شهدای مقاومت

شهیدان «زاهدی» و «رکن‌آبادی» در کنار «سید حسن نصرالله»+ عکس

شهیدان «زاهدی» و «رکن‌آبادی» در کنار «سید حسن نصرالله»+ عکس


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید غضنفر رکن آبادی سفیر ایران در کشور لبنان بود که نقش مهم و پررنگی در محور مقاومت داشت. ۱۰ خرداد سال ۱۳۹۳ پایان مأموریت او در لبنان بود در حالی که در بخشی از سخنانش گفت: «برای انسان دشوار هست که در جایگاه خداحافظی با دوستانش در کشوری برادر که بخشی از عمرش را با غم‌ها و شادی‌ها در آنجا گذرانده، قرار بگیرد.»

شهیدان «زاهدی» و «رکن‌آبادی» در کنار «سید حسن نصرالله»+ عکس

این دیپلمات برجسته کشورمان درست یک سال بعد در فاجعه منا همراه بیش از چهارصد تن از هم وطنانمان به شهادت رسید.

شهید سردار محمدرضا زاهدی نیز از فرماندهان نیروی قدس سپاه بود که در اردیبهشت سال جاری توسط اسراییل در سوریه شهید شد و عملیات وعده صادق به نوعی پاسخ به شهادت او و دیگر همرزمانش، در سرزمین‌های اشغالی انجام شد. 

شهیدان «زاهدی» و «رکن‌آبادی» در کنار «سید حسن نصرالله»+ عکس

جلسه تودیع سفیر جمهوری اسلامی ایران سال ۱۳۹۳ در لبنان 
شهید رکن آبادی با حضور سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله و شیخ یزبک و شیخ نعیم قاسم و شهید زاهدی

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شهیدان «زاهدی» و «رکن‌آبادی» در کنار «سید حسن نصرالله»+ عکس بیشتر بخوانید »

دعای این مادر بر عکس مستجاب شد!

روایت همرزمان شهید «دانشگر» از استجابت دعای شهادتش


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید عباس دانشگر جوانی دهه هفتادی بود که به سال ۱۳۷۲ متولد شد. عباس با خیلی از هم سن و سالاش فرق داشت و شاید همین تفاوت بود که شخصیتش را خاص می‌کرد. با آغاز جنگ در سوریه او تصمیم گرفت علی رغم اینکه به تازگی ازدواج کرده و طعم شیرینی زندگی مشترک را چشیده است، اما برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) هجرت کند. سرانجام هم ۲۰ ﺧﺮﺩﺍﺩ سال ۹۵ در سن ۲۳ سالگی ﺩﺭ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﯿﮑﺮﺵ ۲۵ ﺧﺮﺩﺍﺩ ﺩﺭ ﺯﺍﺩﮔﺎﻫﺶ ﺳﻤﻨﺎﻥ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺳﭙﺮﺩﻩ شد.

مادر عباس اینطور او را روایت می‌کند: «عباس هر دو سه روز یک‌بار، با ما تماس می‌گرفت. گویا در سوریه اول به زیارت حرم حضرت زینب (س) رفته بود. همراهانش پس از شهادت عباس به ما گفتند که عباس شهادت را از خانم – حضرت زینب (س) – گرفت. آن‌ها آخرین نجوا‌های عباس، هنگام زیارت را خوب به یاد دارند. یادم می‌آید پدر عباس به من گفت: «شب قبل از رفتن عباس به سوریه به تهران رفته است، خیلی خوشحال بود. خنده هایش، آرامشش، برق چشمانش، همه و همه، مرا یاد همرزمانم در زمان جنگ می‌انداخت، یاد شب‌های عملیات. این سال‌های آخر دفاع مقدس دیگر با دیدن برق چشمان بچه‌ها می‌فهمیدیم که زمینی نیستند و من شب آخری که عباس را دیدم، یقین کردم که دیدار آخر است و عباسم آسمانی شده است.»

این روز‌های آخر هم من و هم پدرشان خیلی دلتنگ بودیم. اما دو روز قبل از شهادت به یکباره آرامش عجیبی بر وجودم حاکم شد. همسرم هم همین حال را داشت. در آخرین تماس به من گفت: «یادتان است، هنگام آمدن به من گفتید اگر شهید شدی شفاعتم کن؟» جواب دادم: «من گفتم، اما همه دعا میکنند که شما سالم برگردی. ما منتظریم.» خندید و گفت: «مادر! شاید دعای شما برعکس مستجاب شود!»

خبر شهادت عباس همان روز حادثه در فضای مجازی منتشر شده بود، اما ما چیزی نمی‌دانستیم. جمعه ۴ رمضان بود و ما افطار منزل دخترم دعوت بودیم. شب که برگشتیم، فامیل‌های دور به خانه ما آمدند. تعجب کردم این وقت شب علت حضورشان چه بوده است؟

چهره غمگین آنها تعجب مرا بیشتر برانگیخت، اما با توجه به ارامشی که پیدا کرده بودم، اصلا فکر نمیکردم اتفاقی افتاده باشد تا اینکه یکی از اقوام پرسید: میدانید عباس مجروح شده؟ چشمان اشک آلودشان چیز دیگری میگفت. پرسیدم عباس شهید شده؟ همه زدند زیر گریه و آن موقع بود که فهمیدم پسرم به آرزویش رسیده است و همان لحظه خدا را شکر کردم.»

