امدادگری که سر نداشت

امدادگری که سر نداشت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید علی حلاجیان ۱۲ اسفند سال ۱۳۶۴ در جریان عملیات والفجر ۸ به شهادت رسید. همرزم شهید درباره شهادت او آورده است: آتش بسیار سنگین بود،۲۴ ساعته آتش می‌ریخت. در کنار آن افراد پیاده دشمن همراه با تانک وارد جاده می‌شدند که منطقه را بگیرند و ما را به عقب برانند. در روز ۱۲ اسفند ماه در یکی از پاتک‌ها، عراق محوطه ۶۰ – ۷۰ متری را به آتش بسته و جهنمی به پا شده بود و خطر بسیار نزدیک شده بود و این احتمال را می‌دادیم که ممکن است خط هر لحظه سقوط کند.

وی می‌گوید: در یک لحظه توپ مستقیم تقریباً از نوک خاکریز رد شد و گرد و خاک زیادی به پا شد و چند دقیقه طول کشید تا گرد و خاک خوابید و تازه متوجه شدیم چه اتفاقی افتاده است. در حدود ۳ متری‌مان یک پیکر افتاده بود که از سینه به بالای پیکر وجود نداشت و نمی‌توانستیم تشخیص دهیم که چه کسی است.

همرزم شهید تعریف می‌کند: ما دوستی به نام شهید سعید امیری‌‎مقدم داشتیم که با علی بسیار جفت و جور بود و وقتی نگاهی به پوتین‌های شهید انداخت. گفت این پوتین‌های من است که علی پوشیده بود و فهمیدیم که آن پیکر بی‌سر مربوط به شهید علی حلاجیان است.

شهید سیدسعید (محمد) امیری‌مقدم در نامه‌ای به دوست شهیدش مجید صادقی‌نژاد از شهید علی حلاجیان یاد کرده و نوشته است:

«مجید! به یاد داری آن زمانی که علی حلاجیان شهید شد؟ اولین شهید دوره‌مان بود. بچه‌ها خیلی متاثر شدند. علی با رفتنش مسئله حضور در جبهه را داغ کرد و چند نفر وارد جنگ شدند. بعد از او امیرهمایون صرافی هم شهید شد. با اینکه دومین شهید ما بود و علی‌رغم آنکه بچه‌ها می‌دانستند عده زیادی از دوستانشان در جبهه به سر می‌برند و امکان شرکت در تشییع جنازه امیر برایشان نیست، عده‌ای گفتند: «کار دارند و نمی‌توانند در تشییع جنازه شرکت کنند، اینگونه توجیه می‌کردند که خود امیر هم راضی‌تر است که آنها درسشان را بخوانند!»

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امدادگری که سر نداشت بیشتر بخوانید »