شهدای جنگ تحمیلی

تصاویر/ پاسدار شهید «عباس تابنده»

تصاویر/ پاسدار شهید «عباس تابنده»


تصاویر پاسدار شهید «عباس تابنده»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تصاویر/ پاسدار شهید «عباس تابنده» بیشتر بخوانید »

تصاویر/ بسیجی شهید «عباسعلی عسگری نظری» (۱)

تصاویر/ بسیجی شهید «عباسعلی عسگری نظری» (۱)


تصاویر بسیجی شهید «عباسعلی عسگری نظری»

 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تصاویر/ بسیجی شهید «عباسعلی عسگری نظری» (۱) بیشتر بخوانید »

محرم، موتور محرکه دفاع مقدس/ شهادت کرامت ماست

محرم، موتور محرکه دفاع مقدس/ شهادت کرامت ماست


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، نسبت بین عاشورا و دفاع مقدس هشت ساله ما در چیست؟ آیا اگر رزمنده‌ها عاشورایی نمی‌شدند با آن امکانات کم می‌توانستند بر صدام که بیشتر کشور‌های سرمایه‌داری پشتیبانش بودند، غلبه کند؟ چرا و چگونه عاشورا و دفاع مقدس ما با هم گره خوردند؟ این‌ها سؤالاتی است که سعید حدادیان به آن‌ها پاسخ داده است. وی معتقد است عاشورا و دفاع مقدس مفاهیم و گفتمان‌های جدای از هم نیستند.

محرم، موتور محرکه دفاع مقدس/ شهادت کرامت ماست

آقای حدادیان شما مداح هستید و فضای هیئت و دفاع مقدس را از نزدیک لمس کردید. به اعتقاد شما دفاع مقدس ما چگونه با عاشورا و قیام اباعبدالله (ع) گره خورده است؟

یکی از بزرگان ریاضی دنیا زمانی که در مقطع ابتدایی درس می‌خواند، فقط جواب سوال‌های ریاضی را می‌نوشت و با او دعوا می‌کردند که چرا اینگونه است. هنوز کشف نکرده بودند که این آدم استاد ریاضی است. بعد‌ها مورد بررسی قرار دادند و دیدند که این سؤالات خیلی برای او آسان و بدیهی است.

من نمی‌خواهم بگویم جواب سوال شما آسان است اما پاسخ آن برای مردم ما بدیهی و روشن است. این مربوط به هشت سال دفاع مقدس نیست بلکه حدود ۲۰۰ سال است که نفس مسئله عزاداری برای سیدالشهدا (ع) و ایام‌الله عاشورا گره‌گشای کار‌های مردم ماست.

شما نهضت تنباکو را ببینید یا به تبریز، مشهد، اصفهان و… نگاه کنید که چه تاریخ‌هایی دارند. مثلا در شب تاسوعا یا عاشورا در تبریز مردم می‌خواستند بیرون بریزند که حکومت به دست و پای حاج جواد آقا می‌افتد که او مانع شود و بنا به مصلحت دعوت به آرامش می‌کند. همین حرکت‌ها باعث می‌شوند که نهضت تنباکو به پیروزی برسد.

این حرکت‌ها فقط مختص نهضت تنباکو نبود. به مشروطه مراجعه کنید، به تحصن‌های اولیه و ثانویه در قم و در حرم سیدالکریم (ع) نگاه کنید. آن وقت است که به این نتیجه می‎رسید که نماد‌های مذهبی ما همین محرم‌ها و صفر‌ها هستند.

امام (ره) اردیبهشت ۵۷ در روز‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی عنوان می‌کنند که «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است»؛ لذا می‌توان گفت که دفاع مقدس و عاشورا نه ‎تنها تقارن دارند بلکه با هم انطباق نیز دارند و انطباق امسال روز اول ماه محرم و هفته دفاع مقدس فقط یک انطباق ظاهری است وگرنه این دو اصلا قابل تفکیک نبوده و نیستند و ما زیر بیرق «هیهات من الذله» جمع هستیم و شهادت کرامت ماست؛ منتها در دفاع مقدس یک جور دیگری ظهور و بروز می‌یابد.

