شهید مدافع امنیت

همسر شهید مدافع امنیت: سجاد با قاتلش هم مهربان بود

همسر شهید مدافع امنیت: سجاد با قاتلش هم مهربان بود



همسر یکی از شهدای مدافع امنیت می‌گوید: سجاد به سربازانی که در سیستان و بلوجستان از لحاظ مالی مشکل داشتند کمک می‌کرد و حتی سربازی که او را به شهادت رساند در اعترافاتش گفته است …

  • جاباما -استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق، در روایت نحوه شهادت و خصوصیات اخلاقی همسرش سجاد فراهانی از شهدای مدافع امنیت نقل می کند: ما سه سال و چند ماه زیر یک سقف زندگی کردیم سجاد ۹ سال به عنوان نیروی کادری در نیروی انتظامی مشغول به کار بود، ۲ سال برای ماموریت مرزبانی او را به پاسگاه کاسکین بمپور سیستان و بلوچستان فرستادند.

در آن پاسگاه چند نفر نیروی کادری و چند سرباز مشغول فعالیت بودند. یکی از سربازان حدود ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه بامداد ۱۵ آبان سال گذشته با اسلحه ای که موقع پست به او داده بودند ابتدا شهید رسول حسینی را به رگبار بست بعد شهید علی پهلوان را به شهادت رساند. با توجه به اینکه کلید اسلحه خانه دست سجاد بود برای اینکه اسلحه ها را از آنجا خارج کند از همسرم می خواهد کلید آنجا را به او بدهد و او قبول نمی کند و آنها با هم درگیر می شوند، یک گلوله زیر قلب سجاد اصابت می کند و از پشت کمرش خارج می شود و به شهادت می رسد. یکی دیگر از سربازان که در بالای برجک نگهبانی می داده وقتی با دیدن این صحنه می خواسته با یک بلوک سیمانی بر سر قاتل بزند او با تیر به چشمش می زند و او را هم به شهادت می رساند و آن روز چهار نفر در آن پاسگاه به شهادت رسیدند.

در نهایت دو سرباز با شگرد اینکه با او همکاری می کنند او را فریب دادند و توانستند دستگیرش کنند. در اعترافات قاتل و بررسی های دادگاه مشخص شد او از سوی دشمن اجیر شده بود تا در حوادث آبان‌ماه، پاسگاه را از آدم و سلاح خالی کند و سلاح ها را به داخل شهر برساند.

خصوصیات اخلاقی شهید

یکی از خصوصیات بارز سجاد که با گفتن اسمش خانواده و دوستانش به یاد می آورند مهر و عطوفتی است که داشت و در کنار این مهربانی باعث می شد که دردهای دیگران را درمان کند، حتی قاتلش در اعترافات خود گفته من نمی خواستم فراهانی را بزنم او با من خیلی خوب بود و چند بار از او خواستم کلید را بدهد اما او ممانعت کرد. من هم در درگیری به او شلیک کردم. میزان مهربانی سجاد آنقدر زیاد بود که حتی قاتلش دلش نمی آمد او را به شهادت برساند.

کم کاری رسانه ها باعث شده شهدای فراجا دیده نشوند

بعد و قبل از آقا سجاد تعداد زیادی از نیروهای فراجا در سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدند ولی کم کاری در فضای رسانه و جامعه باعث شده شهدای فراجا دیده نشوند و مظلوم واقع شوند. امنیتی که در مرز و کشور وجود دارد را مدیون شهدای ناجا هستیم. شهدای مرزبان دور از خانواده با سختی هایی که وجود دارد در مرز خدمت می کنند جایی که سجاد خدمت می کرد هیچ امکانتی نظیر آب، برق، گاز وجود نداشت و به سختی می توانستیم با هم تلفنی صحبت کنیم چون آنتن در آن منطقه ضعیف بود و افراد با این سختی در این مکان ها مرزبانی می کنند. خیلی ها طعنه زدند که نیروهای فراجا حقوق بالا می گیرند، حقوق نیروهای نظامی به حدی نیست که فردی بخواهد به آنجا برود. فقط یک عشق و علاقه ای وجود دارد که باعث می شود نیروهای نظامی از خود و خانواده بگذرند تا امنیت کشور را فراهم کنند.

