شهید مدافع حرم

شهید رضا ملایی نخستین شهید ودافع حرم جامعه فرهنگیان کشور: ولایت‌پذیری در صدر همه کارها قرار دارد/

همسر نخستین شهید مدافع حرم جامعه فرهنگیان: ولایت‌پذیری و دفاع از مظلومان جهان همیشه برای همسرم اولویت بود


شهید رضا ملایی نخستین شهید ودافع حرم جامعه فرهنگیان کشور: ولایت‌پذیری در صدر همه کارها قرار دارد/

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، امروز دهم آذرماه مصادف است با سالروز شهادت شهید مدافع حرم رضا ملایی. معلم شهیدی که در طول زندگی‌اش درس ولایت پذیری و شهادت در راه حق را به دانش آموزانش مشق کرد. در ادامه گفتگوی نوید شاهد با بلقیس احمدی همسر اولین شهید معلم مدافع حرم جامعه فرهنگیان رضا ملایی را می خوانید.

 

لطفا در ابتدا کمی خودتان را معرفی کرده و بفرمایید چگونه با شهید ملایی آشنا شدید و ازدواج کردید؟

بلقیس احمدی هستم. آشنایی بیشتر من با شهید ملایی به زمانی برمی‌گردد که خواهر بزرگترم با برادر ایشان ازدواج کرد که البته ایشان پسر عمه من نیز بودند. در مدتی که خانواده ما با خانواده شهید ملایی رفت و آمد داشت، شناخت ما از ایشان بیشتر شد که حاج رضا از من خواستگاری کرد و در سال 57 با یکدیگر ازدواج کردیم. خداوند به ما شش فرزند پسر و یک فرزند دختر عنایت کرد. شهید ملایی متولد سال 38 بود که در سال 61 در کسوت معلمی مشغول به خدمت شد.

 

کمی از ویژگی های اخلاقی و روحی شهید برایمان بگویید.

اگر بخواهم بارزترین ویژگی روحی و شخصیتی شهید ملایی را بگویم ولایی بودن ایشان است. او همیشه سرسپرده ولایت بود و با جان و دل آن را می پذیرفت و به من و فرزندانمان نیز تاکید می کرد که زندگی را بر مبنای سخنان مقام معظم رهبری پایه ریزی کنیم. حاج رضا بسیار ساده زیست بود و همیشه کمک به مردم برایش در اولویت بود. از زمانی که به خاطر دارم در این مسیر هر کاری از دستش بر می آمد انجام می داد. مراسم کفن و دفن اموات را در راه خدا انجام می داد و حتی اگر میتی شرایط مالی خوبی نداشت برایش کفن تهیه می کرد. حاج رضا در همه کارهایش خدا و رضایت او را در صدر قرار داده بود و در میان مردم جایگاه ویژه ای داشت. هم‌رزمان حاج‌رضا شوخ طبعی او را مثال می زدند. او در زمان جبهه زمانی که عملیات نبود به همرزمانش آموزش قرآن می داد و شرکت در نماز جماعت برایش در اولویت بود.

 

ایشان در زمان جنگ تحمیلی در دفاع از خاک کشور تلاشهای ستودنی داشت، لطفا کمی توضیح دهید.

بله درست یکسال پس از آنکه ما عقد کردیم جنگ تحمیلی شروع شد. ما در خوزستان زندگی می کردیم و جنگ برای ما ملموس تر بود. حاج رضا هم بسیار بیقرار بود تا اینکه در  سال 61 پس از اینکه دوره ای آموزشی را طی کرد از سپاه خوزستان به جبهه رفت و در عملیات والفجر مقدماتی مجروح شد. ایشان سه بار و در سه عملیات مجروح شد اما هرگز دنبال گرفتن درصد جانبازی اش نرفت و معتقد بود من مزدی برای جهاد در راه خدا نمی خواهم.

 

پس از پایان جنگ ایشان در کدام عرصه ها فعالیت داشت.

