دست راست حاج قاسم چه کسی بود؟
دست راست حاج قاسم چه کسی بود؟ بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، به مناسبت سالروز شهادت شهید عماد مغنیه ویدئویی از سخنرانی سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی در فضای مجازی بازنشر و مورد استقبال بسیاری از کاربران قرار گرفت. شهید سلیمانی در این ویدئو درباره شهید عماد مغنیه گفت:” او آیت الله است، چون بسیاری از نشانههای آیت اللهی را در مقابل دشمنان خدا دارد!”
شایان ذکر است؛ عماد مغنیه معروف به حاج رضوان، بنیانگذار یگان نظامی حزب الله لبنان و از فرماندهان جنگ ۳۳ روزه بود که در حادثه تروریستی به شهادت رسید.
در ادامه ویدئوی منتشر شده از صحبتهای شهید سلیمانی درباره عماد مغنیه را مشاهده میکنید:
صحبتهای حاج قاسم درباره جایگاه شهید مغنیه +فیلم بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه لبنانی الاخبار با انتشار گزارشی تحت عنوان «آخرین نجوا با خانواده مغنیه؛ گویی به سمت قتلگاهم می روم» نوشت: ۷۲ ساعت قبل از شهادت سردار سلیمانی، وی در لبنان بود. اوقات خود را با خانواده شهید عماد مغنیه و سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله گذراند.
بیشتر بخوانید:
توازن استراتژیک پس از شهید سلیمانی
در این گزارش آمده است: این دیدار بعد از مدتی دوری صورت گرفت. روز سه شنبه یعنی ۲ روز قبل از ترورش، درب خانه مغنیه را کوبید. فرزندان عماد مغنیه، او را با نام عمو صدا می کردند. آنها گفتند که این بار غیبت سردار سلیمانی طولانی شده بود. سردار نیز پاسخ داد که با توجه به اوضاع امنیتی پیش آمده و تلاش برای ترور او در اکتبر ۲۰۱۹ در شهر کرمان، نمی تواند به راحتی سفر کند. سلیمانی بسیار آرام بود. هر کس که او را دیده بود این آرامش را حس کرده بود. حضور وی در خانه شهید مغنیه به صورت ناگهانی و از قبل برنامه ریزی نشده بود. سردار سلیمانی برای نماز ایستاد اما برای نخستین بار، خانواده مغنیه پشت او به نماز ایستادند.
شهید سلیمانی بعد از نماز، بر سر سجاده و سجده طولانی خود ماند؛ کاری که دفعات قبلی در خانه شهید مغنیه صورت نگرفته بود و بعد از شهادت وی، خانواده مغنیه، علت تمام این وقایع را دریافتند. سلیمانی، یک فرد عادی در زندگی خانواده مغنیه نبود. خانه آنها، به مثابه خانه خود او بود. این رابطه میان ۲ خانواده، قبل از سال ۲۰۰۰ و مشخصاً در سال ۱۹۹۸ آغاز شده بود؛ زمانیکه سلیمانی فرماندهی نیروی قدس و عماد مغنیه فرماندهی نظامی حزب الله را به دست گرفتند.
بیشتر بخوانید:
پدرم همیشه میگفت نمیخواهد حاج قاسم را بین گرگها تنها بگذارد
شهید سلیمانی طی این سالها به منزل «حاج رضوان» می رفت. زمانیکه حملات رژیم صهیونیستی به لبنان شدت گرفت و در پی آن برق منطقه قطع شد، مغنیه و سلیمانی سلاح به دوش به دل تاریکی زدند. مغنیه در جلو حرکت می کرد و سلیمانی پشت وی. زمانیکه آنها به ورودی ساختمان رسیدند، سلیمانی شانه مغنیه را گرفت و گفت: من مسیر را امن می کنم. تو باید زنده بمانی.
شهید سلیمانی تعریف می کرد که زمانیکه سوار بر خودرو با مغنیه از سمت قم به سمت تهران در حرکت بودند، به یک خودرویی که آنها را تعقیب می کرد مشکوک شدند. آنها به سمت بیابان حرکت کردند. در آن زمان، مغنیه بسیار آرام بود و چهره وی بر اثر ترس یا اضطراب تغییری نکرد؛ نه زمانیکه حس کردیم در خطر هستیم و نه زمانیکه در امنیت بودیم.
