شهدای ترور
شکست منافقین در مراحل سهگانه مبارزه در فاز نظامی
گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: نگاهی به عملکرد سیاه منافقین در دهه پرفراز و نشیب ۶۰، نشان میدهد که تار و پود کارنامه ننگین و سیاه آنها با جنایت، آدمکشی، بمبگذاری، ترور و فساد بافته شده هست؛ بهطوری که آنها از همان دوران دهه ۶۰ تا به امروز، جزو منفورترین افراد نزد ملت ایران بهشمار میروند.
منافقین در مسیر اهداف استکبار جهانی و با خیال خام براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، به دنبال «فاز سیاسی» خود که با فتنه، آشوب و نیرنگ همراه بود، «فاز نظامی» خود را نیز در سه مرحله، در پیش گرفتند؛ چراکه آنها با شکست بنیصدر با «بن بست» جدی سیاسی ـ تشکیلاتی مواجه شدند؛ بنابراین چنین میپنداشتند که اگر بتوانند جامعه را به آشوب بکشانند و جنگ داخلی راه بیاندازند و از سویی دیگر نیز مهرههای کلیدی نظام و چهرههای خدوم و انقلابی را حذف کنند، میتوانند از این بنبست سیاسی ـ تشکیلاتی نجات پیدا کرده و قدرت را تصاحب کنند.
هدف از مرحله اول فاز نظامی منافقین را میتوان نابودی مهرههای کلیدی و کادرهای عالی تصمیمگیرنده نظام جمهوری اسلامی دانست که آنها در جزوهای تحت عنوان «مراحل سهگانه مبارزه در فاز نظامی» به آن اشاره کرده و نوشته بودند: «برای از بین بردن ثباتیافتگی رژیم با انهدام نیروهای عالی تصمیمگیرندهاش، در این مرحله نابودی کادرهای استراتژیک دارای تقدم مرحلهای بوده و انهدام بدنه نظامی (مرحله دوم) را تحتالشعاع قرار داده…» همچنین در این جزوه آمده هست: «در این مرحله حرکت از بالا به پایین هست».
هدف از مرحله دوم فاز نظامی منافقین نیز انهدام بدنه نظامی رژیم بود و در جزوه «مراحل سهگانه مبارزه در فاز نظامی» در پاسخ به این سوال که بدنه نظامی رژیم کیست و چه کسانی را در بر میگیرد؟ نوشته شده بود: بدنه نظامی رژیم در این شرایط (شرایط دهه ۶۰ خصوصاً جنگ تحمیلی) پاسداران، کمیتهها، انجمنهای ضداسلامی، جهاد سازندگی، نهادهای اجتماعی رژیم و… که علاوهبر مسلح بودن، به گسترش اختناق پرداختهاند، بهطور کلی همه عناصری که به سد کردن آزادن شدن نیروهای خلق پرداختهاند». همچنین درباره نوع حرکت در این مرحله نیز در جزوه مذکور آمده بود: «در این مرحله، لزوم حرکت همهجانبه و گسترده نیروهای انقلاب از پایین به بالاست؛ یعنی با نابود کردن پایههای حاکمیت ضدخلق و عینیت نفوذ آن».
«مسعود رجوی» سرکرده منافقین درباره مراحل اول و دوم فاز نظامی این گروه تروریستی گفته هست: «مرحله اول فاز نظامی از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ شروع شد و تا تابستان ۱۳۶۱ طول کشید. این مرحله نوبت سران سیاسی بود. قبل از هر چیز شاه مهرهها هدف بودند. در این مرحله قرار بود که رژیم بیآینده شود و ثباتش را از دست بدهد و در عوض سازمان تثبیت شده و به عنوان جانشین رژیم اسلامی معرفی شود. مرحله دوم از تابستان ۱۳۶۱ تا پایان سال ۱۳۶۲ ادامه یافت. در این مرحله نوبت به تنه سرکوبگر نظام رسید، یعنی زدن سر انگشتان رژیم [مقصود رجوی از سرانگشتان رژیم نیروهای سپاه، بسیج، حزباللهی و کلیه افرادی که به نحوی با جمهوری اسلامی ارتباطی داشتند، بوده هست] و اینجاست که قطع دست و پای اجرایی رژیم اسلامی اهمیت پیدا میکند».
