فیلم/ به یاد شهید قاسم سلیمانی
فیلم/ به یاد شهید قاسم سلیمانی بیشتر بخوانید »
یک فرمانده مقاومت لبنان با بیان اینکه رژیم صهیونیستی کوچکتر از آن است که بخواهد ایران را تهدید کند، گفت که ایران میتواند این رژیم را در یک روز نابود کند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، یکی از افسران محور مقاومت که به نام او اشارهای نشده، در مصاحبه با پایگاه خبری «الخنادق» خاطراتی از فرماندهان شهید مقاومت لبنان نقل کرد.
رژیم اشغالگر در ماه می آینده و تقریبا در سالروز آزادسازی رزمایشی انجام خواهد داد و این رزمایش درگیری در پنج جبهه با محور مقاومت را شبیهسازی خواهد کرد. این همان رزمایشی است که یک سال پیش و قبل از نبرد «شمشیر قدس» آن را اعلام کردند. برداشت شما از این رزمایش چیست؟ آیا این نشانه یک اقدام است؟ یا تنها یک جنگ روانی؟
این افسر پاسخ داد: «در واقع، دشمن اسرائیلی از زمان جنگ سیوسهروزه نگران مقابله با مقاومت اسلامی لبنان است. این نگرانی ناشی از نتایجی است که در جنگ سیوسهروزه رقم خورد. برگزاری مانور از سوی هر ارتشی عجیب نیست؛ اما برای ما و البته با چشمپوشی از هدف این رزمایش، چنانچه هدف این مانور شبیهسازی مقابله ارتش اسرائیل در جنگ آینده باشد یا پیام تهدیدآمیزی برای مقاومت اسلامی یا هر چیز دیگری، ما این را همانطور که شهید سید عباس موسوی گفت به منزله “اسرائیل سقوط کرد” در نظر میگیریم. ما با این مسئله بر همین اساس برخورد میکنیم. این را بیست سال پیش شهید عباس گفت چه برسد به الان. بله “اسرائیل سقوط کرد” و اکنون نمیتواند در هر رزمایشی آنچه را پیشتر با ارتش کشورهای عربی انجام داد، انجام دهد».
این فرمانده مقاومت لبنان اضافه کرد: «اسرائیل اکنون بسیار ضعیفِ ضعیف شده است. این ضعف به این علت نیست که آنها سلاح یا نیروی نظامی یا فناوری ندارند نه! بلکه به این دلیل است که آنها روحیه مبارزه ندارند و این ما هستیم که از روحیه رزمی و روحیه شهادت برخورداریم؛ روحیه مجاهدان مقاومت اسلامی؛ همان کسانی که این دشمن در تمام میدانها از سال ۱۹۸۲ تا سال ۲۰۰۰ پس از بیرون راندنشان، شکست دادند و همچنین در سال ۲۰۰۶. در آینده بسیار نزدیکِ نزدیک -انشاءالله- شکست خواهند خورد. با ایجاد هر جبهه یا آغاز جنگی، چنانچه اسرائیل جرأت تجاوز به خود بدهد، این پایان این رژیم خواهد بود».
بهعنوان یک افسر نظامی مقاومت اسلامی، به فرماندهان ارتش اشغالگر که در حال انجام این زمینهسازیها هستند، چه میگویی؟
این افسر که به هویت او اشاره نشده، در پاسخ گفت: «من به فرماندهی -چه فرماندهی نظامی و غیرنظامیشان- توصیه میکنیم که ما را نیازمایند و سر عقل بیایند و آرام بگیرند. اگرچه ملت فلسطین امروز بیدفاع است، من به این ملت مجاهد و مقاوم که با هر شیوه هر چند بسیار ساده هم که شده، با این رژیم به تقابل میپردازد، درود میفرستم.این رژیم توان ایستادگی در برابر آنها را ندارد. من به فرماندهانشان میگویم که به کسانی که ادعای ایمان دارند، مراجعه کنند و دنبال تاریخ اسرائیل باشند. خواهند دید که این رژیم -انشاءالله تعالی- رو به نابودی است».
