شهید باهنر

بیانیه ارتش جمهوری اسلامی ایران به مناسبت هفته دولت

ارتش پشتیبان دولت و آماده خدمت و ایثار است


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، ارتش جمهوری اسلامی ایران با صدور بیانیه‌ای، هفته دولت را یادآور خدمات ایثارگرانه، جهادی و انقلابی دولت به ملت دانست و با گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان رجایی و باهنر، این رادمردان تاریخ، سیره زندگی و خدمت آنان را الگویی در جهت نیل به تمدن نوین اسلامی و آرمان امامین انقلاب در خدمت به مردم به‌ویژه مستضعفین برشمرد.

در این بیانیه آمده است:

امروز، جمهوری اسلامی ایران با بهره‌گیری از پشتوانه عظیم مردمی و در راستای توجه به مردم به‌عنوان صاحبان اصلی کشور، نظام و انقلاب؛ دارای یک اقتدار ملی است که باعث شده در جهت تحقق شعار‌های عدالت‌طلبانه، نمونه‌ای موفق از یک دولت اسلامی را به نمایش بگذارد.

قاطبه دولتمردان جمهوری اسلامی ایران طی بیش از چهار دهه گذشته با تلاش و مجاهدت فراوان، گام در مسیر شهدای بزرگ دولت گذاشته و با خدمت خالصانه و خستگی‌ناپذیر در شرایط سخت تحریم‌های اقتصادی و فشار‌های سیاسی دشمنان؛ کارآمدی و اقتدار را در عرصه مدیریت کشور به نمایش گذاشته‌اند.

دستاورد‌های ارزشمند در عرصه‌های ملی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در زمینه‌های مختلف علمی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… مرهون تلاش و مجاهدت دولت‍مردان و تدابیر و راهبری‌های امامین انقلاب بوده و جمهوری اسلامی ایران را در قله اقتدار و بالندگی قرار داده است.

ارتش جمهوری اسلامی ایران، در پایان بیانیه خود ضمن تقدیر از دولت‍مردان انقلابی؛ برای دولت مردمی سیزدهم آرزوی موفقیت در خدمت به مردم و نظام کرده و اعلام می‌دارد: نیرو‌های جان بر کف ارتش جمهوری اسلامی ایران با تأسی به آرمان شهدا به‌ویژه دو اسوه خدمت خالصانه، شهیدان رجایی و باهنر، تحت تدابیر و رهنمود‌های حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای عزیز (مدظله العالی) و به پشتوانه عظیم مردمی؛ پشتیبان دولت بوده و در هر زمان و مکان که لازم باشد همچنان‌که اثبات کرده، آماده خدمت و ایثار است.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ارتش پشتیبان دولت و آماده خدمت و ایثار است بیشتر بخوانید »

پرونده ناتمام شهید «باهنر» در قاب تلویزیون

پرونده ناتمام شهید «باهنر» در قاب تلویزیون


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ تاریخ انقلاب اسلامی در خود نام شخصیت‌های برجسته و ممتازی را دارد که همچنان ناشناخته و گمنام هستند. اگر بخواهیم انقلاب اسلامی را حفظ و ارزش‌های آن را نشر دهیم ناگزیر به شناخت این اشخاص هستیم. چگونه می‌توان از انقلابی حرف زد که پدیدآوردنگان آن را نمی‌شناسیم. این موضوع به انقلابیون ختم نمی‌شود بلکه دشمنان انقلاب و کسانی که انقلاب علیه سرنگونی آن‌ها شکل گرفته نیز شامل می‌شود.

با وجود دستگاه‌های متعدد فرهنگی که همچنان جزیره‌ای عمل می‌کنند هنوز قدم مثبتی هر چند کوچک در این خصوص برداشته نشده و صدا و سیما به عنوان رسانه‌ای مرجع و همه گیر همچنان در حال آزمون و خطا است. حال آنکه با وجود ظرفیت‌های عظیم در تامین سرمایه، تولید و بخصوص نیروی مستعد انسانی باید تا کنون قدم‌های اساسی و بلندی برداشته باشد.

در ایام منتهی به شهادت «محمدعلی رجایی» و «محمدجواد باهنر» که هفته دولت نام گرفته رسانه ملی اقدام به تولید و پخش سریالی با عنوان «راز ناتمام» کرده است. این سریال تاریخی و سیاسی با موضوع روایت زندگی «محمد جواد باهنر» به زندگی پرفراز و نشیب این شهید گرانقدر و اتفاق‌های سال‌های پس از جنگ و نفوذ دشمن در ارکان دولت در زمان حال می‌پردازد.

