شبکه نمایش خانگی

وزیر فرهنگ: تصمیم نداریم شبکه نمایش خانگی را ببندیم

وزیر فرهنگ: تصمیم نداریم شبکه نمایش خانگی را ببندیم



وزیر فرهنگ و ارشاد: ضوابط تولیدات خانگی با صدا و سیماست؛ آمادگی داریم تولید محتوای خوبی داشته باشیم و تصمیم نداریم شبکه نمایش خانگی را ببندیم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدمهدی اسماعیلی در نشست صمیمی با فعالان فرهنگی و هنری استان قزوین که عصر امروز در سالن باغستان برگزار شد، اظهار کرد: با اجرای ۱۲۵ اقدام، زمینه تحول در امور فرهنگی کشور را رقم خواهیم زد.

وی افزود: در زمینه های دینی، حج و زیارت، اوقاف و حجاب و عفاف، کتاب، شعر، صنایع هنری و فعالیت رسانه ای، روزنامه رسمی دولت، سینما، تئاتر، سینمای مستند، برنامه های متحول کننده در دستور کار داریم و علیرغم مشکلات موجود، هیچ بهانه ای برای کار نکردن وجود ندارد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: امروز باید با کار و تلاش شبانه روزی موجب تحول شویم و تاکنون نیز بخش عمده برنامه ها به خوبی انجام شده و بسیاری از اتفاقاتی که فکر می شد انجام نشود یا طولانی شود را عملی کردیم.

این مقام مسئول در ادامه گفت: ما مکلفیم کار کنیم و از شماتت نمی ترسیم و کار خود را انجام می دهیم و تا لحظه ای که هستیم پای کاریم و با جدیت برنامه ها دنبال می شود. کارهای زیادی شده و در خصوص مد و لباس که دهها سال متوقف شده بود آیین نامه دادیم و در حال حاضر نمایشگاه عرضه لباس های مناسب برای خانواده های ایرانی برپا کرده ایم.

وی اضافه کرد: کلید واژه ما برای اصلاح امور امنیت اخلاقی و تقویت کانون خانواده است و در حوزه عفاف و حجاب با کمک متدینین پیش می رویم.

اسماعیلی تصریح کرد: علیرغم همه توطئه هایی که دشمن کرد و خواست جامعه را دو قطبی کند تا دچار التهاب شویم اما با عزم جدی از آن پیشگیری کردیم.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: نباید بگذاریم جامعه دچار گسل شود و امروز به جامعه منسجم و متحد نیازمندیم، باید حیا در جامعه تقویت شود چراکه حاکمیت دینی آمده تا اخلاق در جامعه نهادینه شود البته در این مسیر دشمن سنگ اندازی می کند و نظام حکمرانی فرهنگی لازم است با عقلانیت از آن عبور کند.

وی افزود: رهبری از رویکردهای فرهنگی دولت ابراز رضایت کردند لذا مانند یک سرباز باید خدمت کنیم تا در پیشگاه نخبگان و هنرمندان شرمنده نشویم.

اسماعیلی ادامه داد: حوزه فرهنگ حساس و مهم است و بر این اساس بودجه خوبی برای تقویت حوزه میانی اختصاص دادیم و موسسات فرهنگی مردمی را حمایت می کنیم و از تصدی گری به سمت تسهیل گری می رویم.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: باید کانون های فرهنگی تقویت شوند و مصمم هستیم از موسسات فرهنگی و دینی حمایت کنیم و در این دولت امسال بذرهایی را کاشتیم که در آینده درختی تناور می شود.

این مقام مسئول خاطرنشان کرد: سهم فرهنگ باید از ۳ به ۶ درصد برسد و در مسئولیت های اجتماعی هم اقداماتی شده که این هفته آیین نامه ای تصویب می شود و از سلایق شخصی فاصله خواهیم گرفت.

وی همچنین گفت: برای تولید محتوای فرهنگی به موسسات اعتبارات مستقیم پرداخت خواهیم کرد و برای اجرای مهندسی فرهنگی در استان ها و تقویت زیرساخت ها برنامه ریزی کرده ایم.

اسماعیلی افزود: بسیاری از مجتمع های فرهنگی هنری نیمه تمام بالای ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی را تکمیل می کنیم که در این راستا یک تالار موسیقی ۷۰۰ نفره در ارومیه و ساری افتتاح شد و در قزوین هم تالار شهر را تکمیل می کنیم.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: تالار نیمه تمام شهر قزوین را در همین دولت افتتاح می کنیم و کتابخانه هم در آن پیش بینی خواهد شد و برای باز طراحی سالن آمفی تئاتر دانشگاه امام هم آمادگی داریم.

وی در خصوص توجه به بازی های فکری نیز اذعان کرد: بازی فکری ۱۵ میلیون نفر بالای پنج ساعت است و باید این عرصه مورد توجه جدی قرار گیرد.

اسماعیلی اعلام کرد: شبکه اطلاعات ملی ۲۳ درصد پیشرفت داشت که الان به ۶۱ درصد رسیده و مرکز ملی فضای مجازی به ۵۷ درصد پیشرفت رسیده است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص روند فعالیت شبکه های داخلی اظهار کرد: روبیکا ۳۸ میلیون فعال دارد و مخاطب ایتا به بیش از ۲۰ میلیون رسیده است.

این مقام مسئول بیان کرد: دولت فعلی یک دولت کاری است و هرچند برخی می گویند دولت توقیفی است اما حتی یک فیلم را هم توقیف نکردیم و برای این که با تغییر دولت ها فیلم ها دچار مشکل نشود مقررات را اصلاح کردیم.

وی با اشاره به موارد مطرح شده در خصوص شبکه خانگی گفت: ضوابط تولیدات خانگی با صدا و سیماست و آمادگی داریم تولید محتوای خوبی داشته باشیم و تصمیم نداریم شبکه ها را ببندیم و قرار نیست ۳۵ درصد مخاطب را دچار چالش کنیم و نگاه ما فرصت محور است.

اسماعیلی تصریح کرد: نسبت به تربیت و پرورش نیروی انسانی تاکید داریم و راه اندازی عمارت هنر در قزوین کار خوبی است و می تواند دستاوردهای مناسبی داشته باشد.

وی در خصوص حمایت از انجمن سینمای جوان گفت: اختصاص ۱۸۰ میلیارد تومان به انجمن سینمای جوان در راستای حمایت از این تشکل است و بزودی ۵۰ دفتر سینمای جوان در کشور راه اندازی می شود.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآورشد: بیمه هنرمندان و فعالان قرانی از دیگر برنامه ای وزارتخانه است و در حال حاضر ۱۵ هزار فعال قرانی درصندوق عضو هستند که حمایت می شوند.

این مقام مسئول بیان کرد: در حوزه رسانه ها به دلیل انبوه مجوزهای صادر شده با مشکلاتی مواجهیم و هم اینک ۱۴ هزار مجوز رسانه و ۴۸ مجوز خبرگزاری داده شده و در همین استان برای نمونه ۳۰۰ نشریه و روزنامه و پایگاه مجوز دارید ولی ۱۰۰ مورد ماده ۱۶ شده است که باید نظارت بیشتری در این عرصه شود.

اسماعیلی اظهار کرد: لایحه جامع نظام روزنامه نگاری بعد از سه دهه در دست بررسی و ارائه است که به مسایل صنفی این گروه توجه می شود و تامین امنیت شغلی، کرامت، حقوق فعالان رسانه و نظارت بر کارها مورد توجه است.

وی گفت: باید در این عرصه بسیار قوی و قدرتمند عمل کنیم لذا حتما امکان نظارت قانونی مهیا خواهد شد و امکانات خوبی تامین خواهیم کرد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: در مورد کانون های فرهنگی نقص قانون داشتیم که برطرف خواهد شد و در خصوص تقویت مساجد هم برنامه داریم و عقب ماندگی در حوزه کودک و نوجوان نیز جبران خواهد شد.

اسماعیلی تاکید کرد: اقتصاد هنر بهترین شیوه برای اعتلای هنر است و ما ظرفیت زیادی داریم که با کمک رایزنان فرهنگی که انتخاب می شوند برای صادرات آثار هنری اقدام کنیم.

