شهید روحانی

تشییع پیکر همسر اولین شهید روحانی دفاع مقدس در بروجرد

تشییع پیکر همسر اولین شهید روحانی دفاع مقدس در بروجرد


تشییع پیکر همسر اولین شهید روحانی دفاع مقدس در بروجرد

به گزارش نوید شاهد، پیکر مرحومه فاطمه حکمتی همسر اولین شهید روحانی دفاع مقدس حجت الاسلام والمسلمین شهید شریف قنوتی عصر دوشنبه ۴ فروردین بر روی دستان مردم بروجرد تشییع شد.

حاجیه‌ خانم فاطمه حکمتی همسر شهید حجت الاسلام والمسلمین قنوتی بعد از سال‌ها رنج دوری همسر و فرزند شهیدش در روز ۲۱ ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۴ دعوت حق را لبیک و به همسر و فرزند شهیدش پیوست.

گفتنی است در روز ۲۴ مهر ۱۳۵۹ حجت الاسلام و المسلمین قنوتی به هنگام رساندن مهمات به یکی از نقاط درگیری در خیابان چهل‌متری خرمشهر، به مقر عوامل بعثی وارد شد.

نیروهای بعثی با مشاهده وانت حامل شریف قنوتی وانت مزبور را زیر رگبار گلوله بستند، شهید که به همراه راننده‌اش در میان آتش عراقی‌ها گرفتار شده بود تصمیم گرفت از محل دور شود، اما عراقی‌ها لاستیک اتومبیل را نشانه رفتند و دیگر کاری از دست شیخ و راننده‌اش برنمی‌آمد.

عراقی‌ها برای ازبین‌بردن او نیروی زیادی به میدان معرکه هدایت کردند و سرانجام این روحانی رزمنده را بر اثر اصابت گلوله به آرنج‌ها و زانوها و گردن به شهادت رساندند، وقتی شیخ شریف روی زمین افتاد، آنان خود را به او نزدیک کردند، سپس فرمانده عراقی‌ها سرنیزه‌ای را در شقیقه شیخ فرو برد و چرخاند.

صدای نحیف شیخ شنیده می‌شد که می‌گفت «الله‌اکبر، انا لله و انا الیه راجعون.» آن سفاک، چشم شیخ را نیز از حدقه بیرون آورد. بعد با پایکوبی شعار می‌دادند «قتلنا الخمینی! قتلنا الخمینی!» (ما خمینی را کشتیم»).

مدتی بعد رزمندگان اسـلام خود را به محل نبرد رساندند و پس از سـاعت‌ها جنگ تن‌ به‌ تن، پیکر شیخ را از دست متجاوزان گرفتند و به پشت‌جبهه انتقال دادند.

آن روز شیخ و عده‌ای از یارانش در سراسر شهر، مردانه با دشمن متجاوز جنگیدند و پس از رشادت‌های فراوان به شهادت رسیدند و نام خرمشهر هم به خونین‌شهر تغییر یافت.

آن بدن مطهر با قبای خونین در قبرستان شهدای آبادان قطعه شهدای خرمشهر در میان یارانش غریبانه به خاک سپرده شد تا برای همیشه مزارش میعادگاه عاشقان و آزادگان باشد، روحش شاد و راهش ماندگار و پررهرو باد.



منبع خبر

تشییع پیکر همسر اولین شهید روحانی دفاع مقدس در بروجرد بیشتر بخوانید »

شهید «آیت‌الله فضل‌الله محلاتی»؛ سیمای چهل سال درخشش روحانیت در انقلاب و دفاع مقدس

شهید «آیت‌الله فضل‌الله محلاتی»؛ سیمای چهل سال درخشش روحانیت در انقلاب و دفاع مقدس


شهید «آیت‌الله فضل‌الله محلاتی»؛ سیمای چهل سال درخشش روحانیت در انقلاب و دفاع مقدس

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، اول اسفند ۱۳۶۴، روزی است که چهره تابناک روحانیت مبارز و شاگرد و شیفته مکتب امام(ره) و نماینده ایشان در سپاه، «آیت الله فضل الله مهدیزاده محلاتی»، با جنایت صدامیان در هدف قراردادن هواپیمای «فرند شیپ» متعلق به «شرکت هواپیمایی آسمان»، حامل جمعی از خدمتگذاران کشور، در راه عزیمت به جبهه های نور و بازدید از خطوط عملیاتی «والفجر ۸» با موشک، به قافله شاهدان و شهیدان پیوست. این بار کسی که در جبهه، رزمندگان عاشق پیر جماران، عطر و بوی خمینی را از رایحه‌ی او می‌شنیدند، قبل از اینکه به جبهه برسد، همسفر شهیدان شده بود!

