شهدای غواص

سردار کارگر: حضور نمایندگان ۸۰ کشور در مراسم تشییع «نصرالله» گواه از پیروزی مقاومت دارد/ مردم در راهیان نور به دنبال هویت خود هستند

سردار کارگر: حضور نمایندگان ۸۰ کشور در مراسم تشییع «نصرالله» گواه از پیروزی مقاومت دارد/ مردم در راهیان نور به دنبال هویت خود هستند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اعزامی دفاع‌پرس به خرمشهر، سردار سرتیپ بسیجى «بهمن کارگر» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و رئیس ستاد مرکزی راهیان نور کشور، عصر امروز (شنبه) با حضور در یادمان علقمه (شهدای غواص کربلای ۴) به جمع زائران پیوست.

سردار کارگر که خود از رزمندگان حاضر در عملیات کربلای ۴ بوده هست، در این بازدید و در گفت‌و‌گو با خبرنگار دفاع‌پرس، اظهار داشت: یادمان علقمه یادآور عملیات کربلای ۴ و شهدای والامقام این عملیات هست؛ عملیاتی که هر چند با موفقیت همراه نشد، اما بلافاصله و در فاصله ۱۵ روز، موجب برگزاری عملیات بزرگ و موفقیت‌آمیز کربلای ۵ شد که از موفق‌ترین و پرثمرترین عملیات‌های دفاع مقدس بود.

رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس با اشاره به حضور چشمگیر و گسترده زائران در این یادمان عنوان کرد: مردم به این یادمان آمده‌اند تا افتخارات خودشان و از طرفی بزرگواری و ازخودگذشتگی جوانان و نوجوانان این سرزمین را ببینند.

وی افزود: نکته قابل توجه، حضور جوانان و نوجوانان در میان زائران هست که درپی آن هستند تا ببینند هم‌سن و سالان خودشان در دفاع مقدس و این مناطق چه جانفشانی‌هایی برای حفظ کشور و نظام مقدس جمهوری اسلامی کردند.

رئیس ستاد مرکزی راهیان نور کشور با اشاره اهمیت برگزاری مراسم تشییع پیکر مطهر شهید «سید حسن نصرالله» که فردا (یکشنبه) در لبنان انجام خواهد شد و تقارن آن با روز ملی راهیان نور، تصریح کرد: سید حسن نصرالله عزیز سال‌ها منتظر شهادت بود که سرانجام به این افتخار نائل آمد و در واقع شهادت ایشان سرآغاز یک پیروزی هست.

سردار کارگر اضافه کرد: با وجود تهدیدات رژیم غاصب صهیونیستی فردا و در مراسم تشییع پیکر مطهر سید مقاومت، نمایندگانی از ۸۰ کشور حاضر خواهند بود؛ در صورتی‌که نتانیاهو به هیچ کشوری نمی‌تواند سفر کند و حتی لهستان که زادگاه اوست از پذیرش وی امتناع می‌کند و این عین پیروزی هست و نشان از وحدت مسلمانان و مستضعفین دارد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: سیدحسن نصرالله به‌عنوان رهبر شیعیان لبنان جان خود را فدای برادران سنی‌اش در فلسطین و غزه کرد تا پرچم اسلام و مقاومت و وحدت مسلمانان پایدار بماند که سرانجام و بدون تردید منجر به پیروزی جبهه مقاومت و اسلام خواهد شد.

انتهای پیام/ 271

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

سردار کارگر: حضور نمایندگان ۸۰ کشور در مراسم تشییع «نصرالله» گواه از پیروزی مقاومت دارد/ مردم در راهیان نور به دنبال هویت خود هستند

سردار کارگر: حضور نمایندگان ۸۰ کشور در مراسم تشییع «نصرالله» گواه از پیروزی مقاومت دارد/ مردم در راهیان نور به دنبال هویت خود هستند بیشتر بخوانید »

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: یادمان عملیات شهدای عملیات «کربلای ۴» یکی از یادبود‌های مهم در تاریخ دفاع مقدس ایران، در منطقه‌ای در جنوب غربی ایران و نزدیک به مرز ایران و عراق واقع شده هست. این عملیات در جریان جنگ ایران و عراق و در منطقه عمومی جنوب غرب کشور انجام شد.

