ثبت تصاویری که مدیون آوینیهای زمان هستیم
ثبت تصاویری که مدیون آوینیهای زمان هستیم بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «ملت قهرمان»، عنوان یکی از موضوعات ثابت فراخوان سالانه جشنواره عمار است که آثار حاضر در آن، غالبا نمایشدهنده مواجهه افراد عادی با مشکلات و سربلندی آنها، پیشرفتها، پیروزیها و قهرمانیهای مردم است؛ آن هم در دورانی که بسیاری تلاش میکنند تصویری سیاه و تلخ از ایران در رسانههای مختلف نشان دهند.
کتاب «ده قاب، ده قهرمان» که از سوی انتشارات «راه یار» منتشر شده، مروری است بر مستندهای برگزیده «ملت قهرمان» جشنواره مردمی فیلم عمار. این کتاب، همانگونه از عنوانش هم پیداست در ۱۰ فصل به بررسی ۱۰ مستند برگزیده جشنواره عمار پرداخته. هر فصل نیز شامل یک؛ مروری بر مستند برگزیده و دو؛ گفتوگو با کارگردان آن مستند است که به ترتیب نعمتالله سعیدی و مجید مالکی عهدهدار نویسندگی و تدوین این بخشها بودهاند. ناگفته نماند که گفتوگوهای کتاب نیز به جای شیوه معمول پرسش و پاسخ، در قالب یادداشتهای شفاهی تدوین شده و موجب روانخوانی و یکدستی کتاب شده است.
«مشتی اسماعیل»، «بدون مرز»، «مهربانو»، «معلم»، «موزاییک انقلابی»، «حاج شکرالله»، «ایمان»، «بانو»، «روحانی دریا» و «باباحاجی»، ۱۰ مستندی هستند که در این کتاب به آنها پرداخته شده است.
چطور دیدن مهمتر است از چطور دیده شدن
نعمتالله سعیدی در مقدمه، «ده قاب، ده قهرمان» را این طور معرفی میکند: «کتابی که هماکنون در دست دارید، یادداشتها و گفتوگوهایی در مورد ده فیلم مستند است؛ مستندهایی که هرکدام در مورد یک شخصیت خاص ساخته شده است، آدمهایی که بیشک هر کدامشان عالَمی هستند برای خودشان. و نخستین ویژگی خاصشان هم این است که جوری زندگی نکردهاند که بخواهند خیلی خاص باشند! آدمهایی که قبل از اینکه نگران و درگیر این باشند چطور دیده میشوند، چطور عروسی بگیرند که کسی نگرفته است، چطور لباس بپوشند که به چشم بیایند و… زندگی عادی خودشان را کردهاند. آدمهایی که قاعدتاً چطور دیدن برایشان به مراتب مهمتر است از چطور دیده شدن. و چه حکایتها دارد این دیدن یا دیده شدن…
چرا؟ چون خدا را باور کردهاند. اینکه آدم قبول داشته باشد رب و رسول و رستاخیزی هست، خیلی فرق دارد با باور کردنشان. آدمی که باور میکند خدایی هست، کمترین نتیجهاش این است که میداند او سبحانه و تعالی «هوالبصیر» است. بصیری که «یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم…» میداند تمام گذشته و حالِ پیشِ روی شما را … همان خدایی که «له ما فی السماوات و ما فی الأرض» تمام آسمانها و زمین متعلق به اوست. چنین خدایی آدم را ببیند، کسی چه نیازی دارد به توجه و جلب نظر دیگران؟! اخلاص یعنی همین! خالص شدن و خلاص شدن…»
شدیدترین تحریمها چند بار ممکن است؟
سعیدی در ادامه درباره ضرورت پرداختن به آثار «ملت قهرمان» جشنواره عمار نوشته است: «در دورانی که طیف گستردهای از رسانههای داخل و خارج و فعالان فضای مجازی و غیره، همه تلاش میکنند بدترین تصویر ممکن را از مردم ایران بدهند و بسازند (و مخاطبان خود را نیز همینگونه تربیت کنند) اینکه به بهانه یکی از بخشهای جشنواره عمار سعی کنیم از خوبیها و قهرمانیهای یک مردم بگوییم و فیلم بسازیم، فرصتی است بسیار مغنتم و کاری ضروری.
