شهدای ترور

ضرورت مقابله با جنگ شناختی دشمن در مسیر تبیین سیره شهدا

ضرورت مقابله با جنگ شناختی دشمن در مسیر تبیین سیره شهدا


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «رضا رحیمی‌نسب» معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران، امروز (چهارشنبه) در هشتمین همایش «اسوه‌های صبوری»، اظهار داشت: امسال تقارن بزرگداشت شهدای ترور با ایام اربعین را به فال نیک می‌گیریم؛ چراکه در مسیر تبیین سیره شهدا و مقابله با جنگ شناختی دشمن علیه شهدا که با وارونه‌نمایی جریان ترور‌ها سعی در توجیه اعمال شنیع و فجیع خود دارد تا بتواند جای جلاد و شهید را عوض کند، باید به حضرت زینب (س) تأسی کنیم؛ ایشان پس از عاشورا با روشنگری‌های خود اجازه نداند که دشمن فضای افکار مسلمانان را وارونه کرده و جای جلاد و شهید را باهمدیگر عوض کند.

رحیمی‌نسب تصریح کرد: تکریم و زنده نگه‌داشتن یاد و نام شهدا و بیان سیره و فضایل آن‌ها، از جمله اقداماتی هست که می‌تواند در این مسیر مؤید ما باشد و در همین زمینه باید در اصلاح قوانین، توجه ویژه‌ای به شهدای ترور داشته باشیم.

معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران تأکید کرد: در بزرگداشت و تکریم شهدای ترور بایستی پذیرفت که قصور صورت‌ گرفته هست، باید به‌همت ارگان‌ها، افراد مربوطه و همراهی خانواده معزز شهدا، جبران مافات شود.

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ضرورت مقابله با جنگ شناختی دشمن در مسیر تبیین سیره شهدا بیشتر بخوانید »

نشست گرامیداشت شهدا و قربانیان ترور ایران برگزار می‌شود

نشست گرامیداشت شهدا و قربانیان ترور در ایران برگزار می‌شود


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، همزمان با روز جهانی یادبود قربانیان تروریسم، نشست گرامیداشت شهدا و قربانیان ترور ایران با حضور جمعی از آسیب‌دیدگان از تروریسم و تعدادی از شخصیت‌های حقوق بشری، ۳۱ مرداد با همکاری مشترک بنیاد هابیلیان و ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در تهران برگزار خواهد شد.

در این نشست علاوه بر مسئولان ستاد حقوق بشر و وزارت امور خارجه، نماینده سازمان ملل در تهران به‌عنوان نهاد بین‌المللی متولی گرامیداشت این روز نیز حضور خواهند داشت.

مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سال ۲۰۱۷ به‌منظور گرامیداشت و حمایت از قربانیان و بازماندگان تروریسم، ۲۱ آگوست هر سال را روز جهانی یادبود و گرامیداشت قربانیان تروریسم تعیین کرده هست.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

نشست گرامیداشت شهدا و قربانیان ترور در ایران برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

مروری بر زندگینامه شهید «یعقوب احمدی»

مروری بر زندگینامه شهید «یعقوب احمدی»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از خراسان شمالی، یعقوب احمدی فرزند یوسف در سال ۱۳۴۶ در روستای قارلق از توابع شهرستان بجنورد به دنیا آمد. تحصیلاتش را در همین شهر تا سوم راهنمایی ادامه داد. در کنار تحصیل به کار نیز مشغول بود و دکورسازی انجام می‌داد، با اینکه هم درس می‌خواند و هم کار می‌کرد وضعیت درسی خوبی داشت. فردی سخت کوش و کوشا بود. نسبت به انجام وظایف و تکالیف شرعی بسیار حساس بود. با قرآن و ادعیه بخصوص دعای کمیل انس و الفتی تماشایی داشت. اهل مسجد و هیئت عزاداری و نماز اول وقت بود. قبل از انقلاب با وجود سن کم، اما روحی بزرگ داشت و در آن شرایط شب‌ها به شعارنویسی و پخش اعلامیه می‌پرداخت. از مبارزان و دشمنان سرسخت رژیم منحوس پهلوی بود.

بعد از انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی او همچون دیگر عاشقان و دلباختگان امام خمینی (ره) به خیل عظیم بسیجیان جان بر کف پیوست. قبل از رسیدن به سن سربازی چند مرحله به صورت بسیجی عازم میدان جنگ و جهاد شد. بارسیدن به سن سربازی دیگر بدون هیچ عذری در لباس مقدس سربازی به نبرد با متجاوزکاران پرداخت و آخرین قطره خونش را در همین راه فدا کرد.

