شهدا

شب شعر «حبیب حرم» ویژه شهید همدانی برگزار می‌شود

شب شعر «حبیب حرم» ویژه شهید همدانی برگزار می‌شود



شب شعر «حبیب حرم» ویژه شهید همدانی برگزار می‌شود

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شب شعر “حبیب حرم” ویژه شهید حاج حسین همدانی با حضور شاعرانی همچون علی محمد مودب، محمد مهدی سیار، احمد بابایی، رضا یزدانی، رضا ابوذری، سیده فرشته حسینی، الهام نجمی و با اجرای سعید بیابانکی برگزار می‌شود.

این شب شعر با رعایت پروتکل‌های بهداشتی در نخلستان سازمان هنری رسانه‌ای اوج برقرار است.

در این مراسم که امروز یکشنبه ۲۷ مهرماه ساعت ۱۶ برگزار می‌شود خانواده شهید همدانی و گلعلی بابایی، نویسنده کتاب “پیغام ماهی‌ها”، که درباره شهید همدانی است، حضور خواهند داشت.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شب شعر “حبیب حرم” ویژه شهید حاج حسین همدانی با حضور شاعرانی همچون علی محمد مودب، محمد مهدی سیار، احمد بابایی، رضا یزدانی، رضا ابوذری، سیده فرشته حسینی، الهام نجمی و با اجرای سعید بیابانکی برگزار می‌شود.

این شب شعر با رعایت پروتکل‌های بهداشتی در نخلستان سازمان هنری رسانه‌ای اوج برقرار است.

در این مراسم که امروز یکشنبه ۲۷ مهرماه ساعت ۱۶ برگزار می‌شود خانواده شهید همدانی و گلعلی بابایی، نویسنده کتاب “پیغام ماهی‌ها”، که درباره شهید همدانی است، حضور خواهند داشت.



منبع خبر

شب شعر «حبیب حرم» ویژه شهید همدانی برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

‌‌بسم الله الرحمن الرحیم ‌‌‌‌ ‌‌‌به دعوت از ‌دوست عزیز سرکار خانم محمدی، ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌…


‌‌بسم الله الرحمن الرحیم
‌‌‌‌
‌‌‌به دعوت از ‌دوست عزیز سرکار خانم محمدی، ‌‌
‌‌@hoda.hm
‌‌
‌‌
‌‌‌‌‌ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‌
‌‌یک نقد کوتاه به آثار زندگی نامه‌ی شهدا

‌‌
‌‌‌اگر نقد به روایت‌های عاشقانه از شهدا چند سالی‌ست بر زندگی جوانان مذهبی تاثیر گذاشته. ‌‌
از شهدا سال‌هاست بین شهدا و جوانان کشیده است.
‌‌‌‌بزرگ ترین مشکل آثار زندگی نامه شهدا این است که از شهدا یک انسان کامل و دست نیافتنی ساخته
‌گویی که شهید از بدو تولد به درجه‌ی انسان کامل واصل شده است. ‌‌
‌‌در این روایت‌ها، سیر تکامل و راه‌های خودسازی شهید به تصویر کشیده نمی‌شود و تنها از او شخصیتی نشان داده می‌شود که از کودکی به دیگران کمک می‌کرده، ‌هیچ گاه عصبانی نمیشده، هیچ گاه نمازهایش قضا نمی‌شده، ‌به هیچ وجه گناه نمی‌کرده
و‌ تقریبا از کودکی یک بوده که همه با دیدن چهره‌اش می‌گفتند این کودک روزی شهید خواهد شد. ‌‌
‌‌‌این روایت‌های غیرواقعی و اغراقانه در بهترین حالت ممکن باعث می‌شد جوان و نوجوان بعد از مطالعه زندگی شهید تصمیم بگیرد شبیه او باشد. ‌
‌تا اینجای ماجرا بسیار عالی‌ست. ‌جوان الگوی خودش را پیدا کرده.
‌‌اما مشکل از آنجایی شروع می‌شود که می‌بیند در عمل عصبانی می‌شود، بعضا دروغ می‌گوید، ‌غیبت می‌شوند؛ به خود می‌آید که می‌بیند چقدر در روز گناه می‌کند و چقدر با شهید متفاوت است.
یک فرشته‌ی آسمانی بود و او یک انسانِ شیطانی!
‌‌اینجاست که جوان از موفقیت در سبک زندگی مومنانه ناامید می‌شود و کم کم شهید برای او تنها سمبل و نشانه‌ی یک انسان کامل و سعادتمند است که خود نمی‌تواند شبیه او باشد.
‌‌‌در روایت زندگی نامه‌ی شهدا اینکه بگوییم شهید هیچ گاه عصبانی نمی‌شد هیچ مشکلی را حل نمی‌کند که مشکل‌ساز می‌شود.
‌‌اگر تمام این سال‌ها در این آثار، روایت می‌کردند که شهید بعد از عصبانیت چه می‌کرد؟ آیا جبران می‌کرد؟ ‌چگونه بر کنترل خشم فائق شد و یا آن فرد در رابطه با اشتباهاتش چگونه بود؟
‌‌‌لااقل جوانان ما یک الگوی نزدیک به زندگی‌ و شخصیت خودشان داشتند.
‌‌همان الگوی غیر معصومی که ممکن است در روزهای قبل از شهادت هنوز صفات رذیله کوچکی در جانش بوده باشد اما در و و تلاش‌هایش سبب شده شود.
‌‌‌اینکه همه‌ی هم اجر و هم رده نیستند اینکه در شدن به صفات حسنه و ترک صفات رذیله با یکدیگر متفاوت اند اما وجه مشترک تمامی آن‌ها این است که خداوند آن‌ها را برای خود خریده است.
‌‌
‌‌
‌‌‌‌‌