حاج حسین انصاریان می‌گفت که اگر کشور دیگری غیر از عراق به ما حمله کرده بود، شاید عامل انگیزشی برای دفاع به این قدرت و قوت نبود. حمله صدام به ما آرزوی زیارت کربلای امام حسین (ع) را متبلور کرده بود. این نکته خیلی در ارتقاء روحیه شهادت‌طلبی و مجاهدت مردم تاثیرگذار بود.

دفاع مقدس در آن هشت سال تمام شد اما راه حرم امام حسین (ع) باز شده است و این در پیاده‌روی اربعین دارد خودش را نشان می‌دهد. ۴۰ سال راه کربلا بسته بود و صدام ملعون عده قلیلی را که از قریه‌ای برای زیارت امام حسین (ع) رفته بودند، کشت.

از زیارت امام حسین (ع) انقلاب، نهضت و شورش علیه استکبار می‌تراود. هر چیزی که منصوب و متعلق به دستگاه امام حسین (ع) است، عامل ازدیاد مقاومت و زیاد شدن استقامت و روحیه مجاهدت و شهادت‌طلبی است. حال تصاویر متعددی دور سرم می‌چرخد. حاج عبدالله عرب نجفی می‌گفت: من اگر یک هفته روضه نشنوم، روحیه‌ام داغون می‌شود. من یادم می‌آید در عملیات بدر یک نفر دستش قطع بود و می‌خواست دوباره به عملیات برود. این افراد این روحیه را از کجا گرفتند؟ همه این درس‌ها را از کربلا گرفتند.

در سال ۶۶ فردی برادرش شهید شده بود و من به او گفتم که برادرتان شهید شده است و الان خانواده به شما احتیاج دارد. زود برگرد. گفت: نه نمی‌توانم بروم، باید باشم. بعد شروع کرد از کربلا گفتن و گریه کردن. یک حال ویژه‌ای داشت. به من گفت: آقا سید یا شاید هم حاج سعید؛ من کربلا را نبینم می‌میرم. عاشق امام حسین (ع) هستم. هر روز صبح همه گردان‌ها را یا هر جا می‌رفتید، زیارت عاشورا می‌خواندند. همه جای جبهه زیارت عاشورا می‌خوانند. همه رزمنده‌ها صبح «السلام علیک یا امام حسین (ع)» داشتند. این‌ها را باید چطوری از محرم سوایشان کنیم؟ امام حسین (ع) زیارت‌های دیگر هم دارد. اسمش زیارت عاشوراست. چرا مردم وارث نمی‌خواندند، چرا عرفه و رجبیه و شعبانیه و… نمی‌خواندند؟

محرم، موتور محرکه دفاع مقدس/ شهادت کرامت ماست

حال و هوای محرم و صفر در جبهه‌ها چطور بود؟

برای تهرانی‌ها ویژه بود. بعضی از آدم‌ها مثل حاج منصور، خودشان یک شعله عظیم از کربلا بودند. در دهه محرم بچه‌ها خودشان را بیشتر به جلسات روضه می‌رساندند. می‌گفتند ما برویم در شهر و دیارمان علم امام حسین (ع) را برداریم. همین‌ها عده‌ای را با خودشان به جبهه می‌آوردند. این نکته مهمی است. دهه محرم، دهه یارگیری در شهر‌ها و روستا‌ها بود. دهه هل من ناصر رزمنده‌ها بود. می‌رفتند در شهر و دیارشان هل من ناصر می‌گفتند و می‌آمدند. خودشان هم انرژی می‌گرفتند.