وی یکبار از ناحیه گردن دچار مجروحیت شده بود و تا دم در شهادت رفته بود، اما بعد از بهبودی مجددأ  شانس خود را جهت ورود به باغ شهادت آزمود و این بار موفق شد در ۲۲ فروردین سال ۱۳۶۷ بعد از چندین بار اعزام در ماه‌های پایانی در منطقه پنجوین عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

پیکر پاکش پس از تشییع در گلزار شهدای بجنورد به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مروری بر زندگینامه شهید «یعقوب احمدی» بیشتر بخوانید »

شکست منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی

شکست منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: نگاهی به عملکرد سیاه منافقین در دهه پرفراز و نشیب ۶۰، نشان می‌دهد که تار و پود کارنامه ننگین و سیاه آن‌ها با جنایت، آدمکشی، بمب‌گذاری، ترور و فساد بافته شده هست؛ به‌طوری که آن‌ها از همان دوران دهه ۶۰ تا به امروز، جزو منفورترین افراد نزد ملت ایران به‌شمار می‌روند.

منافقین در مسیر اهداف استکبار جهانی و با خیال خام براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، به دنبال «فاز سیاسی» خود که با فتنه، آشوب و نیرنگ همراه بود، «فاز نظامی» خود را نیز در سه مرحله، در پیش گرفتند؛ چراکه آن‌ها با شکست بنی‌صدر با «بن بست» جدی سیاسی ـ تشکیلاتی مواجه شدند؛ بنابراین چنین می‌پنداشتند که اگر بتوانند جامعه را به آشوب بکشانند و جنگ داخلی راه بیاندازند و از سویی دیگر نیز مهره‌های کلیدی نظام و چهره‌های خدوم و انقلابی را حذف کنند، می‌توانند از این بن‌بست سیاسی ـ تشکیلاتی نجات پیدا کرده و قدرت را تصاحب کنند.

هدف از مرحله اول فاز نظامی منافقین را می‌توان نابودی مهره‌های کلیدی و کادر‌های عالی تصمیم‌گیرنده نظام جمهوری اسلامی دانست که آن‌ها در جزوه‌ای تحت عنوان «مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی» به آن اشاره کرده و نوشته بودند: «برای از بین بردن ثبات‌یافتگی رژیم با انهدام نیرو‌های عالی تصمیم‌گیرنده‌اش، در این مرحله نابودی کادر‌های استراتژیک دارای تقدم مرحله‌ای بوده و انهدام بدنه نظامی (مرحله دوم) را تحت‌الشعاع قرار داده…» همچنین در این جزوه آمده هست: «در این مرحله حرکت از بالا به پایین هست».

شکست راهبرد منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی

هدف از مرحله دوم فاز نظامی منافقین نیز انهدام بدنه نظامی رژیم بود و در جزوه «مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی» در پاسخ به این سوال که بدنه نظامی رژیم کیست و چه کسانی را در بر می‌گیرد؟ نوشته شده بود: بدنه نظامی رژیم در این شرایط (شرایط دهه ۶۰ خصوصاً جنگ تحمیلی) پاسداران، کمیته‌ها، انجمن‌های ضداسلامی، جهاد سازندگی، نهاد‌های اجتماعی رژیم و… که علاوه‌بر مسلح بودن، به گسترش اختناق پرداخته‌اند، به‌طور کلی همه عناصری که به سد کردن آزادن شدن نیرو‌های خلق پرداخته‌اند». همچنین درباره نوع حرکت در این مرحله نیز در جزوه مذکور آمده بود: «در این مرحله، لزوم حرکت همه‌جانبه و گسترده نیرو‌های انقلاب از پایین به بالاست؛ یعنی با نابود کردن پایه‌های حاکمیت ضدخلق و عینیت نفوذ آن».

«مسعود رجوی» سرکرده منافقین درباره مراحل اول و دوم فاز نظامی این گروه تروریستی گفته هست: «مرحله اول فاز نظامی از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ شروع شد و تا تابستان ۱۳۶۱ طول کشید. این مرحله نوبت سران سیاسی بود. قبل از هر چیز شاه مهره‌ها هدف بودند. در این مرحله قرار بود که رژیم بی‌آینده شود و ثباتش را از دست بدهد و در عوض سازمان تثبیت شده و به عنوان جانشین رژیم اسلامی معرفی شود. مرحله دوم از تابستان ۱۳۶۱ تا پایان سال ۱۳۶۲ ادامه یافت. در این مرحله نوبت به تنه سرکوب‌گر نظام رسید، یعنی زدن سر انگشتان رژیم [مقصود رجوی از سرانگشتان رژیم نیرو‌های سپاه، بسیج، حزب‌اللهی و کلیه افرادی که به نحوی با جمهوری اسلامی ارتباطی داشتند، بوده هست] و این‌جاست که قطع دست و پای اجرایی رژیم اسلامی اهمیت پیدا می‌کند».