این سریال تولید سیمای مرکز کرمان به سفارش مرکز سیمای استان‌ها است که به نویسندگی «امین امانی» و «هدایت کریم‌زاده» «سمانه میرعابدینی» بر اساس طرحی از «سید جلال‌الدین دری» و به تهیه‎کنندگی و کارگردانی «امین امانی» در شبکه اول سیما در حال پخش است.

«راز ناتمام» ملغمه‌ای از روایات بی‌سرانجامی است که نمی‌تواند بیننده را با خود همراه کند، از یک سو قصه مبارزه شهید باهنر را شاهدیم و از یک سوی داستان نفوذ به ارکان دولت در زمان حاضر که هر کدام داستان مستقل خود را دارد و طبعا باید در سریالی مجزا پرداخته شود. مخاطب باید با کدام شخصیت سریال این همانی کند و با آن همراه شود. «راز ناتمام» در بهترین حالت می‌توانست در دل یک برنامه ترکیبی مناسبتی گنجانده و پخش شود.

سازندگان برنامه به جای پرداختن به عمق شخصیت شهید باهنر و شخصیت‌های مرتبط با وی دیالوگ‌های مطول و سرد و بی‌روحی را در دهان رضا، کاراکتر اصلی سریال گذاشته‌اند تا او به تنهایی حفره‌های داستان را پر کند. دیالوگ‌هایی آنقدر یک لایه و شعارزده که یادآور بحث و گفت‌وگوی کارشناسان برنامه‌های مناسبتی هستند. با این تفاوت که در این سریال عملا گفت‌وگویی شکل نمی‌گیرد.

«راز ناتمام» نه تنها در روایت خود از زندگی شهید باهنر ناموفق است که در اجرا و بازیگری و کارگردانی و تدوین و … نیز پر از اشکالات عدیده است. اگر بعضی نشانه‌های امروزی در این سریال نبود و همچنین از سال ساخت آن آگاه نبودیم این گمان پیش می‌آمد که «راز ناتمام» محصول فضای احساسی و غلوآمیز حاکم بر تلویزیون در دهه شصت است.

متاسفانه «راز ناتمام» در حالی پرونده شناخت اسطوره‌هایی، چون رجایی و باهنر را ناتمام گذاشته است که پرونده ساخت اثری درباره این دو شخصیت تاریخ انقلاب اسلامی را برای همیشه مختومه کرد. چرا که رسانه ملی به ندرت یک سوژه را دوبار در دستور کار خود قرار می‌دهد. «راز ناتمام» بیش از آنکه شوق دیدن شهید باهنر، شهید رجایی، شهید بهشتی و … را در مخاطب برانگیزد، تاثر و حسرتی در دل ایجاد می‌کند که چرا شخصیت‌های بارز انقلاب اسلامی اینگونه معرفی و شناسانده می‌شوند.

انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پرونده ناتمام شهید «باهنر» در قاب تلویزیون بیشتر بخوانید »

آمریکا را در محاصره‌ سیاسی خود قرار دادیم

آمریکا را در محاصره‌ سیاسی خود قرار دادیم


گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ دهه ۶۰ در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، دهه‌ای فراموش نشدنی و مهم است.

در این دهه اتفاقات تلخ و شیرین فراوانی روی داده است که هر کدام از آنها می‌تواند محل بحث و تحلیل قرار بگیرد. از عزل بنی‌صدر تا آزادسازی خرمشهر، از شهادت رجایی و باهنر تا انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به ریاست جمهوری برای دو دوره متوالی با اکثریت آرا وقایعی هستند که باید مورد دقت قرار بگیرد.

بعد از شهادت محمدعلی رجایی و حجت‌الاسلام محمدجواد باهنر، انتخابات ریاست جمهوری برگزار و حضرت آیت‌الله به ریاست جمهوری انتخاب شد. تنفیذ این مسئولیت به ایشان از سوی امام خمینی (ره) در شرایطی انجام شد که کشور در شرایط بحرانی قرار داشت. از یک سو تحریم شدید اقتصادی از سوی کشورهای غربی از یک سو نیز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق و اشغال بخش‌هایی از ایران و همچنین آتش‌افروزهای منافقین و بدخواهان و تلاش تجزیه طلبان سبب نوعی بی‌ثباتی در کشور شده بود.

