شهید ابومهدی المهندس

هدیه خاص شهید ابومهدی المهندس به مناسبت عقد دخترش+ عکس و فیلم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید ابومهدی المهندس در آخرین دیدار با دختر کوچکش کوثر، کتاب «صباح» روایت صباح وطن‌خواه از زنان امدادگر فعال در شهر‌های آبادان و خرمشهر در زمان اشغال خرمشهر و مقاومت مردمی را به وی هدیه داده بود.

فرمانده حشدالشعبی عراق در ابتدای کتاب با نوشتن جملاتی آن را به دخترش تقدیم کرده و از وی خواسته تا خواندن این کتاب را در برنامه خود قرار دهد.

ماجرای هدیه خاص شهید ابومهدی المهندس به مناسبت عقد دخترش+ عکس و فیلم

شهید مهندس در نوشته خود آورده است: الى عزیزتی الحبیبة کوثر (انا اعطیناک الکوثر)
و هی فی ایام‌ها الاولى لعقد‌ها الذی ارجو الله سبحانه و تعالى ان یکون مقدمة لزواج مبارک، و لتشکیل عائلة طیبة و مؤمنة… الیک ایت‌ها العزیزة اهدی قصة «صباح» هذه البنت المجاهدة الصابرة و المبارکة عسى ان تکون لک قدوة و تجربة.
اسأل الله لک العمر المدید و التوفیق فی حیاتک السعیدة ان شاء الله
ابوک جمال (ابو کوثر)

به عزیزم… عشقم کوثر (وما کوثر را به تو عطا کردیم)
که تنها چند روز از پیوند عقدش می‌گذرد؛ از خداوند عزوجل می‌خواهم که این عقد، مقدمه ازدواجی مبارک و تشکیل خانواده‌ای صالح و مومن باشد.
روایت «صباح» این دختر مجاهد و صبور و مبارک را به تو عزیز دلم تقدیم می‌کنم و امیدوارم که او برای تو اسوه و تجربه
باشد.
برایت طول عمر و توفیق را در زندگی سعادتمندانه ات ارزو می‌کنم انشاالله…
پدرت جمال (ابوکوثر)

فاطمه دوست کامی نویسنده کتاب صباح با انتشار دستنوشته شهید ابومهدی المهندس بر کتاب خود، به بیان خاطره دیدار با خانواده شهید ابومهدی المهندس در روز‌های ابتدایی شهادت سردار جبهه مقاومت پرداخت و روایت دختر شهید از آخرین دیدار با پدر و اهدای کتاب صباح را بیان کرد.

در ادامه فیلم صحبت‌های نویسنده کتاب صباح را می‌بینید.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

هدیه خاص شهید ابومهدی المهندس به مناسبت عقد دخترش+ عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

مهمان ویژه خانه «ابومهدی المهندس» که بود؟ +‌ عکس

مهمان ویژه خانه «ابومهدی المهندس» که بود؟ +‌ عکس



یادداشت ابومهدی المهندس بر کتاب صباح - فاطمه دوستکامی - کراپ‌شده

گروه جهاد و مقاومت مشرق – کتاب صباح،‌ حاصل تلاش ۱۰ ساله راوی این کتاب،‌ خانم صباح وطن‌خواه و نویسنده‌اش،‌ خانم فاطمه دوست‌کامی است. این کتاب که بیانگر تلاش‌های جهادی خانم وطن‌خواه در دوران مقاومت در شهر خرمشهر است را انتشارات سوره مهر منتشر کرده است.

خانم دوستکامی درباره اتفاق بی‌نظیری که برای خود و کتابشان رخ داده می‌گوید: فردای روز شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس بود که تصمیم گرفتیم با تعدادی از دوستانمان به منزل شهید ابومهدی برویم و با خانواده‌شان دیداری داشته باشیم. من همراه با خانم سیده اعظم حسینی، ‌نویسنده کتاب «دا»، خانم دکتر لباف و همسر شهید حسن طهرانی مقدم به این دیدار رفتم.

