شهید حمید پورنوروز

«زن، زندگی، آزادی»؛ شعار جبهه باطل علیه شعائر دینی جامعه

«زن، زندگی، آزادی»؛ شعار جبهه باطل علیه شعائر دینی جامعه


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس – سید محمدجواد میرخانی؛ تقابل بین دو جبهه حق و باطل، از ابتدای تاریخ یعنی از ماجرای هابیل و قابیل تا به امروز وجود داشته و تا قیام و قیامت وجود خواهد داشت. امروز اگر بخواهیم ریشه حوادث اخیر کشور را در راستای همین تقابل بدانیم، بی‌راه نگفته‌ایم؛ هرچند نمی‌توان گفت هرکسی که در این قضایا معترض بود، در جبهه باطل قرار دارد؛ اما حقیقت نشان می‌دهد کسانی که اداره‌کنندگان اصلی جریان حوادث اخیر کشور هستند، از اساس با اسلام و حکومت اسلامی مشکل دارند و به‌تبع آن، موضع‌گیری‌ها، سخنان و عملکرد آن‌ها و پیاده‌نظام‌شان نیز نشان داده است که هرکسی، چه نیروی مدافع امنیت و چه مردم، در جبهه اسلام قرار داشته باشند، مهدورالدم است! این موضوع را می‌توان در ماجرای شهادت «آرمان علی‌وردی»، «روح‌الله عجمیان» و بسیاری از مدافعان امنیت به‌واضح نگریست؛ چراکه مثلاً «آرمان علی‌وردی» که نه لباس نظامی بر تن داشت و نه تجهیزات کنترل اغتشاشات همراه او بود، تنها به جرم داشتن اعتقاد، به طرز فجیعی شکنجه شد و به شهادت رسید. یا این‌که در ماجرای شهادت رزمنده مدافع حرم «حمید پورنوروز»، قاتلان با ورود به منزل وی، او را با چاقو و قمه و شمشیر مقابل چشم همسر و دخترش به شهادت رساندند و پیکر مطهرش را به خیابان کشیده و با موتور از او رد شده و روی پیکر شهید، مشروبات الکلی ریختند.

از سویی دیگر، اگر بخواهیم نگاهی به شعارهایی که اغتشاشگران سر می‌دهند، داشته باشیم؛ البته اگر شرم و حیا اجازه دهد، به ماهیت جریانی که همچون اژدهایی دهان باز کرده و می‌خواهد اعتقادات ملت ایران را ببلعد، پی خواهیم برد و اگر این شعارها را با شعارهایی که ملت ایران در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سر می‌دادند و هنوز هم بر آن‌ها اعتقاد دارند، مقایسه کنیم، چهره پلید جریان باطل را در حوادث اخیر کشور به‌وضوح خواهیم دید.

تقابل دو جریان حق و باطل در حوادث اخیر کشور، به بهانه موضوع «حجاب و عفاف» در جامعه کلید خورد؛ از آن‌جایی که پس از مرگ یک دختر جوان در مرکز پلیس امنیت اخلاقی، جریانی که به دروغ مدعی شده بود که این دختر جوان بر اثر شکنجه شدن توسط نیروهای امنیتی کشته شده است؛ اما خود در ماجرای شهادت «آرمان علی‌وردی»، «روح‌الله عجمیان» و تعدادی دیگر از مدافعان امنیت، غیرانسانی‌ترین جنایات‌ها را رقم زد!

جبهه باطل در حقیقت با سردادن شعارهای پررنگ و لعاب نظیر «زن، زندگی، آزادی» و نشانه رفتن «حجاب و عفاف» در جامعه، سعی کرده تا در راستای تقابل با جبهه حق، «حیا» زنان و «غیرت» مردان را از آن‌ها بگیرد تا در مراحل بعدی از همین طریق، فسادهای اخلاقی و اجتماعی دیگری را در جامعه اسلامی ما رواج دهد؛ حال با این وجود، باید این انتقاد را از مسئولان داشت که تا کی می‌خواهند دست روی دست بگذارند و همین‌طور به روند حیازدایی توسط جبهه باطل از جامعه نگاه کنند؟ هرچند که صحبت‌هایی در خصوص طرح جدید حجاب و عفاف مطرح است؛ ولی آیا روا است که در شهرها و کوی و برزن‌های آن که هرکدام به نام شهیدی مزین است و همچنین پاساژها، بازارها، بوستان‌ها، مراکز تفریحی و… عفت زهرایی و غیرت علوی کمرنگ شود؟

این‌روزها برخی افراد در اماکن عمومی شهر، قصد دارند تا شعائر دینی حاکم بر جامعه که از اعتقادات ملت ایران سرچشمه می‌گیرد را کمرنگ کنند؛ البته بسیاری از این افرادی با این جریان همراهی می‌کنند، دچار غفلت و گمراهی بوده و قابل هدایت هستند؛ اما سهل‌انگاری، هم در راستای ترویج حجاب و عفاف در جامعه و هم در رابطه با برخورد با افرادی که عمداً و یا حتی سازمان‌یافته می‌خواهند مقابل اعتقادات ملت عنادورزی کنند، قابل اغماض نیست؛ خصوصاً این‌که پس از گذر از حوادث و فتنه اخیر، فضایی در کشور به‌وجود آمد تا عیار تمایل مردم به رعایت حجاب اسلامی سنجیده شود؛ یعنی آن‌هایی که پیش از آن در پی آزادی یواشکی بودند، فضا را برای آزادی علنی خود مناسب دیده و از این فضا سوءاستفاده و کشف حجاب کردند؛ اما با این وجود هم شاهد بوده و هستیم که تعداد کسانی که به بی‌حجابی تمایل دارند، نسبت به افرادی که حجاب اسلامی را انتخاب کرده و می‌کنند، بسیار اندک است.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«زن، زندگی، آزادی»؛ شعار جبهه باطل علیه شعائر دینی جامعه بیشتر بخوانید »