با گریه گفتم: می‌خواهم طلبه شوم!

فضل الله مهدى زاده محلاتى فرزند حاج غلامحسین در سال ۱۳۰۹ شمسی در محلات بدنیا آمد. پدرش از کسبه بازار تولید و فروش فرش و بزازی بود که کشاورزی هم می‌کرد. پدر و مادر فضل‌الله سواد خواندن و نوشتن نداشتند. فضل‌الله را در شش سالگى به مدرسه اى به نام «مدرسه میرزا» که از نوع مکتب‌خانه هاى قدیم بود، سپردند. مدیر مدرسه، مردى باسواد و متدین بود که در تربیت صحیح بچه ها مى کوشید و آن ها را به شیوه اى اسلامى پرورش مى داد. وى تا کلاس ششم در همین مدرسه درس خواند، اما با همه عشق و علاقه اى که براى تحصیل در وجودش حس مى‌کرد، پدر، اجازه نداد براى ادامه تحصیل به مدارس دولتى برود. پدرش مایل بود که پیشه او را دنبال کند و در کارها کمکش باشد.
شهید محلاتى، خود در این رابطه چنین مى‌گوید: «در محلات که شهرى مذهبى بود، تابستان ها عده اى از مراجع تقلید مى آمدند. مرحوم آیت الله سیدمحمدتقی خوانساری (متوفاى ۱۳۷۱ ه.ق) سال هاى بسیار؛ تابستان ها تشریف مى آوردند. مرحوم آیت الله صدر و حضرت امام خمینی، چند سال تابستان تشریف مى آوردند. طلبه هاى زیادى هر تابستان به محلات مى آمدند. در این شرایط، ناگهان عشق و علاقه اى بر من مستولى شد که بروم طلبه شوم. پدرم مخالف بود و من در کتاب هاى دعا جستجو مى‌کردم که ببینم چه دعایى موجب مى شود که انسان حاجتش برآورده شود. یادم هست که در همان سال «عمل ام داوود» را به جا آوردم. سه روز روزه ماه رجب با همان اعمال خاص را انجام دادم و حاجتم این بود که پدرم راضى شود تا من طلبه شوم. بالاخره روى همین عشق به طلبگى یکى دو سال در همان جا پیش اهل علم درس خواندم و در ضمن به پدر و مادرم کمک مى کردم. در یکى از تابستانها که بر حسب معمول آیت الله سید محمدتقى خوانسارى به محلات آمده بودند، نزد ایشان رفتم و با گریه و زارى گفتم: مى خواهم طلبه شوم، پدرم راضى نمى شود. آیت الله خوانسارى، حاج محمدحسن عموى فضل الله را خواست و به وى گفت: شما، پدر ایشان را راضى کنید من نیز در قم، سرپرستى او را به عهده مى‌گیرم. با اصرار عمویش، پدر راضى مى‌شود و او با دلى پرشور و علاقه اى سرشار در سال ۱۳۲۴ در سن ۱۵ سالگى در حالى به شهر مقدس قم رهسپار مى گردد که هنوز چند ماهى از ورود آیت‌الله بروجردی به قم نگذشته است.

در مسیر فضلیت و کمال

او در یکى از حجره هاى «مدرسه فیضیه» سکونت مى‌گزیند و با جدیت کامل به ادامه تحصیل مشغول مى‌شود و از محضر اساتید و علماى بزرگوار کسب فیض مى‌کند. مغنى را از آیت الله شیخ على پناه اشتهاردى، مطول و لمعه را از آیت الله شهید محمد صدوقى یزدى، اقتصاد اسلامى و منظومه را از آیت الله شهید مرتضی مطهری، رسائل و مکاسب را از حاج شیخ مرتضى حائرى یزدى، تفسیر و فلسفه را از آیت الله علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، دروس خارج فقه و اصول را از آیت الله بروجردی و بیشتر از محضر امام خمینی استفاده و کسب فیض کرد.