بیشتر بخوانید:
برگزاری مراسم نخستین سالگرد شهادت فرماندهان شهید مقاومت در سوریه
مغنیه در شال ۲۰۰۸ در پی وقوع یک انفجار در نزدیکی خودرو اش به شهادت رسید. رونین برگمن یک نویسنده صهیونیست اعلام کرد که سلیمانی چند دقیقه قبل از شهادت مغنیه با وی بود. بعد از شهادت مغنیه، سلیمانی آرزو می کرد که همین گونه به شهادت برسد. وی به اوضاع خانواده مغنیه رسیدگی می کرد و خانواده مغنیه نیز، خانه سلیمانی را خانه خود می دانستند.
زینب دختر حاج قاسم می گوید که شهادت جهاد مغنیه، تأثیر بزرگی بر روی سردار سلیمانی گذاشت و از همه می خواست تا دعا کنند به همان روشی که عماد و جهاد به شهادت رسیدند، به شهادت برسد. در جریان بحران سوریه، شهید جهاد عماد مغنیه، در بلندی های اشغالی جولان حضور داشت. بسیاری از افراد ماهیت فعالیت های وی را نمی دانستند. جهاد چند روز قبل از شهادت، با سلیمانی دیدار کرد و برای حرکت به سمت جولان، از سلیمانی اجازه خواست. شهید سلیمانی همیشه با این درخواست مخالفت می کرد اما اینبار موافق بود.
یکی از کسانی که در این جلسه حضور داشت گفت: جهاد همه را سحر کرده بود و کسی نمی توانست به او نه بگوید. بعد از شهادت جهاد در جریان حمله اسرائیل به خودروی او در سال ۲۰۱۵، سردار سلیمانی به منزل مادربزرگ این شهید در منطقه الغبیری رفت. به محض ورود به این منزل، سردار سلیمانی نتوانست جلوی خود را بگیرد و شب را در اتاق جهاد سپری کرد. زینب دختر حاج قاسم می گوید که شهادت جهاد، تأثیر بزرگی بر روی سردار سلیمانی گذاشت و از همه می خواست تا دعا کنند به همان روشی که عماد و جهاد به شهادت رسیدند، به شهادت برسد.
سردار سلیمانی معتقد بود که عماد و جهاد به این دلیل در خودروهای خود به شهادت رسیدند که کسی جرأت رویارویی با آنها را نداشت. جهاد مغنیه در اثر حمله موشکی صورت گرفته به خودرو وی، کاملاً سوخته و چیزی از او باقی نمانده بود. حاج قاسم نیز دوست داشت همین گونه به شهادت برسد.
خانواده مغنیه تعریف می کنند که ۴۸ ساعت قبل از شهادت سردار سلیمانی، وی در منزل آنها، برای هیچ کاری عجله نمی کرد و تمام کارهایش را سر صبر انجام می داد. کسانی که در آن شب، در منزل شهید مغنیه بودند، از وی خواستند به عراق نرود اما حاج قاسم گفت که مجبور است به بغداد برود و بعد از آن در تهران می ماند. سردار سلیمانی تلاش می کرد به آنها بگوید که هدف قرار دادن وی منطقی نیست چرا که او با عنوان و جایگاه رسمی خود به عراق می رود اما با وجود ترامپِ دیوانه، هیچ منطقی در کار نبود.
سردار سلیمانی بعد از خروج از منزل شهید مغنیه برای دیدار با سید حسن نصرالله راهی شد؛ اما قبل از رفتنش، یک بار دیگر از ماشین پیاده شد و با خانواده شهید، خداحافظی کرد؛ کاری که برای آنها عجیب بود. فاطمه دختر عماد بعد از دیدار سلیمانی و نصرالله، با حاج قاسم تماس گرفت و مجدداً از او خواست به عراق نرود اما سردار در پاسخ گفت: هوا خوب است و شب، مهتابی؛ گویی به سمت قتلگاهم می رود.
شب جمعه ۳ ژانویه، سردار سلیمانی در نزدیکی فرودگاه بغداد به شهادت رسید؛ به همان روشی که عماد و جهاد به شهادت رسیدند.
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه لبنانی الاخبار با انتشار گزارشی تحت عنوان «آخرین نجوا با خانواده مغنیه؛ گویی به سمت قتلگاهم می روم» نوشت: ۷۲ ساعت قبل از شهادت سردار سلیمانی، وی در لبنان بود. اوقات خود را با خانواده شهید عماد مغنیه و سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله گذراند.
