شهدای مفقودالاثر

پاسخ به شبهه پیرامون بازگشت شهدا/ توضیح فرآیند تحویل شهدا به خانواده‌هایشان

فراز و فرودهای تفحض پیکرهای مطهر شهدا از زبان راوی دفاع مقدس


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در آستانه شهادت حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها)، قرار است ۲۰۰ نفر از شهدای گمنام در سالروز شهادت حضرت زهرا (س) تشییع شوند.

حال باتوجه به این قضیه، شبهاتی تحت عنوان «چرا با وجود آزمایشات DNA، باز هم شهید گمنام داریم؟» و «چرا با وجود آنکه بیش از ۳۰ سال است که دفاع مقدس تمام شده است، همچنان باید شاهد تشییع پیکر شهدا باشیم؟» در فضای مجازی مطرح شده‌اند.

برای یافتن پاسخ این شبهات، سراغ «مهدی رمضانی» یکی از راویان دفاع مقدس رفته‌ایم و وی پاسخ خود را در برابر این شبهات بیان کرد که شما را به مطالعه آن فرامی‌خوانیم.

برای جست‌وجوی شهدا، باید وجب به وجب منطقه تفحص شود

رمضانی در ابتدا در مورد این موضوع که «چرا هنوز شهید گمنام هست؟» اظهار داشت: منطقه عملیاتی ما گسترده بود؛ یعنی حدود ۱۶۰-۱۷۰ عملیاتی که انجام دادیم و در برخی از عملیات‌ها شهید و در برخی مفقود داشتیم.

این راوی دفاع مقدس با اشاره به اینکه جست‌وجوی شهدا زمان‌بر است، ادامه داد: شهدایی که در مناطق هستند، اینگونه نیست که بعد از جنگ بتوان تمام این‌ها را جمع کرد. باید وجب به وجب منطقه جست‌وجو شود؛ چون برخی از این‌ها را عراقی‌ها دفن کردند و مشخص نیست که کجا هستند. برخی از شهدا گلوله خوردند و پیکرهایشان متلاشی و پراکنده شده‌اند و به مرور زمان خاک روی این‌ها را فراگرفته است. این‌ها را باید جست‌وجو کرده و پیدا کنند.

وی افزود: برای مثال؛ آخرین تفحصی که سال گذشته در فکه انجام شد و ششمین باری بود که آنجا را تفحص می‌کردند، اما در گردان کمیل در منطقه‌ای که مردم می‌نشستند و به روایت‌ها گوش می‌کردند، شهیدی تفحص شد در صورتی که آنجا شش بار تفحص شده است.

رمضانی با اشاره به اینکه در آینده هم شاهد بازگشت شهدا هستیم، گفت: این عوامل باعث می‌شوند که هنوز شهید برای تفحص داشته باشیم و در آینده هم خواهیم داشت. این نیست که تمام شود. چون مناطق وسیع است و باید وجب به وجب را بگردند که زمان‌بر است.

برخی از شهدا، خود خواسته‌اند که مفقودالاثر بمانند

این راوی دفاع مقدس با اشاره به فرآیند قانونی تحویل شهدای گمنام به خانواده خود، اظهار داشت: شهیدی که در منطقه تفحص می‌شود، اگر مشخصه‌ای داشته باشد، از روی مشخصه مراحل قانونی را طی می‌کنند و پس از حداکثر دو ماه تحویل خانواده‌اش داده می‌شود.

وی با اشاره به فرآیند‌های قانونی شهدایی که مشخصه ندارند، گفت: اگر شهید مشخصه نداشته باشد هم باید مراحل قانونی مخصوص خود را طی کند، مجوز‌های مربوطه صادر شوند. پس از طی این مراحل، پیکر و استخوان شهید در بانک DNA می‌رود و در آنجا نگهداری می‌شود و باقی پیکر طبق صورت جلسه‌ها و روش اداری به اندازه پنج- شش سال به‌عنوان شهید گمنام نگهداری می‌شود که سه-چهار ماه طول می‌کشد.

رمضانی با اشاره به روند تحویل شهیدی که نشانه ندارد به خانواده‌اش، ادامه داد: پس از آن، حتماً باید چند نفر از خانواده درجه یک شهید به بانک DNA مراجعه کنند و آزمایش دهند که با آزمایشی که از پوکه و استخوان گرفته شده است، مطابقت داده شود تا هویت شهید معلوم شود که این، خود فرآیندی چند ماهه دارد. حال اگر والدین شهید از دنیا رفته باشند، آوردن خواهر و برادر شهید مشکلاتی است که این فرایند دارد.