یادم می آید سال 77 بود که در شهرستان آغاجاری اولین دوره انتخابات شورای اسلامی بود و ایشان بدون اینکه حتی یک بنر در سطح شهر تبلیغ کند به عنوان رئیس شورا انتخاب شد. سال 82 و سال 91 رئیس شعبه پنجم شورای حل اختلاف و رئیس شعبه دو شورای حل اختلاف شهرستان آغاجاری شد و تا زمان شهادتشان هم ریاست این شعبه را برعهده داشت. فعالیت او در بسیج نیز بسیار زیاد بود. حاج رضا بسیار انسان باملاحظه ای بود تا جایی که همیشه به عروسمان که ایشان نیز در کسوت معلمی مضغول به خدمت است تاکید می کرد از حال دانش آموزان با خبر باشد. برخی از خانواده ها شرایط اقتصادی و زندگی خانوادگی مناسبی نداشتند و او هماره در جهت حل مشکلات آنان تلاش می کرد. در واقع درد آنان را درد خودش می دانست.

با توجه به اینکه ایشان از سال 61 از معلمان دلسوز شهرستان آغاجاری بود چگونه از سوریه و دفاع از حرم سر درآوردند؟

 ببینید روحیه شهادت طلبی حاج رضا از زمانی که من با او ازدواج کردم و او را شناختم همراهش بود. چه در راهپیمایی‌های انقلاب اسلامی، چه جنگ تحمیلی و چه جهاد در راه فرهنگی. همیشه حسرت شهادت داشت و دو نفر از شاگردانش هم در حلب سوریه به شهادت رسیده بودند. همیشه پسرم زمانی که از او می پرسید در زمان جنگ تحمیلی حال و هوای معنوی خاصی همراه بود پس چرا شما به شهادت نرسیدید ایشان جواب می داد پسرم هنوز وقتش نشده، پذیرفته که بشوم ان شاءالله وقتش می رسد.

همه این روزها گذشت تا اینکه خبر حمله تکفیری ها به سوریه رسید و برایمان تعجب آور نبود که حاج رضا به این سمت و سو برود. شاید بزرگترین مانعی که برای رفتن او به سوریه وجود داشت سنش بود که آن هم با تلاش بسیار زیاد و آزمونهایی که پشت سر گذاشت، حل شد و ایشان بار دیگر عازم جبهه شد.

یک خاطره جالب هم از این زمان برایتان تعریف کنم که ایشان محاسن و موهایش سفید شده بود و برای اینکه مبادا سنش بیشتر به نظر بیاید همه را از ته زده بود؛ چیزی که در تمام این سالها برای ما تازگی داشت.

حتی در جواب کسانی که او را به خاطر سنش منع می کردند می گفت رهبرم تکلیف کرده و من در این راه جان خودم را هم فدا می کنم تا اینکه بالاخره در سال 94 راهی سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (س) شد.

شهید رضا ملایی نخستین شهید ودافع حرم جامعه فرهنگیان کشور: ولایت‌پذیری در صدر همه کارها قرار دارد/

 

از روز شهادت ایشان و حال و هوایی که بر شما الهام شد بگویید.

زمان شهادت ایشان اربعین بود و من نیز برای زیارت به کربلا رفته بودم. حس و حال عجیبی داشتم. در میان آن شلوغی ها گوشه ای از حرم به خواب رفتم و حاج رضا را در خواب دیدم که خودش خبر شهادتش را به من داد؛ زمانی که به ایران برگشتم پسرم خبر شهادت حاجی را به من داد. ایشان به همراه شهیدان میلاد بدری و مجتبی زکوی‌زاده به شهادت رسید.

