شهید باهنر

آمریکا را در محاصره‌ سیاسی خود قرار دادیم

آمریکا را در محاصره‌ سیاسی خود قرار دادیم


گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ دهه ۶۰ در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، دهه‌ای فراموش نشدنی و مهم است.

در این دهه اتفاقات تلخ و شیرین فراوانی روی داده است که هر کدام از آنها می‌تواند محل بحث و تحلیل قرار بگیرد. از عزل بنی‌صدر تا آزادسازی خرمشهر، از شهادت رجایی و باهنر تا انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به ریاست جمهوری برای دو دوره متوالی با اکثریت آرا وقایعی هستند که باید مورد دقت قرار بگیرد.

بعد از شهادت محمدعلی رجایی و حجت‌الاسلام محمدجواد باهنر، انتخابات ریاست جمهوری برگزار و حضرت آیت‌الله به ریاست جمهوری انتخاب شد. تنفیذ این مسئولیت به ایشان از سوی امام خمینی (ره) در شرایطی انجام شد که کشور در شرایط بحرانی قرار داشت. از یک سو تحریم شدید اقتصادی از سوی کشورهای غربی از یک سو نیز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق و اشغال بخش‌هایی از ایران و همچنین آتش‌افروزهای منافقین و بدخواهان و تلاش تجزیه طلبان سبب نوعی بی‌ثباتی در کشور شده بود.

ورود حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عرصه ریاست جمهوری از موهبت‌هایی بود که توانست ایران ۱۳۶۰ را از موضع ضعف به موضع قدرت در سال ۱۳۶۴ برساند. تا جایی که حالا این ایران اسلامی است که در منطقه حرف اول را می‌زند بخصوص اینکه در جنگ تحمیلی پیروزی‌های چشمگیری حاصل شد.

در سال ۱۳۶۴ بعد از پایان موعد ریاست جمهوری معظم‌له، ایشان بار دیگر نامزد پست ریاست جمهوری شدند که با کسب بیش از ۸۷ درصد از آرای قاطع مردم برای بار دوم به ریاست جمهوری منصوب شدند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ۲۵ مرداد ۱۳۶۵ رسما سکان اداره دستگاه اجرایی را به دست گرفتند. دوران چهار ساله‌ای که به گواه تاریخ ایران اسلامی همچنان مسیر توسعه، پیشرفت و اقتدار را طی کرد.

متنی که در ادامه می‌خوانید بخشی از سخنرانی انتخاباتی معظم‌له است که از سیمای جمهوری اسلامی ایران در مرداد ۱۳۶۴ پخش شد. آنچه در این سخنرانی حائز اهمیت است نوع نگاه امیدوارنه توام با ایمان و اعتقاد به نیروهای کارآمد داخلی است که این نوع نگاه به شکلی عمیق‌تر در دوران رهبری ایشان دیده می‌شود.

تعامل با جهان در عین عزت و اقتدار  

«اگر راهنمایی‌های راهگشای عمومی ملت در مواقع حساس نبود، ما نمی‌توانستیم این راهی را که رفتیم برویم، این کاری را که انجام شده انجام بدهیم. من در این فرصت به همه‌ شما عزیزان عرض سلام و ارادت می‌کنم و از محبت‌هایی که تاکنون کردید تشکر می‌کنم. مخصوصاً از آن عزیزانی که در جبهه‌های جنگ، در خطوط مقدم خطر و جانبازی و ایثار مشغول خدمت بوند و هستند و در حقیقت کلید حل بیشتر مشکلات ما آنها بودند.

درباره‌ مسائل مربوط به ریاست‌جمهوری و گذشته و آینده و حال کشور بحث‌های زیادی هست که به اهم آنها اشاره خواهم کرد. یکی در اهمیت مسأله‌ی انتخابات ریاست جمهوری و شرکت مردم؛ البته همه حرف‌ها را امام فرمودند. آنچه که به عنوان بیان وظیفه و وجه این وظیفه امام بیان کردند همه‌ حرف بود و بیش از آن و فراتر از آن واقعاً بحثی نیست که من بخواهم این‌جا بکنم.

