شب خاطره

محفل خاطره‌گویی «کوی نیک نامان» در خرم آباد برگزار می‌شود

محفل خاطره‌گویی «کوی نیک نامان» در خرم آباد برگزار می‌شود


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از لرستان، با مشارکت حوزه هنری انقلاب اسلامی لرستان و بنیاد شهید و امور ایثارگران و جانبازان استان لرستان، ویژه‌برنامه اولین اجلاسیه شهدای غریب در اسارت استان لرستان، محفل خاطره‌گویی با عنوان «کوی نیک نامان» فردا، ۲۵ مهرماه ساعت در تالار ماه حوزه هنری لرستان در خرم‌آباد برگزار می‌شود.

 این برنامه قرار هست به صورت محفل خاطره‌گویی با حضور جمعی از  رزمندگان و ایثارگران و آزادگان سرافراز دوران دفاع مقدس و عموم مردم برگزار شود.

 گرامیداشت یاد و خاطره ایثارگری و مجاهدت‌های شهدای گرانقدر و رزمندگان در دوران دفاع مقدس و آشنایی نسل جوان و نوجوان و عموم مردم با این شهدای گرانقدر از جمله اهداف برگزاری این برنامه هست.

 خاطره‌گویی آزادگان، اجرای سرود، پخش کلیپ و رونمایی از چند جلد کتاب از جمله بخش‌های این محفل خواهد بود.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

محفل خاطره‌گویی «کوی نیک نامان» در خرم آباد برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

ویژه برنامه «شب خاطره»

ویژه برنامه «شب خاطره»/ با فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس


به گزارش نوید شاهد، پنجمین برنامه شب خاطره با حضور فرماندهان، پیشکسوتان، خانواده معظم شهدا و ایثارگران در سالن همایش‌های بین المللی خلیج فارس موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می شود.

ویژه برنامه «شب خاطره»

زمان: سه شنبه 24مهرماه 1403 بعد از نماز مغرب و عشاء

مکان: میدان ونک- بزرگراه حقانی- انتهای خیابان سرو- موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس



منبع خبر

ویژه برنامه «شب خاطره»/ با فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

خشاب دوربین عکاسی‌ام گلوله نداشت

روزی‌ که خشاب دوربین عکاسی‌ام گلوله نداشت+ فیلم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار گروه فرهنگ دفاع‌پرس، تاریخ جنگ تحمیلی مملو از خاطرات تلخ و شیرین بسیاری هست، خاطراتی که برخی از آنها بار‌ها گفته شده و برخی هنوز در یاد رزمندگان و یادگاران جنگ تحمیلی مانده هست. مرور این خاطرات هر چند بار‌ها و بار‌ها شنیده باشیم هنوز حلاوت خود را از دست نداده هست. 

زنده یاد رسول ملاقلی‌پور از کارگردانان سینمای دفاع مقدس که از همان ابتدای جنگ به عنوان عکاس و مستندساز وارد جبهه‌های نبرد شده بود، خاطرات بسیاری از آن دوران داشت. وی بخشی از این خاطرات را در آثار سینمایی خود برای همیشه ثبت و ضبط کرد.
ملاقلی‌پور همچنین در صد و چهل و چهارمین برنامه شب خاطره که در آذر ۱۳۸۴ در حوزه هنری برگزار شده بود، به نقل یکی از خاطرات خود پرداخت که در ادامه می‌خوانید:

عکاسی بدون نگاتیو

 در جمع خرمشهری‌ها یک عکاسی بود که از بچه‌های قدیمی حوزه هنری بود مشغول عکاسی از رزمندگان خرمشهری بود. من دیدم یک تعدادی از شهرستانی‌ها که نوجوان و پیرمرد و… در بین‌شان بود، ترک هم بین آنها زیاد بود، آمدند که عکس بگیرند؛ گفتند نباید از شما عکس بگیرم بروید واحد خودتان. 

