شهید شاهرخ ضرغام

تصاویر/ شهید «شاهرخ ضرغام»

تصاویر/ شهید «شاهرخ ضرغام»


تصاویر شهید «شاهرخ ضرغام»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تصاویر/ شهید «شاهرخ ضرغام» بیشتر بخوانید »

مستند «جامانده‌ی دشت» روی آنتن شبکه مستند می‌رود

مستند «جامانده‌ی دشت» روی آنتن شبکه مستند می‌رود


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، مستند «جامانده‌ی دشت» به کارگردانی علی تک‌روستا و تهیه کنندگی حسین همایون‌فر همزمان با سالگرد شهادت شهید شاهرخ ضرغام امشب ساعت ۲۰ از شبکه مستند پخش می‌شود.

«جامانده‌ی دشت» که محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج هست، پرتره سردار قاسم صادقی از رزمندگان و جانبازان جنگ و اعضای گروه فدائیان اسلام را به تصویر می‌کشد.

این مستند یکشنبه ۱۹ آذرماه ساعت ۱۲ بامداد و ساعت ۱۵ از شبکه مستند بازپخش خواهد شد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مستند «جامانده‌ی دشت» روی آنتن شبکه مستند می‌رود بیشتر بخوانید »

از پویش «کشتی‌گیر شهید» چه می‌دانید؟

از پویش «کشتی‌گیر شهید» چه می‌دانید؟


شهدای ورزشکار کم نداشتیم و نداریم. چندتایی از این قهرمانان، کشتی‌گیر بودند و به منش پهلوانی و جوانمردی اشتهار داشتند. پویش «کشتی‌گیر شهید» اتفاق ارزشمندی برای آشنایی با سه نفر از این قهرمانان است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اتفاق جالبی که تابستان امسال روی داده است و ارزش پرداختن دارد، پویش کتاب‌خوانی «کشتی‌گیر شهید» با محوریت سه کتاب درباره سه شهید از شهدای کشتی‌گیر کشور ماست. این پویش تازه شروع شده و طبق اخباری که متولیان رسانه‌ای کرده‌اند، تا پایان هفته دفاع مقدس ادامه دارد. از جمله مزایای آن، ترویج فرهنگ مطالعه، آن‌هم مطالعه درباره قهرمانان کشور ماست و چه پربرکت است که این قهرمانان از شهدا هستند. از این‌رو، نگاهی ولو اجمالی به سه کتابی که مبنای این پویش هستند خالی از لطف و فایده نخواهد بود.

نخستین کتاب، «شاهرخ‌نامه»، روایتی داستانی از زندگی شهید شاهرخ ضرغام است. «کار نامربوط همیشه داشتی دیگه. کسی کار حسابی نمی‌کرد که. آقا اول که نمی‌دونم چی شد به ما گفتن بیا برو کشتی بگیر. این زد کلاً همه‌چیو عوض کرد. زود بیدار می‌شدم، سر موقع می‌رفتم می‌اومدم. بالا هم رفتم، دیگه سر یه مسابقه‌ای اومدن بالاسر من شب قبلش، تهدید و تیزی و این چیزا، که باید ببازی. من اصلاً نفهمیدم واقعاً آدمای کسی بودن یا بازی بود یا چی بود. دیگه منم بی‌خیال شدم. کاش نمی‌شدم. دروغ چرا؟ بهترین روزام همونا بود که کشتی می‌گرفتم. جوون بودم دیگه. خوب بود.»

از پویش «کشتی‌گیر شهید» چه می‌دانید؟

این داستان را دانیال قاسمی‌پور نوشته است و او برای خلق صحنه‌ها و آوردن تک‌گویی‌ها و گفت‌وگوها، به پژوهشی گسترده درباره زندگی شهید ضرغام تکیه دارد. قاسمی‌پور کوشیده تا آن تحولی که درون شاهرخ ضرغام روی داد و بیرونش، یعنی زندگی‌اش را زیرورو کرد روایت کند و تا جایی که ممکن است به واقعیت‌ها وفادار بماند. از اغراق اجتناب می‌کند و همه‌چیز را سرجای خودش قرار می‌دهد. به قول نویسنده «خود شخصیت شهید ضرغام ویژگی‌های خاصی داشت که مانع گرفتاری نوشتارم به اغراق می‌شد؛ سیری که او در زندگی‌اش طی می‌کند و تحول شخصیتی‌اش یک‌شبه رخ نمی‌دهد که معجزه‌گونه باشد. او تحت تأثیر شرایطی که در برهه‌ای از تاریخ سرزمین‌مان رقم می‌خورد قرار می‌گیرد و از آن مهم‌تر اینکه شاهرخ در مسیر زندگی‌اش به جایی می‌رسد که باید یک طرف را انتخاب کند. در نهایت کیش فردی او تغییر زیادی نمی‌کند و فقط مسیر انتخاب‌های اوست که عوض می‌شود.»