همچنین عزیزانمان در نماز جمعه مطالبی را بیان کردند، خود من هم در آخرین نماز جمعه‌ای که آمدم مطالبی را گفتم. در این‌جا به دو مطلب کوتاه درباره‌ اهمیت مسأله‌ انتخابات اکتفا می‌کنم. مطلب اول این است که ما می‌گوییم نظاممان مردمی است، ما که میگوییم مردم در سرنوشت این کشور و اداره‌ کشور شریک هستند یعنی چه؟

به نظر من مهمترین مظهر شرکت مردم در اداره‌ کشور انتخابات ریاست‌جمهوری است، یا لااقل یکی از مهم‌ترین آنهاست. مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری چه می‌کنند؟ یک فردی را انتخاب می‌کنند که رئیس قوه‌ مجریه است؛ یعنی رئیس دستگاه عظیم اداری کشور. این شخص است که نخست‌وزیر و وزراء را معین می‌کند و نخست‌وزیر و وزراء هستند که مملکت را با نصب مدیران اداره می‌کنند و اجرائیات کشور را عملاً عهده‌دار می‌شوند و به دوش می‌کشند.

وقتی مردم انتخابات ریاست جمهوری را انجام می‌دهند می‌توانند احساس کنند و می‌توانند به دنیا بگویند که این ما هستیم که داریم مدیران کشور را انتخاب می‌کنیم، و نظام جمهوری اسلامی می‌تواند افتخار کند که این مردم هستند که دارند زمامداران کشورشان را انتخاب می‌کنند. امام هم که حکم ریاست جمهوری را تنفیذ می‌کنند، رأی مردم را در حقیقت تنفیذ می‌کنند.

می‌بینید که این کلید راهگشا در حقیقت مدخل اصلی برای اداره‌ کشور و تعیین زمامداران و مدیران کشور است. مطلب دیگر در باب اهمیت انتخابات این است که وقتی مردم شرکت می‌کنند، وقتی آراء زیادی به منتخب خودشان و رئیس جمهور می‌دهند، آن رئیس جمهور این توان و قدرت را در خودش می‌یابد که دست به اصلاحات بزند؛ آنچه را که لازم و مفید می‌داند به دولت توصیه کند، دنبال آن را بگیرد، خطوط اصلی سیاست اقتصادی، سیاست خارجی، سیاست فرهنگی و سیاست‌های گوناگون کشور را ترسیم کند و از دولت و مسئولین اجرایی و مدیران بخواهد که آنها را انجام بدهند.

یک مقایسه‌ کوتاهی می‌خواهم بکنم بین وضع کشور در آغاز این دوره‌ ریاست جمهوری که الان رو به اتمام است و پایان این دوره که حالا باشد چهار سال پیش کشور ما در چه وضعی بود؟ اگر من بخواهم در چند جمله خلاصه کنم باید بگویم آن روز ما یک کشوری داشتیم به معنای واقعی کلمه متلاطم، دچار هرج و مرج، وضع اقتصادی در نهایت بدی، وضع ذخائر ارزی به یک وضع تأثرانگیز و وحشت‌انگیز بود یک کسانی بودند که ملت در تعهد آنها و در صداقت آنها تردید داشت و بعد هم این تردید ملت معلوم شد به جا بوده، گذاشتند و رفتند یک میراث این چنینی برای ما گذاشته بودند.

صادرات نفت ما در کمترین اندازه‌ طول دوران شاید صادرات نفتی ما بود، در حدود سیصد هزار بشکه در روز که بهیچ‌وجه قابل ذکر نبود، وضع امنیت مرزها، امنیت مناطق مختلف کشور، حتی امنیت شهرها به شکل بسیار بدی بود، تبلیغات جهانی علیه ما این بی‌ثباتی را روز به ‌روز بیشتر در ذهن مردم فرو می‌کرد. قدرت‌های بزرگ جهانی مثل کفتارهای مردارخواری که منتظرند یک طعمه‌ای پیدا کنند و بروند و شکم‌های خودشان را سیر کنند از اطراف کشور را تهدید می‌کردند. ضد انقلاب ناتوان و نالایق و مطرود دائماً اوضاع را هر چه بی‌ثبات‌تر جلوه می‌دادند.