جناب سید حسن نصرالله از نابودی قریبالوقوع اسرائیل سخن گفت و امام سید علی خامنهای نیز گفت که این رژیم بیش از ۲۵ سال دوام نمیآورد. شما به عنوان یک فرمانده نظامی و به عنوان یک افسر مقاومت آیا زوال اسرائیل را در آینده نزدیک میبینید؟
این فرمانده مقاومت لبنان اظهار داشت: «به خاطر کارشکنیهای اسرائیل، انشاءالله این حتما قریبالوقوع است. همانطور که گفتم رژیم اشغالگر امروز به بالاترین سطح یاغیگری و رفتار غیراخلاقی با خانواده و مردم ما در فلسطین و خارج از فلسطین رسیده است، این رژیم با کشتار، ویرانی و جنایت در قید حیات است. رژیمی که با این شکل از اشغالگری در قید حیات باقی مانده، دوام نمیآرود بهویژه آنکه مقاومت اسلامی اکنون قدرت بسزایی دارد و میتواند به این دشمن بگوید بس است دیگر. به هر حال هر چه باشد وعدهای الهی به ما داده شده است. طبیعی است که زمان دقیقی را اعلام نکنیم؛ اما بر اساس دادههای میدانی و توانمندی -چه از طرف دشمن اسرائیلی و چه از طرف مقاومت و محور مقاومت- آن را قریبالوقوع میبینیم. پس نباید محور مقاومت را فراموش کنیم که در تمام عرصهها اکنون قدرتمند شده است. ازاینرو دشمن رو به زوال است».
از محور مقاومت صحبت کردید و امروز اسرائیل جمهوری اسلامی را که در رأس این محور قرار دارد، تهدید میکند، شما این تهدید را چگونه میبینید؟
این مقام نظامی پاسخ داد: «اسرائیلیها این را محک نزنند. اگر جغرافیای جمهوری [اسلامی ایران] را در نظر بگیریم و اگر آنها در هر کیلومتر یک موشکانداز قرار دهند و آن را به سمت این رژیم نشانه بگیرند، میتوانند آنها را در یک روز نابود کنند. به همین دلیل به اسرائیلیها توصیه میکنیم که خود را در برابر جمهوری اسلامی نیازمایند و وارد این مرحله نشوند چراکه آنها کوچکتر از اینها هستند».
وی ادامه داد: «به هر حال، ما به هراسافکنیهای اسرائیل عادت کردهایم؛ اما اسرائیل جرأت انجام این کار و البته در این سطح را ندارد. آنها در محافل خصوصی نیز از کشتن حاج قاسم سلیمانی پیشمان هستند چراکه با کشته شدن حاج قاسم سلیمانی، روحیه و اثرگذاری بیشتر [به رزمندگان] تزریق شد. امام خمینی میگفت: بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود. ما با شهادت فرماندهان و مجاهدانمان، بزرگ میشویم و روحیه میگیریم زیرا هدف ما این است به عنوان شهید به دیدار خداوند متعال برویم».
ما امروز در سالگرد فرماندهان شهید قرار داریم. با حاج عماد مغنیه شروع میکنیم. پیش از شهادتش طرحهایی را آماده کرده بود، آیا در مقاومت به این طرحها عمل شد و این برنامهها اجرایی شدند؟ به کجا رسیده است؟ بخصوص آنکه همیشه صحبت از این است که شهید حاج عماد مغنیه پس از خود هزاران رزمنده بر جای گذاشت یعنی بر پایه شیوه و مکتب حاج عماد..
این افسر مقاومت در این خصوص گفت: «بله، در واقع حاج عماد جزء جوانان و مردانی بود که زندگیاش با کار مقاومتی آغاز شد. من در سال ۱۹۸۲ و در ابتدای کار مقاومت با او آشنا شدم. او همواره با برخی از گروههای مقاومت فلسطین همکاری داشت. در آن زمان یک نفر به من گفت: این مرد خونش، جانش، ذهنش مقاومت است و میتواند به شما در تمام عرصههای مقاومت کمک کند. ازاینرو من در اولین دیدارمان به او گفتم که ما در مقاومت اسلامی به سلاح و تجهیزات و… نیاز داریم -راستی آن موقع در کنار شهید ابو حسن سلامه نششته بود- حتی یک لحظه هم تردید نکرد و فورا و بدون اینکه بپرسد: چرا، چگونه و کجا، مستقیما گفت هر چه بخواهید من هستم. طبیعتا آن موقع دیگر ما وارد جزئیات شدیم».
