شعر

سبز و سفید و قرمزت بی‌شک، از عشق و از غیرت نشان دارد

سبز و سفید و قرمزت بی‌شک، از عشق و از غیرت نشان دارد


سبز و سفید و قرمزت بی‌شک، از عشق و از غیرت نشان دارد

به گزارش نوید شاهد، مهین خادمی در واکنش به اتفاقات اخیر و جنگ ایران و رژیم صهیونیستی، شعر تازه‌ای سروده است.

در ادامه شعر خادمی را با هم می‌خوانیم؛

*

این روزها درد بزرگ ما

بر شانه‌هایت هست، ای میهن!

بر دشمنان جانیِ خاکت

باید که در را بست، ای میهن!

*

دل‌های ما ظلم و تجاوز را

بین حریم تو پذیرا نیست

از دشمنان هرگز نمی‌ترسیم

هرکس که ترسیده‌ست از ما نیست

*

وقتی در آغوش تو جا داریم

دیگر هراسی نیست از طوفان

این آسمان در تو تماشایی‌ست

حتی اگر موشک شود باران

*

آه ای وطن! ای پاره‌ی جانم!

بی تو جهانی غرقِ تنهایی‌ست

هرچند ویران شد سرای ما

ویرانه‌هایت هم تماشاییست

*

سبز و سفید و قرمزت بی‌شک

از عشق و از غیرت نشان دارد

ای سایه‌ی، بالا سرم ایران!

تا با توأم، این جسم، جان دارد

*

من در وطن هرگز نمی‌میرم

باکی ندارم آنی از دشمن

آب و گِلم با تو عجین باشد

جانم فدای خاکت ای میهن!

*

در راه تو باید گذشت از جان

در جنگ با صهیونِ شیطانی

هر ذره‌ای از خاک تو عشق است

تو باشکوهی، چون که ایرانی

 

انتهای پیام/ ر



منبع خبر

سبز و سفید و قرمزت بی‌شک، از عشق و از غیرت نشان دارد بیشتر بخوانید »

گوی عشق ز میدان ربوده‌اند 


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از استان خراسان رضوی، «فخرالدین عراقی» از شعرای خراسان رضوی در قطعه شعری به ایثار و رشادت‌های فرماندهان شهید اشاره دارد.

آنان که گوی عشق ز میدان ربوده‌اند 
بنگر که وقت کار چه جولان نموده‌اند

خود را چو گوی در خم چوگان فکنده‌اند 
گوی مراد از خم چوگان ربوده‌اند

تا سر نهاده‌اند چو پا در ره طلب
بس مرحبا که از لب جانان شنوده‌اند

هر لحظه دیده‌اند عیان عکس روی یار
آیینه‌ی دل از قبل آن زدوده‌اند

در وسع آدمی نبود آنچه کرده‌اند
ایشان مگر ز طینت انسان نبوده‌اند

آن دم که گفته‌اند اناالحق ز بی‌خودی
آن دم بدانک ایشان، ایشان نبوده‌اند

در کوی بی‌خودی نه کنون پا نهاده‌اند
کز مادر عدم همه خود مست زاده‌اند

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

گوی عشق ز میدان ربوده‌اند  بیشتر بخوانید »

شعری که علیرضا قزوه برای شهدای حمله رژیم صهیونیستی به ایران سرود

شعری که علیرضا قزوه برای شهدای حمله رژیم صهیونیستی به ایران سرود


شعری که علیرضا قزوه برای شهدای حمله رژیم صهیونیستی به ایران سرود

به گزارش نوید شاهد، علیرضا قزوه سروده‌ای جدید در واکنش به حملات اخیر رژیم صهیونیستی و شهادت سرداران سپاه اسلام منتشر کرد.