گفتنی است در جریان این نشست، فعالان فرهنگی و هنری استان قزوین به بیان مهم ترین مطالبات و دغدغه های خود در این حوزه ها پرداختند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وزیر فرهنگ: تصمیم نداریم شبکه نمایش خانگی را ببندیم بیشتر بخوانید »

توزیع سه سریال، بدون مجوز «ساترا»! / مشکل «بی‌گناه» و «سقوط» چیست؟

توزیع سه سریال، بدون مجوز «ساترا»! / مشکل «بی‌گناه» و «سقوط» چیست؟



«پدرخوانده»، «بی‌گناه» و «سقوط» سریال‌هایی هستند که این روزها در پلتفرم‌ها عرضه می‌شوند اما از ساترا مجوزی دریافت نکرده‌اند!

به گزارش مجاهدت از مشرق، سریال «سقوط» به کارگردانی سجاد پهلوان زاده در حالی از شب گذشته ۱۵ دی ماه پخش اولین قسمت خود را آغاز کرده که پیگیری‌ها از ساترا نشان می‌دهد که این سریال که این روزها درگیر حواشی مختلفی بوده است به همراه دو اثر دیگر از شبکه نمایش‌خانگی، هنوز مجوز ندارند.

اخیراً برخی رسانه‌ها مطالبی انتقادی در خصوص سریال‌های پدرخوانده مربوط به پلتفرم فیلم‌نت و بیگناه مربوط به پلتفرم فیلیمو مطرح کرده‌اند و با ذکر مصادیقی از محتوای مسئله‌دار هر دو سریال این سوال را مطرح کرده بودند که ساترا چگونه به چنین آثاری مجوز داده است؟

پیگیری‌ها از ساترا نشان می‌دهد که هیچیک از این سه سریال مجوز مربوطه را برای انتشار از ساترا کسب نکردند و ساترا پیشتر در خصوص مجموعه‌های «پدرخوانده» و «بی‌گناه» در حال هماهنگی با مرجع قضایی بوده است.

محمدصادق افراسیابی معاون کاربران و تنظیم‌گری اجتماعی سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی اعلام کرد که در خصوص سریالهای بی گناه و پدرخوانده با پلتفرم‌ها برای اصلاح سریال مکاتبه شده است و در خصوص سریال سقوط علیرغم بحث در شورای صدور مجوز ساترا با حضور اعضای حقیقی و حقوقی هنوز مجوز صادر نشده است.

سریال پدرخوانده به دلیل آنچه عنوان شده «استفاده بی‌رویه از واژگان بیگانه» و «عدم توجه به شاخص‌های ممیزی در حوزه محتوا» و بیگناه به ددلیل «طرح روابط عاشقانه خارج از عرف» نتوانسته است مجوز ساترا را دریافت کند و ساترا پیگیر اعمال اصلاحاتی در سریال‌های یاد شده بوده است که به دلیل عدم اعمال اصلاحات یاد شده این دو سریال موفق به اخذ مجوز نشدند.

همچنین سریال سقوط که از شب گذشته پخش خود را آغاز کرده و قسمت اول آن ساعت ۲۳ منتشر شد هنوز موفق به اخذ مجوز از ساترا نشده است و نکاتی در خصوص آن مطرح است.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توزیع سه سریال، بدون مجوز «ساترا»! / مشکل «بی‌گناه» و «سقوط» چیست؟ بیشتر بخوانید »

غیبت منافقین در کادر سانه ملی

غیبت منافقین در کادر سانه ملی


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ همه کسانی که داعیه آن را دارند که ایران اسلامی در جنگ همه جانبه ترکیبی قرار دارد و بر حضور مقتدرانه اصحاب فرهنگ در این جبهه تاکید دارند باید بر این نکته نیز واقف باشند که چهره دشمن در این جنگ در ظاهر کاملا دوستانه است. اصولا این عرصه، عرصه عرض اندام منافقینی است که در جنگ سخت راه به جایی نبرده‌اند و حالا با ابزار فرهنگ و هنر سعی در قلب حقیقت دارند.

منافق واژه‌ای بسیط است که در لباس و رنگ و هیئتی مختلف وارد می‌شود و ذهن مخاطب را با خود همراه می‌کند. باید توجه داشت که منافقین را نباید تنها در گروهکی موسوم به «مجاهدین خلق» جستجو کرد از کاربران فضای مجازی داخلی تا خبرنگاران شبکه‌های فارسی زبان و هنرمندانی که با ادعای ایرانی بودن علیه اسلامی بودن می‌جنگد در جرگه منافقین قرار دارند.

در چنین جنگی رسانه ملی باید مانند یک پایگاه آفندی عمل کند تا علاوه بر تولید محتوای اثر گذار، چهره ناب انقلاب اسلامی را به دنیا بشناساند و در عین حال هر گونه فعالیت منافقین را در حوزه فرهنگ و هنر بی‌اثر کند. متاسفانه در چنین فضایی ذهن مدیران رسانه ملی به سمت ساخت برنامه‌های گفتگو محور و میزگرد‌های کلیشه‌ای کم اثر می‌رود. رسانه ملی، متعلق به همه اقشار جامعه است و باید پاسخگوی همه سلایق و دیدگاه‌ها باشد و چه ابزاری بهتر از سریال‌های تلویزیونی و تله‌فیلم‌هایی با موضوع افشای چهره منافقین.

شبکه نمایش خانگی با عمر کوتاه خود در فضای فرهنگی کشور به خوبی توانسته جایگاه خود را بین مردم پیدا کند و تا حدی سلیقه آن‌ها را نیز با خود همسو کند و در جذب مخاطب از رسانه ملی پیشی بگیرد. در یک بررسی ساده می‌توان دریافت سریال‌های تلویزیون در کنار سریال‌های شبکه خانگی چقدر مورد اقبال قرار گرفته‌اند.

مختصر آنکه اگر رسانه ملی مدعی آن است که تریبون نظام اسلامی برای تبیین ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است باید تن به یک نوزایی همه جانبه بدهد و برای تحقق این نوزایی باید در باور مدیران رسانه ملی تغییر ایجاد شود. هر چقدر مدیران فرهنگی در جبهه فرهنگی قدرتمند عمل کند به همان میزان در حوزه‌های دیگر توفیق حاصل خواهد شد.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

غیبت منافقین در کادر سانه ملی بیشتر بخوانید »

صبحانه با خبرنگاران، عصرانه با منتقدان: سلطه نماوا و فیلیمو بر نمایش خانگی

صبحانه با خبرنگاران، عصرانه با منتقدان: سلطه نماوا و فیلیمو بر نمایش خانگی



چه شد که پلتفرم‌هایی که با ایده شکستن انحصارگرایی مجوز گرفتند و گسترش پیدا کردند، خود به انحصارگرانی تمام‌عیار تبدیل شده‌اند؟! چه قانونمندی و برنامه‌ریزی‌هایی در این موضوع تحقق یافته است؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها کشمکش میان مدیریت کلان رسانه ملی و شبکه نمایش خانگی بازهم نام «وی‌اُدی»(VOD)ها را بر سر زبان‌ها انداخته است. به نظر این دعوا دعوایی بنیادین است. چرا که برخی از این پلتفرم‌ها بدون هیچ نظارتی در حال جابه جایی مرزهای ساختار رسانه‌ای در کشور هستند و اگر زودتر فکری به حال آن‌ها نشود کار به جایی می‌رسد که عملا دیگر امکان اصلاح نخواهد بود. البته لازم به ذکر است که در این دعوا رییس سازمان صدا وسیما از هیچ پلتفرمی نام نبرد و فقط به کلیات محتوای منتشر شده در این پلتفرم‌ها اشاره داشت. با این همه این گزارش تلاشی است برای نور تاباندن بر بخش‌هایی از موضوع که در سایه مانده است و کمتر بدان پرداخته شده است(این گزارش با ارجاع به برخی از یادداشت‌ها و مصاحبه‌ها که طی دو سال اخیر درباره موضوع در رسانه‌های مختلف منتشر شده است نگارش و جمع بندی شده است).

