شب خاطره

«دوره در‌های بسته» میزبان آزادگان دفاع مقدس

«دوره در‌های بسته» میزبان آزادگان دفاع مقدس


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، برنامه شب خاطره حوزه هنری که طبق سنت دیرینه خود پنج‌شنبه اول هر ماه برگزار می‌شود، پنجشنبه ششم مرداد در ۳۳۷ اُمین شماره خود میزبان آزادگان دفاع مقدس و خانواده‌هایشان می‌شود.

سعید اوحدی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی یکی از راویان این قسمت از شب خاطره حوزه هنری است. همچنین ابراهیم خدابنده مدیر عامل انجمن نجات و از اعضای جدا شده از فرقه مجاهدین خلق نیز در این برنامه خاطره‌گویی خواهد کرد. میرشمسی و ناصر قره‌باغی هم از دیگر راویانی هستند که در ۳۳۷ اُمین برنامه شب خاطره حوزه هنری به بیان خاطره‌های خود می‌پردازند.

سیصد و سی و هفتمین برنامه شب خاطره حوزه هنری روز پنجشنبه ۶ مرداد در تالار سوره حوزه هنری به همراه اکران فیلم سینمایی موقعیت مهدی برگزار می‌شود و ورود برای عموم علاقه‌مندان به این برنامه آزاد است.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«دوره در‌های بسته» میزبان آزادگان دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

کاری که مصطفوی در حق اسرا کرد/ سید پیش از انقلاب، یک چهره انقلابی بود

طنین نام «امام خمینی (ره)» در کاخ سعدآباد/ خدمتی که سرتیم محافظان امام (ره) به اسرا کرد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، جلسه ۳۳۳ شب خاطره و مراسم رونمایی از کتاب «هنوز هم خروشان» نوشته «زهرا عابدی» خاطرات زندگی محافظ شخصی امام خمینی (ره) مرحوم «سید علی‌اکبر مصطفوی» روز پنج‌شنبه (پنجم اسفند) در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد.

در این مراسم، «عبدالصاحب قماشیان» از آزادگان و هم‌اردوگاهی مرحوم مصطفوی، امیر سرتیپ «سید حسام هاشمی» همرزم شهید صیاد و مرحوم مصطفوی و در آخر هم امیر سرتیپ دوم «غلامحسین دربندی» از فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس درمورد خاطرات خود از مرحوم مصطفوی صحبت کردند.

به او گفتند به امام توهین کن، اما این کار را نکرد

در ابتدا «عبدالصاحب قماشیان» از آزادگان و هم‌اردوگاهی مرحوم مصطفوی به بیان خاطرات پرداخت. درمورد ممانعت سید از توهین به امام اظهار داشت: سید را از اردوگاه رمادیه به ارودگاه ما آوردند. من آن موقع مترجم اردوگاه بودم. آن‌ها را جلوی ۱۸۰ نفر شروع به شکنجه کردند. در هوای سرد این‌ها را با کابل زدند. به او گفتند به امام توهین کن، اما این کار را نکرد.

هم‌اردوگاهی سید درمورد فعالیت شجاعانه مصطفوی گفت: هنگامی که یک افسر می‌آمد، همه باید جلوی او برمی‌خاستند و پا می‌کوبیدند. در این هنگام سید حرکتی را آغاز کرد. گفت: اگر این افسر داخل اردوگاه آمد و برپا دادند، ما بلند نمی‌شویم، اما اگر افسر مافوق او آمد، ما بلند می‌شویم.

وی ادامه داد: هنگامی که آن افسر آمد، سید و چند نفر دیگر بلند نشدند، اما به جز آن‌ها باقی افراد از جای خود بلند شدند. این‌ها سید را به زندان بردند و باقی را به آسایشگاه بردند. به سید گفتم: من طوری حرف می‌زنم و شما هم به گونه‌ای حرف بزن که کتک نخوری، اما از من خواست که هر چه گفت را ترجمه کنم.

قماشیان اظهار داشت: او را آوردند و شروع به زدن او کردند. از حرکات دست او فهمیدم که او رزمی‌کار بوده است. من خوشحال بودم که شخصی پیدا شده است که اینگونه و تا این حد توانسته است آن‌ها را زجر بدهد و بعد از این حرکت سید، هر کس داخل اردوگاه می‌آمد، اسرا بلند نمی‌شدند و سید این کار را در حق اسرا انجام داد.

