شهربانی

طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسمات ماه محرم در شهرکرد + سند

طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسم‌های ماه محرم در شهرکرد + اسناد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ماه محرم و موسم اقامه عزای حسینی همواره با شور و اشتیاق مردمی برگزار می‌شود. در دوران نهضت اسلامی نیز محافل سوگواری و هیئات مذهبی محمل مناسبی برای تبیین و روشنگری قیام مردم به رهبری امام خمینی به شمار می‌رفت. از این رو قوای امنیتی رژیم پهلوی حساسیت دوچندانی نسبت به برگزاری مراسمات ماه محرم در شهر‌های مختلف کشور نشان می‌دادند.

از این رو در آستانه محرم سال ۱۳۴۵ کمیته اطلاعاتی چهارمحال و بختیاری طرح ویژه‌ای برای کنترل هیئت‌های مذهبی و دسته‌های عزاداری در نظر گرفت.

طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسمات ماه محرم در شهرکرد + سند

در گزارشی که از شهربانی شهرکرد به اداره اطلاعات شهربانی کل کشور مخابره شده طرح کمیته اطلاعاتی پیوست شده است که هدف اصلی آن ممانعت از ایراد منابر سیاسی و جلوگیری از حضور فعالان انقلابی و سیاسی در هیئت‌هاست. در گزارش شهربانی «درباره طرح مربوط به ماه‌های محرم و صفر» آمده است:

«محترماً … معروض می‌دارد در ساعت ۱۰ صبح مورخه ۱۳۴۵/۰۲/۳۰ کمیته اطلاعاتی شهرستان شهرکرد در محل اداره ساواک بختیار و چهارمحال تشکیل و تصمیمات لازم اتخاذ و اینک رونوشت طرح منظمی کمیته مذکور جهت استحضار به پیوست تقدیم و نتیجه اجراء در ثانی به عرض خواهد رسید. رئیس شهربانی _شهرکرد_ سرگرد کیان‌افراز»

سرپرست محترم شهربانی‌های استان اصفهان با پیوست رونوشت طرح مذکور جهت استحضار.

طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسمات ماه محرم در شهرکرد + سند

طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسمات ماه محرم در شهرکرد؛ ممانعت از منبر‌های سیاسی و نظارت بر بانیان هیئات

متن پیوست بدین شرح است:

«کمیته اطلاعاتی به منظور اتخاذ تصمیم درباره نحوه اجرای مراسم سوگواری در ایام ماه‌های محرم و صفر در ساعت ۱۰ روز ۱۳۴۵/۰۱/۳۰ در محل ساواک فرمانداری کل چهارمحال بختیاری با شرکت آقایان زیر تشکیل و به شرح زیر اتخاذ تصمیم گرفته شده است.

الف: در مورد مجالس سوگواری نکات زیر دقیقاً رعایت و به موقع اجراء گذاشته شود.

۱. به وعاظ و روضه‌خوان‌هایی که سابقه بیان مطالب تحریک‌آمیز دارند و با صلاحیت آنان تائید نمی‌شوند اجازه منبر رفتن داده نشود (از طرف شهربانی و ژاندارمری).

۲. صاحبان مجالس عزاداری بایستی حداقل پنج روز قبل از برگزاری مراسم سوگواری در شهرکرد از شهربانی و در بقیه نقاط منطقه از ژاندارمری‌ها کسب اجازه نموده و لیست وعاظی را که قرار است به منبر بروند به مقامات انتظامی محل ارائه تا پس از تایید صلاحیت وعاظ از طرف ساواک دعوت از آنان به عمل آید.

۳. به صاحبان مجالس سوگواری تذکر داده شود که مسئول هرگونه پیشآمد‌های احتمالی و خلاف نظم در مجالس خود بوده و هرگونه اتفاقی از قبیل اخلال در نظم و بیان مطالب تحریک‌آمیز وعاظ و روضه‌خوان‌ها به وقوع بپیوندد و تحت تعقیب قرار خواهند گرفت؟ تعهد لازم در این مورد بوسیله شهربانی در شهرکرد و ژاندارمری (در بروجن_اردل_لردجان و توابع مربوطه) اخذ شود.

