شهدای مقاومت

محور مقاومت با نام حاج «قاسم سلیمانی» تعریف شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار قادر دلفان آذری (از همرزمان شهید حاج قاسم سلیمانی) در برنامه عصر مقاومت اظهار داشت: کشور‌ها و ملت‌ها مجبور هستند برای اینکه شیطان‌ها به هر ویروسی با هر اسمی لشگریان کوچک و بزرگ آن آسیب نرسانند ساز و کار‌هایی برای ایمن سازی و دفاع داشته باشند و به این می‌گوییم مقاومت.

وی در تعریف محور مقاومت ادامه داد: حضرت علی (ع) می‌فرمایند «حاکم و فرمانده ضعیف کسی است که در دروازه‌های شهرش با دشمن بجنگد». ما اگر در مقابله چله کمان دشمن قرار نگیریم در فاصله‌ای که او به ما نزدیک می‌شود چه آسیب‌هایی به مردم ما خواهد رسید؟ ما هنوز آسیب‌های صدام را فراموش نکردیم. محور مقاومت یعنی اینکه از جنگی که قرار است به ما تحمیل شود جلوگیری کنیم و ایجاد امنیت و آرامش در شهرهایمان.

سردار دلفان آذری افزود: باید بپذیریم که اگر ما در لبنان و سوریه و عراق نمی‌جنگیدیم امروز این امنیت را در کشور نداشتیم. محور مقاومت با نام حاج قاسم سلیمانی که به آرزویش رسید تعریف شد. قبل از او هم بود همچنان که بعد از او هم هست و خواهد بود.

وی ادامه داد: کشور‌های محور مقاومت الان بسیار قوی تر، غنی تر، با انگیزه تر، آماده تر، عالمانه تر، بصیرتر و هوشیارتر از زمان حاج قاسم هستند. انگیزه‌ای که برای گرفتن انتقام حاج قاسم ها، انگیزه‌ای که به جهان نشان دهد اگر حاج قاسم و سید الشهدا نیست رهبر معظم انقلاب و قاآنی عزیز و سایر فرماندهان هستند و عملا ضعفی در جبهه مقاومت نیست. ما از زهد و توانمندی حاج قاسم گفتیم، اما حاج قاسم به واسطه خضوع و خشوعی که داشت می‌توانست از خودش تعریف کند؟ شما بار‌ها دیدید که ایشان می‌فرماید آیا من در بین شما آدم خوبی هستم؟ و نمی‌گوید فرمانده مدیر و مسئول خوبی هستم؟

وی در ادامه بیان داشت: باید حاج قاسم را به مدیران و مردم ما شناساند او مدیری بود که در برابر یک ریال بیت المال اشکش در می‌آمد. ساده پوش بود و کسی بود که در جمع فرماندهان سپاه به مدیر خودش گفت تجمل گرایی چیست؟ او یک مدیر راهبردی و استراتژیست ارشد و کارشناسی در امور نظامی و انقلابی و دیپلمات بسیار برجسته بود. هنر و مدیریت و اراده دیپلماتی او باعث شد که پایش به محور مقاومت باز شد. او با این بزرگی آدمی بود که در میدان‌ها جلوتر از دیگران می‌دوید و شب سرد را بدون پتو سپری می‌کرد.

فرمانده سوریه و یار سردار سلیمانی گفت: من مدیری ندیدم مثل حاج قاسم که وقتی رهبری صحبتی می‌کنند حجت برایش تمام باشد. وقتی عملیات می‌شد حاج قاسم نگران تکفیری‌ها هم بود و می‌گفت کشتن و قتل عام کار ما نیست و ما برای گرفتن جان نیامدیم و معبری راه اندازید که از آن‌ها فرار کنند. حتی می‌گفت در میدان نبرد کاری نکنید اموال مردم آسیب ببینند. اصرار داشت در شهر‌های شیعه نشین حداقل تعداد شهید را بدهیم. او برای ریختن خون جوان‌های مردم احساس مسئولیت می‌کرد و بار‌ها اشک هایش را برای شهادت دیدم.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

محور مقاومت با نام حاج «قاسم سلیمانی» تعریف شد بیشتر بخوانید »

شجاعت شهید سلیمانی برای شناسایی خطوط مقدم مبارزه با داعش


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار «علی اسدی» از همرزمان شهید قاسم سلیمانی با بیان خاطره‌ای به شرح شجاعت و درایت آن شهید در شناسایی و مدیریت خطوط مقدم جنگ با داعش برای صیانت بیشتر از جان رزمندگان اسلام پرداخت.

وی اظهار داشت: «برای عملیاتی از طرف حاج قاسم به سوریه دعوت شدم. او را از زمان جنگ می‌شناختم و با او مراوده داشتم، برای همین دعوتش را قبول کردم. اطرافیانم می‌گفتند: نرو. اما من تصمیمم را گرفته بودم. وارد هواپیما شدم. در آسمان، بیرون و دور دست‌ها را نگاه می‌کردم. با خودم می‌گفتم یعنی باز به خاک کشورم برمی‌گردم؟! مشغول تماشای سیاهی آسمان بودم که نوری از دور تماشا کردم، فهمیدم چیزی به دمشق نمانده. ساعت ۹ شب بود که از هواپیما پیاده و سوار ماشین مخصوصی که حاجی برایم فرستاده بود شدم.