او ادامه داد: «چیزی که باعث آرامش غیرقابلتوصیف من شده بود، دو چیز بود: اول اینکه طبق عادتش همیشه حین صحبت لبخند بر لب داشت و دوم اینکه مستقیما همکاری کرد و گفت: ما در خدمت هستیم و آماده. حاج عماد مغنیه با این روحیه بالا و با این روحیه مقاومتی، ایمانی و جهادیای که داشت همیشه در میدان حاضر بود نه در پشت جبههها. همیشه حال جوانان را میپرسید و میآمد و کارهای خواستهشده را انجام میداد. او همچنین سرزده میآمد و به گلهها و دغدغههای شخصی مجاهدان گوش فرا میداد و تلاش میکرد و مشکلات و مسائل آنها را حل کند».
در خصوص ارتباط حاج عماد -شهید عماد مغنیه- با گروههای مقاومت فلسطین، این ارتباط چگونه آغاز شد؟ آیا با ارتباط با این گروهها شروع شد؟ ارتباط با گروههای مقاومت فلسطین در چه وضعیتی بود؟ آیا او در تجهیز مقاومت فلسطین به سلاح و تجهیزات ودادن آموزش به آنها نقش داشت؟
افسر مقاومت پاسخ داد: «حاجی در واقع از همان ابتدای جوانیاش با مقاومت فلسطین در ارتباط بود؛ نه فقط در سطح برادران مقاومت فلسطین بلکه حتی در سطح لبنان و بعدها نیز خارج از لبنان. از موضع مقاومت فلسطین در دفاع از فلسطین آغاز شد و هیچ فرقی بین این گروه و آن گروه نیز نمیگذاشت. به همین دلیل روابطش بسیار مهم و اساسی بود. فعالیتش زمانی که مسئولت در مقاومت اسلامی را تحویل گرفت، بیشتر شد و در نتیجه آنکه تمام تواناییهایش در این راه گذاشت».
او افزود: «بیشک حاج عماد جزء افراد فعال اصلی جنبش مقامت فلسطین بود بهنحوی که از آنها حمایت میکرد و در کنار آنها ایستاده بود. حتی برخی از برادران با حاجی هماهنگ میکردند. او نیز به نوبه خود و با تمام توان و نیرویش با برادران فلسطینی هماهنگیهایی انجام میداد. دشمن اسرائیلی این را میداند».
شهید عباس موسوی، آیا با او دیدار کردید؟ درباره این شهید به ما بگو و همچنین درباره نگاه راهبردیای که او در قبال اقدامات مقاومت و حزبالله داشت.
این فرمانده مقاومت لبنان گفت: «شهید سید عباس با تجربهای که در کنار او داشتم، میتوانم بگویم که او فرد نادری بود. در مناسبت باشکوه سالروز شهادتش، من این شهادت را تبریک میگویم. او یک پدر بود و صفات نادری داشت. در کنار شجاعت، رهبری و حکمتی که داشت، او بسیار مهربان نیز بود. تمام برادران مقاومت را فرزندان خود میدانست و بر این اساس با آنها رفتار میکرد. متواضع بود. به عنوان مثال به خاطر شدت این فروتنی، زمانی که کسی از برادران را میدید که غذا آماده میکند و یا چیزی از این قبیل انجام میدهد، به کمکش میرفت. زمانی که برادران میخواستند برای انجام عملیاتی بروند، اصرار میکرد که برای خواندن دعا باشد و با آنها صحبت کند و به آنها روحیه بدهد. قرآن با خود داشت تا برادران از زیرش رد شوند».
