شهدای روحانی

تصاویر/ سردار سپهبد شهید «غلامعلی رشید» (۲)

تصاویر/ مراسم اربعین شهدای روحانی جنگ ۱۲ روزه در قم


این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تصاویر/ مراسم اربعین شهدای روحانی جنگ ۱۲ روزه در قم بیشتر بخوانید »

آقا‌زاده‌ای که شش ماه برای ترخیص ماشینش دوید


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «شیخ عباس یعنی پسر سرلشکر غلامعلی رشید خیلی متواضع و خاکی بود. کسانی که با او ارتباط داشتند هرگز فکر نمی‌کرند او آقازاده‌ای هست که فرزند مثلا نفر دوم نظامی مملکت هست. اردوی راهیان نور که بودیم یکی از دانشجویان اصرار داشت که فامیلش را بپرسد. شیخ عباس لبخندی زد و گفت: همون شیخ عباسم.» اینها را یکی از دوستان پسر سرلشکر رشید می‌گوید.

آقا‌زاده‌ای که شش ماه برای ترخیص ماشینش دوید

امین عباس رشید هم یکی از شهدای جنگ تحمیلی دوازده روزه در همان ساعات اولیه جنگ و بعد از بمباران شدن خانه‌شان بود که شهادتش خیلی‌ها را داغدار کرد، نه از این جهت که آقازاده بود و فرزند نفر دوم نظامی مملکت، بلکه از این جهت که شیخ عباس دهه هفتادی، در دنیای رفاقت وارد قلب خیلی‌ها شده بود. شاید اگر به خاطر شغل پدر نبود، شیخ عباس جایی دیگر غیر از لویزان هم که بود اهالی محل و مسجد را شیفته خود می‌کرد. اما برش‌هایی از زندگی شهید امین عباس رشید از زبان دوستانش شنیدنیست.

این آقازاده برای ترخیص ماشینش از پارکینگ، شش ماه دوید!

امین عباس رشید از جایگاه و موقعیت پدرش به عنوان فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا، فقط یکبار بهره می‌برد. کجا؟ برای عروج پدر و پسریشان، آن هم به دست شقی‌ترین اشقیای زمانه. این ویژگی آقازاده یا به قول خودش همان شیخ عباس، در صحبت‌های دوستش با سه روایت دقیق در سه موقعیت متفاوت کاملا مشهود می‌شود: «شیخ عباس اصلا و حتی در حد معمول هم از موقعیت پدرشان استفاده نمی‌کردند. مثلا ما می‌دیدیم وضعیت مالیشان همان وضعیت مالی عادی طلاب بود. حتی بعضا با شرایط مالی سختی دست و پنجه نرم می‌کردند. مثلا یکبار که ماشینشان (L۹۰) خراب شده بود و حدود چهل میلیون خرج داشت، این مبلغ را نداشت و بالاخره با طی کردن یک فرایند طولانی توانست چهل میلیون وام بگیرد تا ماشینش را تعمیر کند. یا مثلا یک بار دیگر تصادفی کرده بود و، چون تصادف جرحی بود پلیس وسیله هر دو طرف را برده بود پارکینگ. این فرآیند آزاد کردن ماشینش از پارکینگ خیلی اذیتشان کرده بود وحدود شش ماه دوندگی و پیگیری کرده بود تا ماشینش را ترخیص کند و تمام این مدت شش ماهه را هم وسیله نقلیه نداشت. در صورتی که یک تماس از طرف نه حتی خود پدرش، بلکه خیلی خیلی پایین‌تر از پدرش هم می‌توانست این فرایند ترخیص ماشین را به چشم بر هم زدنی حل و فصل کند.