رسانه های عمومی و رسمی یا وی‌اودی‌ها؟

در وضعیت فعلی برنامه‌سازی و سریال‌سازی بین رسانه‌ها شاهد حضور و نگاه دو گروه هستیم. گروه اول آنهایی که معتقدند دیگر دوره رسانه‌های عمومی و رسمی گذشته و سریال‌ها و برنامه‌های وی‌اودی‌ها حرف اول و آخر را می‌زنند و آینده از آن آنهاست. استدلال این گروه، پیشرفت تکنولوژی و تغییر شرایط و دسترسی سریع و همچنین امکان مانور مخاطب بر محصول است و در مقابل گروه دیگر اعتقاد دارند که رسانه‌های رسمی و به‌طور خاص صداوسیما اگر بخواهند و مدیریت صحیح داشته باشند همچنان انتخاب اول مردم هستند. دلایل این گروه، رایگان بودن کالا، فراگیر بودن شکل و نوع عرضه و عادت خانواده و مخاطب به تماشای تلویزیون است. فارغ از نگاه این دو گروه اما، تنوع و رقابت بین رسانه‌ها در همه‌ جای جهان وجود دارد و جذب و حفظ مخاطب اولویت اصلی است. در این بین البته رقابت‌ها در بستر عادلانه‌ای صورت می‌گیرد و خبری از انحصار و لایحه و طرح‌های پشت‌پرده نیست و مردم انتخاب می‌کنند که چه اثری را تماشا کنند. 

انحصارگرایی در پلتفرم‌های نمایش خانگی

چند وقت پیش روزنامه فرهیختگان به موضوع پلتفرم‌های نمایش خانگی پرداخته بود و مسئله گرانی و انحصار را در این پلتفرم‌ها واکاوی کرده بود. آن گزارش با این سطرها تمام می‌شد: «بیایید فرض کنیم ما مدیرعامل یک پلتفرم مطرح هستیم. یکی دوسالی است که تولیدات جدی خودمان را آغاز کرده‌ایم و همه سریال‌هایمان هم با اقبال عمومی مواجه نشده است. از یک‌سو هم خودمان هزینه ساخت سریال‌ها را حداقل دو، سه‌برابر کرده‌ایم و نزدیک به ۶۰ تا ۷۰درصد هزینه‌های سریال‌ها را هم به‌پای بازیگران ستاره ریختیم. با وجود درآمدهای ناشی از تبلیغات ویدئویی و ترافیک اینترنت و تبلیغات دیگر، در بهترین حالت توانسته‌ایم ۷۰ تا ۸۰ درصد از هزینه سریال را برگردانیم. تازه این برای سریالی است که دیده شده و موفق است و اخبار دیده شدنش را هر هفته با اشتیاق در رسانه‌ها منتشر می‌کنیم. حالا فرض کنید هزینه اشتراک را هم دوبار افزایش داده‌ایم. جمع این درآمدها کفاف هزینه‌های ساخت سریال‌های مختلف را می‌دهد؟

با وجود تعداد زیادی کارمند و هزینه‌های روزانه و… . پس چاره چیست؟ من به‌عنوان مدیرعامل یا باید بروم سراغ سرمایه‌گذار یا شریک تجاری که آن‌هم مشکلات خودش را دارد و در کوتاه‌مدت و برای یکی، دو اثر جوابگو است یا باید بروم سراغ دریافت وام‌های میلیاردی از «منابع مرتبط، قوی و معتبر». برای ساخت چندین سریال و پخش روزانه هرکدام از اینها به‌نظرم ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد تومان آن‌هم با یک‌سال تنفس خوب باشد. از آنجایی که آن منبع مرتبط، قوی و معتبر، حواسش به من و رقیب هم هست احتمالا بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان هم به او می‌دهد تا او هم جان بگیرد و کارش را ادامه دهد. این راه‌حل بهتری برای قدرتمند شدن و حضور موثر در حوزه وی‌اودی‌هاست.

«پلتفرم نمایش خانگی فیلیمو» از سال۱۳۹۳، به پشتوانه دولت حسن روحانی شروع به کار کرد، در دوران کرونا به واسطه پاندمی، قدرت گرفت و این روزها سلطنت خود را آنچنان گسترش داده که هر ماه، ده‌ها سریال پر بازیگر و پرهزینه را پشتیبانی کرده و وارد چرخه پخش می‌کند. البته به نظر می‌رسد انتشار و ساخت سریال فقط نوک کوه یخ فعالیت پلتفرم‌هایی چون فیلمو است، چرا که فعالیت‌های این پلتفرم محدود به این موضوع نیست. «فیلمو» و قل دومش «نماوا»  ۹۰ درصد بازار نمایش‌ خانگی را به خود اختصاص داده‌اند و همین موضوع باعث رویکردی انحصاری در این میدان بسیار مهم شده است. 

و وقتی پای انحصار به میان می‌آید یعنی جوان‌گرایی، استعدادیابی، مجال برای دیده شدن دیگران، ایجاد فرصت برای استارتاپ‌ها و بازار کار و درآمد برابر و در نمود کلی‌تر تجلی عدالت اجتماعی به شدت زیر سوال می‌رود.

نهنگ انحصار، ماهی‌های کوچک را می‌خورد

با اینکه سال۱۴۰۰ نزدیک به سی رسانه تصویری از ساترا مجوز فعالیت گرفته‌اند و این عدد به ۱۸۴ رسانه رسید، از این تعداد حدود ۱۱۰ «وی‌اودی» وجود دارد اما تعداد پلتفرم‌های مشهوری که مردم، اسم آنها را شنیده‌اند شاید به ۲۰ رسانه هم نرسد. اکثر این وی‌اودی‌ها صرفا در حوزه پخش فیلم‌های خارجی یا برنامه‌های کودک فعالیت می‌کنند و رسما توان مقابله با دو قلوهای مشهور را ندارند و از آن مهم‌تر اینکه حمایت چندانی هم از طرف نهادها و سازمان‌های مرتبط نمی‌شوند.

یکی از رسانه‌ها در این باره نوشته است:«راستی به چه دلیل سریال‌های ساخته‌شده در وی‌اودی‌ها حول محور دو سه پلتفرم می‌چرخد؟ شاید همین وضعیت باعث شده که فعالان رسانه‌ای و همچنین آنهایی که در حوزه پلتفرم‌ها کار می‌کنند برای تشریح وضعیت کنونی از کلمه «انحصار» استفاده و اضافه کنند که نهنگ انحصار، ماهی‌های کوچک را می‌خورد و دور نیست خالی شدن دریا…».

گفته می‌شود براساس رتبه‌بندی الکسا فیلیمو از اصلی‌ترین سایت‌های پربازدید ایران است. فیلیمو ابتدا با نماوا شراکت داشت اما به دلایلی که مشخص نشد از هم جدا شدند و برخی محصولات تولیدی‌شان را به صورت مشترک و برخی دیگر را به‌صورت مستقل پخش کردند. 

در ایام کرونا که سینما از سبد خانوارها حذف شد، پلتفرم‌های فیلیمو و نماوا به عنوان دو بازیگر اصلی حوزه «وی‌اُدی»(VOD) رسما محل تغذیه فرهنگی کشور شدند؛ این پلتفرم‌ها محصول همکاری وزارت ارتباطات و وزارت فرهنگ و ارشاد دولت روحانی هستند. فراموش نکنیم این ارگان‌ها در جهت رشد این دو سایت که در سال‌های گذشته با هدف حمایت بیشتر از تولید و دست‌اندرکاران داخلی و مخاطب ایرانی فعالیت خود را آغاز کردند، تقریبا تمامی سایت‌های دانلود فیلم را فیلتر کردند.

قوه‌ قضائیه و نهادهای نظارتی دیگر در این مساله ورود جدی کرده و میدان را برای حضور و فعالیت پلتفرم داخلی آماده کردند. حالا و با میدانی که به‌صورت انحصاری به این دو سایت پخش فیلم و سریال داده شده، شاهد به راه افتادن انحصاری دیگر در شبکه رسانه‌ای آنلاین هستیم. وب‌سایت‌های نماوا و فیلیمو بدون رعایت حق کپی‌رایت آثار خارجی این محصولات را دوبله کرده و حتی با دست‌بردن به محتوای اصلی در داخل پلتفرم خود، به اشتراک می‌گذارند و برای فعالیت‌های خود(به زعم منتقدان در برخی موضوعات هم غیرقانونی عمل می‌کنند) مبلغ نسبتا بالایی را هم به صورت ماهانه از کاربران دریافت می‌کنند.

