شهید قاسم سلیمانی

شهید سلیمانی؛ مردن میدان، گفتمان و مکتب

شهید سلیمانی؛ مرد میدان، گفتمان و مکتب


گروه اجتماعی دفاع‌پرس – «محمود کبیری یگانه» معاون ارتباطات و بین الملل شورای اسلامی شهر تهران؛ ۱۳ دی ماه سال ۱۳۹۸ را کمتر ایرانی وطن دوست و میهن پرستی فراموش خواهد کرد؛ روزی که سردار رشید اسلام شهید قاسم سلیمانی بعد از عمری مجاهدت در سنگر‌های مختلف به صورت ناجوانمرادنه به شهادت رسید و داغی بزرگ بر دل مردم ایران فارغ از هر اعتقاد و مسلک و مرامی گذاشت؛ مراسم تشییع جنازه باعظمت شهید سلیمانی تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین تجمعات دهه اخیر در سطح کشور تبدیل شد و همان‌هایی که با خیال خام خود می‌پنداشتند، با حذف شهید سلیمانی می‌توانند به نقشه‌های شوم خود در منطقه دست یابند، دریافتند که شهادت یک قهرمان، حذف او نیست بلکه به تکثیر و رویش جوانه‌های می‌انجامد که از دل آن هزاران سلیمانی‌ها و حججی‌ها رشد می‌کنند.

سردار سلیمانی با آن ابعاد شخصیتی و فضایل اخلاقی و مدیریتی اسوه‌ای کم نظیر در ایران امروز بود، فرماندهی بی ادعا که گوش به فرمان رهبر بود و نه به دنبال پست و جایگاه و مقام و نام و نشان بلکه هر آنجا که ضرورت داشت حاضر می‌شد و خدمت می‌کرد و نه دغدغه نام داشت و نه نان و نه نشان…

یکی از برکات و محاسن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران متاثر از آموزه‌های والای شیعی و دینی آن است که دشمنان آن به ویژه آمریکا و کشور‌های غربی شناخت و تحلیل واقعی از برخی مفاهیم و اصطلاحات همچون شهادت، دفاع، جهاد و ولایت ندارند و با درک و ذهنیتی غربی نسبت به این مفاهیم و واژگان گا‌ها دست به تصمیمات و اقداماتی می‌زنند که شاید با منطق مادی و جهان بینی دنیوی آن‌ها جور در نمی‌آید؛ چه بسا روزی که ترامپ دستور حذف سردار سلیمانی را به زعم خودش صادر کرد به ذهنش خطور نمی‌کرد در نظام اسلامی ما آثار و برکات سردار سلیمانی در کسوت شهید از زمان حضورش بیشتر نباشد کمتر نیست، سلیمانی امروز نه تنها یک شخص بلکه به گفتمان و مکتبی بدل شده است که خاری در چشم دشمنان است و مایه امید دلسوزان و دوستداران نظام و انقلاب…

ما رهروان مکتب حسین نیک می‌دانیم که شهادت هنر مردان خداست و آن چه که دشمنان به عنوان مجازات برای سردار سلیمانی در سر می‌پروراندند در واقع آرزویی برای مردان نیک و بزرگ است که نه مرگ بلکه زندگی جاودان و ابدی را به آن‌ها ارزانی می‌دارد.

سردار سلیمانی برای نسل جوان نیز الگویی کم نظیر است، از آن رو که در همه عمر در خط ولایت و رهبری بود و ماند، در بزنگاه‌ها راسخ‌تر و محکم‌تر از هر زمانی از اسلام و نظام دفاع کرد، برای پیشرفت از نظام و رهبری هزینه نکرد بلکه از اعتبار و جانش برای رهبری و نظام هزینه کرد، در ارتباط و تعامل با مردم با زبان نرم و کرنش و در برابر دشمن از موضع اقتدار رفتار می‌کرد و به حق فرماندهی مخلص، بی ادعا، کاردان و بابصیرت برای ولایت بود…

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد…

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید سلیمانی؛ مرد میدان، گفتمان و مکتب بیشتر بخوانید »

ولایت‌مداری؛ بزرگ‌ترین شاخصه «مکتب حاج قاسم»

ولایت‌مداری؛ بزرگ‌ترین شاخصه «مکتب حاج قاسم»


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ سید محمدجواد میرخانی؛ شخصیت، تفکر، اخلاق و سیره سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، به‌عنوان یک مکتب، راه و مدرسه‌ درس‌آموز شناخته می‌شود؛ مکتب پرفروغی که در جاده‌های پر پیچ و خم حوادث و فتنه‌های روزگار، همچون ستاره‌ای درخشان، راه درست را به ما نشان می‌دهد.