۴. لیست مجالس سوگواری و اسامی صاحبان و بانیان مجالس از طریق شهربانی و ژاندارمری به ساواک چهارمحال بختیاری ارسال شود.

۵. مشخصات کامل بانیان مجالس را شهربانی و ژاندارمری‌ها به منظور تعیین صلاحیت به ساواک ارسال دارند.

۶. مطالبی که در منابر ایراد می‌شود صرفاً بایستی جنبه مذهبی و در زمینه ارشاد مردم باشد و از ایراد مطالب مذهبی و مطالبی که موجب تحریک اهالی شود (سیاسی_خارج از موضوع) به وسیله شهربانی در شهرکرد و بقیه نقاط منطقه به وسیله ژاندارمری‌ها جلوگیری به عمل آید و و تعهد کتبی در این مورد از صاحبان مجالس عزاداری اخذ شود… و شهربانی و ژاندارمری باید هنگام مواجه شدن با چنین وضعی با رعایت شرایط و موقعیت مجالس از سخنرانی وعاظ و روضه‌خوان‌ها جلوگیری به عمل آورد و طوری اقدام شود که وضع تحریک‌آمیزی به عمل نیاید و فوراً مراتب را به ساواک اعلام دارند.

۷. استفاده از بلندگو بایستی با کسب اجازه از شهربانی در شهرکرد و ژاندارمری در حوزه‌های مربوطه و منحصر به مجالس وسیع بوده و صدای آن برای داخل مجلس تنظیم شده باشد (توجه رئیس شهربانی به بلندگو‌های مساجد شهرکرد جلب شده)

۸. برگزاری مجالس عزاداری بایستی با اجازه شهربانی در شهرکرد و ژاندارمری در بروجن_اردل_لردجان_ و توابع مربوط باشد و بدون اطلاع آنان تشکیل نشود.

۹. به منظور خنثی کردن فعالیت وعاظ مخالف و افراطی و تحبیب از وعاظ خوشنام منطقه ترتیبی اتحاذ شود و به صاحبان مجالس عزاداری توصیه شود که به منظور انجام مراسم عزاداری از وعاظ و روضه‌خوان‌های خوشنام و صالح و موافق استفاده شود.

طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسمات ماه محرم در شهرکرد؛ ممانعت از منبر‌های سیاسی و نظارت بر بانیان هیئات

طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسمات ماه محرم در شهرکرد + سند

مراسم سینه‌زنی

۱. حرکت دستجات عزاداری منحصر به روز‌های تاسوعا و عاشورا خواهد بود.

۲. صلاحیت گردانندگان دستجات سینه‌زنی و نوحه‌خوان‌ها بایستی قبلاً به وسیله ژاندارمری و شهربانی به تایید ساواک برسد.

۳. شهربانی در شهرکرد و ژاندارمری در بقیه نقاط (حوزه مربوطه) تعهد کتبی از گردانندگان دستجات مبنی بر اینکه در مشاهده بی‌نظمی و بیان مطالب تحریک‌آمیز و دادن شعار‌های مخالف و خارج از موضوع که ایجاد بی‌نظمی نماید به عنوان محرک اصلی شناخته خواهد شد و تحت تعقیب قرار خواهد گرفت اخذ نمایند.

۴. شهربانی در شهرکرد و ژاندارمری در بقیه نقاط منطقه (حوزه مربوطه) از قمه‌زنی و شبیه‌سازی و تعزیه‌خوانی جلوگیری کند.

۵. به وسیله شهربانی و ژاندارمری‌ها ترتیبی اتخاذ شود که دستجات سینه زنی و عزاداری با یکدیگر تصائم نکنند و سد معبر بوجود نیاید و حرکت دستجات در روز‌های تاسوعا و عاشورا با پیش‌بینی‌های لازم (تعیین مبدأ و مسیر حرکت به مقصد، تعیین ساعت و شروع حرکت) انجام شود.