صبح، حدود ساعت ۱۰ بود که ما خدمت خانواده شهید رسیدیم. از قبل با این بزرگواران شناختی نداشتم و اولین باری بود که می‌دیدمشان. بر حسب عادت، دو تا از کتاب‌هایم که «سرباز کوچک امام» و «صباح» بود را با خودم برده بودم تا تقدیم خانواده شهید کنم.

وارد خانه شدیم و دختر دوم شهید ابومهدی، یُسرا خانم به استقبال ما آمدند. من کتاب را تقدیم کردم. متوجه شدم از دیدن کتاب جا خوردند. نگاهشان روی کتاب سنگین شد و چند لحظه‌ای مکث کردند. چیزی نگفتند و داخل خانه آمدند.

چند لحظه که از نشستن‌مان می‌گذشت،‌ دیدم که دو تا خواهر باز به هم نگاه می‌کنند و نگاهی هم به کتاب داشتند. یکی از آن ها پرسید: ماجرای این کتاب چیه؟

خانم شهید طهرانی مقدم به من اشاره کردند و فرمودند: ‌ایشان نویسنده کتاب صباح هستند…

این را که گفتند، دیدم دو خواهر سمت خواهر کوچکشان رفتند که خواب بود. بیدارش کردند و گفتند: بلندشو! بابا برایت مهمان فرستاده. دیشب آنقدر به خاطر این کتاب گریه کردی و حالا ‌بابا برایت مهمان فرستاده!

تصاویری از کتاب صباح و حضورشان در مقاومت خرمشهر

ما متوجه ماجرا نبودیم. وقتی کوثر خانم از خواب بلند شد دیدیم کتی تنش کرده که بعدا متوجه شدم کت ابومهدی است. کتاب صباح را هم در آغوشش گرفته بود.

در این فاصله خواهرش تعریف کرد و گفت:‌ دیشب کوثر خیلی بی‌تابی کرده و بی‌قرار پدر بود. حدود ساعت ۴ – ۵ صبح کت بابا را پوشید و کتابی که از طرف پدر بهش هدیه شده بوده را بغل کرده تا آرام شده و توانست بخوابد.

چند دقیقه گذشت و کوثر خانم تشریف آوردند و کتاب هم دستشان بود. به گرمی از من استقبال کردند و کنارم نشستند. خیلی متاثر بودند و به پهنای صورت اشک می‌ریختند.

درباره این کتاب بیشتر بخوانید:

چند دقیقه با کتاب «صباح»؛ / ۶۵

جان دادن پای چتر منورهای عراقی! + عکس

مراقب باشیم «صباح» گم نشود! + عکس

فاطمه دوست‌کامی در نشست دورهمی نویسندگان دفاع مقدس؛

کار با راویِ «آقا» راحت‌تر است!

شهادت ۲نفر در بمباران مدرسه خالی

فوزیه، لب به هندوانه نزد !

کوثر خانم گفت: این کتاب شما را پدر من در آخرین دیدار ما به من هدیه دادند. من تازه ازدواج کرده بودم و برای مراسم عقدم، ‌پدر به تهران آمده بودند و یادداشتی هم در کتاب برای من نوشتند. اولش به من تاکید کردند که حتما این کتاب را بخوان و باید راجع به آن با هم حرف بزنیم و بحث کنیم. ولی من چون بحث ازدواجم پیش آمد نتونستم آن را بخوانم. دیشب این کتاب را روی میز دیدم و با دیدنش داغم تازه شد که چرا به توصیه پدر گوش ندادم تا بخوانم و راجع به آن با پدر صحبت کنم. همین که با پدر نجوا می کردم،‌ خوابم برد.

کوثر خانم صفحه اول کتاب را باز کرد و دیدم شهید ابومهدی المهندس یادداشت بسیار مفصلی نوشته است که به زبان عربی بود. کتاب را به دخترشان تقدیم کرده بودند و توصیه کرده بودند که این کتاب را بخواند.

از کتاب عکس گرفتم و در این مدت هم ارتباط ما با خانواده شهید ابومهدی المهندس حفظ شده و برای من برکت داشته است. برای خودم هم یک علقه درونی نسبت به شناخت این شهید بزرگوار پیش آمده است. برای من جالب بود که یک ژنرال نظامی چگونه تا این حد به مباحث فرهنگی توجه می‌کند.

