شعر آئینی

درخشش شاعران مازندران در سیزدهمین کنگره شعر فرهنگیاران کشور

درخشش شاعران مازندران در سیزدهمین کنگره شعر فرهنگیاران کشور


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از مازندران، «میثم رنجبر» شاعر آئینی مازندران از شهرستان بابل حائز رتبه اول بخش شعری برای کودکان شهید و مظلوم غزه و مقاومت سیزدهمین کنگره شعر فرهنگیاران سپاه کشور شد.

همچنین «حسین خلیلی» از نکا رتبه دوم بخش اقتدار نظام در عبور از حوادث و بحران‌ها را از آن خود کرد و «روح اله حسنی» از قائمشهر رتبه سوم بخش انتظار زمینه ساز تمدن نوین اسلامی به دست آورد.

سیزدهمین کنگره شعر فرهنگیاران کشور به میزبانی استان قزوین برگزار شد و در این جشنواره‌ رقابتی بیش از ۲۱۰ شاعر، بیش از ۴۴۰ قطعه شعر به دبیرخانه مرکزی فرستادند و پس از داوری پنج شاعر در پنج بخش حائز رتبه برتر شدند.

 سرتیپ‌ دوم پاسدار «رستم‌علی رفیعی آتانی» فرمانده سپاه صاحب الامر قزوین به هنگام اهدای جوایز به «میثم رنجبر» انگشتر شخصی خود که برشی از سنگ داخل ضریح امام حسین (ع) بود را از انگشت خود درآورد و به رسم هدیه در انگشت این شاعر آئینی نهاد که صحنه زیبایی را رقم زد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

درخشش شاعران مازندران در سیزدهمین کنگره شعر فرهنگیاران کشور بیشتر بخوانید »

بشارت باد بر عالم، فلسطین رمز پیروزی است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از مازندران، «سیده نرگس هاشم‌ورزی» شاعر آئینی مازندران در پی شهادت «یحیی ابراهیم حسن سنوار» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی «حماس» سروده‌ای را تقدیم کرد که در ادامه می‌آید:

نگو پایان ما این هست، نگو مرده‌هست «بَل أحیا»
نگو از جنبش افتاده‌هست، پیوسته‌هست با دریا

هوای قدس در سر دارد و با قدسیان رفته‌هست
که برگردد برای صبح «سُبحانَ الذّی أسری»

چه مضمون‌ها برای شعر، از آن چشم می‌ریزد
چه خواهد‌کرد اکنون نسل غادَةها و غَسّان‌ها؟!

چه باید گفت از چشمش، همان چشم پر ازخشمش
که طرحی نو به عالم داد با طوفان‌ِاَلاَقصا

و آن دست رجزخوانش که فریاد بلندی شد:
که هرگز برنخواهم گشت از پیمان خون‌پیما

قعود آخرش رشک تمام سروقامت‌هاست
پیام اوّلش این هست: می‌جنگیم نامیرا

دلا غمگین مباش امروز، آری جمعمان جمع هست
خبر‌ها حاکی از این هست: نزدیک هست آن فردا

بشارت باد بر عالم، فلسطین رمز پیروزی هست
بشارت باد بر این قوم، یحیایی پس از یحیا

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

بشارت باد بر عالم، فلسطین رمز پیروزی است بیشتر بخوانید »

نوحه‌خوان پیک سروش است و ملائک مدهوش

نوحه‌خوان پیک سروش است و ملائک مدهوش


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، «علی شهودی» از شاعران آئینی استان آذربایجان شرقی، سروده‌ای از خود را به‌مناسبت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) منتشر کرد که در ادامه می‌خوانید.

