شهدای دفاع مقدس

پدر شهیدان «کروچی» و همسر شهیده «حائری عراقی» به عزیزان شهیدش پیوست


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مرحوم «عباس کروچی» پدر شهیدان «اکبر و هاشم کروچی» و همسر شهیده «هاجر حائری عراقی» چهارشنبه ۲۸ آبان پس از سال‌ها تحمل دوری از شهدا، در سن ۸۲ سالگی به علت کهولت سن و بیماری ریوی در مشهد مقدس دار فانی را وداع گفت و به فرزندان و همسر شهیدش پیوست.

پیکر این خادم الرضا پنج شنبه ۲۹ آبان بدون حضور مردم و همراه با ادای احترام مسئولان در جوار بارگاه منور رضوی به خاک سپرده شد.

فرزندان آن مرحوم در دوران دفاع مقدس و همسر در مکه مکرمه به مقام رفیع شهادت نائل آمدند.

گفتنی است؛ سند افتخار مردم مشهد الرضا پرونده هشت هزار و ۶۷۳ شهید، ۳۷ هزار و ۲۶۸ جانباز و یک هزارو ۹۳۷ آزاده است که در پاسداشت آرمان‌های انقلاب ایثار و فداکاری کردند.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

پدر شهیدان «کروچی» و همسر شهیده «حائری عراقی» به عزیزان شهیدش پیوست بیشتر بخوانید »

«دفاع مقدس»؛ پادزهر فرهنگ لیبرالی مدیریت کشور


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ از نظریه‌های تربیتی است که برای نسل‌های آینده، نباید بزرگان و الگوهای معنوی و فرهنگی یک جامعه را چنان تعریف و تصویر کرد، که کسی در خیالش هم نتواند به جایگاه آن الگو دست یابد. چرا که هر الگویی برای بازتکرار شدن مطرح شده و چون ریشه‌ای برای قوام دادن به فرهنگ و سبک زندگی جامعه ایفای نقش می‌کند. 

ایران نیز با همه اتفاقات ریز و درشتی که برایش در طول تاریخ رخ داده، فرهنگی غنی از الگوها و نمونه‌های دارد که هر کدام بخشی از عظمت و بزرگی پیشینه و سبک زندگی ایرانی را نمایندگی می‌کنند که پس وقوف ایرانیان به کنه اسلام و تعالیم آن، گویا که فرهنگ ایرانی دوپینگ کرده باشد، بر غنا و عظمت خود افزود، به طوری‌که پس از دوره‌ای افول و فرود ـ بردگی و فترت زیر دست اعراب ـ دوباره شکوه و عظمت خود را با تقدیم دانشمندان و شاعران و عالمان بزرگ آغاز کرد و در صدد بازیابی عزت گذشته خود برآمد.

این روند رشد و تقلای ملت ایران برای پیرایش فرهنگش از دست‌درازی بیگانگان و البته پذیرش اسلام به مرور زمان و آمیختن آن با فرهنگ ایرانی ادامه داشت تا اینکه پس از صفویه هجوم فرهنگ و دخالت‌های غرب که تداعی‌گر حمله اعراب به ایران بود، فرهنگ و سبک زندگی ایرانیان را هدف گرفت. مشخصا لیبرالیسم که در آن بازه به طور ناپیوسته و پراکنده خودی نشان می‌داد، در میان افکار و اذهان عموم ملت ایران نضج گرفت و نهایتا با شکست مکتب کمونیسم، توانست بر جهان آقایی کند و البته از این رهگذر، چشمی هم بر فرهنگ‌ها و سبک‌های ریشه‌دار داشت تا با نفوذ در آنها و ایجاد انحراف، لیبرالیسم را به فکری غالب بدل سازد.

وقوع انقلاب اسلامی اما چون آبی بر آتش لبیرالیزم از دل خاکستر، ققنوس‌وار زاده شد تا در برابر طاغوت لیبرالیزم قد علم کند. قد علم کردنی که با احیای فرهنگ برادری، برابری و دلسوزی و نوع‌دوستی که در دل فرهنگ ایرانی بود، می‌رفت تا ایران را از لحاظ سیاسی و فرهنگی آباد کند و با وقوع جنگ تحمیلی و هنرنمایی ملت ایران برای دفاع از کشور، این امید در دل‌های بیدار تقویت شد که دیگر روند پیشرفت فرهنگ ایران رو به افول نخواهد نهاد.