وی ادامه داد: «در میدانهای جهاد نیز زمانی که محور منطقه بود، سید در یک نقطه قرار داشت و اکنون آن نقطه به اسم شهید سید عباس نامیده شده یعنی “غار شهید سید عباس” چراکه او اولین فرمانده از سران مقاومت بود که در سطح عالی سازمانی البته، به این مکان رفت. برخی از برادران از گروههای دیگر همراه ما بودند. یک بار یکی از آنها از من پرسید: آیا این همان سید عباس است؟ به او گفتم بله. به من گفت که مطمئنی؟ گفتم بله او هماکنون در مقابل توست. آخر او لباس نظامی میپوشید و بدون عمامه بود. به همین خاطر او به من گفت: به خدا، وقتی یک فرمانده در این سطح در اینجا حضور دارد، شما پیروز هستید. اگر فرمانده با این شکل از پایگاه جهادی دیدن میکند، این یعنی شما حتما پیروز هستید».
آیا شهید شیخ راغب را از نزدیک شناختی؟ روابط او با جمهوری اسلامی چگونه بود؟ میتوانی این رابطه را توصیف کنی؟
فرمانده مقاومت در این خصوص اظهار داشت: «در حقیقت با شهید شیخ راغب پیش از حمله اسرائیل در ارتباط بودیم. ما با یکدیگر کارهای دینی مثل نماز جماعت و دروس فرهنگی انجام میدادیم. یک بار در خانه مرحوم مجهاد حاج ابو علی فرحات بودیم که درختان مقابل ما را دید و درباره نوع آنها پرسید. ما گفتم که اینها بلوط هستند و یک چند نوع دیگر. او گفت: روزی میرسد که این درختان پناهگاه مجهادان خواهند بود” با حمله اسرائیل و عملیات نظامی و… این حرف را به یاد آوردیم. این سخن حقیقتا از آگاهی، فرهنگ و جهاد سرچشمه گرفته بود».
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
ایران در یک روز میتواند اسرائیل را نابود کند بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت به نقل ازخبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، قاسم سلیمانی در روز ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵ در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی چشم به جهان گشود. در ۱۸ سالگی به استخدام اداره آب کرمان درآمد و در راهپیماییها و اعتصابات کرمان علیه رژیم پهلوی در زمان انقلاب مشارکت فعال داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۹ عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و همزمان با شروع جنگ تحمیلی، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبههها فرستاد. وی در دورهای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را هم بر عهده داشت و در سال ۱۳۶۰ش با حکم فرمانده وقت سپاه پاسدارن، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله (ع) منصوب شد.
سلیمانی پس از پایان جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۷ش، به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی ایران هدایت میشدند و با باندهای قاچاق مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان مبارزه میکرد. قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) به فرماندهی سپاه قدس منصوب و فرماندهی محور مقاومت در مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه را هم عهدهدار شد. وی در بهمن سال ۱۳۸۹ش به درجه سرلشکری نائل آمد.
بامداد جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ در حمله موشکی بالگردهای آمریکایی به دو خودرو در اطراف فرودگاه بغداد، سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و تنی چند از اعضای حشدالشعبی در این حمله هدف قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.
وصیتنامه موضوعی حاج قاسم سلیمانی
•بسم الله الرحمن الرحیم
•شهادت دادن
شهید سلیمانی دراغاز وصیت خویش براساس باورهای اسلامی واعتقادات قلبش اش موارد زیررا شهادت داده است:
•شهادت میدهم به:
۱) اصول دین
۲) اشهد أن لا اله الا الله
۳) و اشهد أنّ محمداً رسول الله
۴) و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب
۵) و اولاده المعصومین
۶) اثنیعشر ائمّتنا
۷) و معصومیننا حجج الله.
•شهادت میدهم که:
۸) قیامت حق است،
۹) قرآن حق است،
۱۰) بهشت و جهنّم حق است،
۱۱) سؤال و جواب حق است،
۱۲) معاد،
۱۳) عدل،
۱۴) امامت،
۱۵) نبوت حق است.
سپاس به درگاه الهی
مواردی که شهید سلیمانی لازم دانسته تا در وصیت خود شکر و سپاس گزاری کند:
•خدایا! تو را سپاس میگویم
۱) بهخاطر نعمتهایت.
•خداوندا! تو را سپاس که
۲) مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی
۳) و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجستهترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم
۴) و سرباز رکاب او شوم.
۵) اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بیبهره بودم از دوره مظلومیت علیبن ابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.