متاسفانه شرایط حاکم بر یکه‌تازی فیلیمو و نماوا همچنان برقرار است و این دو شرکت به روش خود بازار وی‌اُدی‌ها را مدیریت کرده و پیش می‌برند مادامیکه ظرفیت عظیم نهفته در این بازار در دو مقوله مهم قابل پیگیری از سوی مراجع ذی‌صلاح است. اول حجم گسترده محتواهایی که در این مارکت و در گروه‌های سنی مختلف و متنوع می‌تواند تعریف بشود تا اینکه شرکت‌ها تنها بنابر اساس نیازهای مادی بازار و عوام‌پسند بودن آثار دست به توزیع محتواها بزنند و دوم اینکه سهم قابل توجهی از بازار وی‌اُدی‌ها تا انواع پلتفرم‌ها و تمامی شرکت‌ها و افرادی که می‌توانند به صورت مستقیم و غیرمستقیم جذب این بازار عظیم شوند، پشت درهای فیلیمو و نماوا گیر افتاده‌اند.

بخشی از افکار عمومی باور دارند که پلتفرم‌هایی چون فیلیمو و نماوا عامل سانسور و محدودسازی دیگر سایت‌های دانلود فیلم و سریال در فضای اینترنت هستند و آثار خارجی را بدون پرداخت حق کپی‌رایت پخش می‌کنند، به گونه‌ای که نتفلیکس نیز در پی انتشار غیرقانونی فیلم‌های او از این پلتفرم انتقاد کرده، هرچند خود فیلیمو این ادعا را رد کرد. 

کشمکش‌ها بر سر هزینه‌های اشتراک

سال ۱۳۹۹ گران شدن دو برابری و هماهنگ هزینه این دو پلتفرم انتقادات بسیاری از کاربران را به همراه داشت. افزایش ۱۰۰ درصدی حق عضویت و تماشای فیلم در سال ۱۴۰۰ هم ادامه داشت، افزایش قیمت به گونه‌ای بود که اشتراک فیلیمو ظرف مدت یک ماه دوبار گران شد و از ماهی ۶۰ هزار تومان به حدود ۱۰۰ هزار تومان رسید. در واقع ظرف یک سال فیلیمو چند بار حق اشتراک خود را افزایش داد. 

در حال حاضر یعنی در بازه زمانی سه ماه ابتدایی سال ۱۴۰۱ اشتراک ۶ ماهه فیلمو ۴,۵۲۳,۵۰۰ ریال است. که به نسبت درآمد خانواده‌ها و قشر جوان و نوجوانی که جامعه هدف آن هستند رقم بسیار بالایی است.   

فروردین ۱۴۰۰ یکی از خبرگزاری‌ها گزارشی منتشر کرد با عنوان «ادامه اعتراض به گران شدن تعرفه «فیلیمو» و «نماوا»/ انصراف از تمدید». در این گزارش آمده بود: «افزایش هزینه اشتراک این پلتفرم‌های ایرانی نمایش خانگی با واکنش‌های بسیاری از سوی کاربران روبرو است و مطالبه کاربران این است که چرا هیچ نهادی بر قیمت‌گذاری و عملکرد این پلتفرم‌ها نظارتی ندارد؟ آنچه سبب اعتراض کاربران شد، این بود که: چرا هیچ نظارتی بر عملکرد این پلتفرم‌ها با وجود حمایت‌های مختلف، صورت نمی‌گیرد و هیچ‌گونه شفافیتی در عملکرد آنها دیده نمی‌شود. به همین دلیل مصرف کننده برای احقاق حق خود دستش به جایی بند نیست.  همانگونه که گفته شد پیش‌فرض کاربران این است که این دو پلتفرم با حذف رقبا و انحصارگرایی در حوزه پخش فیلم و سریال موفق به کسب چنین جایگاهی در میان مخاطبان شده‌اند و بعد که مخاطبشان را جذب کردند بدون در نظر گرفتن حقوق مصرف‌کننده، نرخ‌های خود را بالا بردند.

در همان گزارش فروردین ۱۴۰۰ یکی از کاربران بر نکته مهمی تاکید کرده بود: حمایت وزارت ارتباطات جهرمی برای ارائه پهنای باند به این وی‌اُدی‌ها موضوعی بود که از سوی این کاربران مطرح شده بود. اینکه ارائه پهنای باند رایگان یا با تخفیف، به رشد این شرکت‌ها کمک کرده و هم اکنون شرکتی مانند فیلیمو بیش از ۶۴ میلیارد تومان در ماه درآمد کسب می‌کند(این درآمد مربوط به سال گذشته است).

در تحلیل نهایی وی‌اُ‌دی‌های ارزان دیروز، کم کم تبدیل به سرگرمی‌های لاکچری شدند. از سوی دیگر مدام با حرکت به سمت سرگرمی و ابتذال، هنر را از رسالت‌ اخلاقی-تربیتی یا خلاقه-زیبایی‌شناختی، تا سرحد امکان دور کرده‌ و آشکارا همه این‌ها در خدمت سرمایه‌داری و کسب درآمد بیشتر است.

عدالت فضایی در مسئله پهنای باند

همین مساله ارائه پهنای باند رایگان یا با تخفیف مصداق بی‌عدالتی و رانت است و مادامیکه انبوهی از جوانان جویای کار در مملکت ما در سخت‌ترین شرایط برای کسب درآمدهای حتی دوسه میلیون تومانی برای گذران امور اولیه زندگی خود و خانواده‌شان با مشکل مواجه هستند، تفویض خدماتی میلیاردی به عده‌ای خاص، مرزهای بی‌عدالتی را درنوردیده و همین قضیه علاوه بر تمام آسیب‌هایی که درپی دارد، در سطح وسیعی باعث دلسردی و ناامیدی در کف جامعه می‌شود که همین مساله به مراتب زیانش از میلیاردها تومان بیشتر است.  

یکی دیگر از کاربران که در گزارش مذکور بدان پرداخته شده، در توئیتر در خصوص انحصاری که سرویس‌های VOD نماوا و فیلیمو در این بازار ایجاد کرده‌اند، این‌طور توضیح می‌دهد: این دو سرویس دهنده طی دو سال گذشته تمامی سایت‌های رقیب را سرکوب و قلع و قمع کردند؛ به طوری که ساختار اکثر سایت‌های دانلود رایگان به سمت VIP و اشتراکی شدن رفت و خیلی‌ها به فعالیت خاتمه دادند. 

بی‌شک دولت و نهادهای مرتبط باید این مساله بسیار جدی را در اولویت‌های کار خود قرار دهند که چطور و با چه پشتوانه‌ای این دو پلتفرم اینچنین اقداماتی را پیش می‌برند و علنا به حذف رقبا اقدام می‌کنند جایی که باید هر روز این بازار رقابتی‌تر، عادلانه‌تر و شفاف‌تر شود، باید شاهد قلع و قمع و ریزش و از میدان به‌در شدن رقبا باشیم تا نماوا و فیلیمو تمام درآمد بازار وی‌اُدی‌ها را قبضه کنند. 

وقتی نظارتی نیست مردم آسیب می بینند

از سوی دیگر، به دلیل نبود نظارت مستقیم بر عملکرد این پلتفرم‌ها، متضرر اصلی مردمی هستند که مجبورند با تعرفه زیاد، هزینه‌های اشتراک ماهانه و نیز هزینه اینترنت را بپردازند و یا از استفاده از این سرویس‌ها، انصراف دهند. در مقابل نیز نمی‌توانند به هیچ‌یک از نهادهای مربوطه در زمینه تعرفه و کیفیت خدمات شکایتی داشته باشند.

