شهید «سید محمد مهدی حکیم»؛ مجاهد «مصلح» و «موسس»

شهید «سید محمد مهدی حکیم»؛ مجاهد «مصلح» و «موسس»


شهید «سید محمد مهدی حکیم»؛ مجاهد «مصلح» و «موسس»

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، بیست و نهم دی ماه 1366، عوامل و مزدوران رژیم جنایتکار بعث عراق در شهر «خارطوم» سودان، جنایتی دیگر بر کارنامه ننگین خود افزودند و عالم مجاهدی را به شهادت رساندند که سراسر حیاتش، تجلی «مجاهدت مصلحانه» و سراپا مبارزه، روشنگری و نگاهی راهگشا و آینده‌نگر در تاسیس و تشکل سازمانها و نهادهای متعدد سیاسی، فرهنگی و مذهبی پیشرو و جریان‌ساز در منطقه و جهان اسلام بود. او با بنیانگذاری مساجد، مدارس، نشریات و جراید فرهنگی، موسسات خیریه و عام المنفعه، و مراکز مهمی چون «حزب الدعوه»، «مرکز جهانی اهل بیت علیهم السلام»، «سازمان حقوق بشر عراق» و چندین تشکل دیگر، مبارزه سیاسی خود با حزب فاسد و ضد اسلامی بعث عراق را با اصلاحگری اجتماعی، دینی و سنت احیاگری در ابعادی وسیع پیوند زد و عاقبت جان خود را نیز بر سر همین مسیر نورانی نهاد و به برادران شهید «آل حکیم» و به اجداد طاهرینش پیوست.

 

 از تبار «حکمت»

سید مهدی حکیم در ۱۳۱۴ش در نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش آیت الله سید محسن حکیم، مرجع مبرز جهان تشیع بود. نسب او به سادات طباطبایی و از آن طریق به امام حسن مجتبی(ع) منتهی می‌شود. نام این خاندان را از آن رو «حکيم» نامیدند که جدّش امير علی فرزند سيد‌بن مراد، طبيب مبرز و مشهور عصر خود بود. سيد بن مراد در آن زمان تنها طبيب نجف محسوب می‏شده است و طبيب را نيز در آن زمان، حکيم می‏گفتند. از اين جهت اين خانواده به « حکيم» شهره شدند. او مقدمات حوزه را نزد شیخ محمد تقی الفقیه، منطق، اصول و فقه در سطح عالی را نزد سید محمد و سید احمد حکیم، درس خارج اصول و فقه را نزد آیت الله خوئی، آیت الله شهید سید محمدباقر صدر و شیخ حسین حلی فراگرفت. او از همان آغاز جوانی و پس از طی مدارج علمی، به دستور پدر بزرگوارش، جهت ترویج معارف اسلام و تبلیغ و ترویج دین، راهی کشورهای مختلف شد.

 

بنیانگذاری «حزب‌الدعوه عراق» همراه با شهید «آیت‌الله صدر»

 سید محمدمهدی حکيم برای به ثمر رساندن آرمان اعتقادی و سیاسی خود و انسجام بخشيدن به نيروهای موجود در عرصه مجاهدتهای فرهنگی، بنيان نهادن اسلوب جديدی را لازم می‏ديد و برای تحقق اين هدف، وجود يک تشکل فکری – سياسی را ضروری می‏دانست تا در قالب اين شيوه جديد مبارزه، اهداف خود را عملی سازد. از همین‌رو بمنظور کنکاش در ساختار فکری و سياسی يک تشکل اسلامی، سفری به ايران کرد و از نزديک با تشکل سرّی فدائيان اسلام آشنا شد .

از طرفی با بررسی تشکيلات اخوان المسلمين و حزب التحرير در عراق، آنها را فاقد فکر استوار و روشن در چارچوب حکومت دينی در عصر غيبت يافت .

سرانجام برای تحقق این هدف و با توجه به بافت سياسی و فرهنگی جامعه عراق و جهان اسلام، با ارتباط و همکاری علما و شخصيت‏های برجسته حوزه به اين نتيجه رسيد که بايد به تأسيس یک حزب بپردازد و اين انديشه را با شهيد «آيت‏اللّه سيد محمد باقر صدر» در ميان گذاشت. ايشان نيز بر ضرورت این امر تأکيد کرد و نهايتاً در تاريخ 14 تير ماه 1338 تشکل دينی – سياسی «حزب الدعوة» ايجاد شد. با ظهور اين تشکل، جامعه عراق و جهان اسلام وارد مرحله جديدی از مبارزه فکری و سياسی شد .

تئوری پردازان اين حزب اسلامی، با ايجاد هسته‏های سازماندهی – حوزوی و دانشگاهی در داخل و خارج از کشور – همه را متوجه یک سلوک عملی در مبارزه سیاسی و عقیدتی منطبق با شرايط روز، ساختند و از جمله کادرهای رهبری اين جريان، شهيد حکيم بود که صادقانه به هدايت افکار می‏پرداخت .

