درخواست حاج قاسم از مادر شهیدان جهانگیری/ «یعقوب جهانگیری» اولین شهید شهر سیرجان+ فیلم
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، پیشتر از محمد و یعقوب ۲ برادری که در جبهههای دفاع مقدس شهید شدند و به این واسطه نشان پر افتخار خانواده شهید را برگردن اعضای خانواده انداختند، این اسحاق جهانگیری بود که به عنوان معاون اول رئیس جمهور دولت یازدهم و دوازدهم شناخته شده بود. با اینحال مردم کرمان و به ویژه شهر سیرجان خانواده شهیدان جهانگیری را به ۲ شهیدشان که یکی از آنان اولین شهید شهر نیز لقب گرفته است میشناسند.
درگذشت حاجیه فاطمه بهرامی مادر شهیدان یعقوب و محمد جهانگیری به علت بیماری و کهولت سن بهانهای شد تا نگاهی به زندگی این ۲ برادر شهید بیاندازیم. ۲ برادری که یکی از آنها در ابتدای جنگ در سوسنگرد به شهادت رسید و دیگری سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر جزیره مجنون به دیدار برادر رفت. او از رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا لشکری که حاج قاسم سلیمانی فرماندهی آن را برعهده داشت در جبهه حضور یافت. از این رو حاج قاسم در دیدارهای مستمر خود با خانواده شهدا و احوالپرسی و رسیدگی به امور خانوادهها با این مادر شهید هم دیدارهایی داشت که فیلمی از دیدار نوروز سال ۱۳۹۶ با حضور در منزل شهیدان جهانگیری با حضور اسحاق جهانگیری و مادر شهدا منتشر شده است.
سردار سلیمانی که همواره در دیدار با خانواده شهدا با صمیمیت و عطوفت با مادران و پدران شهدا گفتوگو میکرد در این دیدار نیز به شوخی از مادر شهدا میخواهد که سفارشش را به اسحاق جهانگیری بکند.
محمد و یعقوب از تولد تا شهادت
حسن جهانگیری پدر شهیدان یعقوب و محمد پیش از تولد چهار فرزندش در یکی از معادن توابع اسفندقه فعالیت داشت که پس از فراغت از کار در معدن خانواده به سیرجان نقل مکان کردند و پس از آن پدر خانواده تا پایان بازنشستگی کارمند اداره کشاورزی سیرجان ماند. وی در تیرماه سال ٨٩ درگذشت.
محمد سال ۱۳۴۱ به دنیا آمد، با اینکه فرزند چهارم بود، اما اولین عضو خانواده بود که در جبهه حضور یافت. او اوایل جنگ وقتی هنوز لشکر ۴۱ ثارالله کرمان تشکیل نشده بود در قالب گردانی تحت عنوان گردان کرمان به هویزه رفت و همراه شهید چمران در جنگهای نامنظم شرکت داشت تا اینکه در آبان سال ۱۳۵۹ در سوسنگرد به شهادت رسید، اما پیکرش در منطقه ماند تا اینکه یک سال بعد پس از آزادی سوسنگرد پیکرش به دست خانواده رسید. او اولین شهید سیرجان بود از همین رو وقتی پیکرش به شهر برگشت چگونگی برگزاری مراسم شهدا برای همه تازگی داشت.
شهید «یعقوب جهانگیری» دهم اسفند ماه ۱۳۳۸، در سیرجان به دنیا آمد. تا پایان مقطع متوسطه درس خواند و دیپلم برق گرفت. سپس به خدمت سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی درآمد و به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سرانجام در بیست و دوم اسفند ۱۳۶۳، در جزیره مجنون عراق بر اثر جراحات جنگی به شهادت رسید و تاکنون اثری از پیکرش به دست نیامده است.
برای احیای اسلام به جبهه رفتم
شهید یعقوب جهانگیری در وصیتنامه خود آورده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
اینجانب یعقوب جهانگیری شهادت می دهم به یکتایی خداوند منان پروردگار جهانیان و بر فرستاده اش حضرت خاتم النبی محمد (ص) و دوازده امام و پیشوای جهان تشیع از امام علی (ع) تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایب برحقش حضرت امام خمینی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران که همگی برحق می باشند.
در این لحظه که در حال نوشتن وصیتنامه ام در جبهه نور علیه ظلمت هستم در جبهه ای که رزمندگان مخلص و یاران صدیق امام هستند، آنها که پیرو سرورشان امام حسین (ع) و درس مردانگی و فداکاری در راه دین و مکتب و آیین را از او آموخته اند و اما در طرف مقابل آنها نیروهایی قرار گرفته اند که از کوفه برخاسته اند و به رهبری سردار قادسیه صدام یزید کافر ابرقدرت های شرق غرب تامین نظامی و اقتصادی می شود.
اما او پی به اصل مطلب که ما پیرو حسینیم نبرده است و به قول امام عزیزمان ما چنان سیلی به صدام خواهیم زد که دیگر از جایش بلند نخواهد شد.
به امید آن روز و آزادسازی کربلای معلا و قدس عزیز، اما چند نکته است که شهیدان می گفتند و بایستی تکرار شود و آن پیرو و تسلیم ولی فقیه و فرمانده کل قوا خمینی روح خدا بودن است و خالی نگذاشتن جبهه ها است که اگر خدای ناکرده ما در این جنگ شکست بخوریم اسلام شکست خورده است.
اگر اسلام امروز نتواند در این کشوری که ملت و دولت همگام پیرو رهبری مخلص و خداگونه است پیاده شود، بدانید مشکل است که دیگر پیاده شود و قرنها به طول کشیده خواهد شد.
من خدای را شکر می کنم که در موقعیتی قرار گرفته ام که در نظام جمهوری اسلامی و رهبری امام خمینی و سرورانی چون حجت الاسلام خامنه ای و هاشمی و … دیگر یاران امام همچون اصحاب پیامبر و ملتی یکدست مطیع رهبر قرار گرفته ام و بایستی قدر این نعمت را دانست.
مسئله دیگر که با پدر و مادرم دارم و آن اینکه از پدر و مادرم متشکرم از اینکه در جهت پرورش من خیلی زحمت کشیدند و من در مقابل آن نتوانستم ذره ای از این زحمات را جبران کنم بسیار تا بسیار شرمنده ام و اگر شهید شدم بدانید که این شهادت از روی آگاهی و بینش دقیق و اسلامی بوده است.
من برای احیا اسلام و ادامه راه شهیدان به جبهه آمدم و ادای تکلیف باشد و هر چه پیش آمد خوش آمد و در شهادتم گریه و زاری زیاد نکنید و اگر امکان داشت من را در کنار برادر شهیدم که استاد و اسوه ای در خانواده مان بود بخاک بسپارید.
فیلم دیدار حاج قاسم با شهید جهانگیری را در ادامه میبینید.
انتهای پیام/ ۱۴۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است