ما آن روز مفصل در خانه شهید بودیم و تلویزیون هم تصاویر تشییع پیکر شهید ابومهدی در نجف را نشان می‌داد و خانواده شهید کاملا با معنویت و صبور بودند و مرتب خدا را شکر می‌کردند به خاطر لیاقت شهادت پدرشان. می‌گفتند خدا را شکر می‌کنیم که پدرمان در زمان ولایت حضرت آقا و با یقین کامل به ایشان به شهادت رسید. خدا را شاکریم که پدرمان همراه با حاج قاسم شهید شد چرا که نبود «عمو قاسم» را تحمل نمی‌کرد.

می‌گفتند وقتی اتفاقی می‌افتاد و در دیدار پدرم با حاج قاسم تاخیر می شد، پدر قویِ ما بی اندازه بی‌تاب می شد.

وقتی که یادداشت شهید را روی کتابم دیدم، ‌واقعا برای من خیلی پیام داشت و می‌دانستم برای همه همکارانم در این حوزه هم کلی پیام دارد.

متن عربی و ترجمه فارسی این پیام چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الی عزیزتی الحبیبة کوثر(انا اعطیناک الکوثر)

و هی فی ایامها الاولی لعقدها الذی ارجو الله سبحانه و تعالی ان یکون مقدمة لزواج مبارک، و لتشکیل عائلة طیبة و مؤمنة… الیک ایتها العزیزة اهدی قصة “صباح” هذه البنت المجاهدة الصابرة و المبارکة عسی ان تکون لک قدوة و تجربة.

اسأل الله لک العمر المدید و التوفیق فی حیاتک السعیدة ان شاء الله

ابوک جمال(ابو کوثر) ١٩/٩/٢٠١٩

***

به نام خداوند بخشنده مهربان

به عزیزم… عشقم کوثر(وما کوثر را به تو عطا کردیم)

که تنها چند روز از پیوند عقدش می‌گذرد؛ از خداوند عزوجل می‌خواهم که این عقد، مقدمه ازدواجی مبارک و تشکیل خانواده ای صالح و مومن باشد…

روایت “صباح” این دختر مجاهد و صبور و مبارک را به تو عزیز دلم تقدیم می‌کنم و امیدوارم که او برای تو اسوه و تجربه باشد…

برایت طول عمر و توفیق را در زندگی سعادتمندانه‌ات آرزو می‌کنم ان‌شاالله…

پدرت جمال (ابوکوثر)۲۸ شهریورماه ۱۳۹۸

تصاویری از کتاب صباح و حضورشان در مقاومت خرمشهر



منبع خبر

مهمان ویژه خانه «ابومهدی المهندس» که بود؟ +‌ عکس بیشتر بخوانید »

درس «حاج قاسم» به فرماندهان برای تکریم سربازان

درس «حاج قاسم» به فرماندهان برای تکریم سربازان



درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، محمدعلی پردل، از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که رنج هفت سال اسیری در آن دوران را هم متحمل شده و پس از سال‌ها مجاهدت در میدان رزم و دفاع از وطن، با تشویق سردار دل‌ها «حاج قاسم سلیمانی» امروز مرزهای نبرد را در عرصه اقتصادی دیده و به جهاد در این میدان آمده است، در بیان یکی از خاطراتش در مورد حاج قاسم اظهار داشت: «صبح زود از دفتر فرماندهی تماس گرفتند و گفتند که امروز ظهر سردار سلیمانی برای بازدید از منطقه به پادگان شما می‌آید. سریع از اتاق فرماندهی بیرون آمدم و دستور دادم تمام نیروها مشغول مرتب کردن پادگان شوند.

درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان

این بازدید برای من حیاتی بود و نمی‌خواستم مقابل سردار سرافکنده شوم. ساعت حوالی ظهر بود و گرما نیروها را اذیت می‌کرد؛ آنقدر هوا گرم بود که باعث شد چند نفر غش کنند. صدای بالگردی که از دور به سمت ما می‌آمد هر لحظه نزدیک‌تر می‌شد. سریع پشت بلندگو اعلام کردم که تمام نیروها به خط شوند.