«نخسایی‌ها» و «دوبنده خاکی»

کتاب دوم «نخسایی‌ها» نام دارد و کاری از مصطفی آقامحمدلو است. این کتاب به زندگی کشتی‌گیر شهید سجاد عفتی، از شهدای مدافع حرم اختصاص دارد و داستانی خواندنی درباره یکی از پهلوانان بی‌ادعای روزگار ما را روایت می‌کند. «کسی در مسابقات دانشگاهی او را نمی‌شناخت. بلندگوی سالن نام حریفش را خواند. سالن به احترام کشتی‌گیر مازندرانی و قهرمان استان، لبریز از سوت و کف شد و او سرحال و قبراق روی تشک آمد. کسی حریفش را نمی‌شناخت. چون چند ساعت برای کمک به وزن‌کم‌کردن نیما در سونا مانده بود، کمی بی‌حال به نظر می‌رسید و برای اینکه هم‌باشگاهی‌اش بتواند در ۶۶ کیلو کشتی بگیرد او با وجود کمبود وزن نسبت به حریف در ۷۴ کیلو کشتی می‌گرفت.»

اما واژه «نخسایی‌ها» چه معنایی دارد و به چه ماجرایی اشاره می‌کند؟ در توضیحش نوشته‌اند «نخسا» در ابتدا سرواژه طنزآلودی از عبارت «نیروهای خودسر سپاه اسلام» بود که به مرور توسط برخی مدافعان حرم در سوریه به «نیروهای خودجوش سرزمین‌های اسلامی» تبدیل شد و رفته‌رفته به‌طور جدی‌تر هویت مستقل خود را پیدا کرد. شهید عفتی نیز یکی از همین‌ها بود و میان همرزمانش به سید شناخته می‌شد. می‌گویند حتی وقتی شب‌ها با کیسه ارزاق در خانه یتیمان خالدیه و الحاضر در استان حلب می‌زد، آن‌ها نیز او را به همین نام، یعنی سید ابراهیم صدا می‌زدند.

کتاب «نخسایی‌ها» کتابی ساده و سرراست در مرور شهیدی از شهدای عزیز کشور ماست. این سادگی، در خدمت جذابیت شخصیت اصلی کتاب قرار می‌گیرد و خواننده را در همان نخستین صفحات، با متن درگیر می‌کند. «آن روزها در محله ما گوش شکسته برای خودش یک برند لاکچری حساب می‌آمد و صد امتیاز داشت. سجاد عفتی هم تکواندو را به عشق گوش شکسته‌ها رها کرد و اهل کشتی شد. وقتی هم آمد جدی و مردانه آمد. کشتی برای ما کم‌کم شد خواب و خوراک، و روز و شب‌مان را با آن سر می‌کردیم. سجاد به خاطر بدن منعطف و عقبه رزمی که داشت از بقیه جلوتر بود. زیرگیر بسیار قهار و فیتوزن حرفه‌ای باشگاه بود. بزرگ‌تر که شدیم در مسابقات دانشجویی تنکابن، تیم منطقه ما همیشه قهرمان می‌شد.»

سومین کتاب نیز «دوبنده خاکی» نام دارد و به زندگی شهید اصغر منافی‌زاده می‌پردازد. شهیدی که هم قهرمان و هم معلم بود و پیش عزیمت به جبهه برای دفاع از کشور، در آموزش و پرورش به عنوان معلم ورزش خدمت می‌کرد. او از آن دسته معلم‌ها بود که دانش‌آموزان بسیار دوستش داشتند و منش و مرام پهلوانی و زیست اخلاقی را از او می‌آموختند. نفیسه زارعی حبیب آبادی نویسنده این کتاب است و تلاش کرده تا وجوه مختلف زندگی غنی و شرافتمندانه شهید منافی‌زاده را نشان‌مان دهد.