این بچه‌ها که از آنها عکس نگرفته بودند، و در واقع غیر از خرمشهری‌ها از بقیه عکس نگرفتند. برگشتند بین خاکریز‌های موقتی که احداث شده بود. آنجا بغض کردند. من هم در دوره‌ای بودم که در کوله پشتی‌ام دوربین سوپر ۸ و دوربین عکاسی بود. اما من نمی‌توانستم عکس بگیرم از آنها که دلیلش را متوجه می‌شوید. در بین بچه‌ها یک نوجوان ۱۵ ساله بود که اگر اشتباه نکنم عباس نام داشت. در تاریک و روشن هوا دیدم که بغض کرده هست. رفتم پیشش و گفتم: چرا گریه می‌کنی؟ حالا از تو عکس نگرفتند، مهم نیست.

کلی سربه‌سرش گذاشتم تا به حرف آمد و گفت: من پدر و مادر ندارم. در یتیم خانه بزرگ شدم. عشقم کشیده بود یک عکس یادگاری بگیرم. با اینکه کسی را ندارم تا جایی این عکس را بگذارد و راجع من بعد‌ها صحبت بکند، اما دلم می‌خواست این عکس را داشته باشم.

گفتم: خوب این عکس را من می‌گیرم.

گفت: نه. نمی‌خواهم.

من دست کردم تو کوله‌پشتی و دوربین عکاسی‌ام را درآوردم. متوجه یک اتفاق تلخ شدم، وقتی من در دارخوین بودم یادم رفتم بروم اهواز نگاتیو بخرم. فیلم‌های خام من تمام شده بود و دوربین من یا اسلحه من هیچ فشنگی نداشت، خشابش خالی بود. احساس کردم به عنوان یک آدم باید یک حالی باید به این پسر ۱۵ ساله بدهم. فلاش را روی دوربین عکاسی گذاشتم، باطری هم داشت، فلاش بزرگی هم داشتم. شروع کردم میزان کردن آن.

اما عباس با دست جلوی صورتش را گرفت بغض هم داشت که در تاریک و روشن دیده می‌شد. یک فلاش زدم که صورتش را در ویزور دیدم. با خوردن نور فلاش دانه دانه بچه‌های بسیجی که حدودا سه هزار نفر می‌شدند پیدایشان شد. تعدادی از این بسیجی‌ها داشتند سوار کامیون‌ها می‌شدند و در حال خواندن نوحه بودند که بروند دم خط. با خوشحالی آمدند و گفتند: اخوی فیلم داری؟ عکس می‌اندازی؟

گفتم: بله. همه بیایید.

تک تکی، دوتایی، بچه محل بودند، بچه‌های مسجد بودند. من تند تند عکس می‌گرفتم، در حالی که فیلمی وجود نداشت و این جرات را هم نداشتم به اینها بگویم. فیلمی وجود ندارد و همه دارند عکس یادگاری می‌گیرند و به من می‌گویند شماره تلفن بده، آدرس بده، ما کجا بیاییم عکس بگیریم. من مگر جرات می‌کردم در حوزه اندیشه و هنر اسلامی در خیابان حافظ کار می‌کنم.

تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که من از این بسیجی‌ها آدرس بگیرم. گفتم: شما‌ها به من آدرس بدهید، من عکس‌ها را می‌فرستم.

حدود دوهزار یا سه هزار عکس گرفتم و همین تعداد آدرس و شماره تلفن بچه‌ها را گرفتم و ریختم در کوله‌پشتی ام. در حالی که عکسی نگرفته بودم. به هیچ‌کدام هم نگفتم. همه سوار کامیون‌های ده‌تن شدیم. با ترس و لرز حقیقتا نمی‌خواستم بمیرم. می‌خواستم زنده بمانم. می‌خواستم صاحب خانه بشوم، صاحب زندگی بشوم. مثل بقیه آدم‌ها، مثل آن بسیجی‌ها تصمیم نگرفته بودم شهید بشوم.

کد ویدیو

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

روزی‌ که خشاب دوربین عکاسی‌ام گلوله نداشت+ فیلم بیشتر بخوانید »

ویژه برنامه «شب خاطره»

ویژه برنامه «شب خاطره» برگزار می‌شود


به گزارش نوید شاهد، سومین برنامه شب خاطره با حضور فرماندهان، پیشکسوتان، خانواده معظم شهدا و ایثارگران در سالن همایش‌های بین المللی خلیج فارس موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می‌شود.

