سکوتی که در نیمه شب شکسته شد
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از فارس، شهید «حمزه قربان» یکم خرداد سال ۱۳۴۴ در دهرم شهرستان فراشبند از توابع استان فارس دیده به جهان گشود. او کودکی تیزهوش بود از این رو در سن ۵ سالگی به مدرسه رفت و در تمام دوران ابتدایی رتبه اول را کسب کرد که برای ادامه تحصیل به فیروزآباد رفت.
حمزه با اوج گرفتن انقلاب اسلامی فعالیتهای چشم گیری در به ثمر رسیدن انقلاب انجام داد. سال ۱۳۵۸ در دبیرستان قاموس فیروزآباد در رشته اقتصاد مشغول تحصیل شد. در ایام جنگ تحمیلی به جبهه رفت. وی سرانجام ۲۳ تیر سال ۱۳۶۱ برابر با ۲۲ ماه مبارک رمضان و در عملیات رمضان در شلمچه به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای دهرم به خاک سپرده شد.
خاطره خودنوشت شهید حمزه قربان «قسمت یازدهم»:
روز دهم تیرماه ۱۳۶۱ ساعت ۱۰:۳۰ به شهر رفتم؛ جلوی سینما رد شدم، رفتیم سینما تا ساعت یک. سپس آمدیم مسجد نماز خواندیم، خوابیدیم تا ساعت ۳:۳۰ و بعد رفتم مقدار زیادی در اهواز گشتم، سپس به پایگاه آمدم.
شب آماده باش بود، بعضی بچهها حتی با کوله پشتی خوابیده بودند، ولی من لباس و کفش پوشیدم و خوابیدم. ساعت ۱۲ شب بود که ناگهان صدای تیراندازی و منور و رسام و برپا، برپا بیدارم کرد؛ خلاصه به زمین صبحگاه رفتیم نیم ساعتی برایمان حرف زدند، بعد برگشتیم و خوابیدیم.
صبح هم، چون جمعه بود، مراسم صبحگاه و دو در کار نبود؛ بالاخره اکنون ساعت ۷:۲۰ روز جمعه دهم ماه مبارک رمضان هست و صدای عَجِّلُوا بِالصَّلاةِ، عَجِّلُوا بِالصَّلاةِ از هر طرف به من میگوید، نوشتن ترک گو و بسوی نماز بشتاب. خداحافظ.
دوازدهم تیرماه ۱۳۶۱ پس از مراسم صبحگاه و ورزش و دو و صبحانه در زمین صبحگاه به صف شدیم برای رفتن به شهر جهت شرکت در مراسم راهپیمائی و سخنرانی در مراسم شهادت امام جمعه یزد و یار امام که به دست منافقین به شهادت رسیده هست.
به اهواز رفتیم و در مسجد اعظم اهواز پای سخنرانی رفتیم و بعداً به پایگاه آمدیم، پایگاه کلاً حالت روحانی دارد و همین حالت روحانی هست که بچهها را روزبه روز برای ایثار و جانبازی آمادهتر میکند.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
سکوتی که در نیمه شب شکسته شد بیشتر بخوانید »
