سرویس سیاست مشرق – روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژههای مشرق” نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**اصلاح طلبان: به افغانستان نمی رویم در تهران مناظره می کنیم
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «تشکیل تیپ اصلاحاتیون! » نوشت: «اخیرا حسین شریعتمداری…در یادداشتی به کنایه نوشته است: “اکنون که آمریکا در افغانستان با شکست مفتضحانهای روبهرو شده، فرقه سیاسی غربگرا برخلاف سروصدای قبلی که سوریه و عراق و داعش به ما چه ربطی دارد، امروز جیغ میکشند که چرا علیه طالبان (به نفع آمریکا) وارد جنگ نمیشویم!؟ حالا یک پیشنهاد منطقی و همهپسند در میان است و آن اینکه یک تیپ از مدعیان اصلاحات تشکیل شود؛ “تیپ اصلاحاتیون” تحت عنوان تیپ اصلاحاتیون به افغانستان بروید“».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «مصطفی کواکبیان در توییتی نوشت:”به جناب شریعتمداری که خواستار حضور اصلاحطلبان در پنجشیر شده، میگویم احمد مسعود کمک نظامی در میدان را نخواسته، بلکه حمایت در عرصه دیپلماسی مطرح است که آن را هم دریغ کردید! مگر در مقابله با تروریسم باید فرقی بین افغانستان و سوریه باشد؟ جنابعالی را به مناظره در صداوسیما دعوت میکنم“.»
یکی از ویژگی های اصلی جریان تندرو اصلاح طلب، تناقض های فاحش این طیف است. چرا این طیف تناقض های فاحش دارد!؟ به این دلیل که اختیارش دست خودش نیست، وقتی قرار است همراستا با کاخ سفید عمل کنی، ناچار به تناقض گویی های عجیب و غریب می رسی.
در مقطعی که جوانان غیور و دلاور ایرانی، بینی تروریست های تکفیری داعش را در عراق و سوریه به خاک مالیدند، در این سو افراطیون اصلاح طلب ژست کارشناس به خود گرفته و مدعی شدند که چرا با داعش می جنگید، با این گروهک تروریستی مناظره کنید!
اگر مدافعان حرم و سربازان حاج قاسم نبودند، تروریست های وحشی داعشی در کوچه و خیابان های تهران و همدان و کرمانشاه، جولان داده و با چراغ سبز دولت تروریست آمریکا، جنایت های بی شماری مرتکب می شدند.
تناقض گویی فاحش کار را به جایی می رساند که جماعتی که دیروز شعار می داد «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران» و تاکید داشت که بجای جنگ، باید همواره از ابزار مذاکره استفاده کنیم، حالا فریاد وامصیبتا سر داده که چرا ایران به درگیری نظامی در افغانستان اقدام نمی کند!؟
وقتی یک جریان سیاسی معتقد است که باید در مقابل آمریکا همچون «برده ای در مسلخ» و «بره ای در مذبح» باشیم، باید هم این چنین برای منافع ترامپ و بایدن و پمپئو و بلینکن و هیلاری کلینتون و…یقه چاک کند.
واقعیت این است که جریان تندرو اصلاح طلب نه نگران مردم افغانستان است و نه دلواپس پنجشیر و کابل. این طیف حتی برای منافع ملی و عزت مردم ایران هم تره خرد نمی کند.
** سانسورچی ها به «جمعه های خدمت» هم رحم نکردند
در روزهای اخیر دو خبر با استقبال مثبت افکارعمومی مواجه شد. یکی جدیت دولت سیزدهم در بهبود اوضاع و ایجاد تحول بود که بخشی از آن در بازدیدهای میدانی و سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت نمود پیدا کرد. فعالان فضای مجازی در توصیف سفرهای استانی آقای رئیسی و اعضای دولت وی از تعبیر «جمعه های خدمت» و «جمعه های جهادی» استفاده کردند.
دیگر خبر خوب و خوشحال کننده، افزایش واکسیناسیون در کشور بود. امروز پنجاهمین محموله واکسن کرونا شامل سه میلیون و دویست هزار دز واکسن وارد کشور شد. یکشنبه نیز ۵ میلیون دز واکسن وارد کشور خواهد شد. تولید واکسن داخلی برکت نیز با قوت ادامه دارد. در روزهای اخیر تعداد واکسیناسیون روزانه نیز در کشور رکورد زده است.
اما رسانه های اصلاح طلب این اخبار خوب و امیدوارکننده را سانسور کردند. این طیف که شعار «دانستن حق مردم است» را سر می دهد و دیگران را به سانسور متهم می کند، خود ید طولایی در سانسور و پنهان کردن واقعیت ها از مردم دارد.