وضع فرهنگی ما چه‌جور بود؟ دانشگاه نداشتیم، دانشجویی در این مملکت وجود نداشت، بساط کار آموزش عالی در رکود کامل بود. وضع جنگ که واقعاً تأسف‌انگیز بود، اهواز، دزفول، اندیمشک و شهرهای فراوان دیگر بودند که زیر آتش توپخانه‌ دشمن بودند. امروز همه چیز در نقطه‌ مقابل قرار دارد. از لحاظ وضع سیاسی و اعتبار جهانی آن روز هیچ کس خیال نمی‌کرد این نظام و این کشور حتی ممکن است تا یک سال دوام بیاورد.

امروز ما در دنیا جزو سیاست‌های تعیین‌کننده به حساب می‌آییم. آن روز آمریکا ما را در محاصره‌ اقتصادی و سیاسی و تبلیغاتی خودش قرار داده بود؛ از همه طرف روی ما فشار می‌آورد. امروز آمریکا اعتراف می‌کند که در محاصره‌ سیاسی ماست؛ ریگان صریحاً اعلام می‌کند که از ناحیه‌ ایران و چند کشور دیگر تهدید می‌شود. این معنایش این است که ما آمریکا را در یک محاصره‌ معنوی سیاسی قرار دادیم.

 آن روز حتی کشورهای جهان سوم برای ما اعتباری قائل نبودند، با ما ارتباطی نداشتند. امروز دنیا روی ما حساب می‌کند، ما هر جا برویم با آغوش باز از ما استقبال می‌کنند، ارتباط با ما برای کشورها و دولت‌های دنیا یک چیز مرغوب و مطلوب است. بسیاری از رؤسای جمهور دنیا مایلند ما از آنها دعوت کنیم بیایند کشور ما، ارتباط داشتن با ما برای آنها مایه‌ آبروست؛ امروز ما کشور باثباتی هستیم، امروز هم مردممان احساس می‌کنند در یک نظام آرام و باثبات زندگی می‌کنند، نهادهای انقلابی ما و دولتی ما جا افتاده و سیاست‌ها ترسیم شده است، البته من نمی‌خواهم بگویم همه‌ این سیاست‌هایی که امروز ما داریم اعمال می‌کنیم درست است، نه، ممکن است بعضی از سیاست‌های ما محتاج تجدیدنظر باشد اما روال کارها بحمدلله درست است.

در جنگ آن روز اگر ده ـ پانزده تا شهر ما در تهدید توپخانه‌ عراق بود، امروز سرزمی‌نهایمان را پس گرفتیم، در داخل خاک عراق نفوذ کردیم، برتری نظامی امروز با ماست، در این چهار سال یک چنین وضعی پیدا شده. سپاه پاسداران آن روز با زحمت زیاد باید مختصر تجهیزاتی را به دست می‌گرفت. امروز سپاه پاسداران یکی از مراکز عمده‌ تولید و سازندگی پیشرفته‌ترین سلاح‌های ماست و یک واحد عظیم و باارزش و افتخارآمیزی برای ما در انقلاب و در پیش جهانیان بوجود آورده است. امروز ضدانقلاب مأیوسانه حرف می‌زند؛ خانه به دوش‌هایی که در پاریس و در واشنگتن و در کشورهای دنیا آنچه را که می‌گویند خودشان هم می‌دانند که پوچ و بی‌محتواست.