 

باتوجه به اتفاقات اخیری که در منطقه رخ داده، فکر میکنید اگر شهید ملائی در قید حیات بود چه فکر و عملی داشت؟

حاج رضا بسیار شهادت‌طلب بود و تاکید زیادی داشت که کسی از ولایت و مسیری که ولی فقیه مشخص می کند نباید خارج شود؛ چراکه معتقد بود که وحدت رمز پیروزی در برابر دشمنان است؛ همچنین معتقد بود که ﺷﻤﺮ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ اسرائیل ﻭ ﺧﺎﺋﻨﯿﻦ به ﺍﺳﻼﻡ یعنی ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻣﺎﻫﯿﺘﺸﺎﻥ مشخص است.

همچنین شهید ملایی معتقد بود که دفاع و حمایت از مظلوم به ویژه مردم فلسطین ازوظایف ماست که در این مسیر از هیچ کاری نباید مضایقه کرد و مطمئنم اگر ده بار دیگر هم به دنیا می آمد شهادت را انتخاب می کرد.  

شهید رضا ملایی نخستین شهید ودافع حرم جامعه فرهنگیان کشور: ولایت‌پذیری در صدر همه کارها قرار دارد/



منبع خبر

همسر نخستین شهید مدافع حرم جامعه فرهنگیان: ولایت‌پذیری و دفاع از مظلومان جهان همیشه برای همسرم اولویت بود بیشتر بخوانید »

تلاش برای ترویج فرهنگ مقاومت از طریق کتابخوانی

تلاش برای ترویج فرهنگ مقاومت از طریق کتابخوانی


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از البرز، «ابراهیم شریفی» مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز، در مراسم هفدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت و اولین رویداد ملی قهرمان که در سالن سیروس صابر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز، برگزار شد، ضمن گرامیداشت روز ملی قهرمان و یاد سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی، که در چنین روزی پایان داعش را اعلام کرد، اظهار داشت: به مناسبت این روز، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز در آخرین روز هفته کتاب و کتابخوانی، از نویسندگان حوزه مقاومت تجلیل می کند.

شریفی افزود: در این مراسم، آثار ۹ نویسنده برجسته در زمینه دفاع مقدس و مقاومت استان البرز مورد تقدیر قرار می گیرد.

وی تأکید کرد که برنامه‌های فرهنگی استان باید با پیوست ایثار، شهادت و ترویج مقاومت همراه باشد، چرا که امروز در جنگ روایت‌ها قرار داریم.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز، همچنین با بیان اینکه کتاب نقش مؤثری در پیشبرد این جنگ روایت‌ها دارد،خاطرنشان کرد: دست یاری به سمت نخبگان و فعالان فرهنگی دراز می کنیم تا همکاری‌های بیشتری در این زمینه صورت گیرد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تلاش برای ترویج فرهنگ مقاومت از طریق کتابخوانی بیشتر بخوانید »

تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «هواتو دارم» نگاه لطیف فرمانده به سرباز خود است

تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «هواتو دارم» نگاه لطیف فرمانده به سرباز خود است


تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «هواتو دارم» نگاه لطیف فرمانده به سرباز خود است

به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ شب تولد امام جواد (ع) به دنیا می آید و نامش را محمد می گذارند؛ در خانه اما مرتضی صدایش می کنند.

عطوفت و مهری که به خانواده دارد او را یگانه میکند؛ به مادرش می گوید:«هرموقع یا هر طوری که خبر شهادت من به دستت رسید این جمله را با خودت تکرار کن «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» بدون شک مصیبت سیدالشهدا علیه‌السلام بزرگ‌ترین مصیبت در عالم است.»

در آخر زن و فرزند خردسال و خانواده را رها می کند و در دفاع از حرم حضرت زینب (س) و مبارزه با تکفیری ها در ۲۳ آبان‌ماه ۱۳۹۶ در استان دیرالزور سوریه به شهادت می رسد.

نامش «شهید مرتضی عبداللهی» است. کسی که توسل به مادر سادات بندی برای مهره های تسبیح زندگی اش می شود تا جایی که اعتقاد دارد پس از شهادتم «سخت است که من سنگ مزار داشته باشم در صورتی که حضرت فاطمه (س) بی‌نشان باشد.».