شهید دانشگر در یکی از نامه‌های خود به تازه عروسش می‌نویسد: «فاطمه جان! عزیزم! دوستت دارم! دعا می‌کنم امتحاناتت را به‌خوبی پشت سر بگذاری و حالت هر روز از دیروز بهتر باشد! من هم به یادت خواهم بود، امیدوارم تو هم مرا یاد کنی! امیدوارم فاصلۀ جسم‌هایمان، قلب‌هایمان را به هم نزدیک‌تر سازد تا بتوانیم عاشق شدن را پیدا کنیم.

شنیدی می‌گویند زنده‌بودن فاصله گهواره تا گور است و زندگی کردن فاصله زمین تا آسمان؟ امیدوارم هر روز آسمانی‌تر شوی! تو هم مرا دعا کن. خداوند قلب‌هایمان را به رنگ خود درآورد و پاکمان کند!»

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت همرزمان شهید «دانشگر» از استجابت دعای شهادتش بیشتر بخوانید »

مادر شهید مدافع حرم بخشی از بدهی یک زندانی را پرداخت کرد

مادر شهید مدافع حرم بخشی از بدهی یک زندانی را پرداخت کرد


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مادر یکی از شهدای مدافع حرم که نخواست نامش اعلام شود، با پرداخت ۳۳ میلیون تومان در پرداخت بخشی از بدهی یک زندانی نیازمند جرایم غیرعمد شرکت کرد و در این امر خیر سهیم شد.

وی که با حضور در ستاد دیه استان پرونده زندانی را انتخاب کرده بود، هدف از این کار را شادی فرزندان چشم انتظار یک زندانی نیازمند و شادی روح فرزند شهیدش دانست.

براساس این گزارش، خیران و نیکوکارانی که قصد کمک به آزادی زندانیان جرایم غیر عمد را دارند همواره می‌توانند از طریق شماره کارت ۵۹۱۶ – ۹۹۶۷ – ۹۹۱۸ – ۶۰۳۷ در این امر خیر سهیم باشند همچنین در صورت تمایل ضمن مراجعه حضوری به ستاد دیه استان تهران واقع در خیابان کریمخان زند، خیابان سنایی، اعرابی ۵، پلاک ۱۹، طبقه اول، شماره تلفن ۸۸۸۶۱۹۹۲ با نحوه ارسال کمک‌های مالی و آزادی زندانیان استان آشنا شوند.

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مادر شهید مدافع حرم بخشی از بدهی یک زندانی را پرداخت کرد بیشتر بخوانید »

آغاز فراخوان فیلم مستند با موضوع «شهدای مدافع حرم، مدافع سلامت و مدافع امنیت»

آغاز فراخوان فیلم مستند با موضوع «شهدای مدافع حرم، مدافع سلامت و مدافع امنیت»


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از شیراز، فراخوان طرح فیلم مستند با موضوع «شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع سلامت و شهدای مدافع امنیت» از 31 اردیبهشت به صورت استانی آغاز به کار کرد.

شرکت در این جشنواره برای همگان آزاد است و محدودیت سنی ندارد و شرکت کنندگان می‏‌توانند حداکثر 4 طرح به دبیرخانه‏ ی جشنواره ارسال کنند.

ارسال آثار تنها از طریق «پایگاه خبری نوید شاهد فارس» یا به نشانی fars.navideshahed.com و قید عنوان اثر به همراه بخش مربوط به فراخوان، در فایل ارسالی ضروری است.

آثار باید در قالب Word ارسال شود؛  از ارسال فایل به صورت، عکس یا دست‏نوشته خودداری شود.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آغاز فراخوان فیلم مستند با موضوع «شهدای مدافع حرم، مدافع سلامت و مدافع امنیت» بیشتر بخوانید »

سلبریتی‌ها؛ راهزنانی که نعل وارونه زده‌اند

سلبریتی‌ها؛ راهزنانی که نعل وارونه زده‌اند


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ ایران اسلامی بیشتر از چند ماه است که درگیر فتنه‌ شده است؛ فتنه‌ای که هرچند به دست سربازان نظام اسلامی، چون شهید «روح‌الله عجمیان»، شهید «آرمان علی‌وردی»، شهید «حسین اجاقی زنوز»، شهید «مهدی اثنی عشری» توان عرضه پیدا نکرد، اما هنوز اثرات آن برجای مانده است. هنوز در خیابان‌های شهر اوضاع اسف‌بار بی‌حجابی دیده می‌شود، گویا خون شهدای امنیت بی‌سبب به زمین ریخته شده است.