دستورات همکاری

به منظور برگزاری مجالس سوگواری و حرکات دستجات عزاداری و سینه‎ زنی بایستی ژاندارمری و شهربانی به خصوص در دهه اول ماه محرم و روز‌های تاسوعا و عاشورا آمادگی لازم برای کسب اطلاع فوری از اعمال و قدرت وعاظ و روضه‌خوان‌ها و با بیان و گردانندگان مجالس عزاداری و دستجات سینه زنی و نوحه‌خوانی به منظور حفظ نظم و تعقیب اخلالگران داشته باشند.

رئیس ساواک چهارمحال بختیاری _ سرهنگ نگهبان/ رئیس شهربانی شهرکرد_سرگرد کیان افراز

فرمانده گروهان ژاندارمی شهرکرد_ستوانیکم بیات/ نماینده فرمانداری کل چهارمحال بختیاری اعتدالی

طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسمات ماه محرم در شهرکرد؛ ممانعت از منبر‌های سیاسی و نظارت بر بانیان هیئات

طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسمات ماه محرم در شهرکرد + سند

انتهای پیام/ 118

طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسم‌های ماه محرم در شهرکرد + اسناد

منبع خبر

طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسم‌های ماه محرم در شهرکرد + اسناد بیشتر بخوانید »

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی در زندان‌های پهلوی

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی در زندان‌های پهلوی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: نهضت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) درحالی روز به روز بیش از گذشته لرزه بر اندام رژیم سفاک شاهنشاهی می‌انداخت که عدم هماهنگی نیروهای مختلف نظامی و امنیتی، خصوصاً ساواک و شهربانی برای مقابله با این نهضت، موجب به‌وجود آمدن مشکلات عدیده‌ای شده بود؛ بنابراین کمیته مشترک ضدخرابکاری (ساواک – شهربانی) چهارم بهمن سال ۱۳۵۰، برای ایجاد هماهنگی‌های بیشتر میان این دو سازمان، به‌دستور «محمدرضا پهلوی» تأسیس شد.

ساختمان اصلی این کمیته که اکنون به‌عنوان «موزه عبرت ایران» شناخته می‌شود، شاهد جنایت‌های غیرانسانی زیادی علیه هزاران نفر از زنان و مردان مبارز انقلابی بود که به بند کشیده شده و شکنجه می‌شدند؛ به‌طوری‌که ده‌ها نفر از آن‌ها با بدنی کاملاً سالم به این دژ خوفناک وارد شدند؛ ولی در زیر شکنجه‌های بی‌رحمانه‌ای که بر روی آن‌ها اعمال شد، جان به جان آفرین تسلیم کردند.

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی

جنایت‌کاران، جسم بی‌روح این افراد را از این مکان بیرون برده و در گزارش‌های خود، علت مرگ آن‌ها را دلایلی واهی، همچون خودکشی، نارسایی کلیوی، کشته شدن در درگیری خیابانی و… قلمداد می‌کردند؛ ولی با مقایسه برخی از سند‌های موجود مانند گزارش ساواک با اسناد پزشکی قانونی و سند‌های بیمارستان شهربانی و وجود تناقض در آن‌ها، مشخص می‌شود که این افراد در زیر شکنجه جان باخته‌اند و متأسفانه محل دفن بسیاری از آن‌ها، پس از گذشت سال‌های سال هنوز مشخص نشده است.

«فریدون توانگری» ملقب به «آرش» یکی از شکنجه‌گرهای ساواک بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، محاکمه و اعدام شد. وی در پاسخ به سؤالی در خصوص عکس‌العمل مقامات «ساواک» پس از شهید شدن انقلابیون زیر شکنجه آن‌ها، گفته است: «مقامات مافوق بعد از این ماجرا‌ها (کشته شدن افراد زیر شکنجه) عکس‌العمل خاصی انجام نمی‌دادند و فقط پرونده‌سازی می‌کردند. نامه‌ای تهیه می‌کردند که این شخص یا بر اثر خونریزی یا خودکشی در زندان فوت نموده است».