مورد دیگری که در همین زمینه هست این بود که ایشان اخیرا می‌خواستند برای ادامه تحصیل به قم بروند، ظاهراً کمی دیر اقدام کرده بود و حجره‌های طلبه‌های قم پر شده بود. شیخ عباس با کلی پیگیری جایی دور از حرم و در یک جای خلوت و به قول خودش خوفناک برای اسکان پیدا می‌کند؛ و مدتی که از اسکانش در آن جای نامطلوب می‌گذرد یکی از اساتید جویای حال ایشان می‌شود و وقتی می‌فهمد شیخ عباس آنجاست تعجب می‌کندو می‌گوید من می‌توانم در فلان جا حجره برایت بگیرم و بالاخره شهید رشید به آنجا می‌روند. در صورتی که باز هم اگر شهید رشید می‌خواست از جایگاه اسم و فامیلی و پدر مایه بگذارد بهترین جا را می‌توانست در حجره‌های قم به راحتی جور کند.»

آقا‌زاده‌ای که شش ماه برای ترخیص ماشینش دوید

خوش مشرب بود و محبوب دل همه رفقا

«محبوب دل همه رفقا بود.» این جمله را محمد امین یکی دیگر از دوستان شیخ عباس می‌گوید و بعد از اشاره به خاطراتی از سفر‌های مکررشان به قم وشاه عبدالعظیم و برنامه‌های مستمر کوه و استخر رفتن، به خوش مشرب بودن شیخ عباس تاکید می‌کند. از اینکه شهید رشید به شدت اهل هدیه دادن به رفقایش بود می‌گوید، از انگشتر گرفته تا کتاب‌های مختلف. امیر‌محمد هم که از دیگر دوستان شهید هست خوش مشربی و ارتباط گیری قوی شیخ عباس را با این کلمات توصیف می‌کند: «با اینکه شیخ عباس طبق صحبت‌های خودش ابتدا آدم درون گرا و حتی به قول خودش گوشه‌گیری بوده، اما بعد از طلبه شدن، برون گرایی و برقراری ارتباط قوی با دیگران را لازمه انجام وظیفه در حیطه کار و فعالیتش در راستای دغدغه‌ها و ارزش‌هایش می‌دانسته. تا جایی که به اعتراف دوستانش شیخ‌عباس تبدیل شده بود به یک شخصیت برون گرا با توانایی ارتباط گیری قوی و تعامل بالا با دیگران. یعنی این خصوصیت را در خودش ایجاد کرده بود. مثلا زمانی که با هم می‌رفتیم حرم شاه عبدالعظیم یکی از تفریحات من و دوست دیگرم این بود که تعداد افرادی که در مسیر با شیخ عباس ارتباط می‌گرفتند و شروع می‌کردند به صحبت و ارتباط گیری را می‌شمردیم. می‌شمردیم و می‌خندیدیم که شروع شد، یک، دو، سه، چهار، پنج و همین طور ادامه داشت…»

با شنیدن این حرف‌های دوست شیخ عباس، جملاتی از حاج قاسم سلیمانی در ذهن جان می‌گیرد: «حق جهاد این هست که تو هر چه در چنته و توان داری، ولو توان تو دو درصد باشد، پنج درصد باشد، همه‌ی آن پنج درصد را به میدان بیاوری. اگر تو همه‌ی آن پنج درصد را به میدان آوردی، آن‌وقت خدا آن نود و پنج درصد را شامل تو می‌کند و این معنای “ان تنصروا الله ینصرکم” خواهد شد.»

آقا‌زاده‌ای که شش ماه برای ترخیص ماشینش دوید

وقتی آقازاده عمامه‌اش را گذاشت زیر سرش و در راهرو قطار خوابید

امیر محمد که خودش دانشجوی دانشگاه تهران هست از رفتار متواضعانه و به دور از تکلف شیخ عباس در تعامل با دیگران و در اردوی راهیان نور سال قبل دانشجویان دانشگاه تهران می‌گوید: «در اردوی راهیان نور پارسال شیخ عباس همراه کاروان دانشجویی دانشگاه مان بود. موقع برگشت چند بلیط کم آمد. به ناچار چند نفر در راهرو قطار خوابیدند. شیخ عباس وقتی متوجه کمبود جا شد، راضی نشد برود داخل کوپه ها، عمامه‌اش را گذاشت زیر سرش و همانجا در راهرو قطار کنار بقیه دراز کشید.»

