فیلم/ سیری بر زندگانی سید شهیدان اهل قلم
فیلم/ سیری بر زندگانی سید شهیدان اهل قلم بیشتر بخوانید »
این یادداشت، صرفا بهدنبال آسیبشناسی و بررسی جامعه شناختی یک معضل در جامعه آموزشی ایران است که درمان نکردنش، تبعات خوبی نخواهد داشت. یکی از تبعات منفی حلنشدن چنین معضلی، همان توسعه نیافتگی است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
استاد پای تخته، روشها و فرمولهای مختلف «توسعه» را مینوشت و از بَر و باتسلط توضیح میداد. برای برخی نمودار میکشید و با نام بردن از کشورها میگفت، مثلا مالزی، چین یا کره جنوبی با استفاده از این روش و پس از طی ۳۰ سال به توسعه (اقتصادی) رسیدند. با تبحر و لهجه خاصی برخی اصطلاحات را به انگلیسی و برخی را نیز به فرانسه تلفظ و روی تخته مینوشت و طی روزهای تدریس ایشان متوجه شده بودیم که ایشان، به زبان آلمانی نیز تا حدودی تسلط دارند.
بلند شدم و سؤال کردم: «استاد! ببخشید با وجود مشخص بودن فرمولها و روشهای توسعه و با وجود داشتن اساتید زیادی مثل شما در کشور، چرا توسعه لازم را پیدا نمیکنیم؟ قطعا اساتید باسوادی مثل شما و حتی قویتر از شما در کشور کم نداریم. اصلا چرا شما کمکی به توسعه کشور نمیکنید؟»
استاد با کمی مکث پاسخ داد: «راستش را بخواهی، بسیاری از اساتید ما دنبال پولند. خود من در کنار تدریس یک باشگاه اسبدوانی هم دارم. کلاسهای کنکور هم تدریس میکنم و…»(!)
بعدها از برخی دوستان دانشجوی دکتری شنیدم، این استاد با دریافت پول از آنها، به پذیرفته شدن در کنکور دکتری کمک کرده و در این زمینه نیز بسیار فعال است.
قطعا این پاسخ استاد، دقیق و کامل نیست ولی میتواند بخشی ولو کوچک اما مهم از پاسخ سؤال ما باشد. یعنی ممکن است مانند هر صنف و شغل و جای دیگری، در دانشگاهها هم، اساتیدی باشند که انگیزهای جز پول یا رسیدن به موقعیت اجتماعی نداشته باشند اما همه اینگونه نیستند.
اینجا قصد داریم در یک فضای کارشناسی و دانشگاهی این پاسخ را بررسی کنیم. میخواهیم بدانیم چرا برای برخی کارشناسان، اساتید دانشگاهها، پزشکان، مهندسان ساختمان و… پول بر آن وظیفه اجتماعی، علمی، وجدانی و عقلانی که دارد، اولویت پیدا کرده است.
یکی از دهها پاسخی که میتوان به این سؤال داد، مربوط میشود به «ساختار آموزشی» کشور و چه کسی است که نقش ساختار آموزشی را در توسعه یک کشور، دستکم بگیرد؟! همانطور که آن استاد بزرگوار گفت، ما چه خوشمان بیاید چه نه، برخی کارشناسان، اساتید و حتی کسانی که آموزش فرزندانمان در دستان آنهاست، (نه همه آنها) بیش از هر چیزی بهدنبال پولند و ساختار آموزشی ما نیز در تربیت چنین افرادی نقش دارند. چگونه؟! بخوانید:
به گزارش مجاهدت از قابل توجه و مهمی که اخیرا و پس از انتشار نتایج کنکور سراسری منتشر شد نگاه کنید. از ۴۰ دانشآموز برگزیده امسال در کنکور سراسری فقط یک دانشآموز در مدرسه دولتی درس خوانده بود! این خبر، یک گزاره بسیار مهم برای تحلیل موضوع این یادداشت است. همه ما اطلاع داریم، از همان دوران مهدکودک تفاوتها و شکافهای آموزشی خود را به نمایش میگذارند.
