شهربانی

شهدای مدافع امنیتی که در دوم فروردین آسمانی شدند

شهدای مدافع امنیتی که در دوم فروردین آسمانی شدند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اجتماعی دفاع‌پرس، دشمنان قسم‌خورده جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته نشان داده‌اند که همواره به دنبال ضربه زدن به نظام اسلامی هستند و در این سال‌ها با برنامه‌ریزی و صرف هزینه‌های گزاف، اقدامات خصمانه متعددی را علیه ایران انجام داده‌اند؛ اما جوانان این مرز و بوم از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون تمامی نقشه‌های شوم دشمنان را با شکست مواجه کرده‌‌اند و در این راه شهدای بسیاری تقدیم انقلاب شده است.

ازجمله ایثارگرانی که با تمام توان برای مقابله با دشمنان و تأمین امنیت کشور وارد میدان شدند، مأموران نیروی انتظامی بودند.

مأموران نیروی انتظامی در بدو پیروزی انقلاب در قالب کمیته انقلاب اسلامی، شهربانی و ژاندارمری در مقابل دشمنان ایستادند و در راه دفاع از امنیت مردم و وطن اسلامی جان خود را فدا کردند.

اسامی شهدای ناجا که طی سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۹۹در تاریخ دوم فروردین به مقام شهادت نائل آمدند؛

شهید محمد حسین ثمره، شهید یدالله رمضانی، شهید عباس صادقی، شهید حسینعلی زارع، شهید رحیم سهیل پور، شهید ایرج میری، شهید غلامحسین علیدادی، شهید حسین امینی، شهید عزت الله درتاج، شهید اکبر ابراهیمی، شهید علی اکبر اکبری، شهید ناصر اکبری، شهید سید حسین سجادی، شهید علی روستایی، شهید منصور دانشفر، شهید شهروز بالازاده، شهید محمد ابراهیم ماندگاری، شهید مهدی عیدی نشتیفانی، شهید احمد استادی، شهید محمد فرهادپور، شهید علی حسن نظری، شهید احمد تربت فراهانی، شهید حسین میزانچی، شهید علیرضا جعفرزاده، شهید غلامرضا محمودی، شهید علیرضا کریمی، شهید رضی زمانی، شهید علی فرخی، شهید خلیل فتوحیان، شهید علیرضا مغانلو، شهید غلامرضا کاظمیان، شهید ابراهیم کریمی، شهید علیرضا جهانتیغ، شهید جواد داستانی، شهید فاضل حیدری، شهید مهدی قاسمی، شهید حسن دلاور، شهید علی محمد اسدی.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهدای مدافع امنیتی که در دوم فروردین آسمانی شدند

شهدای مدافع امنیتی که در دوم فروردین آسمانی شدند بیشتر بخوانید »

شهدای مدافع امنیتی که در تاریخ یکم فروردین آسمانی شدند

شهدای مدافع امنیتی که در اول فروردین آسمانی شدند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اجتماعی دفاع‌پرس، دشمنان قسم‌خورده جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته نشان داده‌اند که همواره به دنبال ضربه زدن به نظام اسلامی هستند و در این سال‌ها با برنامه‌ریزی و صرف هزینه‌های گزاف، اقدامات خصمانه متعددی را علیه ایران انجام داده‌اند؛ اما جوانان این مرز و بوم از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون تمامی نقشه‌های شوم دشمنان را با شکست مواجه کرده‌‌اند و در این راه شهدای بسیاری تقدیم انقلاب شده است.

ازجمله ایثارگرانی که با تمام توان برای مقابله با دشمنان و تأمین امنیت کشور وارد میدان شدند، مأموران نیروی انتظامی بودند.

مأموران نیروی انتظامی در بدو پیروزی انقلاب در قالب کمیته انقلاب اسلامی، شهربانی و ژاندارمری در مقابل دشمنان ایستادند و در راه دفاع از امنیت مردم و وطن اسلامی جان خود را فدا کردند.