ورود حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عرصه ریاست جمهوری از موهبت‌هایی بود که توانست ایران ۱۳۶۰ را از موضع ضعف به موضع قدرت در سال ۱۳۶۴ برساند. تا جایی که حالا این ایران اسلامی است که در منطقه حرف اول را می‌زند بخصوص اینکه در جنگ تحمیلی پیروزی‌های چشمگیری حاصل شد.

در سال ۱۳۶۴ بعد از پایان موعد ریاست جمهوری معظم‌له، ایشان بار دیگر نامزد پست ریاست جمهوری شدند که با کسب بیش از ۸۷ درصد از آرای قاطع مردم برای بار دوم به ریاست جمهوری منصوب شدند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ۲۵ مرداد ۱۳۶۵ رسما سکان اداره دستگاه اجرایی را به دست گرفتند. دوران چهار ساله‌ای که به گواه تاریخ ایران اسلامی همچنان مسیر توسعه، پیشرفت و اقتدار را طی کرد.

متنی که در ادامه می‌خوانید بخشی از سخنرانی انتخاباتی معظم‌له است که از سیمای جمهوری اسلامی ایران در مرداد ۱۳۶۴ پخش شد. آنچه در این سخنرانی حائز اهمیت است نوع نگاه امیدوارنه توام با ایمان و اعتقاد به نیروهای کارآمد داخلی است که این نوع نگاه به شکلی عمیق‌تر در دوران رهبری ایشان دیده می‌شود.

تعامل با جهان در عین عزت و اقتدار  

«اگر راهنمایی‌های راهگشای عمومی ملت در مواقع حساس نبود، ما نمی‌توانستیم این راهی را که رفتیم برویم، این کاری را که انجام شده انجام بدهیم. من در این فرصت به همه‌ شما عزیزان عرض سلام و ارادت می‌کنم و از محبت‌هایی که تاکنون کردید تشکر می‌کنم. مخصوصاً از آن عزیزانی که در جبهه‌های جنگ، در خطوط مقدم خطر و جانبازی و ایثار مشغول خدمت بوند و هستند و در حقیقت کلید حل بیشتر مشکلات ما آنها بودند.

درباره‌ مسائل مربوط به ریاست‌جمهوری و گذشته و آینده و حال کشور بحث‌های زیادی هست که به اهم آنها اشاره خواهم کرد. یکی در اهمیت مسأله‌ی انتخابات ریاست جمهوری و شرکت مردم؛ البته همه حرف‌ها را امام فرمودند. آنچه که به عنوان بیان وظیفه و وجه این وظیفه امام بیان کردند همه‌ حرف بود و بیش از آن و فراتر از آن واقعاً بحثی نیست که من بخواهم این‌جا بکنم.

همچنین عزیزانمان در نماز جمعه مطالبی را بیان کردند، خود من هم در آخرین نماز جمعه‌ای که آمدم مطالبی را گفتم. در این‌جا به دو مطلب کوتاه درباره‌ اهمیت مسأله‌ انتخابات اکتفا می‌کنم. مطلب اول این است که ما می‌گوییم نظاممان مردمی است، ما که میگوییم مردم در سرنوشت این کشور و اداره‌ کشور شریک هستند یعنی چه؟

به نظر من مهمترین مظهر شرکت مردم در اداره‌ کشور انتخابات ریاست‌جمهوری است، یا لااقل یکی از مهم‌ترین آنهاست. مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری چه می‌کنند؟ یک فردی را انتخاب می‌کنند که رئیس قوه‌ مجریه است؛ یعنی رئیس دستگاه عظیم اداری کشور. این شخص است که نخست‌وزیر و وزراء را معین می‌کند و نخست‌وزیر و وزراء هستند که مملکت را با نصب مدیران اداره می‌کنند و اجرائیات کشور را عملاً عهده‌دار می‌شوند و به دوش می‌کشند.

وقتی مردم انتخابات ریاست جمهوری را انجام می‌دهند می‌توانند احساس کنند و می‌توانند به دنیا بگویند که این ما هستیم که داریم مدیران کشور را انتخاب می‌کنیم، و نظام جمهوری اسلامی می‌تواند افتخار کند که این مردم هستند که دارند زمامداران کشورشان را انتخاب می‌کنند. امام هم که حکم ریاست جمهوری را تنفیذ می‌کنند، رأی مردم را در حقیقت تنفیذ می‌کنند.