ویژه برنامه «شب خاطره»

همچنین در این مراسم از کتاب «عملیات مرصاد» با حضور سردار «اسماعیل احمدی‌مقدم» رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی رونمایی خواهد شد.

این مراسم سه شنبه دوم مرداد 1403 بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار خواهد شد.

موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در میدان ونک، بزرگراه حقانی، انتهای خیابان سرو واقع است.

 

خبرنگار: آرزو رسولی



منبع خبر

ویژه برنامه «شب خاطره» برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

ویژه برنامه «شب خاطره» برگزار شد

برپایی «شب خاطره» بر محور نقش جهادسازندگی در دفاع مقدس


به گزارش نوید شاهد، دومین ویژه برنامه «شب خاطره» با موضوع نقش جهادسازندگی در دوران دفاع مقدس با حضور فرماندهان، پیشکسوتان، خانواده معظم شهدا و ایثارگران وزارت جهاد کشاورزی و جمع کثیری از خانواده معظم شهدا در سالن همایش‌های بین المللی خلیج فارس موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.

ویژه برنامه «شب خاطره» برگزار شد

در این مراسم معنوی، «سردار جهادگر حاج سید محمد لاله زار» فرمانده قرارگاه 9 پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی، «نصرت‌الله محمود زاده» نویسنده ادبیات دفاع مقدس و دکتر «محمد امینی رئوف» فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد استان آذربایجان شرقی به ذکر خاطراتی از دوران 8سال دفاع مقدس پرداختند.

در بخشی از برنامه حاج سید «محمد لاله‌زار» گفت: در دوران دفاع مقدس تمام آحاد ملت نقش‌آفرینی داشتند؛ نمی‌توانیم از جنگ سخن بگوییم، اما نقش نیروی هوایی، هوانیروز، ارتش، سپاه، بسیج و جهاد سازندگی را نادیده بگیریم.

وی با تاکید براینکه باید تاریخ را خودمان روایت کنیم تا دیگران برای‌مان تاریخ‌سازی نکنند، خطاب به رئیس‌جمهور آینده کشورمان گفت: در آستانه انتخابات هستیم، به رئیس‌جمهور آینده کشور می‌گویم، بدون روحیه جهادی نمی‌توان کشور را اداره کرد.

امینی رئوف هم به ذکر خاطراتی از مقاومت راننده‌های بولدوزر‌ها پرداخت و عنوان کرد: یکی از رزمندگان ما که راننده بولدوزر بود، نوجوانی به‌اسم موسوی بود که بچه مرند بودند و با شلیک مستقیم تانک به‌شهادت رسید. نصرت‌اله ادریسی دیگر راننده‌ای بود که ۱۶ ساله و بچه‌ای قد کوتاه بود که به او راننده نامرئی می‌گفتند، چون قد کوتاهی داشت و پشت بولدوزر دیده نمی‌شد، اما با این وجود پشت بولدوزر به‌شهادت رسید و تکه تکه شد. با اینکه تمام رزمند‌ها وصیتنامه می‌نوشتند ایشان هیچ‌گاه وصیتنامه نمی‌نوشت و تنها درخواستی که داشت از رزمند‌ها بود که می‌گفت اگر به‌شهادت رسیدید قول بدهید من را شفاعت کنید. او فردا پشت همان خاکریزی که خودش ایجاد کرده بود، شهدا را بغل می‌کرد و بعد از چند روز شهید شد.

اجرای سرود توسط گروه تسنیم، پخش کلیپ هایی از شهیدان و فرماندهان جهادگر دفاع مقدس، رونمایی از تندیس اهدایی وزرارت جهاد کشاوزی به راویان موزه و در پایان اجرای حماسی بهنام غافلیم زینت بخش این برنامه بود.

خبرنگار: آرزو رسولی نجار



منبع خبر

برپایی «شب خاطره» بر محور نقش جهادسازندگی در دفاع مقدس بیشتر بخوانید »