منبع

motarased@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

‌‌بسم الله الرحمن الرحیم ‌‌‌‌ ‌‌‌به دعوت از ‌دوست عزیز سرکار خانم محمدی، ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌… بیشتر بخوانید »

عضویت در سپاه با اوج گرفتن مسائل و حرکات مذبوحانه‌ی ضد انقلاب برای نفی حاکمیت نظام اسلا…


??
?عضویت در سپاه
?️با اوج گرفتن مسائل و حرکات مذبوحانه‌ی ضد انقلاب برای نفی حاکمیت نظام اسلامی که از طریق درگیری و شیوه‌ی نظامی اعمال می‌شد ایشان از این نقطه احساس خطر کرده و عزم راسخ کرد تا با پوشیدن لباس مقدس سپاه بتواند در دفع نقشه‌های شوم دشمنان در این مرحله از حیات انقلاب نیز سهیم باشد.شهید اسفندیاری در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ به تهران آمد و در ستاد مشترک سپاه به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد.او در مدتی که در تهران بود با رهبر انقلاب و یاران امام و مسئولان اجرایی تماسهای نزدیکی داشت و یکی از اعضای فعال مهدیه‌ی تهران شد..
?️ولی با این همه تهران نمی‌توانست قلب پر شور و دل مالامال از عشق خدمت به محرومین را در او اقناع کند،لذا به محض درخواست نیرو از طرف سپاه زاهدان در تاریخ سوم تیر ۱۳۵۹ داوطلبانه به سیستان و بلوچستان اعزام شد تا شاید بتواند از توطئه‌هایی شبیه کردستان در آنجا جلوگیری کند.شهید اسفندیاری در بدو ورود به استان جزو نیروهای ویژه‌ی استان قرار گرفت و در سخت‌ترین عملیاتهای منطقه شرکت فعال داشت.او همچون معلمی دلسوز و عاشق با شاگردان و همرزمان مجاهدش به کار می‌پرداخت. وی در اولین ماموریت پس از شروع جنگ تحمیلی مدت سه ماه به جبهه آبادان رفت، بعد از آن مدت سه ماه در چابهار خدمت کرد و دو بار و در هر بار به مدت پانزده روز برای دیدار با برادران مسلمان و مجاهد افغانی به کشور افغانستان رفت..

?ادامه دارد..
.