پس از دفاع مقدس، مع‌الاسف با شروع روند سازندگی، فرهنگ کشور نیز به تبع آن دست‌خوش انحراف و نفوذ مجدد لیبرالیزم قرار گرفت که مدعی بود، فقرا و محرومین باید زیر چرخ‌های توسعه له شوند تا کشور بتواند هم‌پای ابرقدرت‌ها گام بردارد. این فرهنگ مسموم و بیمار تا آنجا پیش رفت که امروز در حوزه فرهنگ شاهد اباحه‌گری، بی‌قیدی جنسی، هرزگی کلامی در بخش قابل اعتنایی از جامعه هستیم؛ از دیگر سود در حوزه اقتصاد، بار اقتصاد لیبرالی که تورم، ربای بانکی، اشرافیت و زرمداری از اصول آن است، کمر جامعه را خم کرده.

از این‌رو، به تازگی برای چندمین بار در سال‌های اخیر شاهد یورش عوامل شهرداری بندرعباس به آلونک یک خانواده محروم بودیم که در مقایسه با مماشات و ترس و لرز مسئولان در برخورد با کاخ‌های اغنیا و مسئولان و یا نوادگان آنها، پی می‌بریم که همان فرهنگ جنگلی له کردن محرومان تا چه حد توانسته چونان سرطانی بدخیم، بدنه مدیریتی کشور را مبتلا سازد.

دفاع مقدس اما به عنوان روشن‌ترین و اجرایی‌ترین الگو، هم برای مردم و هم برای مسئولان، می‌تواند راهگشا بوده و با ایجاد همان روحیه که منجر به مقاومت ایران در برابر ارتش بعث و حامیان جهانی‌اش شد، فرهنگ لیبرالی را در مردم و مسئولان پس زده و این ملت را به اصالت خویش بازگرداند.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

«دفاع مقدس»؛ پادزهر فرهنگ لیبرالی مدیریت کشور بیشتر بخوانید »

جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس به همرزمان شهیدش پیوست


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حاج محمد محمدی‌کیا» جانباز سرافراز ۷۰ درصد هشت سال دفاع مقدس که در عملیات‌های خیبر و کربلای ۱۰ مورد اصابت ترکش قرار گرفته و همچنین شیمیایی شده بود پس از ۳۷ سال بر اثر جراحات وارده در سن ۸۱ سالگی به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت رسید.

مراسم تشییع این شهید گرانقدر در روز پنجشنبه ۲۹ آبان ماه از مسجد اعظم واقع در ملک شهر خیابان مطهری به سمت گلستان شهدای اصفهان برگزار شد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس به همرزمان شهیدش پیوست بیشتر بخوانید »

فرود نابجای بالگردی که بساط جوک‌سازی رزمندگان را مهیا کرد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، علی یعقوبی با حضور نسبتا طولانی در جبهه‌های دفاع مقدس، خاطرات زیادی را با خود به یادگار آورده که هر از چند گاهی با بیان یکی از آنها، ما را از روز‌ها و ماه‌های دهه ۹۰ به دل میدان جنگ در دهه ۶۰ می‌برد. خاطراتی که همه‌اش تلخی و ناراحتی نیست، یعنی با وجود رزمندگانی مثل علی آقا که در سال ۶۱، فقط ۱۵ سال داشتند، طبیعی است که شیطنت‌هایشان گاهی خنده به لب آدم بنشاند.

علی یعقوبی در بیان خاطره‌ای که از عملیات بیت‌المقدس به خاطر دارد، اظهار داشت: «به لحاظ صعب‌العبور بودن مسیر، مجروحان را با بالگرد به عقب می‌فرستادیم. من و حبیب باباخانی شدیم مسئول و مجروحان را بر حسب شدت مجروحیت سوار بالگرد می‌کردیم. آن روز مجروح کم بود. خلبان گفت که بیا با من برویم و برگردیم. مجروح‌ها را سوار کردیم و بالگرد با سلام و صلوات بلند شد. از بلند شدن بالگرد خیلی نگذشته بود که با بی‌سیم به خلبان اطلاع دادند بعثی‌‎ها خط هوایی تردد بالگرد را پیدا کرده‌اند!