بیشتر بخوانید:
توازن استراتژیک پس از شهید سلیمانی
در این گزارش آمده است: این دیدار بعد از مدتی دوری صورت گرفت. روز سه شنبه یعنی ۲ روز قبل از ترورش، درب خانه مغنیه را کوبید. فرزندان عماد مغنیه، او را با نام عمو صدا می کردند. آنها گفتند که این بار غیبت سردار سلیمانی طولانی شده بود. سردار نیز پاسخ داد که با توجه به اوضاع امنیتی پیش آمده و تلاش برای ترور او در اکتبر ۲۰۱۹ در شهر کرمان، نمی تواند به راحتی سفر کند. سلیمانی بسیار آرام بود. هر کس که او را دیده بود این آرامش را حس کرده بود. حضور وی در خانه شهید مغنیه به صورت ناگهانی و از قبل برنامه ریزی نشده بود. سردار سلیمانی برای نماز ایستاد اما برای نخستین بار، خانواده مغنیه پشت او به نماز ایستادند.
شهید سلیمانی بعد از نماز، بر سر سجاده و سجده طولانی خود ماند؛ کاری که دفعات قبلی در خانه شهید مغنیه صورت نگرفته بود و بعد از شهادت وی، خانواده مغنیه، علت تمام این وقایع را دریافتند. سلیمانی، یک فرد عادی در زندگی خانواده مغنیه نبود. خانه آنها، به مثابه خانه خود او بود. این رابطه میان ۲ خانواده، قبل از سال ۲۰۰۰ و مشخصاً در سال ۱۹۹۸ آغاز شده بود؛ زمانیکه سلیمانی فرماندهی نیروی قدس و عماد مغنیه فرماندهی نظامی حزب الله را به دست گرفتند.
بیشتر بخوانید:
پدرم همیشه میگفت نمیخواهد حاج قاسم را بین گرگها تنها بگذارد
شهید سلیمانی طی این سالها به منزل «حاج رضوان» می رفت. زمانیکه حملات رژیم صهیونیستی به لبنان شدت گرفت و در پی آن برق منطقه قطع شد، مغنیه و سلیمانی سلاح به دوش به دل تاریکی زدند. مغنیه در جلو حرکت می کرد و سلیمانی پشت وی. زمانیکه آنها به ورودی ساختمان رسیدند، سلیمانی شانه مغنیه را گرفت و گفت: من مسیر را امن می کنم. تو باید زنده بمانی.
شهید سلیمانی تعریف می کرد که زمانیکه سوار بر خودرو با مغنیه از سمت قم به سمت تهران در حرکت بودند، به یک خودرویی که آنها را تعقیب می کرد مشکوک شدند. آنها به سمت بیابان حرکت کردند. در آن زمان، مغنیه بسیار آرام بود و چهره وی بر اثر ترس یا اضطراب تغییری نکرد؛ نه زمانیکه حس کردیم در خطر هستیم و نه زمانیکه در امنیت بودیم.
بیشتر بخوانید:
برگزاری مراسم نخستین سالگرد شهادت فرماندهان شهید مقاومت در سوریه
مغنیه در شال ۲۰۰۸ در پی وقوع یک انفجار در نزدیکی خودرو اش به شهادت رسید. رونین برگمن یک نویسنده صهیونیست اعلام کرد که سلیمانی چند دقیقه قبل از شهادت مغنیه با وی بود. بعد از شهادت مغنیه، سلیمانی آرزو می کرد که همین گونه به شهادت برسد. وی به اوضاع خانواده مغنیه رسیدگی می کرد و خانواده مغنیه نیز، خانه سلیمانی را خانه خود می دانستند.
زینب دختر حاج قاسم می گوید که شهادت جهاد مغنیه، تأثیر بزرگی بر روی سردار سلیمانی گذاشت و از همه می خواست تا دعا کنند به همان روشی که عماد و جهاد به شهادت رسیدند، به شهادت برسد. در جریان بحران سوریه، شهید جهاد عماد مغنیه، در بلندی های اشغالی جولان حضور داشت. بسیاری از افراد ماهیت فعالیت های وی را نمی دانستند. جهاد چند روز قبل از شهادت، با سلیمانی دیدار کرد و برای حرکت به سمت جولان، از سلیمانی اجازه خواست. شهید سلیمانی همیشه با این درخواست مخالفت می کرد اما اینبار موافق بود.
