شهید مدافع سلامت

دفاع مقدس تجلی ایثارگری پرستاران/ فرشتگانی که گاهی تا یک‌هفته هم استراحت نمی‌کردند


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شیوع بیماری «کرونا»، جلوه‌هایی از روحیه انسان‌دوستی دوران «دفاع مقدس» را در کشور متجلی کرد؛ در این راستا، جامعه پزشکی از ابتدای شیوع این بیماری، در خط مقدم مبارزه با این بیماری منحوس قرار گرفته و حتی جان خود را نیز فدای سلامتی هموطنان خود کردند.

مجاهدت‌های همه اقشار جامعه پزشکی کشور در مسیر مبارزه با «کرونا» ستودنی است؛ اما در این میان، تلاش‌های «پرستاران» به‌دلیل حضور طولانی مدت آن‌ها در کنار بیماران کرونایی و ارتباط بیشتری که به‌علت رسیدگی‌های پی‌درپی با این بیماران دارند، ایثارگرانه‌تر به‌نظر می‌رسد، ایثارگری که همیشه و در همه حال، از اصول این شغل شریف است.

وقتی صحبت از جلوه‌های دوران هشت سال دفاع مقدس در زمینه مبارزه با «کرونا» به میان می‌آید، بی‌تردید پرستاران نیز در زمره کسانی قرار می‌گیرند که با ایثارگری‌های خود، روحیه آن دوران را دوباره در کشور متجلی کردند؛ پرستارانی که در همان دوران دفاع مقدس نیز، با حضور در مراکز درمانی و بیمارستان‌ها، خصوصاً بیمارستان‌های صحرایی مستقر در مناطق جنگی، کارنامه درخشانی را در زمینه رسیدگی و درمان مجروحان از خود به‌جای گذاشته‌ و حتی در نامناسب‌ترین شرایط هم به انجام دشوارترین کار‌های امدادی و پزشکی پرداخته و برای نجات زندگی مصدومین تلاش کردند.

در این راستا، این واقعیت غیرقابل انکار است که عمده مجروحین در جبهه و سراسر کشور، توسط پرستاران مداوا می‌شدند، نه این‌که در درمان و مداوای آن‌ها پرسنل دیگر درمانی اعم از پزشکان و… نقش نداشتند؛ اما با یک بررسی اجمالی، در‌ می‌یابیم که در درمان مجروحین بستری، قسمت عمده بار درمان بر دوش پرستاران زحمت‌کش و ایثارگر بوده است.

نقش پرستاران در دفاع مقدس

با توجه به اینکه هنگام شروع جنگ تحمیلی، اغلب پرستاران کشور را زنان تشکیل می‌دادند، نقش زنان در این برهه از تاریخ کشورمان بیشتر عیان می‌شود، هرچند که نقش زنان در دفاع مقدس تنها به پرستاری ختم نمی‌شود و اصولاً زنان با عفت و پاکدامن به‌عنوان عاملان اصلی تربیت مردان باغیرتی شناخته می‌شوند که در خطوط مقدم حماسه آفریدند.

به‌مناسبت سالروز ولادت حضرت زینب کبری (س) و روز «پرستار»، مروری داریم بر نقش زنان پرستار در دوران دفاع مقدس و خاطراتی از آن‌ها، که در ادامه از مقابل دیدگان‌تان می‌گذرد.