شهید «امیرمراد نانکلی» یکی از ده‌ها نفری است که با بدنی سالم وارد زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری شد؛ اما بازجوها وقتی نتوانستند کلمه‌ای از او اعتراف بگیرند، وی را به شهادت رسانده و مظلومانه بدون این‌که خانواده‌اش اطلاعی از وضعیت او پیدا کنند، جسدش را دفن کردند.

شهید «امیرمراد نانکلی»

«حمیده نانکلی» خواهر شهید «امیرمراد نانکلی»، نحوه دستگیری و شهادت برادر خود را این‌گونه روایت کرده است: «وی را در تاریخ پنجم اسفند سال ۱۳۵۱ مصادف با بیستم ماه محرم در ساعت ۱۱ صبح دستگیر کردند. همه دوستان به برخورد خوب او و مردمی بودنش معترفند. «مراد» هرماه یک‌بار به بیمارستان‌ها سر می‌زد و از بیمارانی که ملاقات‌کننده‌ای نداشتند، عیادت می‌کرد.

هیأتی به نام «جوانان سجادیه» تشکیل داده بود که برنامه‌های تفریحی، ورزشی، فرهنگی و مذهبی برای جوانان ترتیب می‌داد و صبح‌های جمعه برنامه کوه و دعای ندبه برقرار می‌کرد و در میان دوستان و همرزمان خود، به «بچه رستم» معروف بود و در دلاوری و رشادت نظیری نداشت. «مراد» در همه کار‌ها نظم و ترتیب داشت و صاحب سجایا و فضایل اخلاقی بالایی بود.

«مراد» را به قدری شکنجه کرده بودند که کلیه‌هایش را از دست داده بود؛ اما او دلاورانه در حین بازجویی صندلی را بر سر بازجو‌ها کوبیده بود. بازجویان «ساواک» نیز او را در محاصره شکنجه‌ها و انواع و اقسام آزار‌ها قرار داده و او را به شهادت رساندند. بازجویان که حتی نتوانستند کلمه‌ای از او اعتراف بگیرند، وی را به شهادت رسانده و مظلومانه بدون این‌که ما اطلاعی از وضعیت او پیدا کنیم، جسدش را دفن کردند، تا این‌که پس از چندماه از پیروزی انقلاب اسلامی، با مشخص شدن اسامی قطعه شهدای گمنام انقلاب در بهشت زهرا (س)، محل دفن «مراد» نیز آشکار شد. پدر و مادرم روزگار را با اشک چشم و فراق «مراد» گذراندند و از دنیا رفتند و «مراد» نیز به آرزوی دیرینه‌اش یعنی فیض عظیم شهادت نائل آمد و اکنون نام و یادش همواره در قلب‌های ماست».

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی

«شهربانی کل کشور» پس از شهادت «امیرمراد نانکلی»، در نامه محرمانه‌ای خطاب به «ریاست کمیته مشترک ضد خرابکاری» نوشت: «زندانی آن کمیته روز ۵۳/۶/۱ به علت نارسائی کلیوی در اثر ضایعات پوستی و عضلانی و کوفتگی تمام عضلات بدن در بخش جراحی بیمارستان شهربانی بستری و در تاریخ ۵۳/۶/۱۹ به علت سندروم کراش فوت نموده است». این درحالی است که «بهمن نادری‌پور» معروف به «تهرانی» یکی از شکنجه‌گرهای «ساواک»، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در اعترافات خود گفت: «ادعای مادر داغ‌دیده «مراد نانکلی» درمورد به شهادت رسیدن فرزندش صحت دارد. همان‌طور که قبلاً نیز در اوراق بازجویی نوشته‌ام، «مراد نانکلی» به‌علت آن‌که اطلاعات خود را نداده بود، به کمیته مشترک منتقل و بر اثر شکنجه توسط «حسینی» و احتمالاً ضربه شدید با مشت به قلبش شهید شده است. وی از جمله معتقدین واقعی به اسلام و مجاهدان و مدافع جامعه توحیدی بوده است و از همان زمان از امام خمینی تقلید می‌کرده است».