همراه و همسنگر «نواب»، نماینده «آیت الله کاشانی»

او از آغاز ورود به حوزه علمیه قم، یکى از شیفتگان مرحوم آیت الله سیدمحمدتقی خوانساری بود. مردى که آوازه مبارزه اش در جنگ عراق و انگلستان در منطقه خاورمیانه پیچیده و مقام معنوى او در نماز باران مشهوری که در قم خواند، تجلى یافته بود. در نتیجه روح تقوى و مبارزه را در درجه اول از این اسوه تقوى و مبارزه فراگرفته، سپس، با رفت و آمد به خانه اش با شهید نواب صفوی رهبر فدائیان اسلام آشنا شد و روح مبارزه در او تقویت یافت. آقای عبدخدائى نقل می‌کند: «وقتى به تهران آمدم، از شهید نواب صفوى پرسیدم که شیخ فضل الله محلاتى از کى با شما آشناست؟ ایشان فرمود: در جریان جنازه پهلوى ایشان جزو چهل نفر روحانى بودند که همراه ما علیه آوردن جنازه رضاخان به قم، در تظاهرات شرکت داشت.» شیخ فضل الله پس از بازگشت «آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی» از تبعیدگاه لبنان، به تهران، هر هفته پنج شنبه و جمعه به تهران مى رفت و در خانه هاى مخفى با مرحوم نواب یا در منزل مرحوم آیت الله کاشانى بود. در این ایام بارها از طرف آیت الله کاشانى براى تبلیغ به شهرستان ها اعزام گردید. در جریان ۳۰ تیر در سبزوار مورد سوء قصد قرار گرفت که جان سالم به در برد و مخفیانه به مشهد رفت و مدتى در آن جا ماند.
در دوره هفتم انتخابات مجلس شوراى ملى که روابط آیت الله کاشانى با مصدق هنوز خوب بود، به عنوان نماینده آیت‌الله کاشانى چهار ماه در آذربایجان به تبلیغ و ارشاد مردم پرداخته، خود نیز در انتخابات شرکت کرد.

امام به من فرمود: «منبری ها هیچ چیز نگفتند! امروز شما برو منبر»…

مجاهد نستوه، شهید محلاتى از ابتداى نهضت اسلامى روحانیت، همگام با امام خمینی(ره) در مبارزات علیه رژیم ستمشاهى شرکت داشت و در گسترش اهداف رهبر انقلاب و پخش سخنان و اعلامیه هاى آن مرجع عالیقدر، سر از پا نمى‌شناخت. بعد از حادثه دلخراش حمله مزدوران رژیم به مدرسه فیضیه قم، در سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) و ضرب و شتم طلاب و روحانیون و به شهادت رساندن و مجروح ساختن تعدادی از آنان، امام در بیانیه مشهور: «شاه دوستی یعنی غارتگری… شاه دوستی یعنی تجاوز به اسلام…» مبارزه علنی و خروش بزرگ خود را در برابر ستمگری دستگاه جبار و طاغوتی آغاز نمود.
روایت خود این عالم شهید را بشنویم: «محرم در پیش بود، امام مرا خواستند و فرمودند: بروید وعاظ تهران و سران هیئت ها را جمع کنید تا در محرم امسال بتوانیم حداکثر بهره بردارى را بکنیم، دستورالعملى هم در این زمینه به من دادند؛ اعلامیه اى هم دادند که در ماه محرم در دستجات و سینه زنی ها جنایات شاه و جریان فیضیه تشریح شود. ما آمدیم و چند جلسه‌اى با وعاظ گرفتیم و خدا مى داند که در تهران از دست روحانیون مخالف با امام چه کشیدم! و چه درگیری هایى با بعضى از این علما داشتم، همان وقت براى اعلامیه انجمن هاى ایالتى و ولایتى از صبح تا شب در خانه علما تک تک امضا گرفتم. صد و بیست امضا جمع شد و چاپ کردم، در آن موقع عجیب بود که کسى بتواند این همه امضا را جمع کند. من توى خانه تمام این ها رفتم با التماس و با هر وضعى که بود امضا را از این ها گرفتم. صبح روز هشتم محرم بود که به قم رفتم. امام به من فرمود: روز هشتم روضه است. منبری ها آمدند این جا و منبر رفتند ولى چیزى نگفتند. بعد فرمودند: شما امروز برو منبر و شروع کن من هم مى آیم. من منبر را به حول و قوه الهى آن جا شروع کردم و خیلى شدید، حملات رژیم به مدرسه فیضیه و تجاوزاتشان را برشمردم.»

شانزده بار زندان، از ۱۵ خرداد ۴۲ تا پیروزی انقلاب!