واقعاً عجیب است که وقتی هر بار فیلترشکن را روشن میکنی و به سایتهایی چون «صدای آمریکا» و «رادیو فردا» متصل میشوی، روزی نیست که رئیسجمهور یا وزیر امور خارجه یا یکی از بلندپایهترین مقامات دولت آمریکا، در مورد نظام جمهوری اسلامی ایران ابراز نظر و ملامتگری نکرده باشند. صبح این سایتها را میبینی تیتر اولشان سخنان مفت رئیسجمهور آمریکا ضد ایران است و ظهر از وزیر امور خارجه و دو ساعت بعد سخنگوی دولت و رئیس کنگره و الی آخر! آن هم با مضمون اینکه دیگر کار ایران تمام است! یا مجدداً اعلام اینکه شدیدترین تحریمها در راه است. آدم نمیداند بالاخره این شدیدترین تحریمها چند بار ممکن است؟ چرا یک ملت سالهاست که مورد بیسابقهترین تحریمهای تاریخ جهان قرار میگیرد؟! این حجم از ملامت و دشمنی را چرا آمریکا با هیچ کشور و مردم دیگری ندارد؟! مثلا مقاماتی چون رئیسجمهور و وزیر امور خارجه آمریکا هفتهای یک بار هم به صورت میانگین چیزی از چین و روسیه میگویند؟! ژاپن و هند و برزیل و ترکیه و عربستان جای خود!
به سوی آینده
بنابراین گزارش، مسعود ملکی، کارگردان مستند «موزاییک انقلابی» که در قاب (فصل) پنجم کتاب، گفتوگویش آمده، توصیف قابل تأملی درباره فضای هنری کشور دارد: «فضای مستندسازی و اثر هنری در فضاهای نخبگانی خلاصه شده است. سوژه در تعریف مستندسازهای امروز، یعنی کسی که استثناست؛ کسی که خاص است و اتفاقاً در بنبست قرار دارد. بنابراین در سوژه به آدم خاصی میرسند که تکثیرشدنی نیست…
مستندسازی در ایران به وجه استثناییاش نظر میکند؛ چرا که قرار نیست الگوسازی بشود. قرار است توسری بزنند. قرار است از بالا به مخاطب نگاه کنند.
غالب سوژههایی که روشنفکرها این سالها در مستند ساختهاند، چهشکلی است؟ مثلاً پیرمردی بوده که در زلزله زیر آوار بوده، یکی رفته و او را نجات داده و او هم شانس آورده که از زلزله نجات پیدا کرده است. یا اینکه غالباً درباره نخبگان و خواص خودشان فیلم ساختهاند؛ یعنی همواره توجهشان به رأس بوده و به قاعده نگاه نکردهاند، در حالی که این قاعده است که رأس را میسازد و اتفاقاً جذاب است.
اگر از زاویه قاعده نگاه کنید، هر مادر شهید خودش سوژه است. بستگی دارد که چطور به آن نگاه کنید یا اصلاً بستگی دارد که بخواهید او را سوژه کنید یا نه. در غیر این صورت، اگر آدمی سوژه مناسبی باشد و در رأس هم باشد، او را نمیبینید؛ مثل آقای «حاجاحمد علمایی». ایشان واقعاً قاعده نیست، بلکه در تاریخ انقلاب ایران شخصی استثنایی است. رزمیکار است، مؤسس رشته رزمی است. توی سینما بوده و برای خودش سوژهای است. تعداد بسیاری شاگرد دارد، ولی چرا یک بار هم در فضای هنری به او پرداخته نشده است؛ حتی یک بار؟
آوینی سراغ سردارها نمیرفت
در فضای فرهنگی ـ هنری و حتی دانشگاهی، امر پذیرفته شدهای است که یک کارخانه را تحلیل اقتصادی کنند، اما اگر بگویند کسب و کار حاجآقایی را بررسی کن که در بازار عطاری دارد، اصلاً اهمیت ندارد. پرداختن به چنین سوژههایی است که مسیر ما را بهسوی آینده میشکافد.