کاری که مصطفوی در حق اسرا کرد/ سید پیش از انقلاب، یک چهره انقلابی بود

رئیس محافظان امام (ره)، نفس ضدانقلاب را برید

پس از آن امیر سرتیپ «سید حسام هاشمی» همرزم شهید صیاد و مرحوم مصطفوی به بیان خاطره‌ای از مرحوم مصطفوی پرداخت و در این مورد اظهار داشت: هر لحظه از زندگی سید درس بود. او مردی تنومند بود و قوی، شجاع، نترس، مبارز، حق جو، حق‌طلب و اهل عمل بود. اگر حرف می‌زد، به آن عمل می‌کرد و اهل سوءاستفاده از موقعیت نبود. در هر گوشه از زندگی او که در کتاب آمده است، اخلاص را می‌توانید احساس کنید.

همرزم سید درمورد روزی که با محافظ امام آشنا شد، گفت: ما روز سوم اردیبهشت ۱۳۵۹ وارد سنندج شدیم و همراه با شهید صیاد و برادر «رحیم صفوی» با ضدانقلاب می‌جنگیدیم. روز قبل از آنکه سید بیاید، شهید صیاد شیرازی گفت: «فردا قرار است گروهی به اینجا بیایند و به شما ملحق شوند.»
من روز ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۹ در سنگر و میدان مبارزه با ضدانقلاب در سنندج با او آشنا و دوست شدم.

وی در توصیف سید و گروهی که با او به کردستان آمده بودند، گفت: روز ۱۶ اردیبهشت شهید صیاد نبود و خود سید با ۱۰ – ۱۲ نفر از کسانی همگی هم‌تیپ و هم‌هیکل او بودند، آمدند. یکی از آن‌ها مجهز به تیربار «ژ ۳» بود، دیگری تیربار «کالیبر ۵۰» داشت، فرد دیگری دوشکا داشت، خمپاره داشتند، سید هم با خود یک «خمپاره ۱۲۰» آورده بود و با از تهران با هواپیما به سنندج آمدند. آن زمان او رئیس گروه محافظان حضرت امام (ره) بود؛ اما با این حال هر گاه جبهه به او نیاز داشت، با گروه خود به جبهه می‌آمد.

امیر هاشمی ادامه داد: اوصاف او را کمی از شهید صیاد شنیده بودم که گفته بود: «سید تیرانداز ممتاز سِنتو در چند سال بود.» (یعنی میان نظامیان جهان یا کشور‌های سنتو که هم‌پیمان بودند، این مسابقه تیراندازی انجام می‌شد و او نفر ممتاز بود.) برای آزمایش به او گفتم آن سیگار را در فاصله دوری گذاشتم و با اولین گلوله آن نخ سیگار را زد.

همرزم سید درمورد مهارت سید در تیراندازی اظهار داشت: آنجا ما بسیار در مضیقه بودیم و شب‌ها ضدانقلاب به بیمارستان نزدیک رودخانه که بسیار به ما نزدیک بود، تیراندازی می‌کرد. فاصله ما با این رودخانه شاید کمتر از ۲۰۰ متر به صورت سراشیبی بود. سید به من گفت: «من می‌خواهم با خمپاره ۱۲۰ در اینجا تیراندازی کنم.»
من در شب اول مانع او از این کار شدم. از او می‌پرسیدم: با خمپاره ۱۲۰ در چه زاویه‌ای می‌خواهی تیراندازی کنی؟ به خودی برخورد نکند.

وی افزود: پس از این همه ما را به یک زیرزمین راهنمایی کرد و خمپاره را گذاشت و با زاویه ۸۳ – ۸۴ درجه تیراندازی کرد. خمپاره به هوا رفت و به صورت عمودی پایین آمد و دو گلوله زد. با این کار نفس ضدانقلاب برید.