از دهه محرم خاطره خاصی را در ذهن دارید؟

یکی از قشنگ‌ترین عاشورا‌های عمرم، عاشورای آخرِ مرصاد بود. شب عاشورا حاج عبدالله عرب‌نجفی آمد و گفت که بیا به تیپ و گردان ما برویم. من شب عاشورا بعد از اتمام برنامه خودمان، به آنجا رفتم. هم موقع رفتن تصادف کردیم و هم موقع برگشتن. این خاطرات بماند. در منطقه‌ای که بودند، یک فضای خیلی زیبایی درست کرده بودند. اخیرا عکس‌هایش را هم دیدم. خیمه‌گاه داشتیم و روز عاشورا خمیه‌سوزان داشتیم. شب عاشورا برنامه خیلی خوبی داشتیم. روز عاشورا ما دسته داشتیم. مقرمان کرمانشاه بود.

اهالی یک روستا اهل تسنن بودند که از رزمنده‌ها استقبال کردند. با اینکه ما یک گردان عظیمی بودیم ولی گوسفند کشتند و اسفند دود کردند. ما در روستا حسین حسین گفتیم و خودمان را دوباره به مقرمان رساندیم و به فضای خمیه‌سوزان رسیدیم. من رفتم و وسط خیمه‌ها ایستادم. یک طرف جنازه‎ای نمادین با لباس زمان کربلا درست کردند و طرف دیگر جنازه‌ای با نماد لباس امروزی و بچه‌های رزمنده‌ها. خون گلوی این‌ها به یک جا می‌رسید و یک جا جمع می‌شد. نماد نشسته حضرت زینب (س) را با چادری درست کرده بودند که آدم وقتی این‌ها را می‌دید، تکان می‌خورد.

کل شب عاشورا اینطور بود. یادم است ظرف آبی را نزدیک چهارپایه وسط خیمه‌گاه گذاشته بودم. وسط روضه‌خوانی نمی‌دانم چه گفتم و مقداری از این آب را در دست گرفتم و طرف مستمع پاشیدم. اصلا صدای گریه‌ای بلند شد. اوضاع خیلی عجیب و غریبی بود. آخر جنگ بود. این‌ها مانده بودند و از شهادت هیچ نصیبشان نشده بود. شهیدی به نام شهید دهقان داشتیم. در حال آرپی‌جی زدن، او را زده بودند. سرش رفته بود. به زین‌العابدینی گفتم که این کیست؟ گفت این دهقان است. عملیات تمام شده بود و من عقب آمده بودم. یادم نمی‌رود شهید آقاعشقی داشت با ما شوخی می‌کرد، گفتم شما شهید می‌شوید.

گفت: نه، من می‌خواهم فرمانده لشکر شوم. او از مسئولین گروهان بود. گفت من می‌خواهم بمانم. حالا جنازه او و جنازه هفت، هشت ۱۰ تا از بچه‌ها، روی زمین بود و من وسط این‌ها نشسته بودم. جالب اینجا بود که حرف زدن خودم را هم نمی‌شنیدم. این برایم خیلی سخت و خیلی بد بود. از لب‌خوانی بچه‌ها متوجه شدم که می‌گفتند برایمان بخوان.

من شروع کردم به دشتی خواندن. خیلی از بچه‌ها گریه کردند تا اینکه آمدند و به من حالی کردند که حاج علی سراج صدایم می‌کند. گفتیم در این اوضاع و احوال؟! حاج علی سراج هم اینجا بیاید. گفتند نه شما بروید. رفتم و وقتی در را باز کردم دیدم که یک جنازه وسط است و این‌ها دور آن جنازه حلقه زدند. فرمانده‌ها با هم بد جوری گریه می‌کردند. گفتند یک چیزی برای ما بخوان. گفتم بابا این همه شهید، حالا شما فقط این یکی را چسبیدید؟

یکی گریه کرد و گفت: بابا این حاج اکبری است. فرمانده گروهان است. داداش شهید است. مقام معظم رهبری آن زمان رئیس جمهور بودند. آقا به او گفته بودند که نروید. دو تا خانواده را باید سرپرستی می‌کرد. بچه شاه‌عبدالعظیم بود. شهید شده بود. می‌گفتند این سومین پسر از یک خانواده است که شهید شده و این برای ما خیلی سخت است. ما هم زانوهایمان سست شد و نشستیم. دعا کنید عاقبت ما ختم به خیر شود.

