستار سینما برای نقش‌های اصلی استفاده نکرده، اما گروه بازیگران آن پر است از نام‌های بزرگ و مطرح که کارنامه قابل دفاعی دارند. در بین بازیگرانی که بازی‌شان را در قسمت اول تماشا کردیم، لاله اسکندری و مرجانه گلچین بازی‌های خوب و قابل قبولی از خود به نمایش گذاشتند، مخصوصا مرجانه گلچین که در نقش «دایه» حضور خوبی داشت و شخصیت دایه یکی از کاراکترهای مهم این کتاب است و گلچین نیز در نقطه آغاز این شخصیت را به خوبی تصویر کرده است.

همانطور که بسیاری از مخاطبان کتاب «بامداد خمار» می‌دانند داستانِ این اثر، قصه عشقی ممنوعه بین دختری متمول و پسری کارگر است، داستانی که خانواده در آن نقشی محوری دارد و ما قرار است شاهد چالش‌های بین دختر جوان و خانواده‌اش باشیم. نوع روایتِ این ماجرا در کتاب برای بسیاری از دوستداران رمان جذاب بوده و حالا باید منتظر ماند و دید مواجهه نرگس آبیار به عنوان کارگردانی که خود عقبه‌ای هم در زمینه ادبیات دارد، با این اثر چگونه است. در سکانس‌های پایانی قسمت نخست این ماجرا آغاز می‌شود و ما قرا است از قسمت‌های بعدی حکایت این عشقِ ممنوعه را در «بامداد خمار» تماشا کنیم.

اقتباس خوب چگونه است

آثار اقتباسی که بر پایه رمان‌های معروف ساخته می‌شوند با دو ابزار مهم سنجیده می‌شوند، یکی وفاداری به بستر داستان اصلی و دیگری تلاش برای تبدیل رمان به زبان تصویر. در بخش اول می‌توان گفت که «بامداد خمار» به داستانِ اصلی وفادار است، اما تغییراتی در آن وجود دارد. به عنوان مثال سکانس اول داستان و کل کل مادر و دختر دهه شصتی و پرخاشگریِ دختر به نظر بسیاری از کسانی که کتاب را خوانده‌اند بیش از اندازه بود. البته با توجه به تغییراتی که سریال نسبت به کتاب دارد (جدا بودن خانه عمه خانم، کوچِ اجباری از شهر، فرار دختر از ماشین و رفتن پیش عمه و…) می‌توان گفت که آبیار برای منطقی جلوه دادن این رفتارها، در ابتدا نوع درگیری مادر و دختر را با اغراق بیشتری نسبت به کتاب تصویر کرده است. در حقیقت این سریال صرفاً بازسازی رمان نیست؛ بلکه نرگس آبیار با حذف یا تعدیل برخی جزئیات، روایت را متناسب با قالب سریال تنظیم کرده است، موضوعی که اگر در «سووشون» نیز آنها را رعایت می‌کرد، خروجی آن سریال کم‌حاشیه‌تر و البته محبوب‌تری می‌شد.

موضوع دیگر تلاش فیلمساز برای تبدیل رمان به زبان تصویر است. رمان «بامداد خمار» اثری است با رفت و برگشت‌های زمانی زیاد و ریتمی که گاهی بسیار تند می‌شود و گاهی کند. در نسخه سریالی این رمان ریتم کمی کند است، اما این تأخیر در روایت، برای ایجاد فضا و شخصیت‌پردازی اولیهبه نظر لازم می‌رسد.

چیزی که در نخستین قسمت سریال به چشم می‌خورد این است که سازندگان آن در بخش‌هایی از قصه بیشتر درگیر ایجاد فضاهستند تا پیشبرد سریع و اصولی داستان، این موضوع را می‌توان در ابتدای سریال پذیرفت، اما اگر در قسمت‌های بعدی نیز همچنان ریتم کند باشد و داستان به اندازه استاندارد جلو نرود، می‌توان گفت که آبیار و تیم همراهش در این زمینه موفق نبودند.