خودش را با اسم مستعار معرفی کرد که او را نشناسند

امیر هاشمی در رابطه با تغییر ظاهر سید اظهار داشت: سال ۱۳۶۶ یک عکس از سید بیرون آمد و خانواده سید به «مرحوم مداحی» دادند. او هم خیلی سید را دوست داشت. آن موقع من فرمانده توپخانه بودم و این فرد نزد من بود. عکس سید را نشانم داد و از من پرسید این فرد را می‌شناسی؟ عکس، تصویر هنگام اسارت سید بود، اما من او را نشناختم. در توضیح این، سید به من گفت: اولین کاری که کردم، ریش‌های صورت خود را خشک خشک با تیغ زدم که مرا نشناسند. (چون ریش او بلند بود و مشخص می‌شد) همچنین خودش را به اسم مستعار معرفی کرده بود.

با بیش از ۵۰ سال سن، دانشجویان افسری به گرد پای او نمی‌رسیدند

همرزم سید درمورد مهارت تیرانداز سید که بعد از ۱۰ سال از دانشجویان ۲۰ ساله هم بیشتر بود، گفت: مصطفوی بعد از اسارت آمد و در هیئت معارف جنگ شهید صیاد با هم کار می‌کردیم. وی بعد از ۱۰ سال اسارت برای دانشجویان دانشگاه افسری مسابقه تیراندازی با تیربار «ژ ۳» گذاشت که در آن با سرعت در سن بالای ۵۰ و خرده‌ای سال می‌دوید و تیراندازی می‌کرد، اما دانشجویان ۲۰ – ۲۱ ساله به گرد پای او نمی‌رسیدند.

هنگامی که سپاه یکی شد، مسئولیت آموزش را برعهده گرفت

امیر هاشمی درمورد تشکیل سپاه پاسداران اظهار داشت: پیش از انقلاب از لشکر گارد با سلاح همراه با شهید منتظری فرار کرد. سید پایه‌گذار سپاه پاسداران است. «محسن رفیق‌دوست» بار‌ها در خاطرات خود گفته است که سه سپاه تشکیل شد که بعد‌ها این سه سپاه تجمیع شدند. نخستین آن را «سید علی‌اکبر مصطفوی» همراه با شهید «محمد منتظری» تشکیل داده بودند. هنگامی که سپاه یکی شد، سید نگفت من سهمی دارم بلکه مسئولیت آموزش سپاه پاسداران را برعهده گرفت.

سید، کار را عبادت می‌دانست

همرزم سید ادامه داد: وی خدمات بزرگی به سپاه پاسداران ارائه کرد. زندگی این مرد در سربازی بود، مرد عمل بود. با اعتقاد و پایه اساسی که داشت، کار را عبادت می‌دانست. در همان خدمت سربازی، تیراندازی و فعالیت‌های ورزشی او مورد توجه قرار گرفت که بعد از پایان خدمت سربازی، لشکر گارد جاویدان از او درخواست کرد که در آنجا بماند.

کاری که مصطفوی در حق اسرا کرد/ سید پیش از انقلاب، یک چهره انقلابی بود

طنین نام «امام خمینی (ره)» در کاخ سعدآباد

سپس امیر سرتیپ دوم «غلامحسین دربندی» از فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس به بیان خاطرات خود پرداخت و اظهار داشت: شهید «صیاد شیرازی» رئیس هیئت معارف جنگ درمورد سید گفت: او دو بار شهید شد.

این فرمانده ارتش در دفاع مقدس درمورد قدرت حفاظت سید گفت: در تمام صحنه‌ها حضور داشت. پیش از انقلاب یک چهره انقلابی بود. قدرت داشت که در پوشش یک نفر در گارد جاویدان شرکت داشته باشد و حلقه اول حفاظت از «فرح» در کاخ سعدآباد بود. یعنی تا این حد مورد اطمینان بود، اما به عنوان یک چهره انقلابی، مقلد حضرت امام (ره) بود.

وی درمورد حرکت انقلابی سید در کاخ سعدآباد از زبان محافظ امام تعریف کرد: «در ایامی که بختیار نخست وزیر بود، می‌خواستم حرکتی انقلابی انجام دهم.

گفت: من سرود «خمینی‌ ای امام!» (تازه منتشر شده بود و شاه هنوز نرفته بود و فراری نشده بود و این واقعه در دی اتفاق افتاد) را در یک ضبط یک نوار کاست گذاشتم و در بخش چند بار تکرار ضبط، سرود «خمینی‌ ای امام!» را ضبط کردم.