از نظر منتقدان، یکی از دلایلی که این پلتفرم‌ها به این میزان، راحت افزایش تعرفه می‌دهند، انحصاری است که دارند، یعنی خیال‌شان راحت است که مردم گزینه دیگری ندارند، در همین خصوص غلامرضا موسوی به فرهیختگان گفت: «در اینجا به دولت و مسئولان نظام برمی‌گردد که در قبال افزایش قیمت برای مردم چه می‌کنند. سینما اگر بخواهد بلیت خود را گران کند وزات ارشاد اجازه نمی‌دهد، باید با اجازه وزارت ارشاد باشد با اینکه هم هزینه سالن و همه‌چیز گران شده ولی ظاهرا کسی نیست که به وضعیت پلتفرم‌ها رسیدگی کند. ساترا خود را در یک زمینه مسئول می‌بیند. اینکه ساترا نظارت محتوایی دارد و نظارت مدیریتی ندارد به‌درد نمی‌خورد. در اینجا چه کسی باید از حقوق مردم دفاع کند؟ سازمان حمایت از مصرف‌کننده باید ورود کند. این سازمان در زمینه قیمت‌گذاری همواره موثر بوده و می‌تواند وارد شود.

کارخانه سریال سازی و سلطه سرمایه

 فیلیمو کارخانه سریال‌سازی این روزهای کشور است و نقش بسیار مهمی در شکل دادن به سلیقه و ذائقه عمومی دارد، از این رو همانگونه که سریال‌های تلویزیون به بوته نقد کشیده می‌شود، لازم است که بر این بخش به اصطلاح خصوصی نیز نور روز تابانده شود. برای هر قسمت سریال مبلغی بین چهار میلیارد و نیم تا هفت میلیارد هزینه صرف می‌شود و نتیجه در بسیاری از آثار چیزی جز چند کلیپ ساده و سطحی ایسنتاگرامی نیست. با اینکه گاهی نیز شاهد درخشش آثار خوبی بوده‌ایم اما این درخشش خیلی زود محو شده و به هوا می‌رود چراکه در نهایت بازار بر همه چیز سایه انداخته است و بازار جز گورستان ایده‌ها و خلاقیت چیزی برای هنر نداشته و نخواهد داشت.

صبحانه با خبرنگارها/ بی‌اعتنا به رسانه‌ها

فیلمو با خبرنگارها صبحانه می‌خورد و با منتقدان عصرانه، و باقی روز را هم به ساخت سریال‌هایی نازل مشغول است. به نظر می‌رسد این پلتفرم ده‌ها و یا شاید صدها نفر دست به قلم دارد تا با نوشتن درباره آثار تولید شده خارجی و آثار نیم بند تولید خودشان همزمان از ماهیت پلتفرمشان محافظت کنند.

با اینکه این نوع نگاه حرفه‌ای که همزمان با تولیدات سریال‌سازی، نگارش، پژوهش و نقد هنر هم گسترش پیدا کند، قدمی بسیار مهم و نو است اما وقتی نویسنده‌ها قلم به مزد بشوند دیگر کار هنر و نقد هنری به بن‌بست می‌رسد.

بدعت بدی است که صدای منتقد را نشنویم و آن را بی‌پاسخ بگذرایم و بعد خبرنگاران را به صرف صبحانه دعوت کنیم. به نظر می‌رسد در این عرصه فیلمو باید تجدید نظری جدی در رفتارش داشته باشد و به جای دعوت برای صرف صبحانه سعی کند افکار عمومی را روشن کند. تلاش کند به پرسش‌های رسانه درباره ابهام‌های مستتر در فعالیت‌هایش پاسخ دهد و در این باره روشنگری کند. به جای صرف صبحانه، نشست رسانه‌ای برگزار کند و بگذارد خبرنگاران مستقل و رسانه‌ها آزادانه پرسش‌هایشان را مطرح کنند.

خبرگزاری فارس در گزارشی با عنوان «ناکامی سریال‌های «شبکه نمایش خانگی»» به این موضوع پرداخته است که: «علاوه بر ارائه آثار نازل و به شدت ضعیف، چند وقتی است «فیلیمو» و «نماوا» آماری از فروش و تعداد مخاطبان خود را منتشر نمی‌کنند و همین امر مورد نقد رسانه‌های مختلف قرار گرفته است. با اینکه بر همگان روشن است که عدم شفافیت زمینه‌ساز فساد است، اما آن‌ها بی‌اعتنا به رسانه‌ها و افکار عمومی، همچنان در این باره سکوت کرده‌ و پاسخی به ابهامات ایجاد شده نمی‌دهند».  

شکستن انحصار یا انحصار مضاعف

در پایان باید افزود کسی با پلتفرم‌های «نمایش خانگی» مشکلی ندارد و شکی در آن نیست که VOD ها می‌توانند قدم بزرگی در راستای ارتقاء سطح سینمایی کشور و حتی آگاهی عمومی بردارند، ولی سوال اینجاست چرا باید در چنین فضایی که ادعای عدالت مطرح است و از دسترسی همگانی حرف به میان می‌آید در ماهیت قضیه انحصار رخنه کند، به بیانی دیگر چه شد که پلتفرم‌هایی که با ایده شکستن انحصارگرایی مجوز گرفتند، ظاهر شدند و گسترش پیدا کردند، خود به انحصاری تمام عیار تبدیل شده‌اند؟! چه قانون مندی و برنامه‌ریزی‌هایی در این موضوع تحقق یافته است، تا جلوی این حفره‌ها گرفته شود؟!

وظیفه‌ی نظارت بر این سامانه‌ها به عهده‌چه فرد، افراد یا نهادی است؟ وزارت ارشاد چه نظارتی تاکنون انجام داده است؟!

باید منتظر ماند و دید که از یک سو آیا متولیان برای نظارت بر محتوا و از سوی دیگر از بین رفتن این انحصارگرایی برنامه‌ای دارند یا خیر!؟ بازاری که نهادهای ذیربط می‌توانند دو بخش مهم و تعیین‌کننده آن را نظارت کنند: اول مدیریت و کنترل بخش درآمدهای میلیاردی وی‌اُدی‌ها که از بازار و کثرت عادلانه صدها پلتفرم و شرکت، به دو پلتفرم نماوا و فیلیمو محدود شده و دوم نظارت بر محتوا که می‌توان آن را به مراتب مهم‌تر از بخش اول دانست، جاییکه به مدیریت ذائقه، نگرش، فرهنگ و تعالی جامعه سروکار دارد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

صبحانه با خبرنگاران، عصرانه با منتقدان: سلطه نماوا و فیلیمو بر نمایش خانگی بیشتر بخوانید »

هنرمندان تلویزیون نگرانِ رقابت نابرابر با نمایش‌خانگی هستند

هنرمندان تلویزیون نگرانِ رقابت نابرابر با نمایش‌خانگی هستند



کوچِ سریال‌سازان و برنامه‌سازان رشد کرده در تلویزیون به شبکه نمایش‌خانگی، هجوم اسپانسرها و کسب درآمد در پلتفرم‌ها و خیلی از موارد دیگر، کار را برای تلویزیونی‌ها سخت‌تر می‌کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها بیش از هر موقع دیگر، این عبارت به گوش می‌رسد «تلویزیون در رقابت نابرابر با نمایش‌خانگی»! حالا چرا این رقابت هر روز نابرابرتر پیش می‌رود؛ مشکل فقط بودجه است؟ سؤال دیگر اینکه چرا فیلمسازان و بازیگران که بسیاری از آنها در تلویزیون رشد کردند و در سینما شهرت خود را بدست آوردند به یک‌باره آن شهرت و اعتبار را رها کرده و به سمت سریال‌سازی و برنامه‌سازی در شبکه نمایش‌خانگی رفتند؟

پاسخ آن روشن است؛  مخاطبان سینمایی که دیگر نمی توانند به خاطر تعطیلی سینما بر اثر ویروس کرونا به سالن‌های سینمایی بروند حالا در خانه برای تماشای فیلم به شبکه نمایش خانگی روی آورده‌اند. از طرفی دیگر تلویزیون هم با تمام تلاشی که در جهت جذب مخاطب دارد اما به دلیل دستمزدهای نجومی شبکه نمایش‌خانگی و خط قرمزهایی که در تلویزیون بیشتر رعایت می‌شود، خصوصاً در عرصه سریال‌سازی خصوصاً در زمانِ اوج‌گیری کرونا کمتر موفق بوده و آن‌طور که باید و شاید نظر مخاطبان خود را با سریال‌ها و برنامه‌های خود جلب کند.