آن فضا را حساب کنید که عزیزترین کسان‌مان دوربرمان افتادند و شهید شدند. آدم‌هایی که ما را دوست داشتند و ما هم آن‌ها را دوست داشتیم، آدم‌هایی که عزیز ما بودند و ما هم عزیز آن‌ها بودیم. عشق‌ها راستین بود. الان در شهر، عشق‌ها بر سر چیست؟ آنجا یک حال دیگری بود. من خیلی شب عملیات دیدم. واقعا آدم یاد شب عاشورا می‌افتاد. وقتی مژده عملیات می‌آمد، بچه‌ها سر از پا نمی‌شناختند و همان احوالات شب عاشورا متجلی می‎شد.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

محرم، موتور محرکه دفاع مقدس/ شهادت کرامت ماست بیشتر بخوانید »

مادر شهیدان «یزدانی احمدآبادی» آسمانی شد

مادر شهیدان «یزدانی احمدآبادی» آسمانی شد


مادر شهیدان «یزدانی احمدآبادی» آسمانی شدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «زهرا سیف‌زاده»، مادر بزرگوار شهیدان «محسن و محمدجواد یزدانی احمدآبادی» از کرمان دیروز (جمعه) مصادف با سالروز وفات حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌ علیها)، پس از سال‌ها تحمل فراق فرزندان برومندش به دیدار ایشان شتافت.

شهید «محمدجواد یزدانی احمدآبادی» پانزدهم فروردین‌ ۱۳۴۳، در شهرستان کرمان چشم به جهان گشود. او تا پایان مقطع متوسطه در رشته ریاضی درس خواند، دیپلم گرفت و به عضویت سپاه در آمد و با شروع جنگ به جبهه‌ها شتافت. او که به سمت «مسئول گروه اطلاعات و عملیات» منصوب‌شده بود، سرانجام ۱۱ مرداد ۱۳۶۲، در منطقه «مهران» به شهادت رسید و در گلزار شهدای زادگاهش در کنار یاران شهیدش آرام گرفت.

شهید «محسن یزدانی احمدآبادی» نیز ۲۴ فروردین سال ۱۳۴۷ در شهرستان کرمان متولد شد. محسن هم تا پایان مقطع متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. او به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و روز ۲۳ خرداد سال ۱۳۶۷، در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی نیز در گلزار شهدای کرمان در جوار برادر شهیدش قرار دارد.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

مادر شهیدان «یزدانی احمدآبادی» آسمانی شد بیشتر بخوانید »

دوسالانه انتخاب آثار پژوهشی دفاع مقدس و مقاومت جریان ساز خواهد بود

دوسالانه انتخاب آثار پژوهشی دفاع مقدس و مقاومت جریان ساز خواهد بود



دوسالانه انتخاب آثار پژوهشی دفاع مقدس و مقاومت جریان ساز خواهد بود

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، نصرت‌الله صمدزاده مدیر کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری در گفت‌وگو با تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به بررسی نقش و اهمیت پژوهش در حوزه دفاع مقدس پرداخت.

در ادامه متن تفصیلی این گفت‌وگو را می‌خوانیم:

* ضرورت پژوهش و بالأخص پژوهش درباره موضوعات دفاع مقدس چیست؟

بشر بدون رویکرد تحقیقی چگونه می‌تواند از قوای عقلانی خود به‌درستی استفاده کند؟ به‌طور مثال، معجزه پیامبر عزیز ما کتاب است و زمانی جایگاه واقعی آن به دست می‌آید که انسان با روحیه تحقیقی و عقلانیت خود سراغ آن برود تا درک واقعی از مهم‌ترین روش سعادت آدمی پیدا کند. تحقیق و پژوهش همزاد رشد بشر است و از لوازم زندگی روزمره اوست اوهر لحظه بدان نیاز دارد و بدون پژوهش، زندگی سالمی نخواهد داشت.