•خداوندا! تو را شکرگزارم که
۶) پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز ــ که جانم فدای جان او باد ــ قرار دادی.
• پروردگارا! تو را سپاس که
۷) مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونههای بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ــ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ــ به من ارزانی داشتی.
• خداوندا!ای قادر عزیز وای رحمان رزّاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت میسایم که
۸) مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع، عطر حقیقی اسلام، قرار دادی
۹) و مرا از اشک بر فرزندان علیبن ابیطالب و فاطمه اطهر بهرهمند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بیقراری که در درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی که آرامش و معنویت داد.
• خداوندا، تو را سپاس که
۱۰) مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهلبیت و پیوسته در مسیر پا کی بهرهمند نمودی. از تو عاجزانه میخواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهرهمند فرما.
درخواست از خدا
نجواها و درخواستهای شهید سلیمانی از خداوند؛ درج شده در وصیت نامه اش:
۱) خدایا! به عفو تو امید دارم
۲)ای خدای عزیز وای خالق حکیم بیهمتا! دستم خالی است و کولهپشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشهای بهامید ضیافت عفو و کرم تو میآیم. من توشهای برنگرفتهام؛ چون فقیر [را]در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!
۳) سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آوردهام که ثروت آن در کنار همه ناپاکیها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
۴) خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند]و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته بهسمت تو است. وقتی آنها را بهسمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی.
۵) خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور میکند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازک¬تر است و از شمشیر بُرندهتر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذاردهام دورِ خانهات چرخیدهام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی.
۶) خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید بهسر میبرند؛
۷) یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمیخواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
۸) خدایا! از کاروان دوستانم جاماندهام
۹) خداوند،ای عزیز! من سالها است از کاروانی بهجا ماندهام و پیوسته کسانی را بهسوی آن روانه میکنم، اما خود جا ماندهام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم.
۱۰) پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
۱۱) عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است.
۱۲) چگونه ممکن [است]کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟
۱۳) خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
۱۴) عزیزم! من از بیجاقراری و رسوای ماندگی، سر به بیابانها گذاردهام؛ من بهامیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم.
۱۵) کریم، حبیب، به کَرَمت دل بستهام،
۱۶) تو خود میدانی دوستت دارم.
۱۷) خوب میدانی جز تو را نمیخواهم.
۱۸) مرا به خودت متصل کن.
۱۹) خدایا وحشت همه وجودم را فرا گرفته است.
۲۰) من قادر به مهار نفس خود نیستم،
۲۱) رسوایم نکن.
۲۲) مرا بهحرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کردهای، قبل از شکستن حریمی که حرم آنها را خدشهدار میکند، مرا به قافلهای که بهسویت آمدند، متصل کن.
۲۳) معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم.
۲۴) بارها تو را دیدم و حس کردم،
۲۵) نمیتوانم از تو جدا بمانم. بس است، بس.
۲۶) مرا بپذیر، اما آنچنان که شایسته تو باشم.
هشدار به برادران و خواهران مجاهد
شهید سلیمانی به برادران و خواهران مجاهد نسبت به نظام اسلامی چنین هشدار داده است:
• خواهران و برادران مجاهدم در این عالم،
• ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه دادهاید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به سوق فروش آمدهاید، عنایت کنید:
۱) جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
۲) امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است.
۳) بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند.
۴) ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).
• برادران و خواهرانم!
۵) جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم.
۶) خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که بهعنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما بهعنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید]بهدور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید.
۷) خیمه، خیمه رسولالله است.
۸) اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید.
۹) والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.
وصیت به برادران و خواهران ایرانی
شهید سلیمانی به برادران و خواهران ایرانی چنین وصیت کرده است:
• برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛
۱) از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه،
۲) خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را جان خود بدانید،
۳) حرمت او را مقدسات بدانید.
• وصیت به برادران و خواهران؛ پدران و مادران
شهید سلیمانی به برادران و خواهران؛ پدران و مادران چنین وصیت کرده است:
• برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من!
• جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی میکند.
• بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد، دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان]چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.
• بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اول اسلام را به پشتوانه ایران آورد
• و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد.
• اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام، چون گرگ درندهای این کشور را میدرید؛
• آمریکا، چون سگ هاری همین عمل را میکرد،
• اما هنر امام این بود که اسلام را پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد،
• انقلابهایی در انقلاب ایجاد کرد، به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نمودهاند و بزرگترین قدرتهای مادی را ذلیل خود نمودهاند.
• عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.
وصیت درخصوص شهدا و خانواده شهدا
شهید سلیمانی درخصوص شهدا و خانواده شهدا چنین وصیت کرده است:
• شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافتهاند.
۱) آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند.
۲) فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.
۳) به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، بهچشم ادب و احترام بنگرید.
۴) به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض میگذرید، آنها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.
وصیت خطاب به خانواده شهدا
شهید سلیمانی درخصوص به خانواده شهدا چنین وصیت کرده است:
• فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقیمانده از شهدا،
• ای چراغهای فروزان کشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدینه شهدا!
• در این عالم، صوتی که روزانه من میشنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش میداد و بزرگترین پشتوانه معنوی خود میدانستم،
• صدای فرزندان شهدا بود که بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛
• صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس میکردم.
۱) عزیزانم! تا پیشکسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید.
۲) شهیدتان را در خودتان جلوهگر کنید، بهطوری که هر کس شما را میبیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، بعینه خوِد شهید را احساس کند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت.
۳) خواهش میکنم مرا حلال کنید و عفو نمایید.
• من نتوانستم حق لازم را پیرامون خیلی از شماها و حتی فرزندان شهیدتان ادا کنم،
۴) هم استغفار میکنم و هم طلب عفو دارم.
۵) دوست دارم جنازهام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید بهبرکت اصابت دستان پاک آنها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد.
وصیت درخصوص نیروهای مسلح
شهید سلیمانی درخصوص نیروهای مسلح چنین وصیت کرده است:
۱) نیروهای مسلّح خود را که امروز، ولی فقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید.
۲) و نیروهای مسلح میبایست همانند دفاع از خانه خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند.
۳) و نسبت به ملت همانگونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیروهای مسلح میبایست منشأ عزت ملت باشد
۴) و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد
۵) و زینت کشورش باشد.
وصیت درخصوص مردم عزیز کرمان
شهید سلیمانی درخصوص مردم عزیز کرمان چنین وصیت کرده است:
• نکتهای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛
• مردمی که دوستداشتنیاند و در طول ۸ سال دفاع مقدس بالاترین فداکاریها را انجام دادند
• و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند.
• من همیشه شرمنده آنها هستم.
• هشت سال بهخاطر اسلام به من اعتماد کردند؛ فرزندان خود را در قتلگاهها و جنگهای شدیدی، چون کربلای ۵، والفجر ۸، طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس و… روانه کردند
• و لشکری بزرگ و ارزشمند را به نام و به عشق امام مظلوم حسینبن علی به نام ثارالله، بنیانگذاری کردند.
• این لشکر همچون شمشیری برنده، بارها قلب ملتمان و مسلمانها را شاد نمود و غم را از چهره آنها زدود.
• عزیزان! من بنا به تقدیر الهی امروز از میان شما رفتهام.
• من شما را از پدر و مادرم و فرزندان و خواهران و برادران خود بیشتر دوست دارم، چون با شما بیشتر از آنها بودم؛ ضمن اینکه من پارهتن آنها بودم و آنها پاره وجود من، اما آنها هم قبول کردند من وجودم را نذر وجود شما و ملت ایران کنم.
۱) دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند.
• این ولایت، ولایت علیبن ابیطالب است و خیمه او خیمه حسین فاطمه است، دور آن بگردید.
• با همه شما هستم.
• میدانید در زندگی به انسانیت و عاطفهها و فطرتها بیشتر از رنگهای سیاسی توجه کردم.
• خطاب من به همه شما است که مرا از خود میدانید، برادر خود و فرزند خود میدانید.
۲) وصیت میکنم اسلام را در این برهه که تداعییافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید.
• دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است.
۳) در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدسات و ولایت فقیه مطرح میشود، اینها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.