در حالیکه حلقه اول حفاظت از فرح بودم، آن شب که افسر نگهبان کاخ سعدآباد و مسئول حفاظت از کاخ فرح بودم، ضبط را با یک طناب از یک درخت آویزان کردم و دکمه روشن آن را زدم. ناگهان در تاریکی شب نیمه‌شب کاخ سعدآباد، صدای بلند «خمینی‌ای امام، خمینی‌ای امام!…» طنین‌انداز شد.»

پس از این من گیج شدم و خودم را در سمتی پنهان کردم.» این یعنی این فرد پیش از انقلاب، فردی انقلابی بود.

به خاطر ورزیدگی که داشت، سرپرست محافظین امام (ره) شد

امیر دربندی در این مورد که سید چگونه رئیس محافظین امام شد، اینگونه اظهار داشت که: مهم‌ترین کار انقلابی سید، حفاظت از جان امام بود. این یعنی حفاظت از انقلاب، یعنی مبارزه با استکبار و ادامه دادن راه امام. وی به خاطر مهارت‌هایی که داشت، ورزیدگی، آمادگی جسمانی سرپرست محافظین حضرت امام (ره) شد.

مصطفوی خود می‌گفت: طرح‌های حفاظتی از جان امام را برنامه‌ریزی می‌کردم که چگونه از جان امام محافظت کنیم که در مکان‌های شلوغ بروند.

زمانی که مریوان آزاد شد، شروع به قرائت سوره نصر کرد

این فرمانده ارتش در دفاع مقدس از نحوه اسارت سید از زبان خودش، گفت: سید تعریف می‌کرد: هنگامی که دفاع مقدس آغاز شد، برای عظیمت به جبهه و نبرد با ضدانقلاب از امام اجازه گرفتم و به جبهه رفتم.

شهید صیاد تعریف می‌کرد: «با خمپاره ۱۲۰ که در دست داشت، دشمن در یک غار در آن طرف کوه قرار داشت. سید با دومین خمپاره‌ای که گفت بالا برود و عمودی بازگردد، به غاری خورد که ضدانقلاب در آن بود واین نشان‌دهنده مهارت او در کردستان بود.»

امیر دربندی درمورد شجاعت سید اظهار داشت: هنگامی که مریوان آزاد شد، نخستین فردی که وارد شهر شد تا از لحاظ امنیت، شرایط را بسنجد، مصطفوی بالای یک نفربر رفت و روی آن ایستاد که اگر ضدانقلاب بخواهند کسی را بزنند، نخستین نفر او را بزنند و بلند شروع به قرائت سوره نصر کرد و پشت سر او یگان‌ها وارد شهر آزادشده مریوان شدند.

دو روز پس از آنکه به جبهه رفت، اسیر شد

امیر دربندی درمورد ویژگی عدم سوءاستفاده از شرایط در سید گفت: هنگامی که جنگ آغاز شد، خدمت حضرت امام (ره) رفتم و از ایشان اجازه حضور در جبهه را گرفتم، اما ایشان اجازه ندادند و نزد حاج احمد آقا در بیت حضرت امام (ره) رفتم و از او خواستم با امام صحبت کند.

این فرمانده ارتش در دفاع مقدس درمورد اسارت سید چنین اظهار داشت: سرانجام امام فرمودند: دلم راضی نیست، اما چون آمدی و اصرار می‌کنی، می‌گذارم. رفت، اما دو روز بعد در سومار اسیر شد. درگیری مستقیم با دشمن داشت. انگار امام می‌دانستند که چنین اتفاقی می‌افتد و ۱۰ سال هم در اسارت بود.

امیر دربندی در رابطه با جهاد فرهنگی که سید انجام می‌داد، گفت: در تمام صحنه‌ها حضور داشت. بالاترین زمان اسارت که ۱۰ سال است و بیشترین درصد جانبازی که ۷۰ درصد است را داشت. در رابطه با فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی زمانی که می‌فرمایند: «جهاد تبیین، روشنگری، آگاهی‌بخشی»، قدم به قدم همراه حاج قاسم بود. زمانی هم که به سفر‌های راهیان نور می‌رفت، نیرو‌ها تا نیمه‌شب دور وی جمع می‌شدند و این نوعی جهاد فرهنگی بود.

