شهدای ترور

نگذارید خون شهید «محسن فخری‌زاده» پایمال شود


نگذارید خون شهید «محسن فخری‌زاده» پایمال شودبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، همسر شهید محسن فخری‌زاده در گفت‌وگو با شبکه خبر سیما پیرامون شخصیت فردی و علمی این شهید ضمن عرض تبریک شهادت این شهید به امام زمان (عج) و رهبر معظم انقلاب اسلامی که شهید فخری‌زاده به ایشان ایمان داشت و عاشق ایشان بود و همچنین به کل ملت شریف ایران، اظهار داشت: شهید فخری‌زاده در عین حال که یک دانشمند بود بسیار همسر مهربان و دلسوز و مدبری هم بود.

وی با بیان اینکه شهید فخری‌زاده کشورش را دوست داشت، گفت: من از آن‌هایی که هستند خواهش می‌کنم که راه ایشان را ادامه داده و اجازه ندهند که خونش پایمال شود؛ چون مسیرش برایش خیلی مهم بود و خونش را پای این مسیر گذاشت و لحظه لحظه زندگی اش را برای این کار گذاشت و عاشقانه هم این کار را انجام می‌داد و من خواهش می‌کنم که نگذارند خونش پایمال شود و مسیرش ادامه پیدا کند.

وی افزود: به رهبر معظم انقلاب اسلامی عزیزترین فرد من در این دنیا که عزیزترین فرد آقای فخری‌زاده بود تسلیت و تبریک عرض می‌کنم که سربازی را که پرورش دادند، واقعاً آنطور که پرورش دادند برای مملکتش زحمت کشید و خونش را پایش گذاشت و از رهبر عزیزم به خاطر این سربازی که برای مملکت به جا گذاشتند، تشکر می‌کنم.

انتهای پیام/ 117



منبع خبر

نگذارید خون شهید «محسن فخری‌زاده» پایمال شود بیشتر بخوانید »

پاسخ ترور زبان مذاکره است یا اقدام متقابل؟


پاسخ ترور زبان مذاکره است یا اقدام متقابل؟گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ وقتی در اوج قدرت رژیم پهلوی امام خمینی (ره) شعار استقلال و آزادی سر دادند بسیاری گفتند نمی‌شود، اما شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رژیم بعث عراق با حمایت دولت‎های شرقی و غربی به ایران یورش آوردند که امام خمینی (ره) شعار نه شرقی نه غربی را فریاد زدند و آن را محقق کردند.

بعد از ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی، جانشین خلف ایشان امام خامنه‌ای (مد ظله‌العالی) شعارهای بسیاری را که تبلور باورهای راستین ایشان به راه امام راحل بود، محقق کردند.

شعار یک عبارت برآمده از یک آرمان پوچ و خوش‌خیالی خام نیست. شعار زاییده باورها و آرمان‌های بلندی است که شهدای بسیاری در مسیر تحقق آن خون خود را نثار کردند. شعار «انتقام سخت» نشان داد که چگونه می‌توان هیمنه پوشالی آمریکا را با رجزهای عباس‌گونه سربازان وطن در هم شکست و ویرانی پایگاه عین‌الاسد از پیامد‌های آن بود.

هر گاه که حیله و مکر و دنائت دشمن فراموش می‌شود و زمزمه مذاکره و نرمش به گوش می‌رسد، دست پلید ترور از آستین آمریکا و فرزند نامشروعش ـ رژیم صهیونیستی ـ بیرون می‌آید و شهیدی دیگر به زمین می‌افتد. «محسن فخری‌زاده» یکی دیگر از سربازان گمنام ایران در جبهه علم در حال جهاد بود که با آتش بیگانه و همیاری برخی از خائنان وطنی به شهادت رسید.

اگر چه شهادت افتخار والایی است، در مقابلش، درد از دست دادن مردان بزرگ نیز دشوار است. اما سوال اینجاست که چگونه دشمن جانی و قسم‌خورده ما هنوز جرأت می‌کند در میان خاک ایران آتش ترور به روی ما بگشاید؟ آیا هنوز امید دارد که با این اقدامات کوردلانه ما را به تسلیم و سازش وادارد و اگر چنین است چه کسانی آن‌ها را امیدوار کرده‌اند؟

رسیدن به این پاسخ سهل و ممتنع است، رسیدن به یک جواب قانع‌کننده حقایق بسیاری را روشن می‌کند و عده‌ای را محکوم که عجالتا از آن می‌گذریم اما باید بدانیم که هر کس در خط امام گام برمی‌دارد همین سوال را در ذهن مرور می‌کند و قطعا در مسیر رسیدن به پاسخی قانع‌کننده به نام کسانی می‌رسد که در خط امام نیستند و به هر دلیلی مسئولیتی دارند. مطالبه رهبر معظم انقلاب اسلامی و مردم در حادثه ترور شهید فخری‌زاده، «انتقام سخت» است.

دشمن باید بداند در امیدی واهی به سر می‌برد که می‌تواند با ترور عزیزانی چون فخری‌زاده ایران اسلامی را به سازش و تسلیم و مذاکره وادارد.

انتهای پیام/ 161



منبع خبر

پاسخ ترور زبان مذاکره است یا اقدام متقابل؟ بیشتر بخوانید »

سهم ما در ریخته شدن خون شهید «محسن فخری‌زاده» چقدر است؟!


1گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ دفاع مقدس به عنوان یکی از اصول وحدت عامه ملت ایران، مورد وفاق اغلب تفکرات، نحله‌ها و فرق است. برهه‌ای که از اغلب اقشار کشور برای تبلور و درخشش آن بسیج شدند تا پرعیارترین برگ زرین تاریخ کشور را رقم بزنند.

حفظ عزتمندی، استقلال کشور و استقامت در برابر دشمنی که با اصل ایرانیت این سامان مشکل داشت و به بهانه انقلاب اسلامی کمر به نابودی آن بسته بود، از جمله موضوعاتی است که با یادآوری دوران دفاع مقدس، به ذهن مردم متبادر می‌شود؛ اما بررسی وضعیت امروز کشور پس از ۴۰ سال از دوران دفاع مقدس که باید دوره بلوغ و تکامل آن تفکر باشد، با شرایطی روبروست که ذهن را مشوش می‌سازد.

واقعه تلخ ترور ناجوانمردانه «محسن فخری‌زاده» از بزرگان و اساتید مطرح علم هسته‌ای کشورمان،‌ آن هم در شب سالگرد ترور شاگردش ـ شهید مجید شهریاری ـ این سئوال را مطرح می‌کند که چه شد تا آن دکترین «استقامت در برابر دشمن تا رهایی از یوغ اسارت»، به اینجا رسیده که ما مردم با انتخاب ماشینی به اسم «مذاکره» که در واقع با موتور وادادگی و تسلیم‌پذیری طی مسیر می‌کند، کار را به اینجا رسانده‌ایم که پس از نابود کردن عرصه اقتصاد به دست این تفکر ـ که سال‌ها چشم‌انتظار ترحم و تفقد غرب بوده ـ ، حالا سراغ نابود کردن امنیت و زیرساخت‌های علمی‌مان آمده است؟ 

چگونه و چطور توانستند با نفوذ در افکار و عقاید ما، این را به ما بقبولانند که استقامت ما برای آزادگی‌مان خشونت و جنگ‌طلبی با دنیاست در حالی‌که ما بیشترین شهدای ترور و شهید در دفاع مقدس را داده‌ایم، چون می‌خواستیم روی پای خود بایستیم؟! چگونه توانستند به ما بقبولانند که برای داشتن یک زندگی راحت و چرخیدن چرخ اقتصادمان باید چرخ افتخارات علمی خود را در صنعت هسته‌ای پنچر کنیم در حالیکه امروز نه چرخ هسته‌ایمان می‌چرخد و نه چرخ اقتصادی‌مان و کار به جایی رسیده که چرخ حیاتمان نیز دارد از کار می‌افتد!

آیا تا به حال با خود اندیشیده‌ایم که سهم ما از ریختن خون شهدایمان چقدر است؟ خوب که بنگریم، می‌بینیم  که به قول ژاپنی‌ها، شبیه آن آهنگری شده‌ایم که از سر غفلت یا تنبلی میخ نعلی را درست نکوبید و از پی آن اسبی در جبهه نبرد افتاد و از پی اسب، جنگجویی نقش بر زمین شد، و از پی واژگونی جنگجو، نبردی به شکست انجامید و از پی آن مملکتی بر باد رفت و همه از این جا شروع شد  که میخی از سر غفلت یا تنبلی درست کوفته نشد؛ شاید رای ما به تفکری که وادادگی را تعامل، تسلیم را مذاکره و بزدلی را صلح معنا کرده بود، سرآغاز شکست‌های امروزمان باشد که هم اقتصاد ما را وجه‌المصالحه غرب‌دوستی خود کرده و هم امنیت را.

در حوزه فرهنگ هم از این تفکر در امان نبوده‌ایم، تفکری که روزی با افراطش در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی سعی داشت با بولدوزر قبر فردوسی حکیم را از ریشه برکند و پونز در سر زنان شل‌حجاب می‌کرد و امروز با تفکر تفریطی‌اش، از اسلام رحمانی! دم زده و و وادادگی‌هایش در حوزه فرهنگ که به تبلیغ و ترویج همجنس‌گرایی، بی‌حجابی، دگرباشی، ازدواج سفید و جشن طلاق و داشتن سگ به جای فرزند انجامیده، حتی اصالت فرهنگ ایرانی‌مان را هم تحت تاثیر قرار داده چه رسد به آموزه‌هایمان از اسلام را، یا اینکه روزی با خشم و غضب شلوارمان را به اسم حجاب تا زیر یقه بالا می کشیدند که باید حجاب داشته باشید وگرنه دستتان را در سطل رنگ می کنیم! و امروز با خنده‌های کریه خود دارند به اسم حجاب اختیاری شلوار از پای نوامیسمان می‌کَنند!

اما این ترورها به نظر هشداری است برای ما تا به خط اصیل انقلاب اسلامی که پیراسته از افراط و تفریط‌های نفوذی‌هاست برگردیم. خطی که روزی رهبر معظم انقلاب اسلامی در اوایل انقلاب با پرده کشیدن آن تفکر در دانشگاه، میان زن و مرد مخالفت کرد و امروز با مذاکره ذلیلانه‌شان با دشمن غربی تقابل می‌کند تا شاید راه نفوذ دشمن به کشور را مسدود سازد؛ و این تلاش ثمر نخواهد داد تا وقتی‌که ملت ایران به عنوان بازوی ولایت، قدرت تشخیص و تمیز خود را تقویت ساخته و توسط قرآن‌های طلاکوب به نیزه شده، منحرف نشود.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

سهم ما در ریخته شدن خون شهید «محسن فخری‌زاده» چقدر است؟! بیشتر بخوانید »