سنگ‌اندازی آقای شوهر!

برخلاف «سووشون»، سریال «بامداد خمار» نرگس آبیار در قسمت نخست حاشیه‌ای نداشت که پخش آن را تحت تاثیر قرار دهد و بازخوردهای منفی به همراه داشته باشد، اما محمدحسین قاسمی، همسر نرگس آبیار دست به کار شد و همزمان با پخش قسمت اول، آن را دچار حاشیه کرد. قاسمی که معمولاً تهیه‌کننده تمام کارهای آبیار است، نسبت به عدم درج نامش در این سریال واکنش نشان داد، واکنشی که با بیانیه پلتفرم شیدا پاسخ داده شد و پای ساترا و وزارت ارشاد را نیز به میان کشید.

آنطور که به نظر می‌رسد اختلافات قاسمی و پلتفرم به روزهای تولید سریال و بدقولی‌های این تهیه‌کننده مربوط می‌شود و تمام این حواشی از آن موقع کلید خورده است. حالا اینکه در این میان مقصر کیست و چه مباحثی مطرح شده، موضوعی است که می‌توان جداگانه آن را بررسی کرد، اما اگر این ماجرا ادامه‌دار شود قطعا روی میزان مخاطبان و بازخوردهای این اثر نیز تاثیرگذار است. خبرنگار آنا این مسئله را در روزهای آتی در گفت‌وگو با عوامل سریال و دست‌اندرکاران پلتفرم پیگیری می‌کند.

منبع: آنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«بامداد خمار» و عاشقانه‌ای که آغاز شد

«بامداد خمار» و عاشقانه‌ای که آغاز شد بیشتر بخوانید »

عادی‌سازی یک عادت بد در نمایش خانگی

عادی‌سازی یک عادت بد در نمایش خانگی



دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات با هشدار نسبت به نقش فضای مجازی و نمایش خانگی، خواستار حفظ سلامت نسل جدید شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدرضا مسجدی، دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات با ابراز نگرانی شدید از کاهش گرایش جوانان به محصولات فرهنگی و افزایش مصرف دخانیات، خواستار اقدام جدی مسئولان، رسانه‌ها و چهره‌های تأثیرگذار اجتماعی در مقابله با این روند نگران‌کننده شد.

مسجدی اعلام کرد: در شرایطی قرار داریم که نسل جدید، به جای مطالعه کتاب و حضور در فضاهای فرهنگی، به شدت تحت تأثیر محتوای دیجیتال، تبلیغات پنهان و فضای مجازی قرار گرفته‌اند و بسیاری از برنامه‌ها و بازی‌های موبایلی با طراحی‌های جذاب، به ابزاری برای ترویج غیرمستقیم مصرف دخانیات در میان کودکان و نوجوانان تبدیل شده‌اند.

وی با اشاره به تغییر سبک زندگی و الگوهای رفتاری جوانان افزود: ما با نسلی مواجه هستیم که زبان و درکش از رسانه، با نسل‌های پیشین متفاوت است، این نسل بیش از هر زمان دیگری در معرض تبلیغات فریبنده، عادی‌سازی دخانیات و رفتارهای ناسالم قرار دارد و همین موضوع موجب افزایش مصرف سیگارهای الکترونیکی، ویپ‌ها و سایر محصولات دخانی شده است.

نمایش خانگی؛ فرصت یا تهدید؟

دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات همچنین نسبت به محتوای برخی آثار در حوزه نمایش خانگی هشدار داد و تأکید کرد: نمایش خانگی اگرچه می‌تواند نقش مهمی در ارتقا فرهنگ عمومی ایفا کند، اما وقتی مصرف دخانیات در فیلم‌ها و سریال‌ها عادی‌سازی می‌شود یا شخصیت‌های محبوب در حال استعمال سیگار نشان داده می‌شوند، این پیام را به جوانان می‌رساند که این رفتار قابل قبول یا حتی جذاب است.