منبع

shahid.janali.esfandiari@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

عضویت در سپاه با اوج گرفتن مسائل و حرکات مذبوحانه‌ی ضد انقلاب برای نفی حاکمیت نظام اسلا… بیشتر بخوانید »

مروری بر دستاوردهای عملیات «والفجر۴»

مروری بر دستاوردهای عملیات «والفجر۴»



مروری بر دستاوردهای عملیات «والفجر ۴»

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، دشت‌ وسیع‌ و دره‌ «شیلر» میان‌ شهر مرزی‌ «بانه» و «مریوان» با فرورفتگی‌ خاصی‌ که‌ از خاک‌ عراق‌ به‌ داخل‌ ایران‌ دارد، در گذشته‌ و در تاریخ‌ جنگ‌ تحمیلی‌ منطقه‌ مهمی‌ به‌ شمار می‌رود. بلندی‌های‌ «سورن»، «سورکوه» و «کانی‌ مانگا» در دهانه‌ این‌ دشت‌ قرار دارند. برای همین عملیات‌ «والفجر ۴» در سه‌ مرحله‌ با هدف‌ وصل‌ این‌ بلندی‌ها به‌ یکدیگر در خط‌ خودی، از روز ۲۷ مهر ماه ‌۱۳۶۲ به‌ مدت‌ ۳۳ روز در منطقه‌ جبهه‌ شمالی‌ «سلیمانیه‌» و «پنجوین‌» انجام‌ شد.

حمله ساعت ۲۴ و با رمز «یا الله، یا الله، یا الله» در منطقه‌ای به وسعت صدها کیلومتر مربع آغاز شد. نیروها در دو محور بانه و بلندی‌های «لَری»، «گرمک»، «کنگرک» و در محور مریوان و بلندی‌های پنجوین به نام «زله»، «مارو» و «خلوزه» به پیشروی پرداختند. در مرحله دوم پس از گذشت دو روز از مرحله نخست، بلندی‌های سورن و کانی‌مانگا و چندین نقطه دیگر آزاد شد، اما بر اثر پاتک‌های دشمن روی قله‌های کانی مانگا، برخی از مناطق دست به دست شد و نهایتا در اشغال دشمن باقی ماند.

مرحله سوم عملیات روز ۲ آبان ماه ۱۳۶۲ به اجرا درآمد. سپاه پاسداران تنها با ۲۵ گردان وارد عمل شد و در مجموع ۱۰۰۰ کیلومتر مربع شامل ۳۰۰ کیلومتر مربع از اراضی ایران و ۷۰۰ کیلومتر مربع از اراضی عراق آزاد شد و معابر نفوذی گروهک‌های نفوذی ضدانقلاب به داخل ایران در دره شیلر مسدود شد.

این عملیات را هشت تیپ و دو گردان از سپاه و یک لشکر پیاده از ارتش به انجام رساندند. فرآیند این عملیات، تصرف پیشرفتگی دشت شیلر، شهر و پادگان پنجوین و گرمک عراق و تسلط بر ۱۳ شهر و روستای عراق ، همراه با ۱۹۰۰۰ تن کشته و زخمی و اسیر و نابودی ده‌ها گردان و گروهان کماندویی و مخصوص دشمن بود. دستاورد دیگر این عملیات خارج ساختن شهر مریوان از زیر دید و تیر دشمن و فراهم‌سازی مقدمات عملیات بعدی در استان سلیمانیه عراق بود.

ارتش‌ عراق‌ در طول‌ این‌ عملیات ‌۱۰ فروند هواپیما، یک‌ فروند هلیکوپتر، بیش‌ از۹۰ دستگاه‌ تانک‌ و نفربر زرهی، ۲۰۰ دستگاه‌ خودرو و انبوهی‌ از سلاح‌ و مهمات‌ خود را از دست‌ داد و پنج دستگاه‌ تانک‌ و نفربر، ۱۰ دستگاه‌ لودر و بولدوزر، ۲۰۰ دستگاه‌ خودرو سبک‌ و سنگین، ۲۰ قبضه‌ سلاح‌ ضدهوایی‌ «سام ‌۷»، تعدادی وسایل‌ مخابراتی، مهمات‌ و سلاح‌های‌ سبک‌ و سنگین‌ از دشمن‌ به‌ غنیمت‌ نیروهای‌ ایرانی‌ درآمد.