«مکتب سلیمانی» حاصل تفکر، سیره و تجربیات بزرگ‌مردی است که نه‌تنها عزیز ملت ایران؛ بلکه سردار دل‌های مسلمانان و مظلومان منطقه و حتی آزادی‌خواهان جهان بود؛ شهید حاج قاسم سلیمانی در داخل کشور، یک تفکر فراجناحی؛ اما به‌شدت انقلابی داشت و همیشه سعی می‌کرد تا مرزبندی‌های بین اقشار و گروه‌های جامعه را از میان بردارد و توجه همه را به حفظ اصول انقلاب معطوف سازد. حاج قاسم در خارج از مرزها نیز نه‌تنها یک فرمانده نظامی؛ بلکه یک دیپلمات کار کشته بود. او در برخورد با دشمنان اسلام سرسخت و هنگام مواجهه با مظلومان و مستضعفان رحیم و در واقع تجلی عینی «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم» بود.

«مکتب حاج قاسم» یک مکتب انسانی و انسان‌ساز است؛ مکتبی که پایه‌های آن از جبهه‌های دفاع مقدس شکل گرفت و در جبهه مقاومت تجلی یافت و پس از شهادت او ماندگار شد؛ اما این مکتب، خود برگرفته از مکتب بزرگ‌تری است که حاج قاسم، خود در آن پرورش یافت؛ شهید حاج قاسم سلیمانی به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «نمونه‌ برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی (ره) بود».

«ولایت‌مداری» بزرگ‌ترین شاخصه «مکتب حاج قاسم» است؛ شهید حاج قاسم سلیمانی از جبهه‌های دفاع مقدس تا جبهه مقاومت همواره خود را «سرباز ولایت» می‌دانست و وصیت کرده بود تا پس از شهادتش نیز روی سنگ‌مزار وی، عبارت «سرباز ولایت» را بنویسند.

شهید حاج قاسم سلیمانی همواره در دوران حیات مادّی خود، «ولایت فقیه» را یکی از اصول انقلاب اسلامی ایران می‌دانست؛ او در وصیت‌نامه خود، ملت ایران را به مراقبت از این اصل مهم انقلاب اسلامی فراخوانده و نوشته است: «برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد! کما این‌که شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولی‌فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه‌ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید. حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید».

سردار دل‌ها همچنین در یکی از سخنرانی‌های خود، گفته است: «اصول انقلاب توجه به رهبری است، قبول اصل ولایت فقیه است. قبول اصل ولایت فقیه این نیست که ما بگوییم معتقد به اصل ولایت فقیه هستیم؛ بلکه ما باید به حکمت رهبری، تشخیص رهبری و ترسیم رهبری توجه کنیم. نه این‌که صرفاً بگوییم ما تابع ولایت فقیه هستیم و فقط همین که «ما قبول داریم اصل ولایت فقیه را…». نه آن چیزی که دیگران می‌گویند «ذوب در ولایت»؛ خیلی خوب است، این اوج یک اعتقاد است؛ نه آن چیزی که کسانی سرسری از این موضوع بگذرند».

شهید حاج قاسم سلیمانی همچنین در ادامه تأکید کرده است: «توجه به ولایت فقیه، توجه به حکمت او و توجه به تشخیص او است. اگر ما به حکمت و تشخیص او اعتنا نکردیم، او کلامی فرمود و ما کلام دیگری خلاف او گفتیم و تبلیغ کردیم، این توجه به ولایت فقیه نیست. اگر ما به این موضوع توجه کردیم، وحدت‌مان حفظ خواهد شد، راه‌مان به پیروزی ختم خواهد شد. بر مشکلات غلبه خواهیم کرد. دشمنان ما راه به جایی نمی‌برند، همان‌طور که تا به امروز راه به جایی نبردند و تسلیم ملت ایران، دولت ایران و کشور ایران شده‌اند. آینده هم همین خواهد بود. باید به اصول خود پایبند باشیم. به اصول خود توجه کنیم».