شبکه های معاند به دنبال آشوب هستند

نزدیک به سالروز اغتشاشات یکسری سلبریتی بیانیه و آموزش می دادند. ما طبق دستوری که حضرت آقا در جهاد تببین دادند موظف هستیم با روشنگری دیگران را آگاه کنیم هر چند در این مدت افراد باید متوجه می شدند که هدف شبکه های معاند چیست وقتی که پیاده روی اربعین را بازیچه دست جمهوری اسلامی می بینند باید متوجه شد حرف های دیگرشان با چه منظوری است.

اگر هدف از اغتشاشات اصلاح کشور بود خونی ریخته نمی شد. شبکه های معاند خرج می کنند و آموزش می دهند که چطور وارد خیابان شوید و اغتشاش کنید اگر آدم با تدبیر به این برنامه ها نگاه کند می فهمد دلسوزی در این آموزش ها وجود ندارد اگر دلسوز مملکت بودند جوانان ما را به کشتن نمی دادند .

از باعث و بانی افرادی که خون شهدا را ریختند، نمی گذریم

صحبت من با جوانان هم سن آقا سجاد است، شهدا دلبسته دنیا نبودند اما هم زندگی و هم امید به زندگی داشتند من و خانواده ام هیچ وقت از باعث و بانی افرادی که باعث ریختن خون آقا سجاد و شهدای دیگر شدند نمی گذریم. سرمان را بالا می گیرم بغضمان را نگهه می داریم و قدم می گذاریم برای انتقام جویی از خون شهدای مظلومی که ریخته شد.

خون بچه های ما به برای ندیدن رشد کشور ریخته شد. دشمن نمی تواند ببیند کشور ما از لحاظ علمی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به جایگاه بالایی برسد. الان هم به بهانه مشکلات اقتصادی این اقدام را انجام داده اند چه بسا ضربه محکمی هم به اقتصاد مملکت زده شد.

بعد از شهادت سجاد فرو ریختم

من بعد از شهادت سجاد فرو ریختم عشق و زندگیم از بین رفت. به خاطر بی فکری یکسری از جوانان برای وعده و وعیدهای پوچ الان می بینیم آخر و عاقبت کسی که اجیر شده بود آقا سجاد را به شهادت برساند به کجا رسید. انشالله خدا توفیق بدهد در این مسیر درست بیاندیشیم.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

همسر شهید مدافع امنیت: سجاد با قاتلش هم مهربان بود بیشتر بخوانید »

شکست راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال ۱۴۰۱

شکست راهبرد «کشته‌سازی»


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس- سید محمدجواد میرخانی؛ سال گذشته بود که انتشار خبری مبنی بر درگذشت یک دختر جوان در مرکز پلیس امنیت اخلاقی انتظامی تهران بزرگ، موجب تحریک افکار عمومی و این اتفاق، جرقه‌ای برای شکل‌گیری اغتشاشات خیابانی و ناامنی در کشور شد که چندین ماه به‌طول انجامید و خسارت‌های زیادی را برای کشور به‌همراه داشت؛ اگرچه به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در همان روز‌های آغازین این اغتشاشات، دشمن برای ایجاد فتنه در جمهوری اسلامی ایران در ماه‌های شهریور و مهر ۱۴۰۱ برنامه‌ریزی کرده و فوت این دختر جوان، تنها بهانه‌ای برای آغاز اجرای توطئه‌های دشمن بود و اگر این ماجرا اتفاق نمی‌افتاد، دشمن بهانه دیگری را برای کلید خوردن توطئه‌های خود پیدا می‌کرد.

دشمنان در جریان توطئه‌های خود در سال گذشته، از همه توان خود برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران بهره بردند تا جایی که حوادث سال ۱۴۰۱ را یک «جنگ ترکیبی» تمام‌عیار علیه جمهوری اسلامی ایران می‌دانند؛ هرچند این جنگ ترکیبی با هوشیاری رهبر معظم انقلاب اسلامی، مجاهدت‌های مدافعان امنیت و بصیرت ملت ایران که جلوه‌ای از آن را در ماجرای حضور میلیونی آن‌ها در راهپیمایی ۲۲ بهمن همان سال شاهد بودیم، شکست خورد و در تابستان امسال نیز همزمان با سالگرد آغاز این فتنه، باز هم همین عوامل، از جمله آمادگی کامل نیرو‌های امنیتی، موجب شد تا دشمنان نتوانند دوباره آتش فتنه را در کشورمان به‌پا کنند.