در عرض چند دقیقه نیروها به خط شدند و شکل زیبایی به خود گرفتند. بالگردی که حامل سردار بود بالای سر نیروها قرار گرفت و مشغول فرود در فاصله چند متری نیروها شد. ذرات گرد و غبار فضای بیابان را پر کرد و لباس بچه‌ها سرتاپا خاکی شد. نیروها برای اینکه گرد و غبار داخل چشم‌شان نرود دست روی چشمشان گذاشتند و منتظر خاموش شدن ملخ‌های بالگرد شدند.

بعد از چند دقیقه فضا به آرامش خود برگشت و همه دست از چشمانشان برداشتند. همه آرایش نظامی گرفته بودیم تا سردار را ببینیم، اما با گذر پنج دقیقه کسی از بالگرد پیاده نشد. سراغ بالگرد رفتیم، اما به جز خلبان کسی در بالگرد نبود. به خلبان گفتم سردار سلیمانی نیامدند؟ گفت آمده‌اند! نگاهی دور و اطرافم انداختم. داخل محوطه نزدیک بالگرد فقط آشپزخانه قرار داشت که محل ناهار و شام سربازها بود، با خود گفتم شاید آنجا رفته.

وارد آشپزخانه شدم که دیدم سردار روی نیمکتی نشسته و با آشپز صحبت می‌کند. نگاهش که به من افتاد از جا برخاست. گفتم سردارکجا رفتید؟ ما به استقبال شما آمدیم! سردار نگاهی به سربازان داخل محوطه کرد و گفت من به اینجا آمدم تا این کار دوباره تکرار نشود! چرا سربازها را اذیت کردید و باعث شدید گرد و خاک وجودشان را بگیرد؟.

از سردار عذرخواهی کردم و گفتم این بار را بزرگواری کنید دیگر تکرار نمی‌شود. سردار از آشپزخانه بیرون آمد و داخل محوطه رفت. انگار آمده بود تا درس تازه از فرماندهی به من بدهد.



منبع خبر

درس «حاج قاسم» به فرماندهان برای تکریم سربازان بیشتر بخوانید »

درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، محمدعلی پردل، از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که رنج هفت سال اسیری در آن دوران را هم متحمل شده و پس از سال‌ها مجاهدت در میدان رزم و دفاع از وطن، با تشویق سردار دل‌ها «حاج قاسم سلیمانی» امروز مرزهای نبرد را در عرصه اقتصادی دیده و به جهاد در این میدان آمده است، در بیان یکی از خاطراتش در مورد حاج قاسم اظهار داشت: «صبح زود از دفتر فرماندهی تماس گرفتند و گفتند که امروز ظهر سردار سلیمانی برای بازدید از منطقه به پادگان شما می‌آید. سریع از اتاق فرماندهی بیرون آمدم و دستور دادم تمام نیرو‌ها مشغول مرتب کردن پادگان شوند.

این بازدید برای من حیاتی بود و نمی‌خواستم مقابل سردار سرافکنده شوم. ساعت حوالی ظهر بود و گرما نیرو‌ها را اذیت می‌کرد؛ آنقدر هوا گرم بود که باعث شد چند نفر غش کنند. صدای بالگردی که از دور به سمت ما می‌آمد هر لحظه نزدیک‌تر می‌شد. سریع پشت بلندگو اعلام کردم که تمام نیرو‌ها به خط شوند.

در عرض چند دقیقه نیرو‌ها به خط شدند و شکل زیبایی به خود گرفتند. بالگردی که حامل سردار بود بالای سر نیرو‌ها قرار گرفت و مشغول فرود در فاصله چند متری نیرو‌ها شد. ذرات گرد و غبار فضای بیابان را پر کرد و لباس بچه‌ها سرتاپا خاکی شد. نیرو‌ها برای اینکه گرد و غبار داخل چشم‌شان نرود دست روی چشمشان گذاشتند و منتظر خاموش شدن ملخ‌های بالگرد شدند.

