شهید دفاع مقدس

مروری کوتاه بر زندگینامه شهید «عباس ابراهيمي»

مروری کوتاه بر زندگینامه شهید «عباس ابراهیمی»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از خراسان شمالی، «عباس ابراهيمی» فرزند ابراهيم در سال ۱۳۴۵ در شهر بجنورد در شب ولادت حضرت عباس (ع) به دنيا آمد. تحصيلاتش را در همين شهر گذراند و مشغول تحصيل در دوره متوسطه بود كه عازم جبهه شد.

عباس از قاريان برجسته قرآن شهر بود که چندين بار در مسابقات استانی حائز کسب مقام شده بود. به مداحی ائمه (ع) علاقه زيادی داشت و بعد از كوشش و پشتکار فراوان از مداحان خوب شهر شد.

وی در دبيرستان عضو فعال انجمن اسلامی بود و به كارهای مذهبی و فرهنگی علاقه زيادی داشت و در جبهه هم با صوت زيبايش قرآن می‌خواند و با مداحی سوزناكش دل رزمندگان را به صحرای كربلا می‌برد. عباس در سن ۱۶ سالگی درحالی‌ که محصلی بيش نبود بعد از گذراندن دوره آموزشی نظامی به خط مقدم دفاع از آرمان‌ها و آب‌وخاک اين كشور رهسپار شد.

در مراسم ادعيه خصوصاً دعای كميل شركت می‌کرد و بسيار می‌گریست. بعد از هر نماز از خدا توفيق شهادت در راهش را مسئلت می‌کرد كه در اولین‌بار اعزامش به جبهه در ۲۷ شهریور سال ۱۳۶۱ در عمليات مسلم ابن عقيل به شهادت رسید.

پيكر پاكش را پس از تشيیع در گلزار شهدای بجنورد به خاک سپردند.

انتهای پیام/

 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مروری کوتاه بر زندگینامه شهید «عباس ابراهیمی» بیشتر بخوانید »

شهید علم الهدی با یکنواختی زندگی چه می‌کرد؟

راهکار شهید علم‌الهدی برای مدیریت یکنواختی زندگی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «محمدحسین علم الهدی» فرمانده نامدار هویزه از نوجوانی با افق دید بلند و روحیه سلحشوری‌اش پا در مسیر سخت مبارزه با نفس و جهاد در راه خدا گذاشت.

زندگی سراسر پر فراز و نشیب او همواره بر چند اصل مهم استوار بود، اول ایمان و اعتقاد راسخش به خدا و اسلام، دوم حرکت در مسیر الهی و در این راه گذشتن از جان، سوم پرورش فکر در ابعاد علمی و معنوی در برهه‌های مختلف که باعث شد از او انسانی بزرگ، در ابعاد مختلف و الگو بسازد.

شهید علم الهدی در عرصه‌های مختلفی ورود کرد و در هر عرصه خوش درخشید، چه در در و تحصیل، چه یادگیری آموزه‌های دینی و آشنایی با قرآن و نهج البلاغه و چه در جهاد و دفاع از کشور و مبارزه با رژیم پهلوی. به دست آوردن همه این‌ها جز با خودسازی و پرورش نفس و روح امکان پذیر نبود، موضوعی که به اعتبار عمل به دستورات الهی و انس با قرآن به دستش آورده بود.

یادداشت‌ها خودنوشته‌های شهید علم الهدی سند خوبی برای شناخت هرچه بیشتر این شهید و نشان دهنده عمق اندیشه خدایی اوست.