دشمنان در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ از یک راهبرد مهم برای تحریک احساسات مردم و افکار عمومی بهره بردند و آن راهبرد مهم، چیزی نبود جز «کشته‌سازی»؛ راهبردی که آن را در فتنه سال ۱۳۸۸ و فتنه سال ۱۳۹۸ هم در پیش گرفتند اما شکست خوردند. بر این اساس، در روز‌هایی که مدافعان امنیت در کف خیابان‌ها با اغتشاشگران مقابله می‌کردند و برخی از آن‌ها مانند «آرمان علی‌وردی» و «روح‌الله عجمیان» در این راه به‌طرز وحشیانه و ناجوانمردانه‌ای شکنجه و شهید شدند، رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه و عوامل دشمنان در فضای مجازی، تمامی توان خود را بر اجرای راهبرد «کشته‌سازی» گذاشته بودند و در این راه، حتی کسانی که به‌دلایل مختلف از جمله خودکشی و یا بیماری فوت کرده بودند را هم جزو کشته‌شدگان اغتشاشات عنوان کردند؛ دشمنان حتی در برخی از موارد نام افراد زنده را هم در لیست کشته‌شدگان اغتشاشات قرار داده بودند!

سیاستی که در راستای مقابله با راهبرد «کشته‌سازی» دشمنان در دستور نهاد‌های امنیتی قرار گرفت، موجب شد که مدافعان امنیت در بسیج و سپاه، از داشتن سلاح گرم در مقابله با اغتشاشگران منع شوند تا دشمنان نتوانند آن‌ها را به کشتن اغتشاشگران متهم کرده و راهبرد خود را دنبال کنند؛ این درحالی است که با وجود این نیز دشمنان دروغ‌گو، چشم خود را به‌روی حقیقت بسته و بسیج و سپاه را به کشته‌سازی متهم می‌کنند؛ درحالی که مدافعان امنیت در اغتشاشات سال گذشته، برای خنثی‌سازی راهبرد «کشته‌سازی» دشمنان، مظلومانه چاقو خوردند، شکنجه شدند، با سلاح گرم هدف گرفته شده و سرانجام جانباز و شهید شدند؛ اما بهانه‌ای به دست دشمن ندادند.

دشمنان در راستای اجرای راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال گذشته، علاوه‌بر این‌که فوت‌شدگان و حتی زنده‌ها را به‌نفع خود مصادره کردند، قاتلان اعدامی مانند کسی که ۲ بسیجی را در مشهد به شهادت رسانده بودند را هم در این لیست جای دادند و افرادی هم که در اغتشاشات توسط معاندان و اغتشاشگران در راستای همین راهبرد، با سلاح گرم کشته شده بودند را به لیست خود اضافه کردند؛ اما هدف آن‌ها تنها به این لیست ختم نمی‌شد و در حقیقت می‌خواستند نام افراد این لیست را حتی تا ۳۰۰ نفر نیز افزایش دهند، تا از این طریق احساسات مردم، خصوصاً مردم پایتخت را تحریک کرده و آن‌ها را به خیابان‌ها بکشانند و در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دهند.

به‌نظر می‌رسد که دشمنان با اجرای راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال گذشته، می‌خواستند دوباره تاریخ نه‌چندان دور این کشور را تکرار کنند و از این طریق به نظام جمهوری اسلامی ایران ضربه نهایی را بزنند؛ آن‌ها با الگوگیری از ماجرای جنایت رژیم پهلوی در ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ که در آن جنایت، صد‌ها نفر از هموطنان‌مان به شهادت رسیدند و این کشتار وسیع تیر خلاص را بر پیکر رژیم پهلوی زد، می‌خواستند با لیست کشته‌شدگان خود، چیزی شبیه این جنایت را به جمهوری اسلامی ایران نسبت دهند و از این طریق نظام را در نظر مردم، به‌ عنوان حکومتی عنوان کنند که جان مردمش برایش اهمیت ندارد و سرانجام تیر خلاص را به نظام جمهوری اسلامی ایران بزنند؛ اما این راهبرد آن‌ها با تدبیر مسئولان و مجاهدت‌های مدافعان امنیت خنثی شد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شکست راهبرد «کشته‌سازی» بیشتر بخوانید »

شکست راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال ۱۴۰۱

شکست راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال ۱۴۰۱


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس- سید محمدجواد میرخانی؛ سال گذشته بود که انتشار خبری مبنی بر درگذشت یک دختر جوان در مرکز پلیس امنیت اخلاقی انتظامی تهران بزرگ، موجب تحریک افکار عمومی و این اتفاق، جرقه‌ای برای شکل‌گیری اغتشاشات خیابانی و ناامنی در کشور شد که چندین ماه به‌طول انجامید و خسارت‌های زیادی را برای کشور به‌همراه داشت؛ اگرچه به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در همان روز‌های آغازین این اغتشاشات، دشمن برای ایجاد فتنه در جمهوری اسلامی ایران در ماه‌های شهریور و مهر ۱۴۰۱ برنامه‌ریزی کرده و فوت این دختر جوان، تنها بهانه‌ای برای آغاز اجرای توطئه‌های دشمن بود و اگر این ماجرا اتفاق نمی‌افتاد، دشمن بهانه دیگری را برای کلید خوردن توطئه‌های خود پیدا می‌کرد.