… همه دنبال استثنا هستند. شاید فرق آوینی با دیگران در این است که سراغ فلان سردار نمیرفت، بلکه با ماستفروش مصاحبه میکرد. ماندگاری آثار آوینی بهسبب همین نگاه است. اتفاقاً رفتن سراغ آن ماستفروش و با آن کیفیت، منظومه فکری آوینی را پیش برده است… بحث این است که این مسیر از آنجا (منظومه) رد میشود؛ مسیری که منظومه و حرف دارد، واِلّا سوژه خاص و استثنایی تا دلت بخواهد هست…
در اطراف ما، به تعداد آدمها و اشیا، سوژه وجود دارد. میتوانید فلان عابر پیاده را هم سوژه کنید، ولی نکته این است که اتفاقاً مسیر ما عوض میشود. ما از اول بهدلیل استثناییبودن سوژه بهسمتش نمیرویم، بلکه برای آینده و استفادهای که برای آینده دارد بهسراغش میرویم…
باید بتوانیم باتوجه به ویژگیهای مثبتی که سوژه دارد، از آن الگو بگیریم. مستندسازی جاری در فضای کلاسیک، خیلی استثناگونه برخورد میکند. جاهایی نهتنها استثناگونه نیست، بلکه ضدانقلاب هم است.
به اضافه مستند
براساس این گزارش، مستندهای پرداخته شده در این کتاب، جزو آثار برگزیده ادوار مختلف جشنواره مردمی فیلم عمار هستند و هر کدام برای خودشان، عالَمی دارند و برخی از آنها نیز مانند «مشتی اسماعیل» که روایتی است از زندگی پیرمرد شمالی نابینا، چند بار در جشنوارههای معتبر خارجی درخشیده است، اما چه بهتر بود که در کنار کتاب، نسخهای از این ۱۰ مستند نیز در قالب لوح فشرده عرضه میشد یا آنکه در هر فصل، لینک هر مستند به صورت کد QR درج میشد.
کتاب «ده قاب، ده قهرمان» به کوشش نعمت الله سعیدی و مجید مالکی در ۱۹۲ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۲۰۰۰۰ تومان به همت انتشارات راه یار منتشر شده است و علاقهمندان برای تهیه آن، علاوه بر کتابفروشیها میتوانند به صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub و یا سایت ammaryar.ir مراجعه کنند.
چرا «آوینی» سراغ سردارها نمیرفت؟ بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، «علیاکبر کریمیپور» معاون خدمات شهری و محیط زیست شهرداری منطقه ۲ تهران، با اشاره به اهمیت اجرای نقاشی دیواری بر روی بدنه بزرگراهها بهعنوان بخشی از نماهای شهری در ایجاد آرامش بصری، اظهار داشت: بهمنظور هویتبخشی به سیمای شهر، با اجرای نقاشی دیواری، بدنه بزرگراه «شیخ فضلالله نوری»، به تصویر شهید «سید مرتضی آوینی» مزین شد.
وی با بیان اینکه این طرح به طول ۲۰۰ متر مربع با بهرهگیری از تکنیک «آکرولیک» و سبک «رئال» اجرا شده است، افزود: نقاشی دیواری تصویر شهید آوینی با مشارکت بنیاد شهید و سازمان زیباسازی شهرداری تهران انجام شد.
کریمیپور با اشاره به برنامههای پیشبینی شده در تلطیف سیمای شهری، گفت: طرح ساماندهی تابلوهای صنوف و همچنین اجرای نقاشی دیواری، از نقش قابل اهمیتی در بهبود سیما و منظر شهری و رنگبخشی بر سیمای خاکستری شهر برخوردار است و در همین راستا، این اقدامات در دستور کار اداره زیباسازی شهرداری منطقه ۲ تهران قرار دارد.
انتهای پیام/ ۱۱۳
بزرگراه «شیخ فضلالله نوری» مزين به تصوير شهید «سید مرتضی آوینی» شد بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ضیافتح، قصهی ضیافتی است که هر گوشهای مهمانی قرار دارد و آوردهای برای این ضیافت مهیا کرده است.
ضیافتح درصدد است تا روایتگری آوینی از جهاد مجاهدان عرصهی سلامت در نبرد با ویروس منحوس کرونا را به تصویر کشیده و بیان کند.
این برنامه مستند به کارگردانی جمال احمدی توسط سرای هنر و اندیشه تهیه شده و هر هفته دوشنبهها ساعت ۲۰:۳۰ بصورت زنده از شبکه افق پخش میشود.
بازپخش این برنامه سه شنبه ها ساعت ۱۴:۳۰ است.