الحمدالله با یک انسجامی کشور دارد حرکت می‌کند. من به طور خلاصه بگویم دستاورد این چهار سال دستاورد بسیار ارزشمندی است، البته این مربوط به من نیست؛ این مربوط به شما ملت است، مربوط به مسئولین عزیز ماست که با تلاش‌شان با زحمات خستگی‌ ناپذیرشان این دولت، و دستگاه‌های مختلف در سطوح مختلف واقعاً شب و روز تلاش کردند، کار کردند و مخصوصاً رزمندگان عزیز ما در جبهه‌ها که بیشترین افتخار مال آنهاست، بیشترین هنر را آنها به خرج دادند و ما توانستیم به برکت حمایت شما مردم و به برکت فداکاری آن رزمندگان و تلاش خستگی ناپذیر عزیزان‌مان در سطوح مختلف، کشور را از آن وضع برسانیم به این وضع و این مایه‌ افتخار ماست.»

انتهای پیام/161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آمریکا را در محاصره‌ سیاسی خود قرار دادیم بیشتر بخوانید »

سالروز تاسیس ستاد‌های امور تربیتی در مدارس با هدف گسترش و تعمیق ارزش‌های انقلاب اسلامی

ضرورت ایجاد روحیه دینی و تقویت نماد‌های اسلامی در مدارس


به گزارش مجاهدت از خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، نوجوانان و جوانان، نقش مهم و تعیین کننده‏‌ای در ساختن جامعه فردا دارند. استمرار و بقای هر جامعه نیز مستلزم انتقال مجموعه باورها، ارزش‏ها، رفتارها، گرایش‏ها، دانش‏ها و مهارت‏ها به نسل‏های جدید به وسیله آموزش و پرورش است.

همچنین مدرسه، علاوه بر ایفای نقش انتقال دانش و مهارت فنی، به اجتماعی کردن افراد و نیز تطبیق دادن دانش ‏آموزان با هنجار‌ها و نگرش‏های اجتماعی مطلوب و مناسب توجه خاص دارد.

لذا استمرار و بقای هر جامعه مستلزم انتقال مجموعه باورها، ارزش ها، رفتارها، دانش‌ها و مهارت‌های آن به نسل‌های جدید بوده و مهمترین وسیله انتقال آموزش و پرورش و مدرسه مهم‌ترین واسطه انتقال دانش و مهارت فنی است و به همین دلیل در دوره نخست وزیری شهید رجایی و تصدی شهید باهنر در وزارت آموزش و پرورش، در سال ۱۳۵۹ اقدام به تاسیس ستاد‌های امور تربیتی در مدارس (ستاد امر تربیتی) با هدف گسترش و تعمیق ارزش‌های انقلاب اسلامی و نیز ترغیب دانش آموزان به حرمت نهادن و عمل به ارزش‌های اسلامی کردند.

در میان مکتب‌های مختلف تربیتی که روش‌های متفاوتی از شیوه‌های تربیتی را ارائه می‌کنند، دین مبین اسلام روش خاصی را در راستای تربیت انسان‌ها ارائه می‌کند در این روش که در قرآن و احادیث هم بیان شده سعی می‌شود با آگاه ساختن افراد از خود و جهان اطراف به تربیت همه جانبه شخصیت آنان پرداخته شود و جامعه‌ای براساس برادری و برابری به وجود آید. در کشور دینمدار ایران هم مسئله تربیت از دیرباز مورد توجه مردم و متفکران بوده و همواره از سوی آن‌ها مورد اهتمام و تاکید قرار می‌گرفته است.

امور تربیتی بخشی جدایی ناپذیر از تعلیمات دینی

۸ اسفند روز امور تربیتی و تربیت اسلامی نفس انسان در آغاز آفرینش سالم، صاف و بی آلایش است و تحت هر نوع تعلیم و تربیتی که قرار بگیرد به همان سرشت درمی آید.