اما مرحله سوم از فاز نظامی منافقین، «آزادسازی و تدارک قیام همهجانبه» عنوان شده بود؛ آنها در انتهای مرحلهبندیهای خود، در همان جزوه یادشده نوشته بودند: «اگر دو فاز حرکت (سیاسی – نظامی) و دو مرحله استراتژیک فاز تکاملی نظامی نتواند این مرحله (مرحله سوم) را ایجاد کند و مطابق قانونمندیهای اجتماعی حاکم بر شرایط حرکت آغاز نشود، آنوقت هست که بایستی در صلاحیت پیشتاز در تعیین استراتژی و تاکتیک شک کرد».
گام اول؛ ترور مسئولان بلندپایه کشور
منافقین در مرحله اول از مراحل سهگانه مبارزه در فاز نظامی، ابتدا در گام نخست، هفتم تیر سال ۱۳۶۰ با انفجار بمب در دفتر نخستوزیری شهید مظلوم آیتالله سید محمد بهشتی و ۷۲ نفر دیگر از یاران وی، از جمله ۲۷ نماینده مجلس شورای اسلامی و چهار وزیر کابینه دولت را به شهادت رساندند و تنها ۲ ماه بعد یعنی هشتم شهریور نیز با انفجار بمب در دفتر نخستوزیری، «محمدعلی رجایی» رئیسجمهور و حجتالاسلام والمسلمین «محمدجواد باهنر» نخستوزیر را به شهادت رساندند.
این جنایتکاران همچنین در ادامه جنایات ددمنشانه خود، دستان ناپاک خود را به خون تعدادی از نمایندگان مجلس، مسئولان کشور و ائمه جمعه آلوده کردند و آیتالله «سید اسدالله مدنی»، آیتالله «محمد صدوقی»، آیتالله «عطاءالله اشرفی اصفهانی» و آیتالله «سید عبدالحسین دستغیب» را به شهادت رساندند؛ در واقع لبه تیز حملات آنها در این مرحله، مقامات مسئول جمهوری اسلامی ایران بود و آنها میخواستند از بالا به پایین حرکت کنند؛ یعنی ابتدا مقامات درجه اول جمهوری اسلامی و سپس مراحل بعدی را اجرا کنند.
جمهوری اسلامی ایران علیرغم از دست دادن شخصیتهای برجسته و سرمایههای بزرگی نظیر شهید آیتالله بهشتی، شهید رجایی و شهید حجتالاسلام باهنر و روحانیون معظمی که در محراب عبادت به فیض شهادت نائل آمدند، نهتنها ضعیف و ثبات سیاسی آن متزلزل نشد؛ بلکه همانطور که امام امت فرمودند «بکشید ما را ملت بیداتر خواهد شد»، ملت بزرگ ایران با الهام از خون این شهیدان والامقام و با عزمی راسختر، بر قدرت خویش افزوده و ثبات خود را مستحکمتر کردند.
گام دوم؛ انهدام بدنه نظامی کشور
منافقین در جزوه «مراحل سهگانه مبارزه در فاز نظامی» در واقع منظور از «بدنه نظامی» یا «سرانگشتان رژیم» را هرکسی دانستهاند که در مقابل آنها بایستد و دل او با عشق به اسلام و انقلاب اسلامی روشن شده باشد؛ اگرچه که آنها بدنه نظامی رژیم را در این جزوه پاسداران، کمیتهها، انجمنهای اسلامی، جهاد سازندگی، نهادهای اجتماعی رژیم و… عنوان کردهاند؛ اما در ادامه نیز بدنه نظامی را اینگونه نیز گستردهتر کردهاند: «بهطور کلی همه عناصری که به سد کردن آزادن شدن نیروهای خلق پرداختهاند»؛ بنابراین منافقین در این جزوه ضمن برشمردن اعضای نهادهای انقلابی، این خصوصیت را بهدرستی به همه مردم مسلمان ایران انطباق داده و علناً قصد خود را در نابود کردن پایههای حاکمیت اسلامی برملا نمودند.
