فیلم/ نجات جان دختربچه بازیگوش
فیلم/ نجات جان دختربچه بازیگوش بیشتر بخوانید »
رئیس شورای اسلامی شهرکرد گفت: یکی از خیابانها و یا ایستگاههای آتش نشانی شهر به نام شهید علی لندی نامگذاری خواهد شد.
نامگذاری یکی از خیابانهای شهرکرد به نام شهید علی لندی بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، ماه محرم و موسم اقامه عزای حسینی همواره با شور و اشتیاق مردمی برگزار میشود. در دوران نهضت اسلامی نیز محافل سوگواری و هیئات مذهبی محمل مناسبی برای تبیین و روشنگری قیام مردم به رهبری امام خمینی به شمار میرفت. از این رو قوای امنیتی رژیم پهلوی حساسیت دوچندانی نسبت به برگزاری مراسمات ماه محرم در شهرهای مختلف کشور نشان میدادند.
از این رو در آستانه محرم سال ۱۳۴۵ کمیته اطلاعاتی چهارمحال و بختیاری طرح ویژهای برای کنترل هیئتهای مذهبی و دستههای عزاداری در نظر گرفت.
در گزارشی که از شهربانی شهرکرد به اداره اطلاعات شهربانی کل کشور مخابره شده طرح کمیته اطلاعاتی پیوست شده است که هدف اصلی آن ممانعت از ایراد منابر سیاسی و جلوگیری از حضور فعالان انقلابی و سیاسی در هیئتهاست. در گزارش شهربانی «درباره طرح مربوط به ماههای محرم و صفر» آمده است:
«محترماً … معروض میدارد در ساعت ۱۰ صبح مورخه ۱۳۴۵/۰۲/۳۰ کمیته اطلاعاتی شهرستان شهرکرد در محل اداره ساواک بختیار و چهارمحال تشکیل و تصمیمات لازم اتخاذ و اینک رونوشت طرح منظمی کمیته مذکور جهت استحضار به پیوست تقدیم و نتیجه اجراء در ثانی به عرض خواهد رسید. رئیس شهربانی _شهرکرد_ سرگرد کیانافراز»
سرپرست محترم شهربانیهای استان اصفهان با پیوست رونوشت طرح مذکور جهت استحضار.
طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسمات ماه محرم در شهرکرد؛ ممانعت از منبرهای سیاسی و نظارت بر بانیان هیئات
متن پیوست بدین شرح است:
«کمیته اطلاعاتی به منظور اتخاذ تصمیم درباره نحوه اجرای مراسم سوگواری در ایام ماههای محرم و صفر در ساعت ۱۰ روز ۱۳۴۵/۰۱/۳۰ در محل ساواک فرمانداری کل چهارمحال بختیاری با شرکت آقایان زیر تشکیل و به شرح زیر اتخاذ تصمیم گرفته شده است.
الف: در مورد مجالس سوگواری نکات زیر دقیقاً رعایت و به موقع اجراء گذاشته شود.
۱. به وعاظ و روضهخوانهایی که سابقه بیان مطالب تحریکآمیز دارند و با صلاحیت آنان تائید نمیشوند اجازه منبر رفتن داده نشود (از طرف شهربانی و ژاندارمری).
۲. صاحبان مجالس عزاداری بایستی حداقل پنج روز قبل از برگزاری مراسم سوگواری در شهرکرد از شهربانی و در بقیه نقاط منطقه از ژاندارمریها کسب اجازه نموده و لیست وعاظی را که قرار است به منبر بروند به مقامات انتظامی محل ارائه تا پس از تایید صلاحیت وعاظ از طرف ساواک دعوت از آنان به عمل آید.
۳. به صاحبان مجالس سوگواری تذکر داده شود که مسئول هرگونه پیشآمدهای احتمالی و خلاف نظم در مجالس خود بوده و هرگونه اتفاقی از قبیل اخلال در نظم و بیان مطالب تحریکآمیز وعاظ و روضهخوانها به وقوع بپیوندد و تحت تعقیب قرار خواهند گرفت؟ تعهد لازم در این مورد بوسیله شهربانی در شهرکرد و ژاندارمری (در بروجن_اردل_لردجان و توابع مربوطه) اخذ شود.
۴. لیست مجالس سوگواری و اسامی صاحبان و بانیان مجالس از طریق شهربانی و ژاندارمری به ساواک چهارمحال بختیاری ارسال شود.
۵. مشخصات کامل بانیان مجالس را شهربانی و ژاندارمریها به منظور تعیین صلاحیت به ساواک ارسال دارند.