اسامی شهدای ناجا که طی سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۸در تاریخ یک فروردین به مقام شهادت نائل آمدند؛

شهید علی اکبر الیاسی، شهید سید علی اکبر حسینی لمردی، شهید علی باز تاشکپور، شهید محمد رضا صلح جویی، شهید مهدی ایازی‌بهشتی، شهید یاور‌علی اربطی، شهید صمد (محمد کبرای وره نق) کسرائی، شهید سید عبدالجواد خرامان، شهید اسماعیل نعمانی برازان، شهید کرالله یوسفی، شهید عبدالخالق نجار، شهید حسن نظام دستجردی، شهید حسن منادیان، شهید داوود ملکی، شهید خسرو مرادی، شهید علی معروفی معروف آبادی، شهید ناصر مخترع تقی دیزج، شهید فتح علی مالکی ملکی، شهید دولتعلی کرمی، شهید رشید قربانزاده، شهید محرمعلی قربانی، شهید کریم شیخ محمدی، شهید صفی الله صفرخانلو، شهید حسن قربانعلی زاده، شهید حسن امانی، شهید عباسعلی اوسطی، شهید محمد حسین فاضلی شهید غلامرضا پورفریدونی، شهید محمد محمد گنجی، شهید محمد‌علی صالحی، شهید حسین مال احمدی، شهید سید محمد موسوی، شهید ابراهیم دهفولی، شهید میرحبیبی بمیری شهید مهرداد میر، شهید امیرخان ناصری کولیوند، شهید عشقعلی افشارپور، شهید علی احمد رحمانی، شهید سید جلال موسوی، شهید محمدرضا سروی، شهید عسگر رحیمی، شهید نصرالله زارکویی پور، شهید محمدرضا پاک گوهر، شهید عبدالنبی براهویی، شهید جواد نیک‌گو، شهید سید ابوالفضل شریفی، شهید سجاد زمانی، شهید هادی صفایی، شهید هادی عزتی بهلولی.

انتهای پیام/ 24

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهدای مدافع امنیتی که در اول فروردین آسمانی شدند

شهدای مدافع امنیتی که در اول فروردین آسمانی شدند بیشتر بخوانید »

«کومله» پیکر پسرم را سوزاند/ حضور مسعود را احساس می‌کنم

«کومله» پیکر پسرم را سوزاند/ حضور مسعود را احساس می‌کنم


گروه اجتماعی دفاع‌پرس: جنگ تحمیلی علیه ایران در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به دستور صدام به طور سراسری علیه ایران آغاز شد. صدام با خیال اینکه به راحتی می‌تواند خرمشهر، آبادان و حتی اهواز را تصرف کند، دست به حمله حداکثری در جنوب کشور زد، اما با دفاع همه‌جانبه مردم در اوایل جنگ، وی نتوانست به هدف خود برسد. در ادامه ارتش، سپاه، شهربانی، ژاندارمری، کمیته انقلاب اسلامی و بسیج با ساماندهی برای دفاع از کشور به مرز‌ها اعزام شدند.

در دفاع مقدس، نیروی انتظامی از سه بخش (شهربانی، ژاندارمری و کمیته انقلاب اسلامی) تشکیل می‌شد که هر کدام وظیفه جداگانه‌ای داشتند.

یکی از یگان‌هایی که در زمان دفاع مقدس علاوه بر نبرد با دشمن بعثی در عقبه جنگ وظیفه حراست از خانواده‌های رزمندگان را برعهده داشت، نیروی انتظامی (ژاندارمری، شهربانی و کمیته انقلاب اسلامی) بود.

نیرو‌های ژاندارمری در طول هشت سال دفاع مقدس علاوه بر حفاظت از شهر‌ها و مرز‌های کشور در خط مقدم حاضر می‌شدند و از خاک ایران دفاع می‌کردند.