دشمنان در جریان توطئه‌های خود در سال گذشته، از همه توان خود برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران بهره بردند تا جایی که حوادث سال ۱۴۰۱ را یک «جنگ ترکیبی» تمام‌عیار علیه جمهوری اسلامی ایران می‌دانند؛ هرچند این جنگ ترکیبی با هوشیاری رهبر معظم انقلاب اسلامی، مجاهدت‌های مدافعان امنیت و بصیرت ملت ایران که جلوه‌ای از آن را در ماجرای حضور میلیونی آن‌ها در راهپیمایی ۲۲ بهمن همان سال شاهد بودیم، شکست خورد و در تابستان امسال نیز همزمان با سالگرد آغاز این فتنه، باز هم همین عوامل، از جمله آمادگی کامل نیرو‌های امنیتی، موجب شد تا دشمنان نتوانند دوباره آتش فتنه را در کشورمان به‌پا کنند.

دشمنان در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ از یک راهبرد مهم برای تحریک احساسات مردم و افکار عمومی بهره بردند و آن راهبرد مهم، چیزی نبود جز «کشته‌سازی»؛ راهبردی که آن را در فتنه سال ۱۳۸۸ و فتنه سال ۱۳۹۸ هم در پیش گرفتند اما شکست خوردند. بر این اساس، در روز‌هایی که مدافعان امنیت در کف خیابان‌ها با اغتشاشگران مقابله می‌کردند و برخی از آن‌ها مانند «آرمان علی‌وردی» و «روح‌الله عجمیان» در این راه به‌طرز وحشیانه و ناجوانمردانه‌ای شکنجه و شهید شدند، رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه و عوامل دشمنان در فضای مجازی، تمامی توان خود را بر اجرای راهبرد «کشته‌سازی» گذاشته بودند و در این راه، حتی کسانی که به‌دلایل مختلف از جمله خودکشی و یا بیماری فوت کرده بودند را هم جزو کشته‌شدگان اغتشاشات عنوان کردند؛ دشمنان حتی در برخی از موارد نام افراد زنده را هم در لیست کشته‌شدگان اغتشاشات قرار داده بودند!

سیاستی که در راستای مقابله با راهبرد «کشته‌سازی» دشمنان در دستور نهاد‌های امنیتی قرار گرفت، موجب شد که مدافعان امنیت در بسیج و سپاه، از داشتن سلاح گرم در مقابله با اغتشاشگران منع شوند تا دشمنان نتوانند آن‌ها را به کشتن اغتشاشگران متهم کرده و راهبرد خود را دنبال کنند؛ این درحالی است که با وجود این نیز دشمنان دروغ‌گو، چشم خود را به‌روی حقیقت بسته و بسیج و سپاه را به کشته‌سازی متهم می‌کنند؛ درحالی که مدافعان امنیت در اغتشاشات سال گذشته، برای خنثی‌سازی راهبرد «کشته‌سازی» دشمنان، مظلومانه چاقو خوردند، شکنجه شدند، با سلاح گرم هدف گرفته شده و سرانجام جانباز و شهید شدند؛ اما بهانه‌ای به دست دشمن ندادند.

دشمنان در راستای اجرای راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال گذشته، علاوه‌بر این‌که فوت‌شدگان و حتی زنده‌ها را به‌نفع خود مصادره کردند، قاتلان اعدامی مانند کسی که ۲ بسیجی را در مشهد به شهادت رسانده بودند را هم در این لیست جای دادند و افرادی هم که در اغتشاشات توسط معاندان و اغتشاشگران در راستای همین راهبرد، با سلاح گرم کشته شده بودند را به لیست خود اضافه کردند؛ اما هدف آن‌ها تنها به این لیست ختم نمی‌شد و در حقیقت می‌خواستند نام افراد این لیست را حتی تا ۳۰۰ نفر نیز افزایش دهند، تا از این طریق احساسات مردم، خصوصاً مردم پایتخت را تحریک کرده و آن‌ها را به خیابان‌ها بکشانند و در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دهند.