به مخاطبش اهمیت می‌داد و او را متوجه اهمیت داشتنش می‌کرد

درمیان صحبت‌های دوست شهید، نکته مهمی جلب توجه می‌کند. امیر‌محمد با بیان‌های مختلف از اهمیت دادن شیخ عباس به مخاطبش و کسانی که با او ارتباط داشتند صحبت می‌کند. می‌گوید شیخ عباس علاوه بر روابط عمومی بسیار گسترده، برای پایداری ارتباط‌ها هم خیلی وقت می‌گذاشت. از وقت گذاشتن‌های طولانی برای پاسخ دادن به سوالات گرفته، تا برنامه ریختن برای بیرون رفتن و باهم چیزی خوردن، و نیز مکرر یادکردن از دوستان در موقعیت‌های ارزشمند. امیر‌محمد می‌گوید: «اولین چتی که من و شیخ عباس در همان اوایل دوستیمان باهم داشتیم این بود که شیخ عباس یک عکس از حرم امیرالمومنین گرفته بود، برایم فرستاده بود و نوشته بود از اینجا دعاگویت هستم؛ و وقتی پرسیدم شما؟ جواب داد: بنده خدا، عباس؛ و بعد این روال پرتکرار و دوطرفه و ادامه‌دار شد.»

همیشه در نشست و برخاست با او به دانسته هایمان اضافه می‌شد

شیخ عباس برای خودش دایره المعارفی بود! این جمله را امیر‌محمد می‌گوید و بعد ادامه می‌دهد: «همیشه حرف نو و حرف مفید داشت برای گفتن. یعنی همیشه در نشست و برخاست با او چیزی به دانسته‌هایمان اضافه می‌شد، آن هم در جنبه‌های مختلف مذهبی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و جریان شناسی. اطلاعاتش هم عمیق و دقیق، با مطالعه و کارشناسی شده بود نه سطحی و برگرفته از اطلاعات وایرال شده در فضای مجازی. برای ما عجیب بود که چطور شیخ عباس آنقدر فرصت برای بدست آوردن اطلاعات گسترده و عمیق در زمینه‌های مختلف دارد. اطلاعاتش همیشه به روز بود. مثلا در نمایشگاه کتاب که ما باهم بودیم ایشان اطلاعاتی که در مورد افراد، کتاب‌ها و ناشر‌ها به من می‌داد مفید، ارزشمند و به روز بود و این درحالی بود که من خودم آدم کتاب بازی هستم، اما باز هم حرف‌های شیخ عباس برایم تازگی داشت.»

محمد امین، دوست دیگر شیخ عباس هم بانشان دادن یکی از چت‌هایش با شیخ عباس در دی ماه ۱۴۰۳ مصداقی در همین راستا برایمان می‌آورد: «یک بار به شیخ عباس پیام دادم فرض کن یک امکانی داری که موضوعی را تبیین کنی، در این صورت دست روی چه موضوعی میگذاری؟ شیخ عباس جواب فرستاد: باید فکر کنم. چیز‌های مختلفی میاد تو ذهنم. ولی زمینه‌ای که هم کمی توانش رو داشته باشم، هم خیلی بنظرم مهمه و اولویت داره، تبیین طرح‌های استعماری برای منطقه‌ی ماست، اینکه دشمن واقعیت داره. از بعد از انقلاب هم پیداش نشده، خیلی ساله برای استعمار اومده اینجا دنبال غارت. امروز طرحش چیه؟ ما کجای کاریم و باید چیکار کنیم؟ اگه نفهمیم و غفلت کنیم چه میشه؛ و بعد هم گلوبالیسم یا همون جهانی سازی. اون هم جزء مسائلیه که تو ذهنم برای تبیینش انگیزه دارم؛ که مستکبر چطور از طریق گلوبالیسم همه رو میخواد ببلعه.»

