شهدای قم

به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سید یحیی صفوی مشاور عالی رهبر معظم انقلاب اسلامی در امور نیروهای مسلح در خاطرات خود از روزهای پیش از انقلاب و آغاز مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی، روایتی از مراسم بزرگداشت چهلم شهدای قم در تبریز را بیان کرد که در ادامه می‌خوانید:

سال ۱۳۵۶ روزنامه اطلاعات علیه آقای خمینی مقاله‌ای با عنوان «ارتجاع سرخ، ارتجاع سیاه» نوشت. روز ۱۹ دی‌ بازاری‌ها برای اعتراض، مغازه‌ها را بستند و به همراه طلبه‌ها و مردم به خیابان‌ها آمدند و رفتند جلوی خانه‌ی علمای بزرگ قم. ما هم همراه شدیم، آن روز نیرو‌های نظامی ریختند و مردم را به گلوله بستند. خودم دیدم که نیرو‌های نظامی از کمر به بالا شلیک و به قصد کشت تیراندازی می‌کردند و دستور کشتار گرفته بودند.

بعد از این اتفاق، آیت‌الله قاضی در تبریز و چند نفر دیگر از علما برای چهلم شهدای قم بیانیه دادند و مردم را دعوت به تجمع کردند. ما هم روز ۲۹ بهمن‌ برای چهلم شهدای قم به تبریز آمدیم. چند هزار نفر جلوی مسجد قزل‌لی جمع شده بودند. شهربانی مسجد را بسته بود. جوانی سوال کرد: چرا در مسجد را بسته‌اید؟ یک افسر شهربانی گفت: در این طویله باید بسته باشد!

مردم با شنیدن این حرف با نیروی شهربانی درگیر شدند. مأموران، جلوی مردم، آن جوان را با تیر شهید و به یکی دو نفر دیگر هم شلیک کردند. همان جا مردم هجوم آوردند و آن مأمور شهربانی را که دانشجو را کشته بود زیر مشت و لگد و چاقو گرفتند و او را کشتند. مردم تبریز ریختند و مشروب‌فروشی‌ها، دفتر حزب رستاخیز و بانک‌ها را آتش زدند. شهر آن روز سقوط کرد. ساواک، شهربانی و ارتش نتوانستند شهر را جمع کنند. ما هم چند نفری توی یک پیکان بودیم و در شهر می‌گشتیم که توی خیابان منصور به یک گروه ساواکی برخوردیم. به ما شلیک کردند و من زخمی شدم.

انتهای پیام/ ۱۴۱

به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سید یحیی رحیم صفوی مشاور عالی رهبر انقلاب در امور نیروهای مسلح در خاطرات خود از روزهای پیش از انقلاب و آغاز مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی، روایتی از مراسم بزرگداشت چهلم شهدای قم در تبریز را بیات کرد که در ادامه می‌خوانید:

سال ۱۳۵۶ روزنامه اطلاعات علیه آقای خمینی مقاله‌ای با عنوان «ارتجاع سرخ، ارتجاع سیاه» نوشت. روز ۱۹ دی‌ماه بازاری‌ها برای اعتراض، مغازه‌ها را بستند و به همراه طلبه‌ها و مردم به خیابان‌ها آمدند و رفتند جلوی خانه‌ی علمای بزرگ قم. ما هم همراه شدیم، آن روز نیرو‌های نظامی ریختند و مردم را به گلوله بستند. خودم دیدم که نیرو‌های نظامی از کمر به بالا شلیک می‌کردند و به قصد کشت تیراندازی می‌کردند و دستور کشتار گرفته بودند.

بعد از این اتفاق، آیت‌الله قاضی در تبریز و چند نفر دیگر از علما برای بزرگداشت چهلم شهدای قم بیانیه دادند و مردم را دعوت به تجمع کردند. ما هم روز ۲۹ بهمن‌ماه برای چهلم شهدای قم به تبریز آمدیم. چند هزار نفر جلوی مسجد قزل‌لی جمع شده بودند. شهربانی مسجد را بسته بود. جوانی سوال کرد: چرا در مسجد را بسته‌اید؟ یک افسر شهربانی گفت: در این طویله باید بسته باشد!

مردم با شنیدن این حرف با نیروی شهربانی درگیر شدند. مأموران، جلوی مردم، آن جوان را با تیر شهید کردند و به یکی دو نفر دیگر هم شلیک کردند. همان جا مردم هجوم آوردند و آن مأمور شهربانی را که دانشجو را کشته بود زیر مشت و لگد و چاقو گرفته‌اند و او را کشتند. مردم تبریز ریختند و مشروب‌فروشی‌ها، دفتر حزب رستاخیز و بانک‌ها را آتش زدند. شهر آن روز سقوط کرد. ساواک، شهربانی و ارتش نتوانستند شهر را جمع کنند. ما هم چند نفری توی یک پیکان بودیم و در شهر می‌گشتیم که توی خیابان منصور به یک گروه ساواکی برخوردیم. به ما شلیک کردند و من زخمی شدم.

انتهای پیام/ ۱۴۱