به همین دلیل رفته رفته درصد استقبال مخاطبان از تماشای فیلم‌های نمایش‌خانگی و پیوستن به پلتفرم‌ها، بالا رفته و  همین موضوع باعث شده که فیلمسازان و بازیگران شناخته شده سینما و تلویزیون به ساخت سریال یا برنامه‌هایی روی بیاورند که نه برای اکران بر پرده سینما بلکه برای تماشا در قاب تلویزیون‌های خانگی تولید می‌شوند.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

در این میان سریال‌سازانی هم از تلویزیون به سمتِ نمایش‌خانگی رفتند که این خودش، آغازگرِ ماجرایی دیگر بود. ماجرایی که بسیاری از آن به عنوان جریانِ بی‌اعتبار کردن تلویزیون، نام بردند. وقتی کارگردان‌هایی مثل مهران مدیری و رامبد جوان، برنامه «دورهمی» و «خندوانه» را در تلویزیون می‌سازند و سریال‌هایشان را به پلتفرم‌ها می‌برند.

هرچند سریال‌های موفقی هم از آب درنیامد؛ رامبد جوان «گمگشته» را برای تلویزیون ساخت که هنوز هم بارها پخش می‌شود اما این اتفاق با «مردم معمولی» در شبکه خانگی نیفتاد. مهران مدیری با آن کارنامه قوی و قدرتمند در سریال‌های ۹۰ شبی، هرچند با «قهوه تلخ» در برهه‌ای توانست مخاطبِ همیشگی‌اش را با خودش همراه کند اما نیمه‌کاره ماندنِ این سریال، ناراحتی‌های دیگری را به وجود آورد. البته نه هیولا و نه دراکولایش بعدها نتوانستند آن عقبه ارزشمند را تکرار کنند. برخی این کم‌فروغی را دلیلِ استفاده مهران مدیری از افراد جدیدی عنوان کرد که تا به حال با آنها در مقامِ کارگردانی، کار نکرده بود.

حتی حسین سهیلی‌زاده و سیروس مقدم هم تجربه‌های خیلی خوبی در نمایش‌خانگی نداشتند. سهیلی‌زاده با «دلنوازان»، «فاصله‌ها»، «آوای باران» با وجود استفاده کمتر از سلبریتی‌ها توانست استقبالِ مخاطبان را به همراه داشته باشد اما در «مانکن» و «ملکه گدایان» با سلبریتی‌های رنگارنگ این اتفاق برای او و سریال‌هایش نیفتاد. 

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

همین اتفاق برای سیروس مقدم هم افتاد؛ او با سریال‌های خوبی در تلویزیون شناخته شد اما با ورود به شبکه نمایش خانگی نامِ خودش را در جدول نیمه‌کاره‌های این شبکه ثبت کرد. «خواب‌زده» هرچند سریال ماورایی قابل اعتنایی بود اما بدونِ توضیح، نیمه‌کاره رها شد و «جزیره» که نشان از سردرگمی آقای کارگردان بود و در همان پیچ و خم‌ها و درماندگی‌ها، مخاطب را تنها گذاشت و بدون هیچ نتیجه‌ای، نمایش‌خانگی را ترک کرد. 

در این میان، برخی از برنامه‌سازان هم به سراغِ آدم‌های موفق تلویزیون رفتند. ایرج طهماسب که این روزها «مهمونی» را برای پلتفرمِ نمایش‌خانگی آماده می‌کند سال‌ها با «کلاه قرمزی» در تلویزیون شناخته شد. یا «هم‌رفیق» شهاب حسینی برنامه دیگری بود که با اجرای او پخش شد. هنرمندی که سال‌ها با «اکسیژن» و برنامه‌ها و سریال‌های دیگر تلویزیون شناخته می‌شد و سرزبان‌ها افتاد و نهایتاً به سینما رفت. 

این‌ها خودش جریانی است که کار را برای بسیاری از تهیه‌کنندگان و کارگردانان تلویزیون سخت‌ کرده است. وقتی سروش محمدزاده کارگردان فصل دوم سریال «نوار زرد» چندی پیش به تلویزیون آمد و به همین نکته اشاره کرد. “متأسفانه بازیگران سینمایی ما، اخیراً رغبت زیادی برای حضور در تلویزیون ندارند و این یک چالش بزرگ برای کارگردان است. امیدوارم تعدادی از بازیگران سینما که به پول فکر می‌کنند بدانند که یک جایی باید خودشان به سینما و تلویزیون رحم کنند.”

او دست رویِ نقطه قابل تأملی گذاشت که آیا واقعاً برای ۸ ساعت کار در  ۲۶ روز از ماه، باید ۱ میلیارد تومان دستمزد طلب کرد؟ اگر مراقبت نکنیم قطعاً بنای سینما و تلویزیون فرو خواهد ریخت. برآورد سریال‌ها کارشناسی لازم دارد، قطعاً برای کار پلیسی به اندازه ملودرام نمی‌توان هزینه کرد. کیفیت سریال‌ها حق‌الناس است که تلویزیون باید آن را حفظ کند. سریال‌سازی کار تکنیکی و فنی است که نیاز به پول دارد.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

دستمزدهای نجومی نکته‌ای بود که برای اولین بار در گفت‌وگوی لایو تسنیم با محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و تلویزیون به آن پرداخته شد. او در تشریح این اتفاق و چالشِ برای کارگردانان و تهیه‌کنندگان خصوصاً در صداوسیما، گفت: “یک زمانی ما وقتی کار می‌کردیم سقف آن ۴۰ درصد بودجه فیلم از آنِ‌ بازیگران فیلم بود و ۶۰ درصد بقیه فیلم. الان رسیده به ۷۰ درصد و برخی از جاها ۷۵ درصد برای بازیگران است و ۲۵ تا ۳۰ درصد به کیفیت و کارگردان و نویسنده و فیلمبردار و صحنه و گریم می‌رسد.

آن آدم می‌گوید من برای بازیگران پول می‌دهم و بقیه عوامل برایشان مهم نیست. این اتفاق افتاده و از دست در رفته است. خودم فکر می‌کنم درست باید کار کرد من سعی می‌کنم درست کار کنم و اگر کار نمی‌کنم برای اینکه شرایط مساعد آن فراهم نبوده است که بتوانم درست کار کنم. مدت‌هاست فاصله گرفته‌ام و گاهی اوقات سینمایی کار می‌کنم.”

یکی از مشکلات اساسی تلویزیون، موضوع دستمزدهای نجومی بازیگران و ورود بی‌رویه بازرگانی در سریال‌سازی و برنامه‌سازی است. اتفاقی که حتی برخی از سریال‌های تلویزیون حتی “پایتخت” را هم درگیر کرد و باعث شد گروهی از کارگردان‌ها و بازیگران به شبکه نمایش‌خانگی کوچ کنند.

سرمایه‌های مشکوک و حضور بی‌رویه اسپانسرها و سرمایه‌گذارها این اتفاق را رقم زد و بازاری که هر بازیگری به راحتی قیدِ تلویزیون را می‌زند و به سراغش می‌رود. البته گروهی هم به دعوتِ بازرگانی صداوسیما در برنامه‌های مشارکتی مجری می‌شوند و یا در سریال‌های مشارکتی حضور فعال دارند. 

ورود بی‌رویه بازرگانی و رفتارِ تجاری باعث شد تا نرخ‌ها و دستمزدها بالاتر برود. این اتفاق در ابتدا با بالا رفتن دستمزدهای میهمانان و کارشناسان تلویزیونی شروع شد و حالا ساختِ سریال‌های تلویزیونی با این مشکل بزرگ مواجه شده است. دستمزدهای قابل تأملی که با آن چندین سریال می‌توان ساخت و یا به کارهای الف ویژه و فاخری که می‌توانند سال‌ها ماندگار باشند، اختصاص پیدا کند. اولین سؤال این است که آیا تنها تلویزیون و بازرگانی‌اش مقصّر بالا رفتن دستمزدهای بازیگران است؟ یا شبکه نمایش‌خانگی و حتی عواملِ دیگر؟

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

مسعود کرامتی چندی پیش در گفت‌وگوی لایو با تسنیم  درباره دستمزدهای نجومی بازیگران گفت: “به نظرمن سوء تفاهمی درباره دستمزد بازیگران بوجود آمده است. همه بازیگران دستمزد آنچنانی نمی‌گیرند و تعداد انگشت‌شمارند که دستمزدشان بالا است. اتفاقاً تلویزیون این معضل را ایجاد کرد؛ تلویزیون مشخصاً به تهیه‌کننده‌اش می‌گفت سراغ فلان شخص برود و آن شخص می‌گفت این قدر می‌گیرم که تهیه‌کننده می‌گفت من ندارم و تلویزیون می‌گفت من می‌دهم او را بیاورید. از تلویزیون شروع شد و به نمایش‌خانگی رسید و آنجا شدت و عدت پیدا کرد. عده خاصی این ویژگی را دارند که مدیران و مردم دوستشان دارند؛ ترکیبی شده که بتازند.”