شهید محلاتى از آن روز تا پیروزى انقلاب اسلامى لحظه اى از پا ننشست و در این راه، بارها به زندان افتاد، شکنجه ها دید، تبعیدها کشید، بارها به خانه شان ریختند. تفتیش کردند و اذیت و آزار خانواده قطع نمی‌شد. همسر گرامى ایشان در این باره مى گوید: «از اول زندگیمان که من یاد دارم، حدود پانزده، شانزده بار ایشان زندان رفتند، از پنج روز شروع شده تا پانزده روز، بست روز، دو ماه، چهار ماه… خاطرم هست ساواکی ها معمولاً شب ها مى‌ریختند توى خانه ما، کم مى شد روز بیایند، ساعت ده یا ده و نیم مى آمدند. موقعى که مى آمدند، مدام دست مى گذاشتند روى زنگ تا در باز شود همین که زنگ پشت هم مى‌زدند، من مى فهمیدم ساواک است. چند تا عکس خصوصى حاج آقا با امام داشتند که قایم مى‌کردم. یا اگر یک‌وقت، اعلامیه‌اى در خانه داشتم، فورى این ها را در لباسم مى‌گذاشتم، مرا که نمى گشتند.»

این صدای انقلاب اسلامی ایران است!

لحظه اى که شاید براى اکثر مردم ایران فراموش نشدنى است و شیرینى آن همه تلخى‌ها و مصیبت‌ها را به فراموشى سپرد، زمانى است که رادیو، توسط مردم به تصرف درآمد و صداى انقلاب از این رسانه به گوش ملت رسید. روزنامه اطلاعات در روز دوشنبه ۲۳ بهمن این گونه نوشت: «با آغاز پخش صداى واقعى ملت ایران از رادیو و در پى پخش سرود اى ایران اى مرز پر گهر صداى گوینده رادیو در فضاى انقلابى ایران چنین طنین انداز شد؛ این جا تهران است، صداى راستین ملت ایران، صداى انقلاب»
گوینده این جملات و اولین صدای انقلاب از رادیو، کسی نبود جز شهید محلاتی. خود، در این خصوص مى‌گوید: «بعدازظهر ۲۱ بهمن، تقریباً مراکز نظامى سقوط کرده بود ولى در بالاى شهر هنوز تیراندازى بود. تصمیم گرفتیم برویم رادیو را تصرف کنیم چند نفر مسلح با خود برداشتم و در میان رگبار گلوله رفتیم و ایستگاه رادیو را به تصرف درآوردیم. و من اعلام کردم: این صداى انقلاب اسلامى ایران است، و ساعتى را با پیام امام و صحبت هاى خود اداره کردم. تا سرانجام جام جم به دست نیروهاى انقلاب افتاد. بدین ترتیب انقلاب، پیروز شد.»

نماینده «ملت»، نماینده «امام»

این روحانی مبارز، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسئولیتها و مناصب مهمی، انجام وظیفه کرد. روایت خود او را بشنویم: «بعد از پیروزى انقلاب به عنوان اولین دبیر جامعه روحانیت مبارز انتخاب شده و مسئولیت تشکیل دبیرخانه به بنده واگذار گردید. از طرف حضرت امام در صندوق تعاون صنفى نیز مشغول به کار شدم. در سال ۱۳۵۸ از طرف امام مسئول برگزارى مراسم حج شدم. با انتخابات دوره اول مجلس شوراى اسلامى از سوى مردم محلات کاندید شدم و به مجلس راه یافتم و ناچار از امور دبیرخانه استعفا نمودم. در اوائل مجلس، حسب الامر حضرت امام به نمایندگى ایشان به سپاه پاسداران انقلاب اسلامى آمدم. چون به کارهاى دیگر نمى‌رسیدم، از همگى به جز نمایندگى در سپاه و نمایندگى مردم محلات در مجلس شوراى اسلامى استعفا دادم.»

من لیاقت شهادت نداشتم. دعا کنید شهید بشوم!

شهید محلاتى عاشق شهادت بود، او بارها مى‌گفت: «کمیته استقبال امام را من و آقاى مطهری و آقای دکتر مفتح تشکیل دادیم، آن دو بزرگوار شهید شدند اما من لیاقت شهادت نداشتم.»
همسر شهید مى‌گوید: «بعد از شهادت دکتر بهشتی و شهید باهنر، همیشه مى‌گفت: من سعادت شهادت ندارم، در مواقعى که خانه بود، همیشه راه مى‌رفت و مى‌گفت: خانم شما مرا حلال کنید! از سر تقصیرات من بگذرید و دعا کنید من به شهادت برسم.»
عصر روز سه شنبه، یک هفته قبل از شهادت در مراسم تشییع پیکرهای جمعی از شهدای قم، در صحن مطهر حضرت معصومه (س) با شور و التهاب چنین گفت: «من رشک مى برم به این شهدا که چه آرام و پرطمطراق بسان مرغان بهشتى بال و پر گشوده اند و به سوى معبود محبوب در پروازند.»