«ولایت‌مداری» را درحالی می‌توان یکی از اصول «مکتب حاج قاسم» دانست که این شهید والامقام به‌عنوان اسطوره وطن و آزادی‌خواهان جهان شناخته شده و از مقبولیت بسیار زیادی در افکار عمومی جامعه برخوردار است؛ بنابراین با توجه به اینکه اخیراً دشمنان با بهره‌گیری از «جنگ ترکیبی» فتنه بزرگ دیگری را بر انقلاب اسلامی ایران تحمیل کرده و در رأس آن «اصل ولایت فقیه» را هدف گرفتند، ترویج «مکتب حاج قاسم» می‌تواند آبی بر آتش دشمنان خارجی و فتنه‌گران داخلی باشد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ولایت‌مداری؛ بزرگ‌ترین شاخصه «مکتب حاج قاسم» بیشتر بخوانید »

فیلم/ اهمیّت اصول انقلاب از منظر شهید سلیمانی

فیلم/ اهمیّت اصول انقلاب از منظر شهید سلیمانی

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ اهمیّت اصول انقلاب از منظر شهید سلیمانی بیشتر بخوانید »

روایتی از دیدار تا وداع/ روزی که یک ملت در سوگ سردار دل‌ها گریست

روزی که یک ملت در سوگ سردار دل‌ها گریست


گروه اجتماعی دفاع‌پرس – سعید نوروزی‌پور؛ قلم را در دست می‌گیرم، نمی‌دانم از کجا شروع کنم از زمان دیدار یا زمان خداحافظی؛ دو رکعت نماز می‌خوانم و دلم و قلمم را به او می‌سپارم. گویی دیگر قلم از آنِ من نیست؛ همه خوبی‌ها، تعاریف و خاطرات چند باری که او را دیدم را به یاد می‌آورم. یاد روزی می‌افتم که برای اولین او را دیدم.

چندساعتی از ظهر می‌گذرد در خبرگزاری مشغول کار هستم که خبر برگزاری مراسم ختم شهید «حمید تقوی» می‌آید؛ سردبیر اسم مرا برای پوشش خبر می‌دهد؛ آماده می‌شوم که از خبرگزاری خارج شوم، سردبیر آرام به من می‌گوید حاج قاسم هم می‌آید.

اسم حاج قاسم که می‌آید، خستگی‌ها را فراموش می‌کنم و با خوشحالی تمام راهی برنامه می‌شوم، گویی «عاشق برای دیدار معشوقش می‌رود» در راه خدا را شکر می‌کردم که برای اولین بار قرار است نمادی از جبهه مقاومت و اسوه اخلاق را ببینم. پس از حدود یک ساعت وارد شهرک محلاتی می‌شوم و بعد از سوال از چند نفر، مسجد محل برگزاری مراسم ختم سردار تقوی را پیدا می‌کنم.

پس از تشریفات اولیه وارد مسجد می‌شوم، حاج قاسم برای خیر مقدم جلوی همه ایستاده و به گرمی با همه دست می‌دهد، پس از عرض تسلیت به خانواده شهید تقوی در قسمتی از مسجد می‌نشینم تا حاج قاسم را به خوبی ببینم، حواسم به حاج قاسم است، نمی‌خواهم دقیقه‌ای نگاهم را از او برگردانم. پس از ساعتی مراسم تمام می‌شود؛ به رسم ادب دوباره سردار مردم را بدرقه می‌کند، این بار کمی جرات پیدا می‌کنم و با سردار چند کلمه‌ای صحبت می‌کنم و پیشانی او را می‌بوسم، سردار این بار هم همان جمله معرفشان را می‌گویند «دعا کنید که شهید شوم».‌

نمی‌دانستم که آیا درباره سردار باید چنین دعایی بکنم یا نه. اما پس از بازگشت به خبرگزاری همچون کودکی که ذوق دارد برای همه تعریف کردم حاج قاسم را دیدم و پیشانی او را بوسیدم.

پس از دیدن حاج قاسم علاقه من به او خیلی بیشتر از گذشته شد؛ خیلی از برنامه‌ها را به امید دیدن سردار دل‌ها می‌رفتم، اما دیدار «حبیب» نصیب من نمی‌شد. تا اینکه جهت پوشش برنامه‌ای به حسینیه سپاه رفتم؛ آنجا باز هم سعادت داشتم که حاج قاسم را ببینم. این بار نتوانستم جلو بروم، ولی چشم از سردار برنمی‌داشتم و فقط او را نگاه می‌کردم. آرامش زیادی در چهره حاج قاسم بود؛ آرامشی که به سایرین هم منتقل می‌شد.