با اینکه این اخبار خوب و خوشحال کننده منتشر شده بود، روزنامه اعتماد در صفحه اول در مطلب اصلی با عنوان «تبدیل بحران برق به ابربحران خاموشیها» نوشت: «در زمستان 1400 مشکل تامین گاز برای نیروگاههای حرارتی مساله جدی است و ممکن است به علت کمبود گاز کشور دچار خاموشی شود یا به علت استفاده از سوخت مازوت آلودگی در کلانشهرها نسبت به سال گذشته افزایش چشمگیری داشته باشد».
قطعا باید مسائل مختلف و از جمله موضوع بسیار مهم نیروگاه های برق مورد بررسی کارشناسی قرار گرفته و از وقوع خاموشی های گسترده جلوگیری شود، اما این هیچگاه موجب نمی شود که اخبار خوب همگی سانسور شده و یاس و ناامیدی به جامعه پمپاژ شود.
رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب تاکید کردند: «در طول این چهل سال – و اکنون مانند همیشه – سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهدهاند که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند».
یکی از کارویژه های اصلی رسانه های معاند، «اختلاف افکنی» و ترویچ «خودتحقیری» و «خودکوچک بینی» و «بی انگیزگی» و «یأس و ناامیدی» در مردم ایران است. متاسفانه برخی از رسانه های جریان اصلاح طلب، خواسته یا ناخواسته در این پروژه ضدایرانی نقش بازی می کنند.
** تلاش برای پاک کردن ردپای بانیان وضع موجود
«حسین کمالی» از اعضای ناسا(نهاد اجماع ساز اصلاحات) در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «دولت آقای روحانی همراهی و همدلی لازم را با اصلاحطلبان نداشت…آقایروحانی فکر میکـرد نقش اصلاحطلبان تنها این بوده که تلاش کنند ایشان به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود. عدم توجه به نیازها و مطالبات مردم و مسائلی مانند ماجرای افزایش قیمت بنزین و نارضایتی مردم اتفاقاتی بود که در دیدگاه مردم تأثیرگذار بود. این در حالی بود که جریان اصلاحات در این قضایا نقشی نداشت».
کمالی در ادامه گفت: «اگر آقای روحانی در زمینههای مختلف و از جمله بررسی نیازهای مردم با اصلاحطلبان مشورت میکرد و دیدگاههای آنها را در مدیریت کشور جویا میشد نه این اتفاقات برای خودش رخ میداد و نه برای اصلاحطلبان».
جریان اصلاحات بانی اصلی وضع موجود است ولی با ترفندهای مختلف در پی پاک کردن صورت مسئله و انکار نقش خود در وضع موجود است.
طیف اصلاحات در انتخابات ۱۴۰۰ با شکست سنگینی روبرو شد. باخت ۲۱ بر صفر در انتخابات شورای شهر ششم تهران و رای حدود دو میلیون و چهارصد هزار نفری در انتخابات ریاست جمهوری، بیش از پیش عیار ادعاهای فعالین اصلاح طلب درباره پایگاه اجتماعی این جریان سیاسی را آشکار کرد.
«صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب- ۳۰ خرداد- در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «دو و نیم میلیون رأی برای آقای همتی در حقیقت تیر خلاصی در شقیقه اصلاحطلبان بعد از ۲۴ سال حیات سیاسیشان بود».
با اینکه خاتمی و بهزاد نبوی و تاجزاده و کروبی و حزب کارگزاران و روزنامه ها و سایت های اصلاح طلب همگی پشت همتی ایستادند و تبلیغات سنگینی را اجرا کردند، اما در نهایت نامزد مورد حمایت اصلاح طلبان تنها حدود دو میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد.
جریان اصلاح طلب در ایام انتخابات تلاش کرد تا با حمله به شورای نگهبان، بر نقاط ضعف اساسی خود سرپوش بگذارد.
سرپوش گذاشتن بر «کارنامه غیرقابل دفاع در ۸ سال اخیر» و سرپوش گذاشتن بر «فقدان برنامه کاربردی و راهبردی برای اداره کشور» و سرپوش گذاشتن بر «عدم محبوبیت در میان جامعه و اقشار مختلف مردم».
پس از انتخاب مجدد روحانی در سال ۹۶، همانند سال ۹۲، اکثریت مطلق کابینه و پست های کلیدی در اختیار اصلاح طلبان قرار گرفت. معاون اول رئیس جمهور، وزیر نفت، وزیر خارجه، وزیر اقتصاد، وزیر کار، رئیس بانک مرکزی، وزیر راه و شهرسازی، رئیس سازمان برنامه و بودجه و…همگی از فعالین شناخته شده اصلاح طلب بودند.
جریان اصلاح طلب بانی اصلی وضع موجود است اما اصرار دارد که این واقعیت بدیهی را انکار کند.