ما مهدکودکهای لاکچری با شهریههای سرسامآور داریم که در آن انواع آموزشها را به کودکان زیر ۶ سال میدهند و در مقابل مهدکودکهایی هم داریم که در آن فقط از کودکان با یک وعده غذای ساده، صرفا نگهداری میکنند. همه این دو گروه کودکان هم که وارد مدرسه ابتدایی و متوسطه میشوند، بسته به شرایط مالی والدینشان، از یکدیگر جدا هستند. ثروتمندها و مُتِمَوِلین وارد مدارس خاص و بقیه وارد مدارس معمولی و دولتی میشوند. مرحله بعد ورود به دانشگاه است.
با وجود پدیده غیرمنطقی «کنکور» و ساختار آموزشی که برشمردیم، صرفا و صرفا کسانی میتوانند وارد رشته- شهرهای پرطرفدار و «پولساز» شوند که، در طول تحصیلشان (از مهدکودک تا دبیرستان) پول بیشتری خرج کردهاند. این یعنی، «هُل» دادن والدین به سمت مدارس پولی چرا که والدین میبینند، اگر وارد چنین مدارسی نشوند، و اگر در این حوزه هزینههای سنگین نکنند، امکان قبول شدن فرزندانشان در دانشگاهها و رشتههای پرطرفدار تقریبا محال است. به عبارت دیگر با توجه به نحوه ورود به دانشگاهها و رقابتی بودن این مسئله (کنکور) امروز بدون حضور در مدارس غیرانتفاعی و خاص و بدون صرف هزینههای سنگین کلاسهای کنکور، امکان قبولی در رشته شهرهای پرطرفدار تقریبا هیچ است.
چند پاراگراف بالا را دوباره مروری کنید. نقش «پول» خیلی برجسته است، نیست؟! بخشی از پاسخ سؤال این وجیزه در همینجاست. وقتی آن کارشناس ما، استاد دانشگاه ما، مهندسان ساختمان و پزشکان ما، در حین دوران آموزش و از همان دوران مهدکودک تا ورود به دانشگاه، هزینه میکند با این امید که در رشتههای پولساز قبول شود، به این هم فکر میکند که پس از فارغالتحصیلی، هزینهها خود به خود جبران خواهند شد!
این یعنی ما در کنار پرورش کارشناس و استاد، آنها را «تاجرمسلک» هم به بار میآوریم. اینجاست که گاهی با مهندسان ساختمانی مواجه میشویم که به خاطر پول، به ساخت ساختمان غیراستاندارد، مهر تایید میزند. یا با پزشکی مواجه میشویم که جان بیمار برایش در اولویت نیست و تا هزینه درمان را ندهی، بیمارت را عمل نمیکند! اینجاست که فاجعههایی از جنس متروپل رخ میدهد و…
دانشجویی میگفت پس از بررسیهای زیاد متوجه شدم، بدون شرکت در کلاسهای کنکور (و صرف هزینه) امکان قبولی در رشته- شهر خوب و پولساز را ندارم! [وقتی بین دانشآموزان کنکوری، در کنار «رشته- شهر خوب» از کلمه «پولساز» استفاده میشود، یعنی همان که در چند خط بالا گفتیم.
ساختار آموزشی که معیوب و ناعادلانه و متکی به پول باشد، از دلش دانشآموزانی خارج میشود که اولویتشان در انتخاب رشته، نه «نیاز جامعه» یا «کمک به توسعه کشور» که، «پول» است!]
