شهیدانه

امیرالمؤمنین عليه السلام: هركس خود را در راه اصلاح نفس خویش، در رنج افكند، به سعادت دست …


♥️امیرالمؤمنین عليه السلام:

⭕️هركس خود را در راه اصلاح نفس خویش، در رنج افكند، به سعادت دست پیدا خواهد کرد.

?غررالحكم حدیث8246

دقیقا مثل شهید ابراهیم هادی. چندتا خاطره کوتاه در این‌باره ازش میخونیم?

?ابراهیم هیچوقت از کلمه «من» استفاده نمیکرد. حتی برای شکستن نَفْس خودش کارهایی رو میکرد.

?مثلا زمانی که قهرمان کشتی بود توی بازار، کارتون روی دوش خودش میذاشت و جا به جا میکرد..

?حتی یکبار که برای وضو به دستشویی های مسجد رفت و وقتی دید چاه دستشویی گرفته، رفت داخل زیرزمین و چاه رو باز کرد. سپس دستشویی رو کامل تمیز کرد؛ شست و آماده کرد.

?ابراهیم از این کارها خیلی انجام میداد. همیشه خودش رو در مقابل خدا کوچیک میدید. میگفت: این کارهارو انجام میدم تا بفهمم من هیچی نیستم..

✅ سلام بر ابراهیم۲
‌.
.
.
.
.
.
.
.



منبع

shahidebrahimhadi313@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

امیرالمؤمنین عليه السلام: هركس خود را در راه اصلاح نفس خویش، در رنج افكند، به سعادت دست … بیشتر بخوانید »

. _ رفته بودم به یکی از زندانهای استان همدان … با یکی از زندانی ها که پسر خوبی هم بود ر…


.
_ رفته بودم به یکی از زندانهای استان همدان …
با یکی از زندانی ها که پسر خوبی هم بود رو به رو شدم
داشتیم با هم صحبت می‌کردیم که ازش پرسیدم:
_ اینجا کتابخونه دارید ؟
گفت بله
.
گفتم بیشتر چه کتابی هست که میخونن اینجا ؟
چه نوع مطالعه‌ای دارند زندانی ها ؟
من رو با خودش برد کتابخونه زندان
.
یک نگاه به کتاب‌ها انداختم،خودم جواب سوال خودم رو گرفتم …
دیدم همه کتابها نو، دست نخورده و خاک گرفته …
.
گفت حاج آقا
ولی یه کتابی هست اینجا، خیلی دست به دست میشه
خیلی هم طرفدار داره و سر و دست براش میشکونن …
.
دست کرد تو قفسه کتاب ها و از اون لابه‌لا یه کتاب درآورد …
.
حدس میزدم … کتابی نبود جز …
.
داخلش رو که باز کردم دیدم گوشه هاش یادگاری نوشته شده و ابراز علاقه کردند به این شهید عزیز و دیگه کاغذ های کتاب، داشت از هم وا میرفت …
خیلی دلم قرص شد و خوشحال شدم …
.
هرجا رفتم، با هر کدوم از این زندانی ها صحبت کردم
فقط به این مطلب رسیدم، که نخ این تسبیح، فقط و فقط شهدا هستند …
.
راوی : حاج محمدتقی وکیل پور .
@vakilpour.ir



منبع

shahid.ebrahimhadi.99@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. _ رفته بودم به یکی از زندانهای استان همدان … با یکی از زندانی ها که پسر خوبی هم بود ر… بیشتر بخوانید »

بعدازدیدن این کلیپ،حسی که به قلبت جاری شد روکامنت کن! . دخترخانم، تو هر وقت‌به من سلام می …


بعدازدیدن این کلیپ،حسی که به قلبت جاری شد روکامنت کن!?
.
دخترخانم، تو هر وقت‌به من سلام می کنی من جوابت رو میدم !
.
کتاب سلام بر ابراهیم ؛ جلد اول ، ص ۲۲۴
.
.
‌.
.
.

 



منبع

shahid.ebrahimhadi.99@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

بعدازدیدن این کلیپ،حسی که به قلبت جاری شد روکامنت کن! . دخترخانم، تو هر وقت‌به من سلام می … بیشتر بخوانید »

. روز سوم عملیات ، حاجی هم می رفت خط و برمی گشت. آن روز نماز ظهر را به او اقتدا کردیم. سر …


.
روز سوم عملیات ، حاجی هم می رفت خط و برمی گشت. آن روز نماز ظهر را به او اقتدا کردیم. سر نماز عصر ، یک حاج آقای روحانی آمد. به اصرار حاج همت، نماز عصر را ایشان خواند. مسئله ی دوم حاح آقا تمام نشده ، حاج همت غش کرد و افتاد زمین. ضعف کره بود و نمی توانست روی پا بایستد. سرم به دستش بود و مجبوری گوشه ی سنگر نشسته بود. با دست دیگر بی سیم را گرفته بود و با بچه ها صحبت می کرد؛ خبر می گرفت و راهنمائی می کرد. این جا هم دست از کار برنداشت.
.



منبع

heiate_ebnoreza@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

. روز سوم عملیات ، حاجی هم می رفت خط و برمی گشت. آن روز نماز ظهر را به او اقتدا کردیم. سر … بیشتر بخوانید »