شهید حسین همدانی

انتظار عجیب مادر شهید در دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها!


سردار مدافع حرم شهید حاج رضا فرزانه

چند بار بهش اعتراض کردم که همچین کاری را نکن، نه که نرود، روی حساب اینکه اگر عادت کنند خدای نکرده یک اتفاقی برای شما بیفتد اینها می خواهند چه کار کنند. همین هم شد.



منبع

انتظار عجیب مادر شهید در دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها! بیشتر بخوانید »

شهید همدانی: پیروزی را خدا در لحظه آخر نصیب می‌کند + فیلم

پیروزی را خدا در لحظه آخر نصیب می‌کند + فیلم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، واقعه عاشورا و قیام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) نه‌تنها صراط مستقیمِ ظلم‌ستیزی است، بلکه راهی روشن برای تمامی آزادگان جهان بوده که مظلومان با تأسی در این راه می‌توانند، در برابر ظالم ایستادگی کنند.

شهید همدانی: پیروزی را خدا در لحظه آخر نصیب می‌کند + فیلم

حضرت اباعبدالله الحسین (ع) به ما آموختند که باید مأمور به تکلیف باشیم و نباید نگران هدف باشیم؛ چرا که ایشان در این راه هر آنچه داشت را تقدیم کرد و فارغ از نتیجه، به ظلم‌ستیزی پرداخت.

حال شاید نتیجه واقعه کربلا به‌گونه‌ای دیگر رقم خورد، اما امروزه میلیون‌ها دلداده به حضرت سیدالشهدا (ع) این خط را حفظ و دنبال می‌کنند و با این تفکر، علاوه بر کمک به مظلومان، به مقابله با ظلم و ظالم نیز می‌پردازند و نگران کشته‌شدن، جانباز شدن و… نیستند.

با تورقی بر تاریخ انقلاب می‌بینیم، «دفاع مقدس» گوشه‌ای از صحنه کربلاست. چراکه یزیدیان زمان با هر آنچه که در توان داشتند به میدان آمدند و به زن و بچه و پیر و جوان رحم نمی‌کردند و فقط به دنبال کشورگشایی بودند؛ اما در مقابل جوانانی که خط ولایت را درک کرده و با روضه‌های حضرت علی‌اکبر (ع) بزرگ شده‌اند، برای دفاع از مظلوم، وارد میدان شده و در مقابل شمشیر یزیدیان خم به ابرو نیاوردند. چراکه می‌دانستند چه بُکشند و چه کشته شوند، در این مسیر سعادتمند هستند.

حال با آغاز ماه محرم، به بررسی تأثیر قیام امام حسین (ع) بر رزمندگان دفاع مقدس می‌پردازیم.

شهید مدافع حرم، سردار رشید اسلام حاج حسین همدانی طی سخنانی در عملیات کربلای ۲ در ارتفاع کرو اردوگاه تیپ ۱۰۵ قدس، به ماجرای واقعه کربلا پرداخته و از نصرت الهی سخن می‌گوید. در این صوت که برای اولین بار مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر کرده است، می‌شنویم:

«خیلی افراد با امام حسین (ع) حرکت کردند، بیش از هزار نفر اما شبی که بین دو راهی واقع شدند یعنی انتخاب کنند شهادت را و یا زندگی و ماندن را و جمع قلیل و کمی این را انتخاب کردند. شما باید در لحظاتی که سختی و دشواری پیش می‌آید صابر باشید، صبور باشید، استقامت داشته باشید، مقاومت کنید. خداوند همیشه پیروزی را در آن آخرین لحظات نصیب می‌کند». (شهید حاج حسین همدانی – ۱۳۶۵/۶/۸)

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

پیروزی را خدا در لحظه آخر نصیب می‌کند + فیلم بیشتر بخوانید »

کشف پیکر مطهر سردار شهید رضا فرزانه پس از ۶ سال

کشف پیکر مطهر سردار شهید رضا فرزانه پس از ۶ سال


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پیکر مطهر شهید مدافع حرم سردار رضا فرزانه طی عملیات تفحص اخیر در سوریه کشف و هویت او شناسایی شد.

شهید فرزانه شش سال پیش در سوریه به شهادت رسید. پیکر مطهر او در منطق ماند و حالا پس از گذشته ۶ سال طی عملیات تفحص پیکر شهدای مدافع حرم در سوریه کشف و هویت و از طریق آزمایش dna شناسایی شد. سردار حسن زاده فرمانده سپاه تهران هم اکنون با حضور در منزل شهید خبر پیدا شدن پیکر مطهر شهید را به خانواده او رساند.