روایتگری آوینی از جهاد مجاهدان عرصه سلامت بیشتر بخوانید »
به گزارش مشرق، رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ در ارتباط تصویری با ستاد ملی مبارزه با کرونا بر ضرورت تثبت و ضبط مجاهدتهای بینظیر ملت ایران در عرصه مقابله با کرونا تأکید و فرمودند: «کاش کسانی بتوانند مثل شهید آوینی این جهاد عظیم و عمومی را روایت کنند؛ همچنان که شهید آوینی با آن بیان شیرین و زیبا و اثرگذارِ خودش توانست جزئیّات جبهه را برای ما روایت بکند و آن را ماندگار بکند. کاش کسانی بتوانند این کار را بکنند؛ هم در گفتار و هم در نوشتار و هم در کارهای هنری و نمایشها و پدیدههای هنری.»
حال سوال اینجاست که کار هنریِ شهید آوینی چه ویژگیهایی داشت که رهبر انقلاب بر لزوم الگو گرفتن از آن در شرایط کنونی تأکید دارند.
ویژگیهای کار هنری شهید آوینی
صدای معصوم و نجیب با استحکام ویژه، نوشتاری قوی و هنرمندانه؛ رهبر انقلاب در مصاحبه با تهیهکنندگان مجموعه روایت فتح در ۱۱ شهریور ۱۳۷۲، ویژگی های فوق العاده روش هنری آوینی را چنین تشریح فرمودند: «در مستندسازی، نقش کلام همان کاری که خود مرحوم شهید آوینی میکرد خیلی مهم است. هم نوشتار و هم بیان آن نوشتار، بسیار بسیار مهم است. اگر نکتهگوییهای او نبود، خیلی از منظرهها اصلاً معنی نداشت. …
کسی که میخواهد چنین برنامههایی بسازد، باید آن نجابت و معصومیت و استحکام و اطمینان به سخن را داشته باشد. گاهی حرفی را کسی میزند و حرف بزرگی است؛ اما پیداست که خودش اعتقادی به این حرف ندارد. امّا این صدا، آن صدایی است که بزرگترین حرفها را میزد و خودش اعتقاد داشت. مثلاً میگفت: «این جوانان ما، به راههای آسمان آشناترند تا به راههای زمین.» این را چنان میگفت که گویا راههای آسمان را خودش رفته، دیده و میداند که اینها آشناتر هستند! ما خیال میکنیم صدای جنگی باید صدای کلفت و نخراشیدهای باشد. امّا ایشان آنطور صدایی نداشت. صدایی بود معصوم و نجیب و درعینحال استحکامی ویژه داشت؛ در قالب نوشتاری قوی و هنرمندانه.»
استقبال از آرزوی رهبر انقلاب
سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی در مطلبی با عنوان «در استقبال از آرزوی رهبر انقلاب/آوینی دهه نود کیست و چه میکند؟»، بصورت مفصل خصوصیات متعدد فعالیتهای هنری شهید آوینی را بررسی و تبیین نموده است.
برخی نکات ذکر شده در این مقاله عبارتاند از:
– به روشنی واضح است که مستندهای روایت فتح نیاز به چند بار دیدن دارند و این از تبحر تکنیکی آوینی بر ابزارهای سازنده مستندهایش حکایت میکند.
– در مستندهایش نیز نشان میدهد که به روایتهای کلاسیک سحرانگیزی اعتقاد دارد که مخاطب را میخکوب میکند و احساسات او را به شدت درگیر میکند. آوینی بر ابزاری که انتخاب کرده است کاملاً مسلط است و استفاده او از این ابزار خودآگاه است.
– بلد بود که چه موقع مخاطبش را غافلگیر کند؛ چه موقع اشکش را دربیاورد و چه موقع مخاطب احساس کند که همراه او در جبهههاست.
– تکنیک سینمایی آوینی به تکنیکهای صرف دانشکدههای سینمایی محدود نشد. آوینی ارزشی به آن افزود. او در مستندسازی شیوهای را دنبال میکرد که خود آن را شیوه اشراقی در فیلمسازی مینامید. این اصطلاح را اولین بار او به کار برد و این چنین تعریفش کرد: «ما در گروه روایت فتح شیوه مستندسازی خودمان را اشراقی میخواندیم. زیرا ما به تجربه دریافته بودیم که حقیقت هستی امکان ظهور در سینما را دارد، منتها باید تکنیک و تکنولوژی سینما را که همواره مانع و حجاب این تقرب هستند، اهلی کرد و این اهلیت اگرچه با مهارت فنی نسبتی غیرقابل انکار دارد، اما بیش از هر چیز به نسبتی رجوع دارد که فیلمساز با عالم وجود خود برقرار میکند. بنابراین خودمان را یکسره تسلیم واقعیتی میکردیم که در جبههها وجود داشت.»