می‌بینید که این کلید راهگشا در حقیقت مدخل اصلی برای اداره‌ کشور و تعیین زمامداران و مدیران کشور است. مطلب دیگر در باب اهمیت انتخابات این است که وقتی مردم شرکت می‌کنند، وقتی آراء زیادی به منتخب خودشان و رئیس جمهور می‌دهند، آن رئیس جمهور این توان و قدرت را در خودش می‌یابد که دست به اصلاحات بزند؛ آنچه را که لازم و مفید می‌داند به دولت توصیه کند، دنبال آن را بگیرد، خطوط اصلی سیاست اقتصادی، سیاست خارجی، سیاست فرهنگی و سیاست‌های گوناگون کشور را ترسیم کند و از دولت و مسئولین اجرایی و مدیران بخواهد که آنها را انجام بدهند.

یک مقایسه‌ کوتاهی می‌خواهم بکنم بین وضع کشور در آغاز این دوره‌ ریاست جمهوری که الان رو به اتمام است و پایان این دوره که حالا باشد چهار سال پیش کشور ما در چه وضعی بود؟ اگر من بخواهم در چند جمله خلاصه کنم باید بگویم آن روز ما یک کشوری داشتیم به معنای واقعی کلمه متلاطم، دچار هرج و مرج، وضع اقتصادی در نهایت بدی، وضع ذخائر ارزی به یک وضع تأثرانگیز و وحشت‌انگیز بود یک کسانی بودند که ملت در تعهد آنها و در صداقت آنها تردید داشت و بعد هم این تردید ملت معلوم شد به جا بوده، گذاشتند و رفتند یک میراث این چنینی برای ما گذاشته بودند.

صادرات نفت ما در کمترین اندازه‌ طول دوران شاید صادرات نفتی ما بود، در حدود سیصد هزار بشکه در روز که بهیچ‌وجه قابل ذکر نبود، وضع امنیت مرزها، امنیت مناطق مختلف کشور، حتی امنیت شهرها به شکل بسیار بدی بود، تبلیغات جهانی علیه ما این بی‌ثباتی را روز به ‌روز بیشتر در ذهن مردم فرو می‌کرد. قدرت‌های بزرگ جهانی مثل کفتارهای مردارخواری که منتظرند یک طعمه‌ای پیدا کنند و بروند و شکم‌های خودشان را سیر کنند از اطراف کشور را تهدید می‌کردند. ضد انقلاب ناتوان و نالایق و مطرود دائماً اوضاع را هر چه بی‌ثبات‌تر جلوه می‌دادند.

وضع فرهنگی ما چه‌جور بود؟ دانشگاه نداشتیم، دانشجویی در این مملکت وجود نداشت، بساط کار آموزش عالی در رکود کامل بود. وضع جنگ که واقعاً تأسف‌انگیز بود، اهواز، دزفول، اندیمشک و شهرهای فراوان دیگر بودند که زیر آتش توپخانه‌ دشمن بودند. امروز همه چیز در نقطه‌ مقابل قرار دارد. از لحاظ وضع سیاسی و اعتبار جهانی آن روز هیچ کس خیال نمی‌کرد این نظام و این کشور حتی ممکن است تا یک سال دوام بیاورد.

امروز ما در دنیا جزو سیاست‌های تعیین‌کننده به حساب می‌آییم. آن روز آمریکا ما را در محاصره‌ اقتصادی و سیاسی و تبلیغاتی خودش قرار داده بود؛ از همه طرف روی ما فشار می‌آورد. امروز آمریکا اعتراف می‌کند که در محاصره‌ سیاسی ماست؛ ریگان صریحاً اعلام می‌کند که از ناحیه‌ ایران و چند کشور دیگر تهدید می‌شود. این معنایش این است که ما آمریکا را در یک محاصره‌ معنوی سیاسی قرار دادیم.