دیدار سوم من با حاج قاسم کمی طولانی شد و این بار سردار دل‌ها را در مراسم ختم پدر بزرگوارشان، ایشان را در مصلی امام خمینی (ره) دیدم؛ در این مراسم حاج قاسم با تواضع از همه استقبال می‌کرد.

این مراسم مهمان ویژه‌ای داشت؛ مهمانی که همچون برادر برای حاج قاسم بود. سردار تا قبل از آمدن او اشکی در فراق پدر نریخت، اما وقتی «ابومهدی المهندس» آمد، سربر شانه او گذاشت و گریه کرد؛ با اینکه چند سالی از آن مراسم گذشته، اما هنوز آن صحنه را به خوبی به یاد دارم؛ گویی با آمدن ابومهدی، حاج قاسم کمی آرام شده است.

حال که به آن زمان فکر می‌کنم، می‌گویم خدا را شکر که این دو با هم شهید شدند؛ چرا که اگر یکی از آن‌ها به شهادت می‌رسید، ماندن برای دیگری بسیار سخت و ملال‌آور می‌شد و اینجاست که به یاد اشک‌های سردارِ جان در فراق شهید کاظمی می‌افتم که همچون باران بهاری اشک می‌ریخت و از فراق دوست صمیمی و همرزم شهیدش بی‌تابی می‌کرد.

روایتی از دیدار تا وداع/ روزی که یک ملت در سوگ سردار دل‌ها گریست

مراسم که تمام شد، جلو رفتم و با حاج قاسم دست دادم و به ایشان تسلیت گفتم و فرصتی شد با ابومهدی المهندس هم دست بدهم.

اخبار مربوط به حاج قاسم را پیگیری می‌کردم؛ روز‌ها و شب‌ها گذشت تا اینکه آن شب شوم فرارسید؛ ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ شیفت شب خبرگزاری بودم، دقایقی بود که پس از پایان کارم، به خواب رفت بود، اما ساعت ۱:۳۰ بامداد با صدای زنگ تلفن از خواب پریدم و خبر آمد که حاج قاسم، امید مستضعفان و مالک اشتر جبهه مقاومت به شهادت رسیده است؛ خبر به حدی تلخ بود که نمی‌خواستم آن را باور کنم و دوست داشتم این یک کابوس تلخ باشد که تنها در خواب دید‌ام. تلویزیون را روشن کردم. شبکه خبر سیما، خبر شهادت حاج قاسم را اعلام کرد.

نمی‌دانستم باید چه کنم. لپ‌تاپ را روش کردم؛ در حالی که اشک می‌ریختم، خبر شهادت حاج قاسم را منتشر کردم، گویی دنیا روی سرم آوار شده بود، شوکه بودم و فقط گریه می‌کردم. تا صبح اخبار مرتبط با شهادت حاج قاسم را با دیدگانی اشکبار منتشر می‌کردم.

صبح با اینکه از من خواسته بودند که به دلیل خستگی، دیرتر در خبرگزاری حاضر شوم، ولی خودم نمی‌توانستم قبول کنم و با اصرار به خبرگزاری رفتم. وارد محل کار که شدم، انگار وارد ماتم‌کده شده بودم؛ همگی اشک می‌ریختیم و کار می‌کردیم.
سخت‌ترین روز را در دوران کاری‌ام تجربه می‌کردم؛ چشمانم را بستم و یاد جمله حاج قاسم افتادم که گفته بود «دعا کن شهید شوم».

خیلی سخت بود، اما باید به دنیا اعلام می‌کردیم که راه، هدف، مکتب و منش حاج قاسم چه بود و چرا ترامپ تروریست دستور ترور حامی مستضعفان را داده است. نمی‌دانم چطور بگویم، قلم من را یاری نمی‌کند تا بتوانم احساسی که در آن روز‌ها داشتم را بیان کنم.

چهره شهر عوض شده بود، همه منتظر آمدن پیکر حاج قاسم بودند تا بدرقه باشکوهی از او و یاران با وفایش صورت گیرد. پس از تشییع پیکر حاج قاسم در کربلا، کاظمین، اهواز، مشهد و قم، پیکر مطهر سیدالشهدای مقاومت وارد تهران شد.