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی

«اداره‌کل پزشکی قانونی» وقت نیز در «گزارش معاینه جسد» شهید «امیرمراد نانکلی» نوشته است: «جوانی است در حدود بیست و پنج ساله با اندام بسیار لاغر و چشمان کاملاً گود رفته که از سوء تغذیه شدید رنج می‌برده است. علائم خفگی و خفه کردگی و مسمومیت ندارد. پوست رفتگی که شروع به التیام نموده در محل قوزک پای چپ و پشت پای چپ و خراشیدگی در پای راست دارد. [۱] سینه و شکم باز شد، ریه‌ها پر خون می‌باشند در ریه‌ها کانون‌های عفونی به‌طور پراکنده دیده می‌شود. پوست سر باز شد زیر پوست سر و استخوان‌های جمجمه آثار خونمردگی و ضربه و شکستگی ندارد. سر باز شد، پرخونی شدید در عروق مغزی و خونریزی [ناخوانا] قاعده جمجمه خصوصاً نیمه راست دیده می‌شود. خونمردگی شدید در استخوان شقیقه‌ای چپ سر و شکستگی در استخوان شقیقه‌ای چپ دیده می‌شود. سایر امعاء و احشا حالت عادی دارند. علت مرگ شکستگی قاعده جمجمه، خونریزی مغزی در اثر برخورد سر به جسم سخت می‌باشد».

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی

[۱] – متهم را روی تخت شلاق خوابانده، مچ دست‌ها و پا‌های او را محکم به تخت فلزی می‌بستند و آنگاه شروع به شلاق زدن می‌کردند. بر اثر درد و فشار ناشی از فرود آمدن ضربات شلاق و واکنش شدید اندام و از جمله پا‌ها که بر اثر حرکات مستمر و تماس با تخت و تسمه نگهدارنده، دچار خراشیدگی شدید و کنده شدن گوشت و پوست پا می‌شد که آثار آن تا مدت‌ها باقی بود. (مصاحبه با علی دانش‌پژوه زندانی سیاسی رژیم پهلوی ۸۴/۰۷/۲۳)

انتهای پیام/ 113

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی در زندان‌های پهلوی

منبع خبر

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی در زندان‌های پهلوی بیشتر بخوانید »

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی در زندانهای پهلوی

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی در زندانهای پهلوی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: نهضت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) درحالی روز به روز بیش از گذشته لرزه بر اندام رژیم سفاک شاهنشاهی می‌انداخت که عدم هماهنگی نیروهای مختلف نظامی و امنیتی، خصوصاً ساواک و شهربانی برای مقابله با این نهضت، موجب به‌وجود آمدن مشکلات عدیده‌ای شده بود؛ بنابراین کمیته مشترک ضدخرابکاری (ساواک – شهربانی) چهارم بهمن سال ۱۳۵۰، برای ایجاد هماهنگی‌های بیشتر میان این دو سازمان، به‌دستور «محمدرضا پهلوی» تأسیس شد.

ساختمان اصلی این کمیته که اکنون به‌عنوان «موزه عبرت ایران» شناخته می‌شود، شاهد جنایت‌های غیرانسانی زیادی علیه هزاران نفر از زنان و مردان مبارز انقلابی بود که به بند کشیده شده و شکنجه می‌شدند؛ به‌طوری‌که ده‌ها نفر از آن‌ها با بدنی کاملاً سالم به این دژ خوفناک وارد شدند؛ ولی در زیر شکنجه‌های بی‌رحمانه‌ای که بر روی آن‌ها اعمال شد، جان به جان آفرین تسلیم کردند.