۶. مطالبی که در منابر ایراد میشود صرفاً بایستی جنبه مذهبی و در زمینه ارشاد مردم باشد و از ایراد مطالب مذهبی و مطالبی که موجب تحریک اهالی شود (سیاسی_خارج از موضوع) به وسیله شهربانی در شهرکرد و بقیه نقاط منطقه به وسیله ژاندارمریها جلوگیری به عمل آید و و تعهد کتبی در این مورد از صاحبان مجالس عزاداری اخذ شود… و شهربانی و ژاندارمری باید هنگام مواجه شدن با چنین وضعی با رعایت شرایط و موقعیت مجالس از سخنرانی وعاظ و روضهخوانها جلوگیری به عمل آورد و طوری اقدام شود که وضع تحریکآمیزی به عمل نیاید و فوراً مراتب را به ساواک اعلام دارند.
۷. استفاده از بلندگو بایستی با کسب اجازه از شهربانی در شهرکرد و ژاندارمری در حوزههای مربوطه و منحصر به مجالس وسیع بوده و صدای آن برای داخل مجلس تنظیم شده باشد (توجه رئیس شهربانی به بلندگوهای مساجد شهرکرد جلب شده)
۸. برگزاری مجالس عزاداری بایستی با اجازه شهربانی در شهرکرد و ژاندارمری در بروجن_اردل_لردجان_ و توابع مربوط باشد و بدون اطلاع آنان تشکیل نشود.
۹. به منظور خنثی کردن فعالیت وعاظ مخالف و افراطی و تحبیب از وعاظ خوشنام منطقه ترتیبی اتحاذ شود و به صاحبان مجالس عزاداری توصیه شود که به منظور انجام مراسم عزاداری از وعاظ و روضهخوانهای خوشنام و صالح و موافق استفاده شود.
طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسمات ماه محرم در شهرکرد؛ ممانعت از منبرهای سیاسی و نظارت بر بانیان هیئات
مراسم سینهزنی
۱. حرکت دستجات عزاداری منحصر به روزهای تاسوعا و عاشورا خواهد بود.
۲. صلاحیت گردانندگان دستجات سینهزنی و نوحهخوانها بایستی قبلاً به وسیله ژاندارمری و شهربانی به تایید ساواک برسد.
۳. شهربانی در شهرکرد و ژاندارمری در بقیه نقاط (حوزه مربوطه) تعهد کتبی از گردانندگان دستجات مبنی بر اینکه در مشاهده بینظمی و بیان مطالب تحریکآمیز و دادن شعارهای مخالف و خارج از موضوع که ایجاد بینظمی نماید به عنوان محرک اصلی شناخته خواهد شد و تحت تعقیب قرار خواهد گرفت اخذ نمایند.
۴. شهربانی در شهرکرد و ژاندارمری در بقیه نقاط منطقه (حوزه مربوطه) از قمهزنی و شبیهسازی و تعزیهخوانی جلوگیری کند.
۵. به وسیله شهربانی و ژاندارمریها ترتیبی اتخاذ شود که دستجات سینه زنی و عزاداری با یکدیگر تصائم نکنند و سد معبر بوجود نیاید و حرکت دستجات در روزهای تاسوعا و عاشورا با پیشبینیهای لازم (تعیین مبدأ و مسیر حرکت به مقصد، تعیین ساعت و شروع حرکت) انجام شود.
دستورات همکاری
به منظور برگزاری مجالس سوگواری و حرکات دستجات عزاداری و سینه زنی بایستی ژاندارمری و شهربانی به خصوص در دهه اول ماه محرم و روزهای تاسوعا و عاشورا آمادگی لازم برای کسب اطلاع فوری از اعمال و قدرت وعاظ و روضهخوانها و با بیان و گردانندگان مجالس عزاداری و دستجات سینه زنی و نوحهخوانی به منظور حفظ نظم و تعقیب اخلالگران داشته باشند.
رئیس ساواک چهارمحال بختیاری _ سرهنگ نگهبان/ رئیس شهربانی شهرکرد_سرگرد کیان افراز
فرمانده گروهان ژاندارمی شهرکرد_ستوانیکم بیات/ نماینده فرمانداری کل چهارمحال بختیاری اعتدالی
طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسمات ماه محرم در شهرکرد؛ ممانعت از منبرهای سیاسی و نظارت بر بانیان هیئات
انتهای پیام/ 118
طرح رژیم پهلوی برای کنترل مراسمهای ماه محرم در شهرکرد + اسناد بیشتر بخوانید »
گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: ناوبان یکم الکترونیک شهید «جعفر کوهی فایق» اول مهر ۱۳۶۵ در «شهر کرد» چشم به جهان گشود. پس از گذراندن دوران تحصیل خود تا مقطع لیسانس، در اسفند سال ۱۳۹۵ به استخدام ارتش جمهوری اسلامی در آمد و در منطقه سوم دریایی نبوت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مشغول خدمت شد.