رزق شهادتی که به وقتش رسید

دوستان شهید رشید می‌گویند مدتی بود که شیخ عباس مقید شده بود تا جای ممکن شب‌های جمعه به زیارت شاه عبدالعظیم برود. آن شب جمعه واقعه هم، شب از نیمه گذشته بود که دوستانش راهی شاه عبدالعظیم می‌شوند، اما شیخ عباس برخلاف وقت‌های دیگر فقط التماس دعا می‌گوید و همراهشان نمی‌شود. بعد هم می‌رود پیش بچه‌های هیئت که در آشپزخانه هیئت مشغول تدارک مقدمات غذای نذری عید غدیر بودند، دقایقی قبل از اولین اصابت‌های رژیم صهیونیستی، به دوستان هیئتی اش می‌گوید من خیلی خسته‌ام، میروم خانه کمی استراحت می‌کنم و بعد از نمازصبح برمی‌گردم پیش شما. اما همین چند دقیقه حضور او در خانه‌شان کافی بود تا امین عباس رشید بشود شهید امین عباس رشید فرزند شهید سرلشکر غلامعلی رشید. آن شب همه چیز دست به دست هم داده بود برای یک عروج پدر و پسری فراموش نشدنی.

منبع: فارس

انتای پیام/ ۱۱۹

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

آقا‌زاده‌ای که شش ماه برای ترخیص ماشینش دوید بیشتر بخوانید »

کتاب «در مسیر روح الله» معرفی مجتهد شهید آیت‌الله «صدوق» روانه بازار نشر شد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از قم، کتاب «در مسیر روح الله» روایتی تازه از زندگی، مبارزات و مجاهدت‌های عالم مجاهد شهید آیت الله محمدصادق صدوق گلپایگانی (ره) از پیش قراولان نهضت امام خمینی (ره) در ۲۰۳ صفحه به قلم طبع آراسته و روانه بازار نشر شد.

محتوای کتاب فوق در ۱۱ فصل به همراه آلبوم تصاویر شهید والامقام گردآوری، صفحه آرایی و تنظیم شده و موضوعاتی از قبیل تبارنامه، ویژگی‌های اخلاقی، علمی فرهنگی، فعالیت‌های تبلیغی، جهادی، مبارزاتی، اقدامات عام المنفعه، همراهی با نهضت امام خمینی (ره) و کلام بزرگان بخصوص رهبر معظم انقلاب اسلامی و علما و نخبگان در مورد شهید، بخش‌هایی از کتاب را تشکیل می‌دهد.

کتاب در مسیر روح الله، به قلم رضا کشاورز و به همت معاون ادبیات و تاریخ اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و مقاومت استان قم آماده سازی و منتشر شده هست.

در صفحه ۱۲۲ این کتاب آمده هست:

«پس از رحلت آیت الله العظمی بروجردی (ره)، سکوت سنگینی بر حوزه‌های علمیه سایه افکنده بود، اما طنین رسای شهید صدوق، این سکوت را در هم شکست و در مسجد اعظم قم با شجاعت و صراحت تمام حضرت امام خمیی (ره) را به عنوان مرجع اعلم و زعیم مسلمین معرفی کرد و مردم را به تقلید از ایشان فراخواند.»

«مجتهد بی نشان» شهید آیت الله صدوق، عالمی هست که در مکتب امام خمینی (ره) و آیت الله بروجردی رشد یافت و در سن جوانی، به مقام اجتهاد رسید.

وی متولد سال ۱۳۰۳ در روستای تیکن از توابع شهرستان گلپایگان استان اصفهان و آخرین فرزند روحانی عالی قدر حاج شیخ فرج الله تیکنی گلپایگانی بود که چهارم آبان ۱۳۴۰ در سن ۳۷ سالگی پس از تحمل شکنجه‌های فراوان عمّال طاغوت در زندان قصر، مظلومانه و غریبانه به فیض شهادت نائل آمد و در مکانی نامعلوم به خاک سپرده شد.