این دوست دانشجو میگفت «به یکی از این آموزشگاههای کنکور برای مشورت رایگان! رفتم. مشاور خیلی صریح گفت کتاب خواندن را کنار بگذار چون با خواندن کتاب، قبول نمیشوی!! اینجا ما روشها و فنونی را به شما یاد میدهیم که بتوانید، تست را درست بزنید. کتابهایی که تهیه کرده و با حوصله و لذت میخواندم را، به درخواست مشاور کنار گذاشتم. در عوض در کلاسها مینشستیم و جزوه مینوشتیم. کتابهای موسسه را هم با قیمت بالا خریدم. حدود ۴۰ کتاب را خلاصه کرده بودند در ۴ کتاب، بدون مقدمه یا تلاش برای فهماندن مفاهیم. درکلاسها فوت و فن تستزنی را یادمان میدادند. مثلا استاد روش تحقیق به ما میگفت اگر سؤالی راجع به کوواریانس آمد، و این دو واژه در آن بود پاسخی را انتخاب کنید که منفی است و…»
با دانشجوی دیگری وارد گفتوگو شدیم. او هم تجربه عجیبش با مشاور فلان موسسه کنکور را اینطور توضیح داد: «مشاور برای اینکه به من اطمینان دهد، ثبتنام در موسسهشان مساوی با قبولی در کنکور است گفت بسیاری از طراحان سؤالات کنکور در این موسسه فعالیت میکنند. از مشاور با تعجب و از روی حس کنجکاویِ توأم با ناراحتی پرسیدم یعنی شما اینجا مافیا تشکیل دادهاید؟! و ایشان خیلی صریح و راحت گفت: «بله، مافیا هستیم.»(!)
این یادداشت، صرفا بهدنبال آسیبشناسی و بررسی جامعه شناختی یک معضل در جامعه آموزشی ایران است که درمان نکردنش، تبعات خوبی نخواهد داشت. یکی از تبعات منفی حلنشدن چنین معضلی، همان توسعه نیافتگی است.
بزرگان حوزه جامعهشناسی علم، «علم» و «عالم» را یکی از پایههای اصلی توسعه در یک کشور میدانند و دانشگاهها محل تولید این دو هستند. مسیر طولانی که برای رسیدن به دانشگاه طی میشود نیز، به اندازه خود دانشگاه مهم است.
این مسیر نباید فرد را تاجرمسلک بار بیاورد. این که پزشک یا استادی، اولویت اول و آخرش میشود «پول» از نتایج پررنگ بودن نقش همین پول در این مسیر بلند آموزشی- از مهدکودک تا دانشگاه- است. بماند که این روند به معنای نبود نظام عادلانه آموزشی و شکاف تحصیلی و طبقاتی هم هست.
به قول رهبر معظم انقلاب هدف نظام آموزشی باید ایجاد جامعه دینی و «عادلانه» باشد. که اگر اینگونه باشد شاهد پرورش «الگوهای درخشان و برجستهای» خواهیم بود که «امروز نظایر آن را کمتر میتوان یافت…. از شهید چمران و شهید آوینی تا شهدای هستهای و… شهید سلیمانی». (۱۲ اردیبهشت ۹۹ پیام رهبر انقلاب به مناسبت روز معلم)
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
بله! ما مافیا هستیم! بیشتر بخوانید »
«جهانگیر الماسی» هنرمند و کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، با اشاره به اهمیت جشنوارههای فرهنگی و هنری و سینمایی با موضوع دفاع مقدس و تفاوت آنها با سایر جشنوارهها اظهار داشت: سینما و بهخصوص سینمایی که با عنوان سینمای دفاع مقدس و تئاتر دفاع مقدس فعالیت میکند، میتواند بیرقدار بسیار ارجمندی باشد؛ منظور ما یک سینمای تبلیغی و شعاری که بیشتر به درد مخاطب نوجوان میخورد نیست بلکه از سینمایی سخن میگوییم که میتواند با گفتوگویی که شکل میدهد او را به جایگاه رفیع فکری برساند.