مسئولیت اجتماعی سلبریتی‌ها

مسجدی در ادامه با اشاره به نقش چهره‌های هنری و ورزشی تأکید کرد: یک هنرمند یا ورزشکار فقط متعلق به خودش نیست. او سرمایه اجتماعی یک کشور است و وقتی یک سلبریتی ژستی خاص، رفتاری ناسالم یا تصویری نادرست در فضای عمومی منتشر می‌کند، تأثیر آن بر نوجوانان بسیار بالاست و امروز بیش از همیشه نیازمند احساس مسئولیت اجتماعی هستیم.

وی در پایان از همه نهادها، خانواده‌ها، هنرمندان و رسانه‌ها خواست با همکاری جمعی، زمینه‌ساز حفظ سلامت نسل جدید و مقابله با ترویج دخانیات در کشور شوند.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عادی‌سازی یک عادت بد در نمایش خانگی

عادی‌سازی یک عادت بد در نمایش خانگی بیشتر بخوانید »

مخاطب محوری و پرهیز از ابتذال برگ برنده سریال «سوجان»

مخاطب محوری و پرهیز از ابتذال برگ برنده سریال «سوجان»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، دنیای امروز، دنیایی پیچیده چند لایه و دارای ابعاد متکثری هست. همین امر برای رسانه‌های جمعی در موضوع جذب مخاطب و تولید محتوا به شدت مشکل آفرین هست. بخصوص آنکه شناخت سلیقه مخاطب اگر ناممکن نباشد، امری دشوار هست. دلیل آن نیز این هست که مخاطب به دلیل دسترسی به شبکه‌های گسترده اجتماعی به نوعی صاحب رسانه هست و با تولید محتوا در این فضا به جذب مخاطب اقدام می‌کند.

مخاطب محوری و پرهیز از ابتذال برگ برنده سریال «سوجان»

فارغ از ارزشیابی‌های کارشناسانه در موضوع تولید محتوا توسط عموم مردم در فضای مجازی باید گفت تولید اثری که هم حداقل‌ها را رعایت کند و هم از ابتذال مبرا باشد و در عین حال پاسخ‌گوی سلیقه مخاطب باشد دشوار هست. این امر ثقیل به مثابه سرزمینی هست که رسانه ملی باید آن را فتح کند.

مخاطب محوری و پرهیز از ابتذال برگ برنده سریال «سوجان»

تولید سریال با توجه به هزینه بالایی تولید و عدم بازگشت سرمایه در تلویزیون و همچنین رشد آثار شبکه نمایش خانگی مسئله دیگری هست که ممکن هست باعث از دست رفتن مخاطب باشد. با این حال رسانه ملی توانسته در این عرصه دشوار رقابت‌های آثاری را تولید کند که در اولویت انتخاب مخاطب قرار بگیرد. مشخصا سریال «سوجان» ساخته «حسین تبریزی» از جمله این آثار هست. 

مخاطب محوری و پرهیز از ابتذال برگ برنده سریال «سوجان»

«سوجان» اثری قابل قبول در کارنامه رسانه ملی هست که توانسته با قرار دادن اصل مخاطب محوری و پرهیز از ابتذال و عوام‌زدگی در نظر سنجی از بینندگان رتبه قابل قبولی کسب کند. این سریال نشان داد که شخصیتی، چون سوجان که هم شمایل زن امروزی را به نمایش می‌گذارد و هم پایبند به سنت‌ها هست برای مخاطب قابل درک و پذیرش هست.