«علی زرکش» یکی از سردمداران تبهکار منافقین، در پیامی خطاب به هواداران بازیخورده اهلنفاق گفته هست: «ضربات خود را هرچه بهتر و کاراتر بر پیکر دشمن فرود آورید. همه نهادها و موسسات و افرادی که سعی در تحکیم موقعیت خمینی دارند را هدف قرار دهید. به افراد و موسساتی که از نظر اقتصادی باعث تقویت رژیم میشوند، تهاجم کنید و در صورت امکان، اموال آنها را مصادره کنید. کلیه افرادی که با بستن سلاح به کمر، به دفاع از رژیم میشتابند را هدف قرار دهید. همچنین نگذارید کسی مانع شما برای از هم دریدن رژیم شود».
کنارهم قرار دادن خطوط این پیام و رهنمودهای آن و همچنین تبلور عملی جنایات منافقین و ترورهای آنها، تصویر روشنی از اهداف شوم منافقین را نشان میدهد که دیگر صحبت بر سر نیروهای سپاه، کمیته انقلاب اسلامی، دیگر نیروهای مسلح و نهادهای انقلابی همچون جهاد سازندگی نبود؛ بلکه همه افراد و موسساتی که به هر عنوان، چه مسلح و چه غیرمسلح و به هر ترتیب، چه سیاسی و چه اقتصادی از انقلاب اسلامی حمایت میکنند را شامل میشود.
منافقین از این رو، ضمن همکاری با دشمنی که جنگ را بر ما تحمیل کرده و هزاران نفر از مردم را به خاک و خون کشیده بود و خیانتهای متعدد در جبهههای نبرد حق علیه باطل در قامت ستون پنجم دشمن، در کوچهها و خیابانهای کشور نیز با بیرحمی زایدالوصفی به مردم حزباللهی حمله کرده و با عنوان «عملیات انقلابی»، آنها را به شهادت میرساندند؛ از کسانی که در مغازه خود تصاویر امام خمینی (ره) و یا آیات عظام نصب کرده بودند تا کسانی تصویر امام امت را همراه خود داشته و یا حتی چهرهای مذهبی داشتند؛ چراکه در منطق آنها، همه این افراد جزو «بدنه نظامی» جمهوری اسلامی ایران به حساب میآمدند.
همچنین بمبگذاری در اماکن و معابر عمومی، پرتاب بمب و مواد آتشزا به منازل مردم، سرقت مسلحانه بانکها و آتشزدن و سرقت وسایل نقلیه مردم و حتی وسایل نقلیه عمومی، از دیگر اقدامات منافقین در راستای گام دوم فاز نظامی آنها بود که آنها را نیز عملیات انقلابی عنوان کرده در منطق باطل آنها، سرقت سرمایههای ملت و وسایل نقلیه آنها نیز «مصادره انقلابی» نامیده میشد.
گام سوم؛ آزادسازی و تدارک قیام همهجانبه
منافقین براساس جزوه «مراحل سهگانه مبارزه در فاز نظامی»، بهزعم باطل خود پس از طی کردن مراحل اول و دوم، مرحله سومی را با عنوان «آزادسازی و تدارک قیام همهجانبه» برنامهریزی کرده و در توضیح آن اعلام کرده بودند که اگر مراحل اول و دوم طی شده و شرایط برای اجرای مرحله سوم بهوجود نیامد، «آنوقت هست که بایستی در صلاحیت پیشتاز در تعیین استراتژی و تاکتیک شک کرد»؛ این درحالی هست که پس از طی شدن مراحل اول و دوم مبارزه آنها در فاز نظامی و ریخته شدن خون بزرگانی همچون شهیدان بهشتی، رجایی، باهنر و… و همچنین شهادت فجیع هزاران نفر از مردم بیگناه، منافقین در اقداماتی نظیر عملیات «فروغ جاویدان» سعی کردند تا بهگونهای مرحله سوم مبارزه خود در فاز نظامی را محقق سازند؛ اما سرانجامِ همه خیانتهای آنها، غیر از نابودی، رسوایی و شکست، دستاورد دیگری برای منافقین نداشت که این موضوع تحقق وعده خداوند متعال درباره اهل نفاق هست.
انتهای پیام/ 113
شکست منافقین در مراحل سهگانه مبارزه در فاز نظامی بیشتر بخوانید »
انقلاب اسلامی متکی به افراد نیست
به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، «سید محمدجواد هاشمینژاد» دبیرکل بنیاد هابیلیان در جمع نمازگزاران مسجد المنتظر شهرک غرب مشهد، با اشاره به حوادث متعددی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بر کشورمان حادث شده است، اظهار داشت: ما در دهه اول انقلاب اسلامی حوادث سختی را پشت سر گذاشتیم؛ بهویژه این حوادث در سال ۱۳۶۰ شدت گرفت و در یک بازه زمانی کوتاه چند ماهه، مهمترین شخصیتهای این کشور از جمله رئیسجمهور، نخستوزیر، رئیس دیوان عالی کشور و جمع زیادی از وزرا و نمایندگان مجلس در حوادث گوناگون تروریستی به شهادت رسیدند.