 آن روز حتی کشورهای جهان سوم برای ما اعتباری قائل نبودند، با ما ارتباطی نداشتند. امروز دنیا روی ما حساب می‌کند، ما هر جا برویم با آغوش باز از ما استقبال می‌کنند، ارتباط با ما برای کشورها و دولت‌های دنیا یک چیز مرغوب و مطلوب است. بسیاری از رؤسای جمهور دنیا مایلند ما از آنها دعوت کنیم بیایند کشور ما، ارتباط داشتن با ما برای آنها مایه‌ آبروست؛ امروز ما کشور باثباتی هستیم، امروز هم مردممان احساس می‌کنند در یک نظام آرام و باثبات زندگی می‌کنند، نهادهای انقلابی ما و دولتی ما جا افتاده و سیاست‌ها ترسیم شده است، البته من نمی‌خواهم بگویم همه‌ این سیاست‌هایی که امروز ما داریم اعمال می‌کنیم درست است، نه، ممکن است بعضی از سیاست‌های ما محتاج تجدیدنظر باشد اما روال کارها بحمدلله درست است.

در جنگ آن روز اگر ده ـ پانزده تا شهر ما در تهدید توپخانه‌ عراق بود، امروز سرزمی‌نهایمان را پس گرفتیم، در داخل خاک عراق نفوذ کردیم، برتری نظامی امروز با ماست، در این چهار سال یک چنین وضعی پیدا شده. سپاه پاسداران آن روز با زحمت زیاد باید مختصر تجهیزاتی را به دست می‌گرفت. امروز سپاه پاسداران یکی از مراکز عمده‌ تولید و سازندگی پیشرفته‌ترین سلاح‌های ماست و یک واحد عظیم و باارزش و افتخارآمیزی برای ما در انقلاب و در پیش جهانیان بوجود آورده است. امروز ضدانقلاب مأیوسانه حرف می‌زند؛ خانه به دوش‌هایی که در پاریس و در واشنگتن و در کشورهای دنیا آنچه را که می‌گویند خودشان هم می‌دانند که پوچ و بی‌محتواست.

الحمدالله با یک انسجامی کشور دارد حرکت می‌کند. من به طور خلاصه بگویم دستاورد این چهار سال دستاورد بسیار ارزشمندی است، البته این مربوط به من نیست؛ این مربوط به شما ملت است، مربوط به مسئولین عزیز ماست که با تلاش‌شان با زحمات خستگی‌ ناپذیرشان این دولت، و دستگاه‌های مختلف در سطوح مختلف واقعاً شب و روز تلاش کردند، کار کردند و مخصوصاً رزمندگان عزیز ما در جبهه‌ها که بیشترین افتخار مال آنهاست، بیشترین هنر را آنها به خرج دادند و ما توانستیم به برکت حمایت شما مردم و به برکت فداکاری آن رزمندگان و تلاش خستگی ناپذیر عزیزان‌مان در سطوح مختلف، کشور را از آن وضع برسانیم به این وضع و این مایه‌ افتخار ماست.»

انتهای پیام/161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آمریکا را در محاصره‌ سیاسی خود قرار دادیم بیشتر بخوانید »

سالروز تاسیس ستاد‌های امور تربیتی در مدارس با هدف گسترش و تعمیق ارزش‌های انقلاب اسلامی

ضرورت ایجاد روحیه دینی و تقویت نماد‌های اسلامی در مدارس


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، نوجوانان و جوانان، نقش مهم و تعیین کننده‏‌ای در ساختن جامعه فردا دارند. استمرار و بقای هر جامعه نیز مستلزم انتقال مجموعه باورها، ارزش‏ها، رفتارها، گرایش‏ها، دانش‏ها و مهارت‏ها به نسل‏های جدید به وسیله آموزش و پرورش است.

همچنین مدرسه، علاوه بر ایفای نقش انتقال دانش و مهارت فنی، به اجتماعی کردن افراد و نیز تطبیق دادن دانش ‏آموزان با هنجار‌ها و نگرش‏های اجتماعی مطلوب و مناسب توجه خاص دارد.

لذا استمرار و بقای هر جامعه مستلزم انتقال مجموعه باورها، ارزش ها، رفتارها، دانش‌ها و مهارت‌های آن به نسل‌های جدید بوده و مهمترین وسیله انتقال آموزش و پرورش و مدرسه مهم‌ترین واسطه انتقال دانش و مهارت فنی است و به همین دلیل در دوره نخست وزیری شهید رجایی و تصدی شهید باهنر در وزارت آموزش و پرورش، در سال ۱۳۵۹ اقدام به تاسیس ستاد‌های امور تربیتی در مدارس (ستاد امر تربیتی) با هدف گسترش و تعمیق ارزش‌های انقلاب اسلامی و نیز ترغیب دانش آموزان به حرمت نهادن و عمل به ارزش‌های اسلامی کردند.

