تصاویر/ مراسم بزرگداشت شهید سیدحسن نصرالله در دلیجان
تصاویر/ مراسم بزرگداشت شهید سیدحسن نصرالله در دلیجان بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، حجتالاسلام والمسلمین «سید ضیاءالدین آقاجانپور» رئیس سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با اشاره به تدفین پیکر مطهر شهید سید حسن نصرالله، دبیرکل سابق حزب الله لبنان اظهار داشت: امروز با واقعه و رخداد بسیار مهم یعنی تشییع جنازه میلیونی عالم مجاهد شهید جناب سید حسن نصرالله مواجه بودیم که در لبنان برگزار شد و شخصیتهای زیادی از کشورهای مختلف دنیا برای حضور در این تشییع جنازه با شکوه در لبنان حضور یافتند.
حجتالاسلام آقاجانپور ادامه داد: آنچه که در یک جمله میتوانیم در خصوص این عالم برجسته و مجاهد کبیر بگوییم، این است که شهید سید حسن نصرالله این توفیق را پیدا کرد که تمام عمر و زندگی خودش را وقف دفاع از اسلام و قرآن و محرومان و مستضعفان کند.
رئیس سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع گفت: شهید سیدحسن نصرالله چهره محبوب در میان امت اسلامی است و نهتنها از مسلمانها، بلکه اگر از ادیان مختلف از مسیحیها و کسانی که مسلمان هم نیستند و کسانی که شیعه هم نیستند، سوال کنید، همگی شهید سیدحسن نصرالله را دوست دارند و به این خاطر که برای سیدحسن نصرالله فرقی نمیکرد که فرد چه مذهب و آیینی دارد و کار او و فکر او و مشی او این بود که از مظلومان و محرومان در مقابل زیادهخواهیهای ظالمان و مستکبران و در مقابل زورگوییهای نظام سلطه دفاع کند.
وی افزود: شهید سیدحسن نصرالله، در مقابل جنایات وحشیانهای که رژیم اشغالگر قدس نسبت به مردم مظلوم و بیپناه غزه و فلسطین و لبنان انجام میداد، آسایش و آرامش خودش را گرفته و شبانهروز به فکر مظلومان بود و شاید خیلیها هم مثلاً میگفتند که اگر رژیم اشغالگر قدس به غزه حمله کرده چه ارتباطی به لبنان دارد؟! چه ارتباطی به حزب الله دارد؟! اما سید حسن نصرالله خودش و تمام یارانش به میدان آمدند و برای حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین وارد عمل شدند و در همین مسیر هم ایشان جان خودش را که بالاترین هستی یک فرد و بالاترین سرمایه یک فرد است، فدا کرد و گرچه امروز شهید سیدحسن نصرالله نیست، اما خداوند متعال مطمئناً نام او و یاد او را برای همیشه تاریخ جاودان نگه میدارد و راه مکتب او برای همیشه هست و باقی میماند.
حجتالاسلام آقاجانپور تصریح کرد: نکتهای که باید بگوییم، اینکه بعضیها فکر میکنند که ما با صحبتکردن و یا با مذاکرهکردن میتوانیم با دشمنانمان کنار بیاییم؛ در حالی که این را باید بدانند که هویت جمهوری اسلامی ایران با ماهیت نظام سلطه در تعارض است.
وی افزود: ماهیت نظام سلطه زورگویی است، ماهیت نظام سلطه تحمیل خواستههای نامشروع بر ملتها و دولتهاست و ماهیت نظام سلطه و اساسشان بر ظلم و ستم و جنایت پایهگذاری شده است؛ یعنی خود رژیم اشغالگر قدس، اساس تشکیلات این رژیم اشغالگر بر غصب و بر غارت است، اساس تشکیل خود آمریکا هم نیز همین است؛ بنابراین به هیچ وجه با مذاکره کردن با اینها مشکلاتمان حل نمیشود و راه حل مشکلات قویشدن، مقاومت و ایستادگی است که ملت ایران راه مقاومت و ایستادگی را انتخاب کرده است.
انتهای پیام/ ۹۸۸
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
آقاجانپور: شهید سیدحسن نصرالله مدافع مظلومان بود بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از دفاعپرس از قم، مسعود نجابتی استاد برجسته گرافیک کشور در یادداشت خود از خوشنویسی و طراحی سنگ مزار شهید «سید حسن نصرالله» سخن گفته هست؛ متن یادداشت به شرح ذیل هست:
پس از روزها تلاش پیوسته، بالاخره فرصتی دست داد تا نفسی تازه کنم و گزارشی از این روزهای پر رمز و راز بنویسم؛ روزی که آمیخته بود از اشک، دعا، خنده و حیرت…
معجونی از زیارت، درس توحید و یک خیال باطل!؛ از منزلگاه ملائک تا درس عرفان
صبح امروز، توفیقی الهی نصیبمان شد تا میزبان همسر حاج رضوان باشیم؛ بانویی که گویی تاریخِ ایثار را در قامت خود جا داده هست.