روایت «دوبنده خاکی» در پیوند تنگاتنگ با واقعیت پیش می‌رود و همه‌چیز در آن، برای روایت هرچه بهتر و درست‌تر واقعیت است. «ساک را که تحویل گرفتم روی پله مقابل درمانگاه نشستم. سرِ حوصله وسایلم را بیرون ریختم. نگاهی به کفش‌های کشتی‌ام انداختم؛ دستم را توی لنگه‌ای از آن‌ها چپاندم. انگشت اشاره‌ام خیلی راحت از سوراخ نوک کفش بیرون زد. دلم هُری ریخت؛ انگار گنج بزرگی را از دست داده بودم. دوبندهٔ قرمزی که از عباس برادرم به من رسیده بود را بیرون کشیدم؛ بند روی شانه‌اش پاره و خون دَلَمه رویش خشک شده بود. دیگر جایی برای کوک‌های ناشیانه آبجی کبری هم نمانده بود.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از پویش «کشتی‌گیر شهید» چه می‌دانید؟ بیشتر بخوانید »

بانوی قهرمان مازندرانی مدال آسیایی‌اش را تقدیم شهید تهرانی مقدم کرد

بانوی قهرمان مازندرانی مدال آسیایی‌اش را تقدیم شهید تهرانی مقدم کرد


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از ساری، «سپیده بابایی» دارنده مدال نقره کشتی آلیش قهرمانی آسیا در ازبکستان، مدال خود را تقدیم به شهید «حسن تهرانی مقدم» کرد.

ملی پوش وزن ۵۵ کیلوگرم تیم آلیش بانوان کشورمان مدال نقره خود در رقابت‌های آلیش قهرمانی آسیا که روز دوم خرداد، در کشور ازبکستان برگزار شد را به شهید «حسن تهرانی مقدم» تقدیم کرد.

وی در این خصوص گفت: قبل از مسابقات نیت کرده بودم که اگر روی سکو رفتم مدالم را به شهید دانشمند تهرانی مقدم تقدیم کنم و خدا را شاکرم که این لطف را از من دریغ نکرد.

وی افزود: دعا می‌کنم که دعای این شهیدان همیشه بدرقه راه ملی پوشان باشد.

پس از درخشش تیم ملی کشتی آلیش بانوان کشورمان که با قهرمانی در رقابت‌های بخش کلاسیک و آلیش آزاد آسیا در کشور ازبکستان همراه بود، مسئولان آلیش آسیا طی مراسمی با اهدای مدال و حکم «هدی نقیبی» سرمربی تیم آلیش بانوان را بعنوان بهترین مربی آسیا در سال ۲۰۲۳ انتخاب کردند که این بانوی افتخارآفرین پس از این انتخاب مدال خود را به خانواده معظم شهید کشتی گیر «شاهرخ ضرغام» اهداء کرد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بانوی قهرمان مازندرانی مدال آسیایی‌اش را تقدیم شهید تهرانی مقدم کرد بیشتر بخوانید »

توبه‌کنندگان جزو اولین کسانی بودند که به دفاع مقدس پای نهادند

توبه‌کنندگان جزو اولین کسانی بودند که به دفاع مقدس پای نهادند


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: انقلاب اسلامی ایران موجب ایجاد انقلاب اعتقادی در برخی افراد شد و آن‌ها را وارد جبهه حق کرد؛ به‌عبارتی دیگر برخی افرادی که در دوران حکومت پهلوی خطاکار بودند، در جریان انقلاب اسلامی متحول شدند، توبه کردند و به سیل خروشان مریدان امام خمینی (ره) پیوستند و در دوران دفاع مقدس نیز بسیاری از این افراد، جزو اولین افرادی بودند که به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافتند و مقابل دشمن تا به دندان مسلح بعثی ایستادند و از این میان، تعدادی نیز به شهادت رسیدند که این شهدا را به‌عنوان «شهدای احرار» می‌نامند.