– آوینی و دوستانش علاوه بر خوش تکنیکی، نسبتی وجودی با دفاع مقدس برقرار کرده بودند که فیلمسازی آنها را کاملاً متحول کرده بود.
– آوینی برای ساخت و پخش فیلمهایش میجنگید. تعهد او به ساخت فیلم برای دفاع مقدس، دستوری و فرمایشی و مهمتر از همه سفارشی نبود. دل آوینی در جبهههای دفاع مقدس بود و از همین رو بود که هر چه میخواست بگوید را دیده بود. رمز و راز شگفتانگیز تأثیر کارهای او همین برآمدن از دل او بود.
– یک تنه کار صدنفر را میکرد و به اندازه همان یک نفر توقع داشت.
– پاک و پاکیزه مستند میساخت و بقیه تعلقات حتی سیاسیاش را داخل این مستندهای مقدسش جاری نمیساخت.
– روایت فتح مجموعه مستندی بود که تیتراژ نداشت. هیچ اسمی از عواملش آورده نمیشد.
– آوینی درباره این روحیه روایت فتحیها میگوید: «این کارهایی که ما میکردیم از پول، بروکراسی یا سیستمهای نظامی یا هر چیز دیگر برنمیآید. عشق میخواهد و انگیزش و ریشه هر انگیزشی هم در عشق است».
– آوینی سر سوزنی سازش نسبت به آنچه بدان معتقد بود نداشت. در عین متانت و ادبی که آدم خیال میکرد خصیصه ذاتی اوست آوینی هیچ گاه چه در زندگی فردی چه در زندگی مطبوعاتی و رسانهای و چه در مستندهایش اهل مسامحه نبود.
– هیچگاه اهل شعارهای دهانپرکن روشنفکری که به شدت آوینی را تحت فشار قرار میداد نبود و هیچ گاه خودش را به ذرهای سانسور و پنهانکاری عقایدش مجبور نکرد.
– آوینی با استناد مفهومی به دو مصداق کربلا و آخرالزمان کارهایش را پیش میبرد.
– کتابهای منتشر شده از آوینی به قدر کافی کفایت تسلط او بر مباحث فکری را نشان میدهد اما جالب است که این را بدانیم که پروژه روایت فتح در واقع بخشی از پروژه فکری شهید آوینی بوده است. او میاندیشید و تأمل میکرد و چنین بود که نتیجه کارهایش عمقی و با انبوهی از تفسیرها و تاویلها مصادف میشد. آیا این گمشده مستندسازی در عصر ما نیست؟ ما با انبوهی از مستندهایی مواجهیم که مشخص است پیوست اندیشهای پیشینی نداشته است. مستندساز هیچ گاه در یک خط فکری ثابت حرکت نمیکند؛ درک عمیقی از سوژه پیش رویش ندارد و نهایتاً ما را با آثاری تاریخ مصرف دار مواجه میکند.
– سید مرتضی آوینی مرد جزئیات است. مستندهای بیرقیب او از دفاع مقدس در عین نمایش کلیتی که آن مستند به خاطرش شکل گرفته است و تولید شده است پر است از جزئیاتی گفتاری و رفتاری از سوژههای مقدسش.
– آوینی «راحت» فیلم میسازد و این راحت فیلم ساختن و حرف زدن اساسیترین ویژگی ساختار کارهای آوینی است.
– خود را کاملاً در قالب یک بسیجی حزباللهی تصور میکند که آرمانش خمینی بزرگ است و عاشورا و کربلا راه پیش رویش. آوینی البته قبلتر و بعدتر هزینههای حزباللهی ماندنش را به قدر کافی؛ بیش از اندازه معقولش در فضای آن روز جامعه ایران میدهد.
– آن چیز دیگری که او و مستندهایش را امروز هم ماندگار کرده است تعارفبردار نبودن اوست.
– آوینی روایت فتح یک حزباللهی تمام عیار است که از داد کشیدن عقیدهاش هیچ ترسی ندارد. هیچ وقت تصور نمیکند که برای دیده شدن باید به جامعه فرهنگی و هنری باج دهد و هیچ هراسی از برچسب خوردن ندارد.
منبع: کیهان منبع خبر
روایت مقابله با کرونا به سبک شهید آوینی بیشتر بخوانید »