مخاطب محوری و پرهیز از ابتذال برگ برنده سریال «سوجان»

مسئله دیگری که در این سریال به درستی بیان شده حفظ کرامت پدر و مادر و احترام به بنیان خانواده از محسنات دیگر این سریال هست. حتی شخصیت‌های منفی سریال نیز پا را از دایره این احترام بیرون نمی‌گذارند و به نوعی ادامه حیات خود را در حیات خانواده می‌بینند. این مسئله چه در شخصیت‌های فقیر و کم‌برخوردار و چه در شخصیت‌های مرفه به خوبی دیده می‌شود. نکته‌ای که متاسفانه در سریال‌های شبکه نمایش خانگی به ندرت دیده می‌شود. 

مخاطب محوری و پرهیز از ابتذال برگ برنده سریال «سوجان»

این نکته ظزیف، اما مهم که به حرمت و کرامت پدر و مادر نباید خدشه‌ای وارد شود و همه اعضای خانواده باید در حفظ و حراست آن بکوشند، نکته‌ای ارزشمند و کلیدی هست و انتقال آن به نسل امروز در قالب سریال اقدامی راهبردی هست که در سریال «سوجان» به درستی اتفاق افتاده هست.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
مخاطب محوری و پرهیز از ابتذال برگ برنده سریال «سوجان»

مخاطب محوری و پرهیز از ابتذال برگ برنده سریال «سوجان» بیشتر بخوانید »

توهین فیلیمو حشدالشعبی

توهین فیلیمو حشدالشعبی


فیلیمو در یک نظرسنجی که برای ارزیابی دانش کاربران دربارۀ آثار این پلتفرم بود، نام «حشدالشعبی»، یکی از نیروهای محور مقاومت، را در کنار نام گروهک‌ تروریستی داعش و و اسامی با بار معنایی منفی درج کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، فیلیمو در یک نظرسنجی که برای ارزیابی دانش کاربران دربارۀ آثار این پلتفرم بود، نام گروه «حشدالشعبی»، یکی از نیروهای کلیدی و تاثیرگذار در محور مقاومت، را در کنار نام گروهک‌ تروریستی داعش و اسامی با بار معنایی منفی درج کرد.

این اقدام، به‌ویژه در شرایطی که محور مقاومت نقشی حیاتی در تامین امنیت منطقه ایفا می‌کند، واکنش‌های تند و گسترده‌ای را در میان کاربران شبکه‌های اجتماعی به همراه داشته است.

توهین فیلیمو حشدالشعبی

بسیاری این حرکت را نشانه‌ای از بی‌دقتی و مسئولیت‌ناپذیری در مدیریت محتوای فرهنگی این پلتفرم می‌دانند.

یکی از کاربران در توییتر نوشت: «چطور یک پلتفرم داخلی که باید ارزش‌های منطقه‌ای و ملی را تقویت کند، چنین خطایی مرتکب می‌شود؟ آیا نظارتی بر تولید محتوا وجود ندارد؟»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توهین فیلیمو حشدالشعبی

توهین فیلیمو حشدالشعبی بیشتر بخوانید »

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران اسلامی زوایای پنهان و ناگفته بسیاری دارد که هنوز در انتظار آن هستند تا با زبان هنر که گویاترین و ماناترین شکل بیانی هست گفته شود. مسئله مهم بمباران شیمیایی صدام حسین علیه مردم ایران و حتی مردم مظلوم حلبچه عراق به بهانه حمایت از رزمندگان ایران یکی از موضوعات مغفول مانده‌ای هست که جز در یکی دو فیلم سینمایی مانند «اوینار» به کارگردانی «شهرام اسدی» و «درخت گردو» به کارگردانی «محمدحسین مهدویان» روایت نشده هست.

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

متاسفانه در مجامع بین‌المللی و روابط دیپلماتیک چنان که باید از قربانیان بمباران شیمیایی دفاع نشده هست. جانبازان حمله‌های شیمیایی بعد از گذشت چهار دهه از پایان جنگ تحمیلی هنوز با عوارض آن دست و پنجه نرم می‌کنند و با مشکلات عدیده‌ای دست به گریبان هستند. شدت عوارض ناشی از بمباران شیمیایی به حدی هست که نسل‌ بعدی و حتی نسل‌های بعدی از عواقب آن در امان نیستند. 