هر جا ذکر این شهید بزرگوار را خوانده یا شنیدم تهور و بی باکی‌اش را مثال می زدند، با پدرش که تماس گرفتم تا با او مصاحبه کنم متوجه شدم این شیردلی را از پدری دارد که خودش 8 سال دفاع مقدس را پشت سر گذاشته و پسری چون مرتضی را تربیت کرده است.

مصطفی عبداللهی پدر شهید مرتضی عبداللهی در وصف فرزند شهیدش می گوید: آنچه از دوران کودکی مرتضی در ذهنم مانده است این است که دائما میگفت دلم می خواهد مانند رزمندگان اسلام که در راه خدا جهاد کردند، شهید شوم.

پدر شهید ادامه داد: من و مادرش همیشه برای راهی که مرتضی انتخاب کرده بود پشتیبان او بودیم و در این راه هر کمکی از دستمان بر می آمد برایش انجام می دادیم. انتهای ماموریت مرتضی در شهر بوکمال بود که ما برای راهپیمایی اربعین به عراق رفته بودیم؛ دائما با ما تماس می گرفت و حالمان را میپرسید تا اینکه به تهران که رسیدیم خبر شهادت او را به ما اعلام کردند.

کتاب «هواتو دارم» شرحی بر زندگی این شهید مدافع حرم است که در ادامه گفتگوی خبرنگار نوید شاهد را با  این نویسنده می خوانیم.

محمدرسول ملاحسنی نویسنده از نویسندگان ادبیات پایداری و کتب دفاع مقدس درباره آثاری که اخیرا نوشته است، گفت: کتابهای «کاش برگردی»، «هواتو دارم»، «یادت باشد» و «استاندار بصره» این کتابها درباره شهدای مدافع حرم و همچنین شهدای 8 سال دفاع مقدس است.

وی با بیان اینکه همه آثارش درباره شهدا است، اظهار کرد: کتاب «کاش برگردی»  به ذکر خاطرات شهید زکریا شیری از زبان مادر می‌پردازد که همرزم شهید حمید سیاهکالی مرادی بوده است؛ کتاب «یادت باشد» درباره زندگی شهید 26 ساله مدافع حرم، شهید حمید سیاهکلی مرادی به روایت همسر ۲۲ساله‌اش، فرزانه سیاهکلی مرادی است؛ همچنین کتاب کتاب «استاندار بصره» روایت زندگی شهید «سیدناصر سیاهپوش» از دانشجویان فعال ابتدای انقلاب اسلامی شهر قزوین است که نقشی مهم در سازماندهی جوانان انقلابی شهر قزوین و مبارزات عقیدتی با جریان­های فکری چپ و مجاهدین داشت.

تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «هواتو دارم» نگاه لطیف فرمانده به سرباز خود است

وی در پاسخ به این سوال که چرا نوشتن درباره شهدا را انتخاب می کنید، گفت: من معتقدم که ما نویسندگان ادبیات پایداری موظفیم سبک زندگی شهدا را به هر شکلی که ممکن است، ثبت و ضبط کنیم؛ چراکه تاریخ ادبیات شفاهی و نسل جوان به آن نیاز دارد.

نویسنده ادبیات پایداری افزود: پرواضح است که کتاب مادرفرهنگ است و می تواند برای سایر هنرمندان منشا اثر و خلق آثار هنری چون فیلم، سریال، نقاشی، شعر و… باشد.  