این هنرمند پیشکسوت با بیان اینکه جشنوارهها باید به جایگاه اصلی خودشان برگردند و نباید هدف فیلمساز محدود در جایزه گرفتن باشد، افزود: نسل من در گذشته وقتی دست به یک فعالیت فرهنگی و هنری میزد، بهنبال این نبود که از دست یک مقام مسوول جایزه بگیرد بلکه برای تاریخ فیلم میساخت تا بتواند یک جریان ملی و تاریخی شکل دهد لذا باید در حوزه آثار انقلابی و دفاع مقدس بتوانیم جریان فیلمسازی به ریل اصلی خودش برگردد.
وی جایگاه ایران را در دنیا منحصربه فرد دانست و با تاکید براینکه ما شاهدیم در سراسر دنیا هیچ کشور انقلابی وجود ندارد که معتقد به آرمانهای گذشته مانده باشد و این در ایران مسیر یگانه است، ادامه داد: ما با اندکی هوش و سرمایهگذاری مادی و معنوی درست بر پایه اندیشه درست میتوانیم قافله سالار یک حرکت جهانی و دائم و جاودان باشیم لذا باید تفکر مقاومت و انقلاب را در جامعه جهانی زنده نگهداریم چراکه تلاشهای زیادی صورت میگیرد تا سینما را به حاشیه بکشانند و آن را از حوزه معرفت خالی کنند.
کارگردان «رنج و سرمستی» رسالت هنرمندان را زنده نگه داشتن مکتب دانست و تاکید کرد: امروز وقتی وظیفه زنده نگه داشتن مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی تکلیف میشود نشان میدهد نباید در شخصیتها بمانیم درحالی که شخصیتهایی همانند حاج قاسم سلیمانی اسطوره و دارای جایگاه ویژه انسانی است که خودش را سرباز کشور و و انقلاب میدانست اما مکتبی که توانسته افرادی همچون حاج قاسم و همت و باکری و باقری و کاظمی را بهوجود آورد را باید جستوجو کنیم که نیازمند فعالیتهای گسترده پژوهشی است.
وی به جایگاه مهم فکری سینمای دفاع مقدس اشاره کرد و با تاکید براینکه شخصیتهایی همانند شهید آوینی و بچههای دیگری که لباس دفاع، جنگ و رزم به تن داشتند و شخصیتهای مهم دیگری که تا به امروز توانستند خودشان را جلو ببرد همگی رهروی طریقتی بودند که شخصیتهای بزرگ انقلاب اسلامی بهعنوان پیشتازان این تفکر راهنمای این مسیر بودند، گفت: سینمای ایران کاستیهای زیادی دارد لذا بایستی یک روز از عقبهی سطحی خودش بریده شود لذا ناچاریم از معیارها و مقیاسهایی که از پیش از انقلاب اسلامی در اقصا نقاط دنیا بهعنوان سینمای سرگرمی با هدف دور نگه داشتن از تفکر و بینش است، فاصل بگیریم.
این هنرمند تصریح کرد: در اروپا بعد از جنگ جهانی دوم و حتی بعد از انقلاب دانشجویی ۱۹۶۸ در فرانسه و بلژیک و اروپا و آمریکا هنرمندان سینما و موسیقی دست به کار تبیین یک تفکر نوینی میشوند که ما بهعنوان انقلاب دانشجویی ۱۹۶۸ آن را میشناسیم. در ایران چندینبار تلاشهایی برای حرکت بهسمت فعالیتهای مرتبط شده است، اما این فعالیتها یکپارچه نبوده است و هنوز نتوانستهایم به یک مانیفست یکپارچه در تعریف موضوع انقلاب، مقاومت و مبارزه در عرصه سینما برسیم و این مهمترین کاستی و نیاز این عرصه است.