این راوی دفاع مقدس افزود: برای مثال؛ خانواده شهید «ابراهیم هادی» گفتند ما دنبال شهیدمان نمی‌آییم، چون ابراهیم، خود خواسته است پیکرش مانند حضرت زهرا (س) گمنام بماند و مشخص نباشد. چنین عواملی هم هستند که باعث می‌شوند با وجود آزمایشات DNA، باز هم شهید گمنام داشته باشیم.

وی ادامه داد: اگر خانواده درجه یک شهید از دنیا رفته باشند، آن شهید به‌عنوان شهید گمنام دفن می‌شود؛ چون تنها از طریق آزمایش از خانواده درجه یک می‌توان هویت پیکر را مشخص کرد.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فراز و فرودهای تفحض پیکرهای مطهر شهدا از زبان راوی دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

شهید «محمود لطفی» طلیعه‌دار شهادت در دولت

شهید «محمود لطفی» طلیعه‌دار شهادت در دولت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از قم، نام شهیدان بسیاری در زمره کارمندان شهید می‌درخشد؛ شهیدانی که خدمت صادقانه به مردم را با خون مطهر خود امضا و تصدیق کردند.

محمود لطفی دوم فروردین ۱۳۳۴ در قم به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، به تحصیل خود در رشته کشاورزی در دانشگاه تبریز ادامه داد و سپس جذب وزارت کشاورزی شد.

با اوج گیری مبارزات انقلاب علیه رژیم پهلوی، او نیز به جمع انقلابیون پیوست و در تظاهرات ۱۷ شهریور و ۱۹ دی سال ۱۳۵۶ نیز حضوری فعال داشت.

«محمود» پیروی از اوامر امام خمینی (ره) را مشی خود ساخته بود و عشق و علاقه وافری به ایشان داشت. هر وقت امام را می‌دید، گویی نور ایمان دوباره در دل و جانش قوت می‌گرفت و می‌گفت: «جان و قلبی دوباره گرفتم و دلم روشن شد.»

در تمامی اعتصابات و اعتراضات دانشجویی علیه رژیم طاغوت شرکت می‌کرد و در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی، با نیرو‌های انقلابی ارتباط تنگاتنگ داشت بخصوص در وزارت کشاورزی نسبت به پاکسازی این مجموعه از نیرو‌های وابسته به طاغوت همکاری می‌کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همچنان مانوس و مالوف با شعائر دینی و انقلابی همچون نماز جمعه و دعای کمیل و خدمت به مردم بود و در هر شرایطی همه را به دعا دعوت می‌کرد؛ آخر هفته که به قم می‌آمد، بخصوص در فصل سرما، به زائران غریب که فاقد امکانات بودند، رسیدگی و توجه می‌کرد و در منزل از آنان پذیرایی می‌کرد.

محمود روز ۱۲ مهر سال ۱۳۵۹ در حالی که تنها دو هفته از شروع جنگ تحمیلی دشمن بعثی علیه ایران اسلامی می‌گذشت، برای نخستین بار عازم جبهه شد و در اولین روز از اعزام، در مسیر کرخه نور با رگبار تیراندازی نیرو‌های دشمن مواجه شده و اتوبوس حامل وی و همرزمانش به ناچار تغییر مسیر می‌دهد. راننده اتوبوس به اسارت دشمن در آمد و از شهید لطفی و همرزمان وی تاکنون هیچ نشان و اثری در دست نیست.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید «محمود لطفی» طلیعه‌دار شهادت در دولت بیشتر بخوانید »

پیروی از ولایت فقیه اطاعت از امام زمان است

پیروی از ولایت فقیه اطاعت از امام زمان است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از قم، شهید والامقام عباس صالح کندری فرزند حسین از فرهنگیان استان قم بود که نامش در زمره شهیدان گرانقدر عملیات عاشورای ۲ در کنگره ملی شهدای قم ثبت شد.

وی در سوم مهر ۱۳۳۷ در شهر نظنز متولد شد و خانواداش در همان سال به قم مهاجرت کردند.