بعد از چند دقیقه فضا به آرامش خود برگشت و همه دست از چشمانشان برداشتند. همه آرایش نظامی گرفته بودیم تا سردار را ببینیم، اما با گذر پنج دقیقه کسی از بالگرد پیاده نشد. سراغ بالگرد رفتیم، اما به جز خلبان کسی در بالگرد نبود. به خلبان گفتم سردار سلیمانی نیامدند؟ گفت آمده‌اند! نگاهی دور و اطرافم انداختم. داخل محوطه نزدیک بالگرد فقط آشپزخانه قرار داشت که محل ناهار و شام سرباز‌ها بود، با خود گفتم شاید آنجا رفته.

وارد آشپزخانه شدم که دیدم سردار روی نیمکتی نشسته و با آشپز صحبت می‌کند. نگاهش که به من افتاد از جا برخاست. گفتم سردارکجا رفتید؟ ما به استقبال شما آمدیم! سردار نگاهی به سربازان داخل محوطه کرد و گفت من به اینجا آمدم تا این کار دوباره تکرار نشود! چرا سرباز‌ها را اذیت کردید و باعث شدید گرد و خاک وجودشان را بگیرد؟.

از سردار عذرخواهی کردم و گفتم این بار را بزرگواری کنید دیگر تکرار نمی‌شود. سردار از آشپزخانه بیرون آمد و داخل محوطه رفت. انگار آمده بود تا درس تازه از فرماندهی به من بدهد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان بیشتر بخوانید »

اجرای طرح ملی تولید نماهنگ با همکاری واحد موسیقی صدا و سیمای مراکز استان‌ها


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سید مرتضی حسینی از اجرای طرح ملی تولید نماهنگ با همکاری واحد موسیقی صدا و سیمای مراکز استان‌های سراسر کشور خبر داد و اظهار داشت: با توجه به اهمیت و نقش به‌سزای هنر موسیقی در ترسیم دلاوری‌ها و رشادت‌های شهدا و ایثارگران به‌خصوص شهید والامقام سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم و محور مقاومت، تولیدات ارزشمند هنرمندان حوزه موسیقی و نماهنگ بسیار حائز اهمیت است.

وی افزود: در سال جاری با‌توجه به همکاری مستمر و قابل توجهی که طی سنوات گذشته با معاونت امور استان‌های سازمان صدا و سیما انجام شد، برای افزایش کمی و کیفی تولیدات موسیقی و نماهنگ، طرح ملی تولید نماهنگ از طرف اداره هنر‌های آوایی در گروه تلویزیونی شاهد تهیه و تدوین شد و طی چند جلسه مشترک با سیدحمیدرضا حسینی، مدیر موسیقی معاونت امور استان‌های سازمان صدا و سیما مورد بررسی قرار گرفت و درنهایت تصمیم نهایی برای اجرای پروژه مشترک اتخاذ و طی بخشنامه رسمی به ادارات کل بنیاد استان‌ها ابلاغ شد.

مدیرکل امور هنری بنیاد در ادامه گفت: نتیجه اجرای این برنامه تولید نزدیک به ۱۰۰ اثر ارزشمندی است که با موضوعات مختلف از جمله شهید والامقام سپهبد حاج قاسم سلیمانی، مادران شهدا و شهدای محور مقاومت و. توسط هنرمندان برجسته موسیقی هر استان تولید و ارائه شده است.

وی افزود: زبان و گویش ترا‌نه‌های این آثار غالباً تلفیق زبان فارسی و زبان و گویش محلی مختص به هر استان است که این خود باعث جذابیت و تنوع در فرم و محتوای تولیدات شده است.

حسینی زمان پخش و ارائه این آثار را در طول سال متناسب با رویداد‌های فرهنگی اعلام کرد و گفت: اولویت گروه تلویزیونی شاهد در تولید این آثار کیفیت و نوآوری در تولید است که برای این موضوع شورای نظارت و ارزشیابی بر روند تولید آثار نظارت مستمر و دقیق انجام می‌دهد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

اجرای طرح ملی تولید نماهنگ با همکاری واحد موسیقی صدا و سیمای مراکز استان‌ها بیشتر بخوانید »