کاری که مصطفوی در حق اسرا کرد/ سید پیش از انقلاب، یک چهره انقلابی بود

روایت نویسنده کتاب از آمادگی «رئیس محافظان امام» برای مرگ

در ادامه «زهرا عابدی» نویسنده کتاب «هنوز هم خروشان» به بیان خاطرات خود از «سید علی‌اکبر مصطفوی» پرداخت و درمورد نگارش کتاب اظهار داشت: من به عنوان کسی که ۱۰ سال برای شهدا قلم زدم، این را بگویم که کسی که برای شهدا می‌نویسد، با خصائص آن‌ها آشناست. سردار مصطفوی شهید زنده بود. خط قرمز او رهبر معظم انقلاب اسلامی بود و اهل تزکیه نفس و تهذیب بود.

نویسنده کتاب درمورد نحوه نگارش کتاب گفت: ابتدا بنا بود که یک جلد کتاب تا اسارت سید باشد و جلد دوم به مطالب پس از اسارت اختصاص یابد، اما عمر وی به سرانجام رسید.

وی در رابطه با آخرین سخنان سید اظهار داشت: در دیدار‌های آخر، به من گفت: از مرگ نمی‌ترسم و برای آن آماده‌ام و کارهایم را کرده‌ام.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

طنین نام «امام خمینی (ره)» در کاخ سعدآباد/ خدمتی که سرتیم محافظان امام (ره) به اسرا کرد بیشتر بخوانید »

برگزاری یادواره سرداران و ۳۱۳ شهید گردان حمزه سیدالشهداء

برگزاری یادواره سرداران و ۳۱۳ شهید گردان حمزه سیدالشهداء


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، یادواره سرداران و ۳۱۳ شهید گردان حمزه سیدالشهداء لشکر ویژه ۲۵ کربلای مازندران پنجشنبه پنجم اسفند با حضور خانواده‌های معظم شهدا، مسئولین و اقشار مختلف مردم شهیدپرور و قدرشناس با رعایت پروتکل‌های بهداشتی همراه با نماز مغرب و عشاء در مصلای نمازجمعه تنکابن برگزار می‌شود.

همچنین برگزاری مراسم عصری با شعر در روز یکشنبه یکم اسفند در مجتمع فرهنگی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تنکابن یکی از ویژه‌برنامه‌های پیش یادواره ستاد برگزاری این مراسم خواهد بود.

به همین مناسب ستاد برگزاری یادواره سرداران و ۳۱۳ شهید شهرستان تنکابن، مراسم شب خاطره را با حضور رزمندگان و همرزمان شهدای گردان حمزه سیدالشهداء در سه‌شنبه سوم اسفند همراه با نماز مغرب و عشاء در مصلای این شهرستان برگزار می‌کند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برگزاری یادواره سرداران و ۳۱۳ شهید گردان حمزه سیدالشهداء بیشتر بخوانید »

مسجد حضرت ولیعصر (عج) زنجان کانون جریان انقلاب اسلامی بود

مسجد حضرت ولیعصر (عج) زنجان کانون جریان انقلاب اسلامی بود


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس در زنجان، به مناسبت سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، شب خاطره‌ای با حضور مبارزان انقلابی و مبارزان زنجانی در مسجد حضرت ولیعصر (عج) زنجان برگزار شد.

مسجد حضرت ولیعصر (عج) بعنوان یکی از پایگاه‌های تأثیرگذار در وقایع انقلاب مركز آغازین شکل‌گیری حرکت‌های مردمی در مبارزه با ظلم و ستم به‌ویژه در دوران پهلوی محسوب می‌شود، از آنجایی که در سال‌های انقلاب این مسجد به عنوان یکی از مساجد تجمع انقلابیون مورد توجه بود و این مکان معنوی را اولین و مهم‌ترین ستون و پشتوانه‌ خود در دوران انقلاب قرار داده بودند با ایجاد حرکت و آگاه‌سازی بصورت خودجوش، توانسته بودند.

هسته‌های اولیه مبارزات انقلابی را شکل‌دهی و سازمان‌دهی کند به همین منظور حوزه هنری استان زنجان هر سال در ایام مبارک دهه فجر با گردهمایی انقلابیون زنجانی در این مسجد به برگزاری شب خاطره مسجد حضرت ولیعصر (عج) اقدام نموده است و امسال نیز این مراسم در مسجد حضرت ولیعصر (عج) زنجان برگزار شد.