صالح کندری مقاطع مختلف تحصیلی را در قم پشت سر گذاشت. سپس به دلیل علاقه‌اش به شغل معلمی، به مرکز تربیت معلم طالقانی قم راه یافت و به استخدام آموزش و پرورش درآمد. حدود پنج سال در مدارس ابتدایی شهر قم و روستا‌های اطراف مشغول تدریس شد؛ با شروع جنگ تحمیلی به عضویت بسیج درآمد و ایام تابستان و تعطیلی مدارس، در جبهه‌های نبرد حضور می‌یافت.

شهید صالح کندری در آخرین اعزام خود به جبهه همراه با گردان امام سجاد (ع) لشکر ۱۷ امام علی بن ابی طالب (ع)، در ۲۴ مرداد سال ۱۳۶۴ در منطقه عملیاتی چنگوله مفقودالاثر شد و پس از ۱۱ سال تفحص و به خانواده‌اش تحویل شد.

سنگ یادبودی به نام شهید عباس صالح کندری در قطعه اول گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم قرار دارد؛ برادر بزرگوار این شهید عزیز به نام «محمد صالح کندری»، یک سال بعد در جبهه به شهادت رسید.

وی در ایام مبارزات انقلابی، در تظاهرات و دیگر برنامه‌های مربوط به انقلاب، حضوری فعال داشت، اعلامیه‌های حضرت امام خمینی را مخفیانه پخش می‌کرد؛ دائم الوضو و اهل تدین و تهجد و حسن خلق بود. گشاده رویی و شوخ طبعی‌اش در خانواده زبانزد بود. در منزلش محفل روضه خوانی و عزاداری برپا می‌کرد و به نوجوانان و جوانان محل، نحوه کار با اسلحه را آموزش می‌داد.

در فراز‌هایی از وصیت نامه شهید صالح کندری آمده است:

پدر جان و مادر جان! سلام و درود الهی به شما عزیزان که توانستید این امانت الهی را خوب تربیت و نگهداری کنید و در راه خودش قربانی کنید. اما بنده عاصی که غرق در گناهم و در دلم جز ترس از خدا و امیدم جز به رحمت او نیست. عمل مقبولی ندارم.

شما آشنایان را به تقوای الهی که همان انجام واجبات و ترک محرمات است، دعوت می‌کنم. همیشه پیرو خط ولایت فقیه باشید که همان ولایت امام زمان (عج) است. همیشه خدا را به یاد داشته باشید و کار‌ها را با نام و یاد و برای او انجام دهید…»

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیروی از ولایت فقیه اطاعت از امام زمان است بیشتر بخوانید »

شهید مدافع حرم: دوست ندارم چیزی از وجود من بازگردد/ درخواستی که شهید مدافع حرم از خواهر خود داشت

وداع خاص شهید «شریفی» با خانواده/ وصیت عارفانه شهید برای تدفینش


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید مدافع حرم «هادی شریفی» ۳۱ شهریور ۱۳۶۱ در شهر قم به دنیا آمد. بهمن ۱۳۹۴ برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) راهی سوریه شد و روز ۱۳ فروردین ۱۳۹۵ در منطقه تل‌العیس به شهادت رسید و پیکر مطهر او پس از پنج سال در مهر ۱۴۰۰ شناسایی شد.

خواهر این شهید در خصوص اخلاق و خصائص بارز شهید در گفت‌وگو با دفاع‌پرس اظهار داشت: برادرم هادی از بچگی عشق به شهادت داشت. حتی زمانی که کوچک بود، یک تفنگ چوبی داشت و مدام می‌گفت من می‌خواهم به جبهه بروم و شهید شوم. عشق شهادت داشت و همیشه می‌گفت دعا کنید من شهید شوم. حتی زمانی که به منزلشان می‌رفتیم، زمانی که بابت پذیرایی که می‌کرد، از او تشکر می‌کردیم، فقط می‌گفت: دعا کنید که من شهید شوم.

خواهر شهید در رابطه با درخواستی که برادرش از او داشت، گفت: یک ماه مانده به زمانی که می‌خواست به جبهه برود، مرا به گلزار شهدای محله‌مان برد و مزار خودش را نشانم داد. به من گفت: من دوست ندارم برگردم و نمی‌خواهم چیزی از وجودم بازگردد. اگر پیکر من را بازگرداندند که هیچ؛ اما اگر بازنگرداندند، یک لباس من را به همراه قرآن و یک پرچم در مزارم بگذارید که در حال حاضر به عنوان یادبود در گلزار شهدای محله‌مان گذاشتیم.