ژاندارمری با توجه به اینکه در زمان شروع جنگ مسئولیت حفاظت از مرز‌ها را بر عهده داشت، اولین شهدای جنگ تحمیلی را تقدیم نظام کرد و اولین تیری که به سمت ایران شلیک شد به پاسگاه‌های ژاندارمری شلیک شد و اولین تیر نیز از سوی ایران توسط نیرو‌های ژندارمری به سمت دشمن شلیک شد.

یکی از این شهدا «مسعود شرف الدین» است که در ادامه، گفت‌وگوی خبرنگار دفاع‌پرس را با مادر این شهید والامقام می‌خوانید:

اخلاق مسعود جوانان محل را به خودش جذب می‌کرد

انقلاب که شد شروع پسرم ۱۷ سال داشت؛ او با شور جوانی که در سر داشت در راهپیمایی‌ها حضوری فعال داشت؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسعود به خدمت سربازی اعزام شد. مسعود با اخلاقی که داشت خیلی از جوانان محل و فامیل را به خودت جذب می‌کرد و از امام خمینی، اهداف ایشان برای آن‌ها می‌گفت.

نماز اول وقت برای مسعود خیلی مهم بود و هر کجا بود نمازش را در اول وقت می‌خواند؛ صبوری، نجابت، مهربانی و خوش‌رویی پسرم باعث شده بود که او در فامیل یک الگو باشد.

مهمترین ویژگی مسعود احترام به من و پدرش بود؛ پسرم همیشه و هرگاه پدرش نیاز به کمک داشت با اینکه کارهای زیادی داشت اول به او کمک می‌کرد بعد پیگیر کارهای خودش می‌شد و همیشه بر روی احترام به پدر و مادر تاکید داشت.

حضور پسرم را احساس می‌کنم

یکی از چیزهایی که مسعود را عصبانی می‌کرد دروغ و روزی حرام بود؛ پسرم اهل امر به معرف و نهی از منکر بود و در زمان انقلاب بچه‌های زیادی با صحبت‌های مسعود از کارهای خلاف دست کشیدند؛ امروز حضور مسعود را احساس می‌کنم و هرگاه دلتنگ او می‌شوم قرآن می‌خوانم و ارام می‌شوم.

«کومله» پیکر پسرم را سوزاند/ حضور مسعود را احساس می‌کنم

مسعود روزی که برای آخرین بار می‌خواست به پادگان برود از همه حلالیت طلبید گویی می‌دانست که شهید خواهد شد و از من و پدرش حلالیت طلبید؛ وقتی قدم بر می‌داشت انگار برای بار آخر او را می‌دیدم. مسعود رفت و بعد از چند روز خبر شهادتش را برای ما آوردند.

کومله پیکر مسعود را سوزاند

پسرم و همرزمانش پس از درگیری با کومله تا آخرین لحظه مقاومت کردند و پس از اینکه اسیر می‌شوند آنها را به شهادت می‌رسانند و پیکرشان را آتش کشیدند.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«کومله» پیکر پسرم را سوزاند/ حضور مسعود را احساس می‌کنم

«کومله» پیکر پسرم را سوزاند/ حضور مسعود را احساس می‌کنم بیشتر بخوانید »

ستاره‌ای در آتش/ شهیدی که در آستانه عاشورای حسینی به رفقایش پیوست

ستاره‌ای در آتش/ شهیدی که در آستانه عاشورای حسینی به رفقایش پیوست


گروه اجتماعی دفاع‌پرس: جنگ تحمیلی علیه ایران در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به دستور صدام به طور سراسری علیه ایران آغاز شد. صدام با خیال اینکه به راحتی می‌تواند خرمشهر، آبادان و حتی اهواز را تصرف کند، دست به حمله حداکثری در جنوب کشور زد، اما با دفاع همه‌جانبه مردم در اوایل جنگ، وی نتوانست به هدف خود برسد. در ادامه ارتش، سپاه، شهربانی، ژاندارمری، کمیته انقلاب اسلامی و بسیج با ساماندهی برای دفاع از کشور به مرز‌ها اعزام شدند.