چگونگی اعزام پرستار‌ها به جبهه

خانم «سعیدالذاکری» که در دوران دفاع مقدس نماینده قائم مقام وزیر بهداری بوده و شش سال در جبهه‌ها حضور داشته، پیرامون چگونگی اعزام پرستار‌ها به جبهه گفته است: «من نماینده قائم مقام وزیر بهداری بودم و یک دوره کلاس‌های آموزش را در ۱۴ بیمارستان راه‌اندازی کرده بودیم؛ با شروع جنگ این آموزش‌ها هم وسیع شد و بعد این افراد آموزش‌دیده را به‌طور داوطلبانه به جبهه اعزام می‌کردیم. اوائل آموزش یک ماه و نیم بود؛ ولی بعد‌ها به شش ماه رسید؛ چون نیروی پرستار کم بود، بیشتر از همین نیرو‌های آموزش‌دیده استفاده می‌کردیم. کم‌کم ستادی در وزارت بهداری تشکیل دادیم و در مواقع لزوم و اعلام نیاز جبهه‌ها، متناسب با آن نیرو‌های آموزش‌دیده را اعزام می‌کردیم؛ در این مدت ۶ سال که در جبهه‌های جنگ در جنوب و غرب کشور حضور داشتم، کارم سرکشی به پایگاه‌ها و هماهنگی نیرو‌های آموزش‌دیده بود و به‌عنوان مسئول پایگاه‌ها، ارتباط بین ارتش و سپاه را فراهم می‌کردم. بیمارستان‌هایی که آن‌زمان وجود داشتند، اسماً بیمارستان بوده و جوابگوی نیاز‌های جبهه نبودند؛ بنابراین کار تجهیز بیمارستان و اتاق عمل همه توسط خواهران پرستار انجام می‌شد و همچنین انتقال مجروحین با هواپیما توسط خواهران پرستار انجام می‌شد؛ زیرا یک کار تخصصی بود و عدم توجه به حمل صحیح بیمار، سبب ضایعات نخاعی می‌شد».

سازماندهی مجروحان

خانم «مظفری» مسئول پذیرش مجروحین دفتر اعزام به جبهه، پیرامون فعالیت‌های خود گفته است: «فعالیت ما زمانی آغاز شد که ستاد اعزام نیرو به جبهه تشکیل شده بود. به‌لحاظ اینکه تعداد مجروحین در ابتدای جنگ بسیار زیاد بودند، سعی می‌کردیم پس از اعزام به بیمارستان‌ها، اسامی، نوع مجروحیت و منطقه که در آن مجروح شده‌اند را ثبت کنیم و به اطلاع خانواده‌های آن‌ها برسانیم.

مرحله بعدی فعالیت ما تهیه شناسنامه برای مجروحین جنگی و مرحله بعدی نیز انتقال آن‌ها از منطقه جنگی به بیمارستان‌های سراسر کشور بود، مجروحینی که جراحت بیشتری داشتند را با هواپیما و آن‌هایی که وضع بهتری داشتند را با قطار یا اتوبوس به تهران منتقل می‌کردیم…».

نقش پرستاران در دفاع مقدس

ایمان و ایثار مردم

«مریم حمزه‌ای» که از سال ۱۳۶۰ به کسوت مقدس «پرستاری» درآمد، فعالیت‌های خود در دوران دفاع مقدس را این‌گونه تشریح کرده است: «در سال ۱۳۶۲ به جبهه غرب (ایلام) و در سال ۱۳۶۵ به جبهه جنوب اعزام شدم. در ایلام وضعیت کاملاً فرق می‌کرد. همه مردم سعی می‌کردند، کمک کنند تا شاید انسانی را از مرگ نجات دهند. یادم می‌آید درست بعد از «والفجر ۳» مجروحین را که تعداد آن‌ها خیلی زیاد بود، به بیمارستان می‌آوردند؛ به‌همین خاطر بیمارستانی را در اطراف ایلام تجهیز و آماده کرده بودند، با شروع حمله، بلافاصله مردم عادی که شاید هیچ اطلاعی از درمان و کار پرستاری نداشتند، در بیمارستان حضور پیدا می‌کردند و کار‌هایی را که از دست‌شان برمی‌آمد را انجام می‌دادند. خانمی مسن بود که با ظرفی پر از آب، دست و پا و صورت مجروحین را از گرد و خاک می‌شست و خانم دیگری بود که آب به مجروحین می‌داد؛ این صحنه را هیچ‌کجا نمی‌توان دید، مگر آن‌جا که ایمان و ایثار باشد؛ زیرا این‌ها حتی خودشان وضعیت امنی نداشتند و آن‌جا را هر لحظه ممکن بود بمباران هوایی کنند».