هاشمینژاد افزود: همه این حوادث در شرایطی بهوقوع پیوست که آن زمان انقلاب اسلامی نهالی نوپا بوده و ساختارهای قدرت هنوز شکل نگرفته بود. همچنین جنگ تحمیلی نیز در جریان بوده و این انقلاب همزمان در دو جبهه داخلی و خارجی در حال نبرد بود. با همه این شرایط جمهوری اسلامی ایران از این بحران عبور کرد و امروز به چنان صلابتی رسیده است که در پی وقوع حادثه برای رئیسجمهور ما، دهها هیئت دیپلماتیک برای ادای احترام به کشورمان میآیند و صدها پیام تسلیت از قارههای مختلف ارسال میشود.
دبیرکل بنیاد هابیلیان ادامه داد: این مسائل همگی نمایانگر قدرت عظیم انقلاب اسلامی است که امروزه همه را در برابر آن به کرنش واداشته است و این نشان میدهد که انقلاب اسلامی متکی به افراد نیست؛ گرچه فقدان رئیسجمهور خسارتی بزرگ است؛ اما ساختارها در این کشور چنان مستحکم است که میتواند در کمتر از ۵۰ روز از شهادت رئیسجمهور، مجدد انتخابات برگزار و دولت جدید مستقر شود.
هاشمینژاد تأکید کرد: یقین بدانیم که جمهوری اسلامی ایران از این مقطع نیز به سلامت عبور خواهد کرد و انشاءالله بهترینها برای ملت ایران و همه آزادگان جهان رقم خواهد خورد.
انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
انقلاب اسلامی متکی به افراد نیست بیشتر بخوانید »
همسر شهید مدافع امنیت: سجاد با قاتلش هم مهربان بود
همسر یکی از شهدای مدافع امنیت میگوید: سجاد به سربازانی که در سیستان و بلوجستان از لحاظ مالی مشکل داشتند کمک میکرد و حتی سربازی که او را به شهادت رساند در اعترافاتش گفته است …
به گزارش مجاهدت از مشرق، در روایت نحوه شهادت و خصوصیات اخلاقی همسرش سجاد فراهانی از شهدای مدافع امنیت نقل می کند: ما سه سال و چند ماه زیر یک سقف زندگی کردیم سجاد ۹ سال به عنوان نیروی کادری در نیروی انتظامی مشغول به کار بود، ۲ سال برای ماموریت مرزبانی او را به پاسگاه کاسکین بمپور سیستان و بلوچستان فرستادند.
در آن پاسگاه چند نفر نیروی کادری و چند سرباز مشغول فعالیت بودند. یکی از سربازان حدود ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه بامداد ۱۵ آبان سال گذشته با اسلحه ای که موقع پست به او داده بودند ابتدا شهید رسول حسینی را به رگبار بست بعد شهید علی پهلوان را به شهادت رساند. با توجه به اینکه کلید اسلحه خانه دست سجاد بود برای اینکه اسلحه ها را از آنجا خارج کند از همسرم می خواهد کلید آنجا را به او بدهد و او قبول نمی کند و آنها با هم درگیر می شوند، یک گلوله زیر قلب سجاد اصابت می کند و از پشت کمرش خارج می شود و به شهادت می رسد. یکی دیگر از سربازان که در بالای برجک نگهبانی می داده وقتی با دیدن این صحنه می خواسته با یک بلوک سیمانی بر سر قاتل بزند او با تیر به چشمش می زند و او را هم به شهادت می رساند و آن روز چهار نفر در آن پاسگاه به شهادت رسیدند.
در نهایت دو سرباز با شگرد اینکه با او همکاری می کنند او را فریب دادند و توانستند دستگیرش کنند. در اعترافات قاتل و بررسی های دادگاه مشخص شد او از سوی دشمن اجیر شده بود تا در حوادث آبانماه، پاسگاه را از آدم و سلاح خالی کند و سلاح ها را به داخل شهر برساند.