وصیت به سیاسیون کشور
شهید سلیمانی به سیاسیون کشورچنین وصیت کرده است:
• نکتهای کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم:
• چه آنهایی [که]اصلاحطلب خود را مینامند و چه آنهایی که اصولگرا.
• آنچه پیوسته در رنج بودم اینکه عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزشها را فراموش میکنیم، بلکه فدا میکنیم.
۱) عزیزان، هر رقابتی با هم میکنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و کلام شما یا مناظرههایتان بهنحوی تضعیفکننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرزها را تفکیک کنید.
۲) اگر میخواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است. اصول، مطوّل و مفصّل نیست.
اصول عبارت از چند اصل مهم است:
۳) اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او بهعنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی میخواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که]اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه میگویم ولایت تنوری و نه میگویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمیکند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیرمسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که میخواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید!
۴) اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزشها تا مسئولیتها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام.
۵) بهکارگیری افراد پاکدست و معتقد و خدمتگزاری به ملّت، نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطره خانهای سابق را تداعی میکنند.
مقابله با فساد و دوری از فساد و تجمّلات را شیوه خود قرار دهند.
۶) در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بدانند و خود خدمتگزار واقعی، توسعهگر ارزشها باشند، نه با توجیهات واهی، ارزشها را بایکوت کنند.
۷) مسئولین همانند پدران جامعه میبایست به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بیمبالاتی و بهخاطر احساسات و جلب برخی از آرای احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانوادهها را از هم بپاشاند.
• حکومتها عامل اصلی در استحکام خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانواده هستند.
• اگر به اصول عمل شد، آن وقت همه در مسیر رهبر و انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و یک رقابت صحیح بر پایه همین اصول برای انتخاب اصلح صورت میگیرد.
وصیت به برادران سپاهی و ارتشی
شهید سلیمانی به برادران سپاهی و ارتشی چنین وصیت کرده است:
• کلامی کوتاه خطاب به برادران سپاهی عزیز و فداکار و ارتشیهای سپاهی دارم:
۱) ملاک مسئولیتها را برای انتخاب فرماندهان، شجاعت و قدرت اداره بحران قرار دهید.
• طبیعی است به ولایت اشاره نمیکنم، چون ولایت در نیروهای مسلح جزء نیست، بلکه اساس بقای نیروهای مسلح است، این شرط خللناپذیر میباشد.
۲) نکته دیگر، شناخت بموقع از دشمن و اهداف و سیاستهای او و اخذ تصمیم بموقع و عمل بموقع؛ هر یک از اینها اگر در غیر وقت خود صورت گیرد، بر پیروزی شما اثر جدّی دارد.
خطاب به علما و مراجع معظم
شهید سلیمانی به علما و مراجع معظم چنین خطاب کرده است:
• سخنی کوتاه از یک سرباز ۴۰ ساله در میدان، به علمای عظیمالشأن و مراجع گرانقدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی مراجع عظام تقلید؛ سربازتان از یک برج دیدهبانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزشهای آن [که]شما در حوزهها استخوان خُرد کردهاید و زحمت کشیدهاید، از بین میرود.
• این دورهها با همه دورهها متفاوت است، این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقینمیماند.
• راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و، ولی فقیه است.
• نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند.
• همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم، ولی فقیه است.
• من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حقبهجانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزشها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (رحمة الله علیه) هستند و میبایست مورد حمایت جدی قرار گیرند.
• من حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهایتان و حمایتهایتان با ایشان میبایست جامعه را جهت دهید.
• اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.
• دست مبارکتان را میبوسم و عذرخواهی میکنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرفیابیهای حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد.
• سربازتان و دستبوستان
طلب عفو و عذرخواهی
شهید سلیمانی از افراد و گروههای زیر طلب عفو وبخشش کرده است:
۱) از همسایگانم
۲) و دوستانم
۳) و همکارانم
• طلب بخشش و عفو دارم.
۴) از رزمندگان لشکر ثارالله
۵) و نیروی باعظمت قدس که خار چشم دشمن و سدّ راه او است،
• طلب بخشش و عفو دارم؛
۶) خصوصاً از کسانی که برادرانه به من کمک کردند.