یکی از کسانی که در این جلسه حضور داشت گفت: جهاد همه را سحر کرده بود و کسی نمی توانست به او نه بگوید. بعد از شهادت جهاد در جریان حمله اسرائیل به خودروی او در سال ۲۰۱۵، سردار سلیمانی به منزل مادربزرگ این شهید در منطقه الغبیری رفت. به محض ورود به این منزل، سردار سلیمانی نتوانست جلوی خود را بگیرد و شب را در اتاق جهاد سپری کرد. زینب دختر حاج قاسم می گوید که شهادت جهاد، تأثیر بزرگی بر روی سردار سلیمانی گذاشت و از همه می خواست تا دعا کنند به همان روشی که عماد و جهاد به شهادت رسیدند، به شهادت برسد.
سردار سلیمانی معتقد بود که عماد و جهاد به این دلیل در خودروهای خود به شهادت رسیدند که کسی جرأت رویارویی با آنها را نداشت. جهاد مغنیه در اثر حمله موشکی صورت گرفته به خودرو وی، کاملاً سوخته و چیزی از او باقی نمانده بود. حاج قاسم نیز دوست داشت همین گونه به شهادت برسد.
خانواده مغنیه تعریف می کنند که ۴۸ ساعت قبل از شهادت سردار سلیمانی، وی در منزل آنها، برای هیچ کاری عجله نمی کرد و تمام کارهایش را سر صبر انجام می داد. کسانی که در آن شب، در منزل شهید مغنیه بودند، از وی خواستند به عراق نرود اما حاج قاسم گفت که مجبور است به بغداد برود و بعد از آن در تهران می ماند. سردار سلیمانی تلاش می کرد به آنها بگوید که هدف قرار دادن وی منطقی نیست چرا که او با عنوان و جایگاه رسمی خود به عراق می رود اما با وجود ترامپِ دیوانه، هیچ منطقی در کار نبود.
سردار سلیمانی بعد از خروج از منزل شهید مغنیه برای دیدار با سید حسن نصرالله راهی شد؛ اما قبل از رفتنش، یک بار دیگر از ماشین پیاده شد و با خانواده شهید، خداحافظی کرد؛ کاری که برای آنها عجیب بود. فاطمه دختر عماد بعد از دیدار سلیمانی و نصرالله، با حاج قاسم تماس گرفت و مجدداً از او خواست به عراق نرود اما سردار در پاسخ گفت: هوا خوب است و شب، مهتابی؛ گویی به سمت قتلگاهم می رود.
شب جمعه ۳ ژانویه، سردار سلیمانی در نزدیکی فرودگاه بغداد به شهادت رسید؛ به همان روشی که عماد و جهاد به شهادت رسیدند.
آخرین نجوای شهید سلیمانی با خانواده شهید مغنیه بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، در دنیا خصوصاً افرادی که اخبار مربوط به محور مقاومت را دنبال میکنند کمتر کسی است که با نام عماد فایز مغنیه آشنا نباشد؛ اسطورهای که ۲۵ سال تمام سرویسهای جاسوسی دنیا را سر کار گذاشته بود و نزدیک سه دهه آنها را به دنبال خود میکشاند.
آن طور که همرزمان عماد میگویند، حاج رضوان (نام مستعار وی) هیچ گاه از یک در رفت و آمد نمیکرد. او چنان مسائل امنیتی را متبحرانه انجام میداد که همه این سالها بدون حتی محافظ کارهایش را پیش میبرد؛ بدون اینکه حتی دشمن از او عکس واضحی داشته باشد. سرانجام حاج عماد سال ۸۶ در منطقه کفرسوسه دمشق توسط مزدوران اسراییلی اتومبیلش منفجر شد و به شهادت رسید.
شهید عماد مغنیه و فرزندش شهید مدافع حرم جهاد مغنیه که با برادر او همنام است
دو برادر دیگر عماد مغنیه، فواد و جهاد هر دو در ردههای میانی حزبالله فعالیت داشتند و آنها نیز پیش از برادر بزرگترشان توسط اسراییلیها شهید شدند. روز گذشته بیست و ششمین سالگرد شهادت فواد مغنیه بود که در یکم دی سال ۱۳۷۳ به شهادت رسید.