کارگردان «رنج و سرمستی» سینمای دفاع مقدس را مهمترین نیاز برای ساخت نسل جوان معرفی کرد و ادامه داد: جشنوارههای مختلف هنری و سینمایی در موضوع دفاع مقدس کمک میکند تا ما بتوانیم به نقاط رفیع دست پیدا کنیم. فیلمسازان دفاع مقدس همواره دارای دغدغههای مهم فکری بودهاند و ابدا بهدنبال ایجاد جایگاه در جشنوارههای خارجی نبودهاند.
الماسی به تشریح رویکرد جشنوارههای خارجی در انتخاب برگزیدهها و رویکرد سیاسی آنها پرداخت و با تاکید براینکه بچههای ایرانی دارای هوش بالایی هستند و خیلی زود متوجه اهداف سیاسی جشنوارههای خارجی شدهاند، گفت: خیلی از هنرمندان ما خیلی زود متوجه شدند چگونه میتوانند گرفتار مشکلات جشنوارهها نشوند لذا به گذشته خودشان و هنرمندان سایر کشورها دقت کردند.
وی با بیان اینکه وقتی در یک جشنواره آثار مختلف از هنرمندان سراسر جهان ارسال میشود یعنی مشارکت فکری و فرهنگی صورت گرفته است، افزود: باید سرمایهگذاری لازم در جشنوارههای موضوعی مرتبط با دفاع مقدس صورت گیرد و ما بسیار امیدوار به این فعالیتها هستیم چراکه جشنوارههای خارجی با هزاران هدف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برگزار میشود و مهمترین هدف آنها تحت سیطره قرار دادن تفکر هنرمندان است لذا بخاطر همین رویکرد به هنرمندان جایزه میدهند.
این بازیگر تلویزیون و سینما اظهار داشت: با برگزاری جشنوارههای فرهنگی و هنری با موضوع دفاع مقدس خواهیم توانست به استقلال باطنی، فکری و فرهنگی خودمان و عطف به آرمانهایی که در هشت سال دفاع مقدس دنبال کردیم، مسیر تازهای را برای تبیین پیدا کنیم.
بازیگر فیلم خروج با تاکید براینکه در عرصه سینمای دفاع مقدس نیازمند افزایش تولید هستیم، گفت: باید تمام بودجههای حاشیهای که در سراسر کشور تحت عنوان فعالیتهای فرهنگی توزیع میشود را یکپارچه و از طریق چند مرجع فرهنگی سینمایی برای تولیدات سینمایی و نمایشی هزینه کرد تا بتوانیم برای جوانان دغدغهمند و خوش فکر و دانشجو و جوان زمینه را برای تولید آثار سینمایی و نمایشی فراهم کنیم؛ جوانان بسیاری وجود دارند که توان تولید فیلمهای کوتاه با هزینههای کم را دارند لذا باید از اینها حمایت کنیم تا یک بار دیگر دستهجمعی آرمانهای ملی و اعتقادیمان را در حوزه سینما و نمایش و معرفت انقلابی مرور کنیم و این عرصه فقط با تولید، نه شعار محقق میشود.
انتهای پیام/ ۱۲۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
سینمای دفاع مقدس سینمای تفکر است/ لزوم افزایش تولیدات سینمای دفاع مقدس بیشتر بخوانید »
شهید «محمد تهرانی»، روحانی شاهرودی است که در کنار طلبگی، حضور عملی در میدانهای نبرد را برای خود فریضه میدانست و با همین روحیه مثالزدنی، آر.پی.جیزن جبهه شد؛ همرزمانش میگویند تانکهای دشمن از تیررس او در امان نبودند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، عملیات «والفجر ۳» در ساعت ۲۳ هفتم مردادماه ۱۳۶۲ با رمز «یا الله» در سه محور در غرب کشور و منطقه مهران اجرا و به آزادسازی دو جاده ایلام- مهران-دهلران و ارتفاعات زالوآب و نمهکلان بو و دشت مهران منجر شد.