این مراسم با حضور سید علاء موسوی و حاج رحیم محمد‌پور از مبارزان و انقلابیون فعال در سال‌های انقلاب و نعمت‌الله صفاری از عکاس آن دوران و استاد ولی‌الله کلامی زنجانی؛ شاعر ملی و آئینی استان با همکاری هیئت فاطمیون زنجان برگزار گردید و راویان حاضر در مراسم به روایت خاطراتی از وقایع و رویدادهای انقلابی در استان زنجان و حضور انقلابیون زنجانی در راهپیمایی‌های مردم زنجان بر علیه رژیم شاهنشاهی پرداختند.

سید علاء موسوی و حاج رحیم محمدپور به عنوان پیشروان در هماهنگ کننده تظاهرات و مراسم‌های انقلابی در سال‌های 57 با بیان خاطرات خود از دوران خفقان حاکم در زمان رژیم پهلوی به تأسیس کتابخانه‌ در مساجد حضرت ولیعصر(عج) و دمیریه پرداختند.

موسوی، تأسیس کتابخانه را بستری در راستای ایجاد و تقویت جریان فکری و ایدئولوژیکی بهره گرفته از افکار و اندیشه‌های امام خمینی(ره) و شهید مطهری عنوان کرد و افزود: در آن زمان در این مسجد محافلی بطور پنهانی برگزار می‌گردید و جوانان و نوجوانان با حضور شبانه خود در این مسجد به پیاده کردن سخنرانی‌های امام راحل از روی نوارهای کاست می‌پرداختند.

استاد ولی‌الله کلامی زنجانی نیز با حضور در این مراسم ضمن شعرخوانی حماسی با بیان خاطراتی در مورد تنظیم بیانیه‌ها در آن دوران گفت: بیانیه‌های انقلابی در آن سال‌ها توسط سید علاء موسوی تنظیم می‌شد.

نعمت‌الله صفاری؛ عکاس این دوران انقلاب با اشاره به فعالیت‌های خودش‌جوش خود در آن دوران، از نحوه تهیه دوربین عکاسی به صورت امانی از اصفهان گفت و یادآور شد: 30 مورد عکس ثبت شده از رویدادهای و وقایع انقلابی و حضور مردم در تظاهرات و مبارزات‌شان بدون داشتن هیچ‌گونه تجربه عکاسی عکس‌برداری شده است.

تجلیل از راویان و مبارزین انقلابی، برپایی نمایشگاه عکس از آثار نعمت‌الله صفاری در محوطه مسجد حضرت ولیعصر(عج) و مداحی و حمد و ثنای مقام والای شهدای انقلاب توسط مداح اهل‌بیت حاج سید یوسف شبیری یکی دیگر از برنامه‌های این شب خاطره بود.

همچنین در پایان مراسم نیز راویان با مطرح کردن سوالاتی از بین خاطراتشان به جوانان حاضر در شب خاطره جوایزی نیز اهدا شد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مسجد حضرت ولیعصر (عج) زنجان کانون جریان انقلاب اسلامی بود بیشتر بخوانید »

«معجزنشان»

«معجزنشان»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، کتاب «معجزنشان» مجموعه روایت‌های رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، در هشت آیین شب خاطره حوزه هنری استان آذربایجان شرقی در سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ است که توسط «داود خدایی» و «عسگر حسن‌پور» گردآوری و در ۱۵۲ صفحه توسط انتشارات «معبر آسمانی» در سال جاری به چاپ رسیده است.

«داود خدایی» در بخشی از مقدمه این کتاب نوشته است:

«دفتر اول «معجزنشان» در برگیرنده روایت‌های هشت شب خاطره از تیرماه سال ۱۳۹۶ تا اردیبهشت ۱۳۹۷ می‌باشد. البته در ادامه جلدهای دیگر نیز منتشر خواهد شد. این کتاب حاصل تلاش گروهی و همراهی بسیاری از دوستان می‌باشد؛ که منت‌دار تک‌تک این بزرگواران هستیم که سبب شدند، برگی دیگر بر اسناد و داشته‌های زرین دفاع مقدس اضافه گردد».

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«معجزنشان» بیشتر بخوانید »