وقتی‌که جریان پژوهش، به‌صورت نظام‌یافته به سراغ موضوعات مختلف می‌رود برای آن است که آن‌ها را بکاود و تجربه زیسته انسانی را به‌عنوان سرمایه‌های علمی احصا کند و برای نسل‌های دیگر دست‌یافتنی نماید و در نتیجه به فرهنگ و زندگی بشر رنگ و بوی تازگی و طراوت ببخشد.

به خاطر همین باور به کارکرد فرهنگی و اجتماعی پژوهش، معتقدم تحقیق و پژوهش، بالذاته اعتبار مستقلی ندارد. یعنی اگر کسی با نگاه دکارتی بگوید: چون پژوهش می‌کنم، پس هستم! نارواست. پژوهش برای پژوهش، نامفهوم است. گرچه، پژوهش‌ها به دو دسته کاربردی و بنیادی تقسیم‌شده‌اند، اما به‌زعم من، همه پژوهش‌ها کاربردی هستند، یا شأن وجودی آن‌ها به‌گونه‌ای است که مابه‌ازای کارکرد آن‌ها در خارج از حیطه پژوهش، با مسما می‌شوند.

معتقدم پژوهش‌ها برای سلامت زیست طبیعی و فرهنگی بشر است. پژوهش‌ها انجام می‌شوند تا زندگی بشر (زیست فرهنگی اجتماعی بشر) سالم‌تر و رو به رشد باقی بماند و بشر آگاهانه روش زندگی خود را تغییر دهد و تصحیح کند. با این نگاه، پژوهش لازمه زندگی بهتر و سالم‌تر است.

پژوهش‌های گوناگون پیرامون جنگ‌ها از این قاعده مستثنی نیستند. معتقدم اینکه گفته‌شده «جنگ یک گنج است» در ابعاد پژوهشی آن معنای دقیق‌تری می‌یابد. جنگ‌ها معدنی غنی برای انواع کاوش‌ها و پژوهش‌ها محسوب می‌شوند. این گفته ویل دورانت را فراموش نکنیم که «جنگ‌ها منبع لایزال اندیشه‌ها، اختراعات، نهادسازی‌ها و دولت‌ها هستند». مضاف بر اینکه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به جهت اهمیت وجه فرهنگی اجتماعی آن، که منبعث از ذات دفاعی آن است، اعتبار رویکرد پژوهشی را دوچندان می‌کند.

* با توجه به فعالیتتان، آماری در خصوص نسبت کتاب‌های پژوهشی دفاع مقدس به سایر موضوعات دفاع مقدس که تاکنون نوشته و منتشر شده است، ارائه می‌دهید؟

وقتی‌که سیر چهل ساله نشر کتاب جنگ و دفاع مقدس را در همه موضوعات بررسی می‌کنیم متناسب با داده‌های آماری موجود در «کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری»، در میان حدود ۱۹ هزار و ۵۰۰ عنوان کتاب که با موضوع جنگ ایران و عراق و دفاع مقدس تاکنون منتشر شده، به لحاظ کمّی پنج دوره می‌بینیم که در واقع متأثر از شرایط اجتماعی و سیاسی آن سال‌هاست. این پنج دوره را فهرست‌وار برایتان می‌گویم:

– دوره اول ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ (۹ ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود ۱۰۵ عنوان؛ دوره دوم ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۴ (۷ ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود ۱۷۵ عنوان؛

_ دوره سوم ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۲ (۸ ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود ۳۸۰ عنوان؛ دوره چهارم ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ (۵ ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود ۶۳۰ عنوان؛ دوره پنجم ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۹ (۱۲ ساله) با متوسط سالانه نشر کتاب حدود ۹۵۰ عنوان.