همسر شهید، مادر شهید جهاد مغنیه، خواهر شهید بدرالدین (ذوالفقار) و عمهٔ شهیدی دیگر، وقتی پای صحبتش نشستم، یادِ جملهٔ آیت الله مصباح افتادم که سالها پیش در بازدید از خانهاش فرموده بود: «اینجا محل نزول ملائکه هست؛ حتی برای ورود باید اذن گرفت!» جالب آنکه این خانه را پس از شهادت حاج عماد خریده بودند و این نکته به دلیل شخصیت ویژه خود ایشان هست.
گویی تقدیر چنین بود که این مکانِ مقدس، میزبانِ خاندانی شود که هر نفسشان، روایتی از عشق و شهادت هست.
نیت ما هم زیارت بود و طلب دعا ولی علاوه بر اینها پای درس توحید نشستیم و عرفان ناب که گویی از آسمان بر جانمان میبارید.
چند جلد کتاب زیارت عاشورا و حدیث کساء را به ایشان هدیه کردم و عرض کردم همان دعایی که برای پسرتان جهاد کردید برای بنده هم داشته باشید. مکثی کردند و فرمودند: «شما هنوز باید بمانید و کار کنید.»
الغرض، دوستان عزیزی که فکر میکردند با طراحیِ بنرهای باشکوه، موشنگرافیهای حرفهای و مستندسازیِ حماسی و نامگذاری ساختمان مفید به عنوان مجموعه هنری شهید در تدارک بازگشتِ افقیِ ما بودند باید بگویم، «زهی خیال باطل!» هنوز مجبورید سایهٔ من را تحمل کنید! پس کمربندها را محکم ببندید و آماده باشید.
گاهی سرعتِ بی عجله زمین، از تندبادِ آسمان هم پیشی میگیرد.
از همان لحظهای که قدم به بیروت گذاشتیم، حجم عظیم پروژه نفسهایمان را بند آورد. جرثقیلها، داربستهای گسترده و تیمهایی که بیوقفه در حرکت بودند.
با خودمان فکر کردیم «تا روز مراسم تشییع، محال هست این همه کار تمام شود!»، اما عجیبتر از همه، آرامشِ غیرمنتظرهای بود که بر چهرهی افراد و مسئولان پروژه حکمفرما بود؛ گویی نه دغدغهای داشتند، نه عجلهای.
حتی وقتی بخش هنریِ که به ما سپرده میشد را بررسی میکردند، انگار زمان برایشان مفهومی نداشت. چند باری پیشنهاد دادیم جلسهی فوری بگذاریم و پیشرفت کار را نشان دهیم، اما تنها پاسخشان لبخندی بود همراه با این جمله: «شما از ما جلوترید… کمی صبر کنید!» که به شوخی گفتم: «عامو، شما شیرازیاید؟» همه خندیدند، اما زیر آن خندهها رازی نهفته بود که نمیفهمیدمش تا اینکه به سمت مزار رفتم. آنچه دیدم، باورنکردنی بود؛ گویی دستانی نامرئی، تمام پازلهای ناتمام را سر جای خود چیده بود. بنر عظیم ۱۵۰ در ۸ متری که حتی چاپش در این شهر جنگزده، معجزهای بود؛ حالا بالای سازهای ۱۶ متری، کاملاً استوار خودنمایی میکرد.
سنگ مزار که طرحش را دو روز پیش فرستاده بودیم، دقیقاً همانجا بود، صیقلی و بینقص. حتی کوچکترین جزئیات به انجام رسیده بود. در شهری که هنوز رد پای جنگ را بر تن دارد، این سرعت و دقت شگفت انگیز بود.
پشت سر هم زمزمه کردم: «امداد غیبی… واقعاً امداد غیبی…» انگار بیروت در سکوت، رازی را فریاد میزد: گاهی سرعتِ بی عجلهی زمین، از تندبادِ آسمان هم پیشی میگیرد.
اینجا بیروت هست؛ جایی که عشق به شهید، غیرممکنها را ممکن میکند!
پایان یک پارادوکس
طرح اولیه (سازهای مشکی و مکعبی شکل با دیوارههای سرد پیشساخته…) تصویری از «کعبه» در ذهنها تداعی میکرد! هر طرحی که داده میشد، بیم آن بود که دستمایه تبلیغات دشمن شود.