سردار رضا فرزانه متولد ۱۳۴۳ در تهران بود و فرمانده سابق لشکر ۲۷ محمد رسول الله و فرمانده لشکر پیاده حضرت رسول صلی الله علیه بود که در روز ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید و بعد از بازنشستگی در سپاه در ستاد مرکزی راهیان نور فرمانده قرارگاه مشترک راهیان نور و معاون بازرسی ستاد مرکزی راهیان نور بود شهید فرزانه که از جانبازان دفاع مقدس بود سه بار طی سال های ۶۲ ۶۵ و ۶۷ جنگ تحمیلی مجروح شده و از جمله جانبازان شیمیایی دفاع مقدس بود از یاران نزدیک سردار شهید حسین همدانی بود که بعد از ۴۰ روز حضور داوطلبانه در سوریه به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست.

منبع: تسنیم

پیکر مطهر شهید مدافع حرم سردار رضا فرزانه کشف و هویت او توسط آزمایش dna تایید شد.



منبع خبر

کشف پیکر مطهر سردار شهید رضا فرزانه پس از ۶ سال بیشتر بخوانید »

ماشین تشریفات فرمانده مشهور سپاه چه بود؟

ماشین تشریفات فرمانده مشهور سپاه چه بود؟



ماشین تشریفات فرمانده مشهور سپاه چه بود؟

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «مردادماه ۸۰ صبح زود، بین خواب و بیداری بودم که زنگ تلفن خانه خواب را از سرم پراند. گوشی را که برداشتم صدای آقای همدانی کاملاً هوشیارم کرد.

– آقای میرزاخانی، برادر، هنوز که خوابیدی!

– نه حاج آقا. در خدمتم. امری باشد؟

– یک کار فوری دارم. سریع با ماشین خودت را برسان منزلمان.

آن طور که حاج حسین بر سریع رفتنم تاکید کرد، با خودم گفتم: «حتماً حاج آقا کار کوچکی دارد.» به همین علت سریع لباس ساده‌ای پوشیدم و با دمپایی سوار خودروی ژیان شدم و به طرف خانه ایشان حرکت کردم. پنج دقیق بعد، جلوی خانه حاجی بودم.

یک ماشین تویوتا هم داشتم که آن شب در محل کار مانده بود. همیشه حاجی را با آن خودرو این طرف و آن طرف می‌بردم. ولی آن روز، چون حاج حسین عجله داشت دیگر نرفتم به محل کار تا تویوتا را بیاورم. البته، خودم خجالت می‌کشیدم حاجی را با ژیان این طرف و آن طرف ببرم.

حاج حسین با لباس کامل نظامی، مثل همیشه، تمیز و اتوکشیده، با آن دو درجه و مدال فتحش، از در خانه بیرون آمد. محو ابهت حاج حسین بودم و با خودم فکر می‌کردم: «چقدر این لباس به حاج حسین می‌آید! خیلی زیبا شده است.» ناگهان یادم آمد که حاجی این لباس‌ها را فقط برای جلسات رسمی می‌پوشد. باخودم گفتم: «وای خدای من … حالا چه کارکنم با دمپایی و ماشین ژیان؟» فکر کردم: «حاج حسین الان من را سرزنش می‌کند.»

سریع از ژیان پیاده شدم. حاج حسین یک نگاه به ظاهر من و دمپایی‌ام کرد و یک نگاه به ژیان. بعد تبسمی شیرین بر لب آورد و سریع، بدون اینکه حرفی بزند، سوار ژیان شد.

– میرزاخانی جان. سریع برو استانداری. یک جلسه مهم دارم.

اسم استانداری که به گوشم رسید، عرق سردی بر پیشانی‌ام نشست. دلم لرزید. با خودم گفتم: «خدای من، با این وضع و این ماشین چطور برم روبه‌روی استانداری؟! خودم خجالت می‌کشم؛ وای به حال حاج حسین!»، اما جالب بود که حاج حسین یک کلمه هم درباره این مسائل صحبت نکرد. من هم جرئت نکردم حرفی بزنم.