در این‌ عملیات‌ سردار «علی‌ رضائیان‌» فرمانده‌ قرارگاه‌ مقدم‌ حمزه‌ سیدالشهدا (ع) به‌ شهادت‌ رسید.



منبع خبر

مروری بر دستاوردهای عملیات «والفجر۴» بیشتر بخوانید »

‌ ‌بسم الله الرحمن الرحیم ‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌در روایت‌های واقع بینانه قرار نیست از شهید شخصیت منف…



‌بسم الله الرحمن الرحیم
‌‌
‌‌‌
‌‌
‌‌در روایت‌های واقع بینانه قرار نیست از شهید شخصیت منفی نشان داده شود. ‌بلکه قرار است تنها واقعیت زندگی اورا به تصویر کشید.
‌‌ما در روایت زندگی شهدا به دنبال چه چیزی هستیم؟
‌‌غلو؟ ‌بزرگ نمایی؟ ‌معصوم سازی؟‌ساخت الگویی دست نیافتنی؟
‌‌اینکه جوان و نوجوان ما مشاهده کند جوانی از جنس امیال و آرزوهای خودش، ‌از جنس ضعف‌ها و توانایی‌های خودش توانسته با تمام خلل‌های نفسانی و نقات قوت ایمانی‌‌اش به درجه‌‌ی جان بازی در راه خدا برسد برایش ملموس تر و دست یافتنی تر است.
‌‌اینکه ببینی جوانی مثل تو خشمگین می‌شود، شوخی می‌کند، ‌اشتباه می‌کند،گناه می‌کند اما پشیمان می‌شود، ‌توبه می‌کند، جبران می‌کند، پذیرفته می‌شود بیشتر مایل می‌شوی مثل او باشی.
‌‌در این صورت با خود می‌گویی، ‌ مثل بود و توانست بر نفس خود غالب شود. ‌چرا من نتوانم؟
‌‌اما وقتی از قبل از شهادتش یک موجود می‌سازیم که از بدو تولد جایش در این زمین نبوده، ‌جوان چگونه با او همزاد پنداری کند؟
‌‌ زندگی واقعی یک لطف نیست، خیانت است!
‌‌چرا که ما حتی شهید در اصلاح نفسش را نادیده گرفتیم و تلاش اورا تنها در انجام مستحبات خلاصه کردیم.
‌این که شهید هم مثل ما ممکن بود در ابتدای راه برای چله‌ی فلان دعا و زیارت کسالت به خرج میداده یا مثلا یادش می‌رفته فلان عملش را انجام دهد.
‌‌وقتی ما در وصف شهید می‌گوییم :شهید به زیارت عاشورای روزانه انس داشت و پاسخ نمی‌دهیم چگونه انس پیدا کرد؟
‌‌جوان را در حالتی قرار می‌دهیم که خود را به زمین و زمان می‌زند نمی‌تواند به عاشورای روزانه انس پیدا کند، ‌یادش می‌رود، ‌کسل می‌شود و به هزار و یک دلیل در این عمل روزانه شکست می‌خورد. ‌اینجاست که جوان ناامید می‌شود!
‌‌باخود می‌گوید شهید عاشورای با صد لعن و صد سلامِ روزانه‌‌اش ترک نمی‌شد. ‌من حتی یک عاشورای درست و با حال هم نمی‌توانم بخوانم.
‌من کجا؟ ‌او کجا؟

‌‌‌ما از شهید تنها و را نشان می‌دهیم. ‌در حالی که او برای وصول به شهود و ملکه شدن صفات حسنه در نفسش، ‌مراحلی را طی کرده!
‌‌ما در روایت‌ها از تکیه‌ی نفس حرف نمی‌زنیم.
‌‌از او نمی‌گوییم از و سخن می‌گوییم.
‌‌بین این‌ها تفاوت بسیاری‌ست.
‌‌ما قرار نیست از چهره‌ی و را تخریب کنیم. ‌

‌‌ادامه در کامنت
‌‌



منبع

motarased@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

‌ ‌بسم الله الرحمن الرحیم ‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌در روایت‌های واقع بینانه قرار نیست از شهید شخصیت منف… بیشتر بخوانید »