هواپیما را نگهدارید! من حتما با همین هواپیما می‌خواهم بروم!…

روز وصال رسیده بود و شهید فضل الله محلاتى به طرز شگفتی، انگار می خواست در آن سفینه آسمانی باشد که محمل معراج او بود… روز پنج شنبه اول اسفند ۱۳۶۴ قبل از حرکت توسط آقاى اکرمى به فرودگاه تلفن کرد و گفت: «هواپیما را نگهدارید! من حتما مى‌آیم…» حتى به ایشان مى‌گویند ظاهراً یک هواپیماى دیگر یک ساعت بعد پرواز مى‌کند، شما با آن بروید، ایشان گفت: نه، من با همین هواپیما مى‌روم!» آرى شهید محلاتى، بیقرار رفتن بود و شوق و شتاب شهادت داشت و پیوستن به یاران و همراهان شهیدش…

روز شهادتش «روز روحانیت و دفاع مقدس» شد

در میان این یاران انقلاب هشت تن از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى به نام هاى: شهید ابوالقاسم رزاقى، شهید مهدى یعقوبى، شهید سید ابوالقاسم موسوى دامغانى، شهید غلامرضا سلطانى، شهید سید نورالدین رحیمى، شهید سید حسن شاهچراغى، شهید على معرفى زاده، شهید محمد کلانه اى و چند تن از قضات دادگسترى وجود داشتند. در حالى که با هواپیماى مسافربرى متعلق به شرکت هوایى آسمان عازم اهواز بودند در نزدیکى شهر اهواز از سوى دو فروند از جنگنده هاى متجاوز عراقى هدف حمله قرار گرفتند و در منطقه ویسى در ۲۵ کیلومترى شمال اهواز با سقوط هواپیمایشان به فوزعظیم شهادت، نائل آمدند.
از آن جا که این گروه عازم جبهه هاى نور بودند و در جمع آنان تعداد زیادى از علما و روحانیون مبارز به درجه رفیع شهادت نایل آمدند، این روز به «روز روحانیت و دفاع مقدس» نامگذارى شد. تا بدین وسیله همه ساله از مجاهدات خستگى ناپذیر این پاسداران راستین اسلام و انقلاب، تجلیل گردد.

پیکرش را نمی شد غسل داد. با همان لباس روحانیت دفن شد

چندین وصیتنامه نوشت، آخرین وصیت نامه اش را در مرداد ماه ۶۴ شش ماه قبل از شهادتش به رشته تحریر درآورده است و در آن خطاب به فرزندانش نوشته است: «سه چیز را اگر نداشته باشید، من از شما نمى‌گذرم و از شما راضى نخواهم بود: الله، قرآن، و امام…»
او آرزو داشت با لباس روحانى شهید و با همان لباس هم به خاک سپرده شود. بدین جهت در لحظات بحرانى و شرایط سخت هم لباس روحانى‌اش را به تن داشت و در آخر با همان لباس و قبای نویى که پوشیده بود، شهید شد. پیکرش طورى بود که نمى شد غسلش داد و با همان لباس دفن شد و به آرزویش رسید.

انتهای گزارش/



منبع خبر

شهید «آیت‌الله فضل‌الله محلاتی»؛ سیمای چهل سال درخشش روحانیت در انقلاب و دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

یادواره شهدای روستای اختیارآباد کرمان برگزار شد

یادواره شهدای روستای اختیارآباد کرمان برگزار شد


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمان، به مناسبت هفته بسیج، یادواره شهدای روستای اختیارآباد از توابع کرمان با حضور مردم و خانواده شهدا شامگاه، سوم آذرماه در گلزار شهدای اختیار آباد برگزار و از خانواده شهید «علی عامری» شهید روحانی شاخص سال ۱۴۰۱ تقدیر شد.

حجت‌الاسلام «کاظم عامری» امام‌جمعه کاظم‌آباد در این مراسم با بیان اینکه شهیدان زنده جاویدان هستند و ما به شهدا پناه آورده‌ایم و راه آنها را ادامه خواهیم داد، در مورد شهید عامری اظهار داشت: شهید عامری در سال ۱۳۵۳ وارد مدرسه علمیه قم شد. این شهید اولین روحانی بود که به‌عنوان مُبلغ به جازموریان در جنوب کرمان اعزام می‌شوند و مردم برای ساختن آینده استان ایشان را لایق می‌دانستند.

وی در ادامه به بخشی از اقدامات شهید عامری پرداخت و افزود: او بسیار به درس اهمیت می‌داد. گذشت بالایی داشت و به‌دنبال انتقام نبود. شهید عامری نقش مهمی در واگذاری زمین به افراد نیازمند داشت و حتی در این راه قطعه زمین خود را به نیازمند هدیه داد.