به‌نظر می‌رسد که دشمنان با اجرای راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال گذشته، می‌خواستند دوباره تاریخ نه‌چندان دور این کشور را تکرار کنند و از این طریق به نظام جمهوری اسلامی ایران ضربه نهایی را بزنند؛ آن‌ها با الگوگیری از ماجرای جنایت رژیم پهلوی در ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ که در آن جنایت، صد‌ها نفر از هموطنان‌مان به شهادت رسیدند و این کشتار وسیع تیر خلاص را بر پیکر رژیم پهلوی زد، می‌خواستند با لیست کشته‌شدگان خود، چیزی شبیه این جنایت را به جمهوری اسلامی ایران نسبت دهند و از این طریق نظام را در نظر مردم، به‌ عنوان حکومتی عنوان کنند که جان مردمش برایش اهمیت ندارد و سرانجام تیر خلاص را به نظام جمهوری اسلامی ایران بزنند؛ اما این راهبرد آن‌ها با تدبیر مسئولان و مجاهدت‌های مدافعان امنیت خنثی شد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شکست راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ بیشتر بخوانید »

مروری بر وصیت‌نامه الهی و درس‌آموز شهید مدافع امنیت «حسن‌ عشوری»

مروری بر وصیت‌نامه الهی و درس‌آموز شهید مدافع امنیت «حسن‌ عشوری»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از رشت، شهید مدافع امنیت «حسن‌ عشوری» اهل شهرستان رودسر و از سربازان گمنام امام زمان(عج) بود که با جان‌نثاری و مبارزه در برابر تکفیری‌ها که چنگ به قلب اسلام ناب محمدی(ص) زده بودند، بار دیگر ارزش‌های والای انسانی را به تصویر کشید.

۲۴ خرداد سال ۱۳۹۶ روزی است که این شهید والامقام با زبان روزه به دست شقی‌ترین مخالفان اسلام به آرزوی همیشگی خود رسید.

وصیت‌نامه شهید مدافع امنیت بسیجی «حسن‌ عشوری»:

بسم‌‌الله الرحمن الرحیم

مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا

اَشهدُ انْ لا اِلٰهَ الا الله-اَشهدُ انَّ محمّداً رسولُ الله- اشهد انّ علیا ولی‌الله

سلام و درود خدا و فرشتگانش بر آخرین ذخیره آسمان امامت و ولایت حضرت مهدی(عج)، این منجی عالم بشریت.

درود بی‌کران خداوند بر روح مطهر و ملکوتی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، امام راحل عظیم‌الشأن که با انفاس قدسی خود انقلاب اسلامی را پایه‌گذاری نمود.

سلام‌ و صلوات خاصه خداوند بر ارواح طیبه شهدای اسلام، از صدر اسلام تا به امروز، این گلگون‌کفنان که با نثار جان خویش نهضت اسلام را تا به امروز به پیش برده‌اند.

خداوندا دستانم را یارای نوشتن نیست، نمی‌دانم از چه بگویم و بنویسم.

از این دست و پایی که در راه رضای تو گام بر نداشته‌اند، از این قلب سیاه که با گناه سیلاب عصیان در راه تو را در پیش‌گرفته‌اند.

پروردگارا ای خالق آسمان و زمین، ای فریادرس بیچارگان، ای نهایت آمال و آرزوی ما عارفان، مرا دریاب. اینک این بنده حقیر و مسکین و ذلیل، با امید رو به‌سوی تو آورده است، او را ناامید از لطفت برنگردان.

خدایا این تو بودی که همواره مرا در کنف عنایت خود قراردادی و از گذرگاه‌های تاریک دنیا که جز تو مرا مددرسانی نبود، به‌ سلامت عبور دادی و در مقابل، این من بودم که پس از هر درخواستی از تو در جهت عصیان و سرکشی از اوامرت گام برداشتم و خود را به ورطه هلاک انداختم.

این بنده‌نوازی تو بود که مرا پس از هر کار ناصوابی به‌سوی خود فراخواندی و قلم عفو بر قصور و تقصیر من کشیدی و مرا رسوای عالم نساختی.

اکنون چقدر خود را در برابر عظمت تو حقیر می‌پندارم، خداوندی که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید و حکمرانی تمام عوالم در ید اختیار اوست مگر نمی‌تواند بنده ضعیف و خطاکار خود را به سخت‌ترین شیوه مجازات کند؟

انگار که انسان سرمست از پیروزی‌ها و خوشی‌ها فراموش کرده است که او هیچ قدرت و اختیاری از خود ندارد و همه امورش متکی به ذات خداوند است!

