شهدای فتنه 1401

.

جورچین فتنه


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس- شهاب شعبانی‌نیا؛ «نرخ دلار از حدود ۳۰ هزار تومان به سوی ۶۰ هزار تومان سیر صعودی پیدا کرده است، کسب و کار مردم در تهران و برخی شهر‌ها دچار اختلال شده و چشم‌انداز وضعیت اقتصادی مبهم‌تر از قبل شده است، تعدادی از مدافعان امنیت نیز مورد هجمه قرار گرفته و مظلومانه به شهادت رسیده‌اند»؛ این‌ها گوشه‌ی کوچکی از وقایع تلخی است که در پاییز ۱۴۰۱ رقم خورد.

هرچند که همه گروهک‌های معاند با اخذ دستور از یک اتاق عملیات و مطابق برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده، جامعه را به سوی ناامنی و اغتشاش سوق دادند، اما جورچین فتنه ۱۴۰۱ با کلیدواژه‌ی «دروغ» تکمیل شد؛ دروغی که رسانه‌های معاند در ماجرای «مهسا امینی» به‌طور پیاپی تکرار کردند تا بنزین بر آتش اغتشاشات بریزند.

در این میان، ادعا‌های پدر مهسا امینی مبنی بر سلامتی کامل فرزندش، موجب شد که شایعه ضرب و شتم این دختر از سوی پلیس، قوت بیشتری بگیرد و جوانان هیجان‌زده و فریب‌خورده‌ی بیشتری با جریان فتنه همسو شوند.

فرقه تروریست رجوی (منافقین)، سلطنت‌طلبان و گروهک‌هایی همچون کومله که کمترین پایگاه اجتماعی را نیز در بین ملت ایران ندارند، با توسل به این‌گونه ادعا‌های کذب و اخبار جهت‌دار رسانه‌های ضد ایرانی همچون «ایران‌اینترنشنال»، «من‌وتو» و «بی‌بی‌سی فارسی» توانستند از غفلت و ناآگاهی تعدادی از جوانان این مرز و بوم همچون مجیدرضا رهنورد استفاده کنند تا بدین شکل هم نیرو‌های امنیتی را هدف قرار دهند و هم با مرگ امثال این جوان در کف خیابان‌ها، پروژه کشته‌سازی و اتهام‌زنی به نظام اسلامی را پیش ببرند.

البته هوشمندی نظام مبنی بر ممانعت از مسلح شدن مدافعان امنیت و همچنین در پیش گرفتن سیاست مدارا در قبال افراد فریب‌خورده، موجب شد که صف این افراد از صف گروهک‌های معاند و دشمنان نشان‌دار این کشور جدا و پروژه کشته‌سازی معاندان نیز با شکست مواجه شود؛ هرچند که هزینه اجرای این سیاست و اثبات دروغ دشمنان، با خون پاک ده‌ها شهید مدافع امنیت پرداخت شد.

اما با فروکش کردن اغتشاشات، این سوال در فضای حقیقی و مجازی به دفعات مطرح شده است که چرا افرادی که با دروغ خود، جورچین فتنه دشمنان داخلی و خارجی را تکمیل و هزینه‌های گزافی را به کشور تحمیل کردند، مورد بازخواست قرار نمی‌گیرند؟!

شهادت سرگرد «محمد قنبری» به دست پسرعموی مادر «کیان پیرفلک» در روزهای گذشته نیز این سوال را بیش از پیش در اذهان متبادر کرده است که چرا از سوی دستگاه قضایی و مسئولان ذی‌ربط با کسانی همچون پدر مهسا، مادر کیان و سلبریتی‌هایی که با طرح ادعا‌های دروغین، آتش‌بیار معرکه شده و خانواده‌های بسیاری را داغ‌دار کردند، برخوردی صورت نمی‌گیرد؟

آیا تداوم مماشات با چنین عناصری، موجب نمی‌شود که باز هم خون بی‌گناهی ریخته شود و همچون فرزندان شهید قنبری، گَرد یتیمی بر چهره کودکانی دیگر بنشیند؟ پس شاید لازم باشد که به مسئولان ذی‌ربط یادآور شویم «امنیت در هر جامعه‌ای خط قرمز محسوب می‌شود» و بر این اساس، مماشات با عاملان ناامنی به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جورچین فتنه بیشتر بخوانید »

کوتاهی در جنگ نرم؛ شهید دادن در کف خیابان

کوتاهی در جنگ نرم؛ شهید دادن در کف خیابان


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ نیمه دوم سال جاری که فرا رسید جامعه با یک سری حوادثی مواجه شد که تا این زمان آن را مشاهده نکرده بود و آن اعتراض به حجاب بود که البته این فقط ظاهر مسئله را نشان می‌داد؛ زیرا حجاب بهانه‌ای بود تا اصل نظام جمهوری اسلامی ایران و ارزش‌های اسلامی مورد هجمه قرار گیرد؛ ادامه یافتن این حوادث توسط مزدوران سرویس‌های امنیتی تعدادی از کشور‌های غربی که با حمایت مالی سعودی‌ها همراه است، علاوه بر اینکه تاکنون خسارت‌های مالی زیادی را به جامعه تحمیل کرده، عده‌ای از مردم هم به واسطه تلاش مزدوران مورد اشاره برای افزودن دامنه ناامنی‌ها جان خود خود را از دست داده‌اند؛ خسارتی که نمی‌توان آن را به هیچ وجه جبران کرد.