جلوی استانداری همدان، حاج حسین، قبل از اینکه پیاده شود، گفت: «میرزاخانی، من می‌روم جلسه و یک ساعت دیگر می‌آیم.»

یک ساعت بعد، دیدم حاج حسین همراه دیگر مسئولان همدان از استانداری خارج شد. هر یک از آن‌ها به طرف خوردوهای مدل بالای خود رفتند. حاج حسین هم بدون هیچ شرمندگی و خجالتی آمد و سوار ژیان شد.

در راه بازگشت، حاج حسین هیچ حرفی در این زمینه نزد. من خیلی خجالت می‌کشیدم. خواستم در این باره حرفی بزنم و معذرت خواهی کنم که گفت: آقای میرزاخانی … دنیا محل گذر است نباید به فکر دنیا باشید. ضمنا ماشین شما با همه آن ماشین‌ها فرق می‌کرد به این می‌گویند ماشین تشریفات!»

خاطره‌ای از محمود میرزاخانی

برگرفته از کتاب «ساعت شانزده به وقت حلب»؛ روایت‌هایی از زندگانی شهید حسین همدانی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «مردادماه ۸۰ صبح زود، بین خواب و بیداری بودم که زنگ تلفن خانه خواب را از سرم پراند. گوشی را که برداشتم صدای آقای همدانی کاملاً هوشیارم کرد.

– آقای میرزاخانی، برادر، هنوز که خوابیدی!

– نه حاج آقا. در خدمتم. امری باشد؟

– یک کار فوری دارم. سریع با ماشین خودت را برسان منزلمان.

آن طور که حاج حسین بر سریع رفتنم تاکید کرد، با خودم گفتم: «حتماً حاج آقا کار کوچکی دارد.» به همین علت سریع لباس ساده‌ای پوشیدم و با دمپایی سوار خودروی ژیان شدم و به طرف خانه ایشان حرکت کردم. پنج دقیق بعد، جلوی خانه حاجی بودم.

یک ماشین تویوتا هم داشتم که آن شب در محل کار مانده بود. همیشه حاجی را با آن خودرو این طرف و آن طرف می‌بردم. ولی آن روز، چون حاج حسین عجله داشت دیگر نرفتم به محل کار تا تویوتا را بیاورم. البته، خودم خجالت می‌کشیدم حاجی را با ژیان این طرف و آن طرف ببرم.

حاج حسین با لباس کامل نظامی، مثل همیشه، تمیز و اتوکشیده، با آن دو درجه و مدال فتحش، از در خانه بیرون آمد. محو ابهت حاج حسین بودم و با خودم فکر می‌کردم: «چقدر این لباس به حاج حسین می‌آید! خیلی زیبا شده است.» ناگهان یادم آمد که حاجی این لباس‌ها را فقط برای جلسات رسمی می‌پوشد. باخودم گفتم: «وای خدای من … حالا چه کارکنم با دمپایی و ماشین ژیان؟» فکر کردم: «حاج حسین الان من را سرزنش می‌کند.»

سریع از ژیان پیاده شدم. حاج حسین یک نگاه به ظاهر من و دمپایی‌ام کرد و یک نگاه به ژیان. بعد تبسمی شیرین بر لب آورد و سریع، بدون اینکه حرفی بزند، سوار ژیان شد.

– میرزاخانی جان. سریع برو استانداری. یک جلسه مهم دارم.

اسم استانداری که به گوشم رسید، عرق سردی بر پیشانی‌ام نشست. دلم لرزید. با خودم گفتم: «خدای من، با این وضع و این ماشین چطور برم روبه‌روی استانداری؟! خودم خجالت می‌کشم؛ وای به حال حاج حسین!»، اما جالب بود که حاج حسین یک کلمه هم درباره این مسائل صحبت نکرد. من هم جرئت نکردم حرفی بزنم.

جلوی استانداری همدان، حاج حسین، قبل از اینکه پیاده شود، گفت: «میرزاخانی، من می‌روم جلسه و یک ساعت دیگر می‌آیم.»

یک ساعت بعد، دیدم حاج حسین همراه دیگر مسئولان همدان از استانداری خارج شد. هر یک از آن‌ها به طرف خوردوهای مدل بالای خود رفتند. حاج حسین هم بدون هیچ شرمندگی و خجالتی آمد و سوار ژیان شد.