نمی‌دانم در وصف جمعیتی که آمده بودند، چه بگویم؛ اما مراسم تشییع شهید عزیزمان بی‌نظیر و به قدری شلوغ بود که چندین ساعت طول کشید تا از مترو خارج شوم. مردم با هر سلیقه و هر نظری آماده بودند تا از زحمات و مجاهدت‌های سردار دل‌ها تشکر کنند.

پس از ساعت‌ها خودم را به ورودی دانشگاه تهران رساندم؛ همه به صف ایستاده بودند تا نماز میت را به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی بخوانند؛ در بخشی از نماز پس از اینکه رهبر گریه کردند، همه کسانی که در آنجا بودند نیز به گریه افتادند؛ گریه‌های مردم معنای زیادی داشت؛ این گریه‌ها اعلام کرد که همواره به ندای رهبرشان لبیک می‌گویند و در تمامی صحنه‌ای پشت ولایت هستند؛ این گریه اعلام کرد که همچون هشت سال دفاع مقدس در برابر کسانی که چشم طمع به کشورمان دارند، ایستادگی می‌کنیم و نخواهیم گذاشت حتی وجبی از خاک کشورمان به دست دشمن بیفتد و این گریه اعلام کرد که گرچه حاج قاسم را به شهادت رساندند، اما ما همه حاج قاسم تو و فداییِ شما هستیم‌ای امام عزیز.

مراسم تمام شد و تابوت حاج قاسم را از دانشگاه بیرون آوردند. چشمم به تابوت سردار جان که افتاد، یاد روزی افتادم که او را دیدم و پیشانی‌اش را بوسیدم. در دلم گفتم (سردار نمی‌دانم سر در بدان داری یا نه، اما به آرزویت رسیدی). اشک امانم نمی‌داد، اما اشک‌هایم را پاک می‌کردم تا بتوانم برای آخرین بار سردار دل‌ها را ببینم.

روایتی از دیدار تا وداع/ روزی که یک ملت در سوگ سردار دل‌ها گریست

بعد از وداع با حاج قاسم آرام آرام قدم می‌زدم و با خودم می‌گفتم‌ای کاش عکسی به یادگار با حاج قاسم می‌داشتم.‌ای کاش می‌توانستم دوباره بر چهره ماهش بوسه بزنم و‌ای کاش این دیدار، دیدارِ آخر نبود.

روز‌ها و شب‌ها از شهادت حاج قاسم می‌گذرد و به سالروز شهادت سردار دل‌ها می‌رسیم؛ باید از خودمان سوال کنیم که چه موضوعی باعث می‌شود تا حاج قاسم به این سطح از بزرگی برسد که رهبر معظم انقلاب اسلامی از او و مرامش به‌عنوان «مکتب سلیمانی» یاد کنند و خون این شهید چه برکت و جوششی دارد که نیرو‌های جبهه مقاومت را وامی‌دارد تا قوی‌تر و باصلابت‌تر از گذشته به راه خود ادامه دهند.

حالا پس از گذشت نزدیک به سه سال از شهادت سردار دل‌ها سپهبد حاج قاسم سلیمانی انگشتری از ایشان به من رسیده که هم مسئولیت من را نسبت به گذشته بیشتر می‌کند و آرامشی برای من در این روز‌ها شده است؛ سردار جان هرگاه دلتنگ شما می‌شوم نگاهی به این انگشتر می‌کنم و یاد آن لحظه باور نکردی می‌افتم که خبر شهادت شما مخابره شد یاد اشک‌هایی که ملت ایران در مراسم تشییع پیکر شما ریختند می‌افتم؛ راستی سردار عزیز این روز‌ها جای شما خیلی خالیست…

روایتی از دیدار تا وداع/ روزی که یک ملت در سوگ سردار دل‌ها گریست

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روزی که یک ملت در سوگ سردار دل‌ها گریست بیشتر بخوانید »

شهید سلیمانی هم مکتب بود هم یک رسانه/ رسالت رسانه ترویج مکتب مقاومت و تبیین نگاه عمیق و بصیر سردار در مواجهه با بحران هاست

«شهید سلیمانی» هم مکتب بود هم یک رسانه/ رسالت رسانه ترویج مکتب مقاومت و تبیین نگاه عمیق و بصیر سردار در مواجهه با بحران هاست


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، به نقل از روابط عمومی رادیو مقاومت، «پیمان جبلی» در حاشیه همایش «نگین سلیمانی» در گفتگو با خبرنگار رادیو مقاومت اظهار کرد: این روز‌ها همه بخش‌های صدا و سیما، رادیو و استان‌ها درتکاپوی تهیه و تولید برنامه‌های سومین سالگرد شهادت شهید سلیمانی هستند.