از جمله سوابق انتصاباتی وی میتوان به افسر اجرائیات جنگال و کارشناسی اقدامات پشتیبانی الکترونیکی جنگال اشاره کرد. در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ در حین انجام تمرین دریایی توسط تعدادی از شناورهای نیروی دریایی ارتش در آبهای جاسک و چابهار، شناور پشتیبانی کنارک دچار سانحه شد و به همراه تعدادی از همکارانش به شهادت رسید.
وی در هنگام شهادت یک فرزند سه ساله به نام «متین» داشت. پیشتر بخش اول و دوم گفتوگوی خبرنگار دفاعپرس با «نرجس علیبابایی» همسر شهید «جعفر کوهی فایق» تقدیم شد که در ادامه، بخش سوم (پایانی) این گفتوگو را میخوانید.
دفاعپرس: شهید کوهی بیشتر با کدام امام مانوس بود؟
به تمام اهل بیت (ع) ارادت داشت اما علاقهاش به امام رضا (ع) حکایت دیگری بود. جعفر روزهای آخر بسیار دلتنگی میکرد و میگفت «در اولین فرصت یک مرخصی یک روزه میگیرم تا به پابوس امام رضا (ع) برویم». به خاطر شرایط کرونا من مخالفت میکردم و میگفتم «حرمها که تعطیل هستند! نمیشود رفت» و جعفر پاسخ میداد «نه حرم همیشه بسته نمیماند و من مطمئن هستم زمانیکه به شهرکرد برگردیم، حرمها باز میشوند». فردای روزی که پیکر جعفر به شهرکرد رسید، حرمها باز شدند. در آن لحظه فقط با خود تکرار کردم «جعفر همانطور شد که گفتی، حرمها باز شدند اما خوش به حالت که رفتی به دیدار خود امام رضا (ع)».
دفاعپرس: از متین بگویید؟ چطور با شهادت پدر کنار آمد؟
هفت روز مانده بود تا با همدیگر جشن تولد سه سالگی متین را برگزار کنیم؛ اما نشد. متین تا مدتها بیقرار بود و به هیچکس اعتماد نداشت. نگرانی تمام وجودش را دربرگرفته بود. اصلا انگار در یک عالم دیگری سیر میکرد. اوایل گمان میکرد پدرش به ماموریت رفته و مثل همیشه بالاخره یک روز بازمیگردد، اما هر چه منتظر ماند آن یک روز نیامد تا اینکه خودش به حرف آمد و پرسید، «مامان، راست است که بابا به آسمانها رفته و دیگر پیش ما نمیآید؟!»
کودک کوچک من خیلی زود مرد زندگی شد. مردی که روز به روز، چه در ظاهر و چه در رفتار، بیشتر شبیه پدرش میشود. کافی است ببیند چشمانم خیس شده، سریع قطرات اشکم را پاک میکند و میگوید «مامان، اگر اشک بریزی، من هم گریه میکنم» دلم گرم به بودنش میشود و در آغوش میگیرمش و میبویمش. او واقعا بوی پدرش را میدهد.
دفاعپرس: همسرتان از شهادت سخن میگفت؟
هیچگاه با من مستقیم راجع به شهادت حرف نزد اما شاید در خلوتهایش و در توسلاتش به امام رضا (ع) طلب شهادت میکرد.
پس از شهادت سپهبد شهید حاج «قاسم سلیمانی» با حسرت به مراسم تشییع پیکر مطهرشان نگاه میکرد و میگفت «من هم آرزو دارم مثل حاج قاسم عاقبت به خیر شوم. چقدر خوب است انسانها با افتخار کوچ کنند.»
دفاعپرس: گمان میکنید رمز شهادت چیست؟
راز و نیاز با خالق در خلوتهای پنهانی و دریافت مهر قبولی از جانب حق، همینطور قدم گذاشتن در مسیر شهدا و پیروی از آنها. به راستیکه هرکس شهید باشد، شهادت را برای خودش میخرد.
دفاعپرس: الگوی شهید کوهی در زندگی چه کسی بود؟
امام حسین (ع). جعفر با الگوبرداری از امام حسین (ع) سرباز نظام شد تا هیچگاه تن به ذلت ندهیم و حتی اگر لازم شد، خود و خانواده را در راه حق فدا کنیم.
