تصاویر/ پاسدار شهید «حمید اسدی» (۲)
تصاویر/ پاسدار شهید «حمید اسدی» (۲) بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از اردبیل، «شاهپور رحمان شکرگزار» در دومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۶ در شهرستان اردبیل چشم به جهان گشود و سرانجام در سیزدهم آبان ۱۳۶۲ زمانی که تنها ۱۶ سال داشت بر اثر اصابت ترکش در پنجوین عراق به شهادت رسید و در گلزار بهشت فاطمه شهرستان اردبیل به خاک سپرده شد.
بخشی از وصیتنامه شهید شکرگزار:
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا ایُّهَا الَّذِینَ آمَنُو اطِیعُو اللهَ وَ الرَسُولَ وَ اُوِلی الاُمرِ مِنکُم
«ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید از خدا و رسولش و از افراد مومن و درستکار»
سلام بر امام، سلام و درود بر تو ای امام بزرگوار که اسلام را با قدرت خداوند زنده کردی اسلام را دعا کنید تا به پیروزی نهایی برسد: مادر و برادران و خواهرانم و ای ادامه دهندگان را حسین (ع)، من در آخرین لحظات عمرم از شما می خواهم که امام عزیز را دعا کنید، که به درگاه خدا مستجاب شود و همچنین رزمندگان اسلام را دعا کنید که هر چه زودتر به پیروزی نهایی برسند خانواده شهدا نزد خدا اجر بسیار بزرگی دارند و گرچه لیاقت شهید شدن را نداشتم، ولی هم اکنون که به درجه رفیع شهادت رسیده ام هیچ ناراحت نباشید و برایم زیاد گریه نکنید چرا که خانواده شهدا در نزد خدا اجر بسیار بزرگی دارند.
نزد خدا شرمنده نشوید؛ من از شما می خواهم که راه امام و راه الله را تا لحظه مرگ ادامه دهید و تمام دلبستگیها و وابستگیهای دنیوی را در درون خود پاره سازید تا در روز قیامت در نزد خدا شرمنده نشوید و رو سفید باقی بمانید دشمنان را ارشاد کنید و با منافقین و تمام افرادی که آمریکایی هستند بحث و ستیز کنید و آنها را ارشاد و راهنمایی نمایید خداحافظی: دیگر حرفی ندارم و از تمام شما تا روز قیامت که همه با اعمال نیک یا بد خود خواهند رسید خداحافظی میکنم و در آخر باز تکرار می کنم که امام را دعا کنید.
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
تمامی دلبستگیها و وابستگیهای دنیوی را درون خود پاره سازید بیشتر بخوانید »
شلمچه منطقه ای در غرب خرمشهر و نزدیک ترین نقطه مرزی به شهر بصره در عراق است که یکی از مهم ترین محورهای هجوم اولیه ارتش عراق در۲۱ شهریور ۱۳۵۹ به ایران بود.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
عکس/ یادمان شهدای شلمچه بیشتر بخوانید »
گروه حماسه و جهاد دفاعپرس – سید محمدجواد میرخانی؛ هشت سال دفاع مقدس عرصه تجلی اشتیاق بیانتهای عاشقان شهادت بود. رزمندگانی که پا به جبهه مصاف حق و باطل گذاشتند، بزرگترین دارایی خود، یعنی جانشان را با خدا معامله کردند؛ لذا اینگونه شد که صحنههایی از بُعد الهی انسان، همان موجودی که خدا از روح خود در او دمیده است، تجلی یافت و خدا خریدار بندهترین بندگانی شد که حق بندگی را در حد اعلی ادا کرده بودند.
دفاع مقدس یک گذر تاریخی نیست؛ بلکه در امتداد عاشوراست و تا قیام قیامت امتداد دارد؛ چراکه جنگ بین حق و باطل بود؛ چون همه دنیای کفر به مصاف اسلام آمد و یاران سیدالشهداء (علیهالسلام) همچون محشر عاشورا، مقابل لشکری عظیم به میدان رفتند؛ لذا اینگونه شد که سرزمین لالهگون جبههها را همچون کربلا میدانند؛ اما نباید فراموش کرد که این عاشورا هنوز زنده است و هنوز امتداد دارد و کربلاها هست تا وقتی عاشوراها هست؛ همانگونه که گفتهاند: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا».