اگر بخواهیم در میان این آثار، برای منابع تحقیقی، آمار جداگانه‌ای بدهیم می‌توان گفت حدود ۳۵۰۰ عنوان آن‌ها، یعنی حدود ۱۸ درصد، آثار پژوهشی هستند؛ که به‌صورت تقریبی بدین ترتیب دسته‌بندی‌شده‌اند:

پژوهش‌های تاریخی (عمومی، سیاسی، نظامی و محلی) ۱۲۰۰ عنوان/ پژوهش‌های فرهنگی اجتماعی ۶۵۰ عنوان/ مرجع‌نامه‌ها ۴۸۰ عنوان/ پژوهش‌های علوم پزشکی و مهندسی ۸۵ عنوان/ علوم نظامی ۵۵ عنوان/ پژوهش‌های هنری ۱۱۲ عنوان/ ادبی ۳۱۰ عنوان/ پژوهش‌های پیرامون مستندنگاری‌ها ۴۵ عنوان و سایر پژوهش‌ها اندکی بیش از ۵۶۰ عنوان را شامل می‌شوند.

البته این را باید در نظر داشته باشیم که در اطلاق اثر پژوهشی به یک کتاب، سهل گرفته‌ایم تا چیزی در این آمارگیری زمین نماند. چراکه اگر سخت‌گیری می‌کردیم بسیاری از کتاب‌ها، در هیچ قالبی نمی‌گنجیدند. به‌هرحال از ناچاری‌های نوع‌شناسی کتابخانه‌ای است که باید برای استقرار هر کتاب، رده‌ای و سلسله مراتبی و قفسه‌ای اختصاص پیدا کند.

در واقع مسامحتاً می‌توان گفت که آثار دو دسته هستند؛ دسته اول، نگارشی خلاقانه یا مستند دارند، همچون آثار ادبی، هنری و مستندنگاری‌ها. دسته دوم آثار تألیفی هستند که در اینجا، ناچار معادل آثار تحقیقی و پژوهشی فرض شده‌اند. همچون پژوهش‌های علمی، انواع تألیفات، گردآوری‌ها و یادداشت‌های علمی و نظایر اینها. مشکل اینجاست، که وقتی فارغ از مصادیق صحبت می‌کنیم کار آسان است و زمانی که سراغ مصادیق می‌رویم، می‌مانیم که بسیاری از آن‌ها را در چه دسته‌ای بگذاریم. از سختی‌های کار کتابخانه‌داری است.

*ضرورت برگزاری دوسالانه ارزیابی و انتخاب آثار پژوهشی دفاع مقدس و مقاومت را چگونه می‌بینید؟

به لحاظ فراوانی منابع منتشره، ابعاد نگارش و پژوهش بسیار گسترده است. در میان آن‌ها، آثار ضعیف و قوی در کنار هم نشسته است. اگر معتقدیم یکی از حوزه‌های مطالعاتی مهمی که در کشورمان شکل گرفته، مطالعات جنگ تحمیلی یا دفاع مقدس است و آثار پژوهشی آن فراوانی مناسبی پیدا کرده است و اگر اصرار داریم در آینده، این جریان ادامه پیدا کند، باید غربالگری ضعف‌ها و قوت‌های پژوهش و آشکارسازی زوایای پنهان و دسته‌بندی موضوعات و جایگاه آن‌ها در برنامه‌های علمی ما حضور داشته باشد وگرنه حمایت ملی از این آثار معنا ندارد.