دوازده ساعت کار روزانه

خانم «برون»، یکی از پرستار‌های بیمارستان گلستان اهواز در دوران دفاع مقدس بود؛ بیمارستانی که از بزرگ‌ترين بيمارستان‌هاي شهر بوده و چندين‌بار مورد اصابت گلوله‌ خمپاره و توپ قرار گرفت بود. وی در خاطرات خود گفته است:

«از سال ۶۰ یعنی حدود شش یا هفت ماه پس از شروع جنگ، به اهواز منتقل شدم تا در بیمارستان «گلستان» مشغول به خدمت شوم. در آن زمان هتل «نادری» را تخت گذاشته بودند و جا خیلی کم بود؛ بنابراین برای مجروحان شرایط بسیار سخت بود و وسعت بیمارستان نیز بسیار کم، بخش «آی.سی.یو» را هم خود پرستار‌ها برای بیماران بدحال درست کرده بودند.

نقش پرستاران در دفاع مقدس

یادم می‌آید در حمله «بستان» ما حتی روی زمین و برانکارد دستی مجروح گذاشته بودیم و آن‌ها را در چنین شرایطی سِرُم می‌زدیم و درمان می‌کردیم؛ ولی با این همه مشکلات، کارمان چندان به نظر نمی‌آمد. اوایل جنگ تعداد خانم‌ها خیلی زیاد بود، به‌خصوص زمانی که جمعه می‌شد، همه در حالت آماده باش بودیم. دوازده ساعت در روز کار می‌کردیم؛ یعنی هفته‌ها، بیمارستان دو شیفته بود، از ساعت شش تا هفت بعداز ظهر کار می‌کردیم و فقط مجروحین را هم پذیرش می‌کردیم، خواهران در آن شرایط حتی بیشتر از حدی که در توان‌شان بود، کار انجام می‌دادند.

نمونه‌های زیادی از تلاش و فداکاری پرستار‌ها هست که نمی‌توان به زبان آورد؛ مثلاً زمانی یک مجروح که ترکش به سرش اصابت کرده بود را به بخش جراحی اعصاب آوردند. همه پزشکان از او قطع امید کرده بودند و امید نداشتند که او زنده بماند؛ اما یکی از پرستار‌ها تا ساعت دو نیمه شب بالای سرش ماند و ساعت دو می‌بیند که علائم حیاتی در او ظاهر شد و بیمار برگشت. لذا به پزشک اطلاع می‌دهد و سریعاً او را تحت عمل جراحی قرار می‌دهند و آن رزمنده سلامتی خود را بدست می‌آورد».

گاهی سه شبانه‌روز، حتی یک هفته سرپا بودیم

خانم «صالحی» که مدت چهار سال در جبهه حضور داشته، آن دوران را این‌گونه روایت کرده است: «در اکثر عملیات‌ها؛ شکست حصر آبادان (ثامن‌‌الائمه)، والفجر مقدماتی، فتح المبین، بدر و… و نیز در بیمارستان‌های «خاتم‌الانبیاء» و «سینا»، اهواز، مشهد، «کلانتری» اندیمشک، «آرین» آبادان، «افشار» دزفول حضور داشتم.

نقش پرستاران در دفاع مقدس

زمانی که اهواز نسبتاً خالی شده بود، بیمارستان هم از بین رفته و بانکی را در خیابان «نادری» به‌صورت بیمارستان درآورده بودیم. من در آن‌جا مسئول اعزام مجروحین بودم که پس از عملیات، بخش بیمارستان پر بود. نیمه‌های شب آقایی خانمش را برای وضع حمل آورد و ما هیچ جای خالی نداشتیم، در قسمتی از بخش چادر زدیم و جایی برای این زائو درست کردیم تا فارغ شد؛ وقتی صدای گریه بچه آمد، یکی از بچه‌های رزمنده که حالش هم خوب نبود، از خواب بیدار شد و پرسید «بچه دختر است یا پسر؟» گفتم: «دختر!» گفت: «توی وسط جنگ چه موقع دختر آوردن است؟» او مجدداً به خواب رفت. ما آن موقع حتی یک پتو هم نداشتیم. از کوله‌بار یکی از رزمندگان پتو درآوردیم و نوزاد را در آن پیچیدیم. پس از مدت کوتاهی زائوی دیگری را آوردند، وقتی مجدداً صدای بچه بلند شد، همان رزمنده پرسید: «قلوی دوم را جا گذاشته بودید؟»، گفت: «نه یکی دیگر است»، گفت «نوزاد چیست؟»، گفتم «پسر!»، خیلی خوشحال شد و گفت: «خوب سرباز امام زمان (عج) است». گاهی در عملیات‌ها سه شبانه‌روز و یا یک هفته سرپا بودیم و حتی فرصت درآوردن کفش را نداشتیم».