این رفتار‌های برخی از زنان و مردان جوان که حدودی برای شأن زن بودن و مرد بودن قائل نیستند و با هر پوشش دون شأنی وارد فضا‌های عمومی می‌شوند، زمینه‌ساز بروز اتفاقاتی تلخ و تکان دهنده‌ای می‌شوند که قلب هر انسان آزاده‌ای را جریحه‌دار می‌کند و این جراحت هرگز التیام پیدا نمی‌کند. یکی از این وقایع حادثه‌ای بود که در سبزوار روی داد و سبب شهادت «حمیدرضا الداغی» شد.

جوانی که برای حفاظت و دفاع از شرافت و آبروی دو دختر جوان که توسط دو اراذل و اوباش مورد آزار قرار گرفته بود به وحشیانه‎ترین شکل ممکن با ضربات چاقو به قتل رسید. حمیدرضا الداغی نه بسیجی بود و نه روحانی و نه وابسته به نهاد و ارگان خاصی بود. دخترانی که حمیدرضا از آنان دفاع کرد هم از مخالفان حجاب بودند، کسانی هم که حمیدرضا را به قتل رساندند سابقه شرارت و قتل داشتند. پس هیچ یک از طرف‌های معادله به تعبیر فتنه‌گران ارزشی نیستند؛ بنابراین انتظار این بود که جماعت سلبریتی که در این چند ماه اخیر علیه مدافعان امنیت و حمایت از اغتشاشگران در صفحات مجازی حمله می‌کردند و با فحاشی و لفاظی و دروغ‌پردازی از قاتلان مدافعان امنیت قهرمان ملی می‎ساختند، چرا مهر سکوت بر لب زده‌اند و واکنشی نشان نمی‌دهند.

از هم اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد سلبریتی‌ها که پیاده نظام لشکر جراد غرب هستند در تدارک حمله به حمیدرضا الداغی هستند و یا با سناریویی که منتظرند تا به دستشان برسد از قاتلان مست و لاابالی جوان سبزواری قهرمان ملی بسازند و با به راه انداختن هشتک نه به اعدام نمایشی مانند آنچه برای «مجیدرضا رهنورد» قاتل دو بسیجی مشهدی به راه انداختند. شهادت «حمیدرضا الداغی» سندی است بر رسوایی جماعت سلبریتی، اینان هر چند از مردم سربلند کرده‌اند، اما بر خلاف ادعای پوچ‌شان نه با مردم هستند و نه برای مردم. حقیقت را نمی‌بینند و دادستان حقیقت شده‌اند. خداوند در قرآن کریم و در آیه ۹ سوره «یس» چهره واقعی آن‌ها را به روشنی بیان کرده است. «وَجَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ»؛ (و از پیش رویشان حایلی و از پشت سرشان [نیز]حایلی قرار داده ایم، و به صورت فراگیر دیدگانشان را فرو پوشانده ایم، به این خاطر حقایق را نمی‌بینند)

برخی از سلبریتی‌ها معلوم‌الحال که خون شهدا را برای دریافت مهر گرین کارت و اقامت آمریکا فروختند مصداق همین آیه هستند. در قرآن کریم آمده «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ» (آنان (از شنیدن حق) کر و (از گفتن حق) گنگ و (از دیدن حق) کورند، پس ایشان (بسوى حق) باز نمى گردند. بقره ـ ۱۸)

بر گوش و چشم‌شان چنان مهری زده شده و صم بکم بر طبل باطل خود می‌کوبند و انتظار دارند تا مردمی را ادعای مهر شان را دارند با خود همراه کنند. سلبریتی‌ها در همه جای جهان از مردم، با مردم و برای مردم هستند. اما در ایران گویا این قشر از جامعه همیشه نه تنها وارونه بر مرکب غصبی سوار می‌شوند بلکه نعل وارونه نیز می‌زنند تا رهزن بودن خود را پنهان کنند.

نظام اسلامی با همه تصویر وارونه‌ای که سلبریتی‌ها از آن ساخته‌اند با رأفت و گذشت و چشم‌پوشی با آن‌ها رفتار کرده است و همین گذشت و چشم بر هم گذاشتن‌ها بوده که این قشر همیشه مدعی را گستاخ و جری کرده است تا جایی که بدترین اهانت‌ها را به شهدای مقاومت و مدافع امنیت روا داشته‌اند و با عوض کردن جای جلاد و شهید و حمله به ارزش‌ها و باور‌های مردم به ساحل مثلا امن غرب پناه برده‌اند.

انتظار این است که در ماجرای شهادت «حمیدرضا الداغی» دستگاه قضا با شدت عمل وارد شود و حداکثر مجازات را برای قاتلان این شهید در نظر بگیرند. باید دانست که رأفت بیش از حد نظام اسلامی، مصداق ترحم بر گرگ گله‌زن است. شهادت «حمیدرضا الداغی» نه‌تنها داغی بزرگ بر دل مادر این شهید گذاشت که قلب همه مردم ایران را مجروح و داغدار کرد و گذشتن از قاتلان شهید الداغی زیر پا گذاشتن همه دل‌های عزادار خواهد بود.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سلبریتی‌ها؛ راهزنانی که نعل وارونه زده‌اند بیشتر بخوانید »