وی در رابطه با احساسی که هنگام شنیدن خبر شهادت برادرش داشت، گفت: من خیلی خوشحال شدم. اصلا گریه نکردم. برای اینکه برادرم به آرزویی که داشت، رسید. زمانی که به خانه ما می‌آمد، از من می‌خواست که برای شهادت او دعا کنم.

خواهر شهید شریفی در رابطه با خداحافظی پیش از اعزام برادرش اظهار کرد: یک شب قبل از آنکه برود، تمام ما را برای صرف شام و خداحافظی به منزل خود دعوت کرد. حین شام متوجه شدم که هادی اصلا غذا نمی‌خورد و به همه ما نگاه می‌کند. به یک جا خیره شده بود و در فکر بود. آن شب بعد از شام خودش ما را رساند و آن شب، آخرین شبی بود که برادرم را دیدم.

خواهر شهید با اشاره به احساسی که هنگام شنیدن خبر تفحص برادرش داشت، افزود: از آنجا که برادرم به آرزوی خود رسید، من خوشحال بودم و هر کس که برای عرض تسلیت به خانه ما می‌آمد و به ما می‌گفت: خدایش بیامرزاد، به آن‌ها می‌گفتم این حرف را نزنید بلکه بگویید شهادت او مبارکتان باد. چون خودش دوست داشت و به آرزویش رسید و همه چیز همان گونه شد که او می‌خواست.

وی در پایان درمورد ویژگی‌های اخلاقی برادر خود گفت: برادرم فردی انقلابی و عضو بسیج بود. در دارالقرآن پدرم قرآن می‌خواند، هنگام نماز عبا روی دوش خود می‌انداخت و می‌ایستاد تا من پشت سر او قامت ببندم. به حجاب و نماز اول وقت خیلی اهمیت می‌داد. خیلی حساس و مهربان بود.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وداع خاص شهید «شریفی» با خانواده/ وصیت عارفانه شهید برای تدفینش بیشتر بخوانید »

دست‌گیری از نیازمندان با تمسک به سیره امام علی (ع)

دست‌گیری شهید «عربی‌نژاد» از نیازمندان با تمسک به سیره امام علی (ع)


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از قم، سراسر خطه پرگهر ایران اسلامی مملو است از جوانان رشید و برومندی که سبک و سیره زندگی اهل‌بیت (ع) را سرلوحه زندگی خود قرار داده‌ و در همین راه نیز به شهادت می‌رسند.

شهید «علی عربی‌نژاد» فرزند حسین نیز از جمله دلاورمردانی است که یاری رساندن و خدمت به مستندان و نیازمندان را بر اساس مکتب امام علی (ع) در زندگی خود ثبت کرده است.

«علی» یکم تیر سال ۱۳۴۶، در روستای مِیَم از توابع شهرستان کهک قم به دنیا آمد. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند، سپس با لباس مقدس سربازی در نیروی زمینی محوری ارتش جمهوری اسلامی ایران در جبهه حضور یافت.

این جوان برومند روز بیست و یکم فروردین ۱۳۶۶، در سردشت توسط نیرو‌های دشمن بعثی به شهادت رسید و تاکنون اثری از پیکرش به دست نیامده است.

در خاطراتی از مادر بزرگوار شهید نقل شده است:

«روز‌های گرم سال را در ایام ماه مبارک رمضان روزه می‌گرفت و برای کار دامداری و کشاورزی به صحرا می‌رفت. من بار‌ها آن تشنگی و گرسنگی ناشی از عبادت و اطاعت خداوند را در چهره فرزندم می‌دیدم. روحیه «علی» در دلجویی و شفقت و مهربانی آن‌قدر متأثر از مولایش امیرالمومنین علی (ع) بود که گویا این حرکات را به یاد آن حضرت انجام می‌داد. خیلی دست به خیر، خوش‌اخلاق، مهربان، باوفا و کاری بود.»

به پاس رشادت‌های شهید «علی عربی‌نژاد» و با پیگیری‌های کارکنان نیروی زمینی محوری ارتش جمهوری اسلامی ایران، نامگذاری یکی از معابر شهر قم، واقع در خیابان شهیدان «کلهری» به نام این شهید والامقام به تصویب رسید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دست‌گیری شهید «عربی‌نژاد» از نیازمندان با تمسک به سیره امام علی (ع) بیشتر بخوانید »