در این عملیات، از شهرستان شاهرود نیز یگانی حضور داشت که ۹ شهید تقدیم کرد. سردار شهید شیخ «محمد تهرانی» از جمله این شهداست که بهعنوان شهید شاخص استان سمنان معرفی شد.
اخیراً یادواره شهدای عملیات والفجر ۳ به محوریت این شهید بزرگوار در گلزار شهدای شاهرود به همت شهرداری، بسیج طلاب و روحانیون شهید مطهری، معاونت فرهنگی هنری سپاه و مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه شهرستان شاهرود برگزار شد که دارای نکات جالبتوجهی بود.
شهید شیخ محمد تهرانی بهعنوان شهید شاخص سپاه و بسیج استان سمنان معرفی و از این شهید، مستندی هم ساخته شده است.
این شهید روحانی در ۶ مهرماه سال ۱۳۳۴ در شاهرود متولد شد. دیپلم ادبیات گرفت. سپس وارد حوزه علمیه شد و در کنار آن به ورزش میپرداخت. فوتبال خوبی داشت و با آغاز جنگ وارد جبههها شد و بیش از پنج ماه در جبهه آر.پی.جیزن بود.
نماز شکر در ارتفاعات
حسین جلالی، همرزم شهید، خاطره کوتاهی از شهید تهرانی بیان و تأکید میکند: شهید محمد تهرانی وقتی در محور فرخآباد به خط رسیدیم، تنها فردی بود که نماز شکر را در ارتفاعات خواند و این هنوز در یادم است.
وی اظهار کرد: ما در خط کمین تانک بودیم و وقتی این خط را تحویل شهید تهرانی و خانی دادیم، بعد از چند دقیقه خبر شهادت آنها به ما رسید.
طلبهای که در ورزش سرآمد بود
مرتضی احمدیان، از فرماندهان سپاه هم میگوید: این سردار شهید چندوجهی و جامعالشرایط بود و در کنار طلبگی، شاخصههای دیگری داشت که او را به این درجه رساند.
وی افزود: این شهید در عرصه ورزشی از قبل انقلاب، نوجوانان و جوانان را جمع کرد؛ زمانی که جمع شدن دور هم جرم بود و در ورزش باستانی، پهلوان و در فوتبال، قهرمان و در کوهنوردی، سرآمد بود. این شهید ورزش را مسیری برای تعالی میدانست.
فرمانده اسبق سپاه شاهرود با اشاره به شاخصههای علمی شهید تهرانی گفت: این شهید علم بهروز و مطالعه داشت و در کنار ابوی مرحوم خود کار بنایی میکرد و با مزدی که میگرفت کتاب میخرید و میخواند و تعالیم آن را به دیگران منتقل میکرد.
وی با اشاره به تأکید دوستان طلبه شهید که او را از نخبگان علمی حوزه میدانستند، گفت: شهید تهرانی مدارج علمی را جهشی طی میکرد و به شهادت قریب بهاتفاق دوستانش، اگر این شهید الآن زنده بود، مجتهد مسلمی شده بود و شاگردان فراوانی داشت.
احمدیان ادامه داد: شهید تهرانی از حیث اخلاق بسیار خوشرو بود و همیشه لبخند میزد و گشادهرو بود و با چهره باز با دیگران برخورد میکرد.
این فرمانده سپاه با اشاره به شجاعت شهید تهرانی اضافه کرد: شهید تهرانی در همه میدانها شجاعانه حضور داشت و در صحنه شهادت هم در سنگر کمین آر.پی.جی بود و با شهید قربانعلی خانی و شهید فصیح بیکی برای شکار تانک حضور داشتند.
هرگز نماز شبش قطع نشد
احمدیان، زهد و دوری از مادیات را از دیگر شاخصههای این شهید عنوان کرد و گفت: شهید همیشه لباسهای ساده میپوشید و در جبهه هم لباس ساده داشت و زهد ایشان زیاد و زبانزد بود.