او در یکی از یادداشت‌های خود در پاسخ به سوال یک پرسش مهم درباره یکنواختی زندگی اینگونه پاسخ می‌دهد:

«گاهی این تصور غلط به ذهنم می‌آید که در یک تکرار به سر می‌برم، یکنواختی و عادت را احساس می‌کنم. اما زندگی در این خانه کوچک که یک قلب پرتپش است، یک دل خالی است در زمین خدا، در متن پاکی، نمی‌تواند تکرارپذیر باشد؛ زیرا که لحظاتی با خدا سخن می‌گویم و لحظات و ساعت‌هایی را با شهدا و زمانی به خود می‌اندیشم و زمانی به خمینی، روح خدا و به مردم و فضای پر غوغای راهپیمایی‌ها و زمانی لحظه‌ای هم…

آری، تنهایی موهبتی است الهی؛ در تنهایی از تنهایی به در می‌آییم.

در تنهایی به خدا می‌رسیم؛ و در سنگر تنها هستم. روز‌ها به فکر سربازان صدر اسلام وحماسه‌های آن‌ها می‌افتم. جنگ بدر، غزوه احد، غزوه خندق، خیبر، تبوک و…

آن‌ها چگونه جهاد کردند و ما چگونه می‌توانیم به آنان نزدیک شویم؟»

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راهکار شهید علم‌الهدی برای مدیریت یکنواختی زندگی بیشتر بخوانید »

شهید علم الهدی با یکنواختی زندگی چه می‌کرد؟

شهید علم‌الهدی با یکنواختی زندگی چه می‌کرد؟


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید محمدحسین علم الهدی فرمانده نامدار هویزه از نوجوانی با افق دید بلند و روحیه سلحشوری‌اش پا در مسیر سخت مبارزه با نفس و جهاد در راه خدا گذاشت. زندگی سراسر پر فراز و نشیب او همواره بر چند اصل مهم استوار بود، اول ایمان و اعتقاد راسخش به خدا و اسلام، دوم حرکت در مسیر الهی و در این راه گذشتن از جان، سوم پرورش فکر در ابعاد علمی و معنوی در برهه‌های مختلف که باعث شد از او انسانی بزرگ، در ابعاد مختلف و الگو بسازد.

شهید علم الهدی در عرصه‌های مختلفی ورود کرد و در هر عرصه خوش درخشید، چه در در و تحصیل، چه یادگیری آموزه‌های دینی و آشنایی با قرآن و نهج البلاغه و چه در جهاد و دفاع از کشور و مبارزه با رژیم پهلوی. به دست آوردن همه این‌ها جز با خودسازی و پرورش نفس و روح امکان پذیر نبود، موضوعی که به اعتبار عمل به دستورات الهی و انس با قرآن به دستش آورده بود.

یادداشت‌ها خودنوشته‌های شهید علم الهدی سند خوبی برای شناخت هرچه بیشتر این شهید و نشان دهنده عمق اندیشه خدایی اوست.

او در یکی از یادداشت‌های خود در پاسخ به سوال یک پرسش مهم درباره یکنواختی زندگی اینگونه پاسخ می‌دهد:

«گاهی این تصور غلط به ذهنم می‌آید که در یک تکرار به سر می‌برم، یکنواختی و عادت را احساس می‌کنم.
اما زندگی در این خانه کوچک که یک قلب پرتپش است، یک دل خالی است در زمین خدا، در متن پاکی، نمی‌تواند تکرارپذیر باشد؛ زیرا که لحظاتی با خدا سخن می‌گویم و لحظات و ساعت‌هایی را با شهدا و زمانی به خود می‌اندیشم و زمانی به خمینی، روح خدا و به مردم و فضای پر غوغای راهپیمایی‌ها و زمانی لحظه‌ای هم…
آری، تنهایی موهبتی است الهی؛ در تنهایی از تنهایی به در می‌آییم.
در تنهایی به خدا می‌رسیم؛ و در سنگر تنها هستم. روز‌ها به فکر سربازان صدر اسلام وحماسه‌های آن‌ها می‌افتم. جنگ بدر، غزوه احد، غزوه خندق، خیبر، تبوک و…
آن‌ها چگونه جهاد کردند و ما چگونه می‌توانیم به آنان نزدیک شویم؟»