دفاعپرس: حضور شهید را در زندگی احساس میکنید؟
بله، ایمان دارم جعفر کنار ما زندگی و یاریمان میکند. همواره مواظب من و متین بوده و از تمام احوالمان آگاه است. فقط این ما هستیم که او را نمیتوانیم ببینیم مگر در خواب و رویا. گاهی که دلم میگیرد یا از کسی ناراحت میشوم، شب جعفر به خوابم میآید و ما را به گردش میبرد. یا مثل همیشه با حرفهایش دلداریام میدهد و آرامم میکند. زمانیکه بیدار میشوم، میبینم هیچ اثری از آن حال بد باقی نمانده است.
دفاعپرس: گفتههایتان را با مصداق بیان میکنید؟
بله، دو هفته از شهادت جعفر میگذشت که متین دو شبانه روز در تب شدید میسوخت. هر کاری میکردم تبش پایین نمیآمد. خسته شده بودم. با ناراحتی شروع به دعوا با او کردم و گفتم «این رسمش نبود من را با مشکلات تنها بگذاری! من دیگر تحمل ندارم، بیا من را با خودت ببر!» و با ناراحتی خوابم برد. وقتی بیدار شدم، دیدم متین تب ندارد. یقین دارم آن شب پدرش به بالینش آمد و از او نگهداری کرد.
دفاعپرس: شهید کوهی به چه مطلبی تاکید داشت؟
جعفر همیشه من را به حفظ ایمان و تقوا سفارش میکرد و میگفت «راه حضرت زهرا (س) را پیش ببر و مراقب حجابت باش.»
دفاعپرس: و حرف پایانی شما…
طول زندگی مشترک من و جعفر اگر چه کوتاه بود، اما عمیق بود و بسیار شیرین و من حقیقتا طی این پنج سال همراهی با جعفر، طمع زندگی عاشقانه را چشیدم. انشاءالله ادامه زندگیمان بماند برای بهشت.
انتهای پیام/ ۷۱۱
برآورده شدن آرزوی شهید «جعفر کوهیفایق» در تشییع پیکر سیدالشهدای مقاومت بیشتر بخوانید »
گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: ناوبان یکم الکترونیک شهید «جعفر کوهی فایق» اول مهر ۱۳۶۵ در «شهر کرد» چشم به جهان گشود. پس از گذراندن دوران تحصیل خود تا مقطع لیسانس، در اسفند سال ۱۳۹۵ به استخدام ارتش جمهوری اسلامی در آمد و در منطقه سوم دریایی نبوت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مشغول خدمت شد.
از جمله سوابق انتصاباتی وی میتوان به افسر اجرائیات جنگال و کارشناسی اقدامات پشتیبانی الکترونیکی جنگال اشاره کرد. در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ در حین انجام تمرین دریایی توسط تعدادی از شناورهای نیروی دریایی ارتش در آبهای جاسک و چابهار، شناور پشتیبانی کنارک دچار سانحه شد و به همراه تعدادی از همکارانش به شهادت رسید.
وی در هنگام شهادت یک فرزند سه ساله به نام «متین» داشت. پیشتر بخش اول گفتوگوی خبرنگار دفاعپرس با «نرجس علیبابایی» همسر شهید «جعفر کوهی فایق» تقدیم شد که در ادامه، بخش دوم این گفتوگو را میخوانید.
دفاعپرس: شهید کوهی پس از ازدواج وارد نیروی دریایی ارتش شد، شما با تصمیمشان مخالفتی نداشتید؟
جعفر علاقه بسیاری به نظام جمهوری اسلامی داشت و من هم زمانیکه این علاقه را دیدم، تشویقش کردم. ناگفته نماند که خیلی نگرانش بودم و میدانستم خطرات و مشکلات عدیدهای در پیش داریم.
دفاعپرس: چطور با این مشکلات کنار آمدید؟
دوران آموزشی جعفر، همزمان مصادف با روزهای بارداری من شد. او باید عازم شمال میشد و نه من طاقت دوریاش را داشتم و نه او دل دوری از من را. بنابراین تصمیم گرفتیم در کنار همدیگر این دوران را بگذرانیم. وسایل را جمع کردیم و رهسپار منزلی استیجاری در شمال کشور شدیم.