امام‌جمعه کاظم‌آباد با بیان اینکه شهید عامری در سال ۱۳۶۳ به شهادت رسید، افزود: شهید عامری به همراه ۲ برادر خود برای دفاع از انقلاب و نظام در جبهه حضور یافت و هر سه برادر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

حجت‌الاسلام محمدعلی رضا‌پور، نیز در این مراسم با بیان اینکه باید به تفاوت‌های خود با شهدا توجه و برای رسیدن به ویژگی‌های آنها تلاش کنیم، گفت: شهدا به عهد خود با خداوند پای‌بند بودند. آنها اگرچه معصوم نبودند اما معصوم از دنیا رفتند.

وی گفت : همانگونه که شهدا در عهد خود با خداوند صادق بودند ما نیز باید پیرو آنها باشیم و وصیت شهدا را بخوانیم.

 
یادواره شهدای روستای اختیارآباد کرمان برگزار شد
یادواره شهدای روستای اختیارآباد کرمان برگزار شد
یادواره شهدای روستای اختیارآباد کرمان برگزار شد
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

یادواره شهدای روستای اختیارآباد کرمان برگزار شد بیشتر بخوانید »

مخاطب اول در هر یک از عرصه‌های جهاد و دعوت به خیر روحانیت است

مخاطب اول در هر یک از عرصه‌های جهاد و دعوت به خیر روحانیت است


به گزارش مجاهدت از گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد کنگره بزرگداشت چهار هزار شهید روحانی که در تاریخ ۲۳ دی ۱۳۹۸ برگزار شده بود، صبح امروز (چهارشنبه) در محل برگزاری این همایش در قم منتشر شد.

حضرت امام خامنه‌ای در این دیدار، بزرگداشت علما و روحانیون مجاهد و پیش‌قدم در کار خیر را اقدامی شایسته خواندند و گفتند: در دوره دفاع مقدس، طلبه‌های جوان علاوه بر کار تبلیغی و دینی، در صفوف مقدم میدان جنگ هم وارد شدند و تعداد زیادی از آنان نیز به شهادت رسیدند.

رهبر انقلاب، جهاد و شهادت را فرهنگی ریشه‌دار در حوزه‌های علمیه دانستند و با برشمردن مصادیقی از علمای شهید شیعه و سنّی، افزودند: شهیدِ روحانی یعنی کسی که با جان خود وارد میدان دعوت به خیر می‌شود و امروز نیز به تقویت این روحیه در بین طلاب و فضلای جوان نیاز داریم.

ایشان امام عظیم‌الشأن را الگوی ممتازی از علم و جهاد خواندند و خاطرنشان کردند: آن بزرگوار همچنان‌که اول‌مجاهد دوران خویش و بلکه بسیاری از دوران‌ها بود و جهادی با عظمت‌تر از جهاد او با این نتایج در طول تاریخ شیعه وجود ندارد، در بالاترین مراتب علمی نیز قرار داشت که این نشان می‌دهد ورود در عرصه جهاد هیچ منافاتی با دانش، تحقیق و تدریس ندارد.

حضرت امام خامنه‌ای با اشاره به انواع جهاد از جمله جهاد علمی، نظامی، سیاسی و اجتماعی، افزودند: در هر یک از عرصه‌های جهاد که اولویت و نیاز کشور باشد، مخاطب اول آن که باید با احساس مسئولیت وارد میدان شوند، طلاب و فضلای جوان هستند.

ایشان با ابراز امیدواری به استمرار روحیه و فرهنگ افتخارآمیز جهاد در روحانیت، به دست‌اندرکاران کنگره شهدای روحانی توصیه کردند در ادامه این بزرگداشت‌ها با همفکری اهالی فکر و فرهنگ، نام، تصاویر، وصیت‌نامه و شرح حال و موقعیت شهدای روحانی تکثیر و ترویج شود تا امکان استفاده از موقعیت معنوی آن بزرگواران برای همگان فراهم شود.

