به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، احمد دواتگر آزاده و جانباز دوران دفاع مقدس خاطرهای را از آن دوران نقل کرده است که در ادامه آن را میخوانید:
در یکی از روزهای عملیات «کربلای ۵» ساعت ۱۰ صبح، گروهی فیلمبردار از بچههای صدا و سیما آمده بودند در خط دوم و اصرار داشتند حتما برای فیلمبرداری به خط اول که بیش از یک کیلومتر با ما فاصله داشت، منتقل شوند. تقریباً دو روزی بود که از شهادت تعدادی از بچههای گردان مکانیزه از لشکر ۲۵ کربلا گذشته بود و حسابی بچههای گردان از این بابت ناراحت بودند… بگذریم.
سرتیمی این گروه فیلمبرداری از صدا و سیما، با «سید غلامرضا رهبر» بود که اصرار داشت که با نفربر به خط برود. ظاهراً از قبل به آنها گفته شده بود تنها با نفربر میشود در این مسیر تردد کرد. یکی از خشایارها (نوعی نفربر) را پر از مهماتی مثل «خمپاره ۶۰»، «آرپیجی» و… کردیم تا برای خط بفرستیم، آنها چهار نفر بودند و مدام اصرار میکردند که همراه همین نفربر خشایار اعزام شوند.
به آنها گفتم اعزام شما با این نفربر به صلاح نیست. بمانید و با نفربر بعدی که قرار است به خط برود تا شهدا و مجروحان را به عقب بیاورد، بروید؛ اما فایدهای نداشت. پایشان را داخل یک کفش کرده بودند که حتما با همان نفربر به خط بروند.
اصرار شهید رهبر سبب شد تا آنها را داخل آن نفربر جا دهیم. راننده نفربر را روشن و به سمت خط حرکت کرد، چند باری با بیسیمچی آن نفربر تماس داشتم تا اینکه متأسفانه سر سه راه مرگ روی کانال پرورش ماهی شلمچه نفربر پر از مهمات ما توسط هلیکوپتر عراقی مورد اصابت موشک قرار گرفت، بچههای گردان درون خط سریع این موضوع را اطلاع دادند.
غروب آن روز سردار «احمد نوریان» مسئول ستاد لشکر به بنده گفت: «دواتگر! با بچههای اطلاعات عملیات برو جلو و ببین چگونه میتوان با نفربر دیگری به خط مهمات برسانیم.». در حالیکه نم نم باران نیز در حال باریدن بود، با دو نفر از بچههای اطلاعات و عملیات با موتور به سمت خط اول حرکت کردم، موتورم هوندا ۱۲۵ بود و آن دو نیز با موتور ۲۵۰ جلوتر از من حرکت میکردند، آتش دشمن آنقدر سنگین بود که شهادتین خود را گفته بودم، وجب به وجب منطقه با انواع گلوله و خمپاره زده میشد، نرسیده به سه راه مرگ، چندین گلوله روی زمین افتاد در حالیکه با موتور جلویی حدود ۱۰۰ متری فاصله داشتم هر دو نفرشان روی زمین افتادند؛ خودم را به بالای سرشان رساندم، اما شدت جراحت آنها آنقدر زیاد بود که قبل از رسیدنم به شهادت رسیده بودند.
از آنجایی که جاده کاملا بسته شده بود، موتور را کنار انداخته و حدود ۵۰ متر دویدم و خودم را از لابهلای خودروها، تانک و یک لودر سوخته به نفربر سوخته رساندم، از زیر آن که به اندازه یک متر در ۱/۵ متر سوراخ شده بود به داخل نفر بر رفتم. نفربر که صبح مورد هدف قرار گرفته بود، همچنان داغ به نظر میرسید، در حالی که نمنم باران مقداری از حرارت آن را گرفته بود، اما اثری از شهدا نبود؛ انگار پیکر مطهر شهدا پودر شده بود، لذا هیچ آثاری از آنها وجود نداشت.
کمی جلوتر داخل سنگری که بچههای لشکر ۲۷ در آن حضور داشتند رفته و از بیسیم آنها وارد فرکانس بیسیم لشکر شدم و به هر طریقی که بود به آنها گفتم که جاده کاملا بسته شده است، ساعاتی بعد، سه راه مرگ شلمچه به هر طریقی که بود برای عبور یک نفربر باز شد. فردای آن روز، از دکتر ندافی عزیز از بچههای گردان مکانیزه موضوع هدف قرار گرفتن نفربر پر از مهمات و تیم شهید رهبر را جویا شدم و او اعلان کرد که وی و همراهانش قبل از سه راه مرگ وقتی آتش سنگین دشمن را دیده بودند از نفربر بیرون آمده و حتی ساعاتی از ما فیلمبرداری کردهاند و بعداز ظهر وقتی خواستند با یک نفربر پی ام پی به عقب بیایند با اصابت گلوله مستقیم تانک به این نفربر به شهادت رسیدند.
مدتی گذشت تا اینکه گروهی دیگر از بچههای صدا و سیما آمده بودند تا پیگیر چگونگی شهادت شهید رهبر و دوستانش شوند، ماجرا را برای آنها شرح دادم، تعجب آنها این بود که پیکر مبارک این شهدا چه شده است، باورش برای آنها بسیار سخت بود و… اگر چه سالها از آن زمان میگذرد، اما تا به امروز هیچ آثاری از پیکر مطهر شهید رهبر و همراهانش و دو خدمه آن نفربر نشد. شاید تقدیر اینگونه باشد که همچنان بایستی منتظر ماند تا بلکه سرانجام خبری از آنها بدست آید.