مستندی از زندگی و شهادت شهید آیت الله صدوق به همت گروه تلویزیونی شاهد از شبکه نور استان قم پخش شده و در آن به زندگی و مبارزات آن عالم مجاهد شهید پرداخته هست. بنای یادبودی نیز برای آن شهید والامقام در روستای زادگاهش «تیکن» و آرامستان وادی السلام در نظر گرفته شده هست.

علاقمندان می‌توانند جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد زندگی، مبارزات و شهادت شهید آیت الله صدوق، به کانال مجتهد بی نشان

https://eitaa.com/shahidsadoogh

در پیام رسان ایتا مراجعه نمایند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

کتاب «در مسیر روح الله» معرفی مجتهد شهید آیت‌الله «صدوق» روانه بازار نشر شد بیشتر بخوانید »

صدور مدارک شهدای روحانی خراسان رضوی


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از خراسان رضوی، حجت‌الاسلام‌والمسلمین «عباسعلی عنابستانی» مسئول امور ایثارگران، جانبازان و شهدای معاونت فرهنگی تبلیغی حوزه علمیه خراسان اظهار داشت: با پیگیری‌های صورت‌گرفته برای ۴۳۲ شهید روحانی خراسان رضوی، مدرک استخدامی در چهار سطح یک، ۲، سه و چهار صادر شده هست.

وی با اشاره به ویژگی‌های صدور مدرک استخدامی برای شهدای روحانی، گفت: این تعیین سطح علمی بیانگر آن هست که این شهید والامقام، تحصیل‌کرده حوزه علمیه بوده هست هرچند در زمان شهادت، در جبهه‌های جنگ در قامت یک بسیجی اسلحه بدست گرفته و با دشمن جنگیده هست لذا برای مردم آمار شهدای روحانی واقعی‌تر و ملموس‌تر می‌شود.

مسئول امور ایثارگران، جانبازان و شهدای معاونت فرهنگی تبلیغی حوزه علمیه خراسان تصریح کرد: در دنیای امروز میزان تحصیلات و سطح علمی افراد با مدرک تحصیلی سنجیده می‌شود؛ بر همین اساس این مدارگ گویای میزان تحصیلات و سطح علمی شهدای روحانی هست.

حجت‌الاسلام عنابستانی تصریح کرد: بنیاد شهید و امور ایثارگران، میزان حقوق و مزایای خانواده شهدا را برمبنای مدرک علمی آنها تعیین می‌کند و باگذشت بیش از ۳۵ سال، با اینکه شهدای روحانی داری مدرک تحصیلی کارشناسی و بالاتر بوده‌اند ولی تاکنون مزایای این شهدا بر اساس مدرک اولیه و ابتدایی در نظر گرفته شده هست.

وی در پایان گفت: خانواده شهدای روحانی با مراجعه به مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان دفتر امور ایثارگران و شهدا می‌توانند مدارک شهدای خود را دریافت کنند و با برای کسب اطلاع بیشتر با شماره تلفن ۰۵۱۳۲۰۰۸۶۸۹ تماس حاصل کنند. 

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

صدور مدارک شهدای روحانی خراسان رضوی بیشتر بخوانید »

آماده انتشار منتظر عکسم////////////////کتاب «شیخ مصطفی»؛ درباره زندگی و مجاهدت‌های روحانی شهید مصطفی میری خراجی

زندگی و مجاهدت‌های شهید مصطفی میری خراجی در کتاب «شیخ مصطفی» خواندنی شد


آماده انتشار منتظر عکسم////////////////کتاب «شیخ مصطفی»؛ درباره زندگی و مجاهدت‌های روحانی شهید مصطفی میری خراجی

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، کتاب «شیخ مصطفی» یکی از تازه‌ترین آثار منتشرشده از سوی نشر شاهد است که به زندگی‌نامه و خاطرات شهید روحانی حاج آقا مصطفی میری خراجی می‌پردازد. نویسنده این اثر، نعمت‌الله عبداللهی، با زبانی ساده اما تأثیرگذار، به روایت ابعاد مختلف زندگی فردی، اجتماعی، جهادی و معنوی این طلبه شهید پرداخته است.