انتهای پیام/ ۲۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مخاطب اول در هر یک از عرصه‌های جهاد و دعوت به خیر روحانیت است بیشتر بخوانید »

روایتی از زندگی آخوندی که آر.پی.جی‌زن جنگ شد +فیلم

روایتی از زندگی آخوندی که آر.پی.جی‌زن جنگ شد +فیلم



شهید «محمد تهرانی»، روحانی شاهرودی است که در کنار طلبگی، حضور عملی در میدان‌های نبرد را برای خود فریضه می‌دانست و با همین روحیه مثال‌زدنی، آر.پی.جی‌زن جبهه شد؛ هم‌رزمانش می‌گویند تانک‌های دشمن از تیررس او در امان نبودند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عملیات «والفجر ۳» در ساعت ۲۳ هفتم مردادماه ۱۳۶۲ با رمز «یا الله» در سه محور در غرب کشور و منطقه مهران اجرا و به آزادسازی دو جاده ایلام- مهران-دهلران و ارتفاعات زالوآب و نمه‌کلان بو و دشت مهران منجر شد.

در این عملیات، از شهرستان شاهرود نیز یگانی حضور داشت که ۹ شهید تقدیم کرد. سردار شهید شیخ «محمد تهرانی» از جمله این شهداست که به‌عنوان شهید شاخص استان سمنان معرفی شد.

اخیراً یادواره شهدای عملیات والفجر ۳ به محوریت این شهید بزرگوار در گلزار شهدای شاهرود به همت شهرداری، بسیج طلاب و روحانیون شهید مطهری، معاونت فرهنگی هنری سپاه و مرکز حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه شهرستان شاهرود برگزار شد که دارای نکات جالب‌توجهی بود.

شهید شیخ محمد تهرانی به‌عنوان شهید شاخص سپاه و بسیج استان سمنان معرفی و از این شهید، مستندی هم ساخته شده است.

این شهید روحانی در ۶ مهرماه سال ۱۳۳۴ در شاهرود متولد شد. دیپلم ادبیات گرفت. سپس وارد حوزه علمیه شد و در کنار آن به ورزش می‌پرداخت. فوتبال خوبی داشت و با آغاز جنگ وارد جبهه‌ها شد و بیش از پنج ماه در جبهه آر.پی.جی‌زن بود.

روایتی از زندگی آخوندی که آر.پی.جی‌زن جنگ شد +فیلم

نماز شکر در ارتفاعات

حسین جلالی، هم‌رزم شهید، خاطره کوتاهی از شهید تهرانی بیان و تأکید می‌کند: شهید محمد تهرانی وقتی در محور فرخ‌آباد به خط رسیدیم، تنها فردی بود که نماز شکر را در ارتفاعات خواند و این هنوز در یادم است.

وی اظهار کرد: ما در خط کمین تانک بودیم و وقتی این خط را تحویل شهید تهرانی و خانی دادیم، بعد از چند دقیقه خبر شهادت آنها به ما رسید.

روایتی از زندگی آخوندی که آر.پی.جی‌زن جنگ شد +فیلم

طلبه‌ای که در ورزش سرآمد بود

مرتضی احمدیان، از فرماندهان سپاه هم می‌گوید: این سردار شهید چندوجهی و جامع‌الشرایط بود و در کنار طلبگی، شاخصه‌های دیگری داشت که او را به این درجه رساند.

وی افزود: این شهید در عرصه ورزشی از قبل انقلاب، نوجوانان و جوانان را جمع کرد؛ زمانی که جمع شدن دور هم جرم بود و در ورزش باستانی، پهلوان و در فوتبال، قهرمان و در کوهنوردی، سرآمد بود. این شهید ورزش را مسیری برای تعالی می‌دانست.

فرمانده اسبق سپاه شاهرود با اشاره به شاخصه‌های علمی شهید تهرانی گفت: این شهید علم به‌روز و مطالعه داشت و در کنار ابوی مرحوم خود کار بنایی می‌کرد و با مزدی که می‌گرفت کتاب می‌خرید و می‌خواند و تعالیم آن را به دیگران منتقل می‌کرد.

وی با اشاره به تأکید دوستان طلبه شهید که او را از نخبگان علمی حوزه می‌دانستند، گفت: شهید تهرانی مدارج علمی را جهشی طی می‌کرد و به شهادت قریب به‌اتفاق دوستانش، اگر این شهید الآن زنده بود، مجتهد مسلمی شده بود و شاگردان فراوانی داشت.

احمدیان ادامه داد: شهید تهرانی از حیث اخلاق بسیار خوش‌رو بود و همیشه لبخند می‌زد و گشاده‌رو بود و با چهره باز با دیگران برخورد می‌کرد.

این فرمانده سپاه با اشاره به شجاعت شهید تهرانی اضافه کرد: شهید تهرانی در همه میدان‌ها شجاعانه حضور داشت و در صحنه شهادت هم در سنگر کمین آر.پی.جی بود و با شهید قربانعلی خانی و شهید فصیح بیکی برای شکار تانک حضور داشتند.

