شهید حججی

انسان‌هایی که زیبنده دریافت مدال «بل احیاء عندک» هستند


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، حجت‌الاسلام علی سرلک در صفحه اینستاگرام خود نوشت: آرزوی او چقدر  عمیق و درونی است که وسط بازی های پدر و فرزندی این همه محکم و بدون تردید به زبان می آید.

آرزوی او چقدر بلند و آسمانی است که جاذبه‌های همسر و کودک شیرینش نمی توانند او را از غوطه ور بودن در این مغناطیس، دور کنند.

 آرزوی او چقدر نرم و لطیف است که وقتی می خواهد به زبان بیاورد مراعات دل همسر را می کند و با حروف مقطعه مثل( بدن تکه تکه شده اش) از او یاد می کند.

خدایا این شهدا را در کدام قطعه از زمین یا آسمان تربیت کرده ای که این چنین لطیف و عمیق و استوارند

 خدایا اینان زیبنده دریافت مدال «بل احیاء عندک »هستند

زنده تر از هر زنده ای

 خدایا باید برای دل های پوسیده و پاهای سنگین شده در زمین و زبان های به لکنت افتاده ما هم فکری بکنی.

دارد عمرمان به سر می رسد.

آرزوی شما چیست؟!اگر گفتنی است بگویید.

انسان‌هایی که زیبنده دریافت مدال «بل احیاء عندک» هستند





منبع

انسان‌هایی که زیبنده دریافت مدال «بل احیاء عندک» هستند بیشتر بخوانید »

خاطره حاج قاسم از آرامشی که امام حسین به شهید مدافع حرم داد + فیلم

خاطره حاج قاسم از آرامشی که ابا عبدالله علیه السلام به شهید مدافع حرم داد + فیلم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید قاسم سلیمانی در یکی از جلسات به رشادت‌های شهدای مدافع حرم و استقامت رزمندگان در برابر اقدامات وحشیانه داعشی‌ها اشاره کرده است.

خاطره حاج قاسم از آرامشی که امام حسین به شهید مدافع حرم داد + فیلم

در این روایت حاج قاسم افق دید شهید حججی را مثال می‌زند و خاطره‌ای از خواب یکی از شهدای لبنانی مدافع حرم که برای مادرش تعریف کرده بود، نقل کرد و گفت: «چرا شهید حججی را گریان ندیدید؟ چرا در او این آرامش را دیدید؟ اصلا به زمین نمی‌نگریست. به زمین نگاه نمی‌کرد. نگاه کنید به افق دیدش، انگار چیز دیگری را می‌دید.

یک برادر نوجوان لبنانی بود که در همین حوادث اولیه در کنار فرودگاه دمشق شهید شد. او سه شب پی در پی یک خواب را دید که برای مادرش تعریف کرد. شب اول خواب دید او را خواباندند، این عامل داعش روی سینه او نشست و خنجر تیزش را بیرون آورد تا سرش را ببرد. او ترسید و از شدت ترس از خواب بیدار شد.

شب دوم هم همین خواب را دید. عین همان خواب را که آمد این شخص روی سینه‌اش و چانه‌اش را بالا داد تا سرش را ببرد. باز هراسان از خواب بیدار شد.

شب سوم خواب دید که آن عامل داعشی روی سینه او نشست. همانطور که آن شهید لبنانی داشت نگاه می‌کرد، چشمش به امام حسین (ع) افتاد که به او فرمودند: «فلانی نترس! هیچ درد ندارد. سر من را هم بریدند.»

در ادامه فیلم سخنان حاج قاسم را مشاهده می‌کنید:

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

خاطره حاج قاسم از آرامشی که ابا عبدالله علیه السلام به شهید مدافع حرم داد + فیلم بیشتر بخوانید »

کتاب زندگی شهید حججی به چاپ چهلم رسید

کتاب زندگی شهید حججی به چاپ چهلم رسید



کتاب سربلند - شهید حججی - انتشارات شهید کاظمی - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «سربلند» روایت زندگیِ زمینیِ یک جوانِ ۲۷ ساله است که در ابتدای جوانی بر ترس و غفلت چیره شد؛ او که راهی به روزنه‌های غیب عالم یافت تا خود را به آسمان رساند.

محسن را شاید دیده باشی و شاید هم با او زیسته باشی! شاید در مدرسه و کوچه و مسجد کنارت نشسته باشد و لحظاتی را با او سر کرده باشی. محسن در زندگی زمینی‌اش آدم خاصی نبود؛ بچه‌ای بود شرّ و شور. از آنها که می‌خواهند همه چیز را تجربه کنند؛ از آنها که می‌خواهند همه چیز را بدانند. آنچه محسن را خاص می‌کند، تجربۀ آخر زندگی‌اش در این دنیاست!