در دفاع مقدس، نیروی انتظامی از سه بخش (شهربانی، ژاندارمری و کمیته انقلاب اسلامی) تشکیل می‌شد که هر کدام وظیفه جداگانه‌ای داشتند.

یکی از یگان‌هایی که در زمان دفاع مقدس علاوه بر نبرد با دشمن بعثی در عقبه جنگ وظیفه حراست از خانواده‌های رزمندگان را برعهده داشت، نیروی انتظامی (ژاندارمری، شهربانی و کمیته انقلاب اسلامی) بود.

نیرو‌های ژاندارمری در طول هشت سال دفاع مقدس علاوه بر حفاظت از شهر‌ها و مرز‌های کشور در خط مقدم حاضر می‌شدند و از خاک ایران دفاع می‌کردند.

ژاندارمری با توجه به اینکه در زمان شروع جنگ مسئولیت حفاظت از مرز‌ها را بر عهده داشت، اولین شهدای جنگ تحمیلی را تقدیم نظام کرد و اولین تیری که به سمت ایران شلیک شد به پاسگاه‌های ژاندارمری شلیک شد و اولین تیر نیز از سوی ایران توسط نیرو‌های ژندارمری به سمت دشمن شلیک شد.

یکی از این شهدا «پرویز کرم پور» است که در ادامه، یادداشت محمدرضا کارآموز معاون نیروی انسانی پلیس پیشگیری ناجا را که در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس گذاشته است را می‌خوانید: 

ستاره‌ای در آتش/ شهیدی که در آستانه عاشورای حسینی به رفقایش پیوست

به مناسبت اولین سالگرد شهادت شهید «پرویز کرم پور»، (شهید شاخص ناجا در سال ۱۴۰۰) گوشه‌هایی از دل نوشته‌ای که همان روز‌های تلخ در رثای شهید نگاشتم برای تجلیل از مقام رفیع ایشان تقدیم می‌کنم.

در خیالم به مصاحبه‌ای با او می‌اندیشم، اگر از او می‌پرسیدم: «خودتان را معرفی کنید» شاید این جملات را بر زبان می‌آورد:

«پرویز کرم پور هستم؛ از خیل جان برکفان ناجا زاده دومین روزِ اولین ماه سال ۱۳۶۴؛ در خانواده‌ای مذهبی و ولایت مدار جزء ۳۰ قرآن کریم را در سینه دارم؛ همسرم از سلسله جلیله سادات است و حافظ قرآن شیرینی زندگی مشترکمان، امیرعلی ده ساله است و هلمای چهار ساله و خداوند را شاکرم برای نعماتش و مفتخرم به نقش آفرینی در امنیت این دیار …».

ستاره‌ای در آتش/ شهیدی که در آستانه عاشورای حسینی به رفقایش پیوست

شاید هم به گونه‌ای دیگر از خود می‌گفت …؛ نمی‌دانم و هیچ وقت هم نخواهم دانست. او دیگر بین ما نیست و به خیل شهدای ناجا پیوسته؛ آن‌ها که در راه حفظ امنیت این کهن دیار، ترس و تردید را به سُخره گرفته اند؛ «تعهد» و «ایثار» کلیدواژه‌های زندگی پر افتخارشان است و در این مسیر، مجالی برای اندیشیدن و محاسبه سود و زیان ندارند؛ هر چه هست اخلاص است و ایثار و از خود گذشتگی.