حزب بعث که تا آن زمان يکّه‏تاز عرصه تلاش‏های سیاسی – تشکيلاتی بود، با پيدايش حزب الدعوة، آن را رقيب سرسخت خود در ميدان عمل ديد. لذا درصدد شناسايی و قلع و قمع هسته‏های مرکزی اين تشکيلات برآمد و بسياری از فعالان آن را تحت پیگردهای شدید و مستمر قرار داد و سرانجام به شهادت رساند.

 

تحت تعقیب دائمی و در لیست سیاه «حزب بعث عراق»

سید مهدی حکیم در جنبش اسلامی عراق در دهه ۱۳۴۰ و مقابله با اقدامات دین‌ستیزانه دولتهای پس از کودتای عراق تا ظهور حزب بعث، نقش مهمی داشت. به همین دلیل حزب حاکم، در ۱۳۴۸ او را به ارتباط با کشورهای خارجی و تلاش برای براندازی دولت و همکاری با کردها در مبارزه با حکومت وقت متهم کرد و درصدد دستگیری وی برآمد. بنابراین سیدمحمدمهدی مجبور شد عراق را ترک کند و به عربستان سعودی برود. او از آنجا به اردن، ایران و پاکستان سفر کرد و در ۱۳۵۰ عازم دبی شد.

برای روشنگری، منبر وعظ و خطابه را برگزید. در دوران اقامت در دبی، مبارزه سیاسی، خدمات اجتماعی، فرهنگی و نهضت اصلاحی و ارشادی و جهاد تبیینی خود را پی گرفت. در همین دوران، اقدام به تاسیس چند مسجد، اوقاف و صندوق خیریه و موسسه اهل البیت برای خدمت به محرومان کرد.

 

موسس نهادها، سازمان ها و موسسات جریان‌ساز و جهانی

 

پس از مدتی به دمشق و سپس از آنجا به لندن عزیمت نمود. در آنجا در سال 1361 جنبش گروه‌های اسلامی عراق (حرکة الافواج الاسلامیة العراقیة) را پایه‌گذاری کرد که هدف آن ایجاد هماهنگی بین گروه‌های مخالف حکومت حزب بعث در اروپا بود.علاوه بر آن، وی در تأسیس انجمن اسلامی جهانی اهل‌بیت (رابطة أهل‌البیت الاسلامیة العالمیة)، کانون اهل‌بیت (مرکز اهل‌البیت)، کمیته حمایت از آوارگان عراقی (لجنة رعایة المُهَجَّرین العراقیین)، و سازمان حقوق بشر در عراق (منظمة حقوق‌الانسان فی‌العراق) بسیار مؤثر بود. انجمن اسلامی جهانی اهل‌بیت اولین همایش خود را در ۱۳۶۲ در لندن برگزار کرد و سید محمدمهدی حکیم به دبیرکلی آن انتخاب شد. این انجمن از جمعیت‌های اسلامی نقاط مختلف جهان تشکیل می‌شد.

  

و سرانجام به برادران شهیدش پیوست…

 

در دی ماه ۱۳۶۶ جبهه ملی – اسلامی سودان از سید مهدی حکیم دعوت کرد تا در کنفرانسی که در «خارطوم» پایتخت سودان، برگزار می‌شد، شرکت کند. بعثی‌های عراق نیز که از این دعوت آگاه شدند و سالها بود قصد ترور وی را داشتند، سرانجام در ۲۹ دی ۱۳۶۶ این عالم بصیر و مصلح و مبارز خستگی‌ناپذیر را به شهادت رساندند. یکى از بستگان ایشان در مورد چگونگى ورود آیت الله حکیم به خاک سودان چنین اظهار مى دارد: «ساعت ۲ نصف شب جمعه ۱۳۶۸/۱/۱۴ وارد فرودگاه خارطوم شدیم. مورد استقبال یکى از برادران قرار گرفته، به وسیله ماشین او به هتل هیلتون انتقال یافتیم. بنا شد صبح روز جمعه ساعت ۹ در دومین جلسه کنفرانس شرکت کنیم. متأسفانه جهت انتقال ما به کنفرانس در زمان مقرر نیامدند… کنفرانس لحظه هاى پایانى خود را طى مى کرد و ما با پایان یافتن آن بدون شرکت در کنفرانس، تصمیم گرفتیم با حسن ترابى دبیر کل جبهه ملى – اسلامى سودان ملاقات کنیم. در شب یکشنبه ۱۳۶۸/۱/۱۷ براى ملاقات وى وارد منزلش شدیم و پیرامون مسائل جارى عراق، مسئله سیاسى فلسطین و مسئله مخالفین عراق صحبت‌هایى به میان آمد. پس از اتمام مذاکرات به هتل برگشتیم. شهید سید مهدى رفت که کلید از هتل دار بگیرد. در همان حال چند نفر عراقى مشکوک، آیت الله شهید را تحت نظر داشتند. من نیز رفتم تا کلید اطاق را از مسئول هتل بگیرم. ۲۰ ثانیه نگذشته بود که صداى شلیک گلوله شنیده شد. برگشتم دیدم که سید مظلوم نقش بر زمین شده است… بدن غرقه در خون شهید حکیم را به بیمارستان منتقل نمودند و به بازجویى از ساکنین هتل پرداختند. پیکر آغشته به خون شهید به بیمارستان منتقل شد، اما روح پاکش به ملکوت اعلى پیوست.»