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی

جنایت‌کاران، جسم بی‌روح این افراد را از این مکان بیرون برده و در گزارش‌های خود، علت مرگ آن‌ها را دلایلی واهی، همچون خودکشی، نارسایی کلیوی، کشته شدن در درگیری خیابانی و… قلمداد می‌کردند؛ ولی با مقایسه برخی از سند‌های موجود مانند گزارش ساواک با اسناد پزشکی قانونی و سند‌های بیمارستان شهربانی و وجود تناقض در آن‌ها، مشخص می‌شود که این افراد در زیر شکنجه جان باخته‌اند و متأسفانه محل دفن بسیاری از آن‌ها، پس از گذشت سال‌های سال هنوز مشخص نشده است.

«فریدون توانگری» ملقب به «آرش» یکی از شکنجه‌گرهای ساواک بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، محاکمه و اعدام شد. وی در پاسخ به سؤالی در خصوص عکس‌العمل مقامات «ساواک» پس از شهید شدن انقلابیون زیر شکنجه آن‌ها، گفته است: «مقامات مافوق بعد از این ماجرا‌ها (کشته شدن افراد زیر شکنجه) عکس‌العمل خاصی انجام نمی‌دادند و فقط پرونده‌سازی می‌کردند. نامه‌ای تهیه می‌کردند که این شخص یا بر اثر خونریزی یا خودکشی در زندان فوت نموده است».

شهید «امیرمراد نانکلی» یکی از ده‌ها نفری است که با بدنی سالم وارد زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری شد؛ اما بازجوها وقتی نتوانستند کلمه‌ای از او اعتراف بگیرند، وی را به شهادت رسانده و مظلومانه بدون این‌که خانواده‌اش اطلاعی از وضعیت او پیدا کنند، جسدش را دفن کردند.

شهید «امیرمراد نانکلی»

«حمیده نانکلی» خواهر شهید «امیرمراد نانکلی»، نحوه دستگیری و شهادت برادر خود را این‌گونه روایت کرده است: «وی را در تاریخ پنجم اسفند سال ۱۳۵۱ مصادف با بیستم ماه محرم در ساعت ۱۱ صبح دستگیر کردند. همه دوستان به برخورد خوب او و مردمی بودنش معترفند. «مراد» هرماه یک‌بار به بیمارستان‌ها سر می‌زد و از بیمارانی که ملاقات‌کننده‌ای نداشتند، عیادت می‌کرد.

هیأتی به نام «جوانان سجادیه» تشکیل داده بود که برنامه‌های تفریحی، ورزشی، فرهنگی و مذهبی برای جوانان ترتیب می‌داد و صبح‌های جمعه برنامه کوه و دعای ندبه برقرار می‌کرد و در میان دوستان و همرزمان خود، به «بچه رستم» معروف بود و در دلاوری و رشادت نظیری نداشت. «مراد» در همه کار‌ها نظم و ترتیب داشت و صاحب سجایا و فضایل اخلاقی بالایی بود.

«مراد» را به قدری شکنجه کرده بودند که کلیه‌هایش را از دست داده بود؛ اما او دلاورانه در حین بازجویی صندلی را بر سر بازجو‌ها کوبیده بود. بازجویان «ساواک» نیز او را در محاصره شکنجه‌ها و انواع و اقسام آزار‌ها قرار داده و او را به شهادت رساندند. بازجویان که حتی نتوانستند کلمه‌ای از او اعتراف بگیرند، وی را به شهادت رسانده و مظلومانه بدون این‌که ما اطلاعی از وضعیت او پیدا کنیم، جسدش را دفن کردند، تا این‌که پس از چندماه از پیروزی انقلاب اسلامی، با مشخص شدن اسامی قطعه شهدای گمنام انقلاب در بهشت زهرا (س)، محل دفن «مراد» نیز آشکار شد. پدر و مادرم روزگار را با اشک چشم و فراق «مراد» گذراندند و از دنیا رفتند و «مراد» نیز به آرزوی دیرینه‌اش یعنی فیض عظیم شهادت نائل آمد و اکنون نام و یادش همواره در قلب‌های ماست».