در میان مکتب‌های مختلف تربیتی که روش‌های متفاوتی از شیوه‌های تربیتی را ارائه می‌کنند، دین مبین اسلام روش خاصی را در راستای تربیت انسان‌ها ارائه می‌کند در این روش که در قرآن و احادیث هم بیان شده سعی می‌شود با آگاه ساختن افراد از خود و جهان اطراف به تربیت همه جانبه شخصیت آنان پرداخته شود و جامعه‌ای براساس برادری و برابری به وجود آید. در کشور دینمدار ایران هم مسئله تربیت از دیرباز مورد توجه مردم و متفکران بوده و همواره از سوی آن‌ها مورد اهتمام و تاکید قرار می‌گرفته است.

امور تربیتی بخشی جدایی ناپذیر از تعلیمات دینی

۸ اسفند روز امور تربیتی و تربیت اسلامی نفس انسان در آغاز آفرینش سالم، صاف و بی آلایش است و تحت هر نوع تعلیم و تربیتی که قرار بگیرد به همان سرشت درمی آید.

اگر تعلیم و تربیت بر اساس فطرت پاک و استعداد‌های درونی انسان باشد، او انسانی پاک، وارسته و با اخلاق دینی پرورش می‌یابد و اگر تربیت شخص بر فساد اخلاقی و معیار‌های غیرالهی مبتنی باشد، وی به فردی فاسد و بی ایمان تبدیل می‌شود. در میان مکتب‌های مختلف تربیتی که روش‌های متفاوتی از شیوه‌های تربیتی را ارائه می‌کنند، دین مبین اسلام روش خاصی را در راستای تربیت انسان‌ها ارائه می‌کند در این روش که در قرآن و احادیث هم بیان شده سعی می‌شود با آگاه ساختن افراد از خود و جهان اطراف به تربیت همه جانبه شخصیت آنان پرداخته شود و جامعه‌ای بر اساس برادری و برابری به وجود آید.

در کشور دینمدار ایران هم مسئله تربیت از دیرباز مورد توجه مردم و متفکران بوده و همواره از سوی آن‌ها مورد اهتمام و تاکید قرار می‌گرفته است.. اگر چه در دوره‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، تربیت اسلامی و دینی به صمیمیت همه گیر و رسمی در بین مردم رایج نبود که دلیل عمده آن هم جو حاکم و سختگیری فرمانروایان این مرز و بوم بود.

اما پس از انقلاب اسلامی یکی از مهمترین دغدغه‌های مردم و مسئولان ایجاد روحیه دینی و تقویت نماد‌های اسلامی در میان دانش آموزان به عنوان نسل نوپای جامعه بود و در این راستا سعی شد که نام آموزش و پرورش در پرورش دینی هم تجلی پیدا کند لذا مسئولان امر تصمیم گرفتند نهاد امور تربیتی را در وزارت آموزش و پرورش با هدف پاسداری از اصول و ارزش‌ها و دستاورد‌های انقلاب اسلامی، برنامه ریزی و ایجاد هماهنگی بین نهاد‌های مختلف فرهنگی کشور، تلاش در جهت اشاعه فرهنگ اسلامی، در میان دانش آموزان، نظارت بر فعالیت‌های پرورشی مدارس و استفاده از دبیران و افراد خبره در تربیت دینی نسل جوان جامعه و… تشکیل دهند.

سرانجام ۳۰ سال پیش در ۸ اسفند سال ۱۳۵۹ هجری شمسی، به همت شهیدان رجایی و باهنر، امور تربیتی به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر از تعلیمات تاسیس شد و توانست جایگاهی ویژه در نظام آموزش و پرورش ایران کسب کند و امام (ره)؛ چه خوش می‌فرمایند: اگر چنانچه معلمی باش که دعوت به نور بکند، دعوت به صلاح بکند، دعوت به اسلام بکند، دعوت به اخلاق صالحه بکند، دعوت به ارزش‌های اسلامی بکند، آن ارزش‌هایی که عندالله ارزش است، اگر معلم این کار را بکند همانطوری که انبیاء مردم را از ظلمت به نور می‌کشانند، این معلم هم این بچه‌ها را از ظلمات به نور وارد می‌کند و همین شغلی است که شغل انبیاء است.