اما علت اینکه چرا با وجود گذشت بیش از ۴۰ سال از عمر انقلاب اسلامی چنین حوادثی را شاهد هستیم، به اصل دشمنی دشمنان با جمهوری اسلامی ایران بازمی‌گردد و اینکه آن‌ها امروز برای مقابله با ایران اسلامی گزینه نظامی را در آخر لیست مقابله‌ای خود با ما قرار داده‌اند، چون می‌دانند در جنگ نظامی مقابل مردم کشورمان نتیجه‌ای نخواهند گرفت؛ براین اساس به سایر شیوه‌های جنگی که از جمله آن‌ها جنگ نرم است، روی آورده‌اند.

در این شیوه مدرن، جنگ بدون خونریزی صورت می‌گیرد؛ بدین صورت که طراحان این نوع جنگ بدون اینکه از ابزار فیزیکی یعنی سلاح استفاده کنند از ابزار فرهنگی برای پیشبرد مقاصد خود بهره می‌برند؛ به همین دلیل شناخت در چنین فضایی از الزامات مقابله با جنگ نرم است؛ البته به تعبیری می‌توان از جنگ نرم فرهنگی به جنگ شناختی هم یاد کرد؛ چرا که در جنگ شناختی هم دشمن انبوهی از اطلاعات غلط را به‌منظور فرسوده ساختن ذهن و روان جامعه بکار می‌برد.

در همین رابطه، مقام معظم رهبری عنوان می‌کنند «اولویت استکبار در مواجهه با نظام اسلامی آن چیزی است که امروز به آن می‌گویند جنگ نرم؛ یعنی جنگ به وسیله ابزار‌های فرهنگی، به وسیله نفوذ، به وسیله دروغ، به وسیله شایعه‌پراکنی؛ با ابزار‌های پیشرفته‌ای که امروز وجود دارد، ابزار‌های ارتباطی‌ای که ۱۰ سال قبل و ۱۵ سال قبل و سی سال قبل نبود، امروز گسترش پیدا کرده. جنگ نرم یعنی ایجاد تردید در دل‌ها و ذهن‌های مردم.
یکی از ابزار‌ها در جنگ نرم این است که مردم را در یک جامعه نسبت به یکدیگر بدبین کنند، بد دل کنند، اختلاف ایجاد کنند؛ یک بهانه‌ای پیدا کنند، با این بهانه بین مردم ایجاد اختلاف کنند.» (۱۳۸۸/۰۹/۰۴)

حال چنانچه به مطالب مورد اشاره رهبر معظم انقلاب اسلامی دقت کنیم، متوجه می‌شویم که سال ۱۳۸۸ هشدار‌های لازم در خصوص استفاده دشمن از ابزار‌های جنگ فرهنگی داده شده، ولی متأسفانه کسی به آن‌ها توجهی نکرده است؛ زیرا در انتقاد از اینکه کسی جنگ فرهنگی دشمن را نمی‌بیند، می‌گویند: «حالا معمول شده که در بیان‌ها و در تلویزیون و توی تبلیغات و توی دادگاه و توی زبان همه می‌گویند: جنگ نرم؛ راست است، این یک واقعیت است؛ یعنی الان جنگ است. البته این حرف را من امروز نمی‌زنم، من از بعد از جنگ – از سال ۶۷ – همیشه این را گفته ام؛ بار‌ها و بارها. علت این است که من صحنه را می‌بینم؛ چه بکنم اگر کسی نمی‌بیند؟! چه کار کند انسان؟! من دارم می‌بینم صحنه را، می‌بینم تجهیز را، می‌بینم صف آرائی‌ها را، می‌بینم دهان‌های با حقد و غضب گشوده شده و دندان‌های با غیظ به هم فشرده شده علیه انقلاب و علیه امام و علیه همه این آرمان‌ها و علیه همه آن کسانی که به این حرکت دل بسته اند را؛ این‌ها را انسان دارد می‌بیند، خب چه کار کند؟ این تمام نشده. چون تمام نشده، همه وظیفه داریم. (۱۳۸۸/۰۶/۱۴)

وقتی به این جملات توجه کنیم می‌بینیم آنچه امروز در میان اغتشاشگران در حال روی دادن است را مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۸ پیش‌بینی کرده بودند که اگر آن زمان به این فرمایشات شعاری برخورد نمی‌شد، مدافعان امنیت کشورمان مجبور نبودند با فدا کردن جان خود از نظام اسلامی و ارزش‌های اسلامی دفاع کنند.

این همان نکته‌ای است که رهبر معظم انقلاب اسلامی سیزدهم دی ۱۳۸۶ در دیدار دانشجویان دانشگاه‌های استان یزد مطرح کردند: «بیم آن هست که در عرصه‏ جنگ‌های روانی و تبلیغاتی و به اصطلاح جنگ نرم بین ما و دشمنانی که بسیار اصرار بر ادامه‏ این نبرد دارند، این اعتماد به نفس یا خدشه پیدا کند، تضعیف بشود، متزلزل بشود یا لااقل در حدی که ملت ما به آن احتیاج دارد، پیش نرود. ما در نیمه‏ راهیم. من به عیان می‏بینم که در ذهن و زبان و عمل بسیاری از برجستگان کشورمان این اعتماد به نفس هنوز به حد نصاب لازم نرسیده».

بنابراین وقتی در عرصه جنگ نرم کوتاه بیاییم، نتیجه‌اش تقابل مدافعان امنیت با پیاده‌نظامِ شکل‌گرفته از دل جنگ نرم دشمن در کف خیابان‌ها، و دادن شهید و مجروح می‌شود.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کوتاهی در جنگ نرم؛ شهید دادن در کف خیابان بیشتر بخوانید »