شکست راهبرد منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی

اما مرحله سوم از فاز نظامی منافقین، «آزادسازی و تدارک قیام همه‌جانبه» عنوان شده بود؛ آن‌ها در انتهای مرحله‌بندی‌های خود، در همان جزوه یادشده نوشته بودند: «اگر دو فاز حرکت (سیاسی – نظامی) و دو مرحله استراتژیک فاز تکاملی نظامی نتواند این مرحله (مرحله سوم) را ایجاد کند و مطابق قانون‌مندی‌های اجتماعی حاکم بر شرایط حرکت آغاز نشود، آن‌وقت هست که بایستی در صلاحیت پیشتاز در تعیین استراتژی و تاکتیک شک کرد».

گام اول؛ ترور مسئولان بلند‌پایه کشور

منافقین در مرحله اول از مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی، ابتدا در گام نخست، هفتم تیر سال ۱۳۶۰ با انفجار بمب در دفتر نخست‌وزیری شهید مظلوم آیت‌الله سید محمد بهشتی و ۷۲ نفر دیگر از یاران وی، از جمله ۲۷ نماینده مجلس شورای اسلامی و چهار وزیر کابینه دولت را به شهادت رساندند و تنها ۲ ماه بعد یعنی هشتم شهریور نیز با انفجار بمب در دفتر نخست‌وزیری، «محمدعلی رجایی» رئیس‌جمهور و حجت‌الاسلام والمسلمین «محمدجواد باهنر» نخست‌وزیر را به شهادت رساندند.

این جنایت‌کاران همچنین در ادامه جنایات ددمنشانه خود، دستان ناپاک خود را به خون تعدادی از نمایندگان مجلس، مسئولان کشور و ائمه جمعه آلوده کردند و آیت‌الله «سید اسدالله مدنی»، آیت‌الله «محمد صدوقی»، آیت‌الله «عطاءالله اشرفی اصفهانی» و آیت‌الله «سید عبدالحسین دستغیب» را به شهادت رساندند؛ در واقع لبه تیز حملات آن‌ها در این مرحله، مقامات مسئول جمهوری اسلامی ایران بود و آن‌ها می‌خواستند از بالا به پایین حرکت کنند؛ یعنی ابتدا مقامات درجه اول جمهوری اسلامی و سپس مراحل بعدی را اجرا کنند.

جمهوری اسلامی ایران علی‌رغم از دست دادن شخصیت‌های برجسته و سرمایه‌های بزرگی نظیر شهید آیت‌الله بهشتی، شهید رجایی و شهید حجت‌الاسلام باهنر و روحانیون معظمی که در محراب عبادت به فیض شهادت نائل آمدند، نه‌تنها ضعیف و ثبات سیاسی آن متزلزل نشد؛ بلکه همان‌طور که امام امت فرمودند «بکشید ما را ملت بیداتر خواهد شد»، ملت بزرگ ایران با الهام از خون این شهیدان والامقام و با عزمی راسخ‌تر، بر قدرت خویش افزوده و ثبات خود را مستحکم‌تر کردند.

شکست راهبرد منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی

گام دوم؛ انهدام بدنه نظامی کشور

منافقین در جزوه «مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی» در واقع منظور از «بدنه نظامی» یا «سرانگشتان رژیم» را هرکسی دانسته‌اند که در مقابل آن‌ها بایستد و دل او با عشق به اسلام و انقلاب اسلامی روشن شده باشد؛ اگرچه که آن‌ها بدنه نظامی رژیم را در این جزوه پاسداران، کمیته‌ها، انجمن‌های اسلامی، جهاد سازندگی، نهاد‌های اجتماعی رژیم و… عنوان کرده‌اند؛ اما در ادامه نیز بدنه نظامی را این‌گونه نیز گسترده‌تر کرده‌اند: «به‌طور کلی همه عناصری که به سد کردن آزادن شدن نیرو‌های خلق پرداخته‌اند»؛ بنابراین منافقین در این جزوه ضمن برشمردن اعضای نهاد‌های انقلابی، این خصوصیت را به‌درستی به همه مردم مسلمان ایران انطباق داده و علناً قصد خود را در نابود کردن پایه‌های حاکمیت اسلامی برملا نمودند. 