سردار «قاسم صادقی» یکی از یادگاران دوران هشت سال دفاع مقدس است که از ابتدای جنگ تحمیلی در جبهه‌ها حضور داشته و در گروه «فدائیان اسلام» به فرماندهی شهید سید مجتبی هاشمی، در کنار شهدای احرار جنگیده است. وی چند سالی است که برای زنده نگه داشتن یاد و خاطرات «شهدای احرار»، یادمانی را با عنوان یادمان شهدای «دشت ذوالفقاری» در حوالی شهر آبادان احداث کرده است و خود نیز به روایت‌گری از این شهیدان والامقام برای زائران راهیان‌نور می‌پردازد.

شناخت بیشتر شهدای احرار و این‌که آن‌ها چگونه پای در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل گذاشتند، موجب شد تا خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس به سراغ این یادگار دوران دفاع مقدس برود، تا روایت‌های وی از همرزمان شهیدش را به نگارش دربیاورد.

سردار قاسم صادقی در این گفت‌وگو به یکی از دیدارهای خود با رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره می‌کند و می‌گوید: من یک‌بار که خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی رفته بودم، وقتی می‌خواستم خاطره بگویم، گفتم که من معمولاً از شهدای منفی می‌گویم. ایشان فرمودند که شهدای منفی چه کسانی هستند؟ گفتم شهدایی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برای خود دار و دسته و بساطی داشتند؛ اما وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، متحول شدند؛ لذا آقا فرمودند «این درست است که ما همه شهدا را به میدان بیاوریم و معرفی کنیم و بگوییم که شهدا دست‌یافتنی هستند».

آن چه در ادامه می‌خوانید، بخش نخست ماحصل گفت‌وگوی خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس با سردار قاسم صادقی است.

دفاع‌پرس: شهدای دشت ذوالفقاری چه کسانی بودند؟

بخشی از شهدای «دشت ذوالفقاری» از «شهدای احرار» بودند؛ یعنی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی خطاکار بودند؛ ولی با نهضت امام خمینی (ره) متحول شدند و توبه کردند. قرآن کریم درباره کسانی که خطاکار هستند، می‌گوید که اگر آن‌ها توبه کنند و عمل صالح انجام دهند، ما گناهان آن‌ها را به خوبی تبدیل می‌کنیم [۱]. همچنین خداوند در آیه‌ای دیگر از قرآن می‌گوید که قطعاً خداوند توبه‌کنندگان و پاکیزگان را دوست دارد [۲]؛ پس خداوند بخشنده و توبه‌پذیر است.

همین توبه‌کنندگان جزو اولین افرادی بودند که به صف انقلاب اسلامی پیوستند و وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد نیز همین افراد جزو اولین کسانی بودند که به دفاع مقدس پای نهادند؛ آن‌هم با آلات قتاله‌ای نظیر «گُرز»، «قمه»، «چاقو»، «زنجیر»؛ چراکه «بنی‌صدر» آن‌زمان اعلام کرده بود که به نیرو‌های داوطلب مردمی، سلاح ندهید؛ اما این توبه‌کنندگان نیز مانند همه مردم ایران، ناموس‌دوست، وطن‌دوست بوده و ولایت‌پذیر شده بودند و می‌خواستند از کشور خود دفاع کنند؛ پس یکی از خصوصیات دفاع مقدس این است که توبه‌کنندگان نیز در آن حضور داشتند و مردانه در مقابل دشمن ایستادگی کردند و برخی از آن‌ها به شهادت رسیدند.

دفاع‌پرس: شهدای شاخص احرار چه‌کسانی هستند؟

تعدادی از این شهبدان، «حسن بشرویه» اهل ساری، «شاهرخ ضرغام» اهل تهران و «علی مصطفی قناد» اهل اصفهان هستند؛ این‌ها کسانی بودند که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اهل نماز، خمس و زکات نبودند؛ بنابراین وقتی می‌خواستند به سپاه بپیوندند، آن‌ها را راه ندادند و این‌گونه شد که یک عده از آن‌ها یا نزد شهید «مصطفی چمران» رفتند، یا نزد شهید «سید مجتبی هاشمی».