دل دیوانه به عشق تو اسیر است؛ حسین
بی‌ولای تو از این غمکده سیر است؛ حسین

هرکه را گوهر حب تو نباشد در دل
گر همه شاه جهان است، فقیر است؛ حسین

وسعت دید تو آن‌گونه بزرگ است و سترگ
کآسمان پیش نگاه تو حقیر است؛ حسین

هرکه پیغام تو را از پس اعصار شنید
گفت لبیک برای تو سفیر است؛ حسین

بیند آن نهضت نورانی و روحانی را
هرکه در بزم تو آیینه ضمیر است؛ حسین

شب بخواب تو مگر جد بزرگ آمد و گفت
زود هجرت کن از این شهر که دیر است؛ حسین

کاروانی که به همراه تو افتاد به راه
شأنش این بس که صغیرش چه کبیر است؛ حسین

پیرمردان تو در همت و تدبیر، جوان
شیرخواران تو در صولت شیر است؛ حسین

ذاکران تو در این ماه، خدا می‌داند
که همه مرد و زن و کودک و پیر است؛ حسین

نوحه‌خوان پیک سروش است و ملائک مدهوش
ذکرشان ما همه مامور و امیر است؛ حسین

آب بر روی تو بستند و نمی‌دانستند
چشمه‌سار تو در این خاک غدیر است؛ حسین

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نوحه‌خوان پیک سروش است و ملائک مدهوش بیشتر بخوانید »

سال‌ها بعد جنگ بود و خطر

سال‌ها بعد جنگ بود و خطر


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، «مهدی شهابی» از شاعران انقلابی و آیینی استان آذربایجان شرقی آخرین سروده خود را به‌مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری حضرت سیدالشهدا (ع) منتشر کرد که در ادامه می‌خوانید.

دهه‌ی اول محرم بود

یک نفر باز هم به در می‌زد

باز هم طبق عادتی مألوف

دل به شوق حسین پر می‌زد

 

پرچم یاحسین در دستش

بر بلندای شانه‌ی پدری

پسری با فرشتگی‌هایش

آسمان را به طاق در می‌زد

 

باد در یاحسین می‌پیچید

کوچه‌ها بوی نینوا می‌داد

پدر از شوق کربلا لبریز

بوسه بر گونه‌ی پسر می‌زد

 

پسر کوچکی که سال به سال

در بلوغی زلال می‌فهمید

راز آن بوسه‌های گرمی را

که به حلقوم او پدر می‌زد

 

سال‌ها بعد جنگ بود و خطر

و پسر تازه مرد پر شوری

که پر از اشتیاق رفتن بود

رفتنش داغ بر جگر می‌زد

 

رفت و در آخرین نگاه، پدر

بر گلوی دریده‌ی پسرش جای بوسه … نه… جای زخمی دید

که به لب‌هاش نیشتر می‌زد

سال‌ها بعد … صحنه تکراری‌ست

دهه‌ی اول محرم شد

«باز هم مثل سال‌های قدیم

دل به شوق حسین پر می‌زد»

 

سال‌ها خانه‌اش حسینیه بود

یادگار پسر به عشق حسین

مرد با شوق کفشداری

عشق بوسه بر پای رهگذر می‌زد

 

وقت آن بود تا به رسم قدیم

روی در پرچم عزا بزند

ولی انگار دست تنها بود

ناله‌ی وا پسر … پسر می‌زد

 

ناگهان دید یک نفر خندید

نوه‌اش بود یادگار پسر

مات در چشم‌های مغمومش

آن طرف دست بر کمر می‌زد

 

صحنه‌ی ناب شاعرانه‌ی مرد

رسم شد با دو دست کوچک او

ماه روبان «یا حسين»‌اش را

روی پیشانی‌اش سحر می‌زد

 

«پسرم! یاعلی بگو و بیا

رسم ما را دوباره زنده بکن»

چشم‌هایش پر از ستاره شد و

 دست بر کار تازه‌تر می‌زد

 

پرچم یا حسین را برداشت

روی دوش پدر بزرگش رفت

«بچه بود و فرشتگی با او

آسمان را به طاق در می‌زد»

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سال‌ها بعد جنگ بود و خطر بیشتر بخوانید »

«درآمدی بر مکتب شعر عاشورایی آذربایجان»

«درآمدی بر مکتب شعر عاشورایی آذربایجان»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، آذربایجان و تبریز به‌عنوان اولین پایتخت تشیع در جهان اسلام، همواره جایگاه ویژه در زمینه شعر و ادب آئینی داشته است؛ کتاب «درآمدی بر مکتب شعر عاشورایی آذربایجان» اثری در همین حوزه است که به مختصات شعر عاشورایی در تاریخ آذربایجان می‌پردازد و آن را از بدو پیدایش تاکنون مورد کنکاش قرار می‌دهد.