ملاحسنی با تاکید بر اینکه خود شهدا ستارگان روشن و پررونق اثرگذاری هستند، گفت: خوانندگان می توانند با ثبت و ضبط خاطرات و زندگی شهدا به الگویی تراز برای زندگی برسند. از میان زندگینامه شهدا، زندگی شهدای مدافع حرم به ویژه اینکه از شهدای معاصر هستند، می تواند به خوانندگان برای رسیدن به زندگی بهتر کمک کند؛ چراکه شهدای معاصر تا چند سال پیش بین ما زندگی کرده، در همین فضا بوده و رفت و آمد می کردند؛ به همین دلیل خوانندگان راحتتر می توانند از آنان الگو گرفته و همذات پنداری کنند تا با کتابها مسیر زندگی خود را پیدا کنند.

ملاحسنی با اشاره به اینکه کتاب «هواتو دارم» روایتی درباره شهید مدافع حرم مرتضی عبداللهی است، گفت: شهید عبداللهی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که 23 آبان سال 96 به شهادت می رسد و کتاب «هواتو دارم» از زبان همسر ایشان، عاشقانه های این دو را روایت می کند. در حقیقت کتاب برشی  10 ساله از زندگی شهید و همسرش را روایت میکند.

وی افزود: کتاب به این موضوع می پردازد که شهید عبداللهی چگونه مسیر زندگی اش را طی کرد تا به قله حماسه سازی، دفاع از حرم حضرت زینب(س) و در نهایت شهادت برسد؛ همچنین در این مسیر سختی هایی را که طی کرده، نوع نگاه ایشان به زندگی، خواننده را قدم به قدم با زندگی او آشنا می کند تا اینکه به اوج داستان می رسد که رسیدن به قله شهادت است.

نویسنده کتاب گفت: هدف من از نگارش کتاب «هواتو دارم»  بیان سبک زندگی شهید عبداللهی بوده است تا نشان دهم طی کردن این مسیر چگونه بوده است. در مقدمه کتاب نیز اشاره شده که در آن بیش از 80 نکته اخلاقی شامل نوع رفتار شهید با پدر و مادر، تکریم سادات، ارتباط با اساتید اخلاق، اهل مطالعه بودن و… نشان داده می شود. اصل روایت و هدف ما بیان این سبک زندگی بوده است.

وی درباره تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «هواتو دارم» گفت: می خواهم به شما بگویم اگر در سالهای زندگی ام دو خبر خوب شنیده باشم یکی مربوط به کتاب «یادت باشد» است که رهبر فرزانه انقلاب آن ر ا مطالعه کرده بودند و در سخنرانی خود نیز آن را مطرح میکنند و در واقع این کتاب تقریظ شفاهی داشته است. دیگری کتاب «هواتو دارم» تقریظ مقام معظم رهبری شده است برایم خبری خوشحال کننده است.

وی در پایان تشریح کرد: بسیار خرسندم بعنوان فردی در سنگر ادبیات مقاومت بعنوان سربازی کوچک قلم می زنم؛ فرمانده ام نگاهی لطیف به سرباز خود داشته و این باعث می شود که نویسندگان دفاع مقدس با نگاه نکته سنج و دقیق ایشان آشنا شویم. به ویژه اینکه حضرت آقا تاکید دارند تفکر شهدا در دل زندگی آنان و فضای پشت جبهه آنان مطرح شود. در واقع تقریط رهبر فرزانه انقلاب بر این موضوع خوشحال کننده بود و بی صبرانه منتظرم تا ببینم متن تقریظ مقام معظم رهبری بر این کتاب چیست.

گفتنی است؛ همزمان با ۳۰ آبان، روز «قهرمان ملّی» و سالگرد پیروزی جبهه مقاومت و پایان سیطره‌ی داعش، مؤسسه‌ی پژوهشی-فرهنگی انقلاب اسلامی، «رویداد ملّی قهرمان» و هفدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت را همراه با انتشار تقریظ‌های حضرت آیت‌الله العظمی‌خامنه‌ای بر سه کتاب مربوط به شهدای جبهه مقاومت با عناوین «هواتو دارم»، «مجید بربری» و «بیست سال و سه روز» برگزار خواهد کرد. «هواتو دارم» روایت زندگی شهید مدافع حرم مرتضی عبداللهی است که در ۳۰۴ صفحه به قلم محمدرسول ملاحسنی نوشته و توسط انتشارات شهید کاظمی چاپ و منتشر شده است.