خداوندا تو خود فرمودی بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.

آغوش بگشا و ردای سرخ شهادت را که به بهترین بندگانت عطا فرمودی به من نیز عطا فرما و مرا با شهدای صدر اسلام محشور فرما.

معبودا تو خود می‌دانی در این شب‌ها و روزهای ظلمانی زندگی در دنیا، دیگر هیچ آرزویی جز وصال به تو با شهادت برایم باقی نمانده.

بارالها نمی‌خواهم خود را چونان پرنده‌ای در قفس در این دنیا محبوس ببینم، بال‌ و پر می‌خواهم برای پرواز، به‌جز این جان ناقابل چیزی دیگر ندارم و آن را هم پیشکش به درگاهت آورده‌ام.

چگونه می‌توانم تو را از یاد ببرم زمانی که فرمودی: کسی که مرا طلب کند مرا می‌یابد و کسی که مرا یافت مرا می‌شناسد و کسی که مرا شناخت مرا دوست می‌دارد و کسی که مرا دوست داشت عاشق می‌شود و کسی که عاشق من شد من عاشق او می‌شوم و کسی که من عاشق او شدم او را می‌کشم و کسی من او را کشتم، خون بهاء او به عهده من است و کسی که دین او بر عهده من است، خودم دیه او می‌باشم.

می‌خواهم ماجرایی را برای شما نقل کنم که شنیدن آن برای همه مفید است.

شبی در عالم خواب خود را در مکانی دیدم که پشت‌ دری به حالت انتظار ایستاده‌ام، پس از چند لحظه اجازه ورود به من داده شد. من نیز به داخل اتاق رفتم. ناگهان دیدم مردی بالباس عربی تمام سیه و بی‌سر درحالی‌که خون بر لباسش جاری است در برابرم ایستاده، در همین لحظه و در عالم خواب در مقابل آن مرد بی‌سر به زمین افتادم و هیچ‌گونه توانایی تکلم و حرکت نداشتم. در همین حین صدایی به گوشم رسید که چشمانت را باز کن، با زحمت بسیار فقط توانستم چشمانم را باز کنم. سپس به من ندا رسید که این مرد بی‌سر امام مظلومت حسین بن علی (ع) است.

پس از چند لحظه که از آن حال خارج شدم، دیدم اباعبدالله(ع) با سر مبارک و لباس زیبایی که به تن داشتند در سمت راست من و بافاصله‌ای اندک به روی منبر نشسته‌اند و به من خیره شده‌اند و درحالی‌که لبخندی نیز به لب داشتند در عالم خواب به خود نهیبی زدم و گفتم که اگر این فرصت را از دست بدهی عمرت سراسر تباه‌ شده است، با هر مشقت و سختی که بود کشان‌کشان خود را به اولین پله منبر امام حسین(ع) رساندم و پله اول منبر ایشان را به دست گرفتم، وجود نازنین اباعبدالله (ع) درحالی‌که با تبسم به من نگاه می‌کرد از من پرسیدند: چه می‌خواهی؟ عرض کردم مولا جان فقط می‌خواهم که برات شهادت مرا امضاء کنید. با همان لبخندی که بر لبان مبارکشان نقش بسته بود، سر مبارک خود را به حالت رضایت تکان دادند.

ای کسانی که امروز صدای من را می‌شنوید: مبادا، مبادا، مبادا پدر و مادرم را ملامت کنید که چرا اجازه دادید به تنها فرزند پسر شما در این شغل پرمخاطره مشغول به کار شود! اگر من تنها پسر پدر و مادرم بودم، مگر نمی‌دانید و نشنیده‌اید که امام حسین(ع) نیز تنها یک علی‌اکبر (ع) داشت، مگر نمی‌دانید که مولایم حسین(ع) فرزند شش‌ماهه خود را فدای اسلام کرد.

من خود این راه را از روی ایمان و اعتقاد قلبی انتخاب نموده‌ام.

خداوندا: تو خود می‌دانی که بهترین لحظه زندگی‌ام زمانی خواهد بود که خون بدنم به محاسنم خضاب گردد و جانم را در راه اعتلای دین تو تقدیم کنم.

پدر و مادر و خواهرانم:

مبادا در شهادت من گریه و ناله سر دهید که این ناله‌های شما دشمنان انقلاب را خوشحال می‌کند.