علی یعقوبی

وسط راه بودیم که سروکله یکی از میگ‌های عراقی پیدا شد. خلبان بلافاصله حالت اضطراری اعلام کرد و با مهارت شروع کرد به مانور دادن میان شیار‌ها و دره‌هایی که اطرافش را صخره‌های بلند گرفته بودند.

شرایط آنقدر ترسناک شده بود که فکر می‌کردم هر آن ممکن است ملخ بالگرد با دیواره‌ شیار‌ها برخورد کند. بالگرد کلی پیچ و تاب خورد تا بالاخره میگ عراقی نتوانست موشک را روی بالگرد قفل کند و ما از آن معرکه جان به در بردیم. میگ عراقی هم دست از سر ما که برایش مثل یک لقمه چرب بودیم، برداشت.

مجروح‌ها را پیاده کردیم و برگشتیم. تعدادی مجروح هجوم آورده بودند که زودتر سـوار شوند. من زمین هموارتری را به خلبان نشان دادم و گفتم که لطفا آنجا بنشین که زمین صاف‌تر است. بنده خدا باشه‌ای گفت و کمی اوج گرفت. ۲۰ – ۳۰ تا توالت صحرایی که سه طرفش پلیت (ورقه) آهنی بود و جلوی درش پتو آویزان کرده بودند، کنار محوطه بود. نگاهم ناخودآگاه از بالا به پایین افتاد. حدود ۱۰ نفر در توالت‌ها نشسته بودند و از روی حیا نیم‎نگاهی به بالگرد داشتند. کم‌کم ارتفاع را کم کردیم. باد بالگرد آنقدر زیاد بود که این توالت‌های صحرایی به اینطرف و آنطرف پرت می‌شدند. بیچاره بچه‌ها نیم‌خیز نیم‌خیز از توالت‌ها پا به فرار می‌گذاشتند.

علی یعقوبی

زمین که نشستیم، صدای اعتراض بچه‌ها بلند بود. خلبان هم در عین خونسردی مرا نشانشان داد و گفت که برادر یعقوبی دستور دادند. بچه‌ها را که نگاه کردم، از نگاهشان آتش می‌بارید. خودم می‌دانستم دنبال فرصتی هستند تا با یک جشن پتو از خجالتم دربیایند. من هم که دستشان را خوانده بودم، با کشیدن کلاه بادگیر روی سرم و بستن چفیه به صورتم، دو سه روزی فراری بودم تا غضبشان فروکش کند.»

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

فرود نابجای بالگردی که بساط جوک‌سازی رزمندگان را مهیا کرد بیشتر بخوانید »

مادر شهیدان «حسنی‌فینی» به فرزندان شهیدش پیوست


مادر شهیدان «حسنی‌فینی» به فرزندان شهیدش پیوستبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حاجیه خانم «فاطمه عباسی حسنارودی» مادر شهیدان «رضا و حسین حسنی‌فینی» پس از سال‌ها فراق به فرزندان شهیدش پیوست.

مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر پاک این مادر گرانقدر امروز (چهارشنبه) با رعایت پروتکل‌های بهداشتی به سمت گلزار شهدای حسنارود برگزار خواهد شد.

شهید «حسین حسنی‌فینی» سال ۴۴ در روستای حسنارود از توابع شهرستان کاشان به دنیا آمد و سال ۶۱ در عملیات رمضان در شلمچه به شهادت رسید و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

شهید «رضا حسنی فینی» سال ۳۲ در روستای حسنارود از توابع کاشان چشم به جهان گشود و سال ۶۱ به شهادت رسید و پس از تفحص پیکرش سال ۷۴ در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

مادر شهیدان «حسنی‌فینی» به فرزندان شهیدش پیوست بیشتر بخوانید »