«پرویز کرم پور» ستاره‌ای است از خیل قهرمانان این دیار … او در حال اجرای حکم قضائی و برای نجات جان هموطنش فراتر از وظیفه عمل کرد و جان خود را برای جلوگیری از سوختگی بیشتر او که از اجرای حکم تخلیه منزل پریشان شده و اقدام به خودسوزی کرده بود-به خطر انداخت و با ۶۰ درصد سوختگی و یک هفته تحمل درد و رنج جانکاه در ششمین روز ششمین ماه سال ۱۳۹۹ و در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی به سالار شهیدان تأسی کرد و به دیدار معشوق شتافت؛ همین چند روز قبل، به سبک هر سال برای سیاه پوش کردن کلانتری ۱۲۴ قُلهک تهران و برپایی مراسم عزای حسینی پیشقدم شده بود …

ستاره‌ای در آتش/ شهیدی که در آستانه عاشورای حسینی به رفقایش پیوست

به راستی اینان چه کرده اند که در بالاترین مرتبه «ایثار» و بر فراز قلّه رفیعِ «از خود گذشتگی» ایستاده اند و بدون لحظه‌ای تأمل و تفکر برای نجات دیگری به آب و آتش می‌زنند؟ اصلاً چرا در قرآن کریم، ۵۵ بار کلمات «شهید» و «شهدا» تکرار شده؟ چرا خداوند متعال تأکید فرموده: «به آنان که در راه خدا کشته می‌شوند «اموات» نگویید که زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند …» و به آنان «اجر عظیم» وعده داده است؟ و در هنگامه این سوالات که ذهنم را درگیر کرده، جملات نقش بسته بر مزار نورانی «شهید محمدمهدی لطفی نیاسر» را به یاد می‌آورم: «شهادت را به بها دهند نه به بهانه … شهادت اجر کسانی است که در زندگی خود مدام در حال درگیری با نفس هستند و زمانی که نفس سرکش خود را رام نمودند خداوند به مُزد این جهاد اکبر، شهادت را روزی آن‌ها خواهد کرد».

کلام آخر اینکه شهید پرویز کرم پور نخستین شهید این راه سبز نبوده و آخرین آن هم نخواهد بود. اصلاً باب ایثار و شهادت در کشوری که پرچمدار استقلال، آزادی و عزّت در جهان شده بسته نمی‌شود و به قول شهید آوینی: «دین دار آن است که در کشاکش بلا دین دار بماند وگرنه در هنگام راحت و فراغت و صلح چه بسیارند اهل دین» و در این «کشاکش بلا»، کارکنان خدوم ناجا، سینه سپر کرده و جان بر کف، حفظ امنیت پایدار جمهوری اسلامی ایران را راهبرد و هدف متعالی خود می‌دانند. شهدا و جانبازانی که ناجا در اوج «اقتدار و مظلومیت» تقدیم کرده مُهر تأییدی است بر این نکته و گوشزدی است به آنان که ناامنی و شرارت را در دستور کار داشته و مُخلّ نظم و امنیت ایران عزیزند؛ پلیس جمهوری اسلامی ایران از هیچ تلاشی در این مسیر فروگذار نخواهد کرد و «شهادت» را نه یک «پایان» که نشان افتخار و موهبتی الهی برای خود می‌داند.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ستاره‌ای در آتش/ شهیدی که در آستانه عاشورای حسینی به رفقایش پیوست

ستاره‌ای در آتش/ شهیدی که در آستانه عاشورای حسینی به رفقایش پیوست بیشتر بخوانید »

چگونگی تشکیل پادگان ولیعصر(عج) سپاه تهران

چگونگی تشکیل پادگان ولیعصر (عج) سپاه تهران


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌– رحیم محمدی؛ زمانی که نهضت انقلاب اسلامی اوج می‌گیرد و به روز پیروزی انقلاب اسلامی می‌رسد، مردم به پادگان‌ها حمله می‌کنند تا با تصرف آن‌ها آخرین پایگاه امید رژیم شاهنشاهی را در اختیار خود بگیرند و بدین وسیله، آخرین تار و پود‌های پیکره پوسیده نظام استبدادی پهلوی از هم گسسته شود.