مادر جان: از تو می‌خواهم همچون مادر وهب، آن شیر زن کربلا روحیه و استقامت خود را حفظ کنید و به یاد داشته باشی که با خداوند معامله که در آن حسرت و پشیمانی وجود ندارد.

خواهرانم: هرگاه غم فراق من به دلتان سنگینی کرد، به یاد مظلومیت و مصائب حضرت زینب(س) در ایام اسارت و پس از شهادت امام حسین (ع) بیفتید و صبر این بانوی بزرگ را نصب العین خود قرار دهید، از شما می‌خواهم که حجاب خود را که چادر کامل است هرگز به سستی نگیرید که از شما به‌شدت دلگیر خواهم شد؛ فرزندانتان را نیز با تربیت اسلامی تعلیم دهید و آنان را مطیع محض ولایت‌فقیه نمایید.

پدر و مادر عزیزم: در محضر شما بسیار شرمنده‌ام و از شما تقاضای عفو و بخشش دارم، شما بسیار علاقه‌مند بودید که من به تربیت‌ معلم بروم، اما چه کنم که آرزوی دیرین من یعنی شهادت در راه خدا، با رفتن به این شغل محقق نمی‌شد.

پدر جان: شما علاقه و عشق به این نظام و انقلاب را در دل من شعله‌ور ساختی و مرا با مسجد و قرآن آشنا کردی، این تو بودی که به من آموختی باید برای رضای خدا کارکنم و دل‌بسته به رحمت خداوند باشم. همیشه برایم یک الگوی انقلابی و حزب‌اللهی بودی که جز برای خشنودی خدا نیت و انگیزه دیگری نداشته باشم. از تو می‌خواهم چونان قله محکم تا روز تشریف‌فرمایی امام عصر(عج) پشت سر ولایت‌فقیه و رهبری عزیزمان امام خامنه‌ای (دامت برکاته) قدم برداری و همچون گذشته به‌مانند یکی بسیجی بی‌ادعا در خدمت نظام اسلامی باشی.

مادر عزیزتر از جانم هرگز فراموش نمی‌کنم که این شخصیت امروز من نتیجه تربیت صحیح اسلامی شما و حضور مداوم با تو در جلسات قرآن و مراسمات اهل‌بیت(ع) از همان دوران طفولیت است، چگونه می‌توانم بار زحمات و تلاش‌هایی را که برای من کشیده‌ای جبران کنم؟ اما این را بدان که ان‌شاءالله در صحرای محشر و در روز قیامت شرمنده حضرت زهرا (س) نخواهی شد، یقین دارم که در آن روز حضرت زهرا(س) را با رویی سرشار از رضایت ملاقات خواهی نمود، یادت باشد که در آن لحظه شفاعت مرا نزد خانم حضرت زهرا(س) کنید و از ایشان بخواهید شفیع من باشد.

برادران و خواهران دینی من: شما را سفارش اکید به رعایت موازین اسلام و انقلاب می‌کنم. همواره از ولایت‌فقیه این عمود خیمه انقلاب و شخص امام خامنه‌ای (دامت برکاته) تبعیت محض کنید که سعادت دنیا و آخرت شما در گروه حمایت از ولایت‌فقیه است، مبادا مظلومیت شیعه تکرار شود، مبادا دشمن عرصه را بر ولی‌فقیه زمان شما تنگ کند و از حمایت شما از ولایت‌فقیه تردید ایجاد کند.

در مسائل سیاسی داخلی و بین‌المللی به جایگاه ولایت‌فقیه و رهبری عزیز توجه فرمانید و نسبت به آن بی‌تفاوت نباشید و بدانید که بقای نظام و کشور در این سال‌ها پس از امام راحل و ایثار شهدای عزیز، فقط و فقط شخص امام خامنه‌ای (دامت برکاته) می‌باشد؛ همیشه افراد کوته‌فکر داخلی، لیبرال‌ها، افراد به اصلاح روشنفکر که از اسلام ناب محمدی (ص) کینه به دل دارند سعی در تضعیف جایگاه ولایت‌فقیه دارند.

به‌هیچ‌وجه به آن‌ها مجال عرض‌اندام ندهید و با تبعیت از امام خامنه‌ای (دامت برکاته) نقشه‌های آنان را نقش بر آب کنید.

در انتخابات که میزان و نماد دموکراسی جمهوری اسلامی است شرکت فعال داشته باشد و در انتخاب نامزد اصلح به معیارهای ارائه‌شده از سوی مقام معظم رهبری توجه کنید.