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

شهرهای مرزی ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی بارها و بارها مورد هجوم وحشیانه دژخیمان بعثی با سلاح‌های شیمیایی بودند، این حملات نه علیه رزمندگان که علیه مردم بی‌دفاع از نوزادان تا زنان سالخورده را شامل می‌شد. رژیم بعث عراق در ۲۳ دی ۱۳۵۹ برای اولین بار و تنها پند ماه پس از آغاز جنگ منطقه‌ای واقع در پنجاه کیلومتری غرب ایلام را هدف سلاح‌های شیمایی خود قرار داد. بعد از این تاریخ نیز مردم ایران هدف انواع سلاح‌های شیمیایی قرار گرفتند که معروف‌ترین و تکان‌ دهنده‌ترین آن بمباران شیمایی سردشت در هفتم تیر ۱۳۶۶ بود. در این حمله وحشیانه چهار نقطه پرازدحام شهر سردشت مورد حمله قرار گرفت، ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر کشته شده و هشت هزار تن نیز در جانباز شدند.

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

طبیعی هست که بخش قابل توجه این جمعیت هشت هزار نفری را کودکان و زنان دربرمی‌گیرد. زنان با توجه به محدودیت‌ها و وظایف متعددی که دارند بیشتر از مردان در متحمل عوارض آن می‎شوند. زنان علاوه بر اینکه خود از شدت عوارض بمباران شیمیایی در رنج هستند باید نقش همسری و مادری را نیز با همه مشقات آن ایفا کنند و از کودکان و همسران جانیاز خود پرستاری کنند. به همین دلیل باید گفت زنان قربانیا خاموش سلاح‌های شیمیایی هستند. 

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

نکته تاسف‌بار این هست که این زنان که ممکن هست سرپرست خانوار نیز باشند پرونده پزشکی نیز ندارند و برای تحصیل معیشت و تهیه دارو با مشکلات عدیده‌ای مواجه هستند. مشکل دیگر نبود مراکز مجهز و پزشکان متخصص در شهرستان‌ها و روستاهای دور افتاده هست و این زنان باید کیلومتر راه را برای مراجعه به پزشک و تهیه اقلام دارویی به مراکز استان‌ها و یا تهران مراجعه کنند که با توجه به بافت سنتی شهرستان‌ها، دوری راه، محدودیت‌هایی معیشتی و درآمدی عملا ممکن نیست.

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

هر چند برخی نهادها مانند بنیاد شهید و امور ایثارگران برای کاستن آلام زنان جانباز شیمیایی سعی خود را می‌کند اما با توجه به حجم نیازمندان کار چندانی از پیش نمی‌رود. سازمان‌های مردم نهاد، گروه‌های جهادی و دیگر دستگاه‌های دولتی نیز باید وارد این عرص شوند. نکته مهم‌تر تبیین فاجعه بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق هست که با حمایت گسترده کشورهای غربی صورت گرفت. 

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

حجم تولید آثار فرهنگی با توجه به حجم و گستردگی بمباران شیمیایی به هیچ وجه قابل قبول نیست. رسانه ملی، شبکه نمایش خانگی، سینما و تئاتر باید با همه توان خود وارد این عرصه شوند و زندگی سخت زنان جانباز شیمیایی را به تصویر بکشند. جز زبان هنر، هیچ زبانی نمی‌تواند افکار عمومی جهان را متوجه قربانیان بمباران شیمیایی کند. بخشی از تحقق رسالت جهاد تبیین که بر عهده اصحاب هنر قرار دارد گفتن از زنانی هست که جایی برای گفتن دردهای خود ندارند.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی بیشتر بخوانید »