 

براساس گزارش تسنیم، او در مقدمه این نوسروده نوشت: تقدیم به شهدای بزرگوار شهید سلامی، رشید، باقری، حاجی‌زاده، طهرانچی و عباسی

 

ببین که صاحب عشق سلیم و عقل سلیم

به غیر دوست سرش را نمی‌کند تسلیم

 

کسی که عطر خدایی گرفته جان و تنش

نگاه کن چه سبکبال می‌رود چو نسیم

 

چه عاشقانه و مستانه نوش جان کرده‌ست

از آن شراب که از کوثر است و از تسنیم

 

چو صبح سعد غدیر آمد و اذان در داد

زمانه نام شما را نوشت بر تقویم

 

اگر شهادت پادرمیانی نکند

چگونه تازه شود عهد دوستان قدیم؟

 

سلام بر تو سلامی و حاج‌زاده‌ی ما

که بود دانش‌تان دانش هزار حکیم

 

رشید و باقری از درک ما بزرگ‌ترند

که دردشان چه بزرگ است و داغ‌شان چه عظیم

 

سران جهل جهان تیر می‌زنند مدام

به واضحان شفا، شارحان التفهیم

 

عدوی بوعلی و خواجه‌اند و بیرونی

چه حکمت است که علامه می‌کشند و حکیم

 

حکیم عالم، عباسی است و طهرانچی

در این زمانه که شد عقل و عشق ما تحریم

 

همیشه سهم شهیدان‌مان ثواب جزیل

هماره قسمت بدخواه‌شان عذاب علیم

 

کریم ابن کریم‌ایم و از تبار شهید

که هست نسبت صهیون لئیم ابن لئیم

 

الا بزرگ اماما بزرگتر شده‌ای

به برکت نفس و غیرت توایم قویم

 

بزرگتر شده‌ای ای امام و سرور ما

که یک جهان به بزرگیت می‌برد تعظیم

 

ز سحر سامریان هیچ بیم‌مان نبود

که هست در کف تو این زمان عصای کلیم

 

هنوز شور تو داریم، پیشوای بزرگ

رضا به راه تو دادیم ای خدای کریم

 

تو ای ستاره که رخشان‌تری ز هفت اختر

به حرمت تو قسم می‌خورند هفت اقلیم

 

ببین که صهیون کودک‌کش است و دانش‌کش

سیاه روی‌تر از این شد آن سیاه گلیم

 

هزار مرتبه از نو شکوفه می‌بندیم

اگرچه ما را از داغ‌تان دلی‌ست دو نیم

 

چه حکمتی‌ست که خون‌های پاکتان ما را

به غیر درس شهادت نمی‌دهد تعلیم

 

به “رعد” و “فاتح” و “سجیل” و “نازعات” قسم

ز خشم خویش تل آویو را کنیم جحیم

 

چه غم ز حیلت فرعون و فتنه‌ی نمرود

که پیر و مرشد ما موسی است و ابراهیم

 

سپیده بر سرتان لشکر ابابیلیم

که ما عذاب الیمیم، ما عذاب الیم

 

به خان آخر تاریخ رستمانه بزن

شهاب فاتح ما را به جان دیو رجیم

 

وطن اگر به منت حاجتی‌ست این دل و جان

مرا سری‌ست که با شوق می‌کنم تقدیم

 

ز برکت شهدا این وطن حرم شده است

که دور باد حوادث ازین خجسته حریم

 

انتهای پیام/



منبع خبر

شعری که علیرضا قزوه برای شهدای حمله رژیم صهیونیستی به ایران سرود بیشتر بخوانید »

شعر جدید غلامرضا کافی در واکنش به حمله رژیم غاصب صهیونیستی به خاک ایران

شعر جدید غلامرضا کافی در واکنش به حمله رژیم غاصب صهیونیستی به خاک ایران


شعر جدید غلامرضا کافی در واکنش به حمله رژیم غاصب صهیونیستی به خاک ایران

نوبت ماست که بی نوبتیان برخیزیم

شیر شوریم که بی بَبر بَیان برخیزیم

 

شرر اندوخته ی سنگِ فِسانیم امروز

آتش خانه ی آن شب نَفَسانیم امروز

 

 زود باشد که همه تیغ دو دم برگیریم

خبر از قلعه ی بی صاحب خیبر گیریم

 