رئیس سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران افزود: شهید سلیمانی حق بزرگی بر گردن همه ما و بر مردم و کشور ما دارد. کسی که جانش را فدای امنیت ما کرد و نه تنها در عرصه امنیت، که در عرصه فرهنگ و رسانه و در راس همه ابعاد وجودی که از سردار سلیمانی میشناسیم، در بعد اخلاق و انسانیت و معرفت معلم همه بود.

جبلی تصریح کرد: شهید سلیمانی نه تنها به فرموده مقام معظم رهبری یک مکتب است، بلکه به زعم ما یک رسانه است و منش و سیره ایشان و نگاه عمیق و بصیرت سردار؛ هم به منزله رسانه و هم به منزله محتوای رسانه است و ما به عنوان رسانه ملی امیداوریم بتوانیم درخور شان و جایگاه سردار به عنوان یک قهرمان ملی در تاریخ معاصر ایران انجام وظیفه کنیم.

وی با بیان اینکه امسال در دفتر شعر و موسیقی و سرود اقدامات و برنامه‌های خوبی برای بزرگداشت سردار سلیمانی تدارک دیده شده، افزود: عرصه شعر و موسیقی یکی از جذاب‌ترین وعمیق‌ترین عرصه‌های رسانه است که به خوبی می‌توان از آن برای تبیین شخصیت سردار استفاده کرد. به خصوص با وجود استعداد‌های بسیار زیادی که در جامعه وجود دارد و وجود شعرای جوان وایینی ما که از زمان شهادت سردار تا کنون، بیش از ۱۰۰ هزار شعر برای سردار سروده اند. این افتخار ماست که این همه لطافت و ذوق و استعداد را در قاب رسانه جاودانه کنیم.

رئیس سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران، سردار سلیمانی را مظهر وحدت، انسجام و هم افزایی ملی و شخصیتی مورد احترام برای آحاد ملت ایران دانست و عنوان کرد: این واقعیت را در مراسم تشییع حاج قاسم در شهر‌های مختلف دیدیم و به نظر می‌رسد اگر فرصت بود پیکر شهید در تمام شهر‌ها و روستا‌های کشور بر دست مردم ایران تشییع شود، بازهم شاهد همین حضور و شور در تمام کشور می‌بودیم.

وی افزود: مثل ابری که در زمان بارش بر همه زمین‌ها می‌بارد سردار سلیمانی هم تمام زندگی‌اش را فدای مردم ایران کرد. این فداکاری و خدمت به مردم، موضوعی مهم و همواره بر زبان سردار بود و تا انتها پای این حرفش ماند و سرانجام هم با اهدای خونش آنرا امضا کرد. به همین خاطر است که سردار محبوب همه مردم و نماد همگرایی ملی است.

جبلی تاکید کرد: وظیفه رسانه این است که این نگاه عمیق، دقیق و آینده نگر همراه با بصیرت سردار سلیمانی که با تشخیص سریع و صریح، واقعیت‌ها را شناسایی و برای مقابله با فتنه‌ها و چالش‌ها به موقع اقدام می‌کرد، را برای مردم بازگو و تبین کند. به شدت در کشور نیازمند این نگاه همراه با بصیرت و شجاعت و اینده نگری هستیم تا بتوانیم بخوبی از حیثیت و کیان کشورمان دفاع کنیم.

رئیس سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران در پایان یادآور شد: سردار سلیمانی ادامه مکتب مقاومتی بود که از صدر اسلام با خون سیدالشهداء (ع) آبیاری شد و در طول تاریخ ادامه پیدا کرد و رسید به لحظه درخشان حضور ایشان، و این مکتب در طول تاریخ ادامه‌دار خواهد بود و رسالت ما نیز تبیین این مکتب است.

انتهای پیام/933

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«شهید سلیمانی» هم مکتب بود هم یک رسانه/ رسالت رسانه ترویج مکتب مقاومت و تبیین نگاه عمیق و بصیر سردار در مواجهه با بحران هاست بیشتر بخوانید »