در راه بازگشت، حاج حسین هیچ حرفی در این زمینه نزد. من خیلی خجالت می‌کشیدم. خواستم در این باره حرفی بزنم و معذرت خواهی کنم که گفت: آقای میرزاخانی … دنیا محل گذر است نباید به فکر دنیا باشید. ضمنا ماشین شما با همه آن ماشین‌ها فرق می‌کرد به این می‌گویند ماشین تشریفات!»

خاطره‌ای از محمود میرزاخانی

برگرفته از کتاب «ساعت شانزده به وقت حلب»؛ روایت‌هایی از زندگانی شهید حسین همدانی



منبع خبر

ماشین تشریفات فرمانده مشهور سپاه چه بود؟ بیشتر بخوانید »

«ستارگان دوکوهه» در آسمان تهران درخشیدند


یادواره «ستارگان دوکوهه» برگزار شدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آیین بزرگداشت سردار شهید «محمدابراهیم همت» و فرماندهان شهید لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) با عنوان «ستارگان دوکوهه»، امروز (پنج‌شنبه) با حضور سردار سرتیپ «علی فدوی» جانشین فرمانده کل سپاه، سردار سرتیپ «محمد کوثری» فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) در دوران دفاع مقدس، سردار سرتیپ دوم «حسن حسن‌زاده» فرمانده سپاه محمد رسول‌الله (ص)، سردار «محمدرضا یزدی» فرمانده سابق سپاه محمد رسول‌الله (ص)، سردار سرتیپ دوم «سیدمجید هاشمی دانا» مدیرعامل خبرگزاری دفاع مقدس، «گلعلی بابایی» نویسنده دفاع مقدس، پیشکسوتان دفاع مقدس و خانواده‌های معظم شهدا، در تالار «اندیشه» حوزه هنری برگزار شد.

یادواره‌های شهدا به‌صورت فصلی برگزار می‌شود

فرمانده سپاه محمد رسول‌الله (ص) تهران بزرگ، در این مراسم ضمن گرامی‌داشت یاد و خاطره شهیدان، خصوصاً سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و فرماندهان شهید لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص)، اظهار داشت: اقتدار و شجاعت سردار جاویدالاثر «حاج احمد متوسلیان» زبانزد و مظلومیت و معنویت شهید «حاج محمدابراهیم همت» نیز متبلور است.

وی با بیان اینکه دلاورمردی، ایثار و اخلاص شهید «رضا چراغی» برای همه ما الگو است، افزود: ولایتمداری شهید «حاج عباس کریمی» برای همه ما درس است و روحیه مقتدرانه و انضباط ارزشمند انقلابی شهید «حاج سعید مهتدی» نیز برای ما الگو است.

سردار حسن‌زاده ادامه داد: روحیه فرهنگی و مردم شهید «حاج احمد سوداگر»، مسیری را در جهت خدمت به مردم، اسلام و انقلاب برای ما گشود و شهید «حاج حسین همدانی» نیز فرمانده تمام‌عیار ما بود که اخلاص و تبحر وی در عرصه‌های مختلف زبانزد شد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی)، وی در تمام عمر بابرکت خود خدمت و مجاهدت‌های زیادی را از دوران جوانی تا لحظه شهادتش داشت.

وی بیان داشت: اخلاص و شخصیت محکم و مقتدر شهید «حاج رضا فرزانه» در ذهن ما نقش بسته و همچنین چهره خندان و روحیه جهادگری شهید «حاج حسین اسداللهی» و حضور او در عرصه‌های سخت، امروز در ذهن‌های ما متبلور است و همه ما را یاد خدمات برجسته خودش در اقصی‌نقاط کشورمان و جبهه مقاومت می‌اندازد.

فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) خاطرنشان کرد: اینکه امروز ما این‌جا جمع شده‌ایم؛ به این معناست که شهدا ما را صدا می‌زنند و جمع می‌کنند تا از بزرگی و عظمت آن‌ها یاد کنیم.

وی تاکید کرد: طبق روال هرساله که مراسم‌های بزرگداشت و پاسداشت شهدا را برگزار می‌کردیم، تصمیم گرفتیم تا به همت رزمندگان و پیشکسوتان لشکر ۲۷ و سپاه محمد رسول‌الله (ص)، در هر فصلی یک یادواره شهدا برگزار کنیم.

این خبر تکمیل می‌شود…



منبع خبر

«ستارگان دوکوهه» در آسمان تهران درخشیدند بیشتر بخوانید »