هفت روز از آغاز دوره آموزشیاش میگذشت و من هیچ خبری از او نداشتم. حتی اجازه نداشت تماس بگیرد. روزهای بسیار سختی را گذراندم. پس از یک هفته تلفن به صدا در آمد. جعفر بود. نمیدانستم با شنیدن صدایش باید بخندم، یا گریه کنم. از حالش که مطلع شدم، آرام گرفتم. به خاطر شرایط ویژهای که داشتیم، فرماندهاش با جعفر همکاری کرد و اجازه داد که پس از ماموریت به خانه برگردد.
پس از اتمام دوره آموزشی، راهی کنارک شدیم. متین هم تازه به دنیا آمده بود. منِ بی تجربه، در کارهای مادری مانده بودم و نگهداری از نوزادی که بیشتر اوقات باید تنهایی از پس کارهایش برمیآمدم. سختیها روز به روز بیشتر میشدند اما چون جعفر کنارم بود، به چشمم نمیآمد. جعفر هم خیلی زود متوجه حال من میشد و پس از دلداری، با خنده و شوخی، حالم را دگرگون میکرد. حقیقتا فقط حضور و دلگرمیهای او بود که به من انگیزه و قوت قلب میداد.
دفاعپرس: یادگار شهید، کی متولد شد؟
متین هفت خرداد ۱۳۹۶ متولد شد. اسم او را پدرش انتخاب کرد و از همان ابتدا علاقه عجیبی میان این پدر و پسر حاکم بود. علاقهای که از محبت بسیار پدر به پسر سرچشمه میگرفت. چراکه جعفر بیشتر وقت خود را صرف بازی با متین میکرد. همین مساله نیز باعث شد متین خیلی به پدرش وابسته شود.
دفاعپرس: برسیم به روز شهادت… چگونه خبر شهادت به شما داده شد؟
صبح روز شنبه همسرم به محل کار خود رفت و قرار بود یکشنبه بازگردد، در تماس تلفنی که شنبه شب با همدیگر داشتیم، گفت «متین را به تو سپردم، مراقبش باش!» و ادامه داد «موبایل روی ناوچه درست آنتن نمیدهد. نگرانم نباش.»
نیمه شب شنبه، زنگ منزلمان در کنارک به صدا درآمد. دو نفر از همسران همکار و یک نفر از همکارانش آمده بودند. پس از سلام و احوالپرسی، پرسیدند «از جعفر خبر داری؟» هرچند از سوالشان در آن نیمه شب تعجب کردم اما پاسخ دادم «چند ساعت قبل تلفنی صحبت کردیم، چطور، اتفاقی افتاده است؟» گفتند «نه، نگران نباش! کمی زخمی شده و به بیمارستان منتقلش کردهاند!» ته دلم خالی شد و با التماس از آنها خواهش کردم من را پیش او ببرند. سکوت کردند و با لهجه ترکی به همدیگر گفتند «چگونه خبر شهادت را بگوییم؟!» ولی غافل بودند که من زبانشان را متوجه میشوم. با شنیدن این جمله کمرم شکست و دیگر هیچ چیز نفهمیدم.
دفاعپرس: لحظه وداع با پیکر مطهرشان به همسرتان چه گفتید؟
پیکر مطهرش اول خرداد وارد شهرکرد و همان روز به خاک سپرده شد. یکی از سختترین لحظات زندگیام هنگام وداع با پیکر جعفر بود. به او گفتم «این رسم وفاداری نبود که رفیق نیمه راه باشی و من و متین را تنها بگذاری! جعفر جانم، تو که میدانستی نفسم به نفسهایت بند است، حالا بدون نفس، چگونه زندگی کنم؟! بیا و من را هم با خودت ببر همسفرم!» وقتی او را میبردند، انگار جان و نفس من را میبردند. خاکستر تازه دلم را میدیدم که بر دوش مردم تا آرامگاه ابدی حمل میشد…
آن روز جعفر را کربلایی میخواندند. اما او کربلا نرفته بود. هرچند میدانستم کربلایی بودن، به کربلا رفتن نیست، به کربلایی شدن است. جعفر مثل حضرت اباعبدالله (ع) بی سر به شهادت رسید. مثل حضرت علیاکبر (ع) اربا اربا شد. آری او کربلا نرفته، کربلایی شده بود…
لحظات آخر کنار پیکری که نشستم که هیچ شباهتی با سرو رعنایم نداشت. با خود زمزمه کردم:
سری که هیچ سر آمدن نداشت، آمد
بلند بود ولیکن بدن نداشت، آمد
بلند شد سر خود را به آسمان بخشید
سری که بر تن خود، خویشتن نداشت، آمد
انتهای پیام/ 711
خبر شهادتی که ناخواسته و ناگهانی اعلام شد بیشتر بخوانید »