از کوچه پس کوچه‌های شهر ویران شده دمشق رد شده و به ساختمانی که از آن محافظت می‌شد رسیدم. از ماشین پیاده شدم و به سمت ساختمان حرکت کردم. چند قدم برداشتم و مقابل درب ساختمان رسیدم. فهمیدم حاجی همین جا مستقر است، تا مرا دید گل از چهره‌اش شکفت. از صندلی برخاست و به استقبالم آمد. وسایلم را زمین گذاشتم و او را در آغوش گرفتم. چند لحظه گذشت. حاجی گفت: «خیلی خوب شد که امشب آمدی» با چند تن از فرماندهان حشدالشعبی جلسه داریم شما هم حتماً شرکت کن. وارد جلسه شدم و کنار فرماندهان نشستم، حاجی طرح عملیاتی را می‌ریخت تا بتواند قسمتی از حلب را آزاد کند، اواخر جلسه نگاهی به نقش انداخت و گفت: «این نقشه ناقص است، باید خودم به شناسایی بروم.» بیسیمش را برداشت و از ساختمان خارج شد. من که مات و مبهوت در و دیوار را نگاه می‌کردم با خودم گفتم سریع بروم و حاجی را از رفتن به شناسایی منصرف کنم.

از ساختمان خارج شدم. سمت چپم را نگاه کردم کسی نبود، نگاهم را به سمت راست چرخاندم. دیدم چند نفر به سمت بیابان حرکت می‌کنند. به سمتشان دویدم و بلند صدایشان کردم. جمعشان از حرکت ایستاد. یکی از آن‌ها جلو آمد با نور مهتاب فهمیدم حاج قاسم است. نفس‌زنان به او گفتم: «حاجی چه می‌کنی؟ امید همه ما به شماست. شما جایی می‌روید که من و امثال من جرات رفتن به آنجا را نداریم! اگر اتفاقی برایتان بیافتد سرنوشت مقاومت عوض می‌شود.» حاجی جلو آمد، دستهایش را روی شانه‌هایم گذاشت. نگاهی با محبت کرد و گفت: «اگر من به شناسایی نروم ممکن است تلفات جنگی ما دو برابر شود. من نمی‌خواهم خون بچه‌ها هدر رود و به ناحق ریخته شود. اگر من و امثال من که تجربه بالایی داریم به شناسایی برویم عملیات با هزینه‌های کمتری پیروز می‌شود.»

فهمیدم حاجی به کارش مصمم است و فقط به او گفتم: «مواظب خودتان باشید.» با او خداحافظی کردم و به سمت ساختمان حرکت کردم. در راه نیم نگاهی به عقب انداختم و در دلم می‌گفتم «فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین.»

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

شجاعت شهید سلیمانی برای شناسایی خطوط مقدم مبارزه با داعش بیشتر بخوانید »

داعشی‌هایی که با دیدن «حاج قاسم» مسلمان شدند


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «علی عرب‌پور» مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه ثارالله استان کرمان و از همراهان قدیمی سردار سلیمانی در برنامه سی شب با سردار اظهار داشت: از سال ۶۱ و عملیات رمضان با ایشان آشنا شدم. مردم برای سردار سلیمانی خیلی مهم بودند و از خانواده‌های شهید و رزمنده‌ها و جانباز‌ها در اداره‌ها دفاع می‌کرد. برای منفعت شخصی خود استفاده‌ای نبرد و زندگی ساده‌ای داشت و خداترس بود.

وی ادامه داد: سابقه ندارد که شخصیت‌های مهم دنیا تشییع باشکوهی داشته باشند و حتی در کرمان نیز موجی در اینباره ایجاد شد که برگرفته از اخلاص ایشان است. وقتی وارد میدان می‌شد داعشی‌ها می‌گفتند کسی توان مقابله با او را ندارد. خیلی از این افراد وقتی مرام و مسلک سردار را شنیده یا دیده بودند به دامن اسلام پناه آوردند.

عرب پور همچنین افزود: سردار سلیمانی نسبت به مال حلال و حرام حساسیت داشت و از ماموریت و اضافه کار استفاده نمی‌کرد. حاج قاسم مربوط به جناح سیاسی و فکری خاصی نبود و متعلق به یک مکتب بود و باید نگاهمان به ایشان نگاه به یک مکتب باشد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

داعشی‌هایی که با دیدن «حاج قاسم» مسلمان شدند بیشتر بخوانید »

«حذف اندیشه شهدا» گام دوم استکبار در پروسه ترورها/ آمریکایی‌ها بار‌ها دنبال گفت‌وگو با شهید فخری‌زاده بودند


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حامد فخری‌زاده» فرزند شهید دکتر «محسن فخری‌زاده» دانشمند هسته‌ای کشورمان در نشست خبری چهلمین سالگرد «شهدای هویزه» که صبح امروز (سه‌شنبه) برگزار شد، اظهار داشت: استکبار در گام دوم ترور یعنی بعد از ترور فیزیکی، به دنبال حذف اندیشه‌ها می‌رود، زیرا می‌داند اندیشه‌های شهید نباید باقی بماند تا سردار سلیمانی‌ها و فخری‌زاده‌های دیگری به وجود آیند.