منبع خبر

تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «هواتو دارم» نگاه لطیف فرمانده به سرباز خود است بیشتر بخوانید »

روایت دلدادگی شهیدان به حضرت فاطمه زهرا (س)

روایت دلدادگی شهیدان به حضرت فاطمه زهرا (س)


به گزارش نوید شاهد، اینکه سربند یا زهرا (س) به سر چه کسی بسته شود، نَقل محفل شهیدان در هشت سال دفاع مقدس بود که نشان دهنده عشق و ارادت‌شان به بی‌بی دوعالم است. البته این عشق نسبت به حضرت صدیقه طاهره (س) فقط به شهیدان هشت سال دفاع مقدس اختصاص ندارد و آحاد شهدا دلداده حضرت صدیقه طاهره (س) بوده‌اند. به بهانه ولادت حضرت زهرا (س) گزارشی از عشق و ارادت شهدا به بی‌بی دوعالم برایتان تهیه کرده‌ایم.

روایت دلدادگی شهیدان به حضرت فاطمه زهرا (س)

توسل شهید «غلام‌علی جندقی (رجبی)» به حضرت زهرا (س)

آخرین توسل به بی‌بی دوعالم لحظاتی قبل از شهادت

این شهید والامقام آخرین روضه‌اش را قبل از عملیات «مرصاد» خواند و به حضرت زهرا (س) این چنین گفت:

«خانم، عمریه نوکری شما و فرزندان‌تون رو کردم و چیزی ازتون نخواستم؛ ولی حالا می‌خوام تو اون لحظات آخر کمک کنید.»
شهید «غلام‌علی جندقی (رجبی)» وقتی گلوله رگبار به سینه اش نشست، خم شد. همرزمانش روایت کرده‌اند که زیر نور ماه دیده‌اند، آنها تلاش کردند تا سر غلام‌علی را روی پا بگذارند اما خودش مانع شد. سرش را روی زمین گذاشت و سه بار یا زهرا (س) گفت و چشمانش را بست. انگار که حضرت زهرا (س) آمده بود کمکش.

توسل شهید دکتر «مجید شهریاری» به حضرت زهرا (س)

تدریسِ آمیخته با توسل به اهل بیت (علیهم السلام)

ارادت این شهید والامقام به حضرت صدیقه  طاهره (س) در میان کسانی که او را می‌شناختند مثال زدنی بود. دوستانش روایت کرده‌اند که قصد داشتند تابلوهایی با عنوان «یا فاطمة الزهرا (س)» بنویسند و به اتاق‌های دانشکده نصب کنند.

بعضی از دانشجوها می‌گفتند: «این کارها جاش اینجا نیست.» اما شهید موافق نبود و می گفت: «اتفاقا جاش همین جاست. باید این دانشگاه را با اهل بیت (ع) ضمانت کنیم.»

دکتر خیلی روی زمان کلاس حساس بود و اصرار داشت که از تمام لحظات برای تدریس استفاده کند. اما روزهایی که به نام اهل بیت (علیهم السلام) گره خورده بود، قاعده‌اش فرق می‌کرد. روز شهادت حضرت زهرا (س) چند کتاب عربی و فارسی همراه خود می‌آورد و نیم ساعت درباره اهل بیت (علیهم سلام) صحبت کرد.

یکی از روزها نمی دانم در ذهنش چه گذشت که شروع کرد با صدای بلند گریه کردن. دکتر های‌های گریه می‌کرد و ما هاج و واج او را نگاه می‌کردیم.