از طرفی میدانستیم دوستان لبنانی، ذائقهای مدرن دارند و نه سنتی! کلی «اتود» زدیم، اما رضایتمند نبود. انگار معماری میخواست ما را به چالش بکشد: «یا مدرنیته را فریاد بزن، یا سنت را! که یاد طرحی افتادم که سالها پیش برای گنبد مصلای تهران کشیده بودم؛ طرحی از «شهادت ثلاثه» با خطوط معقلی که پذیرفته نشد و به بایگانی رفت، اما امروز…
طرحها را متناسب با ابعاد سازه مزار تغییر دادم و روی دیوارههای مزار سید گستردم. با خود گفتم: «این طرح، قرار بود در تلفیق گنبد مصلی تهران باشد، اما تقدیر چنین شد که همنشین مزار سید عزیز شود در بیروت»
وقتی طرح به هیئت امنا نشان داده شد، تحسینها پی در پی میآمد: «عجب ایده مدرنی!». حتی همان دوستانی که نگران تداعی کعبه بودند. دوستان لبنانی با خنده میگفتند: «این طرح، نه سنت هست و نه مدرنیته؛ این معماریِ “حزباللهی” هست!» و من در سکوت به این فکر میکنم که شاید هنر واقعی، همان هست که تقدیر را دور میزند…
پایانِ یک آغاز…
گام اول را بستیم؛ طرحهای موقت مزار، حالا دیگر داشت خودش را نشان میداد و ما باید آماده میشدیم برای پیشنهاد و ارائه نقشههای اجرایی برای مرحله نهایی. اما در این میان، دست تقدیر یاورمان شد و توفیق همکاری با گروههای هنری حزب الله در روضةالشهدا و روضةالحوراء پیدا کردیم… پروژههایی که هنوز نفسشان گرم هست و ادامه دار…
از مزار شهید عزیز تا قدس شریف؛ روایتی از همبستگی که پرواز میسازد
پس از مراسم تشییع سید هاشم، راهی جنوب لبنان میشویم؛ به سرزمینی که خاکش روایتگر مقاومت هست و سنگهایش هنوز از جنگ میگویند. در میان این ویرانههای زنده، ایدهای داریم: طراحی رویدادی برای روز قدس، اگر زمانه با ما همراه شود. انگار تقدیر میخواهد هر قدممان، از مزار شهیدان تا خیابانهای قدس، ردپایی از امید بگذارد.
بلیطِ بازگشت؛ معمای ناتمام
کارمان تا آخر هفته بعد تمام میشود، اما معمای پروازِ بازگشت، ذهنمان را میخورد. با این ازدحام مسافران از شهرها و کشورهای دور و داستانی که برای پروازهای ایرانی و عراقی و ترکیهای درست کردهاند نمیدانیم دقیقاً چه زمانی موفق به تهیه بلیط برای برگشت شویم.
فقط میدانیم پیش از رفتن، در تشییع شهیدان سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین، دستهایمان را به نیابت از همه شما بلند میکنیم و نایبِ زیارت همه شما خواهیم بود، همانگونه که نایبِ عشقِ شما به سید مقاومتیم.
اینجا پایانِ کلام نیست…
ببخشید اگر سخن به درازا کشید. ملتمس دعایتانیم؛ همانطور که لبنانیها میگویند: «یعطیک العافیه» … (سلامتی را هدیه تان میکنم).
ما اینجا، در آستانه بازگشت، درگیرِ نجوای ماندن هستیم…
شاید پروازها به تعویق بیفتد، اما عزم ما هرگز زمینگیر نمیشود.
انتهای پیام/
به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، این روزها، روزهایی هست که در تاریخ ثبت میشوند. داغ دلها از شهادت سید مقاومت و یاران مقاومت تازه هست و به فضل خدا قرار هست پیکر مطهر او و همرزمش شهید «سید هاشم صفیالدین» فردا در بیروت به خاک سپرده شوند.
در این میان؛ با وجود خطرات، افراد زیادی خود را به بیروت میرسانند تا در تشییع این فرماندهان جبهه مقاومت شرکت کنند. بسیاری دیگر از مردم نیز دلشان میخواست در این مراسم حضور داشته باشند، اما به هر دلیلی نمیتوانند حضور پیدا کنند و در فضای مجازی احساسات خود را بیان کرده و از هشتگ «إِنّا عَلی العَهد» استفاده کردهاند.
انتهای پیام/ ۱۱۸
هر چند خودمان تهرانیم، اما دلمان لبنان است بیشتر بخوانید »