شهید سلیمانی از افراد زیر عذرخواهی کرده است:
• نمیتوانم از حسین پورجعفری نام نبرم که خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی کمک میکرد و مثل برادرانم دوستش داشتم. از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم که به زحمت انداختمشان عذرخواهی میکنم.
• البته همه برادران نیروی قدس به من محبّت برادرانه داشته و کمک کردند و دوست عزیزم سردارقاآنی که با صبر و متانت مرا تحمل کردند.
گزارش از سید جواد هاشمی فشارکی
انتهای پیام/ 112
حاج قاسم سلیمانی در وصیتنامهاش به چه موضوعاتی پرداخت؟ بیشتر بخوانید »
در مسیر زائران اربعین 1400 موکبهایی به نام شهدای مقاومت راهاندازی شده است و برخی از عاشقان حسینی با همراه داشتن تصاویری از شهدای مدافع حرم و همچنین شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس از زوار پذیرایی میکنند.
به گزارش مجاهدت به نقل ازخبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، در روزهای گذشته حرکت زائران امام حسین (ع) در مسیر پیادهروی اربعین آغاز و در هر گوشه و کنار شهرهای عراق موکبهایی برای پذیرایی از زائران راهاندازی شده است که شبانهروز به عاشقان حسین خدمت میکنند.
در مسیر پیادهروی اربعین امسال نیز مثل سال گذشته زائرانی با همراه داشتن تصاویری از شهدای مدافع حرم و شهدای مقاومت به ویژه شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس مسیر عشق را طی میکنند. همچنین در این مسیر موکبهایی به نام شهدا راهاندازی شده است.
در این بین در یکی از موکبهای اربعینی، در مسیر زوار حسینی تصاویری از شهدای مقاومت قرار داده و در کنار آن تصاویر، وسایلی برای پذیرایی مهیا کرده است که تصویر شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس مقابل آن است و پس از آن تصاویری از شهدای مدافع حرم دیده میشود. در ادامه فیلم آن را مشاهده میکنید:
انتهای پیام/
تصاویری از شهدای مقاومت در مسیر پیاده روی اربعین 1400 +فیلم بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، امیرعباس عبداللهی عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع) و دکترای جامعه شناسی، با برنامه «انعکاس» در مورد رسانه و اسلامهراسی به گفتوگو پرداخت.
وی تروریسم خواندن اسلام را از روشهای اسلام هراسی در غرب عنوان کرد و اظهار داشت: از زمان پیامبر مسئله اسلام گریزی مطرح بوده و الان هم صنعت مسلمان هراسی جایگزین اسلامهراسی شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین با اشاره به فعالیت طولانی مدت صنعت هالیوود برای اسلامهراسی، خاطرنشان کرد: القای مبانی اسلامهراسی و اقناع مخاطبان در این حوزه به تدریج صورت میگیرد، اما با ایستادگی اسلام مقابل غرب به عنوان عنصر مهم در حوزه معنا، آنها دچار پوچی میشوند.
عبداللهی آمدن پاپ به کشور عراق را نشانه انحطاط غربیها دانست و تصریج کرد: غربیها با فرهنگ اسلام آشنایی ندارند و با تغییر ادبیات خود به حالت مصالحه، خود را خلع سلاح کردهاند.
این دکترای جامعه شناسی، حضور مسلمانان در اروپا را عامل آمدن پاپ به عراق عنوان کرد و یادآورشد: شهادت حاج قاسم سلیمانی به واسطه عنصر مقاومت، قلبهای مسلمانان را به هم نزدیک کرد و باعث فروریختگی تمام اِلِمانهای ساخته شده غربیها برای خودشان شد.
ایشان در پایان، شهادت سردار دلها را عامل جان گرفتن امپراطوری اسلام عنوان کرد و گفت: با وجود اقدامات و محدودیتهای غربیها برای شکست اسلام و مسلمانان، امروز شاهد درگیریها در غرب هستیم.
انتهای پیام/ 112
شهادت حاج قاسم، جان دوباره به امپراطوری اسلام بخشید بیشتر بخوانید »