توسل شهید حاج «علی‌اصغر حاجی غلامزاده سبزیکار» به حضرت زهرا (س)

آخرین کلامش سه بار سلام به حضرت صدیقه طاهره (س) بود

این شهید والامقام ارادت عجیبی به حضرت زهرا (س) داشت و هر وقت روضه حضرت زهرا (س) را می‌شنید به هم می‌ریخت. علی اصغر می‌گفت: تنها چیزی که طاقتش را ندارم روضه حضرت زهرا(س) است.

شب عملیات والفجر هشت، وقتی غواص های لشکر برای اعلام وضعیت به طرف جزیره ام‌الرصاص رفتند؛ چند دقیقه گذشت اما خبری از آنها نشد، علی اصغر پیش قدم شد تا خبری از آنها بیاورد. اما آخرین خبری که آمد، خبر شهادت خودش بود.

با دشمن درگیر شده بود و صدایش از توی بی سیم می‌آمد. آخرین کلامش سه بار سلام به حضرت زهرا (س) بود.

توسل شهید مدافع حرم «مجید قربانخانی» به حضرت زهرا (س)

خبر شهادتش را از بی‌‌بی دوعالم شنیده بود

پدر و مادر شهید روایت می‌کنند که مجید قبل از اعزام خواب دیده بود که حضرت زهرا (س) را دیدم که فرموده‌‌اند: مجید! تو وقتی می‌آیی سوریه بعد از یک هفته پیش خودمی.

یک روز برای تشییع شهید «محمد فرامزی» رفته بودیم گلزا شهدای «یافت آباد». آنجا بود که به عمه‌اش گفته بود: عمه جان! من هم عازم سوریه‌ام. دو هفته دیگر جای من هم همین جاست.

وقتی به سوریه رفت، چون تک پسر بود او را به عملیات نمی‌بردند. به مرتضی کریمی گفتم: مجید و یکی از بچه‌ها را می‌گذاریم نگهبان دم ساختمان‌ها و خط نمی‌بریم. اما یک بار حرف آخر را زد. گفت: سید اگر من را بردی که هیچ، اگر نبردی شکایتت را به حضرت زهرا (س) می‌کنم. خودت می‌دانی و حضرت فاطمه (س).

روزی هم که می‌خواست با خواهرش عطیه خداحافظی کند، گفت: توی عملیات از بین دویست نفر، فقط دوازده سیزده نفر شهید می‌شوند. همین‌طور هم شد. از یک گردان ۱۸۰ نفره چهارده نفر شهید شدند که یکی از آنها هم مجید بود.

توسل شهید «محمد مصطفی‌پور» به حضرت فاطمه زهرا (س)

مانند بی‌بی دوعالم شهید شد

شهید «محمد مصطفی‌پور» وقتی به شهادت رسید، هنوز به پانزده سالگی نرسیده بود. قبل از عملیات، داده بود جلو  پیراهنش نوشته بودند:

آن قدر غمت را به جان پذیرم حسین (ع)  تا قبر تو را بغل بگیرم حسین (ع)

می‌گفت: دوست دارم تیر روی سینه‌ام بخورد و شهید شوم.

دعایش زود مستجاب شد و در عملیات والفجر هشت، تیری سینه‌اش را شکافت؛ همان جایی که شعر را نوشته بود. ترکشی هم پهلویش را شکافت تا نشانی از حضرت زهرا (س) بر جسمش یادگار بماند.

توسل شهید «احمد کاظمی» به حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت صدیقه طاهره (س) بر بالین شهید حاظر شد

شهید «احمد کاظمی» در عملیات بیت المقدس به سرش ترکش خورده بود. با التماس او را به اورژانس بردیم. 

اصرار داشت سر پایی مداوایش کنند. پزشک که زخم عمیقش را دید بستریش کرد. بر اثر خون ریزی زیاد از هوش رفت. اما یکباره به هوش آمد و گفت بلند شو برویم. اصرار کردم و دلیل این تصمیم را پرسیدم.

گفت می‌گویم به شرط اینکه تا زنده‌ام به کسی نگویی.