آنچه در ادامه مطلب خواهید خواند، شرحی است از چگونگی نحوه شهادت این شهید عزیز به قلم نیکلاس بلانفورد پژوهشگر غربی که در بخشی از کتاب خود به روایت شهادت فواد پرداخته و مینویسد:
احمد حلاق (عامل شهادت فواد مغنیه) همان کسی بود که در سال ۱۹۸۲ توانسته بود در جریان درگیری شدیدی که در خلده در سمت جنوبی بیروت رخ داد، در یک تانک اسرائیل مسلط شود. حلاق مردی بود بلند قد، با قدرت بدنی حیرتآور و ریش سیاه پرپشت. نه از کسی میترسید و نه به کسی رحم میکرد. دشمنانش به او احترام میگذاشتند و پیروانش از او میترسیدند. حلاق به واسطه عضویت در گروه از صاعقه که یک گروه فلسطینی مورد حمایت سوریه بود، توانسته بود در جریان جنگ داخلی لبنان شهرتی به دست آورد و میگفتند دشمنانش را که دستگیر میشدند، داخل ستونی از اتاقهای ماشینها میبست و روی آنها بنزین ریخته و آتششان میزد.
شهید فواد مغنیه
یکی از همکاران سابق حلاق که او را خوب میشناخت به یاد میآورد: حلاق ترس سرش نمیشد. شخص خشنی بود. کاملاً بیرحم و عطوفت. یک قاتل واقعی. هیچ کس نمیتوانست با او شوخی کند.
در اواخر جنگ داخلی در سال ۱۹۹۰ چند نفر خود را به حلاق خسته نزدیک کرده و ادعا کردند که برای سیا کار میکنند، آنها به حلاق پیشنهاد کردند که در ازای دادن سرنخی از گروگانهای آمریکایی در لبنان پول بگیرد. حلاق مدتی بعد متوجه شد که این افراد در حقیقت وابسته به موساد هستند. حالا تبدیل شده بود به مزدور دشمن سابق خود.
در سال ۱۹۹۴ از حلاق خواسته شد که با فواد مغنیه برادر عماد مغنیه که یک افسر میان رتبه در حزبالله بود و در ضاحیه جنوبی بیروت فعالیت میکرد، تماس بگیرد. فواد مغنیه قبل از سال ۱۹۸۲ در گروه صاعقه فعالیت کرده بود و از سالها پیش حلاق را میشناخت. پس از آنکه اسرائیلیها متوجه شدند نمیتوانند مغنیه را به خدمت خود درآورند و ربایش او هم سخت است از حلاق خواستند او را ترور کند.
از سمت چپ تصویر: شهیدان عماد، فواد و جهاد مغنیه
در ۲۱ دسامبر ۱۹۹۴ مصادف با ۳۰ آذر ۱۳۷۳ ون فولکس واگن کوچک و خاکستری رنگی را که بیش از ۵۰ کیلوگرم مواد منفجره در آن کار گذاشته شده بود، بیرون دفتر مغنیه در محله الصفیر ضاحیه جنوبی بیروت پارک کرد و بعد هم خودش وارد ساختمان شد تا مطمئن شود فواد مغنیه در آنجاست. قربانیاش را دید که پشت میز نشسته است، بعد از چند لحظه شوخی کردن، حلاق از دفتر بیرون رفت و مسافتی طی کرد تا فاصله امن ایجاد شود و بعد ماشین را منفجر کرد. انفجار باعث کشته شدن مغنیه و سه تن از رهگذران شد.
حلاق فورا بیروت را ترک کرده و فردای آن روز وارد منطقه اشغالی جنوب لبنان شد. با این وجود همسرش حنان و دو شریکش دستگیر شدند. دست آخر روشن شد که یکی از همکاران مغنیه که از انفجار جان سالم به در برده بود به بازپرسها خبر داد حلاق چند لحظه پیش از انفجار بمب در دفتر بوده است.
حالا بعد از گذراندن چند ماه در شرق دور به اسرائیل برگشته و درخواست کرد کار قدیمیاش را از سر بگیرد. اسرائیلیها موافقت کرده و برایش برنامه آموزشی فشرده برای تقویت آمادگی جسمی و مهارت تیراندازی ترتیب دادند. حتی برخی منابع اطلاعاتی فلسطینی و لبنانی سابق مدعی هستند که او در دو مأموریت شرکت داشته است که یکی از آنها مأموریت ترور فتحی شقاقی بود که اشخاص ناشناسی او را در اکتبر ۱۹۹۵ در مالت ترور کرده و به قتل رساندند. کارت شناسایی جدیدی با نام میشل خیر امین به حلاق داده شد و یک محافظ شخصی با نام محمد الغرمتی معروف به ابو عریضه برای او گذاشتند.