اگر تعلیم و تربیت بر اساس فطرت پاک و استعداد‌های درونی انسان باشد، او انسانی پاک، وارسته و با اخلاق دینی پرورش می‌یابد و اگر تربیت شخص بر فساد اخلاقی و معیار‌های غیرالهی مبتنی باشد، وی به فردی فاسد و بی ایمان تبدیل می‌شود. در میان مکتب‌های مختلف تربیتی که روش‌های متفاوتی از شیوه‌های تربیتی را ارائه می‌کنند، دین مبین اسلام روش خاصی را در راستای تربیت انسان‌ها ارائه می‌کند در این روش که در قرآن و احادیث هم بیان شده سعی می‌شود با آگاه ساختن افراد از خود و جهان اطراف به تربیت همه جانبه شخصیت آنان پرداخته شود و جامعه‌ای بر اساس برادری و برابری به وجود آید.

در کشور دینمدار ایران هم مسئله تربیت از دیرباز مورد توجه مردم و متفکران بوده و همواره از سوی آن‌ها مورد اهتمام و تاکید قرار می‌گرفته است.. اگر چه در دوره‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، تربیت اسلامی و دینی به صمیمیت همه گیر و رسمی در بین مردم رایج نبود که دلیل عمده آن هم جو حاکم و سختگیری فرمانروایان این مرز و بوم بود.

اما پس از انقلاب اسلامی یکی از مهمترین دغدغه‌های مردم و مسئولان ایجاد روحیه دینی و تقویت نماد‌های اسلامی در میان دانش آموزان به عنوان نسل نوپای جامعه بود و در این راستا سعی شد که نام آموزش و پرورش در پرورش دینی هم تجلی پیدا کند لذا مسئولان امر تصمیم گرفتند نهاد امور تربیتی را در وزارت آموزش و پرورش با هدف پاسداری از اصول و ارزش‌ها و دستاورد‌های انقلاب اسلامی، برنامه ریزی و ایجاد هماهنگی بین نهاد‌های مختلف فرهنگی کشور، تلاش در جهت اشاعه فرهنگ اسلامی، در میان دانش آموزان، نظارت بر فعالیت‌های پرورشی مدارس و استفاده از دبیران و افراد خبره در تربیت دینی نسل جوان جامعه و… تشکیل دهند.

سرانجام ۳۰ سال پیش در ۸ اسفند سال ۱۳۵۹ هجری شمسی، به همت شهیدان رجایی و باهنر، امور تربیتی به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر از تعلیمات تاسیس شد و توانست جایگاهی ویژه در نظام آموزش و پرورش ایران کسب کند و امام (ره)؛ چه خوش می‌فرمایند: اگر چنانچه معلمی باش که دعوت به نور بکند، دعوت به صلاح بکند، دعوت به اسلام بکند، دعوت به اخلاق صالحه بکند، دعوت به ارزش‌های اسلامی بکند، آن ارزش‌هایی که عندالله ارزش است، اگر معلم این کار را بکند همانطوری که انبیاء مردم را از ظلمت به نور می‌کشانند، این معلم هم این بچه‌ها را از ظلمات به نور وارد می‌کند و همین شغلی است که شغل انبیاء است.

پاسداری از اصول، ارزش‌های اسلامی و دستاورد‌های انقلاب، برنامه ریزی و ایجاد هماهنگی بین عملکرد عوامل تربیتی، توجه جدی به نقش معلمان در فعالیت‌های تربیتی و توجه به نقش دانش آموزان در فعالیت‌های تربیتی ازجمله اهداف ستاد‌های امور تربیتی بوده و هشتم اسفند روز «امور تربیتی و تربیت اسلامی» نام‌گذاری شد.

گزارش از امیر قشقایی

انتهای پیام/341

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ضرورت ایجاد روحیه دینی و تقویت نماد‌های اسلامی در مدارس بیشتر بخوانید »

کمک مسجد جزایری به حزب جمهوری اسلامی

کمک مسجد جزایری به حزب جمهوری اسلامی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، روز ۲۹ بهمن سالروز تأسیس حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷ است و بنیانگذاران آن حجج‌الاسلام «سید محمد حسینی بهشتی»، «سید عبدالکریم موسوی اردبیلی»، «علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی»، «سید علی خامنه‌ای» و «محمدجواد باهنر» بودند.