مردم تهران نیز همچون سایر شهر‌ها با تصرف پادگان‌های شهر، نیرو‌های مستقر در آن‌ها را وادار به تسلیم و همراهی با جریان انقلاب می‌کنند که یکی از این پادگان‌ها، پادگان عشرت‌آباد سابق و ولیعصر فعلی است که در میدان سپاه واقع شده است؛ لذا بر این اساس و به مناسبت سالگرد پیروزی‌ انقلاب اسلامی با «سید مهدی حسینی» یکی از پاسدارانی که از همان ابتدای تشکیل پادگان ولیعصر (عج) سپاه در آن حضور داشت، گفت‌وگویی را پیرامون چگونگی شکل‌گیری پادگان ولیعصر سپاه انجام دادیم که در ادامه آمده است.

دفاع‌پرس‌: چرا پیش از انقلاب، این پادگان «عشرت‌آباد» نام داشت؟

اسم سابق این‌ پادگان عشرت‌آباد بود و دلیل آن هم وجود عشرتکده‌ای بوده که از در زمان ناصرالدین شاه در این محل وجود داشت، اما در دوران رضاشاه بخش‌هایی از محل مورد اشاره تخریب و تبدیل به پادگان می‌شود؛ به عبارت دیگر، بعد از کودتای ۱۳۳۲ که در پی کودتای رضاخانی صورت می‌گیرد، این محل که از میدان سپاه فعلی تا چهارراه قدوسی (چهارراه قصر) وسعت داشت به مرکزیتی برای برقراری امنیت تبدیل می‌شود و در اختیار شهربانی قرار می‌گیرد و البته بعد‌ها به سه قسمت تبدیل می‌شود.

در واقع قصر فتحعلی شاه، زندان قصر  و پادگان، جزو قصر ناصرالدین شاه بود، اما در زمان رضاشاه پادگان قطعه‌بندی می‌شود و به واسطه آن، بخشی‌هایی از پادگان به مخابرات، بیمارستان و زندان قصر تبدیل می‌شود و بخشی هم کاربری مسکونی پیدا می‌کند؛ این در حالی است که پادگان آن زمان خارج از تهران محسوب می‌شد.

دفاع‌پرس‌: به وجود زندان در پادگان اشاره کردید؛ این زندان کجا قرار داشت؟

زندان سمت بزرگراه صیاد شیرازی فعلی بود که به موجب آن، بسیاری از افرادی که دستگیر می‌شدند، به‌ویژه انقلابیون در این زندان که زندان عشرت‌آباد نام داشت، زندانی می‌شدند و آن‌هایی را هم که قرار بود اعدام کنند، مانند شهید نواب صفوی را در محل فعلی مسجد ستاد کل نیرو‌های مسلح اعدام می‌کردند؛ زیرا این نقطه از پادگان، میدان تیر بود.

البته مدتی هم امام خمینی (ره) و تعدادی از روحانیون همچون آیت‌الله فلسفی و آیت‌الله دستغیب را بعد از ماجرای مدرسه فیضیه در این محل زندانی کرده بودند.

دفاع‌پرس‌: اشاره کردید که این پادگان در زمان رضاشاه به سه قسمت تقسیم شد؛ این قسمت‌ها در اختیار چه سازمان‌هایی بود؟

در دهه ۴۰ گارد شاهنشاهی در قسمت شرقی، شهربانی در قسمت غربی و در قسمت جنوبی آن هم مستشاران آمریکایی مستقر بودند.

دفاع‌پرس‌: در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی مردم به سمت پادگان‌ها حمله می‌کنند که این پادگان هم از جمله پادگان‌هایی بود که به دست مردم سقوط کرد؛ نحوه سقوط پادگان به چه صورت بود؟

در آستانه انقلاب اسلامی و زمانی که بسیاری از مردم برای تصرف پادگان به سمت آن حمله می‌کنند، همان‌گونه که اشاره شد، بخشی از نیرو‌های گارد که شامل تیپ ۳ می‌شد، در این پادگان حضور داشتند که در برابر حمله مردم مقاومت زیادی انجام دادند؛ به‌عنوان مثال دو نفر از درجه‌داران گارد مستقر در پادگان، تیرباری را بالای کاخ ناصرالدین شاه به سمت خیابان سرباز که الان بزرگراه صیاد شیرازی شده، قرار دادند؛ چون هجوم مردم از آن سمت بود.