او برگزیده است که برگزیده باشد؛ او برگزیده است که انتخاب شود. و همه زندگی دنیا در این انتخاب خلاصه می‌شود؛ انتخابی که سرنوشت تو را نیز رقم می‌زند. ما آن‌گونه می‌میریم که انتخاب و زیسته باشیم و محسن آن‌گونه رفت که برگزید و زیست.

«سربلند» روایتی است از انتخاب‌های محسن در زندگی زمینی‌اش که او را به آنچه می‌خواست، رساند. روایتی به زبان آنها که چندصباحی را با محسن بوده‌اند و در کنار محسن زیسته‌اند و با اشک‌ها و لبخندهایش گریسته یا خندیده‌اند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۱۱ مهر ۱۳۹۶، این شهید والامقام را نشانه و حجت خدا و سخنگوی شهدای مظلوم و سر جدا خواندند و با اشاره به حضور باشکوه و کم‌نظیر مردم در تشییع آن شهید، خاطرنشان کردند: «خداوند به واسطه مجاهدت محسن عزیز، ملت ایران را عزیز و سربلند کرد و او را نماد نسل جوان انقلابی و معجزه جاری انقلاب اسلامی قرار داد.»

در برشی از کتاب می‌خوانیم:

برگشتم به حاج سعید گفتم: «آخه من چطور این بدن ارباً اربا رو شناسایی کنم؟» خیلی بهم ریختم. رفتم سمت آن داعشی. یک متر رفت عقب و اسلحه‌اش را کشید طرفم. سرش داد زدم: «شما مگه مسلمون نیستید؟» به کاور اشاره کردم که مگر او مسلمان نبود؟ پس سرش کو؟ چرا این بلا را سرش آوردید؟ حاج سعید تند تند حرف‌هایم را ترجمه می‌کرد. آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده و باید از کسانی که او را برده‌اند «القائم» بپرسید. فهمیدم می‌خواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم که کجای اسلام می‌گوید اسیرتان را این‌طور شکنجه کنید؟ نماینده داعش گفت: «تقصیر خودش بوده!» پرسیدم به چه جرمی؟ بریده‌بریده جواب می‌داد و حاج سعید ترجمه می‌کرد: «از بس حرصمون رو درآورد؛ نه اطلاعاتی به ما داد، نه اظهار پشیمونی کرد، نه التماس کرد! تقصیر خودش بود…!»

چاپ چهلم کتاب «سربلند» روایت زندگی شهید محسن حججی به قلم نویسنده کتاب «عمار حلب»؛ محمدعلی جعفری، در ۳۶۰ صفحه، همزمان با هفته کتاب و کتابخوانی و در چهل سالگی دفاع مقدس توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شده است.



منبع خبر

کتاب زندگی شهید حججی به چاپ چهلم رسید بیشتر بخوانید »

آرزوهای دخترانه‌ای که زیرپوتین‌ لِه شدند

آرزوهای دخترانه‌ای که زیرپوتین‌ لِه شدند



آرزوهای دخترانه‌ای که زیرپوتین‌ِ لباس‌سیاه‌های داعشی "لِه" شدند - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، قرن بیست و یکم شاهد جنگ‌ها، حوادث و اتفاقات گوناگون طبیعی و انسانی بوده است که بعضی از آنها جان میلیون‌ها نفر آدم را گرفته و ده‌ها میلیون نفر را از خانه‌هایشان رانده است. شاید اگر بخواهیم تمام این اتفاقات مرگبار را لیست و رتبه‌بندی کنیم، یک نام بیشتر از بقیه به چشم بیاید و آن هم یک لغت است، «داعش!».

داعش شاید در معنا و مفهوم خیلی ترسناک نباشد اما ماجرا زمانی ابعاد ترسناکی به خود می‌گیرد که با کمی جست‌وجو در بین اخبار، مستندها و آثار مکتوب به فجایع انسانی که به دست این گروه رقم خورده است، می‌رسیم. از سر بریدن‌های دسته‌جمعی مردان تا تجاوز به زنان و کودکان بی‌گناهی که قربانی این لباس‌سیاه‌ها شدند.

در توصیف جنایاتی که داعش طی نزدیک به یک دهه مرتکب شده، تاکنون فیلم‌های مستند و داستانی زیادی ساخته شده و در این بین کتاب‌های زیادی نیز به رشته تحریر درآمده است. رمان «گنجشک‌ها بی‌صدا می‌گریند» جدیدترین کتابی است که درباره داعش نوشته شده و توسط انتشارات سروش منتشر شده است.