اعضای شورای مرکزی اولیه حزب جمهوری اسلامی، علاوه بر این پنج نفر، «سید حسن آیت»، «اسدالله بادامچیان»، «عبدالله جاسبی»، «میرحسین موسوی»، «مهدی کروبی»، «حبیب‌الله عسگراولادی»، «سید محمود کاشانی (فرزند آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی)»، «مهدی عراقی» و «علی درخشان» بودند.

حال خاطره تشکیل این حزب در اهواز از زبان «علی مسرتی» که در کتاب «دِین» آمده است، به شرح زیر است:

«روز ۲۹ بهمن حزب جمهوری اسلامی در تهران اعلام موجودیت کرد و مؤسسان آن آقایان «باهنر»، «بهشتی»، «خامنه‌ای»، «هاشمی رفسنجانی» و «موسوی اردبیلی» اعلام شدند.

یک هفته بعد از تهران، این حزب فعالیت خود را در اهواز نیز فعالیت خود را آغاز کرد. آقای «هادی رحمتی» که در تهران اواخر دوران دانشجویی خود را می‌گذراند و با دکتر بهشتی آشنایی و ارتباط داشت، پس از تشکیل حزب برای توسعه آن و ایجاد دفاتر استان‌ها از افراد آشنا که به آن‌ها اطمینان داشت، بهره می‌برد.

به واسطه همین آشنایی ایشان به آقای رحمتی مسئولیت داد تا دفتر حزب در اهواز را پی‌گیری و راه‌اندازی کند. به همین خاطر نزد آقای «موسوی جزایری» آمد و پس از رساندن سلام دکتر بهشتی موضوع راه‌اندازی حزب را با او در میان گذاشت.

آیت‌الله موسوی جزایری هم از این امر استقبال کرد و اجازه داد به طور موقت مسجد جزایری محل ثبت نام و عضوگیری حزب جمهوری اسلامی باشد تا مکانی مستقل برای آن فراهم شود.

در آن زمان برای عضویت در این حزب استقبال همگانی صورت گرفته بود و همه اقشار می‎‌خواستند فرم عضویت در آن را تکمیل کنند. آقای رحمتی و دو نفر از دوستانش یعنی آقایان مهندس «نجار» و «احتیاطی» در حیاط مسجد جزایری میز و صندلی گذاشتند و خیل علاقه‌مندان به عضویت را ثبت نام کردند.

ما هم به علت ازدحام جمعیت به آن‌ها کمک کردیم. پس از یک ماه مکانی در فلکه اول کیانپارس فراهم شد و دفتر حزب به آنجا منتقل شد.

چند نفر از جوانان انقلابی شهر به نام «محمود افتخار»، «سید کمال آقامیری»، «احمد غدیریان»، «محمدرضا علم» و «حسن غدیریان» به آقای رحمتی پیوستند و هسته مرکزی حزب جمهوری اسلامی در استان خوزستان را تشکیل دادند. چندی بعد مهندسان «احتیاطی» و «نجار» به استخدام شرکت نفت درآمدند و حضورشان در حزب کمرنگ شد….»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کمک مسجد جزایری به حزب جمهوری اسلامی بیشتر بخوانید »

مقدمات راهپیمایی تاسوعا و عاشورای ۵۷ چگونه برنامه ریزی شد؟

نحوه سازماندهی مردم انقلابی توسط روحانیون در راهپیمایی محرم ۱۳۵۷


مقدمات راهپیمایی تاسوعا و عاشورای ۵۷ چگونه برنامه ریزی شد؟به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، همراه شدن نهضت اسلامی با مناسبت‌های مذهبی، نقش مهمی در روند پیروزی انقلاب اسلامی داشت. یکی از این مناسبت‌ها محرم و صفر سال ۵۷ بود که با طرح و برنامه‌ریزی روحانیون و انقلابیون از ماه‌های پیش، ضمن برگزاری مجالس عزاداری، راهپیمایی عظیمی علیه رژیم پهلوی صورت پذیرفت، این راهپیمایی همچنین موجب ترس و واهمه هرچه بیشتر رژیم و عوامل آن شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر مهدوی خراسانی یکی از روحانیون انقلابی و وعاظ پیشگام در مبارزه با رژیم پهلوی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده است ماجرای راهپیمایی روز‌های تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ را چنین روایت می‌کند:

«جامعه‌ روحانیت مبارز تهران به هشت منطقه و یک هسته مرکزی تقسیم شده بود. تقریباً یکی دو ماه مانده بود به محرم که ما برنامه‌ها را شروع کردیم که محرم امسال چه بکنیم. بنده در منطقه شرق بودم. آیت‌الله مهدوی کنی، آیت‌الله عمید زنجانی، آیت‌الله امامی کاشانی، آیت‌الله تهرانی، حجت‌الاسلام شهید مقدسیان، حجت‌الاسلام طاهری اصفهانی، حجت‌الاسلام موحدی اصفهانی، حجت‌الاسلام الهی قمشه‌ای، حجت‌الاسلام شهید محلاتی، حجت‌الاسلام لاهوتی و عده دیگری در منطقه شرق فعالیت می‌کردند.

با مسئولین مساجد و ائمه جماعات هماهنگ شده بود تا روز تاسوعا با جمعیت مساجد حرکت کنند و فلان جا به هم ملحق شوند و اینکه در هر نقطه‌ای چه شعار‌هایی بدهند.

در آن جلسات در همه زمینه‌ها برنامه‌هایی داشتیم و تحلیل می‌کردیم که شرایط زمان چگونه است و ما باید چگونه باشیم. مثلاً آیا به حالت تهاجم برویم یا خیلی آهسته حرکت کنیم که زمینه برای مرحله بعدی آماده شود و بعد به یک جمع‌بندی می‌رسیدیم. در همه مناطق همین گونه عمل می‌کردند. نهایتاً همه این گزارش‌ها جمع می‌شد و رابط که آیت‌الله مهدوی‌کنی و حجت‌الاسلام شهید محلاتی بودند این جمع‌بندی را به مرکز می‌بردند که باز آنجا هم استاد شهید مطهری، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، شهید دکتر باهنر، شهید دکتر مفتح، شهید دکتر بهشتی، مرحوم آیت‌الله ملکی از شمیران، آیت‌الله موسوی اردبیلی، حجت‌الاسلام ایروانی و آیت‌الله سید علی غیوری در مرکز، تمام گزارش‌هایی که از مناطق می‌آمد را جمع‌بندی می‌کردند و بعد روی آن تصمیم نهایی گرفته می‌شد. یکی از مهمترین نتایج این جلسات، برنامه‌ریزی برای راهپیمایی تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ بود.

با این برنامه‌ریزی آن راهپیمایی عظیم به راه افتاد و کمر رژیم شاه را شکست. حتی می‌گفتند: آن روز شاه با هلی‌کوپتر از بالا جمعیت را دیده و همان جا گفته بود کار ما دیگر تمام است.

یکی دو ماه قبل از محرم ما مرتب برنامه و جلسه داشتیم و اصلاً رژیم متوجه این جلسات نبود. خلق‌الله خیال می‌کردند آن راهپیمایی همین‌طور اتفاقی به راه افتاده است. غافل از آنکه یکی دو ماه روی این راهپیمایی برنامه‌ریزی شده بود.

با مسئولین مساجد و ائمه جماعات هماهنگ شده بود تا روز تاسوعا با جمعیت مساجد حرکت کنند و فلان‌جا به هم ملحق شوند و اینکه در هر نقطه‌ای چه شعار‌هایی بدهند. در جلسات مخفی جامعه روحانیت به این نتیجه رسیده بودیم که اگر بنا باشد مردم به حال خودشان رها شوند قیام جسته و گریخته‌ای مردم باعث شهید شدن عده‌ای می‌شود و تأثیری هم ندارد؛ لذا آخرین نظریه این شد که نگذاریم مردم متفرق شوند و طوری برنامه‌ریزی کنیم که از یک نقطه‌ای راهپیمایی شروع شود و تمام جمعیت به طرف میدان آزادی حرکت کنند.

