روایت حبیب از روزهای دفاع مقدس/ خون پسرانم را پایمال نمیکنم!
به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، خانواده شهید شریفیان دو فرزند خود را در دوران دفاع مقدس تقدیم اسلام و انقلاب کردند و یک فرزند دیگر به نام حبیب الله جانباز جنگ تحمیلی است. کتاب «حبیب خدا» روایت حبیبالله از روزهای دفاع مقدس و شهادت برادرانش در جبهه است که در قسمتی از این کتاب به صبر و استقامت خانواده در برابر شهادت فرزندان اشاره شده است که در ادامه میخوانید؛
«بیش از ۴۰ روز از شهادت مجید میگذشت و تنها کسی که میدانست او شهید شده، حبیب برادرش بود. جنازه شهید زیر آتش دشمن بود و هنوز بهطور قطعی شهادتش تایید نشده بود. شاید یکی از دلایل این که حبیب به خانوادهاش نگفت مجید شهید شده، این بود که امیدوار بود برادرش اسیر و یا مجروح شده باشد؛ اما بالاخره مجبور شد به آنها بگوید که برادرش شهید شده و پیکرش مفقود است. حبیب به همراه چند تن از دوستان سپاهیاش به منطقه رفت و برادرش را پیدا کرد و به شهرستان برگرداند. شبی که میخواستند پیکر مجید را بیاورند پدرش در خواب دید که پسرش همراه با یک سوار به سویش میآید و میگوید: ما آمدیم. ما مدتی در بیابان بودیم و الان آمدیم. حبیب و برادرانش با حمایت پدرشان، هیچگاه از ایستادگی در برابر ظلم و ستم نهراسیدند. مجید که شهید شد، اینطور نبود که خسته و درمانده شوند. قصد و نیتشان قرب الهی بود و قصد و غرض مادی نداشتند و حتی ضرر هم کردند.
حبیب هم جانباز شده بود که برادر دیگرش رسول مجروح شد. رسول هنوز نمیتوانست بدون درد پایش را تکان دهد و بدون عصا و لنگ زدن راه برود که به جبهه برگشت. مادرش گفت: بگذار پایت خوب شود بعد برو، گوشش بدهکار نبود. البته حبیب هم پشتیبانش بود و میگفت: نباید تحت هر شرایطی سنگر را رها کنیم. زمانی پیش از جانبازی حبیب، چهار پسرش همزمان در جبهه بودند. گاهی بدخواهان به او طعنه میزدند که: حتما شیر نفت در خانهات باز است که همه پسرهایت را به جبهه فرستادی!
بعد از مدتی هم رسول شهید شد. آنموقع جواد کوچکترین پسر خانواده در حالی که ۱۴ سال بیشتر نداشت، در جبهه کردستان بود. بیش از چهار ماه پشت برف و بوران گرفتار شده و نمیتوانست برگردد. وقتی که برگشت، حدود یک هفته بود که برادرش شهید شده و او نمیدانست. هنگامی که عکس رسول را دم سپاه میبیند شوکه میشود و از هوش میرود. زمانی که حبیب مجروح و دو برادرش شهید شدند، یک خانه ۷۰ متری داشتند، همان زمان به آنها پیشنهاد شد که به خانهای که دولت میدهد نقل مکان کنند، اما با وجود آن که از زندگی در آن خانه به ستوه آمده بودند، نپذیرفت و گفت: اگر ما امروز این خانه را قبول کنیم، یاوهگویان میگویند که اینها به خاطر خانه به جبهه رفتند و خون رسول و مجید پایمال میشود. ما هم اینجا در سختی زندگی میکنیم و نیازی به متاع دنیا نداریم.
شهید حبیباله شریفیان متولد سال ۱۳۳۷ بود که سال ۱۳۶۱ در عملیات فتحالمبین از ناحیه پا دچار جراحت شد و سرانجام این جانباز گرانقدر ۷۰ درصد سال ۱۳۸۹ به شهادت رسید. شهید رسول شریفیان متولد سال ۱۳۴۳ بود که سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۱ به شهادت رسید. شهید مجید شریفیان متولد سال ۱۳۴۵ بود که سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی کربلای ۵ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
انتهای پیام/ 141
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روایت حبیب از روزهای دفاع مقدس/ خون پسرانم را پایمال نمیکنم! بیشتر بخوانید »