پیکر او بعد از انتقال به تهران و تشییع، به قم منتقل شد و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (س) به‌خاک سپرده شد. بدینوسیله کارنامه حیات پرافتخار این عالم شیعی که پرچم جهاد در مسیر احیای تراث مبارک مکتب اهل بیت (علیهم‌السلام) را بر دوش گرفت و دمی از هجرت و جهاد و هدایتگری نیاسود، با شهادت، همچون همه برادران عالم و شهید خود که به دست صدامیان جنایتکار به این فوز عظیم نائل شده بودند، در تاریخ ماندگار شد.  

 

روایت عاملان از نقشه ترور تا فرار از سودان

 

«سالم الجمیلی» مدیر شعبه آمریکا در سازمان اطلاعات رژیم بعث عراق در گفتگویی با روزنامه الشرق الاوسط نحوه جنایت ترور شهید سید محمد مهدی حکیم و نحوه فراری دادن عاملان این جنایت را اینگونه شرح داد:

«سال ۱۹۸۸ میلادی تصمیم گرفته شد فعالیت ها علیه مخالفان رژیم در خارج از کشور ادامه یابد. محمد مهدی حکیم برادر [آیت الله] سید محمد باقر حکیم از بنیانگذاران حزب الدعوه الاسلامیه، از فعالان مخالفان حامی ایران در خارج بود و همواره به سرنگونی رژیم در عراق و برقراری یک سیستم اسلامی با همکاری ایران دعوت می کرد. تصمیم ترور او در جریان حضور در یک کنفرانس در سودان گرفته شد. عملیات ترور حکیم در هتل محل اقامتش در خارطوم اجرا شد. پس از آن یکی از عاملان توانست در آخرین لحظه خود را به هواپیمای عراقی برساند و به بغداد برگردد. در مقابل، افسر دوم همکار در این عملیات، برای برداشتن پاسپورتش که در سفارت عراق در خارطوم جا گذاشته بود، به آنجا رفت. در همین حین نیروهای امنیتی سودان سفارت را محاصره کردند و شروع به بررسی هویت افرادی کردند که به سفارت تردد داشتند. اول باید نقشه ای برای خارج کردنش از سفارت و سپس فراری دادنش به عراق با یک هواپیمای خطوط هوایی عراق که هفتگی بود، طراحی می شد. این افسر از طریق اتومبیل سفیر از سفارت فراری داده و به مجاورت فرودگاه خارطوم انتقال داده شد اما مراحل معمول سفر را انجام ندادیم. ساعت ۹ شب توانستیم او را با کمک یک افسر بلندپایه نیروی امنیتی سودان و از طریق دیوار خارجی فرودگاه به داخل منتقل کنیم. قبل از آن جلسه ای بین افسران عملیات ویژه و خلبان هواپیمای مقصد خارطوم در فرودگاه بین المللی صدام  برگزار شد اما او چیزی از ماموریت نمی دانست. از خلبان خواسته شد هنگام حرکت به سمت باند فرودگاه خارطوم، چراغ های هواپیما را سه بار پشت سر هم روشن خاموش کند که علامتی به این افسر و فردی بود که می خواستیم فراری اش بدهیم. همچنین از خلبان خواسته شد که دقایقی در ابتدای باند توقف کند و اجازه دهد درب عقب (درب اضطراری) باز شود و تا بسته شدن درب عقب و دریافت سیگنال تیک آف، حرکت نکند. برای اطمینان از اجرا، دو افسر سرویس اطلاعاتی عراق به عنوان میهمانداران هواپیما و بخشی از خدمه پرواز لباس مبدل پوشیدند. نقشه با موفقیت اجرا شد و افسر عامل حمله به بغداد بازگشت بدون اینکه خلبان یا مسافران بویی از قضیه ببرند.»

 

انتهای گزارش/ 



منبع خبر

شهید «سید محمد مهدی حکیم»؛ مجاهد «مصلح» و «موسس» بیشتر بخوانید »