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

دفاع مقدس تجلی ایثارگری پرستاران/ فرشتگانی که گاهی تا یک‌هفته هم استراحت نمی‌کردند بیشتر بخوانید »

«در هر لباسی که هستید، کارهای‌تان را رنگ خدایی کنید»


شهید مدافع سلامت «علی صفرلو»: کارهای‌تان را رنگ خدایی کنیدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «در هر لباسی که هستید مهم نیست، فقط کارهای‌تان را رنگ خدایی کنید؛ آن‌وقت خواهید دید [که] خدا تنهای‌تان نمی‌گذارد و چقدر این لحظه شیرین است، و این‌که تا می‌توانید به پدر و مادرتان خدمت کنید»؛ این جمله بخشی از وصیت‌نامه شهید مدافع سلامت، دکتر «علی صفرلو» است؛ پرستاری که همواره در طول عمر پربرکت خود، در جهت درمان بیماران، خصوصاً کودکان لحظه‌ای کوتاهی نکرد؛ پرستاری که می‌خواست برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود؛ اما با شیوع بیماری «کرونا» در کشور خود ماند و در گیر و دار درمان بیماران کرونایی، خود نیز به این بیماری مبتلا و سرانجام آسمانی شد. آری! این است راه و منش شهدایی زیستن، راهی که یک‌روز ایثارگران این سرزمین در لباس خاکی در آن قدم می‌گذارند و به شهادت می‌رسند و یک‌روز هم ایثارگرانی دیگر در لباس پرستاری و پزشکی؛ برای همین است که این شهید والامقام گفته است: «در هر لباسی که هستید مهم نیست، فقط کارهای‌تان را رنگ خدایی کنید».

نگاهی کوتاه به زندگی شهید مدافع سلامت «علی صفرلو»

شهید مدافع سلامت «علی صفرلو» متولد شهریور سال ۱۳۵۹ در شهر قم، در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد و فرزند بزرگ خانواده بود. وی از کودکی عاشق اهل بیت (ع) بود و چون صدای خوبی داشت، هم آواز می‌خواند و هم مداحی می‌کرد. در آن زمان چون امکاناتی برای آواز نبود، خود با مطالعه، به تمرین آواز می‌پرداخت و فردی امیدوار بود تا جایی که برای آرزوهای خود همواره تلاش می‌کرد و با توکل به خدا، در همه کارهایش موفق بود.

این شهید والامقام پس از پایان تحصیلات متوسطه، در کنکور سراسری شرکت کرد در رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشگی قم قبول و در سال ۸۱ موفق به کسب مدر ک کارشناسی شد و سپس به خدمت مقدس سربازی در پادگان ۰۱ یگان ۵۱۴ ارتش جمهوری اسلامی ایران اعزام شد.

وی پس از پایان خدمت وظیفه عمومی، در بیمارستان «شهید مدرس» تهران استخدام شد و در بخش آی.سی.یو کار کرد؛ با توجه به تجربیاتی که در طول دوره خدمت و دانشگاه کسب کرده بود، پایه‌گذار بخش آی.سی.یو اطفال در این بیمارستان شد و به کمک دکتر «حکمت» – که جراح قلب بود – و بقیه پرستاران و پزشکان پرداخت. او فردی خستگی‌ناپذیر بود؛ فردی با سواد و توانمند، به‌قدری خدمت به کودکان را دوست داشت که معمولا غذایش را دیروقت میل می‌کرد و تا زمان بهبودی کودکان از هیچ تلاشی برای درمان آن‌ها فروگذار نمی‌کرد.