پاسداری از اصول، ارزش‌های اسلامی و دستاورد‌های انقلاب، برنامه ریزی و ایجاد هماهنگی بین عملکرد عوامل تربیتی، توجه جدی به نقش معلمان در فعالیت‌های تربیتی و توجه به نقش دانش آموزان در فعالیت‌های تربیتی ازجمله اهداف ستاد‌های امور تربیتی بوده و هشتم اسفند روز «امور تربیتی و تربیت اسلامی» نام‌گذاری شد.

گزارش از امیر قشقایی

انتهای پیام/341

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ضرورت ایجاد روحیه دینی و تقویت نماد‌های اسلامی در مدارس بیشتر بخوانید »

کمک مسجد جزایری به حزب جمهوری اسلامی

کمک مسجد جزایری به حزب جمهوری اسلامی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، روز ۲۹ بهمن سالروز تأسیس حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷ است و بنیانگذاران آن حجج‌الاسلام «سید محمد حسینی بهشتی»، «سید عبدالکریم موسوی اردبیلی»، «علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی»، «سید علی خامنه‌ای» و «محمدجواد باهنر» بودند.

اعضای شورای مرکزی اولیه حزب جمهوری اسلامی، علاوه بر این پنج نفر، «سید حسن آیت»، «اسدالله بادامچیان»، «عبدالله جاسبی»، «میرحسین موسوی»، «مهدی کروبی»، «حبیب‌الله عسگراولادی»، «سید محمود کاشانی (فرزند آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی)»، «مهدی عراقی» و «علی درخشان» بودند.

حال خاطره تشکیل این حزب در اهواز از زبان «علی مسرتی» که در کتاب «دِین» آمده است، به شرح زیر است:

«روز ۲۹ بهمن حزب جمهوری اسلامی در تهران اعلام موجودیت کرد و مؤسسان آن آقایان «باهنر»، «بهشتی»، «خامنه‌ای»، «هاشمی رفسنجانی» و «موسوی اردبیلی» اعلام شدند.

یک هفته بعد از تهران، این حزب فعالیت خود را در اهواز نیز فعالیت خود را آغاز کرد. آقای «هادی رحمتی» که در تهران اواخر دوران دانشجویی خود را می‌گذراند و با دکتر بهشتی آشنایی و ارتباط داشت، پس از تشکیل حزب برای توسعه آن و ایجاد دفاتر استان‌ها از افراد آشنا که به آن‌ها اطمینان داشت، بهره می‌برد.

به واسطه همین آشنایی ایشان به آقای رحمتی مسئولیت داد تا دفتر حزب در اهواز را پی‌گیری و راه‌اندازی کند. به همین خاطر نزد آقای «موسوی جزایری» آمد و پس از رساندن سلام دکتر بهشتی موضوع راه‌اندازی حزب را با او در میان گذاشت.

آیت‌الله موسوی جزایری هم از این امر استقبال کرد و اجازه داد به طور موقت مسجد جزایری محل ثبت نام و عضوگیری حزب جمهوری اسلامی باشد تا مکانی مستقل برای آن فراهم شود.

در آن زمان برای عضویت در این حزب استقبال همگانی صورت گرفته بود و همه اقشار می‎‌خواستند فرم عضویت در آن را تکمیل کنند. آقای رحمتی و دو نفر از دوستانش یعنی آقایان مهندس «نجار» و «احتیاطی» در حیاط مسجد جزایری میز و صندلی گذاشتند و خیل علاقه‌مندان به عضویت را ثبت نام کردند.

ما هم به علت ازدحام جمعیت به آن‌ها کمک کردیم. پس از یک ماه مکانی در فلکه اول کیانپارس فراهم شد و دفتر حزب به آنجا منتقل شد.

چند نفر از جوانان انقلابی شهر به نام «محمود افتخار»، «سید کمال آقامیری»، «احمد غدیریان»، «محمدرضا علم» و «حسن غدیریان» به آقای رحمتی پیوستند و هسته مرکزی حزب جمهوری اسلامی در استان خوزستان را تشکیل دادند. چندی بعد مهندسان «احتیاطی» و «نجار» به استخدام شرکت نفت درآمدند و حضورشان در حزب کمرنگ شد….»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کمک مسجد جزایری به حزب جمهوری اسلامی بیشتر بخوانید »