روایتی از زندگی آخوندی که آر.پی.جی‌زن جنگ شد +فیلم

هرگز نماز شبش قطع نشد

احمدیان، زهد و دوری از مادیات را از دیگر شاخصه‌های این شهید عنوان کرد و گفت: شهید همیشه لباس‌های ساده می‌پوشید و در جبهه هم لباس ساده داشت و زهد ایشان زیاد و زبانزد بود.

وی با بیان اینکه شیخ محمد در معنویت که شاخصه همه شهدای ماست سرآمد بود، اظهار کرد: در جبهه نماز شبش قطع نشد و ارتباط عمیقی با خدا برقرار کرده بود و بر تقوا و اخلاص عمل برای خدا تأکید داشت.

احمدیان بیان کرد: ۳۰ نفر از تیم فوتبال و جلسه قرآن تشکیل‌شده توسط این شهید، از جمله حسن عرب‌عامری، عباسعلی بازوی و احمد نقی‌زاده شهید شدند.

این رزمنده دفاع مقدس با اشاره به اینکه این شهید در ابتدای طلبگی با علامه طباطبایی دیدار داشت، گفت: در این دیدار، نصیحت علامه به وی این بود که خدا را فراموش نکنید و در طول روز به یاد خدا باشید و محاسبه و مراقبه داشته باشید.

وی با اشاره به توصیه شهید شیخ محمد تهرانی در خصوص اخلاص و درجات آن گفت: شهید در دست‌نوشته خود بیان می‌کند «آدمی اگر امر خدا را اطاعت کند، به ثواب دنیوی یا اخروی می‌رسد و مقابل نعمت‌ها باید سپاسگزار باشد. خدا تواناست و بقیه نیازمند. خدا را در همه حال ناظر بر خود ببینید و مطیع او باشید. فرمان حق تعالی را از روی محبت اطاعت کنید».

احمدیان به شهید احمد رضایی، همراه همیشگی شهید تهرانی هم اشاره کرد و افزود: این شهید با تربیتی که در جلسه قرآن و ورزش شیخ محمد آموخت، شب با وضو می‌خوابید و در جبهه اگر شب، ۱۰ بار از خواب بیدار می‌شد، هر ۱۰ بار وضو می‌گرفت که اجر شهید را ببرد و حالا به درجه قرب الی الله رسیده است.

روایتی از زندگی آخوندی که آر.پی.جی‌زن جنگ شد +فیلم

این کتاب‌ها برای کدام عالم ربانی است؟

کاظم مقدس، همرزم شهید تهرانی و از فرماندهان دوران دفاع مقدس هم با بیان اینکه شهید تهرانی در علم و شجاعت شاخص بود، گفت: شاهد بودیم این شهید و یارانش در عملیات والفجر ۳ تا سه و چهار بعدازظهر بسیار کار کردند و تانک‌های تی.۷۲ دشمن را منهدم کردند.

وی افزود: شهید تهرانی اهل زهد و تقوا بودند. نماز شب‌ها را در شرایط سخت می‌خواندند و شب عملیات در خط فرخ‌آباد، با دیگران شوخی می‌کردند و به رزمندگان روحیه می‌دادند.

همرزم شهید تهرانی گفت:‌ شهید تهرانی در ۱۵ مردادماه سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۳ در منطقه مهران بر اثر اصابت ترکش به گردن و بدن به شهادت رسید.

مقدس بیان کرد: در وصیت‌نامه او آمده بود که کتاب‌هایش را به کتابخانه مدرسه فیضیه قم اهدا کنند که وقتی آنها را جمع کردند، یک نیسان کتاب شد.

این همرزم شهید بیان کرد: در نوشته‌ها آمده که وقتی کتاب‌های شهید را تحویل کتابخانه فیضیه دادند، همه تعجب کردند که این کتاب‌ها برای کدام عالم ربانی است.

فیلم گذری بر عملیات والفجر ۳ به روایت شهید آوینی که شیخ محمد تهرانی در آن به شهادت رسید، را ببینید:

نمونه‌هایی که کم نیستند

هشت سال جنگ تحمیلی به معنای واقعی کلمه میدان ایثار و شهادت و البته مکان درس‌آموزی برای ما امروزی‌ها بود.

نمونه‌های شهید تهرانی که تمام وجود خود را در راه اسلام و میهن عزیزمان گذاشتند، کم نیستند و امروز باید سیره عملی آنها بیش از همیشه تبیین و ترویج شود.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از زندگی آخوندی که آر.پی.جی‌زن جنگ شد +فیلم بیشتر بخوانید »