پرستار شهید «علی صفرلو» حتی برای رفتن به «آلمان» در جهت کسب تجربه در شغل خود نیز اقدام کرد؛ ولی با توجه به شیوع بیماری «کرونا» در ایران، بیمارستان «شهید مدرس» یکی از بیمارستان‌های درمانی کرونا شد؛ بنابراین وی به‌همراه همسرش، تصمیم گرفتند تا به جای رفتن به آلمان، در ایران بمانند و به هموطنان خود در این شرایط سخت خدمت کنند.

این شهید والامقام به‌همراه همسر خود به‌صورت داوطلبانه، وارد بخش درمان «کرونا» شده و در این راستا تمام تلاش خود را برای بهبودی بیماران انجام دادند تا جایی که خود نیز در گیر و دار انجام خدمت به بیماران کرونایی، به این بیماری مبتلا شدند و سرانجام «علی صفرلو» بعد از یک دوره سخت مبارزه با بیماری «کرونا» در ۲۹ شهریور سال ۹۹ در ساعت سه بامداد، در بیمارستان «مسیح دانشوری» تهران دعوت حق را لبیک گفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

«در هر لباسی که هستید، کارهای‌تان را رنگ خدایی کنید» بیشتر بخوانید »

تشییع پیکر «حکیمه شب‌روا» پنجمین شهید مدافع سلامت استان هرمزگان


تشییع پیکر «حلیمه شب‌روا» پنجمین شهید مدافع سلامت استان هرمزگانبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، پیکر بانو «حکیمه شب‌روا» پنجمین شهید مدافع سلامت استان هرمزگان و نخستین شهیده مدافع سلامت منطقه یکم نیروی دریایی ارتش، صبح امروز (جمعه) در «بندرعباس» تشییع و در زادگاهش روستای «حسن لنگی» از توابع بندرعباس به خاک سپرده شد.

رئیس بیمارستان تخصصی سیدالشهداء (ع) منطقه یکم نیروی دریایی ارتش در بندرعباس اظهار داشت: شهیده «حکمیه شب‌روا» از کارکنان فعال و کوشا در بخش بهکار بیمارستان منطقه یکم نیروی دریایی ارتش بود که صادقانه و با تمام توان خدمت می‌کرد.

وی افزود: اکنون سه بیمار کرونایی در بیمارستان سیدالشهداء (ع) و ۲۱ بیمار دیگر در نقاهتگا‌های این منطقه بستری و درحال سپری کردن دوران درمان خود هستند.

رئیس بیمارستان تخصصی سیدالشهداء (ع) نیروی دریایی ارتش خاطرنشان کرد: منطقه یکم نیروی دریایی ارتش در هرمزگان به منظور خدمات‌رسانی به بیماران کرونایی، تاکنون دو نقاهتگاه را راه اندازی کرده است.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

تشییع پیکر «حکیمه شب‌روا» پنجمین شهید مدافع سلامت استان هرمزگان بیشتر بخوانید »

تشییع نخستین پزشک شهید مدافع سلامت خوزستان +فیلم

تشییع نخستین پزشک شهید مدافع سلامت خوزستان +فیلم



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، امروز شنبه ١٩ مهرماه مراسم تشییع دکتر عبدالله عسکری پزشک بیمارستان رازی به عنوان اولین پزشک شهید مدافع سلامت خوزستان از بیمارستان رازی به سمت آرامگاه ابدیش برگزار شد.

ببینید:

عکس/ چشمان اشکبار همکاران شهید مدافع سلامت

عکس/ تشییع پیکر دومین شهید مدافع سلامت کرمان

عبدالله عسکری در زمان شیوع کرونا حاضر به ترک کار خود نشد و در جبهه صیانت از جان همنوعان خود ایستاد.

ایشان که خود به کرونا ویروس مبتلا شده بود در نهایت پس از تحمل ١٠ روز بیماری در بخش مراقبت‌های ویژه، به شهدای مدافع سلامت پیوست.

ویدئوی زیر را در این باره ببینید:

دانلود



منبع خبر

تشییع نخستین پزشک شهید مدافع سلامت خوزستان +فیلم بیشتر بخوانید »