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

جاده خرمشهر – آبادان یکی از مناطق استراتژیک و مهم در طول جنگ بود که چند اقدام بزرگ در آنجا صورت گرفته بود. عملیات کربلای ۴ در تاریخ ۳ فروردین ۱۳۶۶ آغاز شد و با وجود جان‌فشانی‌ها و ایثار‌های فراوان رزمندگان اسلام، به دلیل شرایط سخت جنگی و مقاومت شدید نیرو‌های عراقی، به نتیجه مطلوب نرسید. با این حال، این عملیات به‌عنوان نمادی از مقاومت و ایثار رزمندگان اسلام در تاریخ دفاع مقدس ثبت شده هست.

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

یادمان شهدای عملیات کربلای ۴ معمولاً در منطقه جنوب غرب کشور و جاده خرمشهر ـ آبادان قرار دارد و هر ساله در ایام خاصی مانند روز‌های دفاع مقدس یا سالگرد عملیات، مراسم‌های یادبود و بزرگداشت شهدا در این مکان برگزار می‌شود. این یادمان‌ها شامل نمادها، مجسمه‌ها و نوشته‌هایی هست که به شهدای این عملیات و سایر شهدای جنگ ایران و عراق اختصاص دارد.

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

یکی از زائران یادمان شهدای القمه در گفت‌و‌گو با خبرنگار اعزامی دفاع‌پرس، در این زمینه می‌گوید: یادمان شهدای القمه نماد رشادت‌ها و ایثارگری‌های رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس هست. 

وی افزود: این شهدا مظلومانه و دست بسته به دست دشمن بعثی به شهادت رسیدند، اما یاد و خاطره آنها برای همیشه جاویدان خواهد بود. 

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

این زائر یادمان شهدای القمه تاکید کرد: باید یاد و خاطره شهدا را آنطور که باید زنده بداریم چرا که زندگی خاک و وطن ما مدیون رشادت‌های شهدای دفاع مقدس و وطن هست.

یادمان شهدا به توده جامعه یادآوری می‌کند که رشادت‌های رزمندگان اسلام موجب شد تا جامعه با آرامش و امنیت به مسیر خود ادامه دهد و این موضوع حقیقتاً ارزشمند هست. 

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

انتهای پیام/ 281

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر

یادمان شهدای علقمه؛ معراج شهدای گمنام غواص+ تصاویر بیشتر بخوانید »

«هزار و یک» و «برمودا» چگونه از شهدا گفتند

«هزار و یک» و «برمودا» چگونه صبر و احساس مادران شهدا را به تصویر کشید


«هزار و یک» و «برمودا» چگونه از شهدا گفتند
 
به گزارش نوید شاهد؛ به تازگی شاهد بودیم شبکه «نسیم» به روایت صبر و احساس مادر شهیدان «محسن جاویدی» و «سیدمحمدحامد مسکون» پرداخته است.» مهندس سعید اوحدی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران و معاون رئیس جمهور در پیامی این را گفت و افزود: «زنان داغ‌دیده و استواری که یکی بعد از شهادت فرزند خود در آب‌های اروند، دیگر ماهی نخورده و مادر دیگری که با سکوت، تمام ناگفته‌ها را از جگرگوشه‌اش بیان می‌کند.»
 
هر یک از این صحنه‌ها که مهندس اوحدی به آن اشاره کرده، تنها ۳ دقیقه و خرده‌ای از برنامه‌های «برمودا» و «هزار و یک» را گفت؛ اما در همان زمان کوتاه اشک بیننده‌ها را در آورد.
 

 
محسن جاویدی ۲۰ سالش بود که ساکش را بست و راهی جبهه شد تا از کشورش دفاع کند؛ غواص بود. چند ماه بعد به مادرش خبر دادند: «در عملیات کربلای ۴ ما از اروند رد شدیم، اما محسن در دریا افتاد و ماهی‌ها او را خوردند.» سکینه مهرعلی‌پور بعد از شهادت فرزندش گفت: «وقتی فهمیدم محسن در دریای خدا افتاده، سوختم و خاکستر شدم.»
 