آن‌ها با تیراندازی به سوی مردم قصد داشتند تا از ورود آن‌ها به پادگان جلوگیری کنند؛ البته ناگفته نماند عده‌ای از گاردی‌ها هم با مردم همراه بودند به نحوی که همین عده، فرد تیربارچی را به نام «سید قاسم» مورد هدف قرار دادند و با کشته شدن این فرد، مردم با تخریب دیوار، وارد پادگان شدند و بدین ترتیب پادگان در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به دست مردم انقلابی سقوط کرد.

دفاع‌پرس‌: این پادگان چگونه در اختیار سپاه قرار گرفت؟

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تا مدت‌ها پادگان خالی بود تا اینکه شهید «محمد منتظری» برای آموزش نیروهایش نیاز به پادگان پیدا کرد و از آنجایی که «علی‌اکبر مصطفوی» از نیرو‌های سابق گارد در پادگان عشرت‌آباد خدمت کرده بود، این پادگان را به منتظری معرفی کرد؛ به همین جهت منتظری پس از بازدید از پادگان، آن را برای ادامه فعالیت‌های خود تایید کرد.

در آن مقطع، مصطفوی همراه با شهید منتظری موفق شده بودند حدود ۷۰ نفر از نیرو‌های گارد را جذب کنند که این تعداد هم همراه با سایرین به پادگان عشرت‌آباد منتقل شدند و تا زمانی که پادگان به‌صورت رسمی واحد عملیات سپاه شد، در این محل بودند.

اما وقتی شورای انقلاب اساسنامه سپاه پاسداران را تأیید کرد، گروه «ابوشریف» با عنوان اینکه آن‌ها را شورای انقلاب به رسمیت شناخته، به پادگان عشرت‌آباد آمدند و در مقابل، گروه شهید محمد منتظری چون اعتقاد داشتند که سپاه نباید زیر نظر هیچ گروه یا فردی جز امام خمینی (ره) باشد، از این پادگان خارج شدند.

دفاع‌پرس‌: زمانی که پادگان در اختیار شهید منتظری قرار می‌گیرد، وضعیت آن چگونه بود؟

آن زمان پادگان عشرت‌آباد حدود ۴۰ سوله داشت که حدود شش سوله آن در جریان انقلاب به دلیل داشتن سقف شیروانی چوبی سوخته بودند و این نشان می‌دهد که پادگان خیلی بزرگتر از محیطی است که الان به‌عنوان پادگان ولیعصر (عج) در میدان سپاه شناخته می‌شود.

در این پادگان در سمت زندان، حمامی وجود داشت که بعد از پیروزی انقلاب این حمام با تغییراتی که توسط شهید «اصغر وصالی» در آن بوجود آمد به زندان تغییر کاربری داد؛ البته این زندان جدید تا زمانی که شهید محمد بروجردی در خرداد ۱۳۵۸ وارد پادگان شد، نظم و نظام درستی نداشت، اما بعد از ورود بروجردی، وی توانست به وضعیت پادگان و نیرو‌های حاضر در آن نظم و نظام دهد.

چگونگی تشکیل پادگان ولیعصر(عج) سپاه تهران

دفاع‌پرس‌: تغییر نام پادگان از عشرت‌آباد به ولیعصر (عج) چگونه صورت گرفت؟

تغییر نام پادگان از عشرت‌آباد به ولیعصر (عج) توسط فردی به نام «علی‌اصغر حاج علی‌اکبری» از بچه‌های شهر ری که بعد‌ها در ارتفاعات «مَراغان» سردشت شهید شد، صورت گرفت؛ بدین ترتیب که وی در اوایل تیر ۱۳۵۸ وارد سالن غذاخوری پادگان شد و با صدای بلند بعد از جلب توجه همه، عنوان کرد از امروز اسم پادگان به ولیعصر (عج) تغییر می‌کند و بعد از موافقت همگان روند ثبت آن در سپاه هم طی شد و بدین‌صورت از آن زمان اسم پادگان از عشرت‌آباد به ولیعصر (عج) تغییر یافت.