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید علم‌الهدی با یکنواختی زندگی چه می‌کرد؟ بیشتر بخوانید »

فیلم/ مروری بر زندگی نامه شهید ورزشکار ابراهیم هادی

فیلم/ مروری بر زندگی نامه شهید ورزشکار ابراهیم هادی

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ مروری بر زندگی نامه شهید ورزشکار ابراهیم هادی بیشتر بخوانید »

فرار فرمانده گروهان بعثی از لشکر نیروهای لشکر شهدا/ تصرف 2 پایگاه با رشادت بچه رزمنده‌ها

فرار فرمانده گروهان بعثی از لشکر نیرو‌های لشکر شهدا/ تصرف ۲ پایگاه با رشادت بچه رزمنده‌ها


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، اولین سازمان رزم منظم ویژه کردستان در سال‌های اوج فعالیت ضد انقلاب در غرب کشور به مدد شهید محمد بروجردی فرمانده سپاه منطقه ۷ غرب کشور و شهید ناصر کاظمی بنا نهاده شد. این در ابتدا به عنوان گرداغن و به نام شهید دکتر بهشتی نام گذاری شد و بعدا به لشکر ۵۵ ویژه شهدا تغییر نام یافت. سردار شهید محمود کاوه تا سال ۱۳۶۵ فرماندهی این لشکر را برعهده داشت. در ادامه روایتی از شهید سعید امیری مقدم یکی از نیرو‌های لشکر ویژه شهدا را در عملیات کربلای ۲ می‌خوانید.

در محور چپ عملیات، این تیپ برای تصرف اهداف تعیین‌شده، با تاریک شدن هوا حرکت خود را آغاز کرد. از همان آغاز حرکت، یک‌لحظه آسمان از منور خالی نبود و خمپاره‌ها امان نمی‌دادند؛ طوری که به‌محض حرکت، خمپاره‌ها کنار نیرو‌ها فرود می‌آمد که براثر آن، هفت تن مجروح شدند، اما نیرو‌ها آرام‌آرام خود را به نقطه تماس با دشمن رساندند.
بعد از پاک‌سازی معبر‌ها به دست نیرو‌های تخریب و اطلاعات-عملیات، نیرو‌های رزمی (گردان امام حسین از ارتفاع شهید عباسی) برای حرکت آماده شدند که ناگهان از کمینی که تقریباً در وسط ستون قرار داشت، به‌سوی آن‌ها تیراندازی شد. هرچند همه به‌شدت غافلگیر شدند، نیرو‌های اسلام با اعتماد به‌نفس، به مقابله پرداختند و کمین را خاموش کردند. معاون طرح و عملیات تیپ (برادر شاکری) که مجروح شده بود، پیش از آن‌که معبر باز شود، الله‌اکبر گویان از بقیه نیرو‌ها جدا شد و لنگان‌لنگان به‌طرف کانال نیرو‌های دشمن دوید.

نیرو‌های داخل کانال شروع به تیراندازی کردند، ولی وی خود را داخل کانال انداخت. این حرکت موجب شد که نیرو‌های دشمن اسلحه و کلاه‌خود را بر زمین بیندازند و فرمانده گروهان آنان بگریزد. برادر شاکری با حالت زخمی به روی تپه سرخه رفت و برخی نیرو‌ها نیز به وی پیوستند. نیرو‌های عراقی بعد از مدت کوتاهی پاتک خود را شروع کردند و به‌رغم اشغال تپه و به شهادت رساندن برادر شاکری، نیرو‌های خودی با رشادت تپه را مجدداً پس گرفتند و ۲ پایگاه آن‌ها را به تصرف درآوردند.

شرح زندگی شهید سعید امیری‌مقدم از راویان صحنه نبرد در کتاب «به شرط بهشت» آمده است.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فرار فرمانده گروهان بعثی از لشکر نیرو‌های لشکر شهدا/ تصرف ۲ پایگاه با رشادت بچه رزمنده‌ها بیشتر بخوانید »