«هزار و یک» و «برمودا» چگونه از شهدا گفتند
 
هفته پیش محسن شریفیان خواننده و آهنگساز، در برنامه «۱۰۰۱» با نی‌انبان خود قطعه «غبار» را نواخت و گفت: «وقتی قطعه غبار را می‌نوازم فقط به یک چیز فکر می‌کنم؛ آن هم زنده به گور کردن ۱۷۵ غواصی که در عملیات کربلای ۴ به اسارت رفتند، دستانشان بسته شد، زنده به گور شدند یا در آب غرق شدند و به شهادت رسیدند.» او سپس درخواست پخش ویدئوی مادر شهید جاویدی را کرد که می‌گفت: «از وقتی گفتند افتاد دریا ماهی خوردش، دیگه نه به ماهی نگاه می‌کنم و نه می‌خورم.» فیلم این بخش از برنامه «۱۰۰۱» و نواختن قطعه غبار توسط شریفیان را ببینید و بشنوید:
 

 
شریفیان پیش از این هم در یکی از کنسرت‌های خود از شهدا یاد کرده و گفته بود: «اگر مزدوری این است که از خلیج فارس، هویت ملی، شهدا و کسانی که برای کشورشان جان می‌دهند دفاع کنیم، من مزدورم.» فیلم آن را هم ببینید:
 
صحنه دیگری که اوحدی به آن اشاره کرده، بخشی از برنامه «برمودا» است که آن هم چند روز پیش پخش شده و رقیه کرمانی مادر شهید سیدمحمدحامد مسکون، مهمان آن بوده. تک پسر رقیه کرمانی فقط ۱۵ سالش بود که در مهران تیر به پیشانی‌اش خورد و به شهادت رسید. تک پسری که حتی اگر شب‌ها یک ساعت بیشتر در مسجد می‌ماند، مادر از دلتنگی چادر سر می‌کرد و سر کوچه می‌رفت و ثانیه‌ها را می‌شمرد تا سایه محمدحامد را ببیند.«هزار و یک» و «برمودا» چگونه صبر و احساس مادران شهدا را به تصویر کشید
 
 
«هزار و یک» و «برمودا» چگونه از شهدا گفتند
 
۳۷ سال از شهادت محمدحامد گذشته بود که تیمی مستندساز سراغ رقیه خانم رفتند تا فیلمی ۱۰۰ ثانیه‌ای از خاطرات مادر و پسری تولید کنند؛ اما تنها «۱۰۰ ثانیه سکوت» گیرشان آمد با جمله پایانی که همان کافی بود تا دل بیننده‌ها را بلرزاند: «دوستش داشتم؛ خیلی.»
 
هفته پیش این مادر که حالا ۳۸ سال دلتنگی پسرش را دارد، روبروی کامران نجف‌زاده نشست و این بار نه با سکوت، بلکه با زبان شیرینش از غمِ عاشقانه‌هایش با محمدحامد و بابای محمدحامد صحبت کرد. بخشی از این برنامه را هم ببینید:
 

«هزار و یک» و «برمودا» چگونه صبر و احساس مادران شهدا را به تصویر کشید

منبع خبر

«هزار و یک» و «برمودا» چگونه صبر و احساس مادران شهدا را به تصویر کشید بیشتر بخوانید »

حماسه بختیار، غواصی که تاریخ را زیر آب نوشت

حماسه بختیار، غواصی که تاریخ را زیر آب نوشت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از هرمزگان، اسماعیل زارعی خبرنگار و فعال رسانه در هرمزگان در یادداشتی نوشت: «بختیار، نه نام یک اسطوره، بلکه روایتگر یک قهرمان از جنس خاک هست. رزمنده غواصی که در نبردهای نفس‌گیر جنگ ایران و عراق، نه تنها در اعماق آب‌ها بلکه در دل تاریخ نیز نفوذ کرد. داستان او، فریادی هست از ایثار، شجاعت و ایمانی که در سکوت آب‌ها، طنین‌انداز شد.»