دلیل دیگر بالا رفتن دستمزدها شاید رقابت عجیب و غریبِ شبکه‌ها با هم باشد. این اتفاق بارها در انتخاب مجری، دکور و حتی دعوتِ میهمان پیش آمده است. کارشناسی که امروز میلیونی دستمزد دریافت می‌کند از میانِ هیاهوی رقابت‌های پوشالی شبکه‌ها، به این ارقامِ قابل تأمل رسیده‌اند. این رقابت‌های منفی خلاقیت و نوآوری را از بین برد و جایش را به سرمایه‌سالاری در تلویزیون داد. بیشتر پایِ اسپانسرها را به صداوسیما باز کرد و از طرفی نرخِ دستمزد بازیگران را بالا برد. 

تلویزیون به جای ستاره‌سازی و رویکردهای درستِ رسانه‌ای، رقابت با فضای‌مجازی و VODها را در پیش گرفت و در این راه به سمت سلبریتی‌محوری رفت. آنها هر نرخ و دستمزدی مطرح کردند مدیران تلویزیون برای عقب نماندن از حفظ مخاطب‌شان به این باور رسیدند که با این نگاه می‌توانند در کانون توجهات باقی بمانند و در این راه کاربلدها کنار رفتند؛ ستاره‌های سینمایی بیشتر به تلویزیون آمدند و پای پول و سرمایه و اسپانسر بیش از پیش به شبکه‌های سیما باز شد. 

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

الهام غفوری تهیه‌کننده

یکی از نکاتی که در اولین جلسه تهیه‌کنندگان سریال‌ها با حمید شاه‌آبادی معاون سیما مطرح شد، موضوع دستمزدهای نجومی بود که الهام غفوری تهیه‌کننده سریال “پایتخت” مطرح کرد. او گفت:  ” مشکل اساسی ما فیلمنامه‌نویس و بازیگر است. نویسنده خوب واقعاً کم است که بتوانیم به او اعتماد کنیم و کار سریال را به او بسپاریم. حضور شبکه نمایش خانگی در کنار تلویزیون و رقم و اعدادی که آن‌ها پرداخت می‌کنند و با رقم‌هایی که تلویزیون در جلسات، برآورد می‌کند هیچ ربطی به هم ندارد.  این باعث می‌شود بازیگرهای حرفه‌ای تمایلی برای کار کردن با تلویزیون نداشته باشند. در واقع نرخ بازیگران و فیلمنامه‌نویسان در نمایش‌خانگی ما را دچار مشکل پرداخت کرده!  مشکلی است که باید فکر اساسی برای آن بشود.”

فارغ از این موضوع، محبوبیت و برند شدن مجموعه‌ای خطرات و آسیب‌هایی هم به همراه دارد. چرا که بازیگران حیات آن مجموعه و کار را وابسته خودشان می‌دانند و به همین خاطر دستمزدها را بالا می‌برند. این هم نکته دیگری است که باید دست‌اندرکاران امر در سریال‌سازی و معاونت سیما به آن توجه داشته باشند. 

این اتفاق امروز برای خیلی از برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیون خصوصاً برندها افتاده و گاهی اوقات به تأخیر می‌افتند، دلیلش همین دستمزدهای بالای هنرمندانش است. باز هم دلیل اصلی‌اش مراوده مستقیم تهیه‌کنندگان و حتی بازیگران و مجریان با اسپانسرها و حضور حامیان مالی و مشارکت در ساخت بوده که امروز تلویزیون را با سازندگان آن برنامه‌ها و سریال‌ها با مشکل روبرو کرده است.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

این روزها تلویزیون با همه سختی‌ها کنداکتوری برای عید نوروز و رمضان دارد که نشان می‌دهد مدیران و دست‌اندرکاران امر تمام تلاش‌شان را کرده‌اند در غیابِ یکسری همیشگی‌ها مثلِ «پایتخت»، «نون‌خ» و…، فصل سوم «زیرخاکی» با پژمان جمشیدی و ژاله صامتی، «نجلا» را با حسام منظور و هدایت هاشمی و مهرداد ضیایی و…، «از سرنوشت» را با حسین پاکدل و بازیگران جوانش، «دردسرهای شیرین» را با پوریا پورسرخ، «خداداد» و «خوشنام» حمید لولایی را به آنتن برسانند. اما با همه این اوصاف، علیرضا بذرافشان کارگردان «خودخواسته» به نگرانی‌ها و زنگِ خطری اشاره می‌کند که مدت‌هاست روشن شده و باید در دوره مدیریتی جدید، صداوسیمایی‌ها بیش از گذشته به آن توجه کنند. «رقابت نابرابر با پلتفرم‌ها و نمایش‌خانگی»!

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

علیرضا بذرافشان کارگردان

بذرافشان کارگردان سریالِ این روزهای شبکه یک که پیش از این مجموعه‌هایی همچون «نابرده رنج» را به عنوان یکی از نوستالژی‌های تلویزیونی در کارنامه‌اش دارد، در برنامه‌ای تلویزیونی به رقابت نابرابر با پلتفرم‌ها و حتی هالیوود اشاره کرد. او گفت: “ما با بودجه خیلی خیلی پایین‌تر با آنها رقابت می‌کنیم. دستمزد نمایش خانگی بسیار بالا رفته است. بسیاری از بازیگرهایی که در گذشته دوست داشتند حتی نقش فرعی داشته باشند، الان برای نقش اصلی هم با اکراه می‌آیند. این دستمزد برای عوامل پشت دوربین هم تفاوت دارد. برای همین سریال “خودخواسته” یکسری از بازیگران تنها براساس ارتباط با عوامل آمده‌اند. در حال حاضر جمع کردن یک گروه خوب اصلاً کار راحتی نیست. از طرفی آثار نمایش خانگی یکسری از محدودیت‌های تلویزیون را ندارند. بزرگترین حسن تلویزیون این است که دایره مخاطبان گسترده دارد.”

او البته به نکته‌ای دیگر هم اشاره کرد که آن هم باید در مدیریت بر سریال‌سازی تلویزیون لحاظ شود و آن فراهم کردن شرایط لازم برای ساخت کمدی خوب در تلویزیون است. وی در اینباره توضیح داد: “همیشه می‌گوییم مشکل از فیلمنامه است اما مشکل اصلی تهیه‌کننده است. اگر یک تهیه‌کننده فرهیخته نباشد، امکان ندارد فیلمنامه خوب بسازد. من پیشنهاد می‌کنم که تلویزیون از تهیه‌کننده فرهیخته استفاده کند. قطعاً کارهای بد به خاطر تهیه‌کننده بد و آثار خوب هم به خاطر تهیه‌کننده خوب ساخته می‌شوند. از طرفی دیگر ما برای شوخی با اصناف مشکل داریم. بهتر است کمی ظرفیت خود را بالا ببریم. از وقتی شبکه های اجتماعی آمده، یک نفر در یک صنف می تواند یک پیج در اینستاگرام ایجاد و به یک موضوع اعتراض کند، دیگران هم با او همراه شوند. قبلاً اصلاً این‌طور نبود. شوخی کردن بد نیست، توهین به یک قشر بد است.”

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

پایانِ یک بام و دو هوایی در خطوط قرمز!