مسئولین: اگر صدای مرا می‌شنوید برای چند لحظه تأمل ‌کنید. فردا روزی خواهد رسید که در دادگاه عدل اللهی از تمامی ما حساب‌کشی می‌شود. مبادا آخرت خود را به خاطر برخی از مسائل سیاسی ناچیز که دل رهبر عزیز ما را به درد می‌آورد از دست دهید؛ این فرصت تاریخی که برای اعتلای اسلام و انقلاب در اختیار شماست در اختیار هیچ‌یک از اهل‌بیت (ع) نبوده، مبادا کم‌فروشی کنید که دنیا و آخرت خود را تباه می‌کنید، به معنای واقعی کلمه مطیع محض دستورات ولی‌فقیه امام خامنه‌ای (دامت برکاته) باشید.

برادران همکار همواره خود را به لحاظ روحی و جسمی آماده مبارزه با کفار و دشمنان این نظام نگاه دارید، اگر می‌خواهید در کارهایتان موفق شوید همواره این واقعیت را در جلو چشمان خود زنده و بینا نگاه دارید که شهدا حاضر و ناظر بر اعمال شما هستند. برادران، شما در خط مقدم جهاد فی سبیل الله قرار دارید، با اتکا به عنایات خداوند در ذل توجهات ولی‌عصر (عج) و با همکاری سایر نیروهای مسلح تهدیدات را از کشور دور و دشمن را در نیل به اهدافش ناکام بگذارید.

همواره در کارهایتان اخلاص داشته باشید و باروحیه بسیجی در تنگناهای کاری به خدا و اهل‌بیت متوسل شوید که ریسمان محکمی برای شماست.

در پایان از شما می‌خواهم سلام مرا به رهبر عزیزم، این سلاله پاک زهرا (س) برسانید و به ایشان بگوئید که تا آخرین‌نفس و آخرین قطره خونم دست از حمایت و بیعت از ایشان بر نخواهم داشت و همواره خود را فدایی و پیش‌مرگ ایشان می‌دانم.

خدایا تو خود می‌دانی که نمی‌توانم تمامی حرف‌هایم را به روی این صفحه ناچیز کاغذ بیاورم و لاجرم برخی از آن‌ها بین من و خودت تا قیامت باقی می‌ماند.

در پایان از همه دوستان و اقوام که با رفتار خود آنان را رنجیده‌ خاطر نموده‌ام، طلب عفو و بخشش دارم.

چند سفارش:

۱- این وصیت‌نامه به برادر محمدحسن محمدی تحویل داده‌شده است.

۲- مزار من باید در آستان ماچیان و در کنار شهید عاشورایی غلامرضا آقاجانی باشد.

۳- به‌هیچ‌وجه تا زمان پیدا شدن قبر مطهر حضرت زهرا (س) برای من سنگ‌قبری تهیه نکنید.

۴- در لحظه تدفین تربت کربلا، کفن کربلا و پیشانی‌بند یا زهرا (س) فراموش نشود.

۵- مبلغ ۵۰۰٫۰۰۰ تومان بابت سهل‌انگاری‌های من در استفاده از بیت‌المال به محل کارم پرداخت نمایید.

۶- به‌هیچ‌وجه در مراسم من هزینه‌های اضافی و اسراف نشود.

۷- سهمیه و حقوق من پس‌ازاینکه متأهل شدم به همسرم و پدر و مادرم رسید، مابقی به یتیمان کمیته امداد امام (ره) برسد.

والسلام علی من التبع الهدی

سرباز کوچک اسلام

حسن عشوری

۹۴/۰۶/۲۷

ما به تیغ شهادت که ز خون رنگین است

بهر مردان خدا جنت علیین است

جایی از مرتبت عشق ندیدم خوش‌تر

این بهشتی است که با عشق علی (ع) تضمین است

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مروری بر وصیت‌نامه الهی و درس‌آموز شهید مدافع امنیت «حسن‌ عشوری» بیشتر بخوانید »

فیلم/ وداع باشکوه مردم کرمانشاه با پیکر شهید شاه ملکی

فیلم/ وداع باشکوه مردم کرمانشاه با پیکر شهید شاه ملکی



مردم کرمانشاه پس از اقامه نماز جمعه با پیکر پاسدار مدافع امنیت شهید شاه ملکی وداع و با آرمان‌های انقلاب اسلامی تجدید بیعت کردند.


دریافت
4 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ وداع باشکوه مردم کرمانشاه با پیکر شهید شاه ملکی بیشتر بخوانید »