«جلال محمدی» نویسنده این اثر که خود از شاعران و پژوهشگران مکتب آئینی و انقلابی آذربایجان شرقی است، در فصل اول این کتاب مروری بر تاریخ تشیع در آذربایجان و ریشه‌های مکتب شعر عاشورایی در این خطه می‌کند.

وی در فصل اول کتاب، به انتقاد از نظریه مشهور آغاز شعر شیعی از دوره صفویان می‌پردازد و با ذکر نمونه‌های فراوان، می‌کوشد تا اثبات کند که قدمت این مکتب به همان قرون نخست پس از اسلام می‌رسد. در فصل دوم کتاب نیز نویسنده پیوند گستره زبان آذربایجانی با زبان فارسی در مکتب شعر عاشورایی آذربایجان را بررسی و سپس در فصل سوم، سیر تطور شعر آیینی در آذربایجانی به تفصیل بیان می‌کند.

فصل چهارم کتاب «درآمدی بر مکتب شعر عاشورایی آذربایجان» نیز با نگاهی تحلیلی، زمینه‌های رویش و رشد و شکل‌گیری این مکتب ادبی را مورد اشاره قرار می‌دهد؛ آن‌گاه نویسنده در فصل پنجم به رویکرد انقلابی و جهادی در مکتب شعر عاشورایی آذربایجان می‌پردازد که موضوع مشارکت شاعران آذربایجانی در مبارزه با رژیم طاغوت و همراهی آنان با نهضت امام خمینی (ره) از آغاز تاکنون، از بخش‌های برجسته و مهم این فصل است.

فصل‌های ششم تا هشتم کتاب نیز به ترتیب موضوعات نوگرایی در شعر آیینی معاصر آذربایجان، نقش شعرای حوزه قفقاز در این مکتب و نهایتا عناصر ساختاری و ویژگی‌های شعر عاشورایی آذربایجان را بررسی می‌کند.

نویسنده در مقدمه کتاب با بیان اینکه تاکنون پژوهش جدی در زمینه معرفی و شناخت شعر آیینی و عاشورایی آذربایجان انجام نشده است، عنوان می‌کند: بدون هر ادعایی می‌توان گفت که با این کتاب، زمینه‌ای نو برای تحقیق و واکاوی موضوع پیش روی پژوهشگران گشوده می‌شود و نویسنده آگاه است که این کتاب به مثابه‌ برداشتن گام اول در مسیری بلند است و دیگران می‌توانند با همت و دانش و کوشش افزون‌تر این مسیر را ادامه دهند و دستاورد‌های شگفت و شگرفی باز آورند. به همین جهت از نگاه نویسنده، این کتاب «درآمدی» بر مکتب شعر عاشورایی آذربایجان است.

وی در تشریح چرایی انتخاب عنوان شعر عاشورایی بر کلیت شعر آیینی نوشته است: چون در شعر آیینی، چه در حوزه‌ زبان فارسی و چه در حوزه‌ زبان آذربایجانی، غلبه با شعر عاشورایی است و موضوع عاشورا در کانون خلاقیت و آفرینش ادبی شاعران آیینی آذربایجان بوده و هست، از آن روی این مکتب، مکتب شعر عاشورایی نام گرفته است.

چاپ نخست این کتاب در ۵۱۶ صفحه توسط نشر «عاصم» با حمایت اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان آذربایجان شرقی در سال ۱۴۰۱ منتشر شده است.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«درآمدی بر مکتب شعر عاشورایی آذربایجان» بیشتر بخوانید »