دفاع مقدس یک پیشوای الهی داشت؛ فرماندهای که اگرچه در ظاهر، بهگفته خودش طلبهای بیش نبود؛ اما امام یک ملت که نه، بلکه امید دل مستضعفان جهان بود و هنوز هم پرچمش در دستان امام دیگری برافراشته است؛ برای همین است که وقتی او لب تر میکرد، لشکرها شکل میگرفت و اراده محکم رزمندگان، پولادین میشد، خرمشهرها یکی پس از دیگری فتح میشد و مجنونها زیر پای مجنونهای او، زیر بارش هزاران هزار گلوله میلرزید؛ با این وجود، ارادهها نمیلرزید.
دفاع مقدس یک فرهنگ درسآموز است؛ عرصه ولایتمداری آن رزمندگانی که گوش به فرمان ولیفقیه خود، در جبههها حماسهها رقم میزدند. عرصه ایثار آن مادری که فرزند خود را از زیر آینه و قرآن رد میکرد تا در راه خدا قربانی شود. عرصه ازجانگذشتگی آن جوانی که لذت خوش جوانی را بر مرگ سرخ در راه خدا ترجیح میداد. عرصه جهادگری آن فرماندهای که خودش در خطمقدم بود، نه پشت میزها. عرصه شکستن منیت مسئولی که شبها پوتینهای رزمندگان را واکس میزد. عرصه ازخودگذشتگی آن کودکی خردسالی که سکه سکه در قلک خود میانداخت و آن را به جبههها هدیه میکرد و عرصه صبوری زینبوار آن مادران و همسرانی که در قبال داغ عزیزان خود، خم به ابرو نیاوردند و جز زیبایی، چیزی ندیدند.
دفاع مقدس یک دانشگاه انسانساز است؛ دانشگاهی که معلم آن حسین بن علی (علیهالسلام) بود و فارغالتحصیلان آن اسطورهها و مردانی همچون همتها، باکریها، کاظمیها، باقریها و سلیمانیها شدند که هرکدام برای خود، صاحب مکتبی هستند.
دفاع مقدس مظهر استقامت است؛ استقامت 31 روزه مردمان خرمشهر با دستان خالی، مقابل ارتشی که میخواست هفتروزه به تهران برسد؛ استقامت با قمقههای خالی در کانال کمیل. استقامت به داغی رملهای فکه. استقامت به بلندای کوههای کردستان، استقامت به قیمت طاولها و تنگینفس. استقامت به وسعت مرزهایی که حتی یکوجب از آن هم بعد از هشت سال در اشغال دشمن باقی نماند و استقامت به حکمت تلخی جام زهر و خشمهایی که هنوز در سینهها مانده است.
دفاع مقدس، مقدس است؛ بهخاطر خونهای ریخته شده در سهراهی شهادت، شرهانی و هویزه. بهخاطر پیکرهای زندهبهگور شده، آن هم با دستان بسته. بهخاطر پیکرهای از اروند برنگشته. بهخاطر نمازهای شب رزمندگان در دوکوهه، بهخاطر بوی چادر خاکی زهرا (س) در شلمچه و صدها دلیل دیگر…
دفاع مقدس حقیقت است، نه مانند افسانههای غربی و نه اسطورههای خیالی آن. حقیقتی بهرنگ و بوی آنچه بیان شد و همانا این حقیقت هیچوقت قابل کتمان نیست؛ حقیقتی که در تاریخ این سرزمین ماندگار است و ماندگار خواهد بود. وقتی از حقیقت دفاع مقدس سخن میگوییم، بزرگترین حقیقت آن مقدس بودن این دفاع بوده و این بُعد قداست، همان عامل پیروزی ما در این مقاومت هشتساله است؛ بنابراین دشمن برای تحریف دفاع مقدس، این بُعد مهم آن را هدف قرار میدهد و بدونشک پادزهر این حربه دشمن، «جهاد تبیین» در زمینه بیان حقایق دفاع مقدس، خصوصاً بُعد قداست آن است.
انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
«جهاد تبیین» پادزهر تحریف حقایق دفاع مقدس بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، بهمنظور پشتیبانی از عملیات کربلای ۵ سپاه پاسداران در منطقه شلمچه و گشودن جبههای جدید در مقابل ارتش عراق، نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در آخرین ساعات امروز (۲۳ دی ۱۳۶۵) عملیات کربلای ۶ را در منطقه عمومی سومار آغاز کرد.
از مدتها قبل و بهخصوص پس از عملیات بدر در زمستان ۱۳۶۳ بنا به مشکلاتی که در عملیات مشترک سپاه و ارتش بروز مییافت، ادامه فعالیت این دو سازمان نظامی به این شکل تنظیم شد که هرکدام از ـآنها منطقه موردنظر خود برای اجرای عملیات را انتخاب و پس از طراحی و برآورد نیرو و امکانات به فرماندهی عالی جنگ (آقای هاشمی رفسنجانی) ارائه نمایند و در صورت تصویب، هریک بهطور مستقل وارد عمل شوند.
بر همین اساس و طبق توافق بهعملآمده، قرار بود سه روز پس از شروع عملیات کربلای ۴ سپاه در منطقه اروندرود، نیروی زمینی ارتش نیز در منطقه سومار وارد عمل شود و جبههای جدید را در مقابل عراق بگشاید. اما با توقف عملیات کربلای ۴، شروع عملیات ارتش به تعویق افتاد.
هنگام طراحی و سپس شروع عملیات کربلای ۵ هم این قرار به قوت خود باقی بود و ازآنجاکه پیشبینی میشد؛ پیشروی رزمندگان بسیج و سپاه بهسوی بصره، واکنش شدید ارتش عراق را در پی داشته باشد، فرمانده کل سپاه از هنگام شروع این عملیات در تماسهای تلفنی خود با آقای هاشمی رفسنجانی که در اهواز مستقر بود، بارها تعجیل در عملیات ارتش در منطقه سومار را خواستار میشد.
با وجود این و درحالیکه سنگینترین درگیریها در منطقه شلمچه در جریان بود و نیروهای سپاه و بسیج با مقاومت بسیار شدید نظامیان عراقی مواجه بودند، عملیات ارتش با دو روز تأخیر آغاز شد
در این عملیات که کربلای ۶ نام گرفت و آقای هاشمی رفسنجانی نیز در قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش در ارتفاعات مشرف بر منطقه عملیاتی حضور یافته بود، لشکرهای پیاده ۲۱ حمزه، ۷۷ خراسان، ۸۴ خرمآباد و لشکر زرهی ۸۸ زاهدان در منطقه حدفاصل رودخانه کنکاکوش تا ارتفاع ۴۰۲ که در حوزه استحفاظی سپاه دوم عراق بود، بهصورت تک جبههای (حمله از مقابل) وارد عمل شدند تا با تصرف ارتفاعات مهم منطقه عمومی سومار و آزادسازی نفت شهر، بهسوی نفت خانه عراق پیش روند.
معاونت عملیات و اطلاعات نیروی زمینی ارتش با اعلام آغاز این عملیات در ساعت ۲۲:۵۰ امروز (۲۳/۱۰/۱۳۶۵) گزارش داد که در ساعت ۲۳:۳۵ تپه ۲۴۵ واقع در مختصات ۵۰-۴۷ نقشه سومار و در ساعت ۲۳:۵۰ تپه ۳۰۳ در مختصات ۵۷-۴۱ نقشه سومار به تصرف نیروهای خودی درآمد.
منبع:
ابوالقاسم حبیبی، ایرج همتی، کربلای ۵؛ تلاشی دیگر برای تعیین سرنوشت جنگ: روزشمار جنگ ایران و عراق: کتاب چهل و ششم-جلد ۱، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۸، صفحات ۶۴۷، ۶۴۸
انتهای پیام/ 141
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روایتی از اجرای عملیات کربلای ۶ در پشتیبانی از کربلای ۵ بیشتر بخوانید »