مانه آنیم که از خصم عنود اندیشیم

مؤمنانیم، کی از قوم یهود اندیشیم

 

سیل کوهیم که خرسنگ به فرسنگ آریم

عرصه بر لنگ اٌلاغانِ دَغا تنگ آریم 

 

گُربه را جنگ به حرف است و به گفتار آری 

شور بختی است که غُرّیم به کفتار آری 

 

شیر اگر هست بگو تا به ستیز آویزیم

اژدر ِهفت سر ِمعرکه را خون ریزیم

 

شب تار است بسازیم شبیخون اینک

جاده، بیجاده کنیم از رگه ی خون اینک

 

گرچه امروز در این معرکه ها تنهاییم

اُمّت واحده را معنی روشن ماییم

 

اُمّت واحده کو?,بَدره ی پُر را بَرده

نیست اُمّید به حُکّام شکم پرورده

 

نیست اُمّید به حُکّام ِ حرامی مَسلَک

گول و غولند که در شهوت و شب مُستَهلَک!

 

لوک شَپِات زن و کف به دهن آورده

اَستر میخ کن و داغ زده، رَم کرده

 

اسب رایض کُش و در غاشیه دندان بُرده

شترِ شور چِش ِ دست شبان آزرده

 

امت واحده خود چیست? پریشان افکار

جمع پاشیده ی ترسیده ی طاقت افگار

 

رمه ی گرگ زده در شبِ مهتاب مُحاق

یا نه چوپانِ هراسیده ی هی هی شلتاق!

 

 آری امروز در این معرکه تنها ایران

امت واحده را مسکن و مأوا ایران

 

حالیا امت اسلام ندارد حالی

نیست از غیرت معهود در او مثقالی

 

اَبر این گریه ز خود برق نخواهد انگیخت

امت واحده از شرق نخواهد انگیخت

 

وَحدَهُ وحدَه به این قومِ مُشَتَّت چه کند? 

موجِ بی واهمه با کاهلی ِ بَط چه کند?

 

ترسم آن روز که غوغای قیامت خیزد

اُمت واحده در دامن کفر آویزد

 

مانه آنیم که از خصم عنود اندیشیم

مؤمنانیم، کی از قوم یهود اندیشیم

 

امت واحده برخیز که تکلیف این است

بر تن خویش کفن پوش که تشریف این است!

 

انتهای پیام/ ر 



منبع خبر

شعر جدید غلامرضا کافی در واکنش به حمله رژیم غاصب صهیونیستی به خاک ایران بیشتر بخوانید »

احمدرضا درویش برای ایران شعر سرود؛ تو «پرچم» سربدارانی

احمدرضا درویش برای ایران شعر سرود؛ تو «پرچم» سربدارانی


احمدرضا درویش برای ایران شعر سرود؛ تو «پرچم» سربدارانی

به گزارش نوید شاهد، احمدرضا درویش کارگردان سینما در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران شعری سرود.

متن دل‌نوشته و شعر کارگردان «رستاخیز» به شرح زیر است:

«تو سبزی، سروری، صنوبری

سپیدی چون حریر

سبد سبد صلحی

سرخی چو یاقوت

چو رود در اندام‌واره‌ تن، شناوری‌.

نامِ «کبریا» در قاب کتیبه تو

چشمِ تشنگان، خیره به جامِ تو

تو عود، تو رنگین کمان

تو ناقوس

تو کمان، بر قلبِ اهریمنان.

تو بر دوشِ مادران

در دستِ کودکان

تو بر بام خانه‌ها، مناره‌ها

تو فانوس، بر پهنه کرانه‌ها.

تو سبزی،

سپیدی

سرخی

خورشید بامدادانی

تو تن‌پوش سرباز وطن

تو «پرچم» سربدارانی.

تقدیم به قلب‌هایی که برای ایران می‌تپد.»

 

انتهای پیام/ ر



منبع خبر

احمدرضا درویش برای ایران شعر سرود؛ تو «پرچم» سربدارانی بیشتر بخوانید »