البته منظور از حمایت ملی این نیست که یک مراسمی برپا شود و عده‌ای جایزه بگیرند و تمام. درواقع این‌گونه ورود به مسئله، اتلاف بیت‌المال است. معتقدم شکل‌گیری سیاست‌گذاری ملی باید به‌گونه‌ای باشد که آثار پژوهشی که دارای شاخص‌های قابل قبولی هستند و نیز در حوزه موضوعی خود تأثیرگذار هستند شناسایی، حمایت و تقویت شوند و به انگیزه‌های آثار ضعیف نیز بها داده شود تا دستگیری شوند و خود را ارتقا دهند. برآوردن چنین دغدغه‌ای راه‌کارهای مختلفی دارد که یکی از آن‌ها، ارزیابی دوره‌ای و داوری آثار، ذیل جوایز ملی است، مثل همین دوسالانه، که اکنون در حال برگزاری است.

*برگزاری چنین دوسالانه‌ای چه تأثیری بر روند پژوهش در حوزه دفاع مقدس خواهد داشت؟

معتقدم هر کاری که سمت‌وسوی علمی پیدا کند سه ویژگی را باید نمایان سازد، در برخی کارها، این ویژگی‌ها ذاتاً درون کار هستند و در برخی دیگر باید تلاش مضاعفی برای به وجود آمدن آن‌ها صورت بگیرد. درواقع این سه، مختصات یک کنش علمی است. یکی طبقه‌بندی آن دانش و مفاهیم درون آن است دومی نوع شناسی یا گونه شناسی آن و زیرمجموعه‌هایش است و سومی، تعریف و بازتعریف مفاهیم جدید و قبلی در روند پژوهش. از سومی شروع می‌کنم که بعضاً نیاز داریم برخی از مفاهیم را بازتعریف کنیم، چراکه آن‌چنان از مقصود اصلی دور شده‌اند که با شنیدن آن‌ها همه‌چیز تداعی می‌شود غیر از مقصود اصلی.

اکنون جوایز به یک فعالیت تشریفاتی تبدیل شده‌اند و جایگاه جدی در فرهنگ و پژوهش ندارند. از یک‌سو آنکه برگزار می‌کند، در مدت برگزاری، که شاید به یک سال و دو سال هم برسد، توان جریان سازی ندارد و از سوی دیگر محصول کار، کمکی به حرکت و رشد موضوع نمی‌کند. امیدوارم این جایزه از تجربیات ناکارآمد جوایز قبلی درس گرفته باشد و در این مسیر کم‌بهره نیفتد؛ بنابراین اگر این جایزه مسیر علمی درست خود را طی کند، باید بتواند جریان ایجاد کند، نظرهای صاحب‌نظران را به خود جلب کند. اعتماد پژوهشگران را به داده‌های خود ایجاد کند. زیرساخت‌های حمایتی را بشناسد و آن‌قدر اعتبار داشته باشد که بتواند با قدرت از آثار منتخب خود حمایت کند. همه این‌ها سازوکارهای عملیاتی دارند. ابعاد و مؤلفه‌های گوناگون دارند. گفتن و نوشتن درباره آن‌ها، خود بحث مستوفایی است.

*آیا این دوسالانه می‌تواند به فراهم‌سازی نظام جامع موضوعات پژوهشی در حوزه نظامی و غیرنظامی دفاع مقدس بیانجامد؟

بله حتماً، این دوسالانه می‌تواند در طبقه‌بندی موضوعات پژوهشی در همه حوزه‌های مرتبط با جنگ و دفاع مقدس مؤثر باشد، به شرط‌ها و شروطها، و انا من شروط‌ها (با خنده). یعنی بایست جریان مطالعاتی خود را از درون کتابخانه پیش ببرد. طبقه‌بندی کردن علوم را بلد باشد، موضوع شناسی را در بستر کتابخانه دیده باشد، نه اینکه صرفاً بدون ملاحظه نیازهای کاربران، و بدون توجه به زوایای پنهان و پیدای پژوهش و ارتباط موضوعات با یکدیگر، موضوعاتی را در خلأ اشراف به منابع منتشره معرفی کند.