وی با بیان اینکه شیخ محمد در معنویت که شاخصه همه شهدای ماست سرآمد بود، اظهار کرد: در جبهه نماز شبش قطع نشد و ارتباط عمیقی با خدا برقرار کرده بود و بر تقوا و اخلاص عمل برای خدا تأکید داشت.
احمدیان بیان کرد: ۳۰ نفر از تیم فوتبال و جلسه قرآن تشکیلشده توسط این شهید، از جمله حسن عربعامری، عباسعلی بازوی و احمد نقیزاده شهید شدند.
این رزمنده دفاع مقدس با اشاره به اینکه این شهید در ابتدای طلبگی با علامه طباطبایی دیدار داشت، گفت: در این دیدار، نصیحت علامه به وی این بود که خدا را فراموش نکنید و در طول روز به یاد خدا باشید و محاسبه و مراقبه داشته باشید.
وی با اشاره به توصیه شهید شیخ محمد تهرانی در خصوص اخلاص و درجات آن گفت: شهید در دستنوشته خود بیان میکند «آدمی اگر امر خدا را اطاعت کند، به ثواب دنیوی یا اخروی میرسد و مقابل نعمتها باید سپاسگزار باشد. خدا تواناست و بقیه نیازمند. خدا را در همه حال ناظر بر خود ببینید و مطیع او باشید. فرمان حق تعالی را از روی محبت اطاعت کنید».
احمدیان به شهید احمد رضایی، همراه همیشگی شهید تهرانی هم اشاره کرد و افزود: این شهید با تربیتی که در جلسه قرآن و ورزش شیخ محمد آموخت، شب با وضو میخوابید و در جبهه اگر شب، ۱۰ بار از خواب بیدار میشد، هر ۱۰ بار وضو میگرفت که اجر شهید را ببرد و حالا به درجه قرب الی الله رسیده است.
این کتابها برای کدام عالم ربانی است؟
کاظم مقدس، همرزم شهید تهرانی و از فرماندهان دوران دفاع مقدس هم با بیان اینکه شهید تهرانی در علم و شجاعت شاخص بود، گفت: شاهد بودیم این شهید و یارانش در عملیات والفجر ۳ تا سه و چهار بعدازظهر بسیار کار کردند و تانکهای تی.۷۲ دشمن را منهدم کردند.
وی افزود: شهید تهرانی اهل زهد و تقوا بودند. نماز شبها را در شرایط سخت میخواندند و شب عملیات در خط فرخآباد، با دیگران شوخی میکردند و به رزمندگان روحیه میدادند.
همرزم شهید تهرانی گفت: شهید تهرانی در ۱۵ مردادماه سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۳ در منطقه مهران بر اثر اصابت ترکش به گردن و بدن به شهادت رسید.
مقدس بیان کرد: در وصیتنامه او آمده بود که کتابهایش را به کتابخانه مدرسه فیضیه قم اهدا کنند که وقتی آنها را جمع کردند، یک نیسان کتاب شد.
این همرزم شهید بیان کرد: در نوشتهها آمده که وقتی کتابهای شهید را تحویل کتابخانه فیضیه دادند، همه تعجب کردند که این کتابها برای کدام عالم ربانی است.
فیلم گذری بر عملیات والفجر ۳ به روایت شهید آوینی که شیخ محمد تهرانی در آن به شهادت رسید، را ببینید:
نمونههایی که کم نیستند
هشت سال جنگ تحمیلی به معنای واقعی کلمه میدان ایثار و شهادت و البته مکان درسآموزی برای ما امروزیها بود.
نمونههای شهید تهرانی که تمام وجود خود را در راه اسلام و میهن عزیزمان گذاشتند، کم نیستند و امروز باید سیره عملی آنها بیش از همیشه تبیین و ترویج شود.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روایتی از زندگی آخوندی که آر.پی.جیزن جنگ شد +فیلم بیشتر بخوانید »