«علی زرکش» یکی از سردمداران تبهکار منافقین، در پیامی خطاب به هواداران بازی‌خورده اهل‌نفاق گفته هست: «ضربات خود را هرچه بهتر و کاراتر بر پیکر دشمن فرود آورید. همه نهاد‌ها و موسسات و افرادی که سعی در تحکیم موقعیت خمینی دارند را هدف قرار دهید. به افراد و موسساتی که از نظر اقتصادی باعث تقویت رژیم می‌شوند، تهاجم کنید و در صورت امکان، اموال آن‌ها را مصادره کنید. کلیه افرادی که با بستن سلاح به کمر، به دفاع از رژیم می‌شتابند را هدف قرار دهید. همچنین نگذارید کسی مانع شما برای از هم دریدن رژیم شود».

کنارهم قرار دادن خطوط این پیام و رهنمود‌های آن و همچنین تبلور عملی جنایات منافقین و ترور‌های آن‌ها، تصویر روشنی از اهداف شوم منافقین را نشان می‌دهد که دیگر صحبت بر سر نیرو‌های سپاه، کمیته انقلاب اسلامی، دیگر نیرو‌های مسلح و نهاد‌های انقلابی همچون جهاد سازندگی نبود؛ بلکه همه افراد و موسساتی که به هر عنوان، چه مسلح و چه غیرمسلح و به هر ترتیب، چه سیاسی و چه اقتصادی از انقلاب اسلامی حمایت می‌کنند را شامل می‌شود.

شکست راهبرد منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی

منافقین از این رو، ضمن همکاری با دشمنی که جنگ را بر ما تحمیل کرده و هزاران نفر از مردم را به خاک و خون کشیده بود و خیانت‌های متعدد در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل در قامت ستون پنجم دشمن، در کوچه‌ها و خیابان‌های کشور نیز با بی‌رحمی زایدالوصفی به مردم حزب‌اللهی حمله کرده و با عنوان «عملیات انقلابی»، آن‌ها را به شهادت می‌رساندند؛ از کسانی که در مغازه خود تصاویر امام خمینی (ره) و یا آیات عظام نصب کرده بودند تا کسانی تصویر امام امت را همراه خود داشته و یا حتی چهره‌ای مذهبی داشتند؛ چراکه در منطق آن‌ها، همه این افراد جزو «بدنه نظامی» جمهوری اسلامی ایران به حساب می‌آمدند.

همچنین بمب‌گذاری در اماکن و معابر عمومی، پرتاب بمب و مواد آتش‌زا به منازل مردم، سرقت مسلحانه بانک‌ها و آتش‌زدن و سرقت وسایل نقلیه مردم و حتی وسایل نقلیه عمومی، از دیگر اقدامات منافقین در راستای گام دوم فاز نظامی آن‌ها بود که آن‌ها را نیز عملیات انقلابی عنوان کرده در منطق باطل آن‌ها، سرقت سرمایه‌های ملت و وسایل نقلیه آن‌ها نیز «مصادره انقلابی» نامیده می‌شد.

گام سوم؛ آزادسازی و تدارک قیام همه‌جانبه

منافقین براساس جزوه «مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی»، به‌زعم باطل خود پس از طی کردن مراحل اول و دوم، مرحله سومی را با عنوان «آزادسازی و تدارک قیام همه‌جانبه» برنامه‌ریزی کرده و در توضیح آن اعلام کرده بودند که اگر مراحل اول و دوم طی شده و شرایط برای اجرای مرحله سوم به‌وجود نیامد، «آن‌وقت هست که بایستی در صلاحیت پیشتاز در تعیین استراتژی و تاکتیک شک کرد»؛ این درحالی هست که پس از طی شدن مراحل اول و دوم مبارزه آن‌ها در فاز نظامی و ریخته شدن خون بزرگانی همچون شهیدان بهشتی، رجایی، باهنر و… و همچنین شهادت فجیع هزاران نفر از مردم بی‌گناه، منافقین در اقداماتی نظیر عملیات «فروغ جاویدان» سعی کردند تا به‌گونه‌ای مرحله سوم مبارزه خود در فاز نظامی را محقق سازند؛ اما سرانجامِ همه خیانت‌های آن‌ها، غیر از نابودی، رسوایی و شکست، دستاورد دیگری برای منافقین نداشت که این موضوع تحقق وعده‌ خداوند متعال درباره اهل نفاق هست.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شکست منافقین در مراحل سه‌گانه مبارزه در فاز نظامی بیشتر بخوانید »