سکوت آب، رازهای زیادی در دل خود دارد. اما هیچ رازی به اندازه رشادت بختیار، غواصِ جنگ، شنیدنی نیست. او در دل شب‌های عملیات، با دلی نترس و اراده‌ای پولادین، به قلب دشمن زد و حماسه‌ای آفرید که تا ابد در تاریخ این سرزمین، ماندگار خواهد ماند.

در دل یک روستای کوچک و آرام در کوهستان باصفای بشاگرد و سندرک ، مردی چهل ساله با چهره‌ای پر از رنج و مرارت زندگی روستایی موج میزند. 

او با دستانی زحمت‌کش و قلبی پر از عشق به وطن، هر روز صبح زود از خواب بیدار می‌شود و به امورات مردم میپردازد
نور امید انقلاب پابرهنگان و مستضعفان به قلب پر از رنج و محنت مردم تابیده هست.

بختیار سعی میکند کلام مسیحایی امام را با نوار کاست و از طریق بلندگوی مسجد به گوش مردم برساند.

درختان میوه‌اش را آبیاری می‌کند و به صدای پرندگان گوش می‌دهد. اما در دل او، صدای دیگری هم به گوش می‌رسد؛ صدای وطنش که در خطر هست.

زمانی که خبر جنگ به روستا می‌رسد، او با تمام وجود احساس مسئولیت می‌کند. با نگاهی مصمم و شجاع، تصمیم می‌گیرد که به جبهه برود. او می‌داند که این راه خطرناک هست، اما عشق به میهن و مردمش او را به جلو می‌برد. 

بختیار یارانی هم دارد.

همان یارانی که خمینی کبیر وعده داده بود از یاران باوفای امام زمان عج)هستند…

جوانانی مصمم، باانگیزه، آگاه و بصیر و با ایمانی آکنده از شوق جان دادن در راه معبود..

در دلشان  امید و ایمان به پیروزی می‌جوشد. او به دوستان و خانواده‌اش قول می‌دهد که برمی‌گردد و با افتخار از وطنش دفاع می‌کند. در جبهه، او با دیگر رزمندگان هم‌قسم می‌شود و در کنار هم، برای آزادی و امنیت وطنشان می‌جنگند. 

بختیار ، نماد غیرت و شجاعت هست؛ او نه تنها برای خود، بلکه برای نسل‌های آینده‌اش می‌جنگد. در دل جنگ، او به حتی با نامه هایی که دریافت و ارسال میکند، جو قبیله ای و قومیتی بشاگرد را مدیریت میکند.

نزاع های قبیله ای را سامان میدهد.

بختیار کاریزماتیک هست. قدرت جذب دارد.

کلام نافذ دارد و مردم اغلب مرید رفتارش هستند. 

بختیار صورتی استخوانی و سبزه دارد. یک محاسن کوتاه و چهره ای مردانه و با ابهت.

حرف زور را هرگز برنمیتابد.  منطق ” نه”نمیشود” در قاموس این مرد بیگانه هست. 

بختیار در روزهای قحطی و گرسنگی مردم  سندرک و بشاگرد در آن کوههای صعب العبور قرار و آرام ندارد. گویی سربازی هست که حکم ماموریت های غیرممکن را ممهور به مهر ولی معصوم در دست دارد. او با یک کامیونت شخصی در بیغوله ها، راه های مال رو، سنگلاخ رودخانه ها پنجه در پنجه خطر و خسارت می اندازد تا ” نفت، آرد، دارو، را به دورترین نقطه زیست بشر  در بند فقر و فلاکت میرساند. 

نفس هایش به شماره افتاده بود

از یک گردنه تیز و ارتفاعی بلند بالا رفته بود. او بچه روستا بود. زیست مطهر و بی آلایش صحرا و تغذیه ارگانیک  مردهای نیرومند و رویین تنی می ساخت. و این خستگی ها برایش معنا نداشت. 

درد و رنج و بیماری روستاهای کوه پایه نشین آزارش میداد. هیچ دسترسی به شهرهای نسبتا مرفه نبود و در کل دستیابی به شهر، پزشک و دارو جزء رویاهای دست نیافتنی بشر آن مناطق بود. زن های جوان باردار در زایمان های طبیعی جان میدادند  و تنها معجزه دم جان دادن شان قابله روستایی بود با داواهایی که در دشت و دامن جمع کرده بود.