زینب بخشایش نویسنده این رمان ۳۰۰ صفحه‌ای در کتاب خود تلاش کرده است تا نگاهی به زندگی زنان و دخترانی داشته باشد که قربانی داعش شده‌اند و آرزوهایشان زیر پوتین‌های تجاوزکاران جبهه باطل لگدمال شده است. او برای این کار شخصیت‌ اصلی خود را یک زن به نام «صفورا» انتخاب کرده است.

اگر بخواهیم صفورا را توصیف کنیم احتمالاً باید سراغ بهترین لحظات عمر یک دختر جوان برویم؛ جایی که قرار است به عقد کسی دربیاید که عاشقانه دوستش دارد اما داعش، این پدیده شوم و مرگبار حتی همین آرزوی کوچک را هم از او می‌گیرد و به‌گونه‌ای با او رفتار می‌کند که صفورا، دختر چشم‌عسلی زیبا تبدیل به «طارق» با صورت زمخت و مردانه و در نهایت تبدیل به «سمانه» با قلبی نامهربان‌تر از صفورا می‌شود.

در کنار این شخصیت اصلی، «فؤاد»، پسر عموی صفورا را می‌بینیم که در صحنه‌های حساس این رمان حاضر شده و در پایان نیز نقشی خارق‌العاده را به خود اختصاص می‌دهد. «عمران» شخصیت اصلی دیگری از این رمان است که با فاصله فراوان کثیف‌ترین و شوم‌ترین شخصیت را داراست. عمران که به داعش پیوسته و از قضا یکی از سرکرده‌های آن است، به زور صفورا را به عقد خود درآورده و او را مجبور به کارهایی می‌کند که انتظار انجامش را حتی از یک حیوان درنده هم نداریم. تجاوز به دختران خردسال، کشتن آنها و طبخ گوشتشان به عنوان غذا گوشه‌هایی از فجایع غیرانسانی داعشی‌هاست.

«ابوسعد» در بخش دیگری از داستان به عنوان یکی از شخصیت‌های اصلی وارد شده و تأثیر زیادی بر صفورا دارد. پایان‌بندی داستان نیز تحت تاثیر اقدامات او رقم می‌خورد. در کنار این ۴ شخصیت اصلی، افراد دیگری نیز دیده می‌شوند که تأثیر چندانی ندارند. «مرد جزامی»، «خلیل»، «باسل» و … در این داستان به چشم می‌خورند.

نام کتاب یعنی «گنجشک‌ها بی‌صدا می‌گریند» برگرفته از یک هدیه عاشق به معشوق است. گردنبندی که تا آخر داستان همراه صفوراست و زمینه‌ساز پایان‌بندی غیرقابل پیش‌بینی داستان می‌شود.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

گردنبند را از دست فؤاد می‌گیرد، پلاک آن یک پرنده از سنگ عقیق است.

-گنجشکه؟

فؤاد لبخندی می‌زند.

-حالا چرا قرمز؟

چون قلب من تو سینه‌شه..

صفورا بند چرمی آن را دور انگشتانش می‌پیچد و چشم‌هایش را می‌بندد. صدایی در سرش می‌پیچید: «یه گنجشک سرخ؛ گنجشکی که دلش پر از درده. یه آتیش بزرگ تو جونشه. منتظره تا سینه‌ش بشکافه و یه آتشفشان راه بیفته.»

-و خودش این قدر مهربونه که وجودش یه دریاست. یه دریا مثل دریای سرخ … گرم‌ترین دریا که شورترین آب و زیباترین صخره‌ها رو داره. می‌بینی! یه عالمه دلیل هست برای سرخی این گنجشک و عاشقی من!

داعش هدیه‌ای زشت و منحوس از سوی دشمنان اسلام به مسلمانان بود. هدیه‌ای که قرار بود در کل کشورهای اسلامی و به ویژه ایران توزیع شود و محصولش خرابی، ویرانی، تجاوز به زنان و کودکان و قتل فجیعانه مردان باشد اما در این بین باید یاد کسانی را زنده نگه داشت که جانشان را در کف دست قرار داده و از کشورشان در برابر این قاتلان دفاع کردند. راستی که سالگرد یک سالگی شهادت حاج قاسم سلیمانی چه نزدیک است!



منبع خبر

آرزوهای دخترانه‌ای که زیرپوتین‌ لِه شدند بیشتر بخوانید »