وی افزود: حدود ۲۰ سال فخری‌زاده خار چشم استکبار جهانی بود، به نحوی که آمریکایی‌ها بار‌ها به دنبال گفت‌وگو با ایشان بودند؛ بر این اساس تبیین اندیشه شهدای دانشجو این پیام را برای آمریکا و همپیمانان آن‌ها دارد که باید از هزاران فخری‌زاده بترسند.

فرزند شهید فخری‌زاده ادامه داد: وقتی شهید فخری‌زاده به اصل انقلاب اسلامی می‌پردازد به معنای این است که اسلامی بودن صفتی نیست که به انقلاب چسبیده باشد به عبارت دیگر اسلامی بودن را در ذات انقلاب مردم کشورمان می‌دانست.

وی اضافه کرد: لذا می‌توان گفت این‌گونه نگاه کردن به موضوعات از خصایص و ویژگی‌های شهید فخری‌زاده بود؛ علاوه بر این وی به مطالعه کتاب نیز بسیار اهتمام داشت و از سوی دیگر دنبال فرمول‌های جدید هم بود به نحوی که علم و فلسفه را در هم تنیده بود.

انتهای پیام/ 231



منبع خبر

«حذف اندیشه شهدا» گام دوم استکبار در پروسه ترورها/ آمریکایی‌ها بار‌ها دنبال گفت‌وگو با شهید فخری‌زاده بودند بیشتر بخوانید »

وعده انتقام سخت را در لوای فرماندهی سردار قاآنی محقق می‌کنیم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مجمع رزمندگان تخریب ۲۱ خراسان رضوی در نامه‌ای خطاب به سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با وی تجدید بیعت کرد.

متن نامه بدین شرح است:

«فرمانده محترم نیروی قدس

سردار مخلص و دلاور حاج اسماعیل قاآنی

مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا

سلام علیکم

در ایام سالگرد حماسه فراموش نشدنی کربلای ۴و۵، یاد و نام شما، انبوه خاطرات سال‌های نه چندان دور دفاع مقدس از سرزمین اسلامی مان و همنشینی و همراهی با شهدای گرانقدر را به یاد و خاطرمان می‌آورد. روزگارانی که با لبیک به فرمان روح خدا ــ که دل هایمان مالامال از عشق و ارادت به او بود ــ برای زدودن دست تجاوز به حرم ایران اسلامی، دل به طوفان حادثه دادیم و در جبهه دفاع از کیان و شرف حاضر شده و افتخار و توفیق آن را داشتیم که همه آن سالها، تحت فرماندهی و تدبیر خردمندانه جنابعالی انجام وظیفه نمائیم و از شجاعت مثال زدنی شما در میدان دفاع مقدس و بزنگاه‌های سخت نبرد که از روحیه بالای ایمانی و اخلاص کم نظیرتان ــ که زبانزد همگان بود ـ نشات می‌گرفت، ایستادن تا پای جان را چونان سرباز وطن بیاموزیم و آن صمیمت و حس گرم برادرانه و سرشار از عطوفت که با یکایک نیرو‌های تحت امر خویش داشتید را برای همیشه به یادگار ببریم.

خدای را شاکریم که در طی ایام بعد از سال‌های دفاع مقدس و علیرغم مسئولیت‌های خطیر و مشغله‌های فراوان، همچنان این رابطه گرم و صمیمی با نیرو‌ها و سربازان همیشگی تان و ارتباط با خانواده‌های معظم شهدا برقرار و مستدام ماند تا آن پیوند ایمانی و مومنانه که با محبت و عشقی خالصانه گره خورده است، مستحکم‌تر از دیروز گردد.

فرمانده عزیز!

اینک که یکسال است با نظر حکیمانه و تدبیر عزتمندانه فرماندهی معظم کل قوا، فرماندهی نیروی قدس به حضرت عالی سپرده شده است، ما بسیجیان تخریب لشکر ۲۱ امام رضا علیه السلام، همچون گذشته مطیع و فرمان‌بردار جنابعالی بوده و، چون سربازی تحت امر، دوشادوش رزمندگان جبهه مقاومت آماده جانفشانی تحت ولایت مقام معظم رهبری و زیر لوای فرماندهی مقتدرانه شما هستیم تا خواب راحت از دیدگان جهانخواران و ظالمین جهان گرفته و آن وعده انتقام سخت از جنایتکاران و قاتلان شهید عالی مقام سردار حاج قاسم سلیمانی را محقق سازیم.

بعونک یا قاصم الجبارین»

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

وعده انتقام سخت را در لوای فرماندهی سردار قاآنی محقق می‌کنیم بیشتر بخوانید »