از شهید رهبر دستنوشتهای به جا مانده که خیلی خواندنی است. او نوشته است که: «ما پیروان نسل زینبیم (س). غیرت زینب در رگهای ماست و قدرت حسینی در دستهایمان؛ قلبمان از علی (ع) است، خلقمان از محمد (ص) و زبان ما از فاطمه (س). این قلمها امانتند و روزی بابت این امانت از ما سوال خواهند کرد.»
فرازی از وصیتنامه شهید
«دنیای آبادان با دنیای خارج از آن تفاوت دارد. آبادان برای ما دنیای معنویات و الهیات و این جنگ برای ما کلاس درس است.
این راه الهی است که خود انتخاب کرده ام و از خدا میخواهم که اگر کشته شدم و یا زخمی گشتم فقط به خاطر او و در راه او بوده باشد.
خدا را فراموش نکنی، نماز، عبادت، تقوا را پیشه راه خود کنید. کمی به درون خود بنگریم و از زندگی پست مادی و لنجنزار و غرب گرایی بیرون آییم و ببینیم آنچه را که اسلام حکم کرده چقدر به نفع ماست و بنگریم که ما چقدر در اشتباهیم و متوجه نیستیم. وصیت نامههای شهیدان را بخوانیم و بخود بیائیم و درس زندگی را از علی (ع) و درس شهادت را از حسین (ع) بیاموزیم.»
جهاد رسانهای شهید رهبر
اما طی چند سال گذشته روابط عمومی ستاد مرکزی راهیان نور کشور با تکیه بر جوانان خودجوش فرهنگی، دستاوردهای رسانهای مطلوبی را برجا گذاشت تا نمونه و الگویی برای رسانههای مختلف باشد. استفاده از ظرفیت خبرنگاران جوان جهاد رسانهای شهید رهبر در قالب خادم الشهدا در سالهای گذشته یک اتفاق مبارک بود که مسیر را برای حضور سایر خبرنگاران آماده و مهیا ساخت.
جهاد رسانهای راهیان نور به عنوان پدیده رسانهای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با هدف تامین محتوی رسانههای مکتوب و غیر مکتوب، پوشش مناسب رویدادهای راهیان نور و حمایت از حضور اصحاب رسانه در یادمانهای دفاع مقدس از سال ۹۱ بصورت منسجم و با رویکرد کادرسازی و تربیت خبرنگار راهیان نور فعالیت خود را در ستاد مرکزی راهیان نور کشور شروع کرد که طی سالهای گذشته توانسته است نقش بسزایی در فرهنگ رسانهای کشور ایفا کند.
طرحی که در آن خادمین شهدا برای تولید و انتشار فرهنگ دفاع مقدس و راهیان نور در طول سال فعال بوده اند که این فعالیت در ایام اوج راهیان نور در استانهای میزبان راهیان نور به منصه در ایام مختلف سال به منصه حضور در میآید و طی آن برای حضوری ۱۰ روزه در یادمانهای شهدا آماده و با تکیه بر آموزشهای اولیه خبرنگاری به منطقه اعزام میشوند تا با استفاده از عکس، صوت و تهیه گزارش و مصاحبههای خبری بتوانند گوشهای از این عملیات بزرگ فرهنگی را منعکس کنند.
خادمین در طرح رسانهای شهید رهبر در مدت حضور خود در منطقه، علاوه بر حظ معنوی و همجواری با شهدای هشت سال دفاع مقدس با یک تخصص مهم در دوران تکنولوژی رسانهای برای انتقال پیام آشنا میشوند.
اکثر تولیدات خبرنگاران طرح رسانهای شهید رهبر که متکی بر نوشتههای مکتوب و مصاحبه است برای استفاده در سایت ستاد مرکزی راهیان نور مورد بهره برداری قرار میگیرد. البته انعکاس این اخبار در رسانههای کشور نیز از طرف مسئولین طرح همواره مورد استقبال بوده است.
ابتکار به روز شدن فضای رسانهای راهیان نور با توجه ویژه به ظرفیت چند رسانهای را میتوان برگ برنده این حرکت رسانهای در راهیان نور دانست. اعتماد و میدان دادن به جوانان علاقمند و فعال در حوزه رسانه متعهد، حرکت قابل تقدیری است که در سیستم اداری کشور کمتر رخ داده است که خوشبختانه از سوی تیم روابط عمومی ستاد مرکزی راهیان نور بسیار جدی گرفته شده است.
حضور جوانان علاقهمند، فعال، خودجوش و مردمی در حوزه رسانهها را میتوان مهمترین دستاورد جهاد رسانهای شهید رهبر عنوان کرد که علیرغم محدود بودن بودجه و کمبودهای شدید لجستیکی توانسته است خود را به عنوان یک پدیده رسانهای فعال و پویا به مدیریت فرهنگی کشور بشناساند.
استقبال و روی باز تیم جهاد رسانهای شهید رهبر در برابر طرحها و ایدههای رسانهای توسط جوانان، یک اتفاق مبارک دیگری است که عرصه اعمال خلاقیت رسانهای را بیش از پیش مهیا میسازد. تعداد زیادی از جوانان خودجوش فرهنگی کشور در ستاد رسانهای شهید رهبر به واسطه برخورد مدیریتی این مجموعه با کمترین امکانات موجود و در شرایطی غیرقابل باور تولیدات فاخری را به سرانجام رساندهاند که هر کدام از آنها در نوع خود یک اتفاق مهم تلقی میشوند.
رسانهای که قابلیت و تنوع را برای انتقال مفاهیم بزرگ دفاع مقدس به کار گرفته تا کمکاریها و غفلتهای رخ داده در حوزه رسانه کشور پوشش داده شود.
انتهای پیام/ 141