شعار زن زندگی آزادی

به نام زن و علیه زن

به نام زن و علیه زن



در حوادث پاییز ۱۴۰۱، چنین وانمود می‌شد که آشوبگران به دنبال احقاق حقوق زنان هستند و انتخاب «زن» به عنوان سوژه اصلی آشوب از سوی هدایتگران اصلی آن کاملاً معنادار و هوشمندانه بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدجواد اخوان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: در حوادث پاییز ۱۴۰۱، چنین وانمود می‌شد که آشوبگران به دنبال احقاق حقوق زنان هستند و این رویکرد در شعارها و نمادها نیز وجه پررنگی یافت. هرچند ادعای مطالبه حقوق زنان برای کسانی که فحاشی‌های رکیک جنسی به بخشی از رفتار روزمره‌شان تبدیل‌شده، گزافه‌ای مضحک بیش نیست، اما نمی‌توان انکار کرد انتخاب «زن» به عنوان سوژه اصلی آشوب از سوی هدایتگران اصلی آن کاملاً معنادار و هوشمندانه بود.

هرچند تاریخ ۴۴ ساله انقلاب اسلامی فراز و فرود بسیار داشته و کم ناآرامی و اغتشاش ندیده‌ایم، اما وجه تمایز برجسته اغتشاشات اخیر آن بود که می‌توان آن را بی‌پرده و بی‌نقاب‌ترین عنادورزی با جمهوری اسلامی دانست و عوامل و عناصر آن بی هیچ تعارف و ابایی به مقدسات و هنجارهای جامعه مسلمان ایرانی هجوم آوردند. هرچند در دفعات گذشته در پشت ادعاهایی، چون تقلب در انتخابات یا مطالبات معیشتی مردم پنهان شدند، اما این بار از همان ابتدا مستقیماً به ارزش‌های دینی حمله کردند. هرچند مهم‌ترین مسئله عموم مردم مطالبات اقتصادی و معیشتی بود، اما چندان شعاری از این دست در آشوب‌ها شنیده نشد و حتی حامیان بیرونی آشوب نیز به این موضوعات چندان نپرداختند. در واقع می‌توان گفت آشوب‌های اخیر صحنه هماوردطلبی گفتمان غرب خداناباور در برابر همه ارزش‌ها و هنجارهای توحیدی در ایران اسلامی بود. به تعبیر دیگر منازعه دو جهان‌بینی مادی و توحیدی در این آوردگاه قابل‌مشاهده بود.

اینکه «زن» به‌عنوان نماد این منازعه گفتمانی برگزیده شد نیز به همین ماهیت مرتبط بود. در واقع در طول چهار سده گذشته یکی از مهم‌ترین شاخص‌های تقابل جهان‌بینی توحیدی و برخاسته از تعالیم انبیا با جهان‌بینی مادی غرب مدرن را در موضوع زن می‌توان مشاهده کرد. هرچند آموزه‌های توحیدی زن را به‌عنوان سرچشمه پاکی و طهارت نسل و محور اصلی انسان‌سازی برای تکامل معنوی بشر معرفی کرده‌اند، غرب مدرن زن را به نام «آزادی» به استثمار اقتصادی و اجتماعی کشانده است. در «انقلاب صنعتی» سده هجدهم، زن را به «نیروی انسانی ارزان صنعت» و در «انقلاب جنسی» قرن بیستم زن غربی را «ابزار هوسرانی مردان» قرار دادند. نتیجه این تحول قهقرایی در نگرش به زن در غرب، فروپاشی بنیان مهم خانواده و تزاید فوق تصور ناپاکی نسل‌های آتی است؛ چنان‌که در بسیاری از کشورهای شمال اروپا، شمار نوزادان نامشروع (بر اساس همان تعاریف غربی) از سایر نوزادان پیشی گرفته است. این بدان معناست که فتنه اصلی غرب مدرن در واقع علیه طهارت زن و طهارت نسل‌های بشر است.

در مقابل این خداوند حرمت ویژه‌ای برای «مادر» به‌عنوان محمل امتداد و تربیت نسل انسانی قائل است و در واقع «زن» نمادی از آینده بشر است. عفت و طهارت او سبب پاکی نسل‌های آتی است و متأسفانه اگر جز این باشد، آثار ماتأخر آن تا نسل‌های آتی امتداد می‌یابد. اینکه خداوند در آیه ۴۰ سوره احزاب می‌فرماید: «مَا کانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکمْ وَلکنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیینَ» (محمّد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولی رسول خدا و ختم‌کننده و آخرین پیامبران است) و در عین حال در سوره کوثر از اعطای کوثر به پیامبر (ص) خبر می‌دهد، خود نکته‌های بسیار دارد. در واقع این خیر کثیر امتداد نسلی پیامبر از حضرت فاطمه زهرا (س) است که ۱۱ امام در میان فرزندان آن حضرت هستند. اینکه نسل آخرین پیامبر از طریق یک زن امتداد یافته نشان از اهمیت جایگاه زن در نظام خلقت و سنت‌های الهی دارد.