دفاع‌پرس: چرا این افراد نزد شهیدان «مصطفی چمران» و «سید مجتبی هاشمی» می‌رفتند؟

چراکه شهید «مصطفی چمران» فراجناحی فکر می‌کرد و این عقیده را داشت که همه افراد می‌توانند وارد عرصه جنگ شوند؛ بنابراین همه این افراد که نباید لزوماً نمازخوان باشند و توبه‌کنندگان و حتی خلافکار‌ها هم ناموس و وطن خود را دوست دارند؛ حالا چه کسی باید آن‌ها را جذب می‌کرد؟

توبه‌کنندگان جزو اولین کسانی بودند که به دفاع مقدس پای نهادند

همچنین، شهید «سید مجتبی هاشمی» هم که به‌اصطلاح یکی از لوطی‌ها و داش‌مشتی‌های متدین تهران بود، وقتی گروه «فدائیان اسلام» را تشکیل داد؛ همه‌جور افراد را جذب کرد؛ از نمازشب‌خوان و متدین گرفته تا بی‌نماز و خطاکار قبل از انقلاب اسلامی؛ لذا این موضوع کم‌کم در جامعه پیچید و خطاکار‌ها و توبه‌کنندگان دیگری هم که می‌خواستند به جبهه بروند نیز یا می‌رفتند نزد شهید چمران یا می‌رفتند نزد شهید هاشمی.

من یک‌بار که خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی رفته بودم، وقتی می‌خواستم خاطره بگویم، گفتم که من معمولاً از شهدای منفی می‌گویم. ایشان فرمودند که شهدای منفی چه کسانی هستند؟ گفتم شهدایی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برای خود دار و دسته و بساطی داشتند؛ اما وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، متحول شدند؛ لذا آقا فرمودند «این درست است که ما همه شهدا را به میدان بیاوریم و معرفی کنیم و بگوییم که شهدا دست‌یافتنی هستند»؛ چراکه همه نوع افراد در جبهه حق وارد می‌شوند.

دفاع‌پرس: به‌عنوان یکی از اعضای گروه «فدائیان اسلام»، بگویید که این گروه چگونه تشکیل شد؟

همان‌طور که گفتم؛ شهید «سید مجتبی هاشمی» شخصیتی داش‌مشتی، لوتی‌مرام داشت؛ اما در عین حال مثبت و متدین بود. وی یکی از مسئولان کمیته انقلاب اسلامی منطقه ۹ تهران حوالی بهارستان بود که به‌عنوان یکی از مناطق بحران‌زا شناخته می‌شد؛ بنابراین مفسدین را شناسایی و دستگیر می‌کردند. وی همچنین در قائله کردستان و عرصه‌های دیگری نیز حضور داشت تا این‌که وقتی جنگ آغاز شد، یک لیست حدود ۱۰۰ نفره تهیه کردند تا به جبهه بروند.

آ‌ن‌زمان مرحوم حجت‌الاسلام «صادق خلخالی» به‌عنوان دادستان، به «سید مجتبی هاشمی» حکم می‌دهد که با این ۱۰۰ نفر به سمت خوزستان برود و به «محمد غرضی» استاندار خوزستان نیز نامه‌ای می‌نویسد و به وی اعلام می‌کند تا او هم این افراد را یاری کند؛ بنابراین این گروه که یک عده از آن‌ها چاقو، قمه و پنجه بوکس به‌همراه داشتند از تهران حرکت می‌کنند و در مدرسه‌ای مستقر می‌شوند که «فدائیان اسلام» نام داشت؛ این‌گونه شد که کم‌کم این اسم بر روی آن‌ها ماند و به‌تدریج ستاد تشکیل داده و توسعه پیدا کردند، تا این‌که به خرمشهر رفتند و نزدیک به ۳۴ روز دفاع کردند که در این مدت، تعدادی از نیرو‌های آن‌ها به شهادت رسیده و از طرفی دیگر هم تعدادی نیز به آن‌ها پیوستند؛ تا جایی که در مقطعی، در هتل «کاروانسرا» آبادان حدود هزار نفر نیرو از همه قشر کارگر، کارمند، دانش‌آموز، دانشجو، طلبه داشتند؛ یکی از این افراد «محمدعلی حبیب‌الله» بود که بعد از ۱۰ سال از آمریکا بازگشته بود و دکترای انفورماتیک داشت؛ حتی نیرو‌های مسلح هم برخی از نیرو‌های خود را به فدائیان اسلام مأمور می‌کردند.

[۱]: آیه ۷۰ سوره فرقان
[۲]: آیه ۲۲۲ سوره بقره

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توبه‌کنندگان جزو اولین کسانی بودند که به دفاع مقدس پای نهادند بیشتر بخوانید »