همان روز راهپیمایی، حجت‌الاسلام ناطق نوری را دیدم که به هر گروه که می‌رسید شعار‌های نوتر و جدیدتری را می‌گفت و این‌ها را به حرکت در می‌آورد و جلوتر می‌آمد و با یک نظم و حالت خاص افراد را دسته‌بندی می‌کرد.

نحوه صدور اعلامیه راهپیمایی محرم سال ۱۳۵۷

برنامه‌های جامعه روحانیت مبارز در تهران برای محرم آن سال بسیار مفصل بود. در طول راهپیمایی اعلامیه صادر شده توسط جامعه روحانیت مبارز نیز بین مردم توزیع شد و یکی از اعلامیه‌های مهم صادر شده در طول انقلاب، همان اعلامیه‌ای بود که نقش عظیمی در به حرکت درآوردن مردم داشت.

اعلامیه‌ای هم که تهیه شده بود، خیلی خطرناک بود و آن اعلامیه را همه امضا کردیم. هماهنگ کرده بودیم که نگذاریم هدایت راهپیمایی و شعار دادن به دست ساواکی‌ها بیفتد و اگر کسی آمد و خواست شعاری غیر از آن چیزی که در نظر گرفتیم، بدهد و بخواهد شلوغ کند، جلویش را بگیریم. مردم هم از ما به احترام لباس روحانیت پشتیبانی می‌کردند و شعار‌ها به همان ترتیبی داده می‌شد که برنامه‌ریزی کرده بودیم.»

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

نحوه سازماندهی مردم انقلابی توسط روحانیون در راهپیمایی محرم ۱۳۵۷ بیشتر بخوانید »

خون شهدای ۱۷ شهریور ۵۷ پیروزی انقلاب را سرعت بخشید


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، محمود بازرگانی پیشکسوت، فعال سیاسی و زندانی سیاسی پیش از انقلاب در برنامه فجرآفرینان اظهار داشت: خون شهدای ۱۷ شهریورماه که بی‌رحمانه و ناجوانمردانه به شهادت رسیده بودند سبب شد که پیروزی انقلاب سرعت گیرد.

وی افزود: راهپیمایی عید فطر سال ۵۷ پس از برگزاری مراسم نماز عید فطر و ایراد خطبه‌های نماز توسط شهید مفتح و سخنرانی‌های شهید باهنر، همان مردم نمازگزار به صورت خودجوش یک راهپیمایی شکل دادند و در مسیر پیمودن این راهپیمایی به جمعیت اضافه می‌شد و جمعیت به حدود صد هزار نفر نیز رسید.

بازرگانی ادامه داد: فردای عید فطر ۱۷ شهریور ماه یک راهپیمایی دیگر در میدان شهدا امروز ترتیب داده شد که در این راهپیمایی نیرو‌های رژیم مردم را به خاک و خون کشیدند و تیراندازی شدیدی علیه مردم انجام داد.

وی اضافه کرد: تعدادی از مجروحان را با هر سختی که بود به بیمارستان انتقال دادیم که با صحنه وحشتناکی روبه رو شدیم که بیمارستان به شدت پر از مجروح و زخمی بود که امکانات و تعداد کادر بیمارستان جوابگوی این حجم از مجروح و زخمی نبود.

این فعال سیاسی تصریح کرد: خون شهدای ۱۷ شهریورماه که بی‌رحمانه و ناجوانمردانه به شهادت رسیده بودند سبب شد که پیروزی انقلاب سرعت گیرد و تظاهرات بسیار گسترده‌تری از این تاریخ به بعد برگزار شد که نیرو‌های رژیم در مقابله با آن عاجز شده بودند.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

خون شهدای ۱۷ شهریور ۵۷ پیروزی انقلاب را سرعت بخشید بیشتر بخوانید »