برادرِ عماد مغنیه چگونه به شهادت رسید؟ بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، با گذشت چند هفته از افشای نام عامل اصلی ترور شهید عماد مغنیه، مغز متفکر عملیاتی حزبالله لبنان توسط یک وبسایت عبریزبان، حرف و حدیثها پیرامون چگونگی درز کردن نام این فرد و هویت فعلی او همچنان در محافل امنیتی اسرائیل ادامه دارد.
نکته این داستان آنجاست که افشای نام عامل یکی از مهمترین عملیاتهای ترور موساد میتواند زمینهساز افشای اسامی بقیه جانیان این سازمان تروریستی هم باشد.
جمعهشب مدیر وبسایت عبریزبانی که نام عامل این ترور را افشا کرده بود به چگونگی این افشا پرداخت.
ریچارد سیلور اشتاین در گفتوگو با المیادین گفت: اطلاعاتی که این وبسایت از ترور مغنیه منتشر کرد پس از خطایی به دست آمد که شعبه سانسور بخش نظامی رژیم صهیونیستی در بررسی دقیق کتاب قبل از انتشار آن مرتکب شد.
وی افزود: مسؤول بخش سانسور تلاش کرد نام رئیس عملیات در موساد را از کتاب حذف کند اما متوجه نبود که این نام در فهرست و برخی صفحات که نام فرد یاد شده در آن ذکر شده، باقی مانده است.
سیلور اشتاین در ادامه گفت: انگیزههای آمریکاییها و اسرائیلیها از نظر اهمیت ترور عماد مغنیه برابر بود در حالی که ترور ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه ایران عملیاتی بود که عمدتا توسط آمریکاییها هدایت شد و اسرائیلیها به شکل پررنگ در آن مشارکت نداشتند.
وی درباره چگونگی مشخص شدن محل استقرار عماد مغنیه به منظور ترور هم گفت: عاملان این ترور از آژانس امنیت داخلی برای این کار کمک گرفتند، همان روشی که سعودیها برای تعیین مکان جمال خاشقجی، روزنامهنگار معارض که در کنسولگری عربستان سعودی در ترکیه سلاخی شد به کار گرفتند اما این کار با مشارکت یک شرکت اسرائیلی برای رهگیری سیگنالهای تلفن همراه انجام شد.
سیلور اشتاین تأکید کرد نعوم ایزر، رئیس بخش عملیات موساد در آن زمان عملیات ترور مغنیه را بر عهده داشته و این ترور با هماهنگی سیآیای انجام شده است؛ موساد و سیا پیشتر نیز در چندین زمینه از جمله ترور دانشمندان ایرانی در پرونده هستهای این کشور همکاری کردهاند.
وی در ادامه ضمن اعلام اینکه رژیم صهیونیستی در انفجار بندر بیروت در چهارم آگوست نقش داشت، افزود: یک مسؤول اسرائیلی اطلاعاتی را برای یکی از همکاران من درباره نقش اسرائیل در انفجار بندر بیروت فاش کرده است.
سیلور اشتاین ادامه داد: این منبع گفته است: «انفجار بندر بیروت تنها بخشی از سلسله حملات اسرائیل به لبنان بود». اسرائیلیها مسؤولیت این انفجار را بر عهده نمیگیرند، زیرا تمام جهان و جامعه بینالمللی، اسرائیل را به ارتکاب جنایت ضدبشری متهم خواهند کرد. * همکاریهای امنیتی اسرائیل و کشورهای عربی آشکارسازی اخیر روابط اسرائیل با چند کشور عربی حاشیه خلیجفارس به باور بسیاری از تحلیلگران نتیجه سالها همکاری امنیتی در پوششهای مختلف است.
سیلور اشتاین درباره همکاری امنیتی میان رژیم صهیونیستی و کشورهای حاشیه خلیجفارس هم گفت: کارشناسان صهیونیست به شکل مخفیانه به کشورهای حاشیه خلیجفارس سفر میکنند و روی نصب و نگهداری فناوریهای اسرائیلی کار میکنند؛ موضوعی که به مقامات اماراتی اجازه میدهد روی کشورها و طرفهای مخالف کنترل داشته باشند.
نام عامل ترور عماد مغنیه چگونه افشا شد بیشتر بخوانید »