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی

«شهربانی کل کشور» پس از شهادت «امیرمراد نانکلی»، در نامه محرمانه‌ای خطاب به «ریاست کمیته مشترک ضد خرابکاری» نوشت: «زندانی آن کمیته روز ۵۳/۶/۱ به علت نارسائی کلیوی در اثر ضایعات پوستی و عضلانی و کوفتگی تمام عضلات بدن در بخش جراحی بیمارستان شهربانی بستری و در تاریخ ۵۳/۶/۱۹ به علت سندروم کراش فوت نموده است». این درحالی است که «بهمن نادری‌پور» معروف به «تهرانی» یکی از شکنجه‌گرهای «ساواک»، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در اعترافات خود گفت: «ادعای مادر داغ‌دیده «مراد نانکلی» درمورد به شهادت رسیدن فرزندش صحت دارد. همان‌طور که قبلاً نیز در اوراق بازجویی نوشته‌ام، «مراد نانکلی» به‌علت آن‌که اطلاعات خود را نداده بود، به کمیته مشترک منتقل و بر اثر شکنجه توسط «حسینی» و احتمالاً ضربه شدید با مشت به قلبش شهید شده است. وی از جمله معتقدین واقعی به اسلام و مجاهدان و مدافع جامعه توحیدی بوده است و از همان زمان از امام خمینی تقلید می‌کرده است».

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی

«اداره‌کل پزشکی قانونی» وقت نیز در «گزارش معاینه جسد» شهید «امیرمراد نانکلی» نوشته است: «جوانی است در حدود بیست و پنج ساله با اندام بسیار لاغر و چشمان کاملاً گود رفته که از سوء تغذیه شدید رنج می‌برده است. علائم خفگی و خفه کردگی و مسمومیت ندارد. پوست رفتگی که شروع به التیام نموده در محل قوزک پای چپ و پشت پای چپ و خراشیدگی در پای راست دارد. [۱] سینه و شکم باز شد، ریه‌ها پر خون می‌باشند در ریه‌ها کانون‌های عفونی به‌طور پراکنده دیده می‌شود. پوست سر باز شد زیر پوست سر و استخوان‌های جمجمه آثار خونمردگی و ضربه و شکستگی ندارد. سر باز شد، پرخونی شدید در عروق مغزی و خونریزی [ناخوانا] قاعده جمجمه خصوصاً نیمه راست دیده می‌شود. خونمردگی شدید در استخوان شقیقه‌ای چپ سر و شکستگی در استخوان شقیقه‌ای چپ دیده می‌شود. سایر امعاء و احشا حالت عادی دارند. علت مرگ شکستگی قاعده جمجمه، خونریزی مغزی در اثر برخورد سر به جسم سخت می‌باشد».

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی

[۱] – متهم را روی تخت شلاق خوابانده، مچ دست‌ها و پا‌های او را محکم به تخت فلزی می‌بستند و آنگاه شروع به شلاق زدن می‌کردند. بر اثر درد و فشار ناشی از فرود آمدن ضربات شلاق و واکنش شدید اندام و از جمله پا‌ها که بر اثر حرکات مستمر و تماس با تخت و تسمه نگهدارنده، دچار خراشیدگی شدید و کنده شدن گوشت و پوست پا می‌شد که آثار آن تا مدت‌ها باقی بود. (مصاحبه با علی دانش‌پژوه زندانی سیاسی رژیم پهلوی ۸۴/۰۷/۲۳)

انتهای پیام/ 113

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی در زندانهای پهلوی

منبع خبر

پرونده‌سازی دروغین برای فرار از حقیقت شهادت زندانی‌های سیاسی در زندانهای پهلوی بیشتر بخوانید »