اگر به تفاوت سریال‌سازی در رسانه ملّی و شبکه نمایش‌خانگی نگاه کنیم، تلویزیون از شوراهای خاصی تشکیل شده و تصویب یک فیلمنامه تلویزیونی باید از چندین وادی بگذرد تا بتواند مجوز ساخت دریافت کند و همچنین پس از اخذ مجوز باید هفت‌خوانی را طی کند تا سریال ساخته شود. البته همیشه به این تصویب‌ها و نظارت‌ها انتقاد وارد شده که در این سال‌ها، تک و توک فیلمنامه خوب و پخته‌ای را روی آنتن دیده‌ایم. 

اما در نمایش‌خانگی، سریال‌سازان و برنامه‌سازان کار راحت‌تری دارند. پول و اسپانسر را داشته باشند با موانعِ کمتری سریال و برنامه‌شان را به مرحله انتشار می‌رسانند؛ هنرمندانی که هم در تلویزیون و هم در شبکه نمایش خانگی فعالیت دارند آنچه را که در تلویزیون نمی‌توانند تصویر بکشند در فضای بازتری به نام نمایش خانگی ارائه می‌کنند. این همان یک بام و دو هوایی است که باید به پایان برسد.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

ساختِ کارهای باکیفیت و جلوگیری از سطحی‌سازها

در وهله بعدی تلویزیون باید سریال‌های با کیفیت تولید کند و جلویِ کارهای بی‌کیفیت و سطحی را بگیرد. تلویزیون خواسته و ناخواسته در جریان فرهنگی و حرکت اجتماعی مردم در عرصه یک رقابت با شبکه نماش خانگی قرار گرفته است و چنانچه تلویزیون به روند کنونی ادامه دهد بی‌گمان شبکه خانگی رونق بیشتری خواهد گرفت و به مرور ممکن است تلویزیون را مجبور کند کرکره تولید سریال‌های خود را پایین بکشد.

حضور سطحی‌سازها و اصطلاحاً فیلمنامه‌های کم‌مایه باعث شده تا بخشی از مخاطبان معمول تلویزیون که از پخش سریال‌های سطحی و تکراری خسته شده‌اند دست‌کم به سوی استفاده از سریال‌های شبکه خانگی روی بیاورند و به همین دلیل است که انواع سریال‌های سطحی و متوسط و بالای متوسط حتی گاه سریال‌های خوش ساخت و قوی در شبکه خانگی عرضه می‌شود. در صورتی که تلویزیون در جایگاه یک دستگاه فرهنگی مهم کشور قرار دارد اما از این توانایی‌ها و قابلیت‌ها به درستی استفاده نمی‌کند، لازم است در دوره جدید و با قولِ بازگشت سرمایه‌های تلویزیون، سریال‌سازی به دورانِ طلایی خودش برگردد. 

تفاوت‌هایی که نباید میانِ کارگردانی‌ها باشد!

امروزه سریال‌های آمریکایی که با اقبال‌های بین‌المللی مواجه می‌شوند ساختار سینمایی دارند یعنی نحوه روایت و داستان گسترده، فیلم‌ساز و سرمایه‌گذار را به سمتی می برد که قصه گسترده را در قالب سریال یا مجموعه‌های داستانی تعریف کند اما در نوع قاب‌بندی و روایت قصه اصلا مخاطب را دست پائین نمی‌گیرند و خیلی جدّی با آن برخورد می‌کنند. متأسفانه هنوز این رویکرد وجود ندارد؛ یعنی طرز کار ما در سینما، تلویزیون و نمایش خانگی با یکدیگر متفاوت است در حالی که هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

حضورِ خطرناک اسپانسرها و مشکلات بودجه‌ای

علیرضا سبط احمدی یکی از تهیه‌کنندگانِ تلویزیون چندی پیش می‌گفت: یکی از مشکلاتی که در تلویزیون با آن برخورد می‌کنیم این است که در طول یک پروژه یک ساله چندین بار با افزایش هزینه‌ها مواجه می‌شویم و این موضوع کار را بسیار سخت می‌کند و به نظر من فضای شبکه نمایش خانگی آزادتر است و تهیه‌کننده به راحتی می‌تواند هزینه کند. در واقع برخی از دلایلی که گرایش تهیه‌کنندگان به سمت نمایش خانگی بیشتر شده و در این شبکه می‌توانند فعالیت کنند همین است. شاید صدا و سیما در زمان‌های مختلف دچار بحران مالی و مدیریتی می‌شود اما خواستگاهش مشخص است و مخاطبان زیادی هم دارد و در حال حاضر شبکه نمایش خانگی مانند آب جاری در رودخانه می‌ماند و ممکن است روزی دیگر این هزینه‌ها بر نگردد و آن وقت است که نمایش خانگی نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

علیرضا سبط احمدی تهیه‌کننده

او به نکته قابل تأملی اشاره کرد که جالب توجه است؛ سبط احمدی تأکید کرد:  برآورد بودجه تلویزیون درحال حاضر برای سریال های شهری، آپارتمانی و خانگی حول محور ۱۱، ۱۲ و  ۱۳ میلیون تومان می‌چرخد اما در نمایش خانگی گاهی اوقات دقیقه‌ای ۳۵ الی ۴۰ میلیون تومان هزینه می‌شود و اختلاف واقعا بین آن‌ها زیاد است و گاهی اوقات دستمزدها بی‌حساب و کتاب است اما در تلویزیون این دستمزدها حساب و کتاب دارد و برای بودجه، اعتبار و نقدینگی باید توضیح دهد و به همین دلیل است که ما در تلویزیون برای پرداخت هزینه محدودتر می‌شویم ولی اگر مقداری فضا متنوع و متفاوت شود کار برای سینماگران وجود دارد. من امیدوارم همیشه و در همه حال شاهد ساخت آثار متنوع و مختلف باشیم چراکه رونق فرهنگی یک کشور با همین آثارش است.

البته در برخی از موارد هم دیده شده، اسپانسرها پشتِ سریالی در تلویزیون آمدند و سریال را به سمتی هدایت کردند که از مفاهیم اولیه خود بازمانده است. نمونه بارزِ آن سریال «پایتخت» که از وقتی اسپانسری هدایت شد، آن هویت اولیه خودش را فراموش کرد. حتی در فصل ششم خود، دیگر آن «پایتختی» نبود که مخاطب را با خودش همراه می‌کرد.البته این موضوع در میان برنامه‌سازان به وفور دیده می‌شود. برنامه‌ای که طراحی و شکل و شمایلش به گونه‌ای دیگر است اما ورود اسپانسر، آن طراحی را به هم زده و با حضور صرف یک سلبریتی، نتوانسته آن تأثیرگذاری را در تلویزیون داشته باشد.

صدا و سیما , سریال , برنامه های تلویزیونی , شبکه نمایش خانگی ,

مجید قناد مجری و برنامه‌ساز

این همان خطری است که حتی مجید قناد به عنوان برنامه‌ساز کودک به آن اشاره کرده است. او  تأکید کرد:”بسیاری از من سؤال کردند چرا نیستم و برنامه ندارم، نخواستم خیلی شفاف درباره زوایای نبودن‌هایم صحبت کنم اما خیلی کوتاه باید بگویم که امروز ساختن برنامه در رسانه ملی نیاز به مشارکت دارد و اسپانسرهای ما برای سرمایه‌گذاری در این قشر، اقبالی ندارند.”

اگر یک رقابت سالم بین شبکه نمایش خانگی و تلویزیون باشد باعث می‌شود داستان و سریال‌ها سطح‌شان بالا برود چون مردم به سراغ فیلم و سریال خوب می‌روند. 

عده‌ای اعتقاد دارند کیفیت بالای سریال‌های شبکه خانگی باعث شده دیده شوند و عده‌ای دیگر می‌گویند محدودیت‌های کمتر این حوزه دلیل اصلی است. آیا مسائلی مانند اینکه نقش حجاب در شبکه نمایش‌خانگی کمتر است و یا برای جذبِ مخاطب از میانبرهایی استفاده می‌کنند که این امکان خیلی به ندرت برای سریال‌سازانِ تلویزیونی وجود دارد، باعث برجسته شدن جایگاه شبکه نمایش خانگی شده و یا ضعف صداوسیما موجب این مساله شده است؟

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هنرمندان تلویزیون نگرانِ رقابت نابرابر با نمایش‌خانگی هستند بیشتر بخوانید »