البته قبل از تأیید این عنوان برای پادگان، ابوشریف که فرماندهی کل سپاه را عهده‌دار بود، در نظر داشت اسم پادگان را به «الفتح» تغیییر دهد، اما کسی نسبت به آن واکنش مثبتی نشان نداد.

دفاع‌پرس‌: اوایل انقلاب سپاه رژه‌ای را در تهران انجام می‌دهد که مبدأ آن همین پادگان بود؛ درباره چگونگی انجام این‌رژه هم توضیح می‌دهید؟

اولین رژه سپاه هم که در سوم شعبان ۱۳۵۸ انجام شد در همین پادگان توسط ابوشریف اجرا شد؛ بدین‌صورت که نیرو‌ها بعد از خروج از پادگان وارد خیابان‌های شریعتی و نصیری و سپس میدان امام حسین (ع) شدند.

دفاع‌پرس‌: پادگان ولیعصر (عج) بعد از استقرار سپاه در آن، چه نقشی در برقراری امنیت شهر تهران، ایفا کرد؟

پادگان ولیعصر (عج) از همان زمان شکل‌گیری تاکنون در برقراری امنیت شهر تهران نقش مهمی داشت که به‌عنوان نمونه می‌توان به حفظ اماکن درجه یک امنیتی شهر، امنیت تردد‌های هوایی و زمینی، حفاظت از بیت امام (ره) در قم، مقابله با منافقین و ضد انقلاب در شهر‌های کردستان، خورستان، سیستان و بلوچستان، رشت، بندر انزلی و… در روز‌های اولیه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و اکنون نیز پادگان ولیعصر (عج) دارای بار عظیم فرهنگی و امنیتی است.

دفاع‌پرس‌: مأموریت واحد عملیات سپاه از چه زمانی به این پادگان محول شد؟

زمانی که ابوشریف وارد این پادگان شد، محمد منتظری امکانات خود را به ابوشریف داد و از آنجا خارج شد و بدین ترتیب با استقرار تیم ابوشریف و تشکیل رسمی سپاه، پادگان ولیعصر (عج) به واحد عملیات سپاه تبدیل شد و در ادامه محمد بروجردی هم که در زندان اوین مسئولیت داشت به دعوت ابوشریف به این پادگان آمد تا واحد عملیات پادگان را ساماندهی کند. بعد از ابوشریف هم فردی به نام «اسدی» -که همه وی را به اسم عبدالله می‌شناختند در حالی که اسم واقعی او این نبود- فرمانده پادگان شد.

دفاع‌پرس‌: گفته می‌شود که سپاه تهران پایه‌گذار و مبدأ شکل‌گیری حزب‌الله لبنان  بوده است؛ لطفاً در این رابطه توضیح دهید.

قبل از پیروزی انقلاب، آن‌هایی که می‌خواستند با رژیم پهلوی مبارزه مسلحانه داشته باشند، چون محلی برای آموزش نداشتند به خارج از کشور می‌رفتند تا نزد مجاهدان فلسطینی در لبنان و سوریه آموزش نظامی را فرا بگیرند؛ اما وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، تمام این افراد هنگام بازگشت، به پادگان ولیعصر (عج) آمدند و بعد از گذشت دو سه سال همین افراد همراه احمد متوسلیان که از بچه‌های گردان دو پادگان بود، به لبنان رفتند و پایه‌گذار حزب‌الله لبنان شدند؛ به‌عنوان مثال شهید «سید عباس موسوی» که دومین دبیرکل حزب‌الله لبنان است، آن زمان نیروی بسیجی پادگان ولیعصر (عج) بود.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چگونگی تشکیل پادگان ولیعصر (عج) سپاه تهران

چگونگی تشکیل پادگان ولیعصر (عج) سپاه تهران بیشتر بخوانید »