کتاب «شیخ مصطفی» با نثری روان و صمیمی، خواننده را قدم‌به‌قدم با شخصیت و سلوک شهید مصطفی میری خراجی همراه می‌سازد. نویسنده در آغاز، اطلاعات شناسنامه‌ای و مقدمه‌ای مختصر درباره این شهید روحانی ارائه می‌دهد و سپس به زندگی‌نامه‌ای دقیق و مستند از دوران نوجوانی و تحصیل در حوزه علمیه گرفته تا فعالیت‌های مذهبی، انقلابی و حضور داوطلبانه در جبهه‌های دفاع مقدس می‌پردازد.

در بخش‌های بعدی، خاطرات خانواده، دوستان و همرزمان شهید بازگو می‌شود؛ خاطراتی که با حال‌وهوای انسانی و گاه عاطفی خود، جلوه‌هایی از ایمان، صداقت، تواضع و روحیه جهادی این شهید را نمایان می‌کند. بخش قابل توجهی از کتاب به ویژگی‌های اخلاقی، روحی و اجتماعی شهید حاج آقا میری اختصاص دارد که از نگاه اطرافیانش به‌تصویر کشیده شده‌اند.

همچنین آثار برجای‌مانده از این شهید، شامل نوشته‌ها، سخنرانی‌ها و فایل‌های صوتی پیاده شده‌اند. وصیت‌نامه او نیز که آینه‌ای از باورها و دغدغه‌های دینی و انقلابی‌اش است، در متن آمده است.

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد کتاب، حضور اشعار شاعران محلی درباره این شهید است که با زبان بومی، از شجاعت و معنویت شیخ مصطفی سخن گفته‌اند. در بخش‌های پایانی، یادمان‌هایی از سوی همرزمان و یاران شهید، و مجموعه‌ای از تصاویر و اسناد شخصی و رزمی او به چاپ رسیده است.

در بخشی از خاطرات کتاب، یکی از نزدیکان شهید چنین روایت می‌کند: «یک روز آمد خانه. مادر من هم آن روز خانه‌مان بود. سلام و احوالپرسی کرد و گفت تلفن کردند جبهه نیرو لازم دارد و من باید زود بروم. پارچه عمامه‌اش را شسته و آماده کرده بود. گفت: بیا کمکم کن عمامه‌ام را ببندم.
وقتی آماده شد، گفت: حالا خوب شد. می‌دانی وقتی که بعثی‌ها یه طلبه عمامه‌به‌سر می‌بینند، کجا را نشانه می‌گیرند؟
دستش را گذاشت روی پیشانی و گفت: صاف با تیر می‌زنند این‌جا؛ خندید، خداحافظی کرد و رفت.
وقتی به شهادت رسید و پیکر مطهرش را آوردند، دیدم تیر همان‌جایی خورده بود که خودش گفته بود. من هم به فرزندانم یاد داده‌ام که راه شهدا، به‌ویژه راه عموی شهیدشان را ادامه دهند و همیشه در خط شهدا حرکت کنند. ان‌شاءالله که ادامه‌دهنده راه سعادتمند امام و شهدا باشیم به ذکر صلوات بر محمد و آل محمد.»

کتاب «شیخ مصطفی» اثری ماندگار درباره یک روحانی مبارز و مخلص است که جان خود را در مسیر دفاع از دین و میهن فدا کرد؛ اثری که هم برای نسل جوان آموزنده است و هم برای پژوهشگران حوزه ایثار و شهادت منبعی غنی به شمار می‌رود.

این کتاب با قیمت ۲۰۰ هزار تومان و در تیراژ ۱۰۰۰ نسخه منتشر شده و علاقه‌مندان برای تهیه آن می‌توانند با شماره تلفن ۰۲۱-۸۳۲۳۲۶۴۸ تماس حاصل کنند.

انتهای پیام/ 



منبع خبر

زندگی و مجاهدت‌های شهید مصطفی میری خراجی در کتاب «شیخ مصطفی» خواندنی شد بیشتر بخوانید »