نوزادهای نگون بخت با بیماریهای ناشناخته پرپر میشدند، مردها و جوان تر ها هر بلایی سرشان می آمد مردم به دیو و جن و موجودات ماوراء طبیعه نسبت اش میدادند و معمولا نسخه ملاهای محلی را میپذیرفتند… 

قهرمان قصه ما اما با این همه اوصاف چشم اندازی دیگر گونه داشت. با ارتباطات زیادی که داشت. نسخه دست نویس میفرستاد داروخانه های شهر، دارو میگرفت و با دوچرخه و کوله پشتی از راههایی بسیار صعب العبور و وحشتناک ترین پوشش های جنگلی عبور میکرد و به بالین رنجورترین انسانها میرسید. 

یکی از جوانان هم دوره اش میگفت به روستایی رسیدیم با پنج خانه کپری با فاصله زیاد از هم.  این دهکده مرموز در سکوتی دهشتناک فرو رفته بود.

به ناچار به نزدیک یکی از این کومه ها رسیدیم دود غلیظی از لابه لای چوب های نخل بافته شده در اسکلت خانه کپری بیرون میزد.

یک خانواده پنج نفری با وضعیتی بسیار وخیم درون خود از درد مچاله شده بودند.

بختیار یک به یک شان را بیدار کرد. دارو خوراند و به حیات برشان گرداند. 

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

حماسه بختیار، غواصی که تاریخ را زیر آب نوشت

حماسه بختیار، غواصی که تاریخ را زیر آب نوشت بیشتر بخوانید »

حماسه بختیار، غواصی که تاریخ را زیر آب نوش1

حماسه بختیار، غواصی که تاریخ را زیر آب نوش1


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از هرمزگان، اسماعیل زارعی خبرنگار و فعال رسانه در هرمزگان در یادداشتی نوشت:

«بختیار، نه نام یک اسطوره، بلکه روایتگر یک قهرمان از جنس خاک هست. رزمنده غواصی که در نبردهای نفس‌گیر جنگ ایران و عراق، نه تنها در اعماق آب‌ها بلکه در دل تاریخ نیز نفوذ کرد. داستان او، فریادی هست از ایثار، شجاعت و ایمانی که در سکوت آب‌ها، طنین‌انداز شد.»

سکوت آب، رازهای زیادی در دل خود دارد. اما هیچ رازی به اندازه رشادت بختیار، غواصِ جنگ، شنیدنی نیست. او در دل شب‌های عملیات، با دلی نترس و اراده‌ای پولادین، به قلب دشمن زد و حماسه‌ای آفرید که تا ابد در تاریخ این سرزمین، ماندگار خواهد ماند.”

در دل یک روستای کوچک و آرام در کوهستان باصفای بشاگرد و سندرک ، مردی چهل ساله با چهره‌ای پر از رنج و مرارت زندگی روستایی موج میزند. 

او با دستانی زحمت‌کش و قلبی پر از عشق به وطن، هر روز صبح زود از خواب بیدار می‌شود و به امورات مردم میپردازد
نور امید انقلاب پابرهنگان و مستضعفان به قلب پر از رنج و محنت مردم تابیده هست.

بختیار سعی میکند کلام مسیحایی امام را با نوار کاست و از طریق بلندگوی مسجد به گوش مردم برساند.
 درختان میوه‌اش را آبیاری می‌کند و به صدای پرندگان گوش می‌دهد. اما در دل او، صدای دیگری هم به گوش می‌رسد؛ صدای وطنش که در خطر هست.

زمانی که خبر جنگ به روستا می‌رسد، او با تمام وجود احساس مسئولیت می‌کند. با نگاهی مصمم و شجاع، تصمیم می‌گیرد که به جبهه برود. او می‌داند که این راه خطرناک هست، اما عشق به میهن و مردمش او را به جلو می‌برد. 

بختیار یارانی هم دارد. 
همان یارانی که ” خمینی کبیر وعده داده بود از یاران باوفای امام زمان عج)هستند… 
جوانانی مصمم، باانگیزه،  آگاه و بصیر و با ایمانی آکنده از شوق جان دادن در راه معبود.. 