در اتاق عمل خوابیده بودم که حضرت زهرا (س) از در وارد شدند. دستی به سرم کشیدند و گفتند بلند شو! بلند شو! چیزی نیست. بلند شو برو به کارهایت برس.

توسل شهید «عبدالحسین برونسی» به حضرت فاطمه زهرا (س)

مین‌هایی که عمل نکردند

شب عملیات، نزدیک خاکریز عراقی ها به میدان مین برخورد کرده بودند. هرچه می‌گشتند، معبرش را پیدا نمی‌کردند. شهید برونسی سر درگم بود و چهل، پنجاه متر آن طرف تر یک گردان نیرو منتظر دستورش بودند.

شهید می‌گفت: به حضرت زهرا (س) متوسل شدم که دلم شکست. گریه‌ام گرفت. نمی‌دانم چند دقیقه گذشت. بی اختیار دستور حمله را صادر کردم. محمدرضا فداکار می‌گفت: آن شب حتی یک مین هم عمل نکرد.

چند روز بعد، سه نفر از بچه ها رفتند طرف همان میدان مین که پای یکی از آنها بر اثر انفجار مین قطع شد. میدان از مین‌های ضدنفر پر بود. کلاه خود را که پرتاب می کردیم، مین‌ها منفجر می‌شدند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



منبع خبر

روایت دلدادگی شهیدان به حضرت فاطمه زهرا (س) بیشتر بخوانید »

دفاع مقدس قله و دفاع از حرم، دامنه آن قله است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از سمنان، سردار «عباس مطهری» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان سمنان در نهمین سالگرد شهادت مدافع حرم، شهید «محمد طحان» که در گلزار شهدای امامزاده یحیی(ع) شهرستان سمنان برگزار شد ضمن گرامیداشت یاد و خاطره تمام شهدا علی الخصوص شهدای مدافع حرم و شهید «محمد طحان» به ویژگی های شهدا اشاره نمود و اظهار داشت: اخلاص در عمل و تقوا درکار از جمله مهمترین ویژگی های تمام شهدا هست.

وی توصیه شهید طحان به خواندن نماز اول وقت به جماعت و زیارت عاشورا را بسیار اثربخش برای همگان توصیف کرد و گفت: مقید بودن به انجام واجبات و مستحبات و ترک و دوری از حرام باعث رشد و شکوفایی هر انسانی خواهد شدکه شهدا به آن ایمان داشتند.

سردار مطهری در بخش دیگری از سخنانش به این جمله حاج قاسم سلیمانی اشاره کرد که می فرماید: دفاع مقدس قله و دفاع از حرم، دامنه آن قله  می باشد و این اهمیت کار مدافعان حرم و شهدای مدافع حرم را می رساند ،چرا که در عصر تهاجم فرهنگی و رسانه ای با وجود اینترنت و ماهواره و ابزارات رسانه ای دشمن  ،برای دفاع از دین و امت اسلامی به پا خواستن و لباس رزم پوشیدن جهاد اکبری هست که ارزش دوچندان پیدا می‌کند.

وی در پایان به پویش ایران همدل و کمک به جبهه مقاومت و مردم جنگ زده لبنان و غزه اشاره کرد و گفت: پویش ایران همدل، عظمت و اتحاد مردم ایران را نشان داد که دفاع از حاکمیت ایران اسلامی، همچنین نوع دوستی آنها منجر به ایجاد حماسه ای بزرگ  شد و مردم خیر و همدل ایران اسلامی با کمک به مردم آسیب دیده غزه و لبنان با اهدای طلا و کمک های نقدی و غیر نقدی خود در دنیا زبانزد شدند و از این اقدام در رسانه های بزرگ دنیا به عنوان قدرت نظام جمهوری اسلامی و همبستگی مردم و حاکمیت ایران توصیف و یاد می شود.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

دفاع مقدس قله و دفاع از حرم، دامنه آن قله است بیشتر بخوانید »