همین‌جاست که راز طمع نظام سلطه بر زن مسلمان ایرانی آشکار می‌شود. جهان‌بینی هوس‌باز غربی به دنبال تعریفی کاملاً مادی و ناپاک از زن است و به زور پروپاگاندا و تهاجم شناختی می‌خواهد همین تعریف خود را به سایر مردمان دنیا نیز تحمیل کند. فضای مجازی، رسانه و صنایع فرهنگی، اسنادی، چون ۲۰۳۰ و … ابزارهایی هستند که غرب از طریق آنان به دنبال این تحمیل‌گری بوده و اینک نیز می‌خواست در کف خیابان همین معنا را دنبال کند. اما این پروژه که به نام زن و در واقع برای نابودی زن بود، نتوانست زنان مسلمان ایرانی را با خود همراه سازد. زنان ایرانی با هر سلیقه فکری و سیاسی، و حتی با تفاوت در نوع سبک زندگی، اولاً به اهمیت «عفاف» واقف‌اند و ثانیاً ماهیت بغرنج زن غربی، خصوصاً در حوزه اخلاق در پیش چشمشان قرار دارد. هراندازه هم زرق و برق پیشرفت‌های مادی غرب فریبنده باشد، دیگر نمی‌تواند بر لجنزار اخلاقی که ساخته و زن و مرد و نسل‌های آتی را قربانی آن کرده، سرپوش بگذارد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

به نام زن و علیه زن بیشتر بخوانید »

وقتی شعار تجزیه‌طلبان اسم رمز آشوب می‌شود

وقتی شعار تجزیه‌طلبان اسم رمز آشوب می‌شود



شعار «زن، زندگی، آزادی» هرچند ظاهراً شعاری نرم به شمار می‌آید، اما در واقع شعار اصلی جریان تجزیه‌طلب کردی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، هرچند اغتشاشات اخیر ظاهراً به‌عنوان حمایت از فوت خانم مهسا امینی آغازشده، اما روزبه‌روز نقش گروهک‌ها، خصوصاً تجزیه‌طلبان در هدایت و پیشبرد آن آشکارتر شد.

یکی از مهم‌ترین نشانه‌های تأثیر گروه‌های جدایی‌طلب قومیتی را باید در شعار اصلی گروه‌های اغتشاشگر دانست.

شعار «زن، زندگی، آزادی» هرچند ظاهراً شعاری نرم به شمار می‌آید، اما در واقع شعار اصلی جریان تجزیه‌طلب کردی است. «زن، زندگی، آزادی» یا اصل آن «ژن، ژیان، ئازادی» را اولین بار عبدالله اوجالان رهبر پ. ک. ک مطرح کرد و از سوی انشعابات این گروه در ترکیه، عراق، ایران و سوریه مورد استفاده قرار گرفت.

اوجالان و گروهش به دنبال جدایی کردستان ایران، عراق، ترکیه و سوریه و ایجاد کشوری موهوم به نام کردستان بوده‌اند.

جریانات تجزیه‌طلب کردی از دیرباز از زنان به‌عنوان ابزارهای جذب نیرو استفاده کرده و معمولاً در بدنه تیم‌های عملیاتی خود از حضور تعدادی از زنان برای عادی‌سازی فعالیت‌ها و نیز ایجاد جاذبه جنسی برای مردان گروهک بهره می‌برده‌اند.

این شعار و ترجمه فارسی آن از سوی هواداران این گروه در مراسم تدفین خانم امینی در سقز و نیز سنندج سر داده شد و به دنبال آن برخی از هواداران این گروهک این شعار را در میان تجمع دانشجویان دانشگاه تهران سر دادند و متأسفانه در بقیه نقاط کشور نیز استفاده شد، بی‌آنکه شاید بسیاری از مردم از ماهیت تجزیه‌طلبانه این شعار مطلع باشند.

گفتنی است جریانات تجزیه‌طلب کردی هرچند از «زن» در شعار به‌عنوان ابزار تبلیغاتی استفاده می‌کنند، اما کوچک‌ترین ارزشی برای مقام زن قائل نیستند، به‌گونه‌ای که شخص اوجالان در تجربه علنی‌اش بدرفتاری با یک زن را ثابت کرده است و او کسی نیست جز کثیره، همسر اول اوجالان و از بنیان‌گذاران پ. ک. ک. کثیره به خاطر بی‌بندوباری‌های جنسی اوجالان با دختران اعضای پ. ک. ک در دره بقاع لبنان شدیداً از وی انتقاد کرد و حتی در چند مورد بدون کنترل خشم خود، دختران سوژه را در ملأعام مورد هجوم فیزیکی قرار داد. کثیره ناچار شد از اوجالان طلاق بگیرد و از همان آغاز کار پ. ک. ک تاکنون در سوئد در سکوت زندگی کند.

مایکل گونتر نویسنده امریکایی کتاب The Kurds and the Future of Turkey درباره روابط جنسی اوجالان با دختران عضو پ. ک. ک به صراحت به موارد مستندی اشاره می‌کند. عبدالرحمن حاجی احمدی سرکرده پژاک نیز با یک زن آلمانی ازدواج کرد، اما این زن به خاطر فساد اخلاقی حاجی احمدی از وی طلاق گرفت و تنها دخترش نیز به خاطر فساد اخلاقی حاجی احمدی و به روایتی به خاطر تجاوز حاجی احمدی دست به خودکشی زد. معروف است که حاجی احمدی بادیگاردهای محافظ خود را از میان دختران جوان انتخاب می‌کند.

پ. ک. ک و پژاک در حالی درباره ارزش و مقام زن صحبت می‌کنند که خودشان از بزرگ‌ترین شبکه‌های قاچاق دختران برای گروه‌های مافیایی جهت بهره‌کشی جنسی هستند. سازمان حقوق بشر اروپا و پلیس بین‌الملل بارها در گزارش‌های خود به موضوع فروش دختران توسط پ. ک. ک و پژاک به گروه‌های مافیایی به‌ویژه باندهای مافیایی کوزوویی اشاره کرده‌اند.

منبع: روزنامه جوان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وقتی شعار تجزیه‌طلبان اسم رمز آشوب می‌شود بیشتر بخوانید »