خصوصیات اخلاقی شهید
یکی از خصوصیات بارز سجاد که با گفتن اسمش خانواده و دوستانش به یاد می آورند مهر و عطوفتی است که داشت و در کنار این مهربانی باعث می شد که دردهای دیگران را درمان کند، حتی قاتلش در اعترافات خود گفته من نمی خواستم فراهانی را بزنم او با من خیلی خوب بود و چند بار از او خواستم کلید را بدهد اما او ممانعت کرد. من هم در درگیری به او شلیک کردم. میزان مهربانی سجاد آنقدر زیاد بود که حتی قاتلش دلش نمی آمد او را به شهادت برساند.
کم کاری رسانه ها باعث شده شهدای فراجا دیده نشوند
بعد و قبل از آقا سجاد تعداد زیادی از نیروهای فراجا در سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدند ولی کم کاری در فضای رسانه و جامعه باعث شده شهدای فراجا دیده نشوند و مظلوم واقع شوند. امنیتی که در مرز و کشور وجود دارد را مدیون شهدای ناجا هستیم. شهدای مرزبان دور از خانواده با سختی هایی که وجود دارد در مرز خدمت می کنند جایی که سجاد خدمت می کرد هیچ امکانتی نظیر آب، برق، گاز وجود نداشت و به سختی می توانستیم با هم تلفنی صحبت کنیم چون آنتن در آن منطقه ضعیف بود و افراد با این سختی در این مکان ها مرزبانی می کنند. خیلی ها طعنه زدند که نیروهای فراجا حقوق بالا می گیرند، حقوق نیروهای نظامی به حدی نیست که فردی بخواهد به آنجا برود. فقط یک عشق و علاقه ای وجود دارد که باعث می شود نیروهای نظامی از خود و خانواده بگذرند تا امنیت کشور را فراهم کنند.
شبکه های معاند به دنبال آشوب هستند
نزدیک به سالروز اغتشاشات یکسری سلبریتی بیانیه و آموزش می دادند. ما طبق دستوری که حضرت آقا در جهاد تببین دادند موظف هستیم با روشنگری دیگران را آگاه کنیم هر چند در این مدت افراد باید متوجه می شدند که هدف شبکه های معاند چیست وقتی که پیاده روی اربعین را بازیچه دست جمهوری اسلامی می بینند باید متوجه شد حرف های دیگرشان با چه منظوری است.
اگر هدف از اغتشاشات اصلاح کشور بود خونی ریخته نمی شد. شبکه های معاند خرج می کنند و آموزش می دهند که چطور وارد خیابان شوید و اغتشاش کنید اگر آدم با تدبیر به این برنامه ها نگاه کند می فهمد دلسوزی در این آموزش ها وجود ندارد اگر دلسوز مملکت بودند جوانان ما را به کشتن نمی دادند .
از باعث و بانی افرادی که خون شهدا را ریختند، نمی گذریم
صحبت من با جوانان هم سن آقا سجاد است، شهدا دلبسته دنیا نبودند اما هم زندگی و هم امید به زندگی داشتند من و خانواده ام هیچ وقت از باعث و بانی افرادی که باعث ریختن خون آقا سجاد و شهدای دیگر شدند نمی گذریم. سرمان را بالا می گیرم بغضمان را نگهه می داریم و قدم می گذاریم برای انتقام جویی از خون شهدای مظلومی که ریخته شد.
خون بچه های ما به برای ندیدن رشد کشور ریخته شد. دشمن نمی تواند ببیند کشور ما از لحاظ علمی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به جایگاه بالایی برسد. الان هم به بهانه مشکلات اقتصادی این اقدام را انجام داده اند چه بسا ضربه محکمی هم به اقتصاد مملکت زده شد.
بعد از شهادت سجاد فرو ریختم
من بعد از شهادت سجاد فرو ریختم عشق و زندگیم از بین رفت. به خاطر بی فکری یکسری از جوانان برای وعده و وعیدهای پوچ الان می بینیم آخر و عاقبت کسی که اجیر شده بود آقا سجاد را به شهادت برساند به کجا رسید. انشالله خدا توفیق بدهد در این مسیر درست بیاندیشیم.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
همسر شهید مدافع امنیت: سجاد با قاتلش هم مهربان بود بیشتر بخوانید »