نیز باید بتواند همچون کتابخانه‌های تخصصی، آن‌ها را گونه شناسی کند، به تک‌تک منابع منتشره توجه کند، دوره‌شناسی کند و مفاهیم را بازتعریف نماید، مصادیق آن‌ها را بشناسد. تنها در کتابخانه است که مصادیق هر مفهوم گویا می‌شود. از بزرگوارانی که به تعریف مفاهیم این حوزه موضوعی علاقه‌مند هستند بپرسیم چند مصداق برای برخی از این مفاهیم نام ببرید، بعضاً عاجز از آن هستند. نگاهشان دقیق نیست، جامعیت ندارد.

این را نیز بگویم، از بس اهمیت کتابخانه را، به‌عنوان یک پایانه علمی، در روند رشد نگارش و پژوهش ملی یادآور شده‌ام، که برخی مواقع عده‌ای فکر می‌کنند دارم بی‌جهت به کار خود بها می‌دهم. با تجربه سی‌ساله خود در کتابداری و تجربه ۲۰ ساله در کتابخانه‌داری تخصصی جنگ خدمتتان عرض می‌کنم که کتابخانه‌های دانش‌محور، نقطه ارتباط هر تفکری با امروز و آینده هستند و بدون درک درست کارکرد آن‌ها، هیچ فکر نویی یا روند مطالعاتی کارآمدی در فضای پژوهش و فرهنگ استمرار نخواهد داشت.

*تحلیل شما در رابطه با این نسبت در زمان گذشته و تأثیر برگزاری این دوسالانه در تولید آثار پژوهشی در حوزه دفاع مقدس در آینده چیست؟

در وهله اول به خود برنامه مربوط است. تأثیرگذاری هر فعالیتی نیازمند نوزایی و پوست‌اندازی مستمر آن است. ما نمی‌توانیم با اهداف چهار دهه گذشته، امروزه فعالیت کنیم. با فرآیندهای مدیریت تغییر، بایست تمام فعالیت‌های پژوهشی و فرهنگی خود را پیوسته بازنگری کنیم. اگر می‌خواهیم هر فعالیت این‌چنینی در رشد روند پژوهش، و به‌تبع آن، در رشد فرهنگی ما مؤثر باشد باید از عادت‌های گذشته خود در خصوص این برنامه‌ها دست برداریم و با چشمان کاملاً باز جریان‌ها را دنبال کنیم.

نباید تمام دغدغه‌های خود را در مراسم پایانی و چند روز قبل و بعد آن خلاصه کنیم. باید بدانیم خاصیت تشویقی یک جایزه، ماندگار نیست. در حد مسکن فوری عمل می‌کند. چند روز بعد فراموش می‌شود. ماندگاری در جای دیگری اتفاق می‌افتد.

اما در وهله بعد، همچنان به جایگاه بلامنازع کتابخانه در این تأثیرگذاری‌ها معتقدم. بخشی از مشارکت کتابخانه قبل از جایزه است، بخشی در جریان آن و بخشی دیگر پس‌ازآن. پس از جایزه باید کتابخانه‌ها بتوانند از محصول این برنامه، در برآوردن نیازهای کاربران و سایر پژوهشگران استفاده کنند.

همواره یکی از دغدغه‌های کتابخانه تخصصی جنگ این است که چگونه می‌تواند اهمیت و جایگاه کتاب‌ها را برای کاربران خود یادآوری کند و نشان دهد. یکی از این راه‌ها، اتکا به داوری‌های ملی است، اگر این داوری‌ها به‌صورت نظام‌یافته و کاربردی به عرصه اطلاع‌رسانی ملی و کتابخانه‌ای وارد نشود، باور کنیم که در آینده هیچ امر مبارکی در این زمینه اتفاق نخواهد افتاد.



منبع خبر

دوسالانه انتخاب آثار پژوهشی دفاع مقدس و مقاومت جریان ساز خواهد بود بیشتر بخوانید »