روایتی از نحوه شهادت "حمید پورنوروز"/ بسیجی شهیدی که اغتشاشگران "غریب گیر آوردنش" +فیلم

روایتی از نحوه شهادت "حمید پورنوروز"/ بسیجی شهیدی که اغتشاشگران "غریب گیر آوردنش" +فیلم



این روزها نحوه شهادت غریبانه و مظلومانه شهید بسیجی «حمید پورنوروز» گیلانی آتش به جان همه انداخته چراکه او را هم عده‌ای بی‌رحم غریب گیر آوردند و او خود روضه مجسم گودال قتلگاه شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، بار دیگر روضه‌خوان می‌خواند «غریب گیر آوردنت» و حاضران ناله می‌زنند؛ این بار برای شهدای مدافع امنیتی که علی‌اکبرهای زمانه خویش شدند و روضه مجسم گودال قتلگاه.

این روزها نحوه شهادت غریبانه و مظلومانه بسیاری از مدافعان امنیت همچون شهید بسیجی «حمید پورنوروز» گیلانی آتش به جان همه انداخته چراکه او را هم عده‌ای بی‌رحم و داعشی‌صفت غریب گیر آوردند و در مظلومیت به شهادت رساندند.

شهید «حمید پورنوروز» یک بسیجی بود که درآمد خودش را از طریق کارگری و جوشکاری به‌ دست می‌آورد اما مشکلات و گرفتاری‌های زندگی، او را از زندگی واقعی غافل نکرده بود لذا هرجا که مشکلی پدید می‌آمد، او برای حل آن مشکل پای کار بود.

او در صحنه‌هایی مانند درگیری با گروه تروریستی پژاک در شمال غرب کشور، حضور در بیمارستان‌ها در زمان کرونا و کمک به کادر درمان، حضور در سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب(س) و دفاع از ناموس شیعه حضور داشت.

ظهر روز شهادت، قبل از رفتن به شهر به دوستانش گفته بود “به روضه‌خوان بگویید برای ما چند خطی روضه بخواند” انگار می‌دانست خبرهایی در راه است.

۱۲ آبان ماه دقیقاً ۲ روز بعد از عروس شدن دخترش، آشوبگران برای تجمع فراخوان‌ها داده بودند و مدافعان امنیت مردم هم در مقرر نشسته و آماده‌باش بودند تا اینکه یکی از آن‌ها به شوخی می‌گوید “امشب شب شهادت است یکی از ما شهید می‌شود”؛ آقا حمید در حال چای ریختن برای دوستانش بود، آقا رضا به حمید می‌گوید “امشب نور بالا میزنی، امشب شب توست” و همه می‌خندند و کسی انتظار نداشت حمید به این زودی آنان را ترک کند و به درجه رفیع شهادت برسد و آن شب واقعاً شب او باشد.

ساعت حدود ۱۸:۴۵ بود که صدای بی‌سیم بلند شد فرمانده گفت “بچها بیایید، آشوبگران در حال بستن خیابان‌ها و آتش زدن سطل آشغال‌ها هستند، خودتان را برسانید”.

حمید پورنوروز که عضو تیم موتوری بود، به سمت خیابان حرکت کرد.

آشوبگران با شنیدن صدای موتور بچهای گردان فرار کردند، لیدرهای اصلی به سمت یک کوچه فرار کردند اما وقتی متوجه بن‌بست بودن کوچه شدند و دیدند راهی فراری ندارند، درب یک منزل را شکستند و وارد آن منزل شدند.

موتور حمید زودتر از بقیه دوستانش به آن کوچه رسید، حمید با شنیدن صدای پیرزنِ صاحب‌خانه که از ترس فریاد می‌زد نتوانست منتظر بماند تا بقیه دوستانش برسند؛ پیاده شد و وارد منزل شد.

تعدادی از آشولگران پشت درب منزل ایستاده بودند تا نگذارند رفقای حمید وارد منزل شوند، اینجا بود که حمید تنهای تنها ماند بین یک عده آدم بی‌رحم …

با هرچه که در دست‌شان داشتند حمید را زدند و یکی با سنگ به سرش و دیگری با چاقو به گردنش و چند نفری هم به جان پهلویش افتادند … آنجا بود که
ندای “سلام بر مادر” بلند شد و حمید که آن شب دنبال روضه‌خوان سرور زنان دوعالم بود، خودش شد روضه مجسم مادر، روضه غریب گیر آوردنت.

کسانی که حمید را به بیمارستان می‌رساندند می‌گفتند او مدام زیر لب “یا زهرا” را زمزمه می‌کرد تا به شهادت رسید.

البته عده‌ای بی‌رحم، بعد از شهادتش هم به او رحم نکردند و هرچه خواستند راجع به او گفتند اما شهید مظلوم حمید پورنوروز جاودانه شد و خودش را به صف یاران امام حسین(ع) رسانده بود و قطعاً خداوند انتقام خون او و امثال او را خواهد گرفت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از نحوه شهادت "حمید پورنوروز"/ بسیجی شهیدی که اغتشاشگران "غریب گیر آوردنش" +فیلم بیشتر بخوانید »