در دلشان  امید و ایمان به پیروزی می‌جوشد. او به دوستان و خانواده‌اش قول می‌دهد که برمی‌گردد و با افتخار از وطنش دفاع می‌کند. در جبهه، او با دیگر رزمندگان هم‌قسم می‌شود و در کنار هم، برای آزادی و امنیت وطنشان می‌جنگند. 

بختیار ، نماد غیرت و شجاعت هست؛ او نه تنها برای خود، بلکه برای نسل‌های آینده‌اش می‌جنگد. در دل جنگ، او به حتی با نامه هایی که دریافت و ارسال میکند، جو قبیله ای و قومیتی بشاگرد را مدیریت میکند. 
نزاع های قبیله ای را سامان میدهد. 
بختیار کاریزماتیک هست. قدرت جذب دارد. 
کلام نافذ دارد و مردم اغلب مرید رفتارش هستند. 

بختیار صورتی استخوانی و سبزه دارد. یک محاسن کوتاه و چهره ای مردانه و با ابهت. 
حرف زور را هرگز برنمیتابد.  منطق ” نه”نمیشود” در قاموس این مرد بیگانه هست. 

بختیار در روزهای قحطی و گرسنگی مردم  سندرک و بشاگرد در آن کوههای صعب العبور قرار و آرام ندارد. گویی سربازی هست که حکم ماموریت های غیرممکن را ممهور به مهر ولی معصوم در دست دارد. او با یک کامیونت شخصی در بیغوله ها، راه های مال رو، سنگلاخ رودخانه ها پنجه در پنجه خطر و خسارت می اندازد تا ” نفت، آرد، دارو، را به دورترین نقطه زیست بشر  در بند فقر و فلاکت میرساند. 

 

نفس هایش به شماره افتاده بود
از یک گردنه تیز و ارتفاعی بلند بالا رفته بود. او بچه روستا بود. زیست مطهر و بی آلایش صحرا و تغذیه ارگانیک  مردهای نیرومند و رویین تنی می ساخت. و این خستگی ها برایش معنا نداشت. 

درد و رنج و بیماری روستاهای کوه پایه نشین آزارش میداد. هیچ دسترسی به شهرهای نسبتا مرفه نبود و در کل دستیابی به شهر، پزشک و دارو جزء رویاهای دست نیافتنی بشر آن مناطق بود. زن های جوان باردار در زایمان های طبیعی جان میدادند  و تنها معجزه دم جان دادن شان قابله روستایی بود با داواهایی که در دشت و دامن جمع کرده بود. 
نوزادهای نگون بخت با بیماریهای ناشناخته پرپر میشدند، مردها و جوان تر ها هر بلایی سرشان می آمد مردم به دیو و جن و موجودات ماوراء طبیعه نسبت اش میدادند و معمولا نسخه ملاهای محلی را میپذیرفتند… 

قهرمان قصه ما اما با این همه اوصاف چشم اندازی دیگر گونه داشت. با ارتباطات زیادی که داشت. نسخه دست نویس میفرستاد داروخانه های شهر، دارو میگرفت و با دوچرخه و کوله پشتی از راههایی بسیار صعب العبور و وحشتناک ترین پوشش های جنگلی عبور میکرد و به بالین رنجورترین انسانها میرسید. 

یکی از جوانان هم دوره اش میگفت به روستایی رسیدیم با پنج خانه کپری با فاصله زیاد از هم.  این دهکده مرموز در سکوتی دهشتناک فرو رفته بود. 
به ناچار به نزدیک یکی از این کومه ها رسیدیم دود غلیظی از لابه لای چوب های نخل بافته شده در اسکلت خانه کپری بیرون میزد. 
یک خانواده پنج نفری با وضعیتی بسیار وخیم درون خود از درد مچاله شده بودند. 
بختیار یک به یک شان را بیدار کرد. دارو خوراند و به حیات برشان گرداند. 

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

حماسه بختیار، غواصی که تاریخ را زیر آب نوش1

حماسه بختیار، غواصی که تاریخ را زیر آب نوش1 بیشتر بخوانید »